کشتن مرد قبطی توسط حضرت موسی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:


اين قتل بمنظور نجات مؤمنى از شر ظالمى انجام شد و بخودى خود مقصود نبود. بديهى است كه چنين قتلى قبيح نيست. زيرا جنبه دفاعى دارد و فرقى نيست ميان اينكه قاتل از خود دفاع كند يا از ديگرى‏.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسير مجمع البيان، ترجمه حسین نوری همدانی و دیگران، تهران، فراهانی، بیتا، ج۱۸، ص۱۷۲.
اين قتل بمنظور نجات مؤمنى از شر ظالمى انجام شد و بخودى خود مقصود نبود. بديهى است كه چنين قتلى قبيح نيست. زيرا جنبه دفاعى دارد و فرقى نيست ميان اينكه قاتل از خود دفاع كند يا از ديگرى‏.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسير مجمع البيان، ترجمه حسین نوری همدانی و دیگران، تهران، فراهانی، بیتا، ج۱۸، ص۱۷۲.
</ref>
=== أَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ===
جمعى از مفسران معتقدند كه منظور از" ضال" در اينجا خطاى در موضوع است، يعنى من ضربه‏اى را كه به آن مرد قبطى زدم به قصد قتل نبود بلكه به عنوان حمايت از مظلوم بود، و نمى‏دانستم منجر به قتل او مى‏شود، بنا بر اين" ضال" در اينجا به معنى" غافل" و منظور غفلت از عاقبت كار است. بعضى ديگر گفته‏اند منظور اين است كه خطايى در قتل آن مرد ظالم رخ نداده چرا كه او مستحق بوده است، بلكه منظور اين است كه من نمى‏دانستم عاقبت اين كار چنين خواهد بود كه من نتوانم در مصر بمانم و مدتى از وطن آواره شوم و برنامه‏هايم به تاخير افتد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱، ج۱۵، ص۲۰۴.
</ref>
مراد موسى (ع) اين است كه اگر آن روز آن عمل را كردم، در حالى كردم كه به خاطر جهل گمراه بودم و مصلحت كار را نمى‏دانستم و نمى‏دانستم در اين عمل، حق چيست تا پيروى كنم. و خلاصه: حكم خدا را نمى‏دانستم، يك نفر از بنى اسرائيل مرا به يارى خود خواند و من او را يارى كردم و هرگز احتمال نمى‏دادم كه اين يارى او به كشته شدن مرد قبطى مى‏انجامد و عاقبت وخيمى به بار مى‏آورد و مرا ناگزير مى‏كند كه از مصر بيرون شده به مدين بگريزم و سالها از وطن دور شوم. از اينجا روشن مى‏شود اينكه بعضى‏ گفته‏اند: مراد از ضلالت، جهل است، البته جهل به اين معنا كه آدمى بدون پروا اقدام به عملى كند و درباره عواقب آن نينديشد<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، ۱۳۷۴، ج۱۵، ص۳۶۶.


</ref>
</ref>
۱۵٬۲۵۸

ویرایش