بدبینی: تفاوت میان نسخهها
(←انواع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی و جایگاه == | ||
بدبینی، به این معنا است که عمل دیگران با اینکه امکان تفسیر آن به صورت نیکو وجود دارد، به صورت بد و نادرست تفسیر شود. این صفت یکی از [[رذائل اخلاقی]] و | |||
ترتیب اثر دادن به آن [[گناه]] و [[حرام]] است. در [[قرآن]] نیز از بدبینی [[نهی]] شده و برخی از بدبینیها گناه دانسته شده است.<ref>حجرات:۱۲.</ref> | |||
از بدبینی در برخی روایات و کتابهای اخلاقی به سوء ظن تعبیر شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، با تصحیح مهدی رجایی، قم، دار الکتاب الاسلامی،۱۴۱۰ق، ص۶۵۰. | |||
</ref> ظن یا گمان، نوعی ادارک نفسانی است که درجه آن از شک بیشتر است. شک هنگامی است که دو طرف احتمال مساوی باشد؛ ولی ظن هنگامی که یکی از دو طرف دارای احتمال بیشتری است.<ref>حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، انتشارات مفید، ۱۳۷۶، ج۷.</ref> | |||
ظن مرتبه حدس کمتر از صد در صد تا پنچاه در صد است؛ و هم نیز حدس کمتر از پنجاه در صد به شمار میرود. از نظر دینی سوء ظن، یعنی گمان بد زندن درباره سخن یا رفتار کسی که یقین به بد بودن آن رفتار نداریم؛ ولی به دلیلی نسبت به آن قضاوت منفی میکنیم. مثلاً عبادتی را از کی ببیند و در ذهن خود فکر کند که آن شخص عبادتش را از روی ریا انجام میدهد. | |||
۴. سوء ظن | ۴. سوء ظن |
نسخهٔ ۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۱
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
بدبینی یا سوء ظن و پیامدهای آن چیست و چگونه میتوان آن را درمان کرد؟
مفهومشناسی و جایگاه
بدبینی، به این معنا است که عمل دیگران با اینکه امکان تفسیر آن به صورت نیکو وجود دارد، به صورت بد و نادرست تفسیر شود. این صفت یکی از رذائل اخلاقی و
ترتیب اثر دادن به آن گناه و حرام است. در قرآن نیز از بدبینی نهی شده و برخی از بدبینیها گناه دانسته شده است.[۱]
از بدبینی در برخی روایات و کتابهای اخلاقی به سوء ظن تعبیر شده است.[۲] ظن یا گمان، نوعی ادارک نفسانی است که درجه آن از شک بیشتر است. شک هنگامی است که دو طرف احتمال مساوی باشد؛ ولی ظن هنگامی که یکی از دو طرف دارای احتمال بیشتری است.[۳]
ظن مرتبه حدس کمتر از صد در صد تا پنچاه در صد است؛ و هم نیز حدس کمتر از پنجاه در صد به شمار میرود. از نظر دینی سوء ظن، یعنی گمان بد زندن درباره سخن یا رفتار کسی که یقین به بد بودن آن رفتار نداریم؛ ولی به دلیلی نسبت به آن قضاوت منفی میکنیم. مثلاً عبادتی را از کی ببیند و در ذهن خود فکر کند که آن شخص عبادتش را از روی ریا انجام میدهد.
۴. سوء ظن
مراد قرآن کریم از اجتناب از ظنّ، خود ظنّ و گمان نیست چون ظنّ، خود نوعی ادراک است، و درِ دل باز است، ناگهان ظنّی در آن وارد میشود و آدمی نمیتواند برای نفس و دل خود دری بسازد، تا از ورود ظنّ بد جلوگیری کند؛ پس نهی کردن از خود ظنّ صحیح نیست و مراد آیه، نهی کردن از ظنّ سوء و ظنّ بد است و دستور به اینکه به ظنّ بد ملتزم نشوی و ترتیب اثر ندهی و به آن عمل نکنی و به لوازم آن التزام عملی نداشته باشی.
قرآن کریم که میفرماید: بعضی از ظنّها گناه است، مرادش سوء ظنّ و ترتیب اثر دادن به آن است مثل اینکه نزد تو از کسی بدگویی کنند و تو دچار سوء ظنّ به او بشوی و این سوء ظنّ را بپذیری و در مقام ترتیب اثر دادن برآمده، او را توهین کنی، یا همان نسبت را که شنیدهای به او بدهی یا اثر عملی دیگری بر مظنهات بار کنی که همه اینها آثار بد و گناه دارد و حرام است.[۴]
بدبینی و سوءظنّ از صفات رذیله است و از آن نهی شده و این صفت زشت اخلاقی آثار و تبعات بدی در جامعه و زندگی فردی دارد و باعث لطمه خوردن به شخصیت و احترام و تقوی و پاکی افراد جامعه میشود و افراد جامعه را گرفتار ناامنی، انحراف، عدم اعتماد و تزلزل مینماید و از طرف دیگر عقوبت و عذاب الهی را هم در پیدارد.[۵]
انواع
بدبینی گاهی در اعتقادات و گاه در رفتار انسان پدید میآید. بدبینی در اعتقادات به این معنا است که برای جهان و انسان هدفی ترسیم نشود و شخص را دچار احساس پوچی کند.
بدبینی در رفتار، گاه نسبت به خود، گاه نسبت به خدا و گاه نسبت به دیگران پدید میآید. بدبینی نسبت به خود، از ویژگیهای پسندیده شمرده شده و برای کنترل خودخواهی و عُجْب مؤثر دانسته شده است.[۶]
بدبینی نسبت به خدا، از گناهان کبیره و به این معنا است که شخص گرفتاریهای خود را به خدا نسبت دهد.[۷]
بدبینی نسبت به دیگران، به این معنا است که عمل دیگران با اینکه امکان تفسیر آن به صورت نیکو وجود دارد، به صورت بد و نادرست تفسیر شود. ترتیب اثر دادن به این نوع بدبینی، گناه و حرام است.
حکم
بدبینی به صورت تصوری ذهنی که بدون اختیار به ذهن انسان خطور کرده است، گناه و حرام نیست. ولی اگر بدبینی در ذهن پرورش داده شده و بدون در دست داشتن خبر قطعی، به صورت قطع پذیرفته شود گناه است.
همچنین اگر شخص در عمل، بر اساس گمان خود رفتار کند؛ مانند اینکه تهمت بزند یا حقوق فردی که نسبت به او بدگمان شده را ضایع کند، مرتکب گناه شده است.[۸]
گاهی تجسس از کار دیگران باعث ایجاد بدبینی میشود. در این صورت نیز، فرد مرتکب گناه و حرام شده است.
پیامدها
بدبینی باعث میشود دیگر رذائل اخلاقی، مانند کینه، غیبت، دشمنی و حسادت در انسان ایجاد شود.[۹] احساس ناامنی در جامعه، از دست دادن دوستان[۱۰] و تنهایی،[۱۱] از دیگر پیامدهای بدبینی است.
عوامل
برخی از عوامل بدبینی چنین است:
- احساس حقارت؛ کسی که گرفتار احساس حقارت است، سعی میکند دیگران را در فکر خود حقیر و آلوده به گناه و فساد تصور کند، تا اینگونه از احساس حقارت خود بکاهد.
- قضاوت زودهنگام؛ تحقیق ناقص، کمی اطلاعات و عجله در قضاوت، باعث میشود انسان به متهم کردن دیگران و صدور حکم نادرست نسبت به آنها اقدام کند.
- کمبود در مهارتهای اجتماعی؛ در صورت کمبود در مهارتهای اجتماعی، فرد تصوری منفی نسبت به دیگران پیدا میکند؛ زیرا توانایی کافی برای برقراری ارتباط سالم و شناخت دیگران ندارد.
- گنهکاری؛ فرد گنهکار دیگران را نیز مانند خود گنهکار تصور میکند.[۱۲]
درمان
راههای درمان بدبینی، ترتیب اثر ندادن به گمان بد،[۱۳] خودتربیتی و نیکو دانستن کارهای دیگران هنگام شک،[۱۴] است. بنا بر روایتی، پیامبر(ص) به مردم سفارش کرده، برای گفتار و کرداری که از مسلمانان سر میزند، عذری پیدا کنند و اگر نیافتند، عذری بتراشند.[۱۵]
توجه به پیامدهای بدبینی و فوائد خوشبینی نیز در درمان سوء ظن مؤثر دانسته شده است. تلقین جملات مثبت، مانند «من خوشبین هستم»، پرهیز از تَجسّس در کارهای دیگران و دوری از افراد بدبین، از دیگر روشهای درمان بدبینی است.
موارد استثناء
شریط محیطی را در بدگمانی یا خوشگمانی فرد تأثیرگذار دانستهاند. به گفته امام علی(ع)، هنگامی که جامعه و روزگار و مردمش نیکوکارند، گمان بد درباره کسی که از او انحرافی دیده نشده، ظلم است. ولی هنگامی که فساد به روزگار و مردم غلبه پیدا کرد، کسیکه حسن ظنّ داشته باشد گول خورده است.[۱۶] بدگمانی به این معنی نیست که در معاشرتها و روابط اجتماعی به مردم نسبت بد بدهیم بلکه به معنی این است که چون احتمال میدهیم از ناحیه دیگران ضرر مالی، معنوی، آبرویی و … بخوریم باید سنجیدهتر و زیرکانه تر عمل کنیم و مراقب روابط خود باشیم.
در حديثي از حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي خوانيم اگر خير و صلاح در جامعه اي غالب بود و کسي به ديگري که بدي از او آشکار نشده بدگمان شود، ستم کرده است، امّا اگر فساد و نادرستي بر روزگار و اهل آن چيره شود، پس با نيکو گرداندن گمان به ديگري خود را در معرض هلاکت انداخته است. پس اگر در جامعه اي فساد، جرم، تقلب، جعل و خيانت ها زياد بود انسان بايد در کارهاي خود محکم کاري کند. يعني بدبين نباشد ولي خوش بين هم نباشد و براي اينکه مشکلي پيش نيايد، براي وسايل خود مدرک تهيه کند. سند داشته باشد، بر پولي که مي دهد گواه بگيرد و...[۱۷] گاهي همين محکم کاريها باعث مي شود که کسي نتواند سوء استفاده کند.
بنابراين طبق اين روايت شريف نمي توان گفت هميشه و در همه جا خوش بيني بد يا خوب است. بلکه اين امر بستگي به شرايط جامعه و افراد دارد، بنابراين اگر در جامعه دروغ، فساد، کلاه برداري، جرم و تقلب و... زياد بود انسان بايد در روابط خود با ديگران جانب احتياط را رعايت کند، و هميشه با سوء ظن رفتارهاي افراد جامعه را بررسي کند و يا اگر احساس کرد فردي قصد سوء استفاده از او را دارد، بايد با دقت و زیرکی و هشیاری رفتاراو را بررسي کند و با ترديد کارهاي او را بررسي کند تا با مشکل و آسيب هاي جدي روبرو نشود.
منابع
- ↑ حجرات:۱۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، با تصحیح مهدی رجایی، قم، دار الکتاب الاسلامی،۱۴۱۰ق، ص۶۵۰.
- ↑ حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، انتشارات مفید، ۱۳۷۶، ج۷.
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، بیتا، ج۱۸.
- ↑ سبحانی، جعفر، نظام اخلاقی اسلام، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷.
- ↑ نگاه کنید به نهج البلاغه، خطبه ۲۱۱.
- ↑ نگاه کنید به دستغیب، گناهان کبیره.
- ↑ مهدوی کنی، اخلاق عملی، نشر فرهنگ اسلامی، ص۱۶۸، به نقل از محجة البیضاء، ج۵، ص۲۶۸.
- ↑ دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۶۸.
- ↑ دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۹۹.
- ↑ دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۹۹.
- ↑ نگاه کنید به دانیل گلمن، هوش عاطفی، ترجمه: حمید رضا بلوچ، نشر جیحون، ۱۳۷۱ش، چاپ اول، ص ۱۴۶.
- ↑ مهدوی کنی، اخلاق عملی، نشر فرهنگ اسلامی، ص۱۶۸، به نقل از محجة البیضاء، ج۵، ص۲۶۸.
- ↑ انصاری - رحمه الله علیه ـ، فرائد الاصول، کنگره مجمع الفکر الاسلامی، ج۲، ص۳۵۳، ح۳۹۱۰.
- ↑ انصاری - رحمه الله علیه ـ، فرائد الاصول، کنگره مجمع الفکر الاسلامی، ج۲، ص۳۵۳، ح۳۹۱۰.
- ↑ جزایری، سید محمد علی؛ دروس اخلاق اسلامی، قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۲، ص ۱۶۵.
- ↑ دستغيب شيرازي، سيد عبدالحسين، قلب سليم، دار الکتب الاسلاميه، ص607، با کمي تغيير.