انواع بدبینی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} بدبینی دارای چه انواعی است؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} بررسي روح...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۴: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
بررسي روحيه بدبيني، يا به تعبير شما منفي نگري، بحثي بسيار پردامنه و دقيق است و اگر ما موشكافانه نگاه كنيم، اين حالت نه تنها به جوانان جامعه اسلامي ما محدود نمي‌شود؛ بلكه در همه جوامع و سنين مختلف مشاهده مي شود؛ حتي شايد بعضي از اين منفي نظري ها را هم بتوانيم عليرغم بار منفي واژه آن، مثبت بدانيم؛ به همين جهت ضروري است كه جغرافياي بحث را روشن كنيم تا بدانيم حوزه هاي بدبيني كجاست، و در اين صورت است كه ما راحت تر، اين حالت را ريشه يابي مي كنيم.  
بررسی روحیه بدبینی، یا به تعبیر شما منفی نگری، بحثی بسیار پردامنه و دقیق است و اگر ما موشکافانه نگاه کنیم، این حالت نه تنها به جوانان جامعه اسلامی ما محدود نمی‌شود؛ بلکه در همه جوامع و سنین مختلف مشاهده می‌شود؛ حتی شاید بعضی از این منفی نظری‌ها را هم بتوانیم علیرغم بار منفی واژه آن، مثبت بدانیم؛ به همین جهت ضروری است که جغرافیای بحث را روشن کنیم تا بدانیم حوزه‌های بدبینی کجاست، و در این صورت است که ما راحت تر، این حالت را ریشه یابی می‌کنیم.


منفي نگري و بدبيني را بيشتر در دو حوزه بدبيني عقيدتي و رفتاري مورد مطالعه قرار مي‌دهيم.
منفی نگری و بدبینی را بیشتر در دو حوزه بدبینی عقیدتی و رفتاری مورد مطالعه قرار می‌دهیم.


==الف: بدبيني عقيدتي ==
== الف: بدبینی عقیدتی ==
معمولاً افرادی که با خدا ارتباط ندارند مانند ماتریالیستها به این نوع منفی نگری گرفتار می‌شوند؛ زیرا اینان بر طبق بینش مادی خود جهان را هدفدار نمی‌دانند و به تبع آن برای انسان هدفی ترسیم نمی‌کنند؛ از این رو احساس پوچی و در نهایت خودکشی در بین افرادی که نگرش مادی دارند بیشتر مشاهده می‌شود. در شعر بعضی از شاعران ایرانی نیز این حالت دیده می‌شود:


معمولاً افرادي كه با خدا ارتباط ندارند مانند ماترياليستها به اين نوع منفي نگري گرفتار مي شوند؛ زيرا اينان بر طبق بينش مادي خود جهان را هدفدار نمي دانند و به تبع آن براي انسان هدفي ترسيم نمي كنند؛ از اين رو احساس پوچي و در نهايت خودكشي در بين افرادي كه نگرش مادي دارند بيشتر مشاهده مي شود. در شعر بعضي از شاعران ايراني نيز اين حالت ديده مي شود:
افلاک که جز غم نفزایند دگر


افلاك كه جز غم نفزايند دگر
ننهند به‌جا تا نربایند دگر


ننهند به‌جا تا نربايند دگر
نا آمدگان اگر بدانند که ما


نا آمدگان اگر بدانند كه ما
از دهر چه کشیدیم نایند دگر<ref>منسوب به خیام.</ref>


از دهر چه كشيديم نايند دگر<ref>منسوب به خيام.</ref>
== ب: بدبینی رفتاری ==
منظور از این قسم منفی گرائی، زیر سؤال بردن نظام خلقت، اعتراض، و… نیست؛ بلکه چه بسا افراد خداپرست که نگرش مادی ندارند؛ اما از زندگی لذت نبرده و به دیگران به دیده منفی می‌نگرند.


==ب: بدبيني رفتاري ==
این قسم بدبینی به سه دسته تقسیم می‌شود


منظور از اين قسم منفي گرائي، زير سؤال بردن نظام خلقت، اعتراض، و... نيست؛ بلكه چه بسا افراد خداپرست كه نگرش مادي ندارند؛ اما از زندگي لذت نبرده و به ديگران به ديده منفي مي نگرند.  
== ۱. بدبینی نسبت به خود ==
این واژه هر چند در ظاهر بار منفی دارد اما در نهایت چون برای کنترل خودخواهی و عجب و خودپسندی، مفید است، باید از این مقوله با نام صفتی پسندیده یاد کرد. علی(ع) می‌فرماید: «مؤمن صبح را به شب نمی‌گذارد و شب را به صبح سپری نمی‌کند مگر آنکه خود را متهم می‌داند و نسبت به خود سوءظن دارد.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۱.</ref> این حالت باعث می‌شود که انسان به نقائص خود بیندیشد و از عیب جویی دیگران اجتناب ورزد؛ بنابراین، چنین منفی نگری نه تنها بد نیست بلکه مفید هم است.


اين قسم بدبيني به سه دسته تقسيم مي شود
== ۲. بدبینی نسبت به خدا ==
این نوع بدبینی غالباً در مواقع بحرانی و در دل‌های افراد سست ایمان پیدا می‌شود مثل وقتی که فرد به بیماری، فقر، فقدان نزدیکان و… دچار می‌شود و این گرفتاری‌ها را به خدا و عوامل معنوی نسبت می‌دهد. در صورتی که بسیاری از مشکلات را اعمال خود انسان پدیدمی‌آورند مثل واقعه جنگ احد که در قرآن کریم بدان اشاره رفته است و بعضی گمان برند و گفتند که این شکست دلیل به ناحق بودن ماست و اگر به وحی خدا و آیین حق بود شکست نمی‌خوردیم و… در صورتی که علت شکست غرور، طمع و نا فرمانی آنان بود. این بدبینی از نظر شرعی حرام و گناه کبیره است.<ref>ر. ک. دستغیب، گناهان کبیره.</ref>


==۱. بدبيني نسبت به خود==
دلائل این بدبینی را هم می‌توان «انتظار استجابت فوری دعا»، «انتظار فتح و پیروزی بدون تلاش و فعالیت» و… دانست.


اين واژه هر چند در ظاهر بار منفي دارد اما در نهايت چون براي كنترل خودخواهي و عجب و خودپسندي، مفيد است، بايد از اين مقوله با نام صفتي پسنديده ياد كرد. علي(ع) مي فرمايد: «مؤمن صبح را به شب نمي گذارد و شب را به صبح سپري نمي كند مگر آنكه خود را متهم مي داند و نسبت به خود سوءظن دارد.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۱.</ref> اين حالت باعث مي شود كه انسان به نقائص خود بينديشد و از عيب جويي ديگران اجتناب ورزد؛ بنابراين، چنين منفي نگري نه تنها بد نيست بلكه مفيد هم است.  
== ۳. بدبینی نسبت به دیگران ==
هرگاه عملی از کسی سر زند که قابل تفسیر صحیح و نادرست باشد و ما آنرا به صورت نادرستی تفسیر کنیم دچار بدبینی به دیگران شده‌ایم. در قرآن از این نوع بدبینی نهی شده‌ایم حتی بعضی از این نوع منفی نگری‌ها را هم گناه دانسته است…<ref>حجرات/۱۲.</ref>؛ البته به این نکته باید توجه داشته باشیم که گاهی انسان بی‌اختیار، نظر منفی نسبت به دیگران پیدا می‌کند؛ ولی مهم آنست که ما به این گمان منفی ترتیب اثر ندهیم.


==۲. بدبيني نسبت به خدا==
تا اینجا متوجه شدیم که بحث منفی نگری دریائی از ظرائف است که مجال بیشتری را می‌طلبد و مختص به یک قشر خاصی یا جامعه مذهبی خاصی نیست؛ بلکه یک اختلال شناختی و رفتاری است که قابل درمان است. با وجود این به بعضی از عواملی که جوانان براساس آنها به منفی گرائی سوق پیدا کرده‌اند اشاره می‌کنیم:
 
اين نوع بدبيني غالباً در مواقع بحراني و در دل هاي افراد سست ايمان پيدا مي شود مثل وقتي كه فرد به بيماري، فقر، فقدان نزديكان و... دچار مي شود و اين گرفتاري ها را به خدا و عوامل معنوي نسبت مي دهد. در صورتي كه بسياري از مشكلات را اعمال خود انسان پديد مي آورند مثل واقعه جنگ احد كه در قرآن كريم بدان اشاره رفته است و بعضي گمان برند و گفتند كه اين شكست دليل به ناحق بودن ماست و اگر به وحي خدا و آيين حق بود شكست نمي خورديم و... در صورتي كه علت شكست غرور، طمع و نا فرماني آنان بود. اين بدبيني از نظر شرعي حرام و گناه كبيره است.<ref>ر.ك: دستغيب، گناهان كبيره.</ref>
 
دلائل اين بدبيني را هم مي توان «انتظار استجابت فوري دعا»، «انتظار فتح و پيروزي بدون تلاش و فعاليت» و... دانست.
 
==۳. بدبيني نسبت به ديگران==
 
هرگاه عملي از كسي سر زند كه قابل تفسير صحيح و نادرست باشد و ما آنرا به صورت نادرستي تفسير كنيم دچار بدبيني به ديگران شده ايم. در قرآن از اين نوع بدبيني نهي شده ايم حتي بعضي از اين نوع منفي نگري ها را هم گناه دانسته است...<ref>حجرات/۱۲.</ref> ؛ البته به اين نكته بايد توجه داشته باشيم كه گاهي انسان بي اختيار، نظر منفي نسبت به ديگران پيدا مي كند؛ ولي مهم آنست كه ما به اين گمان منفي ترتيب اثر ندهيم.
 
تا اينجا متوجه شديم كه بحث منفي نگري دريائي از ظرائف است كه مجال بيشتري را مي طلبد و مختص به يك قشر خاصي يا جامعه مذهبي خاصي نيست؛ بلكه يك اختلال شناختي و رفتاري است كه قابل درمان است. با وجود اين به بعضي از عواملي كه جوانان براساس آنها به منفي گرائي سوق پيدا كرده اند اشاره مي كنيم:  


۱. عقده حقارت
۱. عقده حقارت


كسي كه گرفتار خود كم بيني است سعي مي كند ديگران را در محيط فكر خود حقير، پست و آلوده حساب كند تا از عقده خود بكاهد.  
کسی که گرفتار خود کم بینی است سعی می‌کند دیگران را در محیط فکر خود حقیر، پست و آلوده حساب کند تا از عقده خود بکاهد.


۲. پيش داوري
۲. پیش داوری


گاهي عدم تحقيق، كمي اطلاعات و عجله در قضاوت و داوري، انسان را وادار به متهم كردن ديگران و صدور حكم ناصحيح مي كند. تعجيل، صفتي شيطاني است و نتيجه آن هم شيطاني خواهد بود.
گاهی عدم تحقیق، کمی اطلاعات و عجله در قضاوت و داوری، انسان را وادار به متهم کردن دیگران و صدور حکم ناصحیح می‌کند. تعجیل، صفتی شیطانی است و نتیجه آن هم شیطانی خواهد بود.


۳. مدرسه
۳. مدرسه


گاهي مدرسه و معلمين، خصوصاً معلميني كه قيافه اي مذهبي دارند به گونه اي رفتار كرده اند كه جوان دچار بدبيني و منفي نظري شده است.  
گاهی مدرسه و معلمین، خصوصاً معلمینی که قیافه ای مذهبی دارند به گونه ای رفتار کرده‌اند که جوان دچار بدبینی و منفی نظری شده است.


۴. انتظار فراوان
۴. انتظار فراوان


توقع و انتظار بيهوده و بي جا نيز باعث منفي نگري مي شود. هر چه سطح توقع و انتظار بالا باشد احتمال منفي نگري و سرخوردگي بيشتر است؛ زيرا بر آورده نشدن اين انتظارها از سوي ديگران به تدريج تبديل به منفي نگري نسبت به افراد مي شود. مثلاً ما انتظار داريم كه يك جامعه كامل و سالم اسلامي و بر خاسته از عدالت گريايي و مجري كامل حق انسان ها داشته باشيم كه يا هيچ عيب و نقصي در كار نباشد يا اگر هم باشد در حدّ بسيار كم. اين ايده آل گرايي، توقع ما را از مجريان قانون به حد فراواني افزايش مي دهد و در صورت نبود يا كمبود مسائل مورد نظر آرمان گرايانه ما به همه بد بين مي شويم و به منفي بافي رو مي آوريم.
توقع و انتظار بیهوده و بی جا نیز باعث منفی نگری می‌شود. هر چه سطح توقع و انتظار بالا باشد احتمال منفی نگری و سرخوردگی بیشتر است؛ زیرا برآورده نشدن این انتظارها از سوی دیگران به تدریج تبدیل به منفی نگری نسبت به افراد می‌شود. مثلاً ما انتظار داریم که یک جامعه کامل و سالم اسلامی و برخاسته از عدالت گریایی و مجری کامل حق انسان‌ها داشته باشیم که یا هیچ عیب و نقصی در کار نباشد یا اگر هم باشد در حدّ بسیار کم. این ایده‌آل گرایی، توقع ما را از مجریان قانون به حد فراوانی افزایش می‌دهد و در صورت نبود یا کمبود مسائل مورد نظر آرمان گرایانه ما به همه بد بین می‌شویم و به منفی بافی رو می‌آوریم.


۵. آلودگي
۵. آلودگی


افرادي كه خود آلوده اند، ديگران را نيز آلوده مي پندارند و از طريق مقايسه به نفس، مردم را به كيش خود مي پندارند؛ مثل كسي كه عادت كرده از راه حرام پول در آورد، اگر ديد كسي پول دار شده يا به وضعيت مثبت اقتصادي رسيده است، چنين قضاوت مي كند كه آن شخص هم به طريقي از راه قاچاق و خلاف، مال به دست آورده است و فكر نمي كند از طريق مثبت هم مي شود به كسب و كار پرداخت.  
افرادی که خود آلوده‌اند، دیگران را نیز آلوده می‌پندارند و از طریق مقایسه به نفس، مردم را به کیش خود می‌پندارند؛ مثل کسی که عادت کرده از راه حرام پول درآورد، اگر دید کسی پول‌دار شده یا به وضعیت مثبت اقتصادی رسیده است، چنین قضاوت می‌کند که آن شخص هم به طریقی از راه قاچاق و خلاف، مال به دست آورده است و فکر نمی‌کند از طریق مثبت هم می‌شود به کسب و کار پرداخت.


۶. گذشته اجتماعي
۶. گذشته اجتماعی


گاهي جوانان در گذشته زندگي اجتماعي خود برخوردهايي از ادارات يا سازمانها ديده اند كه از لحاظ اخلاقي و اجتماعي نامناسب بوده است. اين جوانان با تعميم دادن اين موارد، به همه چيز و همه كس بدبين مي شوند و به شدت حس تنفر در آنان شكل مي گيرد.  
گاهی جوانان در گذشته زندگی اجتماعی خود برخوردهایی از ادارات یا سازمانها دیده‌اند که از لحاظ اخلاقی و اجتماعی نامناسب بوده است. این جوانان با تعمیم دادن این موارد، به همه چیز و همه کس بدبین می‌شوند و به شدت حس تنفر در آنان شکل می‌گیرد.


۷. مسئولان
۷. مسئولان


وجود رفتارهاي متناقض و متضاد در ميان برخي از مسئولان، يا تفاوت گفتار با رفتار آنها باعث ايجاد نگاهي منفي در جوان مي شود و او همه را اين گونه مي پندارد.
وجود رفتارهای متناقض و متضاد در میان برخی از مسئولان، یا تفاوت گفتار با رفتار آنها باعث ایجاد نگاهی منفی در جوان می‌شود و او همه را این گونه می‌پندارد.
 
۸. تحليل نادرست
 
عدم توانايي تحليل درست در اتفاقات و مسائلي كه در اطراف جوان مي افتد نيز باعث مي شود حس منفي نگري در او تقويت شود.  


۹. خودمحوري
۸. تحلیل نادرست


افرادي كه خود محور هستند و همه چيز را با مقياس «خود» مي سنجند، اگر رفتاري مخالف آنچه خود مي پسندد، ببيند، ديد منفي نسبت به آن پيدا مي كند.  
عدم توانایی تحلیل درست در اتفاقات و مسائلی که در اطراف جوان می‌افتد نیز باعث می‌شود حس منفی نگری در او تقویت شود.


۱۰. تربيت خانوادگي
۹. خودمحوری


گاهي تربيت خانوادگي و رفتارهاي حاكم بر خانواده،‌ موقعيت اجتماعي فرهنگي خانواده و... نيز باعث ايجاد منفي نگري مي شود.  
افرادی که خود محور هستند و همه چیز را با مقیاس «خود» می‌سنجند، اگر رفتاری مخالف آنچه خود می‌پسندد، ببیند، دید منفی نسبت به آن پیدا می‌کند.


۱۱. «مشكلات روحي رواني»، «سرخوردگي اجتماعي»، «گروه همسالان» و... نيز ممكن است از عواملي باشند كه جوان را به اين مسير سوق می‌دهند.
۱۰. تربیت خانوادگی


۱۲. فقدان شناخت صحيح و يا وجود شناخت هاي غلط
گاهی تربیت خانوادگی و رفتارهای حاکم بر خانواده، موقعیت اجتماعی فرهنگی خانواده و… نیز باعث ایجاد منفی نگری می‌شود.


مهم‌ترين عامل بدبيني، فقدان شناخت هاي لازم و صحيح و يا وجود شناخت هاي غلطي است كه در جوان شكل گرفته است و عدم شناخت و يا شناخت غلط مانع از ديدن حقيقت مي‌شود و نيافتن حقيقت انسان را به سوي بدبيني می‌كشاند.  
# «مشکلات روحی روانی»، «سرخوردگی اجتماعی»، «گروه همسالان» و… نیز ممکن است از عواملی باشند که جوان را به این مسیر سوق می‌دهند.
# فقدان شناخت صحیح یا وجود شناخت‌های غلط
مهم‌ترین عامل بدبینی، فقدان شناخت‌های لازم و صحیح یا وجود شناخت‌های غلطی است که در جوان شکل گرفته است و عدم شناخت یا شناخت غلط مانع از دیدن حقیقت می‌شود و نیافتن حقیقت انسان را به سوی بدبینی می‌کشاند.


اين ها گوشه هائي بود از عواملي كه ديد منفي را در جوان ايجاد مي‌كند، همان طور كه گفتيم؛ چون اين يك نوع اختلال است پس لازم است درمان شود.
این‌ها گوشه هائی بود از عواملی که دید منفی را در جوان ایجاد می‌کند، همان‌طور که گفتیم؛ چون این یک نوع اختلال است پس لازم است درمان شود.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = بدبینی
|شاخه فرعی۲ = بدبینی
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۷

سؤال

بدبینی دارای چه انواعی است؟

بررسی روحیه بدبینی، یا به تعبیر شما منفی نگری، بحثی بسیار پردامنه و دقیق است و اگر ما موشکافانه نگاه کنیم، این حالت نه تنها به جوانان جامعه اسلامی ما محدود نمی‌شود؛ بلکه در همه جوامع و سنین مختلف مشاهده می‌شود؛ حتی شاید بعضی از این منفی نظری‌ها را هم بتوانیم علیرغم بار منفی واژه آن، مثبت بدانیم؛ به همین جهت ضروری است که جغرافیای بحث را روشن کنیم تا بدانیم حوزه‌های بدبینی کجاست، و در این صورت است که ما راحت تر، این حالت را ریشه یابی می‌کنیم.

منفی نگری و بدبینی را بیشتر در دو حوزه بدبینی عقیدتی و رفتاری مورد مطالعه قرار می‌دهیم.

الف: بدبینی عقیدتی

معمولاً افرادی که با خدا ارتباط ندارند مانند ماتریالیستها به این نوع منفی نگری گرفتار می‌شوند؛ زیرا اینان بر طبق بینش مادی خود جهان را هدفدار نمی‌دانند و به تبع آن برای انسان هدفی ترسیم نمی‌کنند؛ از این رو احساس پوچی و در نهایت خودکشی در بین افرادی که نگرش مادی دارند بیشتر مشاهده می‌شود. در شعر بعضی از شاعران ایرانی نیز این حالت دیده می‌شود:

افلاک که جز غم نفزایند دگر

ننهند به‌جا تا نربایند دگر

نا آمدگان اگر بدانند که ما

از دهر چه کشیدیم نایند دگر[۱]

ب: بدبینی رفتاری

منظور از این قسم منفی گرائی، زیر سؤال بردن نظام خلقت، اعتراض، و… نیست؛ بلکه چه بسا افراد خداپرست که نگرش مادی ندارند؛ اما از زندگی لذت نبرده و به دیگران به دیده منفی می‌نگرند.

این قسم بدبینی به سه دسته تقسیم می‌شود

۱. بدبینی نسبت به خود

این واژه هر چند در ظاهر بار منفی دارد اما در نهایت چون برای کنترل خودخواهی و عجب و خودپسندی، مفید است، باید از این مقوله با نام صفتی پسندیده یاد کرد. علی(ع) می‌فرماید: «مؤمن صبح را به شب نمی‌گذارد و شب را به صبح سپری نمی‌کند مگر آنکه خود را متهم می‌داند و نسبت به خود سوءظن دارد.»[۲] این حالت باعث می‌شود که انسان به نقائص خود بیندیشد و از عیب جویی دیگران اجتناب ورزد؛ بنابراین، چنین منفی نگری نه تنها بد نیست بلکه مفید هم است.

۲. بدبینی نسبت به خدا

این نوع بدبینی غالباً در مواقع بحرانی و در دل‌های افراد سست ایمان پیدا می‌شود مثل وقتی که فرد به بیماری، فقر، فقدان نزدیکان و… دچار می‌شود و این گرفتاری‌ها را به خدا و عوامل معنوی نسبت می‌دهد. در صورتی که بسیاری از مشکلات را اعمال خود انسان پدیدمی‌آورند مثل واقعه جنگ احد که در قرآن کریم بدان اشاره رفته است و بعضی گمان برند و گفتند که این شکست دلیل به ناحق بودن ماست و اگر به وحی خدا و آیین حق بود شکست نمی‌خوردیم و… در صورتی که علت شکست غرور، طمع و نا فرمانی آنان بود. این بدبینی از نظر شرعی حرام و گناه کبیره است.[۳]

دلائل این بدبینی را هم می‌توان «انتظار استجابت فوری دعا»، «انتظار فتح و پیروزی بدون تلاش و فعالیت» و… دانست.

۳. بدبینی نسبت به دیگران

هرگاه عملی از کسی سر زند که قابل تفسیر صحیح و نادرست باشد و ما آنرا به صورت نادرستی تفسیر کنیم دچار بدبینی به دیگران شده‌ایم. در قرآن از این نوع بدبینی نهی شده‌ایم حتی بعضی از این نوع منفی نگری‌ها را هم گناه دانسته است…[۴]؛ البته به این نکته باید توجه داشته باشیم که گاهی انسان بی‌اختیار، نظر منفی نسبت به دیگران پیدا می‌کند؛ ولی مهم آنست که ما به این گمان منفی ترتیب اثر ندهیم.

تا اینجا متوجه شدیم که بحث منفی نگری دریائی از ظرائف است که مجال بیشتری را می‌طلبد و مختص به یک قشر خاصی یا جامعه مذهبی خاصی نیست؛ بلکه یک اختلال شناختی و رفتاری است که قابل درمان است. با وجود این به بعضی از عواملی که جوانان براساس آنها به منفی گرائی سوق پیدا کرده‌اند اشاره می‌کنیم:

۱. عقده حقارت

کسی که گرفتار خود کم بینی است سعی می‌کند دیگران را در محیط فکر خود حقیر، پست و آلوده حساب کند تا از عقده خود بکاهد.

۲. پیش داوری

گاهی عدم تحقیق، کمی اطلاعات و عجله در قضاوت و داوری، انسان را وادار به متهم کردن دیگران و صدور حکم ناصحیح می‌کند. تعجیل، صفتی شیطانی است و نتیجه آن هم شیطانی خواهد بود.

۳. مدرسه

گاهی مدرسه و معلمین، خصوصاً معلمینی که قیافه ای مذهبی دارند به گونه ای رفتار کرده‌اند که جوان دچار بدبینی و منفی نظری شده است.

۴. انتظار فراوان

توقع و انتظار بیهوده و بی جا نیز باعث منفی نگری می‌شود. هر چه سطح توقع و انتظار بالا باشد احتمال منفی نگری و سرخوردگی بیشتر است؛ زیرا برآورده نشدن این انتظارها از سوی دیگران به تدریج تبدیل به منفی نگری نسبت به افراد می‌شود. مثلاً ما انتظار داریم که یک جامعه کامل و سالم اسلامی و برخاسته از عدالت گریایی و مجری کامل حق انسان‌ها داشته باشیم که یا هیچ عیب و نقصی در کار نباشد یا اگر هم باشد در حدّ بسیار کم. این ایده‌آل گرایی، توقع ما را از مجریان قانون به حد فراوانی افزایش می‌دهد و در صورت نبود یا کمبود مسائل مورد نظر آرمان گرایانه ما به همه بد بین می‌شویم و به منفی بافی رو می‌آوریم.

۵. آلودگی

افرادی که خود آلوده‌اند، دیگران را نیز آلوده می‌پندارند و از طریق مقایسه به نفس، مردم را به کیش خود می‌پندارند؛ مثل کسی که عادت کرده از راه حرام پول درآورد، اگر دید کسی پول‌دار شده یا به وضعیت مثبت اقتصادی رسیده است، چنین قضاوت می‌کند که آن شخص هم به طریقی از راه قاچاق و خلاف، مال به دست آورده است و فکر نمی‌کند از طریق مثبت هم می‌شود به کسب و کار پرداخت.

۶. گذشته اجتماعی

گاهی جوانان در گذشته زندگی اجتماعی خود برخوردهایی از ادارات یا سازمانها دیده‌اند که از لحاظ اخلاقی و اجتماعی نامناسب بوده است. این جوانان با تعمیم دادن این موارد، به همه چیز و همه کس بدبین می‌شوند و به شدت حس تنفر در آنان شکل می‌گیرد.

۷. مسئولان

وجود رفتارهای متناقض و متضاد در میان برخی از مسئولان، یا تفاوت گفتار با رفتار آنها باعث ایجاد نگاهی منفی در جوان می‌شود و او همه را این گونه می‌پندارد.

۸. تحلیل نادرست

عدم توانایی تحلیل درست در اتفاقات و مسائلی که در اطراف جوان می‌افتد نیز باعث می‌شود حس منفی نگری در او تقویت شود.

۹. خودمحوری

افرادی که خود محور هستند و همه چیز را با مقیاس «خود» می‌سنجند، اگر رفتاری مخالف آنچه خود می‌پسندد، ببیند، دید منفی نسبت به آن پیدا می‌کند.

۱۰. تربیت خانوادگی

گاهی تربیت خانوادگی و رفتارهای حاکم بر خانواده، موقعیت اجتماعی فرهنگی خانواده و… نیز باعث ایجاد منفی نگری می‌شود.

  1. «مشکلات روحی روانی»، «سرخوردگی اجتماعی»، «گروه همسالان» و… نیز ممکن است از عواملی باشند که جوان را به این مسیر سوق می‌دهند.
  2. فقدان شناخت صحیح یا وجود شناخت‌های غلط

مهم‌ترین عامل بدبینی، فقدان شناخت‌های لازم و صحیح یا وجود شناخت‌های غلطی است که در جوان شکل گرفته است و عدم شناخت یا شناخت غلط مانع از دیدن حقیقت می‌شود و نیافتن حقیقت انسان را به سوی بدبینی می‌کشاند.

این‌ها گوشه هائی بود از عواملی که دید منفی را در جوان ایجاد می‌کند، همان‌طور که گفتیم؛ چون این یک نوع اختلال است پس لازم است درمان شود.


منابع

  1. منسوب به خیام.
  2. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۱.
  3. ر. ک. دستغیب، گناهان کبیره.
  4. حجرات/۱۲.