حیات طیبه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
لطفاً در مورد «حیات طیبه» در آیات و روایات توضیح بدهید.
لطفاً در مورد «حیات طیبه» در آیات و روایات توضیح بدهید.
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}'''حیات طیبه''' به معنای زندگی پاکیزه است. قرآن کریم، حیات طیبه را نتیجه عمل صالح و ایمان می‌داند. مفسران حیات طیبه را به رزق، قناعت، عبادت، توفیق بر اطاعت خداوند، زندگی خوشی دنیا، بهشت و… تفسیر کرده‌اند. حیات طبیه به این معناست که انسان مؤمن و نیکوکار، وارد حیاتی می شود که مملو از پاکیزگی و آرامش است.و به نقل از علامه طباطبایی، جان و حیاتی دیگر به او بخشیده می‌شود.
{{پاسخ}}'''حیات طیبه''' به معنای زندگی پاکیزه است. قرآن کریم، حیات طیبه را نتیجه عمل صالح و ایمان می‌داند. مفسران حیات طیبه را به رزق، قناعت، عبادت، توفیق بر اطاعت خداوند، زندگی خوشی دنیا، بهشت و… تفسیر کرده‌اند. حیات طبیه به این معناست که انسان مؤمن و نیکوکار، وارد حیاتی می شود که مملو از پاکیزگی و آرامش است.و به نقل از علامه طباطبایی، جان و حیاتی دیگر به او بخشیده می‌شود. مقصود از حیات طیبه هم می‌تواند این دنیا باشد و هم آخرت.


== مفهوم حیات طیبه ==
== مفهوم حیات طیبه ==

نسخهٔ ‏۱۶ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۸

سؤال

لطفاً در مورد «حیات طیبه» در آیات و روایات توضیح بدهید.

حیات طیبه به معنای زندگی پاکیزه است. قرآن کریم، حیات طیبه را نتیجه عمل صالح و ایمان می‌داند. مفسران حیات طیبه را به رزق، قناعت، عبادت، توفیق بر اطاعت خداوند، زندگی خوشی دنیا، بهشت و… تفسیر کرده‌اند. حیات طبیه به این معناست که انسان مؤمن و نیکوکار، وارد حیاتی می شود که مملو از پاکیزگی و آرامش است.و به نقل از علامه طباطبایی، جان و حیاتی دیگر به او بخشیده می‌شود. مقصود از حیات طیبه هم می‌تواند این دنیا باشد و هم آخرت.

مفهوم حیات طیبه

مفسران در معنی حیات طیبه (زندگی پاکیزه) تفسیرهای متعددی آورده‌اند. از جمله: روزی حلال، قناعت و رضا دادن به نصیب، رزق روزانه، عبادت توأم با روزی حلال، توفیق بر اطاعت فرمان خدا. ولی مفهوم حیات طیبه آن چنان وسیع است که همه این موارد را شامل می‌شود.[۱]

علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان چنین گفته است: حیات، به معنای جان بخشیدن به چیزی و افاضه حیات به آن است. پس لفظ این جمله با صراحت دلالت دارد بر این که خدای تعالی مؤمنی را که عمل صالح انجام دهد به حیات جدیدی غیر آن حیاتی که به دیگران نیز داده، زنده می‌کند و مقصود این نیست که حیاتش را تغییر می‌دهد، مثلا حیات خبیث او را مبدل به حیات طیبی می‌کند که اصل حیات همان حیات عمومی باشد و صفتش را تغییر دهد، زیرا اگر مقصود این بود کافی بود که بفرماید: «ما حیات او را طیب می‌کنیم» ولی این‌طور نفرمود، بلکه فرمود: «ما او را به حیاتی طیب زنده می‌سازیم.»

این آیه با آیه ۱۲۲ سوره انعام تبیین می‌شود:[۲] ﴿آیا کسی که مرده [دل‏] بود و زنده‌اش گردانیدیم و برای او نوری پدیدآوردیم تا در پرتو آن، در میان مردم راه برود، چون کسی است که گویی گرفتار در تاریکی‌هاست و از آن بیرون آمدنی نیست؟ این گونه برای کافران آنچه انجام می‌دادند زینت داده شده است‏.

آیت‌الله مکارم شیرازی درباره حیات طیبه می‌گوید: «نتیجه این عمل صالح مولود ایمان در این جهان، حیات طیبه است یعنی تحقق جامعه‌ای قرین با آرامش، امنیت، رفاه، صلح، محبت، دوستی، تعاون و مفاهیم سازنده انسانی خواهد بود، و از نابسامانی‌ها و درد و رنج‌هایی که بر اثر استکبار و ظلم و طغیان و هوا پرستی و انحصارطلبی به وجود می‌آید و آسمان زندگی را تیره و تار می‌سازد در امان است.»

حیات طیبه، نتیجه ایمان و عمل صالح

در قرآن کریم «حیات طیبه» تنها در یک سوره آمده است. آنجا که می‌فرماید: ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَیٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛ هر کس عمل صالح انجام دهد، در حالی که مؤمن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه می‌بخشیم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد.(نحل:۹۷)

مطالعه بیشتر

۱. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، انتشارات دفتر انتشارات اسلامی، جلد ۱۲، ذیل آیه مورد بحث.

۲. استاد مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ناشر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۶ ش، جلد ۱۱، ص۳۹۵.

۳. آیه الله هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ناشر، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۸ ش، جلد ۹، ص۵۲۵.

۴. سید علی اکبر قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ناشر. انتشارات بنیاد بعثت تهران، ۱۳۷۰ ش، جلد ۵، ص۴۹۶.

منابع

  1. تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۳۹۴.
  2. طباطبایی، سید محمد حسینی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، جلد۱۲، ص۴۹۱.