راه‌های درمان حسد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== راه‌های شناختی ==
== راه‌های شناختی ==
ضعف فکری و شناختی در تحلیل امور، ریشه اصلی [[حسادت]] دانسته شده است. برای جبران ضعف شناختیِ حسود، راه‌های مختلفی سفارش شده، که برخی از آنها چنین است:
ضعف فکری و شناختی در تحلیل امور، ریشه اصلی [[حسادت]] دانسته شده است. برای جبران ضعف شناختیِ [[حسود]]، راه‌های مختلفی سفارش شده، که برخی از آنها چنین است:


=== توجه به گستردگی و فراوانی نعمت‌ها ===
=== توجه به گستردگی و فراوانی نعمت‌ها ===
شخص حسود، با نگاهی بدبینانه به نظام هستی و خداوند، فضل و رحمت خدا را محدود می‌داند. او تصور می‌کند وقتی نعمتی به کسی رسید، به این معنا است که آن نعمت را از دست داده و راه دیگری برای رسیدن به آن نعمت، یا نعمتی مشابه به آن، وجود ندارد؛ بنابراین، توجه به گستردگی نعمت‌ها در نظام هستی و بی‌نهایت بودنِ رحمت خداوند، باعث از میان رفت حسادت می‌شود.  
شخص حسود، با نگاهی بدبینانه به [[نظام هستی]] و [[خداوند]]، [[فضل خدا|فضل]] و [[رحمت خدا]] را محدود می‌داند. او تصور می‌کند وقتی [[نعمت|نعمتی]] به کسی رسید، به این معنا است که آن نعمت را از دست داده و راه دیگری برای رسیدن به آن نعمت، یا نعمتی مشابه به آن، وجود ندارد. [[انسان]] اگر به گستردگی نعمت‌ها در نظام هستی و بی‌نهایت بودنِ رحمت خداوند توجه داشته باشد، حسادت او از بین می‌رود.


حسود به این توجه ندارد که حسادت به نعمت‌های خدادادی یک فرد، درحقیقت بی‌اعتنایی به حکمت خدا است؛ چون خدا بر اساس حکمتش به او نعمت داده است.
حسود به این توجه ندارد که حسادت به نعمت‌های خدادادی یک فرد، درحقیقت بی‌اعتنایی به حکمت خدا است؛ چون خدا بر اساس حکمتش به او نعمت داده است.
خط ۱۸: خط ۱۸:
=== شناخت عوامل حسد ===
=== شناخت عوامل حسد ===
{{اصلی|انگیزه‌های حسادت}}
{{اصلی|انگیزه‌های حسادت}}
برای رفع حسد، باید سبب‌ها و عوامل آن را شناسایی شده و از میان برود.<ref>اقتباس از معراج السعاده، ص۴۶۶ – ۴۶۸.</ref> برخی از عوامل حسادت چنین است:  
برای رفع حسد، باید سبب‌ها و [[انگیزه‌های حسادت|عوامل آن]] شناسایی شده و از میان برود.<ref>اقتباس از معراج السعاده، ص۴۶۶ – ۴۶۸.</ref> برخی از عوامل حسادت چنین است:  
*'''دشمنی و کینه''': وقتی [[انسان]] نسبت به کسی دشمنی و کینه دارد، از خوشی او ناراحت، و از رنج و زحمت او خشنود می‌شود.
*'''دشمنی و کینه''': وقتی [[انسان]] نسبت به کسی [[دشمنی]] و [[کینه]] دارد، از خوشی او ناراحت، و از رنج و زحمت او خشنود می‌شود.
*'''برتری طلبی''': برای کسی که دچار برتری‌طلبی است، سخت است دیگران نسبت به او بهتر و برتر باشند.
*'''برتری طلبی''': برای کسی که دچار برتری‌طلبی است، سخت است دیگران نسبت به او بهتر و برتر باشند.
*'''تکبر''': شخص متکبر، از اینکه دیگری [[نعمت|نعمتی]] به دست‌آورد [[ترس|هراس]] دارد؛ زیرا در این صورت، آن فرد از او پیروی نکرده، و چه بسا هم‌ردیف یا بالاتر از او قرار بگیرد.
*'''تکبر''': شخص [[متکبر]]، از اینکه دیگری [[نعمت|نعمتی]] به دست آورد [[ترس|هراس]] دارد؛ زیرا در این صورت، آن فرد از او پیروی نکرده، و چه بسا هم‌ردیف یا بالاتر از او قرار بگیرد.
=== شناخت آسیب‌های حسد ===
=== شناخت آسیب‌های حسد ===
{{اصلی|پیامدهای حسد}}
{{اصلی|پیامدهای حسد}}
اولین راه مبارزه با این مرض روانی، آگاه کردن انسان از ضررهای فردی، اجتماعی، دنیوی و آخرتی آن است.
یکی از راه‌های درمان حسادت، آگاه کردن انسان از ضررهای فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی آن است. برخی از پیامدهای حسد چنین است:
*[[افسردگی|اندوه]] دائمی؛<ref name=":0">مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۵۶؛ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ص۱۴۱.</ref>
*بیمارهای جسمی؛<ref name=":02">مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۵۶.</ref>
*انکار [[حکمت خدا]]؛<ref>نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۳۲۷.</ref>
*انکار [[عدل خدا]]؛<ref>موسوی خمینی، روح‌الله، چهل حدیث، ص۱۱۲.</ref>
*صرف انرژی در راه نادرست؛
*[[جرم]] و [[جنایت]].<ref>مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۲۳.</ref>
فرد حسود با دیدن خوشی‌های دیگران در [[افسردگی|اندوهی]] دائمی بوده و به دلیل غم و اندوه درونی، به بیماری‌های جسمی نیز مبتلا می‌شود. توجه به اینکه، با حسادت نه تنها زیانی به دیگری نمی‌رسد؛ بلکه خود حسود دچار بیماری‌های روانی و جسمی می‌شود، در درمان آن تأثیرگذار است.  


شناخت آسیب‌های حسد: بدانیم که انسان حسود در واقع، معترض به حکمت خداست، که چرا به افرادی فلان نعمت را بخشیده است و این اعتراض به خدا، ظلمی بزرگ است. قرآن مجید می‌فرماید: «به مردم در برابر آنچه خدا از فضلش به آنها بخشیده حسد می‌ورزد.»<ref>نساء/ ۵۴.</ref>
حسود در حقیقت، به نحوه تقسیم [[نعمت|نعمت‌ها]] توسط [[خدا]] اعتراض دارد؛ بنابراین [[حکمت خدا|حکمت]] و [[عدل الهی]] را انکار می‌کند. توجه به این مطلب، باعث می‌شود حسود در تغییر تفکر و اندیشه خود تلاش کند.
 
حسادت باعث می‌شود انرژی فرد در راه ویران کردن سرمایه‌های فردی و اجتماعی مصرف شود و حتی منجر به جرم و جنایت‌هایی مانند [[دزدی]] و [[قتل]] شود. تفکر درباره عاقبت حسادت نیز، راه را برای درمان آن آسان‌تر می‌کند.


ثانیا: متوجه باشیم حسد به حاسد ضرر می‌رساند زیرا صاحب این رذیله، هم در دنیا معذّب و مبتلا است و هم در قبر و آخرت؛ در حالی که برای محسود هیچ ضرری نمی‌رساند، نعمت از او زایل نمی‌شود، بلکه برای او نفع دنیوی و اُخروی هم دارد.<ref>امام خمینی، اربعین حدیث، ص۱۰۸ و ص۱۱۲.</ref>
ثانیا: متوجه باشیم حسد به حاسد ضرر می‌رساند زیرا صاحب این رذیله، هم در دنیا معذّب و مبتلا است و هم در قبر و آخرت؛ در حالی که برای محسود هیچ ضرری نمی‌رساند، نعمت از او زایل نمی‌شود، بلکه برای او نفع دنیوی و اُخروی هم دارد.<ref>امام خمینی، اربعین حدیث، ص۱۰۸ و ص۱۱۲.</ref>
پس باید به نفس خود بفهمانیم که این بنده خداست و شاید خداوند به او نظر لطف داشته است، پس چرا با بنده صالح خداوند دشمنی و حسادت کنیم.<ref>امام خمینی، اربعین حدیث، ص۱۱۲.</ref>


== راه‌های عملی ==
== راه‌های عملی ==

نسخهٔ ‏۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۸:۰۳

سؤال

چگونه باید با حسد مبارزه کرد؟


راه‌های شناختی

ضعف فکری و شناختی در تحلیل امور، ریشه اصلی حسادت دانسته شده است. برای جبران ضعف شناختیِ حسود، راه‌های مختلفی سفارش شده، که برخی از آنها چنین است:

توجه به گستردگی و فراوانی نعمت‌ها

شخص حسود، با نگاهی بدبینانه به نظام هستی و خداوند، فضل و رحمت خدا را محدود می‌داند. او تصور می‌کند وقتی نعمتی به کسی رسید، به این معنا است که آن نعمت را از دست داده و راه دیگری برای رسیدن به آن نعمت، یا نعمتی مشابه به آن، وجود ندارد. انسان اگر به گستردگی نعمت‌ها در نظام هستی و بی‌نهایت بودنِ رحمت خداوند توجه داشته باشد، حسادت او از بین می‌رود.

حسود به این توجه ندارد که حسادت به نعمت‌های خدادادی یک فرد، درحقیقت بی‌اعتنایی به حکمت خدا است؛ چون خدا بر اساس حکمتش به او نعمت داده است.

اندیشیدن درباره توانمندی‌ها و موقعیت‌های خوبی که انسان به آن رسیده و داشتن تصویری مثبت از خود نیز، در از میان بردن حسادت تأثیرگذار است.

شناخت عوامل حسد

برای رفع حسد، باید سبب‌ها و عوامل آن شناسایی شده و از میان برود.[۱] برخی از عوامل حسادت چنین است:

  • دشمنی و کینه: وقتی انسان نسبت به کسی دشمنی و کینه دارد، از خوشی او ناراحت، و از رنج و زحمت او خشنود می‌شود.
  • برتری طلبی: برای کسی که دچار برتری‌طلبی است، سخت است دیگران نسبت به او بهتر و برتر باشند.
  • تکبر: شخص متکبر، از اینکه دیگری نعمتی به دست آورد هراس دارد؛ زیرا در این صورت، آن فرد از او پیروی نکرده، و چه بسا هم‌ردیف یا بالاتر از او قرار بگیرد.

شناخت آسیب‌های حسد

یکی از راه‌های درمان حسادت، آگاه کردن انسان از ضررهای فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی آن است. برخی از پیامدهای حسد چنین است:

فرد حسود با دیدن خوشی‌های دیگران در اندوهی دائمی بوده و به دلیل غم و اندوه درونی، به بیماری‌های جسمی نیز مبتلا می‌شود. توجه به اینکه، با حسادت نه تنها زیانی به دیگری نمی‌رسد؛ بلکه خود حسود دچار بیماری‌های روانی و جسمی می‌شود، در درمان آن تأثیرگذار است.

حسود در حقیقت، به نحوه تقسیم نعمت‌ها توسط خدا اعتراض دارد؛ بنابراین حکمت و عدل الهی را انکار می‌کند. توجه به این مطلب، باعث می‌شود حسود در تغییر تفکر و اندیشه خود تلاش کند.

حسادت باعث می‌شود انرژی فرد در راه ویران کردن سرمایه‌های فردی و اجتماعی مصرف شود و حتی منجر به جرم و جنایت‌هایی مانند دزدی و قتل شود. تفکر درباره عاقبت حسادت نیز، راه را برای درمان آن آسان‌تر می‌کند.

ثانیا: متوجه باشیم حسد به حاسد ضرر می‌رساند زیرا صاحب این رذیله، هم در دنیا معذّب و مبتلا است و هم در قبر و آخرت؛ در حالی که برای محسود هیچ ضرری نمی‌رساند، نعمت از او زایل نمی‌شود، بلکه برای او نفع دنیوی و اُخروی هم دارد.[۷]

راه‌های عملی

عملی نکردن فکر حسادت

مهمترین عامل جلوگیری از حسد، پیروی و عملی نکردن حسادت و فکر خود است. زیرا هر فکری که از آن پیروی نشود، به خودی خود از بین می‌رود؛ چنانچه بر اساس روایتی، وسوسه مانند حمله کردن سگ است، که اگر به اعتنا نشود دور می‌شود.[۸]

عمل بر ضد حسد

یکی از راه‌های درمان حسادت، این است که هر چه حسد از او می‌خواهد، محکوم کرده و خلاف آن عمل کند. برای نمونه اگر بخواهد بر اساس حسادت خود، آبروی کسی را در جمعی بریزد، خلاف آن عمل کرده و از او تعریف و تمجید کند. انجام این راهکار در آغاز برای شخص سخت است؛ ولی به‌تدریج تبدیل به اخلاق او شده و آسان خواهد شد.

خیرخواهی حسود نسبت به شخصی که به او حسادت می‌ورزد، خوش‌رفتاری با او و کمک کردن به او، از دیگر نمونه‌های «عمل بر ضد حسد» است.

اظهار محبت

نسبت به کسی که حسادت او در قلب ماست اظهار محبت کنیم، هر چند برای شخص مشکل و سخت باشد، ولی به خاطر آخرت خود و آسایشی که در آینده نصیب او می‌شود، سختی کار آسان می‌شود. مثلاً از او تعریف و تجلیل کرده و نسبت به او نیکی کنیم، هر چند این کارها در ابتدا ظاهری و مصنوعی است، ولی به زودی این محبت‌ها، واقعی و حقیقی می‌شوند.[۹]

۳. برقراری رابطه عاطفی: با فرد مورد حسادت رابطه عاطفی بیشتری برقرار نمایید و به او محبت ورزید تا زمینه روانی مناسبی بین او و شما پدید آید.

خودداری از تجسس و بدگمانی

در بسیاری از موارد همنشینی‌ها و جستجو از احوالات خصوصی، موجب حسادت می‌شود، پس سعی کنیم به مقدار ضرورت معاشرت کنیم و از زندگی خصوصی آنها که موجب حسادت ما می‌شود تفحص و جستجو نکنیم.

هفتم: از برخوردهای اشخاص، برداشت بد نکنیم و در امور اجتماعی متعادل باشیم، و از کسی به خاطر مقام یا مال و یا… توقع بی جا نداشته باشیم.

درخواست از خدا

دعا کنیم و از خداوند که سلطان قلبها و مقلب القلوب است، بخواهیم نسبت به مؤمنین، ما را حسود نسازد. قرآن مجید می‌فرماید: «پروردگارا: ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند، بیامرز و در دلهای ما حسد و کینه ای نسبت به مؤمنان قرار مده.»[۱۰]

از نماز کمک بگیرد همان‌طور که می‌دانیم نماز از زشتی‌ها و بدی‌ها بازمی‌دارد؛ پس اگر به نماز اهمیت بدهد و با حضور قلب بیشتر نماز بخواند تأثیر آن در بازداری از گناهان از جمله حسد بیشتر می‌شود.

۴. از نماز کمک بگیرد همان‌طور که می‌دانیم نماز از زشتی‌ها و بدی‌ها بازمی‌دارد پس اگر به نماز اهمیت بدهد و با حضور قلب بیشتر نماز بخواند تأثیر آن در بازداری از گناهان از جمله حسد بیشتر می‌شود.

به ائمه اطهار(ع) متوسل شود و با توسل به ائمه اطهار از خدا بخواهد به وی در رفع حسد کمک کند.


مطالعه بیشتر

  • کتاب حسد، رضا صدر، ترجمه باقر خسرو شاهی، انتشارات حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات.

منابع

  1. اقتباس از معراج السعاده، ص۴۶۶ – ۴۶۸.
  2. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۵۶؛ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ص۱۴۱.
  3. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۵۶.
  4. نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۳۲۷.
  5. موسوی خمینی، روح‌الله، چهل حدیث، ص۱۱۲.
  6. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۲۳.
  7. امام خمینی، اربعین حدیث، ص۱۰۸ و ص۱۱۲.
  8. دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۲، ص۳۲۲.
  9. امام خمینی، اربعین حدیث، ص۱۱۲.
  10. حشر/ ۱۰. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۱۴.