موعودگرایی: تفاوت میان نسخهها
(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی =کلام | | شاخه اصلی =کلام | ||
|شاخه فرعی۱ =مهدویت | | شاخه فرعی۱ =مهدویت | ||
|شاخه فرعی۲ =منجیگرایی | | شاخه فرعی۲ =منجیگرایی | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله |
نسخهٔ ۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۸
مفهوم موعودگرایی و مبانی آن چیست؟
موعودگرایی، موعودباوری و منجیگرایی اعتقاد به ظهور منجی در پایان تاریخ است. در ادیان، موعودگرایی به معنای اعتقاد به ظهور منجی است و در اسلام مراد از منجی اعتقاد به ظهور امام زمان(ع) پس از یک دوره غیبت طولانی دانسته می شود. موعودگرایی بر پایه دو مبنای عقلی و نقلی استوار است.
مفهوم شناسی
واژه «موعود» به معنای وعده داده شده است،[۱] به روز قیامت از آن رو که وعده بازگشت برای پاداش و کیفر است «یوم الموعود» گفته میشود.[۲] به حضرت مهدی(ع) نیز امام موعود گفته میشود؛ زیرا ظهورش توسط انبیای الاهی و کتب آسمانی[۳] به ویژه قرآن وعده داده شده است.[۴] مراد از «موعودگرایی»، «موعودباوری»، «منجیگرایی» و مانند آن، اعتقاد به ظهور منجی در پایان تاریخ است. اصل عقیده به ظهور منجی و موعود الاهی در آخرالزمان، یک اعتقاد همگانی است. هم در کتب مقدس ادیان پیشین آمدنش را نوید داده است[۵] و هم قرآن وعده قطعی ظهورش را بشارت داده است[۶] و هم در احادیث از حتمی بودن ظهورش خبر داده است[۷]
مبانی موعودگرایی
مبانی معرفتی اعتقاد به منجی موعود و ضرورت ظهور وی در آخرالزمان، بهطور کلی بر دو پایه عقلی و نقلی استوار است:
نیاز به رهبری الهی
مبنای عقلانی اعتقاد به منجی موعود، مبتنی بر نیاز فطری انسان به راهبر الهی است؛ زیرا فطرت کمال طلب و ترقی خواه انسان ضرورت وجود منجی الهی و ظهور او را ایجاب میکند. چرا که جوامع بشری تنها در پرتو هدایت و مدیریت رهبر معصوم و الهی، میتواند به همه خواستهها و تمنیّات متعالی که خداوند در وجود انسان به ودیعت گذاشته است نائل شوند، در غیر این صورت استعدادهای نهفته در وجود انسان هرگز شکوفا نخواهد شد و انتظارات فطری او به ثمر نخواهد نشست و در نتیجه، سلسله متکامل تاریخ بشر، ابتَر و بی پاسخ خواهد ماند.
موعودگرایی در ادیان
دومین مبنای اساسی موعود گرایی، تأکید آموزههای دینی و تعلیمات ادیان الهی بر اندیشه نیک فرجامی و انتظار آمدن منجی موعود الهی در پایان تاریخ است. این اعتقاد، از آموزههای مشترک همه پیروان ادیان الهی شمرده میشود؛ زیرا همگان منتظر آمدن موعود نجات بخشی هستند که تمامی آرمانهای تاریخی و دیرپای بشریت را برای زندگی در یک مدینه فاضله و سرشار از معنویت و اخلاق، تحقق خواهد بخشید. از این رو، اندیشه موعود باوری در حقیقت رهآورد گفتمان دینی و کتب آسمانی بوده و منادیان اصلی آن پیامبران الهی(ع) میباشند که از گذشتهٔ دور، نگاه بشریت را به سوی آینده روشن و بهجتآوری، معطوف نموده و فرا رسیدن چنین دوران ایدهآلی را برای فردای تاریخ، بشارت دادهاند.[۸] تأکید بر عنصر اخلاق و حاکمیت فضائل انسانی و بسط عدالت همگانی و مساوات، از مهمترین ویژگیهای جامعه آرمانی مورد نظر ادیان الهی به شمار میرود. به همین جهت، پیروان ادیان الهی با الهام از تعالیم پیامبران خویش، همواره چشم به راه آن روز بودهاند، اگرچه این انتظار به طول انجامیده و چنین آرمانی تاکنون محقق نشده است، اما این ایده جزء آرمانهای تغییر نیافته و پایدار جوامع انسانی در طول قرنها بوده و از مسلمات اعتقادی پیروان ادیان آسمانی به ویژه ادیان سهگانه ابراهیمی شمرده میشود. از این رو، اگرچه پیروان هر مکتب و آئینی، براساس تعالیم دینی خویش، هرکدام در این زمینه، تفسیر خاص خود را دارند، اما فراگیر بودن اصل این اعتقاد، بیانگر اصالت اندیشه موعود گرایی و جهانی بودن آن است و در کتب مقدس یهودیان، مسیحیت و اسلام بدان بشارت داده شده است.
- موعودگرایی یهودیت: در متون دینی یهود مانند عهد عتیق و سِفرهای تورات و دیگر کتابهای انبیای آنان مانند کتاب دانیال نبی(ع)،[۹] کتاب اِشعیای نبی(ع)،[۱۰] کتاب زبور داود(ع)[۱۱] و دیگر متون مقدس آنان، از ظهور منجی موعود و غلبه صالحان بر شریران در پایان تاریخ، خبر داده است.
- موعود گرایی مسیحیت: در آموزههای دینی مسیحیت که از لحاظ معرفتی ادامه دین یهود است و کتاب مقدس یهودیان، منبع دینی و فرهنگی آنان نیز محسوب میشود، علاوه بر بشارتهای کتاب مقدس عهد عتیق، در هرکدام از اناجیل چهارگانه آنان مانند انجیل متی،[۱۲] انجیل لوقا،[۱۳] انجیل مَرقس[۱۴] و مکاشفات یوحنّا،[۱۵] بشارتهایی درباره ظهور پسر انسان و موعود آخرالزمان، نقل شده است.[۱۶] همچنین در کتابهای مقدس سایر آیینها، نظیر زردشتیان، هندوها، بودائیان و … که رهبران آنها خود را پیامبر آسمانی معرفی میکردهاند نیز مباحث زیادی در زمینه منجی موعود جهانی بیان شده است. مجموعه این گونه مطالب به وضوح، اصیل و جهانی بودن اعتقاد به ظهور یک موعود بزرگ را به اثبات میرساند.[۱۷]
- موعود گرایی اسلامی: در متون دینی اسلام، مسئله موعود و منجی آخرالزمان، بیش از دیگر ادیان مورد توجه قرار گرفته و اعتقاد به ظهور منجی موعود و پایان خوش تاریخ، در آیات و روایات تبیین شده است.
قرآن کریم از وعده تخلف ناپذیر الهی درباره حاکمیت صالحان بر زمین و غلبه دین اسلام بر همه ادیان باطل سخن گفته و تحقق حکومت عدل جهانی اسلام در پایان تاریخ را بشارت داده است.[۱۸]
در منابع روایی نیز احادیث فراوانی، بر لزوم وابستگی نظام هستی به وجود امام «ع» و ضرورت وجود همیشگی حجّت الهی و واسطه فیض در میان مخلوقات[۱۹] و خالی نبودن زمین از امام تا زمان برپایی قیامت[۲۰] تأکید گردیده و از حتمی بودن ظهور حضرت مهدی(عج) به عنوان آخرین منجی موعود الهی، خبر داده است.[۲۱]
نتیجه آنکه: اندیشه موعود گرایی و آرمانخواهی دینی، یک اعتقاد فراگیر و انتظار همگانی است که در میان امّتهای پیشین نیز ریشه داشته و کتب آسمانی پیشین مردم را به آیندهای روشن نوید داده است[۲۲]؛ امّا در اسلام اندیشه موعود گرایی بیش از همه برجسته و مورد اهتمام بوده است و اسلام تنها دینی است که بنا به رسالت جهانی و ماندگار خویش، برای بارور ساختن این آرمان دینی و تاریخی، برنامهای جامع و طرحی نظام¬مند در قالب نظریه حکومت عدل جهانی مهدوی به بشریت ارائه نموده و تحقق آرمانهای متعالی¬ انسانی ¬را مهمترین رسالت خود اعلام کرده است.[۲۳] از این رو، خاستگاه اصلی این گرایش فطری و تاریخی را در موعودگرایی اسلامی باید جستجو کرد[۲۴]؛ زیرا ادیان دیگر، همانند اسلام طرح روشنی درباره آینده تاریخ ارائه نکرده است.
منابع
- ↑ فرهنگ ابجدی، ج۱، ص۸۸۲.
- ↑ ر. ک. مفردات راغب، ص۸۷۶؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۱۶۲.
- ↑ ﴿وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ﴾ در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!». سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ مانند آیات: نور/ ۵۵؛ انبیاء/ ۱۰۵؛ ه توبه/ ۳۳؛ صف/ ۸؛ فتح/ ۲۸؛ ا نفال/ ۳۹.
- ↑ ر. ک. کتاب مقدس عهد قدیم، مزامیر داود، مزمور سی و هفتم، بندهای۹–۳۷؛ عهد جدید، انجیل یوحنا، باب پنجم، بندهای ۲۶–۲۸.
- ↑ (نور:۵۵).
- ↑ إعلام الوری بأعلام الهدی، ص۳۹۱.
- ↑ صمدی، قنبرعلی، آخرین منجی، شناختنامه امام مهدی(ع)، ص۱۵.
- ↑ ر. ک. کتاب مقدس، کتاب دانیال، ف۱۲ ب۱–۳.
- ↑ همان، کتاب اشعیاء نبی، ب۱–۱۰.
- ↑ همان، مزامیر داود، ب۹–۳۷.
- ↑ ر. ک. انجیل متی، ب۲۳: ۳۱–۳۳.
- ↑ ر. ک. انجیل لوقا، ب۱۲: ۳۵–۳۷.
- ↑ ر. ک. انجیل مرقس، ب۱۱: ۳۲–۳۷.
- ↑ ر. ک. انجیل یوحنا، ب۵: ۲۶–۲۸.
- ↑ نکته قابل تأمل در این رابطه آن است که موعود گرایی موجود در میان پیروان دین یهودیت و مسیحیت، یا دچار تحریف گریده یا بسیار مبهم و نا کارآمد است.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعود نامه، ص۴۰۱.
- ↑ «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا؛ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آنچنان که تنها مرا میپرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت؛ و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند». (نور:۵۵)
- ↑ امام صادق(ع) درباره ضرورت وجود مستمر حجت و واسطه فیض الهی فرمود: «وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا؛ اگر چنین نباشد، زمین اهلش را در خود فرو میبرد». کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۲۰۱.
- ↑ امام سجاد(ع) فرمود: {{عربی|وَ لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّه لِلَّهِ فِیهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَه مِنْ حُجَّه اللَّهِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یُعْبَدِ اللّه|ترجمه=اگر امام در زمین نباشد زمین اهل خود را فرو برد سپس فرمود از روزی که خدا آدم را آفریده زمین خالی از حجت نیست که یا ظاهر و مشهور بوده است یا غایب و مستور و تا قیامت هم خالی نمیماند، او حجت خداست و اگر چنین نباشد خدا را نپرستند. (أمالی الصدوق، ص۱۸۶؛ طبرسی، الإحتجاج علی اهل اللجاج، ج۲، ص۳۱۷).
- ↑ رسول خدا فرمود: «لَو لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنیا اِلاَّ یَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلک الیَومَ حَتی یَبْعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِنّی؛ اگر از عمر دنیا حتی یک روز بیشتر نماند، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردی از ماخاندان ظهور نماید»(کمال الدین، ج۱، ص۳۱۷) «لاتَذهَبُ الدُّنیا حَتّی یَلِیَ اُمَّتِی رَجُلٌ مِنْ اَهلِ بَیْتِی یُقالُ لَهُ المَهْدِی؛ دنیا هرگز به پایان نرسد مگر آنکه مردی از اهلبیت من که مهدی نام دارد ظهور کند» (طوسی، الغیبه، ص۱۸۲؛ احمد حنبل، المسند، ج۱، ص۳۷۷).
- ↑ ﴿وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ﴾؛ «در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم که بندگان شایستهام وارث زمین خواهند شد»؛ (انبیاء/ ۱۰۵).
- ↑ آخرین منجی/ شناختنامه امام مهدی(ع)، ص۲۰.
- ↑ طرح و پیشگویی قرآن از حتمی بودن پیروزی صالحان و حاکمیت مطلق اسلام در آینده، در آیات متعددی مطرح شده است و مجموع آیاتی که به نحوی به موضوع مهدویت و پایان تاریخ اشاره دارند، بیش از۱۲۰ آیه است. مرحوم سید هاشم بحرانی در کتاب «المحجه فیما نزل فی القائم الحجه» این آیات را گردآوری کرده است.