حد و مطلع قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
==روایاتی در وجود حد و مطلع==
==روایاتی در وجود حد و مطلع==
روایات به وجود «حد» و «مطلع» در قرآن اشاره کرده‌اند:
روایات به وجود «حد» و «مطلع» در قرآن اشاره کرده‌اند:
* [[فیض کاشانی]] در کتاب تفسیری خود روایتی را از [[امام علی(ع)]] نقل کرده است: «هیچ آیه‌ای نیست مگر اینکه دارای چهار معنای است؛ ظاهر، باطن، حد و مطلع».<ref>''. تفسیر صافی، ج۱، ص۲۸.''</ref>
* [[فیض کاشانی]] در کتاب تفسیری خود روایتی را از [[امام علی(ع)]] نقل کرده است: «هیچ آیه‌ای نیست مگر اینکه دارای چهار معنا است؛ ظاهر، باطن، حد و مطلع».<ref>''. تفسیر صافی، ج۱، ص۲۸.''</ref>
* ابن‌مسعود از [[پیامبر اسلام(ص)]] نقل کرده: قرآن بر هفت حرف نازل شده است. هر حرف دارای ظاهر و باطنی است. همچنین هر حرفی دارای «حد» و هر حدی دارای «مطلع» است.<ref>''. تفسیر طبری، ج۱، ص۲۵، حدیث ۹.''</ref>
* ابن‌مسعود از [[پیامبر اسلام(ص)]] نقل کرده: قرآن بر هفت حرف نازل شده است. هر حرف دارای ظاهر و باطنی است. همچنین هر حرفی دارای «حد» و هر حدی دارای «مطلع» است.<ref>''. تفسیر طبری، ج۱، ص۲۵، حدیث ۹.''</ref>
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
روایات، معانی برای حد و مطلع ذکر کرده‌اند: «حد، حکم و مطلع، کیفیت استنباط حکم از قرآن است.»<ref>''. بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۹۷.''</ref> در روایت دیگری نیز چنین آمده: «حد، احکام حلال و حرام، و مطلع، مراد خداوند از بنده است.»<ref>''. تفسیر صافی، ج۱، ص۲۸.''</ref>
[[روایات]]، معانی برای حد و مطلع ذکر کرده‌اند: «حد، حکم و مطلع، کیفیت استنباط حکم از قرآن است.»<ref>''. بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۹۷.''</ref> در روایت دیگری نیز چنین آمده: «حد، احکام حلال و حرام، و مطلع، مراد خداوند از بنده است.»<ref>''. تفسیر صافی، ج۱، ص۲۸.''</ref>


محققان با جمع‌بندی میان روایات مختلف، تحلیل‌هایی ارائه کرده‌اند؛ از جمله اینکه حد، نهایت و منتهای ظاهر آیات و مطلع، مبدأ باطن قرآن است.  
محققان با جمع‌بندی میان روایات مختلف، معنایی را ارائه کرده‌اند که حد، نهایت و منتهای ظاهر آیات و مطلع، مبدأ باطن قرآن است.  


محققان، ظهور کلام را دارای سطوح مختلفی دانسته‌اند:
محققان، ظهور کلام را دارای سطوح مختلفی دانسته‌اند:


* در مرتبه نخست، ظاهر، الفاظ قرآن است و این ظهور برای همه حاصل می‌شود و سپس ظهور مفردات قرآن بروز دارد. هر لفظ، معنایی را به ذهن متبادر می‌سازد که آن معنای متبادر به ذهن را معنای ظاهر لفظ می‌گویند.
* در مرتبه نخست، ظهور، الفاظ و مفردات قرآن است. هر لفظ، معنایی را به ذهن متبادر می‌سازد که آن معنای متبادر به ذهن را معنای ظاهر لفظ می‌گویند.
* مرحله ی بعد، ظهور ترکیبی است. کلام، غیر از ظهور تصوری، ظهور تصدیقی دارد که ممکن است با ظهور تصوری‌اش یکسان و یا تا حدودی متفاوت باشد.
* مرحله‌ی بعد، ظهور ترکیبی است. کلام، غیر از ظهور تصوری، ظهور تصدیقی دارد که ممکن است با ظهور تصوری‌اش یکسان و یا تا حدودی متفاوت باشد.
* ظهور نهایی کلام در صورتی شکل می‌گیرد که سیاق کلام، قرینه‌های متصل و منفصل، مورد توجه قرار گیرد و این‌جا معنای موردِ نظرِ متکلم شناخته می‌شود و این همان «'''حد'''» است.
* ظهور نهایی کلام در صورتی شکل می‌گیرد که سیاق کلام، قرینه‌های متصل و منفصل، مورد توجه قرار گیرد و این‌جا معنای موردِ نظرِ متکلم شناخته می‌شود و این همان «'''حد'''» است.
حد از یک جهت نهایت ظهورات لفظ است و از جهت دیگر، نقطه‌ی شروع برای رسیدن به باطن قرآن. بطون قرآن فراتر از معنای ظاهری هستند و تنها با فهم الفاظ، قواعد و ادبيات عرب، نمى‌توان آن را فهميد. تمام باطن قرآن را تنها خدا و راسخان در علم می‌دانند و انسان‌های دیگر تنها از طریق آن‌ها می‌توانند آن‌ها را به‌دست آورند. مطلع را مرحله‌ى اول از این معناى باطنى دانسته‌اند.<ref>''. بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۹۷.''</ref>
حد از یک جهت، نهایت ظهورات لفظ است و از جهت دیگر، نقطه‌ی شروع برای رسیدن به باطن قرآن. بطون قرآن، فراتر از معنای ظاهری هستند و تنها با فهم الفاظ، قواعد و ادبيات عرب، نمى‌توان آن را فهميد. تمام باطن قرآن را تنها [[خدا]] و [[راسخون در علم|راسخان در علم]] می‌دانند و انسان‌های دیگر تنها از طریق آن‌ها می‌توانند آن‌ها را به‌دست آورند. مطلع را مرحله‌ى اول از این معناى باطنى دانسته‌اند.<ref>''. بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۹۷.''</ref>


== تفاوت حد با ظاهر ==
== تفاوت حد با ظاهر ==

نسخهٔ ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۸

سؤال

در روایات ظاهر و باطن، مفاهیم دیگری چون «حد» و «مطلع» هم مطرح شده است. این اصطلاحات به چه معنا است؟


روایاتی در وجود حد و مطلع

روایات به وجود «حد» و «مطلع» در قرآن اشاره کرده‌اند:

  • فیض کاشانی در کتاب تفسیری خود روایتی را از امام علی(ع) نقل کرده است: «هیچ آیه‌ای نیست مگر اینکه دارای چهار معنا است؛ ظاهر، باطن، حد و مطلع».[۱]
  • ابن‌مسعود از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده: قرآن بر هفت حرف نازل شده است. هر حرف دارای ظاهر و باطنی است. همچنین هر حرفی دارای «حد» و هر حدی دارای «مطلع» است.[۲]

مفهوم‌شناسی

روایات، معانی برای حد و مطلع ذکر کرده‌اند: «حد، حکم و مطلع، کیفیت استنباط حکم از قرآن است.»[۳] در روایت دیگری نیز چنین آمده: «حد، احکام حلال و حرام، و مطلع، مراد خداوند از بنده است.»[۴]

محققان با جمع‌بندی میان روایات مختلف، معنایی را ارائه کرده‌اند که حد، نهایت و منتهای ظاهر آیات و مطلع، مبدأ باطن قرآن است.

محققان، ظهور کلام را دارای سطوح مختلفی دانسته‌اند:

  • در مرتبه نخست، ظهور، الفاظ و مفردات قرآن است. هر لفظ، معنایی را به ذهن متبادر می‌سازد که آن معنای متبادر به ذهن را معنای ظاهر لفظ می‌گویند.
  • مرحله‌ی بعد، ظهور ترکیبی است. کلام، غیر از ظهور تصوری، ظهور تصدیقی دارد که ممکن است با ظهور تصوری‌اش یکسان و یا تا حدودی متفاوت باشد.
  • ظهور نهایی کلام در صورتی شکل می‌گیرد که سیاق کلام، قرینه‌های متصل و منفصل، مورد توجه قرار گیرد و این‌جا معنای موردِ نظرِ متکلم شناخته می‌شود و این همان «حد» است.

حد از یک جهت، نهایت ظهورات لفظ است و از جهت دیگر، نقطه‌ی شروع برای رسیدن به باطن قرآن. بطون قرآن، فراتر از معنای ظاهری هستند و تنها با فهم الفاظ، قواعد و ادبيات عرب، نمى‌توان آن را فهميد. تمام باطن قرآن را تنها خدا و راسخان در علم می‌دانند و انسان‌های دیگر تنها از طریق آن‌ها می‌توانند آن‌ها را به‌دست آورند. مطلع را مرحله‌ى اول از این معناى باطنى دانسته‌اند.[۵]

تفاوت حد با ظاهر

میان «حد» و ظاهر تفاوت‌هایی را ذکر کرده‌اند:

  • ظاهر دارای مراحلی است و مرحله‌ی نهایی ظهور، حد، نامیده می‌شود و شاید این که در روایت آمده: «حد منتها است»، به همین معنا باشد.
  • هر ظاهری حجت نیست ولی «حد»، حجّت است. حد ظهور نهایی کلام و مقصود خداوند از آیه است. از این رو، در روایت به «حکم خدا» تفسیر شده است.
  • رابطه‌ی بین ظاهر و حد، رابطه‌ی عموم و خصوص مطلق است؛ هر حدی ظاهر است اما هر ظاهری حد نیست.

پیوند به بیرون

  • این مدخل برگرفته شده از کتاب «باطن و تأویل قرآن» گفتگو با علی‌اکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکری، کارشناس و مجری: مصطفی کریمی، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزهٔ علمیه، ۱۳۸۱ش.

منابع

  1. . تفسیر صافی، ج۱، ص۲۸.
  2. . تفسیر طبری، ج۱، ص۲۵، حدیث ۹.
  3. . بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۹۷.
  4. . تفسیر صافی، ج۱، ص۲۸.
  5. . بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۹۷.