همگانی بودن یا نبودن عذاب قبر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
خط ۸: خط ۸:
از روایات، عذاب جداگانه ای به دست می‌آید که همان فشار قبر است و برخی روایات این عذاب را همگانی می‌دانند.
از روایات، عذاب جداگانه ای به دست می‌آید که همان فشار قبر است و برخی روایات این عذاب را همگانی می‌دانند.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) پس از خاک سپاری جنازهٔ سعد بن معاذ فرمود:
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) پس از خاک سپاری جنازهٔ سعد بن معاذ فرمود:
هیچ مؤمنی نیست که فشار قبر نداشته باشد.<ref>همان، ص۲۲۱، ح ۱۹ و ص۲۲۱، ح ۱۶.</ref>
هیچ مؤمنی نیست که فشار قبر نداشته باشد.<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۲۱.</ref>


اگر کسی از فشار قبر رهایی می‌یافت، سعد بن معاذ از آن جمله بود.<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۳۶، ح ۶; بحار الانوار، ج۶، ص۲۶۱، ح ۱۰۲; و علم الیقین، ج۲، ص۱۰۶۸.</ref>
اگر کسی از فشار قبر رهایی می‌یافت، سعد بن معاذ از آن جمله بود.<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۳۶، ح ۶; بحار الانوار، ج۶، ص۲۶۱، ح ۱۰۲; و علم الیقین، ج۲، ص۱۰۶۸.</ref>

نسخهٔ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۸

سؤال

آیا عذاب قبر همگانی است، یا برخی استثنا شده‌اند؟

در پرسش و پاسخ‌های پیشین گذشت که پاسخ درست یا غلط به نکیر و منکر، سرنوشت ساز است. پاسخ درست، نعمت، و پاسخ نادرست، عذاب را به دنبال دارد. از روایات، عذاب جداگانه ای به دست می‌آید که همان فشار قبر است و برخی روایات این عذاب را همگانی می‌دانند. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) پس از خاک سپاری جنازهٔ سعد بن معاذ فرمود: هیچ مؤمنی نیست که فشار قبر نداشته باشد.[۱]

اگر کسی از فشار قبر رهایی می‌یافت، سعد بن معاذ از آن جمله بود.[۲]

از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: «آیا کسی از فشار قبر رهایی می‌یابد؟» فرمود: «از آن به خدا پناه می‌برم! چه بسیار اندک اند، کسانی که از عذاب قبر نجات یابند».[۳]

در برخی از روایات اهل سنت نیز، عذاب قبر، همگانی معرفی شده است. مانند:

مردگان در قبرشان عذاب می‌شوند تا آنجا که حیوانات صدای عذاب آنها را می‌شنوند.[۴]

از این دست روایات بر می‌آید که کافر، مؤمن و مستضعف، همه فشار و عذاب قبر دارند.

برخی منابع عذاب و فشار قبر را تنها برای کسانی می‌دانند که در قبر، مورد سؤال قرار می‌گیرند؛ یعنی گروه سوم که مورد مؤاخذه و سؤال قرار نگرفته‌اند (دیوانگان، کودکان و مستضعفان) عذاب قبر ندارند.[۵]

شاید این روایت شاهد مناسبی برای گفتارشان باشد؛ «یسأل و هو مضغوط»[۶] یعنی در حالی که مورد پرسش قرار گرفته است، عذاب هم می‌شود. این روایت تنها یکبار در منابع آمده است. برخی در توجیه آن گفته‌اند: «شاید مراد توضیح وضع کفار باشد که سؤال از آنها ماهیت عذاب دارد».

روایات دیگر، عذاب و فشار قبر را برای مؤمن نمی‌دانند. حضرت صادق (علیه السلام) در پاسخ ابوبصیر فرمود:

هیهات ما علی المؤمنین فیها شیء[۷]; دور باد، هرگز چیزی از فشار قبر بر مؤمنان نیست.

مرحوم مجلسی (رحمه الله) می‌فرماید: «اگر مراد از عذاب ندیدن مؤمنان، مؤمن کامل باشد، پس روایاتی که عذاب قبر را متوجه سعد بن معاذ و رقیّه دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و فاطمه، مادر حضرت علی (علیه السلام) می‌دانستند، چه می‌شود؟

ممکن است گفته شود، مراد از اینکه مؤمنان عذاب و فشار قبر ندارند، عذاب و فشار شدید است یا گفته شود، مؤمن، فشار قبر تنبیهی و از باب غضب الهی ندارد؛ بلکه اگر فشاری دارد به سبب لطف و کفارهٔ گناهان او است».[۸]

چنان‌که حدیث می‌فرماید:

فشار و عذاب قبر برای مؤمن، کفارهٔ (تاوان) کارهایی است که انجام داده است. مانند: ضایع کردن نعمت‌های الهی.[۹]

و نیز در حدیث دیگر، ضمن تفسیر آیهٔ قرآن آمده است: (فَیَوْمَئِذ لا یُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ)،[۱۰] فرمود:

اینها که روز قیامت از گناهانشان سؤال نمی‌شود، کسانی هستند که از امیر مؤمنان پیروی کرده‌اند و از دشمنانش بیزاری جسته‌اند. حلالش را حلال و حرامش را حرام داشته‌اند؛ منتها گناهانی داشته‌اند که موفق به توبه نشده‌اند. خداوند آنها را در برزخ عذاب می‌کند تا در قیامت پاک شوند.[۱۱]

قانون کلی عذاب و فشار قبر بیان شد؛ اما باید دانست که برخی افراد، به تصریح برخی روایات، از عذاب قبر معاف شده‌اند. نیز برخی از کارهای خوب و مرگ در برخی از ساعات، سبب کاهش یا آمرزش فشار قبر می‌شود.

رقیّه دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) از کسانی است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) برایش، طلب بخشش از عذاب قبر فرمود و خداوند هم او را رهایی بخشید.[۱۲]

فاطمه بنت اسد، مادر امام علی (علیه السلام) نیز با دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله) و تدفین در پیراهن مبارک او، شامل آمرزش عذاب قبر شد.[۱۳]

افراد ذیل نیز از عذاب و فشار قبر معاف هستند:

۱. کسانی که تلقین سوم شده‌اند؛ یعنی پس از خاک سپاری، نزد قبر ا و عقاید دینی یادآوری شود.

۲. کسانی که از ظهر پنج شنبه تا ظهر جمعه فوت کرده‌اند.[۱۴]

۳. کسانی که همراهشان در قبر «جریدتین» گذاشته‌اند؛ یعنی دو شاخه چوب سبز همراه او دفن کرده‌اند.

۴. کسانی که چهل نفر یا بیشتر به خوبی او شهادت دهند و از خداوند برای او طلب مغفرت کنند.[۱۵]

۵. کسانی که رکوع نمازشان کامل و تمام باشد.[۱۶]

  1. افرادی که در هر شب جمعه سورهٔ نساء بخوانند.
  2. کسانی که بر خواندن سورهٔ زخرف مداومت دارند.
  3. اهل نماز شب.

۹. کسانی که در سرزمین نجف اشرف دفن شوند و….[۱۷]

اما هیچ‌کجا به عذاب و فشار قبر برای انبیا و امامان معصوم(ع) تصریح نشده است. بر اساس قواعدی که دربارهٔ فشار قبر بیان شد، هر گونه عذابی از وجود مبارک آنها به دور است، چون گناهی ندارند که از باب کفاره و لطف عذاب شوند و عاملی هم برای عذاب آنها وجود ندارد.

مرحوم شبّر می‌فرماید:

در حدیث وارد شده است که تنها انبیا و امامان(ع) ارواح آنها با اجسادشان از زمین به آسمان منتقل می‌شوند و با همان اجساد دنیایی خود، در نعمت به سر می‌برند و این ویژهٔ حجت‌های الهی است.[۱۸]

اما شهدا در فرهنگ قرآنی و روایی جایگاه ویژه ای دارند. آنها از برخی امور دنیایی و آخرتی استثنا شده‌اند. مانند کفن و غسل در صورتی که در معرکهٔ جنگ به شهادت برسند.[۱۹] و همین گونه از پرسش و پاسخ در قبر معاف شده‌اند. از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) سؤال شد که چرا شهید در قبر، مورد امتحان و آزمایش قرار نمی‌گیرد؟ فرمود: «همان برق‌های شمشیر که بر سرش فرود می‌آیند، کفایت می‌کند».[۲۰]

منابع

  1. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۲۱.
  2. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۳۶، ح ۶; بحار الانوار، ج۶، ص۲۶۱، ح ۱۰۲; و علم الیقین، ج۲، ص۱۰۶۸.
  3. همان.
  4. سیوطی، شرح الصدور، ص۲۲۵.
  5. محمد باقر مجلسی، حق الیقین، ص۴۸۸.
  6. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۳۶، ح ۵.
  7. همان، ص۱۳۰.
  8. محمد باقر مجلسی، حق الیقین، ص۴۹۲; و عبدالله شبّر، حق الیقین، ج۲، ص۳۹۲.
  9. بحار الانوار، ج۶، ص۲۲۱.
  10. الرحمن: ۳۹.
  11. بحار الانوار، ج۶، ص۲۴۶، ح ۷۷.
  12. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۱، ح ۱۸.
  13. گفتار صدوق، ص۴۸; و مجلسی، حق الیقین، ص۴۸۲.
  14. عبدالله شبّر، حق الیقین، ج۲، ص۳۹۰; و شیخ عباس قمی، منازل الآخره، ص۲۷.
  15. منازل الآخره، ص۲۶–۳۰.
  16. عبدالله شبّر، حق الیقین، ج۲، ص۳۹۱; و بحارالانوار، ج۶، ص۲۴۴.
  17. منازل الآخره، ص۲۶–۳۰.
  18. عبدالله شبّر، حق الیقین، ج۲، ص۳۸۰ و ۳۸۱.
  19. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه، ج۶، ص۱۴۰.
  20. فروع الکافی، ج۵، ص۵۶، کتاب الجهاد، فضل الشهاده، ح ۵.