شغل انبیاء: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
به نظر مرحوم طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان، این است که انسان‌ها از کار یکدیگر بهره‌مند گردند و اگر انسان‌ها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به کار کردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر می‌شد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۱۷.</ref>
به نظر مرحوم طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان، این است که انسان‌ها از کار یکدیگر بهره‌مند گردند و اگر انسان‌ها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به کار کردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر می‌شد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۱۷.</ref>


== '''کار حضرت موسی برای شعیب پیامبر''' ==
== کار حضرت موسی برای شعیب پیامبر ==
{{قرآن||ترجمه=(شعیب) گفت: «من می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو (موسی) درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست من نمی‌خواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهی یافت.|سوره=قصص|آیه=۲۷}}
{{قرآن||ترجمه=(شعیب) گفت: «من می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو (موسی) درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست من نمی‌خواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهی یافت.|سوره=قصص|آیه=۲۷}}


براساس این آیه، میزان و مزد کار  در ابتدا توسط دو طرف مشخص می‌گردد و در این آیه  کار [[حضرت موسی]] به عنوان مهریه دخترِ [[شعیب]] قرار داده شده است.
براساس این آیه، میزان و مزد کار  در ابتدا توسط دو طرف مشخص می‌گردد و در این آیه  کار [[حضرت موسی]] به عنوان مهریه دخترِ [[شعیب]] قرار داده شده است.


== '''کار یوسف در خزانه داری مصر''' ==
== کار یوسف در خزانه داری مصر ==
{{قرآن|قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ|ترجمه=(یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!|سوره=یوسف|آیه=۵۵}}.
{{قرآن|قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ|ترجمه=(یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!|سوره=یوسف|آیه=۵۵}}.


این آیه نیز نشان می‌دهد که [[حضرت یوسف]] به خاطر احساس مسئولیت از خطر قحطی که جان مردم را تهدید می‌کرد این پیشنهاد را داد و یک کار و مسئولیت اقتصادی مهمی را بر عهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد.
این آیه نیز نشان می‌دهد که [[حضرت یوسف]] به خاطر احساس مسئولیت از خطر قحطی که جان مردم را تهدید می‌کرد این پیشنهاد را داد و یک کار و مسئولیت اقتصادی مهمی را بر عهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد.


== '''کارگری دو پیامبر برای دو یتیم''' ==
== کارگری دو پیامبر برای دو یتیم ==
{{قرآن||ترجمه=(موسی و خضر) باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریه‌ای رسیدند از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که می‌خواست فرو ریزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لا اقل) می‌خواستی در مقابل این کار مزدی بگیری»!|سوره=کهف[۱۸]|آیه=۷۷}}
{{قرآن||ترجمه=(موسی و خضر) باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریه‌ای رسیدند از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که می‌خواست فرو ریزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لا اقل) می‌خواستی در مقابل این کار مزدی بگیری»!|سوره=کهف[۱۸]|آیه=۷۷}}


== '''زره‌بافی حضرت داود(ع)''' ==
== زره‌بافی حضرت داود(ع) ==
{{قرآن|... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ|۱۰|ترجمه=و آهن را برای او نرم کردیم (و به او گفتیم:) زره‌های کامل و فراخ بساز، و حلقه‌ها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام می‌دهید بینا هستم!|سوره=سبأ|آیه=۱۰-۱۱|أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ|۱۱}}.
{{قرآن|... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ|۱۰|ترجمه=و آهن را برای او نرم کردیم (و به او گفتیم:) زره‌های کامل و فراخ بساز، و حلقه‌ها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام می‌دهید بینا هستم!|سوره=سبأ|آیه=۱۰-۱۱|أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ|۱۱}}.


خط ۳۴: خط ۳۴:
[[امام صادق(ع)]] فرمود: «خدا به داود وحی کرد، تو خوب بنده‌ای هستی مگر آنکه تو از بیت المال می‌خوری، پس داود چهل روز گریه کرد، پس خدا آهن را برای او چون موم نرم ساخت و هر روز یک زره می‌ساخت و به هزار درهم می‌فروخت… و از بیت‌المال بی‌نیاز گشت».<ref>طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، گروهی از مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش، ج۲۰، ص۲۲۵.</ref>
[[امام صادق(ع)]] فرمود: «خدا به داود وحی کرد، تو خوب بنده‌ای هستی مگر آنکه تو از بیت المال می‌خوری، پس داود چهل روز گریه کرد، پس خدا آهن را برای او چون موم نرم ساخت و هر روز یک زره می‌ساخت و به هزار درهم می‌فروخت… و از بیت‌المال بی‌نیاز گشت».<ref>طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، گروهی از مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش، ج۲۰، ص۲۲۵.</ref>


== '''همکاری با ذوالقرنین برای ساختن سد و نجات از دست یاجوج و ماجوج''' ==
== همکاری با ذوالقرنین برای ساختن سد و نجات از دست یاجوج و ماجوج ==
{{قرآن|قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً|ترجمه=(ذو القرنین) گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد می‌کنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمی قرار دهم!|سوره=کهف[۱۸]|آیه=۹۵}}
{{قرآن|قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً|ترجمه=(ذو القرنین) گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد می‌کنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمی قرار دهم!|سوره=کهف[۱۸]|آیه=۹۵}}



نسخهٔ ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۳

سؤال

آیا در قرآن کریم سفارش به کار و تلاش شده است؟

آیات متعدد قرآن، شغل و تلاش را با اهمیت دانسته و به آن تشویق کرده‌اند. خداوند در آیات گوناگون، به جستجو در زمین، بهره‌مندی از منافع آن، آباد کردن و برطرف ساختن نیازهای معیشتی، تأکید کرده است.

آیات بسیاری از عمل و ارزش عمل سخن گفته که در حقیقت، تلاش و سعی انسان برای تحقق امور، است. خداوند می‌فرماید: ﴿وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی؛ و اینکه برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست.(نجم:۳۹)؛ به این معنا که آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار است، سعی و تلاش انسان است که نوعی از مفهوم کار را با خود به همراه دارد.

آثار فردی و اجتماعی کار

قرآن برای کار، آثار فردی و اجتماعی مطرح کرده است. از این آیات به دست می‌آید که برخی استعدادها و قابلیت‌ها برای اینست که انسان‌ها در یک زندگی اجتماعی به کارهای همدیگر نیاز دارند و نمی‌توانند به تنهایی تمامی امور مورد نیاز خود را رفع و رجوع نمایند:

﴿أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ؛ آيا آنانند كه رحمت پروردگارت را تقسيم مى‏كنند؟ ما [وسايل‏] معاشِ آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرده‏ايم، و برخى از آنان را از [نظر] درجات، بالاتر از بعضى [ديگر] قرار داده‏ايم تا بعضى از آنها بعضى [ديگر] را در خدمت گيرند، و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مى‏اندوزند بهتر است.(زخرف:۳۲).

به نظر مرحوم طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان، این است که انسان‌ها از کار یکدیگر بهره‌مند گردند و اگر انسان‌ها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به کار کردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر می‌شد.[۱]

کار حضرت موسی برای شعیب پیامبر

﴿(شعیب) گفت: «من می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو (موسی) درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست من نمی‌خواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهی یافت.(قصص:۲۷)

براساس این آیه، میزان و مزد کار در ابتدا توسط دو طرف مشخص می‌گردد و در این آیه کار حضرت موسی به عنوان مهریه دخترِ شعیب قرار داده شده است.

کار یوسف در خزانه داری مصر

﴿قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ؛ (یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!(یوسف:۵۵).

این آیه نیز نشان می‌دهد که حضرت یوسف به خاطر احساس مسئولیت از خطر قحطی که جان مردم را تهدید می‌کرد این پیشنهاد را داد و یک کار و مسئولیت اقتصادی مهمی را بر عهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد.

کارگری دو پیامبر برای دو یتیم

﴿(موسی و خضر) باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریه‌ای رسیدند از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که می‌خواست فرو ریزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لا اقل) می‌خواستی در مقابل این کار مزدی بگیری»!(کهف[۱۸]:۷۷)

زره‌بافی حضرت داود(ع)

﴿... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ۝۱۰أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ۝۱۱؛ و آهن را برای او نرم کردیم (و به او گفتیم:) زره‌های کامل و فراخ بساز، و حلقه‌ها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام می‌دهید بینا هستم!(سبأ:۱۰-۱۱).

شیخ طبرسی در مجمع البیان می‌فرماید: خداوند آهن را برای داود نرم ساخت برای آنکه دوست داشت از زحمت و دست‌رنج خود بخورد و زندگی کند؛ پس برای او آهن را نرم کرد و صنعت زره‌سازی را به او آموخت. و از درآمد آن خودش و عیالش استفاده کرده و زیادی آن را صدقه می‌داد.

امام صادق(ع) فرمود: «خدا به داود وحی کرد، تو خوب بنده‌ای هستی مگر آنکه تو از بیت المال می‌خوری، پس داود چهل روز گریه کرد، پس خدا آهن را برای او چون موم نرم ساخت و هر روز یک زره می‌ساخت و به هزار درهم می‌فروخت… و از بیت‌المال بی‌نیاز گشت».[۲]

همکاری با ذوالقرنین برای ساختن سد و نجات از دست یاجوج و ماجوج

﴿قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً؛ (ذو القرنین) گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد می‌کنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمی قرار دهم!(کهف[۱۸]:۹۵)

مردم آن منطقه در ابتدا می‌خواستند که فقط پول و کمک مالی بدهند تا ذوالقرنین برای آنها سدی در برابر دشمنان بسازد ولی ذوالقرنین کار کردن و کمک جسمی را بهتر از کمک مالی عنوان کرد و از نیروی خود مردم برای ساخت سد استفاده نمود. او با تلاش و مدیریت صحیح برای مردم سد بسیار محکمی در برابر هجوم دشمنان ساخت.



مطالعه بیشتر

۱ـ توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، محمّد محمدی ری شهری، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲ش.

۲. فرهنگ کار در اسلام، علی محمد ولوی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۱ش.

منابع

  1. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۱۷.
  2. طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، گروهی از مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش، ج۲۰، ص۲۲۵.