مسخره کردن منافقان توسط خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
جز ({{شاخه | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن |شاخه فرعی۱ = وحی |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }})
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = وحی
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
درآیهٔ ۱۴ و ۱۵ سورهٔ بقره، دربارهٔ مسخره کردن بندگان یا منافقان، سخن به میان آمده است که خداوند آن‌ها را مسخره می‌کند. سؤال این است که مراد از این مسخره کردن، چیست، و خداوند چگونه منافقان را مسخره می‌کند.
درآیهٔ ۱۴ و ۱۵ سورهٔ بقره، دربارهٔ مسخره کردن بندگان یا منافقان، سخن به میان آمده است که خداوند آن‌ها را مسخره می‌کند. سؤال این است که مراد از این مسخره کردن، چیست، و خداوند چگونه منافقان را مسخره می‌کند.
خط ۳۴: خط ۲۹:
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = وحی
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = -
  | شناسه = -

نسخهٔ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۴


سؤال

درآیهٔ ۱۴ و ۱۵ سورهٔ بقره، دربارهٔ مسخره کردن بندگان یا منافقان، سخن به میان آمده است که خداوند آن‌ها را مسخره می‌کند. سؤال این است که مراد از این مسخره کردن، چیست، و خداوند چگونه منافقان را مسخره می‌کند.


معنای لغوی استهزاء

استهزاء و سخریه عبارت از این است که گفتار یا کردار یا وصف یا خلقت کسی را به وجهی بیان کند که سبب خندهٔ دیگران شود. این امر گاهی با گفتار یا فعل صورت گیرد وگاهی به ایماء و اشاره یا کنایه، فرقی نمی‌کند و نیز فرقی نمی‌کند که انگیزهٔ انسان از این کار عداوت، تحقیر، تکبر باشد یا هدف انسان فقط و فقط مضحکه طرف و خندانیدن دیگران باشد. به هر حال بدون تردید، این عمل از گناهان کبیره است که در قرآن کریم[۱] و در روایات معصومین(ع) بر آن وعدهٔ عذاب داده شده و قرآن کریم از این عمل نهی نموده است و فرموده است: چه بسا کسانی که مورد تمسخر شما قرار می‌گیرند، بهتر از شما باشند.[۲]

مراد از استهزاء خداوند

در مواردی نظیر ﴿اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ «خداوند آنان را استهزا می‌کند؛ و آنها را در طغیانشان نگه می‌دارد، تا سرگردان شوند»[۳] و آیه ﴿الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقَاتِ وَالَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ ۙ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ «آنهایی که از مؤمنان اطاعت کار، در صدقاتشان عیبجویی می‌کنند، و کسانی را که (برای انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچیز) توانائی خود دسترسی ندارند، مسخره می‌نمایند، خدا آنها را مسخره می‌کند؛ (و کیفر استهزاکنندگان را به آنها می‌دهد) و برای آنها عذاب دردناکی است!»[۴] که در آن‌ها استهزاء و سخریه به خدا نسبت داده شده، معلوم می‌شود که استهزاء منافقان و مشرکان توسط خداوند نمی‌تواند به همان معنایی باشد که در مورد مخلوقات به کار می‌رود.

بنابراین، وقتی استهزاء در مورد خدا به کار می‌رود به این معنی نیست که خدا کارهایی همانند کارهای منافقان و کفار انجام می‌دهد، بلکه همان‌طور که مفسرین قرآن کریم نظیر علامه طباطبایی و دیگران گفته‌اند، استهزاء در مورد خداوند به معنای آن است که خدا استهزاء کنندگان را مجازات خواهد کرد. به بیان دیگر کلماتی از قبیل استهزاء در مورد خدا نسبت به بندگانش، وقتی به کار می‌رود، در حقیقت دلیل عذاب که همان استهزاء است، استعمال شده است و مسبب و جزای آن که کیفر و عذاب است، اراده می‌شود و این شکل از عبارت، شایع و متداول است.[۵]

از همین جهت، در قرآن کریم، وقتی استهزاء به خدا نسبت داده شده است، به دنبال آن از عذاب و کیفر او سخن به میان آمده است. مثلاً وقتی می‌فرماید: «خدا منافقین را به استهزاء می‌گیرد»، بلافاصله در توضیح و تبیین آن می‌فرماید: «آنان را در طغیان شان مهلت می‌دهد تا سرگردان شوند».[۶] یا وقتی می‌فرماید: وقتی «آنان یکدیگر را مسخره می‌کنند، خدا هم ایشان را مسخره می‌کند» بعد به عنوان توضیح می‌فرماید: و برای منافقان عذاب دردناکی است».[۷]

به عبارت دیگر، استهزاء خدا نسبت به کفار و منافقان، همان عذاب و اضلال کیفری خداوند است که نتیجه عمل خود آنان است. حال این جزا ممکن است در دنیا باشد نظیر آنچه در مورد استهزاء کنندگان قوم نوح(ع) صورت گرفت و ممکن است در آخرت انجام شود، چنان‌که در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است «روز قیامت برای استهزاء کنندگان دری از بهشت باز می‌شود و به آنان گفته می‌شود بیایید، آنان به سختی خود را به در می‌رسانند، در همان هنگام در بسته می‌شود. آنگاه دری دیگری باز و آنان فراخوانده می‌شوند و دوباره درب بهشت بر رویشان بسته می‌شود… .»[۸]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ ترجمه المیزان، ترجمه موسوی، جامعه مدرسین، ج۹، ص۴۴۸.

۲ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۵۶.

۳ـ گناهان کبیره، آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، کانون تربیت شیراز، ج۲، ص۳۱۰.

منابع

  1. توبه / ۷۹.
  2. حجرات / ۱۱.
  3. بقره/15
  4. توبه/17
  5. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، بی تا، ج۱۰، ص۳۳۸.
  6. بقره / ۱۴.
  7. توبه / ۷۹.
  8. مهدوی کنی، نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، دفتر نشر فرهنگ، چاپ هفتم، ۱۳۷۶ش، ص۲۹۳.