مصادیق نیکی در آیه ۱۷۷ سوره بقره: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←تفسیر) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
اين آيه نمونه جامع و كامل تربيتى را | اين آيه نمونه جامع و كامل تربيتى را نشان داده كه عقل بمرتبه ايمان رسيده و ايمان منشأ انفاق و اقامه صلاة و دادن زكات شده و در ميان ايمان و اين اعمال خوى وفاى بعهد و صبر در مصائب تكوين يافته تا انسانى موزون و راست و متقى پديد آورده است. تربيت بهر معنا و بهر صورت جز اين باشد ناقص و يك جانبه و ناهماهنگ میباشد. احكام و شرايع آسمانى مقدمه يا وسيله براى پرورش چنين انسانيست.<ref>آیت الله طالقانی، پرتوی از قرآن، ج۲، ص۵۲</ref> | ||
خداوند در این آیه با برشمردن نیکیها، انسانِ دارنده این خصوصیات را همان کسانی میداند که راستگو و پرهیزکار هستند. ابرار (نیکوکاران) در قرآن افرادی هستند که خداوند به آنها بهشت را وعده داده است. | خداوند در این آیه با برشمردن نیکیها، انسانِ دارنده این خصوصیات را همان کسانی میداند که راستگو و پرهیزکار هستند. ابرار (نیکوکاران) در قرآن افرادی هستند که خداوند به آنها بهشت را وعده داده است. | ||
=== معنای رویآوردن به سمت مشرق و مغرب === | === معنای رویآوردن به سمت مشرق و مغرب === | ||
در تفسیر آغاز آیه که آمده است که نیکی این نیست که روی خود را به سمت مشرق یا مغرب بگردانید، گفته شده که بحث منازعه بر تغییر قبله است که نصارا نماز را سمت شرق و یهود سمت غرب میخواند و مناقشهای بین همگان و تازه مسلمانان روی داده بود. قرآن به این امر توجه داده است که اصل و ملاک | در تفسیر آغاز آیه که آمده است که نیکی این نیست که روی خود را به سمت مشرق یا مغرب بگردانید، گفته شده که بحث منازعه بر تغییر قبله است که نصارا نماز را سمت شرق و یهود سمت غرب میخواند و مناقشهای بین همگان و تازه مسلمانان روی داده بود. قرآن به این امر توجه داده است که اصل و ملاک دینداری جهت قبله نیست، بلکه با ذکر مصادیقی از نیکی، آنها را دارای اهمیت فراوان در دینداری میداند. | ||
=== مصادیق نیکی === | === مصادیق نیکی === | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''شش:''' وفای به عهد. | '''شش:''' وفای به عهد. | ||
'''هفت:''' صبر در جنگ و زیان. | '''هفت:''' صبر در جنگ و زیان و سختی: ابن مسعود و قتادة و جماعتى از مفسرين ميگويند مراد از «باساء» فقر و تهيدستى از منظور از «ضرّاء» درد و مرض است. و مراد از «بأس» جنگ است يعنى در هنگام جنگ و جهاد با دشمنان، خويشتندار هستند دليل اينكه «بأس» بمعناى جنگ ميآيد.<ref>ترجمه تفسیر مجمعالبیان، جلد۲، صفحه ۱۸۳</ref> | ||
نسخهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۸
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
آیه ۱۷۷ سوره بقره از آیات مهم قرآن است که اعمال نیک را برمیشمرد و صاحب چنین ویژگیهایی را انسانهایی صادق و متقی میداند.
متن آیه
﴿ | لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ ۗ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
نیکوکاری آن نیست که روی خود را به سوی مشرق و [یا] مغرب بگردانید، بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [آسمانی] و پیامبران ایمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راهماندگان و گدایان و در [راهِ آزاد کردن] بندگان بدهد، و نماز را برپای دارد، و زکات را بدهد، و آنان که چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختی و زیان، و به هنگام جنگ شکیبایانند آنانند کسانی که راست گفتهاند، و آنان همان پرهیزگارانند. بقره:۱۷۷ |
﴾ |
تفسیر
اين آيه نمونه جامع و كامل تربيتى را نشان داده كه عقل بمرتبه ايمان رسيده و ايمان منشأ انفاق و اقامه صلاة و دادن زكات شده و در ميان ايمان و اين اعمال خوى وفاى بعهد و صبر در مصائب تكوين يافته تا انسانى موزون و راست و متقى پديد آورده است. تربيت بهر معنا و بهر صورت جز اين باشد ناقص و يك جانبه و ناهماهنگ میباشد. احكام و شرايع آسمانى مقدمه يا وسيله براى پرورش چنين انسانيست.[۱]
خداوند در این آیه با برشمردن نیکیها، انسانِ دارنده این خصوصیات را همان کسانی میداند که راستگو و پرهیزکار هستند. ابرار (نیکوکاران) در قرآن افرادی هستند که خداوند به آنها بهشت را وعده داده است.
معنای رویآوردن به سمت مشرق و مغرب
در تفسیر آغاز آیه که آمده است که نیکی این نیست که روی خود را به سمت مشرق یا مغرب بگردانید، گفته شده که بحث منازعه بر تغییر قبله است که نصارا نماز را سمت شرق و یهود سمت غرب میخواند و مناقشهای بین همگان و تازه مسلمانان روی داده بود. قرآن به این امر توجه داده است که اصل و ملاک دینداری جهت قبله نیست، بلکه با ذکر مصادیقی از نیکی، آنها را دارای اهمیت فراوان در دینداری میداند.
مصادیق نیکی
در این آیه برای نیکوکاری مصادیقی آورده شده است:
یک: ایمان به خدا و روز قیمت و فرشتگان و قرآن و پیامبران.
اين نخستين پايه همه نيكيها و خوبيها است: ايمان به مبدء و معاد و برنامههاى الهى، و پيامبران كه مامور ابلاغ و اجراى اين برنامهها بودند، و فرشتگانى كه واسطه ابلاغ اين دعوت محسوب میشدند، ايمان به اصولى كه تمام وجود انسان را روشن میكند و انگيزه نيرومندى براى حركت به سوى برنامههاى سازنده و اعمال صالح است.[۲]
دو: انفاق مال به خویشاوندان، یتیمان، بینوایان، در راهماندگان و گدایان.
بدون شك گذشتن از مال و ثروت براى همه كس كار آسانى نيست، مخصوصا هنگامى كه به مرحله ايثار برسد، چرا كه حب آن تقريبا در همه دلها است، و تعبير على حبه نيز اشاره به همين حقيقت است كه آنها در برابر اين خواسته دل براى رضاى خدا مقاومت میكنند. جالب اينكه در اينجا شش گروه از نيازمندان ذكر شدهاند: در درجه اول بستگان و خويشاوندان آبرومند، و در درجه بعد يتيمان و مستمندان، سپس آنهايى كه نيازشان كاملا موقتى است مانند واماندگان در راه، بعد سائلان، اشاره به اينكه نيازمندان همه اهل سؤال نيستند، گاهى چنان خويشتن دارند كه ظاهر آنها همچون اغنيا است در حالى كه در باطن سخت محتاجند.[۳]
سه: آزاد کردن برده.
آزاد کردن برده از جمله مواردی است که قرآن به آن اهتمام دارد و سعی داشته است این رسم عادی و فراگیر در آن زمان را محدود و پس از آن از بین ببرد. برده بودن انسانها، خلاف کرامت و ارزش ذاتی انسان است از همین جهت آزادسازی انسان از مهمترین اعمال یک فرد مؤمن است که در قرآن ذیل نیکی آورده شده است.
چهار: برپا داشتن نماز.
پنج: زکات.
شش: وفای به عهد.
هفت: صبر در جنگ و زیان و سختی: ابن مسعود و قتادة و جماعتى از مفسرين ميگويند مراد از «باساء» فقر و تهيدستى از منظور از «ضرّاء» درد و مرض است. و مراد از «بأس» جنگ است يعنى در هنگام جنگ و جهاد با دشمنان، خويشتندار هستند دليل اينكه «بأس» بمعناى جنگ ميآيد.[۴]
مطالعه بیشتر