پیش نویس:دلیل برتری حضرت فاطمه بر دیگران: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:


{{سوال}}
{{سوال}}
آیا مقام حضرت زهرا(س) از امامان بالاتر است؟
چرا گفته می‌شود که فاطمه(س) از همه مردم برتر است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{درگاه|فاطمی}}
{{درگاه|فاطمی}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
چرا گفته می‌شود که فاطمه(س) از همه مردم برتر است؟


== [[اسلام]] و معیار برتری ==
== [[اسلام]] و معیار برتری ==

نسخهٔ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۵


سؤال

چرا گفته می‌شود که فاطمه(س) از همه مردم برتر است؟

درگاه‌ها
فاطمیه.png



اسلام و معیار برتری

از نظر اسلام ارزش انسان‌ها در پیشگاه خداوند متعال به تقواست. قرآن کریم می‌فرمایند: ﴿إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ؛ ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست(حجرات:آیه 13)، طبق این آیه شریفه هر چه درجه تقوا بالاتر باشد فرد متقی نزد خداوند گرامی‌تر است و این درجات میان انبیاء و معصومین(ع) نیز وجود دارد، به طوری که همه انبیاء نیز از نظر درجه در یک سطح نیستند[۱] و در مرتبه انبیاء، ملاکات و معیارهای بسیار دقیقی وجود دارد که خداوند متعال بر اساس آنها، بر درجات و مقام انبیاء می‌افزاید.

در مورد مقام حضرت فاطمه زهرا(س) روایات زیادی آمده است که دلالت بر بزرگی مقام ایشان در نزد خداوند می‌کند، آن هم با تعابیری که درباره هیچ کدام از دیگر معصومین(ع) نیامده است.[۲]

دلیل روایی بر برتری حضرت زهرا(س)

درباره اینکه مقام حضرت زهرا(س) از همه حتی از پیامبران و انبیاء غیر از پیامبر اکرم(ص) بالاتر است، روایات زیادی در کتب و مجامع حدیثی دیده می‌شود.[۳][۴] با توجه به این حدیث و احادیث مشابه دیگری که بر مقام و فضایل حضرت زهرا(س) دلالت دارد، باید گفت این مطلب یکی از مسلمات شیعه می‌باشد و عالمان شیعی از ابتدا بر چنین جایگاهی اعتقاد داشتند.[۵] چرا که ائمه اطهار(ع) نیز به مقام والا و رفیع حضرت فاطمه(س) اعتقاد داشتند و در احادیث زیادی به مقام آن حضرت تصریح کردند.[۶] حتی مقام والای آن حضرت در نزد رسول خدا(ص) مورد اتفاق همه مسلمانان می‌باشد.[۷]

برخی از این روایات که بر جایگاه والای آن حضرت دلالت دارد، را در ادامه نقل می‌کنیم:

  1. پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت زهرا(س) می‌‏فرماید: «ان اللَّه جعل علیا و زوجته و ابنائه حجج علی خلقه؛ خداوند متعال علی، همسر و فرزندانش را حجت خود در میان مردم قرار داده است».[۸]
  2. همچنین این روایت از رسول خدا(ص) که فرمود: «ان الله تبارک و تعالی یغضب لغضب فاطمه، و یرضی لرضاها؛ خداوند خشم می‌گیرد برای خشم فاطمه، و نسبت به خرسندی او خرسند می‌شود».[۹][۱۰]
  3. امام باقر(ع) در عظمت و جلالت مادرش فاطمه(س) می‏‌فرمایند: «لقد کانت مفروضه الطاعه علی جمیع من خلق‏اللَّه من الجن و الانس و الطیر و الوحش و الانبیا و الملائکه؛ اطاعت فاطمه(س) بر تمام بندگان الهی حتی جن و انس، پرندگان و حیوانات، پیامبران و ملائکه واجب است».[۱۱]
  4. از امام صادق(ع) حدیثی نقل شده است که آن حضرت درباره حضرت فاطمه(س) فرمود: «لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَى خَلَقَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لِفَاطِمَةَ مَا کانَ لَهَا کفْوٌ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ مِنْ آدَمَ وَ مَنْ دُونَهُ؛ اگر حضرت علی(ع) نبود که با حضرت زهرا ازدواج نماید از زمان حضرت آدم تا روز قیامت هیچ گونه کفو و همتایی برای آن حضرت پیدا نمی‌شد».[۱۲]
  5. امام حسن عسکری(ع) نیز در این باره می‌‏فرماید: «نحن حجه ‏اللَّه و فاطمه حجه علینا؛ ما حجت خدا و فاطمه(س) حجت ما می‌باشد».[۱۳] حجت بودن حضرت فاطمه(س) بر امامان معصوم(ع) این است که بر فضل و برتری و کمال و شرف او اعتراف دارند و سخنان او بر آنان حجت، اطاعت او بر آنان به استثنای حضرت علی(ع) واجب است.[۱۴]
  6. امام زمان عجل‏ اللَّه تعالی فرجه الشریف نیز در توقیع مبارکشان می‏‌فرمایند: «و فی ابنه رسول ‏اللَّه اسوه حسنه؛ و (فاطمه) دخت گرامى رسول خدا(ص) الگو و اسوه خوبى براى شما است».[۱۵]

همچنین ادله و شواهد قرآنی زیادی وجود دارد که بر مقام والای حضرت فاطمه زهرا(س) دلالت دارد، مانند آیه تطهیر: ﴿إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا؛ خدا فقط می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند(احزاب:آیه ۳۳) که رجس (پلیدی) را از خاندان نبوت دور کرد و مفسران معتقدند حضرت زهرا(س) یکی از ایشان می‌باشد.[۱۶][۱۷] سوره کوثر و آیات زیادی مانند آیه مباهله، سوره انسان و... در شأن و مقام اهل بیت و حضرت زهرا(س) نازل شده است.[۱۸]

منابع

  1. صادقی‌ ارزگانی، محمد امین (۱۳۸۶). پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی. تهران، نشر عروج. ص. ۴۸.
  2. رشاد، علی اکبر (۱۳۹۳). دانشنامه فاطمی. ج. ۲. تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. ص. ۱۷۱.
  3. ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۸۵). علل الشرایع. ج. ۱. قم، كتاب فروشى داورى‏. ص. ۱۸۱.
  4. طبرى آملى‏، محمد بن جرير بن رستم‏ (۱۴۱۳). دلائل الإمامة. قم، انتشارات بعثت. ص. ۷۸.
  5. رشاد، علی اکبر (۱۳۹۳). دانشنامه فاطمی. ج. ۲. تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. ص. ۷۱.
  6. رشاد، علی اکبر (۱۳۹۳). دانشنامه فاطمی. ج. ۲. تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. ص. ۳۷۸.
  7. رشاد، علی اکبر (۱۳۹۳). دانشنامه فاطمی. ج. ۲. تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. ص. ۳۴۹.
  8. حسکانی، عبيد الله بن عبدالله‏ (۱۴۱۱). شواهد التنزيل. ج. ۱. تهران، وزارت ارشاد اسلامی. ص. ۷۶.
  9. ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۷۶). امالی. تهران، انتشارات کتابچی. ص. ۴۶۷.
  10. متقی هندی، علی بن حسام‌الدین (۱۴۱۹). کنزالعمال. ج. ۱۲. بیروت، دارالکتب العلمیه. ص. ۱۱۱.
  11. موحد ابطحى اصفهانى‏، محمد باقر (۱۳۸۲). عوالم العلوم و المعارف والأحوال‏. ج. ۱۱. قم، مؤسسه امام مهدی(ع). ص. ۱۷۲.
  12. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۲). اصول کافی. ج. ۱. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص. ۴۶۱.
  13. بحرانی اصفهانی‏، عبدالله بن نورالله‏ (۱۴۱۳). عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال‏. ج. ۱۱. قم، مؤسسه امام مهدی(ع). ص. ۱۰۳۰.
  14. انصاری زنجانی، اسماعیل. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء. ج. ۱۹. قم، نشر دلیل ما. ص. ۳۵۸.
  15. طوسی، محمد بن حسن (۱۴۱۱). الغیبه. قم، دار المعارف الإسلامیه. ص. ۲۸۶.
  16. طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۷۲). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. ج. ۸. تهران، انتشارات ناصر خسرو. ص. ۵۵۹.
  17. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۴۱۷). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۱۶. قم، انشارات جامعه مدرسین. ص. ۳۱۵.
  18. دفع و رفع. ج. ۹. ص. ۱۳ ـ ۱۶.