قضا و قدر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
قضا و قدر چیست؟ | قضا و قدر چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط مادی یک پدیده، به مرحله نهایی و حتمی میرسد. قَدَر یا همان تقدیر الهی نیز این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و محدودهای قرار داده است که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق مییابد. | ||
تقدیر علمی این است که، خدا میداند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. | قضا و قدر به علمی و عینی تقسیم میشود: تقدیر علمی این است که، خدا میداند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خداوند میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. این عمل اختیاریِ انسان و نتیجهای که بر آن مترتب میشود، در علم الهی قرار دارد و به آن قضا و قدر علمی گفته میشود. | ||
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راههایی تحقق یابد. | قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راههایی تحقق یابد. | ||
== معنای قضا == | == معنای قضا == | ||
کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است حال فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.<ref>المفردات، راغب اصفهانی، ص۴۰۶.</ref> همچنین به معنای یکسره کردن و به انجام رساندن و داوری کردن استعمال میشود.<ref name=":0">ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۸۰ و آموزش فلسفه، ج۲، ص۴۰۸.</ref> کلمه قاضی نیز بر همین معنا بوده و از آن جهت که میان دو طرف، حکم میکند و به کار آنها فیصله میدهد. به او قاضی میگویند.<ref name=":0" /> | کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است حال فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.<ref>المفردات، راغب اصفهانی، ص۴۰۶.</ref> همچنین به معنای یکسره کردن و به انجام رساندن و داوری کردن استعمال میشود.<ref name=":0">ر. ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۸۰ و آموزش فلسفه، ج۲، ص۴۰۸.</ref> کلمه قاضی نیز بر همین معنا بوده و از آن جهت که میان دو طرف، حکم میکند و به کار آنها فیصله میدهد. به او قاضی میگویند.<ref name=":0" /> | ||
خط ۲۳: | خط ۱۸: | ||
* به معنای اعلام و خبر دادن: {{قرآن|وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ|سوره=اسراء|آیه=۴|ترجمه=ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.}} | * به معنای اعلام و خبر دادن: {{قرآن|وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ|سوره=اسراء|آیه=۴|ترجمه=ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.}} | ||
اما قضاء الهی، در اصطلاح متکلمان و علمای علم کلام به خصوص، در مباحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیدهای که تمام مقدمات و اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی میرساند.<ref name=":1" /> | اما قضاء الهی، در اصطلاح متکلمان و علمای علم کلام به خصوص، در مباحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیدهای که تمام مقدمات و اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی میرساند.<ref name=":1">ر. ک. مصباح یزدی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۸۰.</ref> | ||
== معنای قدر == | |||
مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصّی قرار داده است که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق مییابد.<ref name=":1" /> | |||
مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازهگیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است. | |||
== قضا و قدر علمی == | == قضا و قدر علمی == | ||
تقدیر علمی این است که، خدا میداند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علتهای پیدایش پدیدهها و به وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی میگویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجهای که بر آن مترتب میشود، در علم الهی قرار دارد و به آن قضا و قدر علمی گفته میشود. | تقدیر علمی این است که، خدا میداند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علتهای پیدایش پدیدهها و به وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی میگویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجهای که بر آن مترتب میشود، در علم الهی قرار دارد و به آن قضا و قدر علمی گفته میشود. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، | * ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۳۷
قضا و قدر چیست؟
قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط مادی یک پدیده، به مرحله نهایی و حتمی میرسد. قَدَر یا همان تقدیر الهی نیز این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و محدودهای قرار داده است که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق مییابد.
قضا و قدر به علمی و عینی تقسیم میشود: تقدیر علمی این است که، خدا میداند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خداوند میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. این عمل اختیاریِ انسان و نتیجهای که بر آن مترتب میشود، در علم الهی قرار دارد و به آن قضا و قدر علمی گفته میشود.
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راههایی تحقق یابد.
معنای قضا
کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است حال فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.[۱] همچنین به معنای یکسره کردن و به انجام رساندن و داوری کردن استعمال میشود.[۲] کلمه قاضی نیز بر همین معنا بوده و از آن جهت که میان دو طرف، حکم میکند و به کار آنها فیصله میدهد. به او قاضی میگویند.[۲]
قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:[۳]
- قضاء به معنای خلق، آفرینش و پایان کار است. خداوند متعال میفرماید:﴿وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ؛ آسمانهای هفتگانه را در دو روز خلق کرده و به پایان رساند.﴾(فصلت:۱۲)
- به معنای الزامیکردن و واجب کردن حکم: ﴿وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ؛ پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید..﴾(اسراء:۲۳)
- به معنای اعلام و خبر دادن: ﴿وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ؛ ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.﴾(اسراء:۴)
اما قضاء الهی، در اصطلاح متکلمان و علمای علم کلام به خصوص، در مباحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیدهای که تمام مقدمات و اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی میرساند.[۴]
معنای قدر
مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصّی قرار داده است که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق مییابد.[۴]
مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازهگیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است.
قضا و قدر علمی
تقدیر علمی این است که، خدا میداند که هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علتهای پیدایش پدیدهها و به وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی میگویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجهای که بر آن مترتب میشود، در علم الهی قرار دارد و به آن قضا و قدر علمی گفته میشود.
قضا و قدر عینی
همه موجودات این عالم، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند و هیچ موجودی نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان دارای حدود و شرائطی است. برای نمونه با دست یا چشم نمیتوان حرف زد و دهان هم برای سخن گفتن دارای شرائطی است از جمله سالم بودن شش، حنجره، زبان، دندان و لب و … است.
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راههایی تحقق یابد.
اعمال و افعال انسانها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کرهای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخیها را مرد و برخیها را زن، یا بعضیها سفید و برخیها سیاه و … و صدها تقدیر دیگر الهی که همگی معین و منظم و حساب شدهاند.
اعمال و رفتار کرداری ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب خودشان صورت گیرد.
مطالعه بیشتر
- ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش.