سعدالدین تفتازانی: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
سعدالدین تفتازانی کیست و چه جایگاهی در میان عالمان اسلامی دارد؟{{پایان سوال}} | |||
{{پایان سوال}} | |||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها|حوزه و روحانیت}} | {{درگاه|واژهها|حوزه و روحانیت}}سعدالدین تفتازانی فقیه، متکلم، منطق دان و ادیب قرن هشتم. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
مسعود بن عمر بن عبدالله التفتازانی ملقب به سعد الدین از بزرگان لغت عرب و بیان و منطق و کلام است. وی از علمای اهل سنت و شافعی مذهب است. بنا به قول معروف در سال ۷۱۲ هجری قمری، متولد شده و در سال ۷۹۳ هجری قمری، وفات یافت. با این حساب عمر او بالغ بر ۸۰ سال بوده است. بنا بر آنچه در کتب اهل سنت وارد شده وی در شهرستان تفتازان (یکی از شهرهای خراسان) متولد شده و در سرخس منزل گزید. با به قدرت رسیدن تیمورلنگ، وی بنا به دلایلی که ذکر نشده است او را از شهر سرخس به سمرقند تبعید نمود. بعد از اینکه تیمور وی را به سمرقند تبعید کرد، تفتازانی تا پایان عمر در سمرقند مانده و در همانجا از دنیا رحلت نمود، ولی بنا به وصیتش او را در سرخس دفن نمودند.<ref>الزرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم، ۱۹۸۰م، ج۷، ص۲۱۹.</ref> | مسعود بن عمر بن عبدالله التفتازانی ملقب به سعد الدین از بزرگان لغت عرب و بیان و منطق و کلام است. وی از علمای اهل سنت و شافعی مذهب است. بنا به قول معروف در سال ۷۱۲ هجری قمری، متولد شده و در سال ۷۹۳ هجری قمری، وفات یافت. با این حساب عمر او بالغ بر ۸۰ سال بوده است. بنا بر آنچه در کتب اهل سنت وارد شده وی در شهرستان تفتازان (یکی از شهرهای خراسان) متولد شده و در سرخس منزل گزید. با به قدرت رسیدن تیمورلنگ، وی بنا به دلایلی که ذکر نشده است او را از شهر سرخس به سمرقند تبعید نمود. بعد از اینکه تیمور وی را به سمرقند تبعید کرد، تفتازانی تا پایان عمر در سمرقند مانده و در همانجا از دنیا رحلت نمود، ولی بنا به وصیتش او را در سرخس دفن نمودند.<ref>الزرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم، ۱۹۸۰م، ج۷، ص۲۱۹.</ref> | ||
== جایگاه == | == جایگاه == | ||
اهمیت وی در گسترش و اعتلای معارف و فرهنگ اسلامی در دورة پس از ویرانگریهای مغول به اندازه ای است که مورخان، وی را حد فاصلِ متقدمان و متأخران دانستهاند. عمدهترین فعالیت وی در حفظ و گسترش علوم، نگارش درسنامههای گوناگون بود که اهل علم همواره به آنها توجه داشتهاند. تراجم نویسان اشخاص مختلفی را به عنوان استاد تفتازانی نام بردهاند که از آن جمله اند قطب الدین رازی تحتانی بویهی (متوفی ۷۶۷)، قاضی عضدالدین ایجی (متوفی ۷۵۶)، ضیاءالدین بن عثمان قزوینی (متوفی ۷۸۰) فقیه شافعی، و نسیم الدین محمد نیشابوری کازرونی. از کیفیت و مراحل تحصیل تفتازانی و مدت آن، گزارش مستندی در اختیار نیست. تفتازانی به میرسیدشریف جرجانی (متوفی ۸۱۶)، که ۲۸ سال از خودش جوانتر و بنا بر گزارشی شاگردش بود، توجهی ویژه داشت (رجوع کنید به رشر، ص ۲۲۲). اما دوستی آنان، بر اثر مناظره ای علمی که تیمور میان آن دو برپا داشت و به برتری جرجانی انجامید، به خصومت تبدیل شد و جرجانی به رد و نفی آثار تفتازانی پرداخت. معروف است که وی در کلام، مشرب اشعری و در فقه، مذهب شافعی داشته است. آثار او بر سه قسم است: درسنامه، مانند تهذیب المنطق و الکلام؛ شرح درسنامههای رایج، مانند شرح عقاید نسفی؛ و تعلیقه بر دیگر آثار و شرح آنها، آثار او در مراکز آموزشی به عنوان درسنامه در سطوح گوناگون پذیرفته شد. توفیق تفتازانی مرهون فصاحت و بلاغت و چیرهدستی او در بیان آموزشی مطالب است. دانشمندان در بیان جایگاه تفتازانی در تاریخ علوم، اختلاف نظر دارند. غالباً ــ با توجه به اینکه آثار وی به درسنامهها یا شرح و حاشیه نویسی منحصر است ــ وی را معلمی توانا، اما فاقد دیدگاهی خاص در مسائل موردبحث، میدانند و آثار او را محصول زمانه ای میدانند که عاری از اصالت و نوآوری فکری است (برای نمونه رجوع کنید به وات، ص ۱۶۴). مثلاً تهذیب وی را در مقایسه با شمسیة کاتبی عاری از پیشرفت میدانند. اما به نظر میرسد که تفتازانی با تألیف درسنامههای بلیغ و فصیح، آموزش علوم اسلامی را گسترش داد.<ref>احد فرامرز قراملکی و یحیی رهایی، «تفتازانی» دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳، ج۷، ذیل مدخل.</ref> | |||
نويسنده كتاب «روضات الجنّات فى احوال العلماء و السادات» تفتازانى را از افاضل محقّقين و متبحّرين در فنّ عربيّت و منطق و اصول و كلام و فقه و تفسير و امثال اين علوم دانسته، و او را دانشمندى معرّفى كرده كه در فنون مختلف علمى، تحقيقات كاملى از خود باقى گذاشته و از عجائب آنكه، تفتازانى، اين شرح مطوّل را بر «تلخيص المفتاح» خطيب قزوينى، كه تاكنون از اهميّت آن هم كاسته نشده، در 20 سالگى شروع كرده و زمان تأليف آن شش سال طول كشيده و آنرا به سلطان عصر، معزّ الدين ابو الحسين معروف به محمد كرت، تقديم داشته است. سال فوتش را او نيز به سال 792 هجرى در سمرقند دانسته كه در سرخس هم به خاك سپرده شده است. براى آگاهى بيشتر رجوع شود به: «روضات الجنات ...» تأليف مير سيد محمد باقر خوانسارى، ترجمه آقاى حاج شيخ محمد باقر ساعدى خراسانى، از انتشارات كتابفروشى اسلاميه ج 4 ص 148 و 149 و 150 و 151.<ref>علوى مقدم، محمد، در قلمرو بلاغت، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۷۲، ص۷۶۰.</ref> | نويسنده كتاب «روضات الجنّات فى احوال العلماء و السادات» تفتازانى را از افاضل محقّقين و متبحّرين در فنّ عربيّت و منطق و اصول و كلام و فقه و تفسير و امثال اين علوم دانسته، و او را دانشمندى معرّفى كرده كه در فنون مختلف علمى، تحقيقات كاملى از خود باقى گذاشته و از عجائب آنكه، تفتازانى، اين شرح مطوّل را بر «تلخيص المفتاح» خطيب قزوينى، كه تاكنون از اهميّت آن هم كاسته نشده، در 20 سالگى شروع كرده و زمان تأليف آن شش سال طول كشيده و آنرا به سلطان عصر، معزّ الدين ابو الحسين معروف به محمد كرت، تقديم داشته است. سال فوتش را او نيز به سال 792 هجرى در سمرقند دانسته كه در سرخس هم به خاك سپرده شده است. براى آگاهى بيشتر رجوع شود به: «روضات الجنات ...» تأليف مير سيد محمد باقر خوانسارى، ترجمه آقاى حاج شيخ محمد باقر ساعدى خراسانى، از انتشارات كتابفروشى اسلاميه ج 4 ص 148 و 149 و 150 و 151.<ref>علوى مقدم، محمد، در قلمرو بلاغت، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۷۲، ص۷۶۰.</ref> |
نسخهٔ ۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۳
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
سعدالدین تفتازانی فقیه، متکلم، منطق دان و ادیب قرن هشتم.
زندگینامه
مسعود بن عمر بن عبدالله التفتازانی ملقب به سعد الدین از بزرگان لغت عرب و بیان و منطق و کلام است. وی از علمای اهل سنت و شافعی مذهب است. بنا به قول معروف در سال ۷۱۲ هجری قمری، متولد شده و در سال ۷۹۳ هجری قمری، وفات یافت. با این حساب عمر او بالغ بر ۸۰ سال بوده است. بنا بر آنچه در کتب اهل سنت وارد شده وی در شهرستان تفتازان (یکی از شهرهای خراسان) متولد شده و در سرخس منزل گزید. با به قدرت رسیدن تیمورلنگ، وی بنا به دلایلی که ذکر نشده است او را از شهر سرخس به سمرقند تبعید نمود. بعد از اینکه تیمور وی را به سمرقند تبعید کرد، تفتازانی تا پایان عمر در سمرقند مانده و در همانجا از دنیا رحلت نمود، ولی بنا به وصیتش او را در سرخس دفن نمودند.[۱]
جایگاه
اهمیت وی در گسترش و اعتلای معارف و فرهنگ اسلامی در دورة پس از ویرانگریهای مغول به اندازه ای است که مورخان، وی را حد فاصلِ متقدمان و متأخران دانستهاند. عمدهترین فعالیت وی در حفظ و گسترش علوم، نگارش درسنامههای گوناگون بود که اهل علم همواره به آنها توجه داشتهاند. تراجم نویسان اشخاص مختلفی را به عنوان استاد تفتازانی نام بردهاند که از آن جمله اند قطب الدین رازی تحتانی بویهی (متوفی ۷۶۷)، قاضی عضدالدین ایجی (متوفی ۷۵۶)، ضیاءالدین بن عثمان قزوینی (متوفی ۷۸۰) فقیه شافعی، و نسیم الدین محمد نیشابوری کازرونی. از کیفیت و مراحل تحصیل تفتازانی و مدت آن، گزارش مستندی در اختیار نیست. تفتازانی به میرسیدشریف جرجانی (متوفی ۸۱۶)، که ۲۸ سال از خودش جوانتر و بنا بر گزارشی شاگردش بود، توجهی ویژه داشت (رجوع کنید به رشر، ص ۲۲۲). اما دوستی آنان، بر اثر مناظره ای علمی که تیمور میان آن دو برپا داشت و به برتری جرجانی انجامید، به خصومت تبدیل شد و جرجانی به رد و نفی آثار تفتازانی پرداخت. معروف است که وی در کلام، مشرب اشعری و در فقه، مذهب شافعی داشته است. آثار او بر سه قسم است: درسنامه، مانند تهذیب المنطق و الکلام؛ شرح درسنامههای رایج، مانند شرح عقاید نسفی؛ و تعلیقه بر دیگر آثار و شرح آنها، آثار او در مراکز آموزشی به عنوان درسنامه در سطوح گوناگون پذیرفته شد. توفیق تفتازانی مرهون فصاحت و بلاغت و چیرهدستی او در بیان آموزشی مطالب است. دانشمندان در بیان جایگاه تفتازانی در تاریخ علوم، اختلاف نظر دارند. غالباً ــ با توجه به اینکه آثار وی به درسنامهها یا شرح و حاشیه نویسی منحصر است ــ وی را معلمی توانا، اما فاقد دیدگاهی خاص در مسائل موردبحث، میدانند و آثار او را محصول زمانه ای میدانند که عاری از اصالت و نوآوری فکری است (برای نمونه رجوع کنید به وات، ص ۱۶۴). مثلاً تهذیب وی را در مقایسه با شمسیة کاتبی عاری از پیشرفت میدانند. اما به نظر میرسد که تفتازانی با تألیف درسنامههای بلیغ و فصیح، آموزش علوم اسلامی را گسترش داد.[۲]
نويسنده كتاب «روضات الجنّات فى احوال العلماء و السادات» تفتازانى را از افاضل محقّقين و متبحّرين در فنّ عربيّت و منطق و اصول و كلام و فقه و تفسير و امثال اين علوم دانسته، و او را دانشمندى معرّفى كرده كه در فنون مختلف علمى، تحقيقات كاملى از خود باقى گذاشته و از عجائب آنكه، تفتازانى، اين شرح مطوّل را بر «تلخيص المفتاح» خطيب قزوينى، كه تاكنون از اهميّت آن هم كاسته نشده، در 20 سالگى شروع كرده و زمان تأليف آن شش سال طول كشيده و آنرا به سلطان عصر، معزّ الدين ابو الحسين معروف به محمد كرت، تقديم داشته است. سال فوتش را او نيز به سال 792 هجرى در سمرقند دانسته كه در سرخس هم به خاك سپرده شده است. براى آگاهى بيشتر رجوع شود به: «روضات الجنات ...» تأليف مير سيد محمد باقر خوانسارى، ترجمه آقاى حاج شيخ محمد باقر ساعدى خراسانى، از انتشارات كتابفروشى اسلاميه ج 4 ص 148 و 149 و 150 و 151.[۳]
شهرت بیشتر او به کلام و علوم بلاغت است، ولی مردی جامع بوده و از علوم عقلیه فلسفیه بیاطلاع نبوده است. متنی در منطق، بسیار مختصر و شیرین به نام تهذیب المنطق تألیف کرده که از زمان خودش تا کنون در حوزههای علمیه تدریس میشده و میشود. تفتازانی کتب زیاد تألیف کرده است. بعضی مدعیاند که تفتازانی بعد از خرابی دوره مغول با نیروی حسن بیان باردیگر به قسمتی از معارف اسلامی جان داد.[۴]
ستورى در دائرة المعارف الاسلاميّة، ذيل مادّه تفتازانى، نوشته است: سعد الدين مسعود بن عمر، مشهور به تفتازانى، حجّت مشهور در علم بلاغت و منطق و ماوراءالطبيعة و كلام و فقه بوده، كتب فراوانى نوشته كه هنوز هم در مدارس كشورهاى شرق ممالك اسلامى، تدريس مىشود. ابن خلدون، آنگاه كه بر تأليفات تفتازانى، آگاهى يافته، فضل و دانش وى را ستوده است.[۵]
نويسنده «معجم المطبوعات» تفتازانى را، استاد على الاطلاق و مشار اليه بالاتفاق معرّفى كرده و افزوده است كه نوشتههاى او، از شهرت خاصّى برخوردار بوده و سيد شريف جرجانى، در آغاز از بحر بيكران علم او، بهرهمند مىشده و درّ مىچيده و بارها به رفعت شأن و علوّ مقام او اعتراف كرده ولى بعدها بر اثر مشاجره، در مجلس امير تيمور، ميان او و تفتازانى نقار و كدورتى رخ داده است. براى آگاهى بيشتر رجوع شود به: معجم المطبوعات العربيه و المعرّبة شامل لاسماء الكتب المطبوعة فى الأقطار الشرقيّة و الغربيّة، تأليف يوسف اليان سركيس، چاپ مصر، مطبعة سركيس بمصر 1346 ه- 1928 م. ج 1 ص 635 و ص 636.[۶]
آثار
تفتازانى، در علوم بلاغى دو كتاب نوشته است:
1) مطوّل است كه در ماه صفر سال 748 هجرى در شهر هرات به پايان رسانده و آنرا، شرح مطوّل يا شرح التلخيص المطول هم گويند.
2) مختصر المعانى كه بيشتر آنرا، بدين نام خوانند و برخى هم «مختصر شرح تلخيص المفتاح» و «اختصار شرح التلخيص» يا «شرح المختصر» و يا فقط «مختصر» ناميدهاند. تفتازانى خود هيچيك از اين اسامى را، روى كتاب نگذاشته است. تفتازانى «مختصر» را در سال 756 ه در غجدوان به اتمام رسانده و به محمود جانىبك، اهداء كرده و از جمله كتابهاى بلاغى است كه تاكنون در مدارس كشورهاى شرقى تدريس مىشود.
تفتازانى در علم منطق، شرح رساله شمسيّه يا «شرح الشمسيّه» كه در هند بدان «السعديّه» گويند، نوشته است.
شرح شمسيه، شرح رساله كاتبى است در منطق (كاتبى يعنى نجم الدين على بن عمر قزوينى). شرح شمسيه را، تفتازانى در ماه جمادى الآخرة سال 752 هجرى به پايان رسانيده است.[۷]
از مهمترین آثار وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
۱. المطول در علم بلاغت.
۲. مقاصد الطالبین، در علم کلام.
۳. ارشاد الهادی، در علم نحو.
۴. حاشیه علی شرح العضدی علی مختصر ابن الحاجب، در علم اصول.
۵. شرح التصریف، در علم صرف که بنا بر روایتی این کتاب اولین کتابی است که وی در سن ۱۶ سالگی نوشته است.
۶. تهذیب المنطق در علم منطق که ملا عبدالله یزدی حاشیه ای بر این کتاب نوشته است.[۸]
مختصر المعانی
یکی از کتابهای او مختصر المعانی در علم معانی و بیان و بدیع است. علم معانی و بیان یکی از فنون مهم و اصلی ادبیات معانی و بیان است که ریشه بس عمیق و تاریخی دارد.
علم بیان چنانکه در مختصر المعانی وارد شده است، شناخت ایراد و بیان معنی واحد به طرق مختلف است که بعضی از این طرق واضح و برخی واضح تر است؛ به عبارت دیگر در علم بیان طرق استعمال الفاظ را به انسان میآموزد و انسان فرا میگیرد که چگونه یک معنی را به الفاظ و تراکیب مختلف بیان کند، در موارد مختلف و به الفاظ مختلف که برخی از آنها واضح الدلاله و برخی واضح تر هستند.[۹] پس علم بیان آگاهی از مجموعه اصول و قواعدی است که با آن راه و رسم ایراد مطلب واحد با عبارات متعدد شناخته میشود.
علم معانی یکی دیگر از ارکان بلاغت محسوب میشود و اصول و قواعدی را آموزش میدهد که میتوان با آنها لفظ را مطابق با مقتضای حال به کار برد. اموری هم چون تقدیم و تأخیر و حذف با ذکر هر یک از ارکان جمله و نیز ایجاز و اطناب و فصل و وصل کلام و… مباحث این علم را تشکیل میدهند. مقتضای حال، رکن اساسی این علم است چرا که موقعیت مخاطب نقش فراوانی در شکل دهی به جمله دارد.
و گوینده یا نویسنده باید کلام خود را به نوعی شکل دهد که مخاطب هم آن را به خوبی بفهمد و هم آزرده نشود و این وظیفه علم معانی است.[۱۰]
بدیع در لغت به معنی پدید آورنده، نوآورنده و در اصطلاح شاخه ای از علوم بلاغت است که درباره چگونگی آرایشهای لفظی و معنوی کلام پس از رعایت اصول بلاغت گفتگو میکند.[۱۱]
علم بدیع در اصطلاح ادیبان سومین فن (بعد از معانی و بیان) از فنون بلاغت و موضوع آن آرایشهای سخن فصیح و بلیغ در نظم و نثر است. به این آرایشها محسنّات و صنایع بدیع نیز میگویند و آنها را به لفظی و معنوی بخش میکنند. دسته نخست خاص زیباییهای لفظی و عمدتاً شامل تسبیح، ترصیع، تجنیس و نظایر و فروع آنهاست و دسته دوم که بیشتر برای زیباسازی معنوی کلام است اما به تبع الفاظ و نه به استقلال شامل تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، حسن تعلیل و فروع آنها میشود.[۱۲]
مناظره با جرجانی
یکی از معروفترین و مهمترین مناظرهها در دوره تیموری، مناظرات و مباحثات دو عالم بزرگ، میرسید شریف جرجانی (درگذشته 816 ه . ق) و سعدالدین تفتازانی (متوفی 792 ه . ق) است. نخستین مناظره، درباره این موضوع بود که «آیا اراده انتقام، سبب غضب میشود، یا غضب، سبب اراده انتقام میشود». تفتازانی رای اول را ترجیح میداد و جرجانی از موضع مقابل دفاع میکرد. جرجانی در این مباحثه همچون دیگر موارد، غلبه یافته است. موضوع مناظره دوم «اجتماع استعاره تبعیه و استعاره تمثیلیه» و اختلاف بر سر موضع زمخشری (متوفی 583 ه . ق) در کتاب الکشاف ذیل آیه 5 سوره بقره «أولئک علی هدی من ربهم» بوده است. به نظر تفتازانی، این آیه دارای استعاره تبعیه تمثیلیه است. جرجانی به نظر او اشکال میگیرد و حضار را قانع میکند که این آیه فقط استعاره تبعیه دارد و اجتماع آن با استعاره تمثیلیه ممکن نیست. داور مناظره نیز رأی او را صائب میداند. گفتهاند که تفتازانی پس از این واقعه تدریس را رها کرد، تا جایی که همین سرخوردگی موجب مرگ او در سال 792 ه . ق شد.[۱۳]
مطالعه بیشتر
۱ـ الفضلی، عبدالهادی تهذیب البلاغه، المجمع العلمی الاسلامی، تهران، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۱۹.
منابع
- ↑ الزرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم، ۱۹۸۰م، ج۷، ص۲۱۹.
- ↑ احد فرامرز قراملکی و یحیی رهایی، «تفتازانی» دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳، ج۷، ذیل مدخل.
- ↑ علوى مقدم، محمد، در قلمرو بلاغت، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۷۲، ص۷۶۰.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹، ج۱۴، ص۵۰۱.
- ↑ علوى مقدم، محمد، در قلمرو بلاغت، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۷۲، ص۷۶۰.
- ↑ علوى مقدم، محمد، در قلمرو بلاغت، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۷۲، ص۷۶۰.
- ↑ علوى مقدم، محمد، در قلمرو بلاغت، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۷۲، ص۷۶۰.
- ↑ الزرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم، ۱۹۸۰م، ج۷، ص۲۱۹.
- ↑ سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۳۱۵.
- ↑ تفتازانی، سعد الدین مختصر المعانی، دارالذخائر، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۲۴ و ۲۵.
- ↑ سکاکی، یوسف مفتاح العلوم، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۷۷.
- ↑ همو، مختصر المعانی، ج۱، ص۳۱۵.
- ↑ گوموش صدرالدین، «مناظرههای میر سید شرف جرجانی و سعدالدین تفتازانی»، ترجمه لیلی رحیمی بهمنی، آینه میراث، دوره جدید، تابستان ۱۳۸۴، شماره ۲۹. ص۶۳ تا ۷۰.