چیستی معجزه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۳: خط ۶۳:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۷۴: خط ۷۴:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =د
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۴۹

سؤال

اعجاز چیست؟ اعجاز معنوی و لفظی قرآن را توضیح دهید.

اعجاز قرآن دلیل اصلی بر الهی بودن آن است که وجوه بیانی و محتوایی آن نشانگر این اعجاز است. قرآن برای اثبات اعجاز خود، به تحدی روی آورده است.

تعریف و ارکان اعجاز

علمای اسلامی تعریف‌هایی برای اعجاز ارائه کرده‌اند که به چند نمونه اشاره می‌شود:

۱ـ محقق طوسی: وجود یافتن چیزی که مورد عادت نباشد یا از بین بردن چیزی که وجودش مورد عادت باشد با این وصف که مطابق ادعای صاحب معجزه (پیامبر) باشد.[۱]

۲ـ شیخ مفید: امری که خارق عادت، مطابق ادعا و همراه با مبارز طلبیدن باشد و مردمان از آوردن مثل آن عاجز باشند.[۲]

۳ـ آیت الله سبحانی قول مشهور در تعریف معجزه را چنین می‌داند: امری که خارق (ضد و شکننده) عادت و همراه با ادعا تحدی (مبارز طلبی) است و نمی‌شود با آن مبارزه و معارضه کرد.[۳]

همین تعریف را فخر رازی و تفتازانی نیز ذکر کرده‌اند.[۴]

ارکان معجزه

آنچه از بررسی تعاریف اعجاز از دیدگاه علما بدست می‌آید این است که موارد زیر به عنوان ارکان معجزه لازم است:

۱ـ وقوع حادثه‌ای که خلاف عادت باشد یا جلوگیری از وقوع حادثه‌ای که طبق عادت است و باید واقع شود.

۲ـ به دنبال ادعای یک منصب الهی یا ادعای حقانیت دین باشد

۳ـ همراه با تحدی و مبارزه‌طلبی باشد.

۴ـ مطابق ادعای صاحب معجزه باشد.

اعجاز معنوی و لفظی

اینکه قرآن معجزه است همه قبول دارند اما در وجه اعجاز قرآن نظر علماء متعدد است در یک تقسیم‌بندی دو جهت عمده تصور می‌شود: اعجاز بیانی، اعجاز محتوایی.[۵]

اعجاز بیانی

اعجاز بیانی: که به اعجاز ادبی و لفظی هم تعبیر می‌شود یعنی الفاظ و کلمات و جملات و نظم ادبی و اسلوب قرآن با قطع نظر از اینکه چه احکامی را و چه عالمی را حکایت می‌کند همه معجزه‌اند و دارای چندین وجه است که در ذیل به آنها اشاره می‌شود:

۱ـ قرآن، معجزه است بخاطر فصاحت‌اش. فصاحت یعنی بیان شیرین و واضح و آشکار که هم مفردات و کلمات قرآن فصیح است، یعنی اداء کلمات قرآنی بر زبان، ایجاد سنگینی نمی‌کند. و هم، جملات و کلام قرآن فصیح است، یعنی ضعف تألیف و تنافر کلمات و گره خوردگی ندارد، بلکه سلیس و روان است. معجزه بودنش بخاطر بلاغت است: یعنی علاوه بر اینکه قرآن فصیح است مطابق مقتضای حال سخن گفته، جملات قرآن دارای عمق معنایی و رعایت اوضاع و احوال مخاطبین است.

۳ـ قرآن معجزه است چون بیانش در قالب یک اسلوب جدید است. نه شعر محض است و نه نثر محض که عرب آن روز فقط همین دو اسلوب را داشتند. اسلوب و روش بیان قرآن با روش و شیوه سخنان خطبای آن زمان کاملا فرق داشت، اسلوب آن ابتکاری و فوق قدرت بشر است.[۶]

۴ـ گیرایی و مجذوب کردن جان‌ها به قرآن معجزه است چون شنیدن الفاظ و جملات آن حتی برای غیر عرب زبانها، هم جذاب و نافذ است. در صدر اسلام بیشترین توجه به اعجاز قرآن از جهت بیانی بودن آن است.[۷]

اعجاز محتوایی

اعجاز محتوایی که از آن به اعجاز علمی، معنوی و… هم تعبیر شده است، یعنی قرآن بخاطر احکام متعالی، اخبار علمی و غیبی و… با قطع نظر از کلمات و الفاظش معجزه است و برای آن مصادیق و وجوهی ذکر کرده‌اند که ما به چند نمونه از آن اشاره می‌کنیم:

۱ـ این که شخص امّی (درس نخوانده) چنین مطالب عالی را با چنین حجم بدون تناقض بیآورد، معجزه است.[۸]

۲ـ قرآن با اینکه طی بیست و سه سال و در اوضاع غیرعادی نازل شده و مطالب و احکام متعدد دارد با این حال کوچکترین اختلاف و تناقضی در او نیست و این کار، شگفت و معجزه است.

۳ـ قرآن از غیب خبر داده و از حوادثی قبل از وقوع آن خبر داده که بعدا همانگونه واقع شده است.

۴ـ قرآن از اسرار عالم آفرینش صدها سال قبل خبر داده که مقداری از آنها را علوم امروز بشر کشف کرده مثل حرکت زمین،[۹] بارور کردن باد، گیاهان را،[۱۰] مذکر و مؤنث بودن گیاهان.[۱۱]


منابع

  1. حلی، کشف المراد، تحقیق حسن‌زاده، مؤسسه نشر اسلامی، ص۳۵۰.
  2. ربانی گلپایگانی، علی، ایضاح المراد، مؤسسه امام صادق(ع)، جزوه دوم، ص۳۱ به نقل از: الکنت الاعتقادیه، ص۴۸.
  3. اعجاز نور، همان، ص۱۵.
  4. مسعود بن عمر مشهور بن عمر مشهور به تفتازانی، شرح المقاصد، انتشارات شریف مرتضی، قم، ج۵، ص۱۱.
  5. اعجاز نور، همان، ص۱۱۲.
  6. سبحانی، جعفر، الألهایت، چاپ قدس، چاپ سوم، ج۳، ص۳۱۸.
  7. وجوه یاد شده هر کدام قایلنی دارند و در کتابهای تفسیری و کلامی مشروح بحث شده که در آخر چند نمونه از آنها عرض می‌شود تا شما دوست عزیز مراجعه فرمایید.
  8. همان الألهایت همان، ص۳۶۸ و المیزان ج۱.
  9. طه/۵۳.
  10. حجر/۲۲.
  11. رعد/۳.