قیام‌های پس از عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


== تأثیر عاشورا بر قیام‌های پس از خود ==
== تأثیر عاشورا بر قیام‌های پس از خود ==
قیام مقدس امام حسین (علیه‌السلام) اساس و ریشه همه نهضت‌های حق طلبانه، همانند قیام «توابین»، «قیام مختار»، فتنه «ابن زبیر»، قیام «زید بن علی (علیه‌السلام)»، قیام «یحیی بن زید»، قیام، «بنی الحسن»، قیام «فخ» و… شده و تمام این حرکت‌ها و قیامها، مایه‌ای از نام حسین (علیه‌السلام) داشت.<ref>حسن ابراهیمی، تاریخ اسلام، (ترجمه)، ج۱، ص۳۵۱، تهران، شرکت انتشارات و مطبوعات، تهران، ۱۳۷۲. ش.</ref>
اساس و ریشه بسیاری از نهضت‌های حق طلبانه پس از عاشورا، همانند قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی (ع)، قیام «یحیی بن زید»، قیام امام حسین (ع) بوده است.<ref>حسن ابراهیمی، تاریخ اسلام، (ترجمه)، ج۱، ص۳۵۱، تهران، شرکت انتشارات و مطبوعات، تهران، ۱۳۷۲. ش.</ref> شهادت امام حسین (ع) در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها تأثیر بسیاری داشت.<ref>. پاینده، ابوالقاسم، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پایبنده، ج۱، ص۳۵۱، تهران، اسماعیلیان، تهران، ۱۳۶۲ش.</ref> برخی گفته‌اند نهضت‌های مهم سیاسی شیعه به عنوان یک مکتب و تشکیلات انقلابی و ریشه دار در میان مسلمین پس از حادثه عاشورا مطرح شد.<ref>خربوطلی، تاریخ العراق، ص۱۲۳، به نقل از تاریخ سیاسی اسلام، ص۳۵۲.</ref>


شهید شدن امام حسین (علیه‌السلام) در تهیج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها تأثیر بسیاری داشت. قبل از این رخ داد، شیعیان پراکنده بودند و هنگامی که امام حسین (علیه‌السلام) شهید شد، شیعه با خون آمیخته گشت و در اعماق قلوب شیعیان، نفوذ کرده و عقیده راسخ آنان شد.<ref>. پاینده، ابوالقاسم، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پایبنده، ج۱، ص۳۵۱، تهران، اسماعیلیان، تهران، ۱۳۶۲ش.</ref>
انتشار اخبار کربلا تأثیر زیادی در میان مسلمانان گذاشت، شهادت امام حسین (ع) و یارانش و نهایت قساوتی که در شهادت آنان و اسارت خاندان پاکش آشکار شده بود، سبب نفرت مسلمانان از دستگاه خلافت اموی شد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۶۶۶.</ref>  


درحقیقت می‌توان ادعا کرد که تشکل شیعه و آشکار شدن مکتب شیعه، به عنوان مکتب اصیل و نشأت گرفته از اساس اسلام، بعد از قیام امام حسین (علیه‌السلام) به وجود آمد و تا آن زمان، مکتب تشیع در مقابل قدرتهای وقت، به عنوان یک ایدئولوژی و تشکیلات مهم اسلامی مطرح نبود؛ اما پس از انقلاب خونین کربلا، برای شیعیان شکی باقی نماند، که اگر حقانیت هست در این مکتب است، و دریافتند که اسلام حقیقی و مروج تعالیم پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در خاندان اوست و اهل بیت پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) به خلافت و زعامت مسلمین سزاوارترند. از آن پس، نهضت‌های مهم سیاسی شیعه به عنوان یک مکتب و تشکیلات انقلابی و ریشه دار در میان مسلمین مطرح شد.<ref>خربوطلی، تاریخ العراق، ص۱۲۳، به نقل از تاریخ سیاسی اسلام، ص۳۵۲.</ref>
پس از حادثه عاشورا دو گونه مخالفت و قیام بر ضدّ دستگاه یزید و آنگاه خلافت بنی‌امیّه، رخ داد. بخشی از آن، سازمان نیافته و به تعبیر دیگر، حرکت فردی و جسورانه بود. سنگینی آن حادثه، تاب سکوت را (با همه خطراتش) از برخی گرفت و آنها را به ابراز انزجار و اعلان نفرت از دژخیمان اموی واداشت که گاه به کشته شدن آنها می‌انجامید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۶۶۷.</ref>
 
انتشار اخبار کربلا تأثیر عجیبی در میان مسلمانان گذاشت، از یک سو، اوج مظلومیّت امام حسین علیه السلام و یارانش و نهایت قساوتی که در شهادت آنان و اسارت خاندان پاکش آشکار شده بود، سبب نفرت مسلمانان از دستگاه خلافت اموی شد. ص۶۶۶
 
پس از حادثه عاشورا دو گونه مخالفت و قیام بر ضدّ دستگاه یزید و آنگاه خلافت بنی‌امیّه، رخ داد. بخشی از آن، سازمان نیافته و به تعبیر دیگر، حرکت فردی و جسورانه بود. سنگینی آن حادثه، تاب سکوت را (با همه خطراتش) از برخی گرفت و آنها را به ابراز انزجار و اعلان نفرت از دژخیمان اموی واداشت که گاه به کشته شدن آنها می‌انجامید.
 
در اینجا به دو نمونه اشاره می‌کنیم:
 
۱- حمید بن مسلم (از وقایع‌نگاران و راویان حادثه کربلا) می‌گوید: زنی از قبیله بکر بن وائل همراه شوهرش در کربلا، در جمع لشکریان عمر بن سعد حضور داشت، هنگامی که مشاهده کرد لشکریان به سوی خیمه‌های ابی‌عبداللَّه علیه السلام حمله کردند و شروع به غارت نمودند، شمشیری را برداشت و به سوی آن خیمه‌ها روان شد و فریاد زد:
 
«یا آلَ بَکْرِ بْنِ وائِلٍ، أَتُسْلَبُ بَناتُ رَسُولِ اللَّهِ؟ لا حُکْمَ إِلَّا لِلَّهِ، یالَثاراتِ رَسُولِ اللَّهِ
 
؛ ای خاندان بکر بن وائل! آیا دختران رسول خدا غارت شوند (و شما آرام باشید؟!) حکم و فرمانی جز برای خدا نیست (از او باید اطاعت کرد، نه از بنی‌امیّه)؛ ای خونخواهانِ رسول خدا بپاخیزید». شوهرش آمد و او را گرفت و به جایگاهش بازگرداند.
 
عبداللَّه بن عفیف ازدی که از شیعیان امیرمؤمنان علیه السلام بود و یک چشم خود را در جنگل جمل و چشم دیگرش را در جنگ صفّین در رکاب علی علیه السلام از دست داده بود و پیوسته در مسجد کوفه به عبادت مشغول بود [۲] از جای برخاست و فریاد زد: ای پسر مرجانه! کذّاب پسر کذّاب تویی و پدرت، و آن کسی است که تو و پدرت را بر این جایگاه نصب کرد. ای دشمن خدا! فرزندان انبیا را به قتل می‌رسانی و اکنون بر منبر مؤمنان، این چنین جسورانه سخن می‌گویی؟!
 
ابن زیاد وقتی که او را شناخت دستور دستگیری او را صادر کرد و قبیله عبداللَّه بن عفیف و برخی دیگر از قبایل او را از مسجد خارج ساختند و به منزلش بردند.
 
کر ابن زیاد به منزلش حمله کرد و او را دستگیر و به نزد ابن زیاد آورد و آنجا نیز ابن عفیف با شجاعت در برابر ابن زیاد ایستادگی کرد و با کلماتی آتشین او را رسوا ساخت. سرانجام ابن زیاد که در برابر آن همه شجاعت و بی‌باکی درمانده و ناتوان شده بود، دستور داد سرش را از بدن جدا سازند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۶۶۷.</ref>ص۶۶۷


== توابین ==
== توابین ==
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش