پرش به محتوا

ثواب قرائت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
Mohammad7576 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohammad7576 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۶: خط ۱۶:
از میان این راویان محمد بن یحیی،<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=353}}</ref> احمد بن محمد،<ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=51}}</ref> حسن بن محبوب،<ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=122}}</ref> علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی (پدر شیخ صدوق)<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=261}}</ref> و سعد بن عبدالله<ref>{{پک|1=خوئی|2=1372|ک=معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة|ص=77|ج=9}}</ref> ثقه هستند.
از میان این راویان محمد بن یحیی،<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=353}}</ref> احمد بن محمد،<ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=51}}</ref> حسن بن محبوب،<ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=122}}</ref> علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی (پدر شیخ صدوق)<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=261}}</ref> و سعد بن عبدالله<ref>{{پک|1=خوئی|2=1372|ک=معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة|ص=77|ج=9}}</ref> ثقه هستند.


در مورد «سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ» برخی گفته‌اند وی [[واقفیه|واقفی]] مذهب بوده است، اما در مقابل عده‌ای وی را امامی مذهب و ثقه می‌دانند. نجاشی و شیخ طوسی وی را اهل کوفه و ثقه و دارای کتاب می‌داند که از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) روایت نقل کرده است.<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=189}}</ref><ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=224}}</ref> علامه حلی وی را راوی از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) می‌داند و اشاره‌ای به ثقه بونش نکرده است.<ref>{{پک|1=حلی|2=1402|ک=رجال العلامة الحلی|ص=82}}</ref> ابن شهر آشوب وی را ثقه، اصحاب امام کاظم(ع) و واقفی مذهب دانسته است.<ref>{{پک|1=ابن شهر آشوب|2=1380|ک=معالم العلماء فی فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا (تتمة کتاب الفهرست للشیخ أبی جعفر الطوسی)|ص=56}}</ref>‏
در مورد «سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ» برخی گفته‌اند وی [[واقفیه|واقفی]] مذهب بوده است، اما در مقابل عده‌ای وی را امامی مذهب و ثقه می‌دانند. نجاشی و شیخ طوسی وی را اهل کوفه و ثقه و دارای کتاب می‌داند که از [[امام صادق(ع) پایه‌گذار مکتب شیعه|امام صادق(ع)]] و امام کاظم(ع) روایت نقل کرده است.<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=189}}</ref><ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=224}}</ref> علامه حلی وی را راوی از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) می‌داند و اشاره‌ای به ثقه بونش نکرده است.<ref>{{پک|1=حلی|2=1402|ک=رجال العلامة الحلی|ص=82}}</ref> ابن شهر آشوب وی را ثقه، اصحاب [[امام کاظم(ع)]] و واقفی مذهب دانسته است.<ref>{{پک|1=ابن شهر آشوب|2=1380|ک=معالم العلماء فی فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا (تتمة کتاب الفهرست للشیخ أبی جعفر الطوسی)|ص=56}}</ref>‏


«عَنْ رَجُلٍ» یعنی از یک مردی.<ref>{{پک|1=بستانی|2=1375|ک=فرهنگ ابجدی|ص=242}}</ref>
«عَنْ رَجُلٍ» یعنی از یک مردی.<ref>{{پک|1=بستانی|2=1375|ک=فرهنگ ابجدی|ص=242}}</ref>
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''حق الله'''
'''حق الله'''


گناهانی که حق الله هستند دو نوع می‌باشند.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=139 تا 142}}</ref> نوع اول گناهانی هستند که قابل جبران هستند مانند نماز، روزه، زکات، خمس، حج و…. در این نوع علاوه بر توبه لازم است تا حد امکان امور فوت شده جبران شود. مثل این که نماز‌ها و روزه‌های فوت شده قضاء شود و خمس پرداخت نشده پرداخت گردد.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=141}}</ref> نوع دوم گناهانی هستند که جبران آن‌ها تنها نیازمند به توبه واقعی است؛ یعنی صرف پشیمانی فرد گناهکار و بازگشت او برای جبران گناه کافی است. مثل شرب خمر، نگاه به نامحرم و ….
گناهانی که حق الله هستند دو نوع می‌باشند.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=139 تا 142}}</ref> نوع اول گناهانی هستند که قابل جبران هستند مانند نماز، روزه، زکات، خمس، حج و…. در این نوع علاوه بر توبه لازم است تا حد امکان امور فوت شده جبران شود. مثل این که نماز‌ها و روزه‌های فوت شده قضاء شود و خمس پرداخت نشده پرداخت گردد.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=141}}</ref> نوع دوم گناهانی هستند که جبران آن‌ها تنها نیازمند به توبه واقعی است؛ یعنی صرف پشیمانی فرد گناهکار و بازگشت او برای جبران گناه کافی است. مثل [[شرب خمر]]، نگاه به نامحرم و ….


'''حق الناس'''
'''حق الناس'''
خط ۳۳: خط ۳۳:
جبران این دسته از گناهان در رضایت گرفتن از صاحب حق و دادن خساراتی است که بر وی وارد شده است. البته توبه شخص گنهکار نیز لازم است.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=140}}</ref>
جبران این دسته از گناهان در رضایت گرفتن از صاحب حق و دادن خساراتی است که بر وی وارد شده است. البته توبه شخص گنهکار نیز لازم است.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=140}}</ref>


با این نگاه، مقصود از روایاتی که دلالت دارند بر این که اگر فلان عمل مستحبی انجام شود گناهان بخشیده می‌شوند، این است که شخص گناه کار با توبه و انجام اعمال مستحبی مذکور در روایات می‌تواند خود را از گناه تطهیر نماید اما در حق الله‌ها و حق الناس‌های نیازمند به جبران علاوه بر توبه و انجام این اعمال مستحبی، جبران خسارت نیز لازم است. اگر جبران خسارت صورت نگیرد گناه او از پرونده اعمال او پاک نمی‌شود.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=139 تا 142}}</ref>
با این نگاه، مقصود از روایاتی که دلالت دارند بر این که اگر فلان عمل مستحبی انجام شود گناهان بخشیده می‌شوند، این است که شخص گناه کار با توبه و انجام اعمال مستحبی مذکور در روایات می‌تواند خود را از گناه تطهیر نماید اما در حق الله‌ها و [[حق الناس‌]]<nowiki/>های نیازمند به جبران علاوه بر توبه و انجام این اعمال مستحبی، جبران خسارت نیز لازم است. اگر جبران خسارت صورت نگیرد گناه او از پرونده اعمال او پاک نمی‌شود.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=139 تا 142}}</ref>


این نکته نیز قابل ذکر است که روایات ناظر به همان مضمونی است که در متن روایت آمده است بنابراین اگر روایت می‌گوید خدا با این عمل گناهت را می‌بخشد ناظر به گناه خود می‌باشد و قابل سرایت به دیگران نمی‌باشد.
این نکته نیز قابل ذکر است که روایات ناظر به همان مضمونی است که در متن روایت آمده است بنابراین اگر روایت می‌گوید خدا با این عمل گناهت را می‌بخشد ناظر به گناه خود می‌باشد و قابل سرایت به دیگران نمی‌باشد.

نسخهٔ ‏۱۰ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۱۳

سؤال

آیا حدیث امام باقر(ع) که می‌فرماید هر کس ۱۰ بار سوره قدر را بخواند هزار گناه (بجز حق الناس) از او بخشیده می‌شود معتبر و دارای سند است؟ اگر معتبر است آیا می‌توان آن را به نیابت از مرده‌ای خواند تا هزار گناه از او بخشیده شود؟

هر چند این روایت از نظر سندی ضعیف است، اما بر فرض پذیرش ناظر به گناهانی است که نیاز به جبران ندارد مانند نماز و روزه و خمس و زکات و غیره که این نوع گناهان علاوه بر توبه نیازمند به جبران نیز هستند و تنها خواندن سوره‌ای یا انجام دادن عمل مستحبی آن را جبران نمی‌کند. هم چنین این گونه روایات ناظر به همان مضمونی است که در متن آن آمده است؛ بنابراین آمرزش گناهان افرادی که از دنیا رفته‌اند بستگی دارد به این که در روایت چنین مطلبی آمده باشد و انجام این گونه اعمال به نحو نیابتی صورت نمی‌گیرد.

درگاه‌ها


متن و ترجمه حدیث

سند روایت

راویان سند روایت در کافی «مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی»، «أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ»، «حسن بْنِ مَحْبُوبٍ»، «سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ» و «رَجُلٍ» می‌باشد.[۳] راویان سند روایت در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال «پدر شیخ صدوق»، «سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ»، «أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ» و «حَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ»، «سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ» و «رَجُلٍ» می‌باشد.[۴]

از میان این راویان محمد بن یحیی،[۵] احمد بن محمد،[۶] حسن بن محبوب،[۷] علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی (پدر شیخ صدوق)[۸] و سعد بن عبدالله[۹] ثقه هستند.

در مورد «سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ» برخی گفته‌اند وی واقفی مذهب بوده است، اما در مقابل عده‌ای وی را امامی مذهب و ثقه می‌دانند. نجاشی و شیخ طوسی وی را اهل کوفه و ثقه و دارای کتاب می‌داند که از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) روایت نقل کرده است.[۱۰][۱۱] علامه حلی وی را راوی از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) می‌داند و اشاره‌ای به ثقه بونش نکرده است.[۱۲] ابن شهر آشوب وی را ثقه، اصحاب امام کاظم(ع) و واقفی مذهب دانسته است.[۱۳]

«عَنْ رَجُلٍ» یعنی از یک مردی.[۱۴]

معلوم نبودن شخصی که از امام(ع) نقل کرده است باعث ایجاد مشکل در سند این حدیث شده است زیرا ثقه بودن و نبودن او و علت ذکر نشدن نام او مشخص نیست و در اصطلاح به این گونه سند، مرسل گفته می‌شود.[۱۵] نسبت به قابلیت استناد به روایت مرسله در میان علمای رجال نظرات گوناگون و متنوعی وجود دارد.[۱۶]

دلالت حدیث

در یک دسته بندی کلی می‌توان گناهان را دو دسته دانست:[۱۷]

حق الله

گناهانی که حق الله هستند دو نوع می‌باشند.[۱۸] نوع اول گناهانی هستند که قابل جبران هستند مانند نماز، روزه، زکات، خمس، حج و…. در این نوع علاوه بر توبه لازم است تا حد امکان امور فوت شده جبران شود. مثل این که نماز‌ها و روزه‌های فوت شده قضاء شود و خمس پرداخت نشده پرداخت گردد.[۱۹] نوع دوم گناهانی هستند که جبران آن‌ها تنها نیازمند به توبه واقعی است؛ یعنی صرف پشیمانی فرد گناهکار و بازگشت او برای جبران گناه کافی است. مثل شرب خمر، نگاه به نامحرم و ….

حق الناس

جبران این دسته از گناهان در رضایت گرفتن از صاحب حق و دادن خساراتی است که بر وی وارد شده است. البته توبه شخص گنهکار نیز لازم است.[۲۰]

با این نگاه، مقصود از روایاتی که دلالت دارند بر این که اگر فلان عمل مستحبی انجام شود گناهان بخشیده می‌شوند، این است که شخص گناه کار با توبه و انجام اعمال مستحبی مذکور در روایات می‌تواند خود را از گناه تطهیر نماید اما در حق الله‌ها و حق الناس‌های نیازمند به جبران علاوه بر توبه و انجام این اعمال مستحبی، جبران خسارت نیز لازم است. اگر جبران خسارت صورت نگیرد گناه او از پرونده اعمال او پاک نمی‌شود.[۲۱]

این نکته نیز قابل ذکر است که روایات ناظر به همان مضمونی است که در متن روایت آمده است بنابراین اگر روایت می‌گوید خدا با این عمل گناهت را می‌بخشد ناظر به گناه خود می‌باشد و قابل سرایت به دیگران نمی‌باشد.

پانویس

  1. کلینی، کافی، 2:‎ 621.
  2. ابن بابویه (شیخ صدوق)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، 124.
  3. کلینی، کافی، 2:‎ 621.
  4. ابن بابویه (شیخ صدوق)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، 124.
  5. نجاشی، رجال النجاشی، 353.
  6. طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول، 51.
  7. طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول، 122.
  8. نجاشی، رجال النجاشی، 261.
  9. خوئی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، 9:‎ 77.
  10. نجاشی، رجال النجاشی، 189.
  11. طوسی، فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول، 224.
  12. حلی، رجال العلامة الحلی، 82.
  13. ابن شهر آشوب، معالم العلماء فی فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا (تتمة کتاب الفهرست للشیخ أبی جعفر الطوسی)، 56.
  14. بستانی، فرهنگ ابجدی، 242.
  15. سبحانی، اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة، 107.
  16. سبحانی، اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة، 108-109.
  17. ابن بابویه (شیخ صدوق)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه غفاری‏، 103.
  18. مطهری، آزادی معنوی، 139 تا 142.
  19. مطهری، آزادی معنوی، 141.
  20. مطهری، آزادی معنوی، 140.
  21. مطهری، آزادی معنوی، 139 تا 142.

منابع

  • کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). کافی. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
  • ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمد بن علی (۱۴۰۶). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال. قم: دار الشریف الرضی للنشر.
  • نجاشی، احمد بن علی (۱۳۶۵). رجال النجاشی. به کوشش موسی شبیری زنجانی. قم: جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی.
  • خوئی، سید ابوالقاسم (۱۳۷۲). معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة. [بی جا] -: [بی نا].
  • طوسی، محمد بن حسن (۱۴۲۰). فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول. به کوشش طباطبایی، عبد العزیز. قم: مکتبة المحقق الطباطبائی.
  • حلی، حسن بن یوسف (۱۴۰۲). رجال العلامة الحلی. قم: الشریف الرضی.
  • ابن شهر آشوب، محمد بن علی (۱۳۸۰). معالم العلماء فی فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا (تتمة کتاب الفهرست للشیخ أبی جعفر الطوسی). نجف: المطبعة الحیدریة.
  • بستانی، فؤاد افرام‏ (۱۳۷۵). فرهنگ ابجدی. تهران: انتشارات اسلامی‏.
  • سبحانی، جعفر (۱۳۸۴). اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة. قم: موسسه امام صادق(ع).
  • ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمد بن علی (بی تا). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه غفاری‏. ترجمهٔ علی اکبر غفاری. تهران: کتاب فروشی صدوق‏. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  • مطهری، مرتضی (۱۳۷۶). آزادی معنوی. تهران: صدرا.