انتظار ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پیش نویس|کاربر=A.ahmadi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
انتظار ظهور به چه معنی است؟ ویژگی های انتظار مطلوب در اسلام چیست؟ در چه صورتی انتظار ظهور اثر مثبت خواهد داشت؟
انتظار ظهور به چه معنی است؟ ویژگی‌های انتظار مطلوب در اسلام چیست؟ در چه صورتی انتظار ظهور اثر مثبت خواهد داشت؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژه‌ها|مهدویت}}
{{درگاه|واژه‌ها|مهدویت}}


ممکن است در نظر ابتدایی معنای انتظار چنین پنداشته شود که انسان تنها باید [[دعا]] کند که خداوند ظهور را نزدیک کند. یعنی انسان هیچ فعالیتی انجام ندهد و تنها منتظر بماند تا امام عصر(عج) از غیبت خارج شوند و بشریت را نجات دهند. در حالی که انتظار ظهور در اسلام به این معنی نیست؛ بلکه به معنای فعالیت و مهیا کردن خود و جامعه برای ظهور [[حضرت حجت(عج)]] می باشد. انتظار به این معنی اثرات مثبتی همانند امید آفرینی و تحرک بخشی را به دنبال دارد.
مفهوم «انتظار ظهور» یا «انتظار فرج» در نگاه اسلامی به معنای صرف [[دعا]] و انتظار منفعلانه نیست، بلکه به معنای فعالیت، تلاش، و آمادگی است. این آمادگی هم شامل تحول فردی و هم شامل اصلاح جامعه می‌شود، تا زمینه برای [[ظهور امام زمان|ظهور امام عصر (عج)]] فراهم شود. انتظار در این مفهوم، نه تنها انسان را از انفعال دور می‌کند، بلکه موجب ایجاد امید به آینده‌ای روشن و تحرک در مسیر اصلاحات فردی و اجتماعی می‌شود. در حقیقت، انتظار به عنوان یک مفهوم پویا، فرد را ملزم می‌کند که با پایبندی به ارزش‌های اخلاقی، مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی و گسترش خیر و نیکی در جامعه، خود و محیط پیرامونش را برای ظهور آماده کند. بر این اساس، انتظار حقیقی نیازمند آگاهی، [[بصیرت]]، و عمل‌گرایی است و به هیچ عنوان به معنای رها کردن مسئولیت‌ها و دل‌سپردن به دعاهای منفعلانه نیست. به همین دلیل، اثرات مثبت انتظار در اسلام شامل مواردی مانند امیدبخشی، تقویت انگیزه برای تغییرات مثبت، و ایجاد حرکت در مسیر تعالی است.


== معنی و ویژگی های انتظار ==
== معناشناسی ==
معنای انتظار [[ظهور امام زمان در قرآن|ظهور]] در اسلام صرفاً احساس نیاز کردن نسبت به امر مورد انتظار نیست؛ بلکه علاوه بر احساس نیاز اعتقاد به گشایش و رسیدن منجی و هم چنین تحرک و فعالیت برای آماده ساختن خود و دیگران برای تحقق ظهور است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45317|عنوان=سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)|تاریخ بازبینی=21 فروردین 1399|سال=1403}}</ref> در روایتی از [[موسی‌بن‌جعفر (ع)]] آمده است که:«اَفضَلُ العِبادَةِ بَعدَ المَعرِفَةِ اِنتِظارُ الفَرَج».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحف العقول|عنوان کتاب=تحف العقول|سال=1382|نام=حسن بن علی|نام خانوادگی=ابن‌شعبه|ناشر=آل علی (عليه السلام)|صفحه=403|مکان=قم}}</ref> معرفت یعنی توحید و معرفتِ حقایق الهی؛ برترین اعمال بعد از آن، انتظار فرج است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45317|عنوان=سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)|تاریخ بازبینی=21 فروردین 1399|سال=1403}}</ref>لذا همین که انتظار فرج از برترین اعمال است معلوم می شود که عمل است نه بی عملی.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3308|عنوان=‌‌بیانات‌ در دیدار اقشار مختلف مردم به ‌مناسبت نیمه‌‌ی شعبان|تاریخ بازبینی=29 شهریور 1384|سال=1403}}</ref> بنابراین این که انسان دست روی دست بگذارد و منتظر باشد تا منجی ظهور کند و عالم را پر از رفاه و آسایش کند و سپس تحویل انسان ها دهد تا از استفاده کنند، تصور غلطی از انتظار می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آزادی معنوی|عنوان کتاب=آزادی معنوی|سال=1387|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=173|مکان=قم}}</ref>


بنابراین انتظار به معنای آماده ساختن خود است و لذا با شتاب زدگی، عجله کردن، بی صبری کردن و پا به زمین کوبیدن محقق نمی گردد. یعنی شخص منتظر شخصی است که اهتمام به خودسازی دارد، نه این که با حالت شتاب و عجله نا به جا انتظار ظهور را داشته باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45317|عنوان=سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)|تاریخ بازبینی=21 فروردین 1399|سال=1403}}</ref>
=== معنای ظهور ===
درباره ظهور [[امام عصر(عج)]] دو نوع برداشت می‌تواند وجود داشته باشد؛ یک برداشت از جریان ظهور و [[مهدویت]] این است که انسان برای تحقق [[عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علی(ع)|عدالت]] و ریشه کن کردن ظلم باید منتظر بماند و فعالیت و مبارزه‌ای انجام ندهد تا حضرت ظهور کنند و ظلم را ریشه‌کن کرده و عدالت را برپا نمایند. این برداشت فلج‌کننده، ویرانگر و موجب انحطاط می‌گردد و نوعی اباحه‌گری است. برداشت دیگر این است که انسان باید تلاش و مجاهدت کند و وظایف خود در قبال ظلم و برپایی عدالت را انجام دهد. این نوع برداشت امیدآفرین و تحرک بخش است و [[عبادت]] محسوب می‌شود؛ لذا همین برداشت است که در انسان اثر مثبت می‌گذارد و باعث رشد و حرکت و پویایی انسان است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قیام و انقلاب مهدی(عج) و مقاله شهید|عنوان کتاب=قیام و انقلاب مهدی(عج) و مقاله شهید|سال=1399|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=15|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قیام و انقلاب مهدی(عج) و مقاله شهید|عنوان کتاب=قیام و انقلاب مهدی(عج) و مقاله شهید|سال=1399|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=53|مکان=قم}}</ref>


== تلاش برای استقرار عدالت ==
=== معنای انتظار ===
به عنوان شاهد و استحکام بحث سخنی از آیت الله العظمی خامنه ای نقل می شود:
معنای انتظار [[ظهور امام زمان در قرآن|ظهور]] در اسلام صرفاً احساس نیاز کردن نسبت به امر مورد انتظار نیست؛ بلکه علاوه بر احساس نیاز اعتقاد به گشایش و رسیدن منجی و هم چنین تحرک و فعالیت برای آماده ساختن خود و دیگران برای تحقق ظهور است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45317|عنوان=سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)|تاریخ بازبینی=21 فروردین 1399|سال=1403}}</ref> در روایتی از [[موسی‌بن‌جعفر (ع)]] آمده است که: «اَفضَلُ العِبادَةِ بَعدَ المَعرِفَةِ اِنتِظارُ الفَرَج».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحف العقول|عنوان کتاب=تحف العقول|سال=1382|نام=حسن بن علی|نام خانوادگی=ابن‌شعبه|ناشر=آل علی (علیه السلام)|صفحه=403|مکان=قم}}</ref> معرفت یعنی [[توحید]] و معرفتِ حقایق الهی؛ برترین اعمال بعد از آن، انتظار فرج است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45317|عنوان=سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)|تاریخ بازبینی=21 فروردین 1399|سال=1403}}</ref> لذا همین که انتظار فرج از برترین اعمال است معلوم می‌شود که عمل است نه بی عملی.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3308|عنوان=بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهٔ شعبان|تاریخ بازبینی=29 شهریور 1384|سال=1403}}</ref> بنابراین این که انسان دست روی دست بگذارد و منتظر باشد تا منجی ظهور کند و عالم را پر از رفاه و آسایش کند و سپس تحویل انسان‌ها دهد تا از استفاده کنند، تصور غلطی از انتظار می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آزادی معنوی|عنوان کتاب=آزادی معنوی|سال=1387|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=173|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2430|عنوان=بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم|تاریخ بازبینی=11 اسفند 1369|سال=1403}}</ref>


«[[انتظار فرج]] معنايش اين نيست که انسان بنشيند، دست به هيچ کاري نزند، هيچ اصلاحي را وجهه همت خود نکند، صرفاً دل خوش کند به اينکه ما منتظر [[امام زمان (عج)]] هستيم. اينکه انتظار نيست. انتظارِ چيست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهي ملکوتي است که بايد بيايد و با کمک همين انسان ها سيطره ظلم را از بين ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگي مردم حاکم کند و پرچم توحيد را بلند کند؛ انسان ها را بنده واقعي خدا بکند. بايد براي اين کار آماده بود. تشکيل نظام جمهوري اسلامي يکي از مقدمات اين حرکت عظيم تاريخي است. هر اقدامي در جهت استقرار عدالت، يک قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار معنايش اين است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نيست؛ انتظار رها کردن و نشستن براي اينکه کار به خودي خود صورت بگيرد، نيست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگي است. اين آمادگي را بايد در وجود خودمان، در محيط پيرامون خودمان حفظ کنيم. و خداي متعال نعمت داده است به مردم عزيز ما، به ملت ايران، که توانسته اند اين قدم بزرگ را بردارند و فضاي انتظار را آماده کنند. اين معناي انتظار فرج است. انتظار فرج يعني کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براي آن هدفي که امام زمان (عج) براي آن هدف قيام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاريخي براي آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ايجاد عدل و داد، زندگي انساني، زندگي الهي، عبوديت خدا؛ اين معناي انتظار فرج است».<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3644|عنوان=بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ در روز نیمه‌ی شعبان|تاریخ بازبینی=25 مرداد 1387|سال=1403}}</ref>
بر همین اساس انتظار به معنای آماده ساختن خود است و لذا با شتاب زدگی، عجله کردن، بی صبری کردن و پا به زمین کوبیدن محقق نمی‌گردد؛ یعنی شخص منتظر شخصی است که اهتمام به [[خودسازی]] دارد، نه این که با حالت شتاب و عجله نا به جا انتظار ظهور را داشته باشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45317|عنوان=سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)|تاریخ بازبینی=21 فروردین 1399|سال=1403}}</ref>


== دو برداشت از ظهور ==
== معنای انتظار در سخنان عالمان دینی ==
درباره ظهور [[امام عصر(عج)]] دو نوع برداشت می تواند وجود داشته باشد؛ یک برداشت از جریان ظهور و [[مهدویت]] این است که انسان برای تحقق عدالت و ریشه کن کردن ظلم باید منتظر بماند و فعالیت و مبارزه ای انجام ندهد تا حضرت ظهور کنند و ظلم را ریشه کن کرده و عدالت را برپا نمایند. این برداشت فلج کننده، ویران گر و موجب انحطاط می گردد و نوعی اباحی گری است. برداشت دیگر این است که انسان باید تلاش و مجاهدت کند و وظایف خود در قبال ظلم و برپایی عدالت را انجام دهد. این نوع برداشت امیدآفرین و تحرک بخش است و عبادت محسوب می شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قیام و انقلاب مهدی(عج) و مقاله شهید|عنوان کتاب=قیام و انقلاب مهدی(عج) و مقاله شهید|سال=1399|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=15|مکان=قم}}</ref>


=== سخن آیت الله خامنه‌ای ===
«انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند، دست به هیچ کاری نزند، هیچ اصلاحی را وجهه همت خود نکند، صرفاً دل خوش کند به اینکه ما منتظر امام زمان (عج) هستیم. اینکه انتظار نیست. انتظارِ چیست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهی ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسان‌ها سیطره ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسان‌ها را بنده واقعی خدا بکند. باید برای این کار آماده بود. تشکیل نظام جمهوری اسلامی یکی از مقدمات این حرکت عظیم تاریخی است. هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یک قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است. این آمادگی را باید در وجود خودمان، در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم. و خدای متعال نعمت داده است به مردم عزیز ما، به ملت ایران، که توانسته‌اند این قدم بزرگ را بردارند و فضای انتظار را آماده کنند. این معنای انتظار فرج است. انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان(عج) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است».<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3644|عنوان=بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمهٔ شعبان|تاریخ بازبینی=25 مرداد 1387|سال=1403}}</ref>


=== سخن شهید مطهری ===
«انتطار ظهور يعنى چه‌؟ اَفْضَلُ الأَعْمالِ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ‌ يعنى چه‌؟ بعضى خيال مى‌كنند اينكه افضل اعمال انتظار فرج است، به اين معناست كه انتظار داشته باشيم امام زمان (عجّل اللّٰه تعالى فرجه) با عده‌اى كه خواص اصحابشان هستند يعنى سيصد و سيزده نفر و عده‌اى غير خواص ظهور كنند، بعد دشمنان اسلام را از روى زمين بردارند، امنيت و رفاه و آزادى كامل را برقرار كنند، آن وقت به ما بگويند بفرماييد! ما انتظار چنين فرجى را داريم و مى‌گوييم افضل اعمال هم انتظار فرج است! (يعنى بگير و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، انتظار فرج داشتن يعنى انتظار در ركاب امام بودن و جنگيدن و احياناً شهيد شدن، يعنى آرزوى واقعى و حقيقى مجاهد بودن در راه حق، نه آرزوى اينكه تو برو كارها را انجام بده، بعد كه همۀ كارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گيرى شد آن وقت من مى‌آيم!<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آزادی معنوی|عنوان کتاب=آزادی معنوی|سال=1402|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=173 و 174|مکان=تهران}}</ref>


=== سخن امام خمینی ===
بعضیها انتظار فرج را به این می‌دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان- سلام الله علیه- را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقاً می‌شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب- سلام الله علیه- بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می‌کردند و نهی از منکر هم می‌کردند و امر به معروف هم می‌کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‌آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند، نبودند.


یک دسته دیگری بودند که ''انتظار'' فرج را می‌گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می‌گذرد، بر ملت‌ها چه می‌گذرد، بر ملت ما چه می‌گذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله، درست می‌کنند؛ دیگر ما تکلیفی نداریم.


تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا می‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌گذرد، نداشته باشیم. اینها هم یک دسته‌ای، مردمی بودند که صالح بودند.


یک دسته‌ای می‌گفتند که خوب، باید عالم پر [از] معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می‌خواهند بکنند؛ گناه‌ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود.


ـ نکته بعدي در باب مهدويت، انتظار فرج است. انتظار فرج يک مفهوم بسيار وسيع و گسترده اي است. يک انتظار، انتظارِ فرجِ نهايي است؛ يعني اين که بشريت اگر مي بيند که طواغيت عالم ترک تازي مي کنند و چپاولگري مي کنند و افسار گسيخته به حق انسان ها تعدي مي کنند، نبايد خيال کند که سرنوشت دنيا همين است؛ نبايد تصور کند که بالاخره چاره اي نيست و بايستي به همين وضعيت تن داد؛ نه، بداند که اين وضعيت يک وضعيت گذراست ـ «للباطل جولة» ـ و آن چيزي که متعلق به اين عالم و طبيعت اين عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشايش، در نهايت دوراني که ما در آن قرار داريم و بشريت دچار ستم ها و آزارهاست، يک مصداق از انتظار فرج است، ليکن انتظار فرج مصداق هاي ديگر هم دارد. وقتي به ما مي گويند منتظر فرج باشيد، فقط اين نيست که منتظر فرج نهايي باشيد، بلکه معنايش اين است که هر بن بستي قابل گشوده شدن است. فرج، يعني اين؛ فرج، يعني گشايش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج مي آموزد و تعليم مي گيرد که هيچ بن بستي در زندگي بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان نااميد دست روي دست بگذارد و بنشيند و بگويد ديگر کاري نمي شود کرد؛ نه، وقتي در نهايتِ زندگي انسان، در مقابله با اين همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشيدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بن بست هاي جاري زندگي هم همين فرج متوقَّع و مورد انتظار است. اين، درس اميد به همه انسانهاست؛ اين، درس انتظار واقعي به همه انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته اند؛ معلوم مي شود انتظار، يک عمل است، بي عملي نيست. نبايد اشتباه کرد، خيال کرد که انتظار يعني اين که دست روي دست بگذاريم و منتظر بمانيم تا يک کاري بشود. انتظار يک عمل است، يک آماده سازي است، يک تقويت انگيزه در دل و درون است، يک نشاط و تحرک و پويايي است در همه زمينه ها. اين، در واقع تفسير اين آيات کريمه قرآني است که: «و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين» يا «ان الارض للَّه يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين». يعني هيچ وقت ملت ها و امت ها نبايد از گشايش مأيوس شوند.
یک دسته‌ای از این بالاتر بودند، می‌گفتند: باید دامن‌زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت- سلام الله علیه- تشریف بیاورند. این هم یک دسته‌ای بودند که البته در بین این دسته، منحرفهایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرفهایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن‌می‌زنند.


آن روزي که ملت ايران قيام کرد، اميد پيدا کرد که قيام کرد. امروز که آن اميد برآورده شده است، از آن قيام، آن نتيجه بزرگ را گرفته است و امروز هم به آينده اميدوار است و با اميد و با نشاط حرکت مي کند. اين نور اميد است که جوان ها را به انگيزه و حرکت و نشاط وادار مي کند و از دل مردگي و افسردگي آنها جلوگيري مي کند و روح پويايي را در جامعه زنده مي کند. اين، نتيجه انتظار فرج است. بنابراين، هم بايد منتظر فرج نهايي بود، هم بايد منتظر فرج در همه مراحل زندگي فردي و اجتماعي بود. اجازه ندهيد يأس بر دل شما حاکم بشود، انتظار فرج داشته باشيد و بدانيد که اين فرج، محقَّق خواهد شد؛ مشروط بر اين که شما انتظارتان، انتظار واقعي باشد، عمل باشد، تلاش باشد، انگيزه باشد، حرکت باشد.[6]
یک دسته دیگری بودند که می‌گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایی که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعض روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات [اشاره دارد] که هر کس علم بلند کند با علم مهدی، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است.]


من فقط يک جمله در باب انتظار عرض مي کنم. اين که در روايات ما وارد شده است که افضل اعمال امت، انتظار فرج است، يعني چه؟ مگر انتظار چيست؟ انتظار ظهور حضرت ولي الله الاعظم(عج)، مگر چه مضمون و چه معنايي در بطن خود دارد که اين قدر داراي فضيلت است؟ يک معناي انحرافي در باب انتظار بود که خوشبختانه امروز از آن فهم و برداشت غلط، اثر چنداني نيست. کساني که مغرض و يا نادان بودند، اين طور به مردم ياد داده بودند که انتظار، يعني اين که شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحي دست بکشيد و منتظر بمانيد، تا صاحب عصر و زمان، خودش بيايد و اوضاع را اصلاح کند و مفاسد را برطرف نمايد!
حالا ما فرض می‌کنیم که یک همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این نیست که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنی، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید؟ حضرت صاحب که تشریف می‌آورند برای چی می‌آیند؟ برای اینکه گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را از بین ببرند. ما بر خلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه می‌کنند؟ حضرت می‌آیند، می‌خواهند همین کارها را بکنند. الآن دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟ به حسب رای این جمعیت، که‌ بعضیشان بازیگرند و بعضیشان نادان، این است که ما باید بنشینیم، دعا کنیم به صدام. هر کسی نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است؛ برای اینکه حضرت دیر می‌آیند! و هر کسی دعا کند به صدام؛ برای اینکه این فساد زیاد می‌کند، ما باید دعاگوی امریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم و دعاگوی اذنابشان از قبیل صدام باشیم و امثال اینها تا اینکه اینها عالم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند. بعد حضرت تشریف بیاورند، چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند؛ همان کاری که ما می‌کنیم و ما دعا می‌کنیم که ظلم و جور باشد! حضرت می‌خواهند همین را برش دارند. ما اگر دستمان می‌رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتها ما نمی‌توانیم. اینی که هست این است که حضرت عالم را پر می‌کند از عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیفه امام|عنوان کتاب=صحیفه امام|سال=1378|نام=روح الله|نام خانوادگی=خمینی|ناشر=موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی|جلد=21|صفحه=12 تا 14|مکان=تهران}}</ref>


انقلاب، اين منطق و معناي غلط و برداشت باطل را، يا کمرنگ کرد و يا از بين برد. پس بحمدالله اين معنا، امروز در ذهن جامعه ما نيست. اما معناي صحيح انتظار، داراي ابعادي است که توجه به اين ابعاد، براي کسي که مي داند در فرهنگ اسلام و شيعه، چه قدر به انتظار اهميت داده شده، بسيار جالب است.[7]
== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}{{شاخه
{{پانویس|۲}}{{شاخه
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه اصلی =مهدویت
|شاخه فرعی۱ = فقه الحدیث
|شاخه فرعی۱ = آخرالزمان
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۲ = انتظار ظهور
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =
}}{{تکمیل مقاله
}}
  | شناسه =-
{{ارزیابی
  | تیترها =شد
  | شناسه = شد
  | ویرایش =شد
  | عکس = <!--خالی | شد-->
  | لینک‌دهی =شد
  | درگاه = شد
  | ناوبری =
  | ادبیات = شد
  | نمایه =
  | پیوند = شد
  | تغییر مسیر =
  | ناوبری = <!--خالی | شد-->
  | ارجاعات =
  | تغییرمسیر = شد
  | ارزیابی کمی =
  | ارجاعات = شد
  | تکمیل =
  | ارزیابی کمی = شد
  | اولویت =ج
  | ارزیابی کیفی = <!--خالی | شد-->
  | کیفیت =ج
  | اولویت = الف
}} {{پایان متن}}
  | کیفیت = متوسط
}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۰

سؤال

انتظار ظهور به چه معنی است؟ ویژگی‌های انتظار مطلوب در اسلام چیست؟ در چه صورتی انتظار ظهور اثر مثبت خواهد داشت؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png
درگاه مهدویت.png


مفهوم «انتظار ظهور» یا «انتظار فرج» در نگاه اسلامی به معنای صرف دعا و انتظار منفعلانه نیست، بلکه به معنای فعالیت، تلاش، و آمادگی است. این آمادگی هم شامل تحول فردی و هم شامل اصلاح جامعه می‌شود، تا زمینه برای ظهور امام عصر (عج) فراهم شود. انتظار در این مفهوم، نه تنها انسان را از انفعال دور می‌کند، بلکه موجب ایجاد امید به آینده‌ای روشن و تحرک در مسیر اصلاحات فردی و اجتماعی می‌شود. در حقیقت، انتظار به عنوان یک مفهوم پویا، فرد را ملزم می‌کند که با پایبندی به ارزش‌های اخلاقی، مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی و گسترش خیر و نیکی در جامعه، خود و محیط پیرامونش را برای ظهور آماده کند. بر این اساس، انتظار حقیقی نیازمند آگاهی، بصیرت، و عمل‌گرایی است و به هیچ عنوان به معنای رها کردن مسئولیت‌ها و دل‌سپردن به دعاهای منفعلانه نیست. به همین دلیل، اثرات مثبت انتظار در اسلام شامل مواردی مانند امیدبخشی، تقویت انگیزه برای تغییرات مثبت، و ایجاد حرکت در مسیر تعالی است.

معناشناسی

معنای ظهور

درباره ظهور امام عصر(عج) دو نوع برداشت می‌تواند وجود داشته باشد؛ یک برداشت از جریان ظهور و مهدویت این است که انسان برای تحقق عدالت و ریشه کن کردن ظلم باید منتظر بماند و فعالیت و مبارزه‌ای انجام ندهد تا حضرت ظهور کنند و ظلم را ریشه‌کن کرده و عدالت را برپا نمایند. این برداشت فلج‌کننده، ویرانگر و موجب انحطاط می‌گردد و نوعی اباحه‌گری است. برداشت دیگر این است که انسان باید تلاش و مجاهدت کند و وظایف خود در قبال ظلم و برپایی عدالت را انجام دهد. این نوع برداشت امیدآفرین و تحرک بخش است و عبادت محسوب می‌شود؛ لذا همین برداشت است که در انسان اثر مثبت می‌گذارد و باعث رشد و حرکت و پویایی انسان است.[۱][۲]

معنای انتظار

معنای انتظار ظهور در اسلام صرفاً احساس نیاز کردن نسبت به امر مورد انتظار نیست؛ بلکه علاوه بر احساس نیاز اعتقاد به گشایش و رسیدن منجی و هم چنین تحرک و فعالیت برای آماده ساختن خود و دیگران برای تحقق ظهور است.[۳] در روایتی از موسی‌بن‌جعفر (ع) آمده است که: «اَفضَلُ العِبادَةِ بَعدَ المَعرِفَةِ اِنتِظارُ الفَرَج».[۴] معرفت یعنی توحید و معرفتِ حقایق الهی؛ برترین اعمال بعد از آن، انتظار فرج است.[۵] لذا همین که انتظار فرج از برترین اعمال است معلوم می‌شود که عمل است نه بی عملی.[۶] بنابراین این که انسان دست روی دست بگذارد و منتظر باشد تا منجی ظهور کند و عالم را پر از رفاه و آسایش کند و سپس تحویل انسان‌ها دهد تا از استفاده کنند، تصور غلطی از انتظار می‌باشد.[۷][۸]

بر همین اساس انتظار به معنای آماده ساختن خود است و لذا با شتاب زدگی، عجله کردن، بی صبری کردن و پا به زمین کوبیدن محقق نمی‌گردد؛ یعنی شخص منتظر شخصی است که اهتمام به خودسازی دارد، نه این که با حالت شتاب و عجله نا به جا انتظار ظهور را داشته باشد.[۹]

معنای انتظار در سخنان عالمان دینی

سخن آیت الله خامنه‌ای

«انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند، دست به هیچ کاری نزند، هیچ اصلاحی را وجهه همت خود نکند، صرفاً دل خوش کند به اینکه ما منتظر امام زمان (عج) هستیم. اینکه انتظار نیست. انتظارِ چیست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهی ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسان‌ها سیطره ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسان‌ها را بنده واقعی خدا بکند. باید برای این کار آماده بود. تشکیل نظام جمهوری اسلامی یکی از مقدمات این حرکت عظیم تاریخی است. هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یک قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است. این آمادگی را باید در وجود خودمان، در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم. و خدای متعال نعمت داده است به مردم عزیز ما، به ملت ایران، که توانسته‌اند این قدم بزرگ را بردارند و فضای انتظار را آماده کنند. این معنای انتظار فرج است. انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان(عج) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است».[۱۰]

سخن شهید مطهری

«انتطار ظهور يعنى چه‌؟ اَفْضَلُ الأَعْمالِ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ‌ يعنى چه‌؟ بعضى خيال مى‌كنند اينكه افضل اعمال انتظار فرج است، به اين معناست كه انتظار داشته باشيم امام زمان (عجّل اللّٰه تعالى فرجه) با عده‌اى كه خواص اصحابشان هستند يعنى سيصد و سيزده نفر و عده‌اى غير خواص ظهور كنند، بعد دشمنان اسلام را از روى زمين بردارند، امنيت و رفاه و آزادى كامل را برقرار كنند، آن وقت به ما بگويند بفرماييد! ما انتظار چنين فرجى را داريم و مى‌گوييم افضل اعمال هم انتظار فرج است! (يعنى بگير و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، انتظار فرج داشتن يعنى انتظار در ركاب امام بودن و جنگيدن و احياناً شهيد شدن، يعنى آرزوى واقعى و حقيقى مجاهد بودن در راه حق، نه آرزوى اينكه تو برو كارها را انجام بده، بعد كه همۀ كارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گيرى شد آن وقت من مى‌آيم![۱۱]

سخن امام خمینی

بعضیها انتظار فرج را به این می‌دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان- سلام الله علیه- را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقاً می‌شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب- سلام الله علیه- بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می‌کردند و نهی از منکر هم می‌کردند و امر به معروف هم می‌کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‌آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند، نبودند.

یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می‌گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می‌گذرد، بر ملت‌ها چه می‌گذرد، بر ملت ما چه می‌گذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله، درست می‌کنند؛ دیگر ما تکلیفی نداریم.

تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا می‌گذرد یا در مملکت خودمان می‌گذرد، نداشته باشیم. اینها هم یک دسته‌ای، مردمی بودند که صالح بودند.

یک دسته‌ای می‌گفتند که خوب، باید عالم پر [از] معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می‌خواهند بکنند؛ گناه‌ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود.

یک دسته‌ای از این بالاتر بودند، می‌گفتند: باید دامن‌زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت- سلام الله علیه- تشریف بیاورند. این هم یک دسته‌ای بودند که البته در بین این دسته، منحرفهایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرفهایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن‌می‌زنند.

یک دسته دیگری بودند که می‌گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایی که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعض روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات [اشاره دارد] که هر کس علم بلند کند با علم مهدی، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است.]

حالا ما فرض می‌کنیم که یک همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این نیست که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنی، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید؟ حضرت صاحب که تشریف می‌آورند برای چی می‌آیند؟ برای اینکه گسترش بدهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را از بین ببرند. ما بر خلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه می‌کنند؟ حضرت می‌آیند، می‌خواهند همین کارها را بکنند. الآن دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟ به حسب رای این جمعیت، که‌ بعضیشان بازیگرند و بعضیشان نادان، این است که ما باید بنشینیم، دعا کنیم به صدام. هر کسی نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است؛ برای اینکه حضرت دیر می‌آیند! و هر کسی دعا کند به صدام؛ برای اینکه این فساد زیاد می‌کند، ما باید دعاگوی امریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم و دعاگوی اذنابشان از قبیل صدام باشیم و امثال اینها تا اینکه اینها عالم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند. بعد حضرت تشریف بیاورند، چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند؛ همان کاری که ما می‌کنیم و ما دعا می‌کنیم که ظلم و جور باشد! حضرت می‌خواهند همین را برش دارند. ما اگر دستمان می‌رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتها ما نمی‌توانیم. اینی که هست این است که حضرت عالم را پر می‌کند از عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.[۱۲]

منابع

  1. مطهری، مرتضی (۱۳۹۹). قیام و انقلاب مهدی(عج) و مقاله شهید. قم: صدرا. ص. ۱۵.
  2. مطهری، مرتضی (۱۳۹۹). قیام و انقلاب مهدی(عج) و مقاله شهید. قم: صدرا. ص. ۵۳.
  3. «سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۲۱ فروردین ۱۳۹۹.
  4. ابن‌شعبه، حسن بن علی (۱۳۸۲). تحف العقول. قم: آل علی (علیه السلام). ص. ۴۰۳.
  5. «سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۲۱ فروردین ۱۳۹۹.
  6. «بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهٔ شعبان». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۲۹ شهریور ۱۳۸۴.
  7. مطهری، مرتضی (۱۳۸۷). آزادی معنوی. قم: صدرا. ص. ۱۷۳.
  8. «بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم». 1403. دریافت‌شده در 11 اسفند 1369. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  9. «سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج)». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۲۱ فروردین ۱۳۹۹.
  10. «بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمهٔ شعبان». ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۲۵ مرداد ۱۳۸۷.
  11. مطهری، مرتضی (۱۴۰۲). آزادی معنوی. تهران: صدرا. ص. ۱۷۳ و ۱۷۴.
  12. خمینی، روح الله (۱۳۷۸). صحیفه امام. ج. ۲۱. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص. ۱۲ تا ۱۴.