راه‌های کنترل خشم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}برای کنترل خشم، باید [[عوامل خشم]] را از میان برد. عوامل درونی خشم، مانند [[کبر]]، [[خودبینی]] و [[حسد]] با [[خودسازی]] از بین می‌رود. عوامل بیرونی خشم، به دلیل گستردگی و بی‌اختیار بودن [[انسان]] در ایجاد آن، قابل اصلاح نیست؛ ولی انسان با تقویت [[اراده]] می‌تواند خشم را در موقعیت‌های مختلف کنترل کند.  
{{پاسخ}}برای کنترل خشم، باید [[عوامل خشم]] را از میان برد. عوامل درونی خشم، مانند [[کبر]]، [[خودبینی]] و [[حسد]] با [[خودسازی]] از بین می‌رود. عوامل بیرونی خشم، به دلیل گستردگی و بی‌اختیار بودن [[انسان]] در ایجاد آن، قابل کنترل نیست؛ ولی انسان با تقویت [[اراده]] می‌تواند خشم را در موقعیت‌های مختلف کنترل کند.  


نکته‌هایی نیز برای کنترل خشم، زمانی که فرد دچار خشم شد، گفته شده است؛ مانند اینکه [[سکوت]] کند، با آب سرد [[وضو]] بگیرد، یا صحنه را ترک کند.
نکته‌هایی نیز برای کنترل خشم، زمانی که فرد دچار خشم شد، گفته شده است؛ مانند اینکه [[سکوت]] کند، با آب سرد [[وضو]] بگیرد، یا صحنه را ترک کند.

نسخهٔ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۳۵

سؤال

راه‌های کنترل خشم چیست؟

برای کنترل خشم، باید عوامل خشم را از میان برد. عوامل درونی خشم، مانند کبر، خودبینی و حسد با خودسازی از بین می‌رود. عوامل بیرونی خشم، به دلیل گستردگی و بی‌اختیار بودن انسان در ایجاد آن، قابل کنترل نیست؛ ولی انسان با تقویت اراده می‌تواند خشم را در موقعیت‌های مختلف کنترل کند.

نکته‌هایی نیز برای کنترل خشم، زمانی که فرد دچار خشم شد، گفته شده است؛ مانند اینکه سکوت کند، با آب سرد وضو بگیرد، یا صحنه را ترک کند.

از میان بردن عوامل خشم

برای مهار خشم و درمان آن، باید عوامل خشم و انگیزه‌هایی را که موجب پیدایش خشم می‌شود شناخت و آنها را از میان برد. عوامل زمینه‌ساز خشم به دو گروه کلی تقسیم شده است:

عوامل درونی

عوامل درونی خشم، عواملی هستند که ریشه آنها به خود شخص برمی‌گردد، مانند کبر، عُجْب، حرص و حسد. عوامل درونی خشم، با خودسازی و تزکیه نفس از بین می‌رود.[۱] برای درمان کامل عوامل درونی خشم، بهتر است از افراد متخصص و کارشناس مانند روان‌شناس یا استاد اخلاق کمک گرفت.

عوامل بیرونی

عوامل بیرونی، عواملی هستند که از خارج موجب بر انگیخته شدن خشم انسان می‌شوند. عوامل خارجیِ خشم، گسترده بوده و در اختیار انسان نیست؛ از این رو، کنترل آن عوامل نیز، کمتر در اختیار انسان خواهد بود. با این همه، باید انسان اراده خود را به‌گونه‌ای تقویت کند، که در چنین مواقعی از عقل و اراده خود پیروی کرده و خشم خود را مهار کند.[۱]

نکته‌هایی در کنترل خشم

برای کنترل خشم، زمانی که فرد دچار خشم شده، سفارش‌هایی بیان شده که برخی از آنها چنین‌اند:

  • یاد خدا: بر اساس روایتی از امام صادق(ع)، در تورات نوشته شده: «ای فرزند آدم، من را به هنگام خشم خود به یادآور، تا تو را به هنگام خشم خود به یاد آورم».[۲] یاد خدا و یادآوری وعده‌ای که او برای کنترل خشم داده، در مهار آن تأثیرگذار است؛ حتی برخی، ذکر خد را هنگام خشم، واجب دانسته‌اند.
  • پناه بردن به خدا: در روایتی، پیامبر(ص) به افراد خشمگین سفارش کرده بگویند: «اَعوذُ بالله من الشّیطانِ الرّجیم؛ از شیطان رانده شده به خدا پناه می‌برم».[۳]
  • یادآوری فضیلت کنترل خشم: یادآوری فضایل و فواید کنترل خشم، در کنترل آن نقش دارد. بنا بر روایتی از پیامبر(ص)، کسی که خشم خود را مهار کند، خدا عذاب را از او دور می‌کند.[۴]
  • وضو و غسل: وضو گرفتن با آب سرد، در فرونشاندن آتش خشم مؤثر است. در روایات سفارش شده هنگام خشم، با آب سرد وضو گرفته[۵] یا غسل شود.[۶]
  • سکوت و آرامش: بر اساس روایتی، امام علی(ع) توصیه کرده خشم را با سکوت درمان کنید.[۷]
  • ترک صحنه: ترک صحنه‌ای که فرد در آن به خشم آمده، اگر ممکن باشد، در کاهش خشم و از بین بردن آن اثرگذار است.
  • نشستن یا ایستادن: در برخی از روایات، برای مهار خشم به تغییر وضعیت از حالت ایستاده به نشسته یا به عکس، توصیه شده است.[۸]
  • صله رحم: امام خمینی، صله رحم و دیدار خویشاوندانی را که فرد نسبت به آنها خشمگین شده است، در کنترل خشم اثرگذار دانسته است.[۹]


مطالعه بیشتر

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ آداب معاشرت اسلامی، قم، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، چ سوّم، ۱۳۷۹، ص۱۷۹–۱۸۰.
  2. کلینی، کافی، ج۲، ص۳۰۴.
  3. القمی، شیخ عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۳۱۹.
  4. مجلسی، محمد باقر، ج۷۳، حدیث ۷، ص۲۶۳.
  5. القمی، شیخ عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۳۱۹؛ میزان الحکمه، ج۹، ص۴۳۴۰، حدیث ۱۵۰۶۱.
  6. همان، ح ۲۰۳۹، ص۴۳۲.
  7. آمدی، غرر الحکم، حدیث ۵۱۵۵.
  8. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۶۴.
  9. موسوی، خمینی، روح الله، «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، تهران، نشر آثار امام، دوم، 1377، ص 238.