خلق کودکانی که زود می‌میرند: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''از حکمت خداوند تا مشکلات عالم ماده'''


خداوند متعال، جهان هستی را بر اساس نظام سبب و مسببی خلق نموده است، به این معنی که اراده خداوند تعلق گرفته تا هر اتفاق و جریانی در عالم هستی مستند به سبب و علت خودش باشد. طبق این نظام و قانون علت و معلول خداوندِ حکیم، خواسته است تا از طریق تزویج بین زن و مرد، امکان بوجود آمدن نسل بشر فراهم گردد. از طرف دیگر قانون علت و معلول می‌گوید؛ زمانی معلول به وجود می‌آید که تمام اجزاء و شرایط آن فراهم باشد، به عبارت دیگر علتِ آن معلول تامّه شود، در این صورت معلول ایجاد می‌شود.<ref>شیروانی، علی، ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، قم، مؤسسه انتشارات دارالعلم، چاپ دهم، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹.</ref>
== از حکمت خداوند تا مشکلات عالم ماده ==
خداوند متعال، جهان هستی را بر اساس نظام سبب و مسببی خلق نموده است، به این معنی که اراده خداوند تعلق گرفته تا هر اتفاق و جریانی در عالم هستی مستند به سبب و علت خودش باشد.<ref>شیروانی، علی، ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، قم، مؤسسه انتشارات دارالعلم، چاپ دهم، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹.</ref>


در پایان یادآوری می‌کنیم که مشکلات، لازمه زندگی مادی است و برای همه انسان‌ها کم و بیش بنابر مصالح و حکمت‌های آن، وجود داشته است، حتی برای اولیاء الهی و انبیاء و امامان(عامتحانات و مشکلاتِ به مراتب سخت تری پیش آمده است، آنچه مهم است صبر و تحمل و توکل بر خداوند، در برابر این سختی‌ها است مثلاً همین مسئله در مورد پیامبر(ص) نیز اتفاق افتاده است که بنابر نقل روایت، حضرت همسر خود خدیجه(س) را اینچنین در آن حادثه، دلداری می‌دهند: «... ای خدیجه آیا راضی نیستی که روز قیامت به سوی درِ بهشت بیایی در حالی که او (فرزندشان که از دنیا رفته بود) ایستاده باشد و دست تو را بگیرد و تو را وارد بهشت نماید و در بهترین جای آن تو را فرود آورد و آن برای هر مؤمنی هست، خداوند متعال، حاکم تر و گرامی تر از آن است که از مؤمن ثمره قلبش را بگیرد، سپس بعد از آن او را عذاب نماید، ابداً».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (دوره ۸ جلدی)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۳، ص۲۱۸، ح۲، باب مصیبه الولد از فروع کافی.</ref>
خداوند، حکیم و خیر محض است. و جهانی که آفریده هدفمند و خیر بوده است<ref>سبحانی، جعفر، و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی(۱قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهلم، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۳.</ref> و همچنین زمینه رشد، تعالی و پیشرفت انسان را به وجود می‌آورد. اما در عالم ماده موانع و تزاحماتی نیز وجود دارد. این تضاد و تزاحمات لازمه عالم مادی است و عالم ماده نمی‌تواند بدون هیچ ناخوشایندی باشد.<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۵۲ش، ص۱۵۹–۱۶۲.</ref> لازمه عالم ماده بودن مشکلات، بلاها، مریضی‌ها و مرگ‌ها و… است. طفلی که به دنیا آمده طبق قانون کلی برای رسیدن به کمال آفریده شده است ولی چون عالم ماده جای تضادها و موانع است، در مواردی این طفل قبل از رسیدن به مرحله رشد و تکامل، زندگی‌اش در اثر انواع مشکلات و موانع خاتمه پیدا می‌کند. این مرگ زودهنگام می‌تواند در اثر کوتاهی والدین و سرپرستان در نگهداری او، یا وجود مریضی‌ها و بلاها و تصادفات و… باشد.<ref>ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، ص۱۸۲–۱۸۹.</ref>


مطلب دیگر این که چون خداوند، حکیم است و کمال مطلق و خیر محض می‌باشد، خواهان خیر نیز هست، پس فعل و اراده اش طبق حکمت بوده و نظامی که آفریده شده است، هدفمند بوده و خیر است،<ref>سبحانی، جعفر، و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی(۱)، قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهلم، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۳.</ref> هر چند که موانع و تزاحماتی نیز در عالم ماده وجود دارد و لکن این تضاد و تزاحمات لازمه عالم مادی است یعنی عالم ماده نمی‌تواند خیر محض باشد و هیچ تضاد ناخوشایندی در آن نباشد<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۵۲ش، ص۱۵۹–۱۶۲.</ref> و از طرفی عالم ماده است که زمینه رشد و تعالی انسان را به وجود می‌آورد زیرا در مسیر این عالم ماده است که انسان به کمال می‌رسد و استعدادهایش شکوفا می‌گردد.<ref>اندیشه اسلامی(۱)، ص۱۳۲.</ref> خلاصه اگر نظام هستی در کل، ملاحظه شود، نظام احسن و نظام خیر است.


مطلب دیگر این که گفتیم: عالم ماده، عالم تزاحم و تضاد است، لازمه عالم ماده بودن مشکلات، بلاها، مریضی‌ها و مرگ‌ها و… است. با توجه به این مطلب طفلی که به دنیا آمده طبق قانون کلی برای رسیدن به کمال آفریده شده است ولی چون عالم ماده جای تضادها و موانع است، در مواردی این طفل قبل از رسیدن به مرحله رشد و تکامل زندگی اش در اثر انواع مشکلات و موانع خاتمه پیدا می‌کند. مثلاً در اثر کوتاهی والدین و سرپرستان در نگهداری او، یا امکان دارد پدر و مادر تمام تلاش خود را هم در این زمینه کرده‌اند ولی وجود مریضی‌ها و بلاها و تصادفات و… باعث مرگ طفل می‌شود، در اینجا هم می‌گوییم اشکالی نیست زیرا همه این اتفاقات و جریانات بر اساس قوانین عالم ماده روی می‌دهد و چیزی خارج از این قوانین هستی نبوده است. پس هم تولد طفل و هم مرگ او مطابق قانون حاکم بر عالم بوده است، و این که این موجود در راه رسیدن به هدف وجودی خویش مواجه با مانعی شده، نمی‌توان گفت که بی هدف و بدون دلیل خلق شده است.<ref>ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، ص۱۸۲–۱۸۹.</ref>
'''امتحان مرگ فرزند برای پیامبر اسلام و حضرت خدیجه'''


حال در مورد سئوال می‌گوییم زمانی بچه ای به دنیا می‌آید که تمام شرایط فراهم بوده و علّت به دنیا آمدن طفل تامّه شده باشد و این زمانی است که پدر و مادر اراده تزویج کنند و سایر شرایط لازم نیز به وجود آید، در چنین صورتی که زمینه و شرایط بوجود آمدن بچه ای، آماده گردد، خداوند متعال وجود را به آن طفل افاضه می‌فرماید پس به دنیا آمدن نوزاد و طفل معلول رابطه زن و شوهری و فراهم بودن تمام شرایط آن است که در این لحظه خداوند وجود را به او افاضه می‌نماید و این مطابق با قوانین نظام هستی بوده، اشکالی بر آن وارد نیست.
برای اولیاء الهی و انبیاء و امامان(ع)، امتحانات و مشکلاتِ به مراتب سخت تری پیش آمده است، آنچه مهم است صبر و تحمل و توکل بر خداوند، در برابر این سختی‌ها است مثلاً همین مسئله در مورد پیامبر(ص) نیز اتفاق افتاده است که بنابر نقل روایت، حضرت همسر خود خدیجه(س) را اینچنین در آن حادثه، دلداری می‌دهند: «... ای خدیجه آیا راضی نیستی که روز قیامت به سوی درِ بهشت بیایی در حالی که او (فرزندشان که از دنیا رفته بود) ایستاده باشد و دست تو را بگیرد و تو را وارد بهشت نماید و در بهترین جای آن تو را فرود آورد و آن برای هر مؤمنی هست، خداوند متعال، حاکم تر و گرامی تر از آن است که از مؤمن ثمره قلبش را بگیرد، سپس بعد از آن او را عذاب نماید، ابداً».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (دوره ۸ جلدی)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۳، ص۲۱۸، ح۲، باب مصیبه الولد از فروع کافی.</ref>
 
'''مرگ عدم و نابودی نیست'''


== '''مرگ عدم و نابودی نیست''' ==
نکته دیگر این که صرف اعطاء وجود از طرف خداوند لطف و تفضّل است و همین که طفل به عرصه وجود پا می‌گذارد خیر است،<ref>خرازی، سید محسن، بدایه المعارف الالهیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ نهم، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۷.</ref> چون گفتیم که اراده خداوند به نظام خیر و احسن تعلق گرفته و طفل نیز طبق قوانین این نظام به دنیا آمده است. از طرف دیگر مرگ نیستی و نابودی نیست، اگر نیستی و عدم بود، جای سئوال وجود داشت که چرا به وجود آمد و چرا از بین رفت و لکن گفتیم که صرف وجود پیدا کردن خیر است.
نکته دیگر این که صرف اعطاء وجود از طرف خداوند لطف و تفضّل است و همین که طفل به عرصه وجود پا می‌گذارد خیر است،<ref>خرازی، سید محسن، بدایه المعارف الالهیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ نهم، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۷.</ref> چون گفتیم که اراده خداوند به نظام خیر و احسن تعلق گرفته و طفل نیز طبق قوانین این نظام به دنیا آمده است. از طرف دیگر مرگ نیستی و نابودی نیست، اگر نیستی و عدم بود، جای سئوال وجود داشت که چرا به وجود آمد و چرا از بین رفت و لکن گفتیم که صرف وجود پیدا کردن خیر است.


نکته دیگر اینکه: در تولد و مرگ این طفل حکمت‌های دیگری نیز نهفته است، اولاً این که این جریان نظیر سایر مشکلات و سختی‌های دنیا باعث امتحان و آزمایش افراد و در اینجا والدین و نزدیکان طفل می‌شود که در صورت صبر بر آن، به مقامات معنوی و پاداش‌های اخروی و دنیوی نائل می‌آیند،<ref>اندیشه اسلامی(۱)، ص۱۳۳–۱۳۴.</ref> یا حکمت دیگر این که والدین طفل در اثر تحمل سختی‌های تولد و مراقبت از او به پاداش می‌رسند.
نکته دیگر اینکه: در تولد و مرگ این طفل حکمت‌های دیگری نیز نهفته است، اولاً این که این جریان نظیر سایر مشکلات و سختی‌های دنیا باعث امتحان و آزمایش افراد و در اینجا والدین و نزدیکان طفل می‌شود که در صورت صبر بر آن، به مقامات معنوی و پاداش‌های اخروی و دنیوی نائل می‌آیند،<ref>اندیشه اسلامی(۱)، ص۱۳۳–۱۳۴.</ref> یا حکمت دیگر این که والدین طفل در اثر تحمل سختی‌های تولد و مراقبت از او به پاداش می‌رسند.


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}'''مطالعه بیشتر'''


==مطالعه بیشتر==
۱ـ مرتضی مطهری، توحید و مسئله شرور در مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۴ش، ج۴.
۱ـ مرتضی مطهری، توحید و مسئله شرور در مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۴ش، ج۴.



نسخهٔ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۰

سؤال

چرا خداوند کودکی را که عمرش فقط چند ماه است بوجود می‌آورد؟


از حکمت خداوند تا مشکلات عالم ماده

خداوند متعال، جهان هستی را بر اساس نظام سبب و مسببی خلق نموده است، به این معنی که اراده خداوند تعلق گرفته تا هر اتفاق و جریانی در عالم هستی مستند به سبب و علت خودش باشد.[۱]

خداوند، حکیم و خیر محض است. و جهانی که آفریده هدفمند و خیر بوده است[۲] و همچنین زمینه رشد، تعالی و پیشرفت انسان را به وجود می‌آورد. اما در عالم ماده موانع و تزاحماتی نیز وجود دارد. این تضاد و تزاحمات لازمه عالم مادی است و عالم ماده نمی‌تواند بدون هیچ ناخوشایندی باشد.[۳] لازمه عالم ماده بودن مشکلات، بلاها، مریضی‌ها و مرگ‌ها و… است. طفلی که به دنیا آمده طبق قانون کلی برای رسیدن به کمال آفریده شده است ولی چون عالم ماده جای تضادها و موانع است، در مواردی این طفل قبل از رسیدن به مرحله رشد و تکامل، زندگی‌اش در اثر انواع مشکلات و موانع خاتمه پیدا می‌کند. این مرگ زودهنگام می‌تواند در اثر کوتاهی والدین و سرپرستان در نگهداری او، یا وجود مریضی‌ها و بلاها و تصادفات و… باشد.[۴]


امتحان مرگ فرزند برای پیامبر اسلام و حضرت خدیجه

برای اولیاء الهی و انبیاء و امامان(ع)، امتحانات و مشکلاتِ به مراتب سخت تری پیش آمده است، آنچه مهم است صبر و تحمل و توکل بر خداوند، در برابر این سختی‌ها است مثلاً همین مسئله در مورد پیامبر(ص) نیز اتفاق افتاده است که بنابر نقل روایت، حضرت همسر خود خدیجه(س) را اینچنین در آن حادثه، دلداری می‌دهند: «... ای خدیجه آیا راضی نیستی که روز قیامت به سوی درِ بهشت بیایی در حالی که او (فرزندشان که از دنیا رفته بود) ایستاده باشد و دست تو را بگیرد و تو را وارد بهشت نماید و در بهترین جای آن تو را فرود آورد و آن برای هر مؤمنی هست، خداوند متعال، حاکم تر و گرامی تر از آن است که از مؤمن ثمره قلبش را بگیرد، سپس بعد از آن او را عذاب نماید، ابداً».[۵]

مرگ عدم و نابودی نیست

نکته دیگر این که صرف اعطاء وجود از طرف خداوند لطف و تفضّل است و همین که طفل به عرصه وجود پا می‌گذارد خیر است،[۶] چون گفتیم که اراده خداوند به نظام خیر و احسن تعلق گرفته و طفل نیز طبق قوانین این نظام به دنیا آمده است. از طرف دیگر مرگ نیستی و نابودی نیست، اگر نیستی و عدم بود، جای سئوال وجود داشت که چرا به وجود آمد و چرا از بین رفت و لکن گفتیم که صرف وجود پیدا کردن خیر است.

نکته دیگر اینکه: در تولد و مرگ این طفل حکمت‌های دیگری نیز نهفته است، اولاً این که این جریان نظیر سایر مشکلات و سختی‌های دنیا باعث امتحان و آزمایش افراد و در اینجا والدین و نزدیکان طفل می‌شود که در صورت صبر بر آن، به مقامات معنوی و پاداش‌های اخروی و دنیوی نائل می‌آیند،[۷] یا حکمت دیگر این که والدین طفل در اثر تحمل سختی‌های تولد و مراقبت از او به پاداش می‌رسند.

مطالعه بیشتر

۱ـ مرتضی مطهری، توحید و مسئله شرور در مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۴ش، ج۴.

۲ـ جعفر سبحانی، حسن و قبح، مؤسسه امام صادق، قم، ۱۳۸۲ش.

۳ـ محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹ش، ج۱.

منابع

  1. شیروانی، علی، ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، قم، مؤسسه انتشارات دارالعلم، چاپ دهم، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹.
  2. سبحانی، جعفر، و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی(۱)، قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهلم، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۳.
  3. مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۵۲ش، ص۱۵۹–۱۶۲.
  4. ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، ص۱۸۲–۱۸۹.
  5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (دوره ۸ جلدی)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۳، ص۲۱۸، ح۲، باب مصیبه الولد از فروع کافی.
  6. خرازی، سید محسن، بدایه المعارف الالهیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ نهم، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۷.
  7. اندیشه اسلامی(۱)، ص۱۳۳–۱۳۴.