مصادیق تعزیر: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها)  ابرابزار  | 
				A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش  | 
				||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}}  | {{شروع متن}}  | ||
مصادیق تعزیر را بیان کنید.  | |||
{{پایان سوال}}  | {{پایان سوال}}  | ||
{{پاسخ}}  | {{پاسخ}}  | ||
[[تعزیر]] دارای معنای وسیع و گسترده است که هرگونه منع و تأدیب را شامل میشود. در باب تعزیر گفته شده است: «تعزیر عقوبتی است که مقدار آن در شرع تعیین نشده»<ref>جبعی عاملی، زین الدین، مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۷۴، قانون مجازات اسلامی، ماده ۱۶.</ref> هر چند بیشتر فقها به پیروی از روایاتی که در آنها تعبیر «دون الحد» به کار رفته، بر این باورند که تعزیر اختصاص به شلاق و زدن دارد.<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، التعزیر، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۳۶۱، ص۴۰.</ref> امّا بیان مصداق معروف هرگز دلیل بر انحصار مفهوم تعزیر به آن نمیشود. بلکه تعزیر بر حسب مراتب گناه و مرتکب آن میتواند دارای مراتب باشد.  | |||
مرحوم علامه در کتاب «تحریر» میگوید: «تعزیر برای هر جنایت و گناهی است که حدی دربارهٔ آن وارد نشده است. تا آنجا که میفرماید: «تعزیر گاهی به وسیله ضرب یا حبس یا توبیخ، بدون قطع کردن عضو و مجروح ساختن و نه به گرفتن مالی است».<ref>حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، مشهد، مؤسسه طوس للطباعهو النشر، بیتا، ج۲، ص۲۳۹.</ref> در قانون مجازات اسلامی، تعزیر به معنای عام به کار رفته است.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۱۶، ر.ک. زراعت، عباس، شرح قانون مجازات اسلامی، بخش کلیات، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۹، ص۱۵۹.</ref>  | |||
مرحوم علامه در کتاب «تحریر» میگوید: «تعزیر برای هر جنایت و گناهی است که حدی دربارهٔ آن وارد   | |||
عالمان سنی در این باره میگویند: «تعزیر باب وسیعی دارد که به حاکم و قاضی اجازه میدهد، در تمام جرایمی که شارع حد و کفارهای بر آن مقرر نکرده، مجازات مناسبی قرار دهد که با وضع هر جامعه و هر گناهی تناسب داشته باشد، خواه زندان باشد یا زدن یا تبعید یا توبیخ یا غیر آن».<ref>الجزیدی، عبدالرحمان، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۴۰۰.</ref>  | عالمان سنی در این باره میگویند: «تعزیر باب وسیعی دارد که به حاکم و قاضی اجازه میدهد، در تمام جرایمی که شارع حد و کفارهای بر آن مقرر نکرده، مجازات مناسبی قرار دهد که با وضع هر جامعه و هر گناهی تناسب داشته باشد، خواه زندان باشد یا زدن یا تبعید یا توبیخ یا غیر آن».<ref>الجزیدی، عبدالرحمان، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۴۰۰.</ref>  | ||
| خط ۱۴: | خط ۱۱: | ||
با توجه به معنای لغوی تعزیر، عبارات فقها، و روایات اسلامی که در ابواب مختلفه فقه وارد شده، میتوان گفت: تعزیر انحصار به زدن ندارد، به ویژه که تعیین نوع و مقدار آن در صلاحدید حاکم شرع میباشد و فلسفه تعزیرات، تأدیب و منع بوده و جنبه اصلاحی دارد؛ بنابراین حاکم شرع باید طبق مصالح فرد و جامعه، شرایط زمانی و مکانی، ویژگیهای اخلاقی، روانی و حتی خصوصیات جسمانی بزهکار به تعیین و اجرای کیفر تعزیری اقدام نماید. موارد زیر را میتوان جزء تعزیرات به شمار آورد:  | با توجه به معنای لغوی تعزیر، عبارات فقها، و روایات اسلامی که در ابواب مختلفه فقه وارد شده، میتوان گفت: تعزیر انحصار به زدن ندارد، به ویژه که تعیین نوع و مقدار آن در صلاحدید حاکم شرع میباشد و فلسفه تعزیرات، تأدیب و منع بوده و جنبه اصلاحی دارد؛ بنابراین حاکم شرع باید طبق مصالح فرد و جامعه، شرایط زمانی و مکانی، ویژگیهای اخلاقی، روانی و حتی خصوصیات جسمانی بزهکار به تعیین و اجرای کیفر تعزیری اقدام نماید. موارد زیر را میتوان جزء تعزیرات به شمار آورد:  | ||
# زدن به اشکال مختلف.  | #زدن به اشکال مختلف.  | ||
# زندانی کردن با کیفیت و کمیت متفاوت.  | #زندانی کردن با کیفیت و کمیت متفاوت.  | ||
# اخذ غرامت مالی، یعنی گرفتن مال، یا توقیف کردن آن برای مدت معین.  | #اخذ غرامت مالی، یعنی گرفتن مال، یا توقیف کردن آن برای مدت معین.  | ||
# توبیخ و سرزنش کردن بهطور آشکار یا پنهان.  | #توبیخ و سرزنش کردن بهطور آشکار یا پنهان.  | ||
# تبعید و ترک مراوده.  | #تبعید و ترک مراوده.  | ||
# تحریم اقتصادی، سیاسی.  | #تحریم اقتصادی، سیاسی.  | ||
# ممنوع الخروج کردن از کشور، یا از شهر یا حتی تحت نظر قرار دادن در منزل.  | #ممنوع الخروج کردن از کشور، یا از شهر یا حتی تحت نظر قرار دادن در منزل.  | ||
# محروم کردن از مناصب و حقوق اجتماعی.  | #محروم کردن از مناصب و حقوق اجتماعی.  | ||
# منع از اشتغال به کسب، در مدت معین.  | #منع از اشتغال به کسب، در مدت معین.  | ||
# معرفی مجرم به جامعه از طریق رسانهها به صورت محدود یا گسترده.  | #معرفی مجرم به جامعه از طریق رسانهها به صورت محدود یا گسترده.  | ||
#محروم کردن از بعضی افتخارات، مانند محروم کردن از لباس مقدس روحانیت نسبت به افراد متخلف که اهل این کسوت هستند و امور دیگری که میتواند اثر بازدارنده داشته و افراد متخلف و مجرم را از تکرار گناه و دیگران را از انجام، مثل آن جلوگیری کنند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، پیام قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص۲۱۴–۲۱۵.</ref>  | |||
بنابراین مدرک اصلی در تعزیرات جنبه بازدارندگی آن است، که به تناسب افراد و شرایط زمانی و مکانی میتواند متفاوت باشد و نقش تعزیرات در تأمین عدالت اجتماعی و امنیت قضایی و تضمین حقوق انسانها مورد تأیید بیشتر حقوقدانان است.<ref>فیض، علیرضا، مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی اسلام، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۹، ص۵۳۴، حسینی، سید محمد، مجازاتهای مالی در حقوق اسلامی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۲، ص۱۱۵–۱۵۷.</ref>  | بنابراین مدرک اصلی در تعزیرات جنبه بازدارندگی آن است، که به تناسب افراد و شرایط زمانی و مکانی میتواند متفاوت باشد و نقش تعزیرات در تأمین عدالت اجتماعی و امنیت قضایی و تضمین حقوق انسانها مورد تأیید بیشتر حقوقدانان است.<ref>فیض، علیرضا، مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی اسلام، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۹، ص۵۳۴، حسینی، سید محمد، مجازاتهای مالی در حقوق اسلامی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۲، ص۱۱۵–۱۵۷.</ref>  | ||
{{پایان پاسخ}}  | {{پایان پاسخ}}  | ||
== منابع ==  | ==منابع==  | ||
{{پانویس|۲}}  | {{پانویس|۲}}  | ||
{{شاخه  | {{شاخه  | ||
| خط ۵۲: | خط ۴۹: | ||
}}  | }}  | ||
{{پایان متن}}  | {{پایان متن}}  | ||
<references />  | |||
نسخهٔ ۸ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۸
مصادیق تعزیر را بیان کنید.
تعزیر دارای معنای وسیع و گسترده است که هرگونه منع و تأدیب را شامل میشود. در باب تعزیر گفته شده است: «تعزیر عقوبتی است که مقدار آن در شرع تعیین نشده»[۱] هر چند بیشتر فقها به پیروی از روایاتی که در آنها تعبیر «دون الحد» به کار رفته، بر این باورند که تعزیر اختصاص به شلاق و زدن دارد.[۲] امّا بیان مصداق معروف هرگز دلیل بر انحصار مفهوم تعزیر به آن نمیشود. بلکه تعزیر بر حسب مراتب گناه و مرتکب آن میتواند دارای مراتب باشد.
مرحوم علامه در کتاب «تحریر» میگوید: «تعزیر برای هر جنایت و گناهی است که حدی دربارهٔ آن وارد نشده است. تا آنجا که میفرماید: «تعزیر گاهی به وسیله ضرب یا حبس یا توبیخ، بدون قطع کردن عضو و مجروح ساختن و نه به گرفتن مالی است».[۳] در قانون مجازات اسلامی، تعزیر به معنای عام به کار رفته است.[۴]
عالمان سنی در این باره میگویند: «تعزیر باب وسیعی دارد که به حاکم و قاضی اجازه میدهد، در تمام جرایمی که شارع حد و کفارهای بر آن مقرر نکرده، مجازات مناسبی قرار دهد که با وضع هر جامعه و هر گناهی تناسب داشته باشد، خواه زندان باشد یا زدن یا تبعید یا توبیخ یا غیر آن».[۵]
با توجه به معنای لغوی تعزیر، عبارات فقها، و روایات اسلامی که در ابواب مختلفه فقه وارد شده، میتوان گفت: تعزیر انحصار به زدن ندارد، به ویژه که تعیین نوع و مقدار آن در صلاحدید حاکم شرع میباشد و فلسفه تعزیرات، تأدیب و منع بوده و جنبه اصلاحی دارد؛ بنابراین حاکم شرع باید طبق مصالح فرد و جامعه، شرایط زمانی و مکانی، ویژگیهای اخلاقی، روانی و حتی خصوصیات جسمانی بزهکار به تعیین و اجرای کیفر تعزیری اقدام نماید. موارد زیر را میتوان جزء تعزیرات به شمار آورد:
- زدن به اشکال مختلف.
 - زندانی کردن با کیفیت و کمیت متفاوت.
 - اخذ غرامت مالی، یعنی گرفتن مال، یا توقیف کردن آن برای مدت معین.
 - توبیخ و سرزنش کردن بهطور آشکار یا پنهان.
 - تبعید و ترک مراوده.
 - تحریم اقتصادی، سیاسی.
 - ممنوع الخروج کردن از کشور، یا از شهر یا حتی تحت نظر قرار دادن در منزل.
 - محروم کردن از مناصب و حقوق اجتماعی.
 - منع از اشتغال به کسب، در مدت معین.
 - معرفی مجرم به جامعه از طریق رسانهها به صورت محدود یا گسترده.
 - محروم کردن از بعضی افتخارات، مانند محروم کردن از لباس مقدس روحانیت نسبت به افراد متخلف که اهل این کسوت هستند و امور دیگری که میتواند اثر بازدارنده داشته و افراد متخلف و مجرم را از تکرار گناه و دیگران را از انجام، مثل آن جلوگیری کنند.[۶]
 
بنابراین مدرک اصلی در تعزیرات جنبه بازدارندگی آن است، که به تناسب افراد و شرایط زمانی و مکانی میتواند متفاوت باشد و نقش تعزیرات در تأمین عدالت اجتماعی و امنیت قضایی و تضمین حقوق انسانها مورد تأیید بیشتر حقوقدانان است.[۷]
منابع
- ↑ جبعی عاملی، زین الدین، مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۷۴، قانون مجازات اسلامی، ماده ۱۶.
 - ↑ صافی گلپایگانی، لطف الله، التعزیر، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۳۶۱، ص۴۰.
 - ↑ حسن بن یوسف، تحریر الاحکام، مشهد، مؤسسه طوس للطباعهو النشر، بیتا، ج۲، ص۲۳۹.
 - ↑ قانون مجازات اسلامی، ماده ۱۶، ر.ک. زراعت، عباس، شرح قانون مجازات اسلامی، بخش کلیات، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۹، ص۱۵۹.
 - ↑ الجزیدی، عبدالرحمان، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۴۰۰.
 - ↑ مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، پیام قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص۲۱۴–۲۱۵.
 - ↑ فیض، علیرضا، مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی اسلام، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۹، ص۵۳۴، حسینی، سید محمد، مجازاتهای مالی در حقوق اسلامی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۲، ص۱۱۵–۱۵۷.