راه‌های درمان حسد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(تقویت)
(اصلاح ارقام)
خط ۷۴: خط ۷۴:


خلاصه آن كه، اولاً، حسد جزء نابهنجاري‌ها است و از خواص عقل سليم نيست. ثانياً، شخص حسود، قبل از اينكه بتواند، سبب ايجاد ناراحتي دوستانش شود، و آنها را با گفتار و يا كردار خود، بيازارد، با باطن آلوده خود، تحريكات شديد عصبي در مراكز مغزي و به خصوص، عاطفي خود، ايجاد كرده و اعمال حياتيِ دروني خود را واژگون ساخته است.
خلاصه آن كه، اولاً، حسد جزء نابهنجاري‌ها است و از خواص عقل سليم نيست. ثانياً، شخص حسود، قبل از اينكه بتواند، سبب ايجاد ناراحتي دوستانش شود، و آنها را با گفتار و يا كردار خود، بيازارد، با باطن آلوده خود، تحريكات شديد عصبي در مراكز مغزي و به خصوص، عاطفي خود، ايجاد كرده و اعمال حياتيِ دروني خود را واژگون ساخته است.
==درمان حسادت==
الف) شناختي: ريشه اصلي حسادت ضعف فکري در نحوه تحليل امور و بدبيني است. يعني فرد با نگاهي بدبينانه به نظام هستي و خداي متعال، به انکار وسعت فضل و رحمت الهي مي پردازد. براي جبران ضعف شناختي حسود راههاي متعددي وجود دارد:
۱. توجه به گستردگي و فراواني نعمت هاي الهي.
۲. توجه به موقعيت و امکانات موجود خود: درباره توانمندي ها و موقعيت هاي بالفعل خود بيشتر بينديشيد تصويري مثبت از خود داشته باشيد و با تکيه بر آن به سوي اهداف حرکت کنيد.
۳. تفکر در زيانهاي حسادت: شخص حسود، نه دنيا دارد نه آخرت. زيرا در دنيا هميشه در ناراحتي و ناآگاهي است. زيرا با حسد او، ضرري به محسود (کسي که مورد حسد واقع شده است) نمي رسد و نعمتي از صاحبش گرفته نمي شود بلکه ممکن است بيشتر نيز بشود. بنابراين زحمت زيادي مي کشد و به نتيجه دلخواه نمي رسد. نسبت به آخرت نيز زيان کار است زيرا امام صادق(ع) مي فرمايند: «به راستي حسد ايمان را مي خورد چنانچه آتش هيزم را مي خورد».<ref>کليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، چاپ اسلاميه، سال ۱۳۸۸، ج۲، ص۲۳۱.</ref>
۴. تأمل در اين که حسادت به نعمت هاي خدادادي يک فرد در واقع بي توجهي به حکمت خداست. چون خدا بر اساس حکمتش به او نعمت بخشيده است.
ب) عملي: ۱. پيروي نکردن: مهمترين عامل جلوگيري از حسد، پيروي و عملي ننمودن حسادت و فکر خود است. زيرا هر فکري که از آن پيروي نشود، به خودي خود از بين مي رود چنانچه در روايت آمده است: «وسوسه مانند حمله کردن سگ است. اگر به او اعتنا شود ستيزه تر مي گردد و اگر بي اعتنايي شود دور مي شود».<ref>دستغيب، سيد عبدالحسين، گناهان کبيره، قم، انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ج۲، ص۳۲۲.</ref>
۲. عمل بر ضد: انسان بايد براي شفاي اين مرض مهلک از خود مواظبت نمايد و تصميم جدي بگيرد بر خلاف حسد عمل کند. مثلاً اگر از روي حسد، به آن شخص تکبر مي کند، سعي در تواضع نمايد. اگر غيبت و بد گويي او مي کند، سعي نمايد در مجامع و محافل زبان به مدح و ثناي او باز کند. اگر ديدن او، او را ترش رو و درشت گو مي کند، خود را به خوش کلامي و گشاده رويي وادار نمايد. اين گونه اعمال بر خلاف مقتضاي حسادت، ريشه آن را قطع مي کند.
۳. برقراري رابطه عاطفي: با فرد مورد حسادت رابطه عاطفي بيشتري برقرار نماييد و به او محبت ورزيد تا زمينه رواني مناسبي بين او و شما پديد آيد.
۴. از نماز کمک بگيرد همانطور که مي دانيم نماز از زشتي ها و بدي ها باز مي دارد پس اگر به نماز اهميت بدهد و با حضور قلب بيشتر نماز بخواند تاثير آن در بازداري از گناهان از جمله حسد بيشتر مي شود.
در رابطه با قسمت دوم سوال شما يعني ريشه حسادت، به برخي از ريشه هاي حسادت اشاره مي کنيم:
۱. عداوت و دشمني: به اين معني که انسان وقتي با کسي دشمن شد، هيچ خيري را براي او نمي خواهد.
۲. تکبر: چون شخص مي خواهد بر ديگران تکبر کند، اگر طرف مقابل در برخي جهات بالاتر باشد، زمينه اي براي تکبر او باقي نمي ماند، پس حسادت مي ورزد.
۳. ترس از نرسيدن به مقصود: چون شخص مي ترسد که طرف مقابلش با رسيدن به نعمت ها، مانع رسيدن او به آن نعمت ها شود، پس به طرف حسادت مي کند.
۴. حب رياست.





نسخهٔ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۱

سؤال

چگونه باید با حسد مبارزه کرد؟


بدون شك براي حسد راه علاج وجود دارد، و الا خداوند كسي را تكليف نمي كرد حسد نورزد، امام خميني(رحمه الله) مي فرمايد: گمان مكن كه رذايل نفساني و اخلاق روحي ممكن الزوال نيست، اينها خيال خامي است كه نفس اماره و شيطان القاء مي كنند، تا تو را از راه آخرت و صلاح باز دارند.[۱] اما اين كه چگونه حسد را باید علاج کرد؟

اولا: بدانيم كه انسان حسود در واقع، معترض به حكمت خداست، كه چرا به افرادي فلان نعمت را بخشيده است و اين اعتراض به خدا، ظلمي بزرگ است. قرآن مجيد مي فرمايد: «به مردم در برابر آنچه خدا از فضلش به آنها بخشيده حسد مي ورزد.»[۲]

ثانيا: متوجه باشيم حسد به حاسد ضرر مي رساند زیرا صاحب اين رذيله، هم در دنيا معذّب و مبتلا است و هم در قبر و آخرت؛ در حالي كه براي محسود هيچ ضرري نمي رساند، نعمت از او زايل نمي شود، بلكه براي او نفع دنيوي و اُخروي هم دارد.[۳]

پس بايد به نفس خود بفهمانيم كه اين بنده خداست و شايد خداوند به او نظر لطف داشته است، پس چرا با بنده صالح خداوند دشمني و حسادت كنيم.[۴]

اگر تيغ عالم بنجنبد ز جاي *** نبرد رگي تا نخواهد خداي

ثالثا: دعا كنيم و از خداوند كه سلطان قلبها و مقلب القلوب است، بخواهيم نسبت به مؤمنين، ما را حسود نسازد. قرآن مجيد مي فرمايد: «پروردگارا: ما و برادرانمان را كه در ايمان بر ما پيشي گرفتند، بيامرز و در دلهاي ما حسد و كينه اي نسبت به مؤمنان قرار مده.»[۵]

چهارم: سعي و تلاش كنيم كه «حسد» از ابتداء در قلب و فكر ما وارد نشود كه پيشگيري بهتر و ارزانتر از معالجه است.

پنجم: نسبت به كسي كه حسادت او در قلب ماست اظهار محبت كنيم، هر چند براي شخص مشكل و سخت باشد، ولي به خاطر آخرت خود و آسايشي كه در آينده نصيب او مي شود، سختي كار آسان مي شود. مثلا از او تعريف و تجليل كرده و نسبت به او نيكي كنيم، هر چند اين كارها در ابتدا ظاهري و مصنوعي است، ولي به زودي اين محبت ها، واقعي و حقيقي مي شوند.[۶]

ششم: در بسياري از موارد همنشيني ها و جستجو از احوالات خصوصي، موجب حسادت مي شود، پس سعي كنيم به مقدار ضرورت معاشرت كنيم و از زندگي خصوصي آنها كه موجب حسادت ما مي شود تفحص و جستجو نكنيم.

هفتم: از برخوردهاي اشخاص، برداشت بد نكنيم و در امور اجتماعي متعادل باشيم، و از كسي به خاطر مقام يا مال و يا... توقع بي جا نداشته باشيم.

راه درمان حسد

مي‌دانيم كه حسد از بيماري‌هاي مهم رواني است و بيماري‌هاي رواني را بايد از دو راه علمي و عملي و يا به اصطلاح نظري و عملي درمان نمود.

درمان علمي يا نظري

اولين راه مبارزه با اين مرض رواني، آگاه كردن انسان از ضررهاي فردي، اجتماعي، دنيوي و آخرتي آن است.

درمان حسد

بايد دانست كه حسد يكي از بيماري هاي بزرگ دل است و بيماري هاي اين چنين با همكاري علم و عقل مداوا مي شوند يعني هم بايد شناخت و فكر خود را اصلاح كند و هم در مقابل عمل به مبارزه با حسد برخيزد.

۱. فرد حسود بايد بداند كه حسد هم براي دنيا و هم براي دين و آخرت فرد حسود ضرر دارد و براي دنيا و دين و آخرت فردي كه به او حسوي مي كند نه تنها ضرر نمي رسد؛ بلكه نفع هم مي رسد. توضيح آنكه فرد حسود از اينكه نعمتي به ديگري برسد و يا بلايي از او رفع شود ناراحت و غمگين مي شود لذا پيوسته ناراحت و اندوهگين است (اين ضرر دنيوي) و چون به نعمتي كه خداوند به آن فرد داده راضي نيست و خير خواهي مومنين را نمي كند و از انبياء و مومنين كه خير مردم را مي خواهند كناره گرفته و با ابليس و كفار كه گرفتاري مومنين و از دست رفتن نعمت آنان را مي خواهند شريك شده است لذا به دين خود لطمه زده و اين (حسد) خيانتي به قلب است كه خوبي‌ها را نابود مي‌كند همان‌طور كه آتش هيزم را مي خورد.

و در مورد اينكه با حسد نعمت از فردي كه به او حسد مي ورزد زائل و نابود مي شود به سبب آن است كه تا مدتي كه خداوند مقدر كرده است آن فرد از آن نعمت برخوردار است و از آنجا كه حسود با حسد به آن فرد ظلم مي كند مخصوصا اگر حسد وي را به غيبت و عيبجويي درباره آن فرد بكشاند در روز قيامت از حسنات فرد حسود كه غيبت كرده است بر مي دارند و به آن فرد مي دهند و اين ضرري بس عظيم است. وقتي انسان در آنچه گفته شد به خوبي تامل كند مي‌فهمد كه حسد جز ضرر هيچ فايده اي ندارد و بايد از آن دست كشيد.

۲. وقتي به كسي حسد ورزيد براي رفع حسد برعكس آنچه حسد مي‌طلبد عمل كند؛ يعني خير خواهي آن فرد را بكند خود را وادار به اين اعمال كند به او كمك كند با خوش روئي برخورد كند اگر حسادت مي‌گويد غيبت او را کند؛ برعكس از او تعريف و مدح كند. خلاصه درست رفتارهاي ضد حسد را انجام دهد تا حسد كم كم از او ريشه كن شود.

۳. شناسايي عوامل حسد: براي رفع حسد، بايد سبب ها و عامل هاي آن را شناسايي و مرتفع كرد. يعني تكبر و دشمني و كينه و... را از خود دور كند و با درمان آن صفات زشت حسد نيز خود به خود درمان شود.[۷]

۴. از نماز كمك بگيرد همانطور كه مي دانيم نماز از زشتي ها و بدي ها باز مي دارد؛ پس اگر به نماز اهميت بدهد و با حضور قلب بيشتر نماز بخواند تاثير آن در بازداري از گناهان از جمله حسد بيشتر مي‌شود.

۵. منشاء اصلي گناهان از جمله حسد، حب و دلبستگي به دنيا است كه انسان براي به دست آوردن بهره‌ بيشتر از دنيا دست به گناهان مي‌زند پس اگر دلبستگي به دنيا را از دل بيرون كنيم مي‌توانيم با گناهان به راحتي مبارزه كنيم و حسد را از دلمان بيرون كنيم.

۶. يكي از عوامل انحراف و گمراهي انسان شيطان است كه وسوسه مي‌كند انسان براي جلوگيري از وسوسه‌ شيطان مي تواند بدين گونه اقدام كند كه وقتي در دلش وسوسه‌ شيطاني آمد كاري كه شيطان را عصباني مي‌كند انجام دهد مثلا سجده خدا كند و يا ذكر خدا بگويد تا شيطان دست بردارد.

۷. به ائمه‌ اطهار(ع) متوسل شود و با توسل به ائمه‌ اطهار از خدا بخواهد به وي در رفع حسد كمك كند.

راه علاج حسد

حسد از دو راه علمي و عملي معالجه مي شود كه به ترتيب به پرداخته مي شود.

راه علمي:

علاج اين مرض، اين است كه حسود بداند، ‌حسد خسران دنيا و آخرت را برايش به وجود مي‌آورد؛ زيرا حسد در واقع، ‌عبارت است از: خشم بر رحمت خداوند و ناخوش داشتن نعمت او، كه بين بندگان خود تقسيم نموده است. و اين نحوه نگرش ناسپاسي در برابر خداوند است و از طرفي ديگر، حسود بداند كه با حسد، از شيوه عملي، رفتاري و فكري اولياء خدا خارج شده و با شيطان هم مسلك گشته است؛ چه اينكه اولياء خدا، بندگان او را دوست دارند و ابليس و كفار، پيوسته براي مؤمنين آرزوي بلاء مي‌كنند و زوال نعمت آنها را خواستارند. خداي متعال مي‌فرمايد: ﴿اِن تَمْسَسكم حسنه تسُوء هم و إن تُصبكم سيئه يفرحُوا بها؛[۸] اگر خيري به شما (مؤمنين) برسد آنها (كفار) بدحال و غمگين مي‌شوند و اگر حادثه ناگواري برايتان پيش آيد، شادمان مي‌شوند.

دنيا آن قدر ندارد كه بر او شك برند

اي برادر كه نه محسود بماند نه حسود

اينها ضررهايي است كه حسد، براي دين و آخرت انسان به بار مي‌آورد. و اما ضرر دنيايي حسد، آن است كه حسود، در عذابي دردناك و غم و غصه‌اي سوزناك كه حسدش براي او فراهم كرده به سر مي‌برد؛ زيرا مي‌بيند كه روز به روز نعمت، نصيب افرادي مي‌شود كه وي به ظاهر آنها را دشمن خود مي‌پندارد. و حسد او هر چند فراوان باشد، در نعمت ديگران تأثير ندارد. اگر حسد حاسدان در نعمت‌ها، مؤثر بود با حسد كفار، ‌هيچ نعمتي براي مؤمنين باقي نمي‌ماند.

آري! حسد، هيچ ضرري به محسود نمي‌رساند. چون نعمتي را كه خدا براي بندگانش مقرر كرده است را با هيچ وسيله‌اي نمي‌توان سلب كرد. بله! همان طور كه گفتيم، زيان حسد، متوجه حسود است و به حال محسود نافع و براي دنيا و آخرت او مفيد است.

۲. راه و معالجه عملي حسد

علاج عمليِ حسد، آن است كه حسد و تمام اقوال و افعالي را كه حسد اقتضاء مي‌كند، محكوم كند و خود را به انجام نقيض آنها مكلف نمايد. مثلا اگر حسد، اقتضا مي‌كند كه متعرض عرض و آبروي محسود شود، زبانش را به مدح و ثناي او مكلف كند و اگر موجب قطع بخشش به او مي‌شود، خود را به بخشش بيشتري، وادار نمايد. و در نتيجه چنين رفتاري محسود به او محبت پيدا مي‌كند و در اثر محبت او، شخص حسود، محبت پيدا مي‌كند و بين آنها دوستي و موافقت ايجاد مي‌شود و همين دوستي، مادّه حسد را خشك مي‌كند و اين سختي هاي اوليه براي حسود، به صورت خُلق و خوي در مي‌آيد و ديگر برايش سخت نخواهد بود.

خلاصه آن كه، اولاً، حسد جزء نابهنجاري‌ها است و از خواص عقل سليم نيست. ثانياً، شخص حسود، قبل از اينكه بتواند، سبب ايجاد ناراحتي دوستانش شود، و آنها را با گفتار و يا كردار خود، بيازارد، با باطن آلوده خود، تحريكات شديد عصبي در مراكز مغزي و به خصوص، عاطفي خود، ايجاد كرده و اعمال حياتيِ دروني خود را واژگون ساخته است.

درمان حسادت

الف) شناختي: ريشه اصلي حسادت ضعف فکري در نحوه تحليل امور و بدبيني است. يعني فرد با نگاهي بدبينانه به نظام هستي و خداي متعال، به انکار وسعت فضل و رحمت الهي مي پردازد. براي جبران ضعف شناختي حسود راههاي متعددي وجود دارد:

۱. توجه به گستردگي و فراواني نعمت هاي الهي.

۲. توجه به موقعيت و امکانات موجود خود: درباره توانمندي ها و موقعيت هاي بالفعل خود بيشتر بينديشيد تصويري مثبت از خود داشته باشيد و با تکيه بر آن به سوي اهداف حرکت کنيد.

۳. تفکر در زيانهاي حسادت: شخص حسود، نه دنيا دارد نه آخرت. زيرا در دنيا هميشه در ناراحتي و ناآگاهي است. زيرا با حسد او، ضرري به محسود (کسي که مورد حسد واقع شده است) نمي رسد و نعمتي از صاحبش گرفته نمي شود بلکه ممکن است بيشتر نيز بشود. بنابراين زحمت زيادي مي کشد و به نتيجه دلخواه نمي رسد. نسبت به آخرت نيز زيان کار است زيرا امام صادق(ع) مي فرمايند: «به راستي حسد ايمان را مي خورد چنانچه آتش هيزم را مي خورد».[۹]

۴. تأمل در اين که حسادت به نعمت هاي خدادادي يک فرد در واقع بي توجهي به حکمت خداست. چون خدا بر اساس حکمتش به او نعمت بخشيده است.

ب) عملي: ۱. پيروي نکردن: مهمترين عامل جلوگيري از حسد، پيروي و عملي ننمودن حسادت و فکر خود است. زيرا هر فکري که از آن پيروي نشود، به خودي خود از بين مي رود چنانچه در روايت آمده است: «وسوسه مانند حمله کردن سگ است. اگر به او اعتنا شود ستيزه تر مي گردد و اگر بي اعتنايي شود دور مي شود».[۱۰]

۲. عمل بر ضد: انسان بايد براي شفاي اين مرض مهلک از خود مواظبت نمايد و تصميم جدي بگيرد بر خلاف حسد عمل کند. مثلاً اگر از روي حسد، به آن شخص تکبر مي کند، سعي در تواضع نمايد. اگر غيبت و بد گويي او مي کند، سعي نمايد در مجامع و محافل زبان به مدح و ثناي او باز کند. اگر ديدن او، او را ترش رو و درشت گو مي کند، خود را به خوش کلامي و گشاده رويي وادار نمايد. اين گونه اعمال بر خلاف مقتضاي حسادت، ريشه آن را قطع مي کند.

۳. برقراري رابطه عاطفي: با فرد مورد حسادت رابطه عاطفي بيشتري برقرار نماييد و به او محبت ورزيد تا زمينه رواني مناسبي بين او و شما پديد آيد.

۴. از نماز کمک بگيرد همانطور که مي دانيم نماز از زشتي ها و بدي ها باز مي دارد پس اگر به نماز اهميت بدهد و با حضور قلب بيشتر نماز بخواند تاثير آن در بازداري از گناهان از جمله حسد بيشتر مي شود.

در رابطه با قسمت دوم سوال شما يعني ريشه حسادت، به برخي از ريشه هاي حسادت اشاره مي کنيم:

۱. عداوت و دشمني: به اين معني که انسان وقتي با کسي دشمن شد، هيچ خيري را براي او نمي خواهد.

۲. تکبر: چون شخص مي خواهد بر ديگران تکبر کند، اگر طرف مقابل در برخي جهات بالاتر باشد، زمينه اي براي تکبر او باقي نمي ماند، پس حسادت مي ورزد.

۳. ترس از نرسيدن به مقصود: چون شخص مي ترسد که طرف مقابلش با رسيدن به نعمت ها، مانع رسيدن او به آن نعمت ها شود، پس به طرف حسادت مي کند.

۴. حب رياست.



مطالعه بیشتر

  • كتاب حسد، رضا صدر، ترجمه باقر خسرو شاهي، انتشارات حوزه علميه قم، دفتر تبليغات.


منابع

  1. امام خميني، سيد روح الله، اربعين حديث، انتشارات طه، چاپ سي ام، ج۱، ص۱۰۹.
  2. نساء/ ۵۴.
  3. امام خميني، اربعين حديث، ص۱۰۸ و ص۱۱۲.
  4. امام خميني، اربعين حديث، ص۱۱۲.
  5. حشر/ ۱۰. مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج۲۳، ص۵۱۴.
  6. امام خميني، اربعين حديث، ص۱۱۲.
  7. اقتباس از معراج السعاده، ص۴۶۶ – ۴۶۸.
  8. آل عمران/۱۲۰.
  9. کليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، چاپ اسلاميه، سال ۱۳۸۸، ج۲، ص۲۳۱.
  10. دستغيب، سيد عبدالحسين، گناهان کبيره، قم، انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ج۲، ص۳۲۲.