انفاق در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}}انفاق در قرآن را توضیح دهید{{پایان سوال}} | {{سوال}}انفاق در قرآن را توضیح دهید{{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
انفاق از مهمترین و محوریترین مولفههای دینداری است که در قرآن بارها بدان تأکید و سفارش شده است و برای آن ثواب و اجر بزرگی معین گردیده است. فقرا و محرومان و یتیمان و در راهماندگان و بینوایان و.. افرادی هستند که مستحق گرفتن انفاق هستند. انفاق از ویژگی | انفاق از مهمترین و محوریترین مولفههای دینداری است که در قرآن بارها بدان تأکید و سفارش شده است و برای آن ثواب و اجر بزرگی معین گردیده است. فقرا و محرومان و یتیمان و در راهماندگان و بینوایان و.. افرادی هستند که مستحق گرفتن انفاق هستند. انفاق از ویژگی انسانهایی است که خدا به آنها وعده بهشت را میدهد. انفاق کنندگان در قرآن همان مومنین و متقین و نیکوکاران هستند. انفاق در کنار اوصافی همچون ایمان به غیب، صبر، نیکی، برپاداشتن نماز و ... آمده است که از خصوصیات اصلی یک مسلمان محسوب میشود. | ||
== معنای انفاق == | == معنای انفاق == | ||
خط ۱۱: | خط ۱۰: | ||
== امر به انفاق در قرآن == | == امر به انفاق در قرآن == | ||
در قرآن كريم، صدها آيه درباره كمك به محرومان، در قالب | در قرآن كريم، صدها آيه درباره كمك به محرومان، در قالب [[زكات]]، [[خمس]]، [[صدقه]]، انفاق، قرض الحسنه، اطعام، ايثار و ... مطرح شده است. هم چنين براى نوع و مقدار انفاق، شرايط انفاق كننده و انفاق شونده دستوراتى دارد.<ref>تفسير نور، ج۹، ص۴۶۱</ref> | ||
خداوند بارها در قرآن امر به انفاق کرده است: {{قرآن|وَأَنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ|ترجمه=و در راه خدا انفاق کنید، و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید، و نیکی کنید که خدا نیکوکاران را دوست میدارد.|سوره=بقره|آیه=۱۹۵}} | خداوند بارها در قرآن امر به انفاق کرده است: {{قرآن|وَأَنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ|ترجمه=و در راه خدا انفاق کنید، و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید، و نیکی کنید که خدا نیکوکاران را دوست میدارد.|سوره=بقره|آیه=۱۹۵}} | ||
در جایی دیگر با لحنی عتابآلود میفرماید در حالی همه چیز به خداوند تعلق دارد چرا در راه خدا انفاق نمیکنید: {{قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلِلَّـهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ|ترجمه=و شما را چه شده كه در راه خدا انفاق نمىكنيد و [حال آنكه] ميراث آسمانها و زمين به خدا تعلق دارد؟|سوره=حدید|آیه=۱۰}} | در جایی دیگر با لحنی عتابآلود میفرماید در حالی همه چیز به خداوند تعلق دارد چرا در راه خدا انفاق نمیکنید: {{قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلِلَّـهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ|ترجمه=و شما را چه شده كه در راه خدا انفاق نمىكنيد و [حال آنكه] ميراث آسمانها و زمين به خدا تعلق دارد؟|سوره=حدید|آیه=۱۰}} | ||
انفاق یکی از مهمترین مفاهیم اخلاقی است که قرآن در آیات زیادی به آن تأکید داشته است. این امر هم برای جامعه بسیار ضروری است که میتواند رنج و سختی فقر را از بین ببرد و هم امتحانی برای یک انسان مومن است که آیا میتواند در راه خدا از اموال و ثروت خود بگذرد یا نه. از این رو، انفاق دو وجه و کارکرد عبادی و اجتماعی دارد که هم یک انسان را از لحاظ معنوی به رتبههای رفیعی میرساند و هم سبب بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه میشود. | |||
مفهوم دینی انفاق که در قرآن بدان تصریح شده است این است که تمام رزق و مخلوقات این دنیا از آنِ خداست از این جهت کسی مالک واقعی نیست و صاحب همه اینها خداوند است. قرآن بارها اشاره کرده است از آنچه که ما به شما روزی دادهایم انفاق کنید. که نشان میدهد آنچه که تصور میشود خود انسان بدست آورده است، چیزی نیست جز اراده پروردگار که تعیین گردیده است که این مقدار به این بنده برسد. و انفاق یعنی اعطای روزی که خداوند به بندهای داده است به کسی دیگر از جهت وظیفه و تکلیف انسانی و دینی. | |||
== فضیلت و اهمیت انفاق == | == فضیلت و اهمیت انفاق == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۸: | ||
== مستحق انفاق == | == مستحق انفاق == | ||
{{قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۖ فَرِيضَةً مِّنَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ|ترجمه=صدقات، تنها به تهيدستان و بينوايان و متصديّان [گردآورى و پخش] آن، و كسانى كه دلشان به دست آورده مىشود، و در [راه آزادى] بردگان، و وامداران، و در راه خدا، و به در راه مانده، اختصاص دارد. [اين] به عنوان فريضه از جانب خداست، و خدا داناى حكيم است.|سوره=توبه|آیه=۶۰}} | {{قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۖ فَرِيضَةً مِّنَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ|ترجمه=صدقات، تنها به تهيدستان و بينوايان و متصديّان [گردآورى و پخش] آن، و كسانى كه دلشان به دست آورده مىشود، و در [راه آزادى] بردگان، و وامداران، و در راه خدا، و به در راه مانده، اختصاص دارد. [اين] به عنوان فريضه از جانب خداست، و خدا داناى حكيم است.|سوره=توبه|آیه=۶۰}} | ||
طبق گفته قرآن همه نیازمندان، فقرا، در راه ماندگان، یتیمان، محرومان و... مستحق گرفتن انفاق هستند. | |||
«قرآن پارهاى از انفاقات از قبيل زكات، خمس، كفارات مالى و اقسام فديه را واجب نموده و پارهاى از صدقات و امورى از قبيل وقف سكنى دادن مادامالعمر كسى، وصيتها، بخششها و غير آن را مستحبّ نموده است»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۸۷</ref> | «قرآن پارهاى از انفاقات از قبيل زكات، خمس، كفارات مالى و اقسام فديه را واجب نموده و پارهاى از صدقات و امورى از قبيل وقف سكنى دادن مادامالعمر كسى، وصيتها، بخششها و غير آن را مستحبّ نموده است»<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۸۷</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۵۱: | ||
== اوصاف انفاقکنندگان == | == اوصاف انفاقکنندگان == | ||
انفاقکنندگان در قرآن همان متقین و نیکوکاران و مومنین و مفلحون و فائزون و محسنین و فروتنان هستند. در قرآن آمده است همانان که به غیب ایمان دارند و نماز را | انفاقکنندگان در قرآن همان متقین و نیکوکاران و مومنین و مفلحون و فائزون و محسنین و فروتنان هستند. در قرآن آمده است همانان که به غیب ایمان دارند و نماز را برپامیدارند کسانی هستند که انفاق میکنند:{{قرآن|هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ|ترجمه=مایه هدایت تقواپیشگان است: آنان که به غیب ایمان میآورند، و نماز را بر پا میدارند و از آنچه به ایشان روزی دادهایم انفاق میکنند|سوره=بقره|آیه=۲و ۳}} | ||
در جایی دیگر هم با برشمردن اقسام نیکی، یکی از نیکیها را انفاق میداند و اینان را همان صادقین و متقین میداند.<ref>آیه ۱۷۷ سوره بقره</ref> در آیه ۱۶ سوره تغابن آنان مفلحون (رستگاران) نام میبرد. و به کسانی که با مال و جانشان جهاد | در جایی دیگر هم با برشمردن اقسام نیکی، یکی از نیکیها را انفاق میداند و اینان را همان صادقین و متقین میداند.<ref>آیه ۱۷۷ سوره بقره</ref> در آیه ۱۶ [[سوره تغابن]] آنان مفلحون (رستگاران) نام میبرد. و به کسانی که با مال و جانشان جهاد میکنند را فائزون مینامد.<ref>آیه ۲۰ سوره توبه</ref> در [[سوره آلعمران]] آمده که در فراخی و تنگی و هر شرایطی انفاق میکنند و و خداوند اینها را دوست دارد.<ref>آیه ۱۳۴ سوره آل عمران</ref> | ||
یکی از اوصاف پرهیزکاران این است که برای اموال خود حقی معین برای فقرا و محرومان قرار دادهاند.<ref>آیه ۱۹ سوره ذاریات</ref>و در اوصاف فروتنان میگوید صبور هستند و برپادارنده نماز هستند و از آنچه به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند.<ref>آیه ۳۴ و ۳۵ سوره حج</ref> | یکی از اوصاف پرهیزکاران این است که برای اموال خود حقی معین برای فقرا و محرومان قرار دادهاند.<ref>آیه ۱۹ سوره ذاریات</ref>و در اوصاف فروتنان میگوید صبور هستند و برپادارنده نماز هستند و از آنچه به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند.<ref>آیه ۳۴ و ۳۵ سوره حج</ref> |
نسخهٔ ۱۹ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۰
انفاق از مهمترین و محوریترین مولفههای دینداری است که در قرآن بارها بدان تأکید و سفارش شده است و برای آن ثواب و اجر بزرگی معین گردیده است. فقرا و محرومان و یتیمان و در راهماندگان و بینوایان و.. افرادی هستند که مستحق گرفتن انفاق هستند. انفاق از ویژگی انسانهایی است که خدا به آنها وعده بهشت را میدهد. انفاق کنندگان در قرآن همان مومنین و متقین و نیکوکاران هستند. انفاق در کنار اوصافی همچون ایمان به غیب، صبر، نیکی، برپاداشتن نماز و ... آمده است که از خصوصیات اصلی یک مسلمان محسوب میشود.
معنای انفاق
انفاق مصدر باب افعال از ریشه نفقه است به معنی پرداختن بخشی از آنچه خدا روزی کرده است در راه خدا.[۱]
جدای از واژه نفق و مشتقات آن، کلمات دیگری در قرآن آمده است که دلالت بر انفاق میکند. انفاق به عنوان زکات واجب است و به عنوان صدقه مستحب.
امر به انفاق در قرآن
در قرآن كريم، صدها آيه درباره كمك به محرومان، در قالب زكات، خمس، صدقه، انفاق، قرض الحسنه، اطعام، ايثار و ... مطرح شده است. هم چنين براى نوع و مقدار انفاق، شرايط انفاق كننده و انفاق شونده دستوراتى دارد.[۲]
خداوند بارها در قرآن امر به انفاق کرده است: ﴿وَأَنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛ و در راه خدا انفاق کنید، و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید، و نیکی کنید که خدا نیکوکاران را دوست میدارد.﴾(بقره:۱۹۵)
در جایی دیگر با لحنی عتابآلود میفرماید در حالی همه چیز به خداوند تعلق دارد چرا در راه خدا انفاق نمیکنید: ﴿وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَلِلَّـهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ و شما را چه شده كه در راه خدا انفاق نمىكنيد و [حال آنكه] ميراث آسمانها و زمين به خدا تعلق دارد؟﴾(حدید:۱۰)
انفاق یکی از مهمترین مفاهیم اخلاقی است که قرآن در آیات زیادی به آن تأکید داشته است. این امر هم برای جامعه بسیار ضروری است که میتواند رنج و سختی فقر را از بین ببرد و هم امتحانی برای یک انسان مومن است که آیا میتواند در راه خدا از اموال و ثروت خود بگذرد یا نه. از این رو، انفاق دو وجه و کارکرد عبادی و اجتماعی دارد که هم یک انسان را از لحاظ معنوی به رتبههای رفیعی میرساند و هم سبب بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه میشود.
مفهوم دینی انفاق که در قرآن بدان تصریح شده است این است که تمام رزق و مخلوقات این دنیا از آنِ خداست از این جهت کسی مالک واقعی نیست و صاحب همه اینها خداوند است. قرآن بارها اشاره کرده است از آنچه که ما به شما روزی دادهایم انفاق کنید. که نشان میدهد آنچه که تصور میشود خود انسان بدست آورده است، چیزی نیست جز اراده پروردگار که تعیین گردیده است که این مقدار به این بنده برسد. و انفاق یعنی اعطای روزی که خداوند به بندهای داده است به کسی دیگر از جهت وظیفه و تکلیف انسانی و دینی.
فضیلت و اهمیت انفاق
از ویژگیهای دینداری و مسلمان بودن انفاق کردن است. در بسیاری از جاهای قرآن که اوصاف نیکوکاران و متقین را میشمرد به انفاق کردن سفارش و تأکید میکند. «يكى از بزرگترين امورى كه اسلام در يكى از دو ركن" حقوق الناس" و" حقوق اللَّه" مورد اهتمام قرار داده و به طرق و انحاى گوناگون، مردم را بدان وادار میسازد انفاق است.»[۳]
در قرآن انفاق کردن وسیلهای برای پاک شدن است: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ ۖ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ از اموال آنان صدقهاى بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزهشان سازى، و برايشان دعا كن، زيرا دعاى تو براى آنان آرامشى است، و خدا شنواى داناست.﴾(توبه:۱۰۳) در این آیه صدقه دادن که مصداقی از انفاق است سبب تطهیر و تزکیه می شود. علامه طباطبایی میگوید: «كلمه" تطهير" به معناى برطرف كردن چرك و كثافت از چيزى است كه بخواهند پاك و صاف شود و آماده نشو و نماء گردد و آثار و بركاتش ظاهر شود، و كلمه" تزكيه" به معناى رشد دادن همان چيز است، بلكه آن را ترقى داده خيرات و بركات را از آن بروز دهد، مانند درخت كه با هرس كردن شاخههاى زائدش، نموش بهتر و ميوهاش درشتتر میشود، پس اينكه هم تطهير را آورد و هم تزكيه را، خيال نشود كه تكرار كرده، بلكه نكته لطيفى در آن رعايت شده است.»[۴]
خداوند در قرآن فرموده است هرچه که انفاق کنید خدا عوضش را می دهد.﴿قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ؛ بگو: «در حقيقت، پروردگار من است كه روزى را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد گشاده يا براى او تنگ مىگرداند. و هر چه را انفاق كرديد عوضش را او مىدهد. و او بهترين روزى دهندگان است.»﴾(سبأ:۳۹) «این آیه نشان میدهد آنچه در راه خدا انفاق گردد در حقيقت يك تجارت پر سود است، چرا كه خداوند عوض آن را بر عهده گرفته، و میدانيم هنگامى كه شخص كريمى عوض چيزى را بر عهده میگيرد رعايت برابرى و مساوات نمیكند بلكه چند برابر و گاه صد چندان میكند. البته اين وعده الهى منحصر به آخرت و سراى ديگر نيست، آن كه در جاى خود مسلم است، در دنيا نيز با انواع بركات جاى انفاقها را به نحو احسن پر میكند.»[۵]
آثار انفاق
خداوند در قرآن فرموده است برای انفاقکننده پاداش بزرگ و بهشت است.[۶] و مالی که انفاق میشود را چندبرابر می کند[۷]:﴿مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّـهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ کیست آن کس که به [بندگانِ] خدا وام نیکویی دهد تا [خدا] آن را برای او چند برابر بیفزاید؟ و خداست که [در معیشت بندگان] تنگی و گشایش پدید میآورد و به سوی او بازگردانده میشوید.﴾(بقره:۲۴۵) برای انفاق کنندگان بیم و اندوهی وجود ندارد:﴿الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود و نه بیمی بر آنان است و نهاندوهگین میشوند.﴾(بقره:۲۷۴)
تزکیه و پاک شدن از آثار انفاق است: ﴿الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّىٰ؛ همان كه مال خود را مىدهد [براى آنكه] پاك شود.﴾(لیل:۱۸) مفسران در معنای تزکیه گفته اند: «تعبير به" يتزكى" در حقيقت اشاره به قصد قربت و نيت خالص است خواه اين جمله به معنى كسب نمو معنوى و روحانى باشد، يا به دست آوردن پاكى اموال، چون" تزكية" هم به معنى" نمو دادن" آمده و هم" پاك كردن"»[۸]
صاحب مجمع البیان میفرماید: «میكوشد كه در نزد خدا پاك باشد و به اين انفاقش رياء و خود نمايى و شهرت را نميخواهد.»[۹]
یکی از اهداف انفاق در اسلام، از بین بردن فقر در جامعه است. فرهنگ انفاق نشان میدهد هر فردی در جامعه به فکر دیگر انسانها است و نگرانی معیشت و زندگی آنها را دارد. اگر فرهنگ انفاق آنطور که مورد تأکید قرآن است، در جامعه محقق شود مسئله بغرنج فقر که یکی از اساسیترین موضوعات لاینحل جوامع بشری است، تا حدود زیادی بهبود پیدا میکند و شاید به طور کامل رفع شود. آیت الله مکارم شیرازی میگوید: «با دقت در آيات قرآن مجيد آشكار میشود كه يكى از اهداف اسلام اين است كه اختلافات غير عادلانهاى كه در اثر بیعدالتيهاى اجتماعى در ميان طبقه غنى و ضعيف پيدا میشود از بين برود و سطح زندگى كسانى كه نمیتوانند نيازمندیهاى زندگيشان را بدون كمك ديگران رفع كنند بالا بيايد و حداقل لوازم زندگى را داشته باشند، اسلام براى رسيدن به اين هدف برنامه وسيعى در نظر گرفته است- تحريم رباخوارى بطور مطلق، و وجوب پرداخت مالياتهاى اسلامى از قبيل زكات و خمس و صدقات و مانند آنها و تشويق به انفاق- وقف و قرض الحسنه و كمكهاى مختلف مالى قسمتى از اين برنامه را تشكيل میدهد، و از همه مهمتر زنده كردن روح ايمان و برادرى انسانى در ميان مسلمانان است.»[۱۰]
مستحق انفاق
﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۖ فَرِيضَةً مِّنَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ صدقات، تنها به تهيدستان و بينوايان و متصديّان [گردآورى و پخش] آن، و كسانى كه دلشان به دست آورده مىشود، و در [راه آزادى] بردگان، و وامداران، و در راه خدا، و به در راه مانده، اختصاص دارد. [اين] به عنوان فريضه از جانب خداست، و خدا داناى حكيم است.﴾(توبه:۶۰)
طبق گفته قرآن همه نیازمندان، فقرا، در راه ماندگان، یتیمان، محرومان و... مستحق گرفتن انفاق هستند.
«قرآن پارهاى از انفاقات از قبيل زكات، خمس، كفارات مالى و اقسام فديه را واجب نموده و پارهاى از صدقات و امورى از قبيل وقف سكنى دادن مادامالعمر كسى، وصيتها، بخششها و غير آن را مستحبّ نموده است»[۱۱]
چگونگی انفاق کردن
خداوند هر نوع انفاق آشکار و پنهان را نیک میداند و برای آن پاداش میدهد[۱۲]، اما در یک آیه می فرماید انفاق پنهان برای شما بهتر است: ﴿إِن تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ ۖ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۚ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئَاتِكُمْ ۗ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ؛ اگر صدقهها را آشکار کنید، این، کارِ خوبی است، و اگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید، این برای شما بهتر است و بخشی از گناهانتان را میزداید، و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.﴾(بقره:۲۷۱)
علامه طباطبایی درباره این آیه میفرماید: «خداى سبحان در اين آيه، صدقه آشكار و ديگرى پنهان، هر دو را ستوده است، براى اينكه هر كدام از آن دو آثارى صالح دارند، اما صدقه آشكارا كه خود تشويق و دعوت عملى مردم است به كار نيك، و نيز مايه دلگرمى فقرا و مساكين است، كه میبينند در جامعه مردمى دلرحم هستند كه به حال آنان ترحم میكنند، و در جامعه اموالى براى آنان و رفع حوائجشان قرار میدهند تا براى روز قيامتشان كه روز گرفتارى است ذخيرهاى باشد، و اين باعث میشود كه روحيه ياس و نوميدى از صفحه دلهاشان زدوده شود، و در كار خود داراى نشاط گردند، و احساس كنند كه وحدت عمل و كسب بين آنان و اغنيا وجود دارد، اگر سرمايهدار كاسبى میكند تنها براى خودش نيست، و اين خود آثار نيك بسيارى دارد. و اما حسن صدقه پنهانى اين است كه در خفا آدمى از ريا و منت و اذيت دورتر است، چون فقير را نمیشناسد، تا به او منت گذارد، و يا اذيت كند، فائده ديگرش اينست كه در صدقه پنهانى آبروى فقير محفوظ میماند، و احساس ذلت و خفت نمیكند، و حيثيتش در جامعه محفوظ میماند، پس میتوان گفت كه: صدقه علنى نتيجههاى بيشترى دارد، و صدقه پنهانى خالصتر و پاكتر انجام میشود.و چون بناى دين بر اخلاص است، بنا بر اين عمل هر قدر به اخلاص نزديكتر باشد به فضيلت نيز نزديكتر است.»[۱۳]
انفاق اگر همراه با منت باشد تمام اجر آن از بین میبرد. «كسانى كه در راه خداوند بذل مال میكنند ولى به دنبال آن منت میگذارند يا كارى كه موجب آزار و رنجش است میكنند در حقيقت با اين عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بين میبرند.»[۱۴] در قرآن آمده است:﴿الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى ۙ لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ کسانی که اموالِ خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس در پی آنچه انفاق کردهاند، منّت و آزاری روا نمیدارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمیشوند.﴾(بقره:۲۶۲)
اوصاف انفاقکنندگان
انفاقکنندگان در قرآن همان متقین و نیکوکاران و مومنین و مفلحون و فائزون و محسنین و فروتنان هستند. در قرآن آمده است همانان که به غیب ایمان دارند و نماز را برپامیدارند کسانی هستند که انفاق میکنند:﴿هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ؛ مایه هدایت تقواپیشگان است: آنان که به غیب ایمان میآورند، و نماز را بر پا میدارند و از آنچه به ایشان روزی دادهایم انفاق میکنند﴾(بقره:۲و ۳)
در جایی دیگر هم با برشمردن اقسام نیکی، یکی از نیکیها را انفاق میداند و اینان را همان صادقین و متقین میداند.[۱۵] در آیه ۱۶ سوره تغابن آنان مفلحون (رستگاران) نام میبرد. و به کسانی که با مال و جانشان جهاد میکنند را فائزون مینامد.[۱۶] در سوره آلعمران آمده که در فراخی و تنگی و هر شرایطی انفاق میکنند و و خداوند اینها را دوست دارد.[۱۷]
یکی از اوصاف پرهیزکاران این است که برای اموال خود حقی معین برای فقرا و محرومان قرار دادهاند.[۱۸]و در اوصاف فروتنان میگوید صبور هستند و برپادارنده نماز هستند و از آنچه به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند.[۱۹]
در بیان ویژگیهای مومنان میفرماید همانان هستند که به خدا و پیامبرش ایمان دارند و با مال و جانشان در راه خدا جهاد میکنند. اینان همان صادقون هستند.[۲۰]
منابع
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاالدین خرمشاهی
- ↑ تفسير نور، ج۹، ص۴۶۱
- ↑ تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۸۷
- ↑ تفسیر المیزان،ج۹، ص۵۱۲
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۱۱۷
- ↑ آیه ۱۱ سوره حدید. و آیه ۶۰ سوره انفال. و آیه ۲۱ سوره توبه
- ↑ آیه ۲۶۱ سوره بقره، آیه ۵۴ سوره قصص
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۱۸۲
- ↑ ترجمه مجمع البیان، ج۲۷، ص۱۳۱
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۱۶
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۸۷
- ↑ آیه ۲۸۴ سوره بقره
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۶۱۰
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۱۸
- ↑ آیه ۱۷۷ سوره بقره
- ↑ آیه ۲۰ سوره توبه
- ↑ آیه ۱۳۴ سوره آل عمران
- ↑ آیه ۱۹ سوره ذاریات
- ↑ آیه ۳۴ و ۳۵ سوره حج
- ↑ آیه ۱۵ سوره حجرات