بشارت حضرت محمد(ص) به ظهور امام زمان(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (اصلاح)
جز ({{شاخه | شاخه اصلی =تاریخ |شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان |شاخه فرعی۲ =امام زمان(ع) |شاخه فرعی۳ = }})
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی =تاریخ
|شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان
|شاخه فرعی۲ =امام زمان(ع)
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا پیامبر اکرم (ص) قبل از تولد امام زمان(عج) بشارت به ظهور آن حضرت داده است؟
آیا پیامبر اکرم (ص) قبل از تولد امام زمان(عج) بشارت به ظهور آن حضرت داده است؟
خط ۴۰: خط ۳۵:
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی =تاریخ
|شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان
|شاخه فرعی۲ =امام زمان(ع)
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =شد
  | شناسه =شد

نسخهٔ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۴


سؤال

آیا پیامبر اکرم (ص) قبل از تولد امام زمان(عج) بشارت به ظهور آن حضرت داده است؟

در منابع، احادیث زیادی از پیامبر اکرم(ص) به بشارت ظهور حضرت مهدی(عج) اختصاص دارد. علاوه بر نقل این احادیث توسط محدّثان شیعه، بسیاری از محدّثان اهل سنت نیز بشارت‌های پیامبر در مورد ظهور امام زمان را نقل کرده‌اند؛ ابوداود، ترمذی، ابن ماجه، طبرانی، ابوطیلی، بزّاز، احمد بن حنبل، و حاکم نیشابوری،[۱] علاوه بر نقل این بشارت‌ها، اعتبار آن را در حد تواتر دانسته و صحت این گزارش‌ها را مسلم دانسته‌اند.

بشارت‌های پیامبر(ص) به ظهور امام زمان(ع)

تعداد احادیث نبوی در بشارت ظهور امام زمان بسیار است، در اینجا به تعدادی از گزارش‌های اهل سنت در این مورد اشاره می شود:

  • در سنن ابن ماجه نقل‌است که رسول خدا(ص) فرمود: مهدی از ما اهل‌بیت است، خداوند امر او را در یک شب اصلاح خواهد فرمود.[۲]
  • در سنن ابی داود آمده است که امام علی(ع) از رسول خدا(ص) نقل می‌کند فرمود: «اگر باقی نمانده باشد از روزگار مگر یک روز هر آینه می‌فرستد خدا مردی از اهل‌بیتم را که جهان را پر از عدل و داد کند چنانچه پر از ستم شده باشد.[۳]
  • ام سلمه می‌گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: «مهدی از عترت من و از فرزندان فاطمه می‌باشد.»[۴]
  • ابن مسعود از رسول خدا(ص) نقل می‌کند که فرمود: «اگر باقی نمانده باشد از روزگار مگر یک روز، هر آینه طولانی می‌کند خدا آن روز را تا این که بفرستد در آن روز مردی از امّتم و از اهل‌بیتم را که اسمش همانند اسم من است و زمین را پر از عدل و داد کند چنان‌که پر از ظلم و جور شده باشد.».
  • رسول خدا(ص) فرمود: «می‌آید مردی از اهل‌بیتم اسم او اسم من است.».[۵]
  • از ابو‌هریره نقل شده که رسول خدا(ص) فرمود: «اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند خداوند آن روز را آن قدر طولانی می‌کند که مهدی ظهور کند.»[۶]
  • طبرانی از ابن مسعود روایت کرده که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «خلفا بعد از من از دوازده نفرند و همه از قریش می‌باشند.».[۷]
  • حموئی در فرائد السمطین و سید علی همدانی در «موده القربی» از ابن عباس روایت کرده‌اند که رسول خدا(ص) فرمود: «من سرور پیغمبران هستم و علی ابن ابی‌طالب سرور جانشینانم می‌باشد و این‌که جانشینانم دوازده نفرند اول آنها علی ابن ابی‌طالب و آخر آنها قائم می‌باشد.»[۸]

تواتر احادیث بشارت

تعدادی از دانشمندان اهل سنّت درباره احادیث نبوی در مورد حضرت مهدی(ع) اعتراف به تواتر کرده‌اند که خبر متواتر هم یقین‌آور است و کذب نیز در آن راه ندارد:

  • گنجی شافعی، متوفای سال ۶۵۸ هجری قمری، در کتاب البیان فی اخبار صاحب الزمان[۹]
  • ابن حجر عسقلانی متوفای سال ۸۵۲هجری قمری، در کتاب فتح الباری،[۱۰]
  • مؤمن شبلنجی در کتاب نورالابصار،[۱۱]
  • شیخ محمد صبّان در کتاب اسعاف الراغبین در حاشیه نورالابصار،[۱۲]
  • شیخ منصور علی ناصف در کتاب التاج الجامع و الاصول[۱۳]
  • علامه شوکانی کتابی به خصوص در متواتر بودن اخبار امام زمان(ع) به نام التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر و الدجال و المسیح نوشته و در آن کتاب بعد از نقل احادیث مربوط به حضرت مهدی(ع) گفته: همه احادیثی که آوردیم به حد تواتر می‌رسد.[۱۴]
  • و ابن ابی الحدید ادعا کرده که تمام فرق اسلامی اجماع و اتفاق دارند در این‌که عمر دنیا پایان نمی‌پذیرد مگر پس از ظهور مهدی.[۱۵]

ادعای مهدویت

به جهت شهرت این روایات و مسلم بودن این امر نزد مسلمانان در همان قرون اولیه و قبل از تولد حضرت افرادی ادعای مهدویت کرده‌اند و تعداد زیادی از مسلمانان اولیه نیز اطراف آنان جمع شده‌اند… یا این‌که عدّه‌ای از مسلمانان آنها را مهدی پنداشته‌اند و قائل به مهدی بودن آنان شده‌اند.[۱۶]


منابع

  1. منصور علی ناصف، التاج الجامع و الاصول، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، دوم، ج۵، ص۳۱۰–۳۲۷.
  2. سنن ابن ماجه، جزء ثانی فی باب خروج المهدی، من ابواب الفتن و منتخب کنزل العمال، ج۶، ص۳۰.
  3. سنن ابی داود، (ط مصر المطبعه التاریخیه)، ج۲، ص۲۰۷، فی کتاب المهدی.
  4. سنن ابی داود، ج۲، ص۲۷، سنن ابن ماجه جزء ثانی فی باب خروج المهدی من ابواب الفتن.
  5. صحیح ترمذی، ج۲، ص۴۶.
  6. صحیح ترمذی، ج۲، ص۴۶.
  7. متقی هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۳۳۸، ج۶، ص۲۰۱.
  8. قندوزی، ینابیع الموده، ص۲۵۸، و کشف الاستار، ص۷۴.
  9. گنجی شافعی، البیان فی اخبار صاحب الزمان باب ۱۱، تواترت الاخبار و استفاضت بکثره رواتها عن المصطفی فی امر المهدی (منتخب الاثر، ص۵، پاورقی).
  10. ابن حجر، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت، دارالمعرفه، ج۶، ص۳۹۳–۳۹۴.
  11. نورالابصار، قاهره، مکتبه المشهد الحسینی، ص۱۷۱.
  12. اسعاف الراغبین، درحاشیه نورالابصار، ص۱۴۰.
  13. منصور علی ناصف، التاج الجامع و الاصول، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، دوم، ج۵، ص۳۱۰.
  14. نقل از عایه المأمول فی شرح التاج الجامع للأصول، در حاشیه التاج، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، دوم، ج۵، ص۳۲۷.
  15. ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۹۶۰ م، ج۱۰، ص۹۶.
  16. نوبختی، فرق الشیعه، نجف، المطبعه الحیدریه، ۱۳۵۵ ق، ص۲۷و شهرستانی الملل و النحل، قم، منشورات الرضی، ج۱، ص۱۳۲.