حروف ابجد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش|fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
حروف ابجد چيست؟ چه کسی آن را وضع کرده است و چه فايده‌اي دارد؟
حروف ابجد چیست؟ چه کسی آن را وضع کرده است و چه فایده‌ای دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
== ترکیب حروف ابجد==
حروف اَبجَد همان حروف تهجّي الف با تا...، هستند که ترکيب‌شان اینگونه است: «اَبجَد، هَوَّز، حُطّي، کَلَمَن، سَعفَص، قَرَشَت ثَخِذ، ضَظِغ».


حساب ابجدي(عدد ریاضی حروف ابجد) از اين قرار است: «الف ۱ ب ۲ ج۳ د ۴ هـ ۵ و ۶ ز ۷ ح ۸ ط ۹ ي ۱۰ ک ۲۰ ل ۳۰ م ۴۰ ن ۵۰ س ۶۰ ع ۷۰ ف۸۰ ص۹۰ ق ۱۰۰ ر ۲۰۰ ش ۳۰۰ ت ۴۰۰ ث ۵۰۰ خ ۶۰۰ ذ ۷۰۰ ض ۸۰۰ ظ ۹۰۰ غ ۱۰۰۰».
حروف اَبجَد همان حروف تهجّی الف با تا…، هستند که ترکیب‌شان اینگونه است: «اَبجَد، هَوَّز، حُطّی، کَلَمَن، سَعفَص، قَرَشَت ثَخِذ، ضَظِغ».


شش ترکيب «اَبجَد، هَوَّز، حُطّي، کَلَمَن، سَعفَض و قَرَشَت»، منشأ خارجي دارد و دو ترکيب «ثَخِذ و ضَظِغ» را عرب‌ها ساخته‌اند و به همين جهت آن را «رَوادِف» يعني «سوارشدگان در پشت سر» ناميده‌اند.
شش ترکیب «اَبجَد، هَوَّز، حُطّی، کَلَمَن، سَعفَض و قَرَشَت»، منشأ خارجی دارد و دو ترکیب «ثَخِذ و ضَظِغ» را عرب‌ها ساخته‌اند و به همین جهت آن را «رَوادِف» یعنی «سوارشدگان در پشت سر» نامیده‌اند.


حفظ آسان الف بای عربی؛ استفاده در اسطرلاب؛ نوشتن تاریخ حوادث با حروف ابجدی؛ تعویذ و ... از جمله فایده‌های حروف ابجد است.
حفظ آسان الف بای عربی؛ استفاده در اسطرلاب؛ نوشتن تاریخ حوادث با حروف ابجدی؛ تعویذ و از جمله فایده‌های حروف ابجد است.


== چیستی حروف ابجد==
== چیستی و ترکیب حروف ابجد ==
حروف اَبجَد همان حروف تهجّي الف با تا...، هستند که ترکيب‌شان اینگونه است: «اَبجَد، هَوَّز، حُطّي، کَلَمَن، سَعفَص، قَرَشَت ثَخِذ، ضَظِغ».
حروف اَبجَد همان حروف تهجّی الف با تا…، هستند که ترکیب‌شان اینگونه است: «اَبجَد، هَوَّز، حُطّی، کَلَمَن، سَعفَص، قَرَشَت ثَخِذ، ضَظِغ».


حساب ابجدي(عدد ریاضی حروف ابجد) اين قرار است: «الف ۱ ب ۲ ج۳ د ۴ هـ ۵ و ۶ ز ۷ ح ۸ ط ۹ ي ۱۰ ک ۲۰ ل ۳۰ م ۴۰ ن ۵۰ س ۶۰ ع ۷۰ ف۸۰ ص۹۰ ق ۱۰۰ ر ۲۰۰ ش ۳۰۰ ت ۴۰۰ ث ۵۰۰ خ ۶۰۰ ذ ۷۰۰ ض ۸۰۰ ظ ۹۰۰ غ ۱۰۰۰»، حساب ابجدي را حساب جُمَّل نيز مي گويند. <ref>سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامي، تهران، انتشارات کومش، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۷.</ref>
حساب ابجدی (عدد ریاضی حروف ابجد) این قرار است: «الف ۱ ب ۲ ج۳ د ۴ هـ ۵ و ۶ ز ۷ ح ۸ ط ۹ ی ۱۰ ک ۲۰ ل ۳۰ م ۴۰ ن ۵۰ س ۶۰ ع ۷۰ ف۸۰ ص۹۰ ق ۱۰۰ ر ۲۰۰ ش ۳۰۰ ت ۴۰۰ ث ۵۰۰ خ ۶۰۰ ذ ۷۰۰ ض ۸۰۰ ظ ۹۰۰ غ ۱۰۰۰»، حساب ابجدی را حساب جُمَّل نیز می‌گویند.<ref>سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات کومش، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۷.</ref>


در حساب ابجد، هر کلمه را يا به حساب مُجمل محاسبه مي‌کنند و يا به حساب مفصّل. مُجمل آن است که تعداد حروف کلمه را آن طور که نوشته مي‌شود، حساب مي‌کنند، مثلاً کلمه «قدوس» چهار حرف دارد: «ق، د، و، س» که ۱۷۰ مي‌شود. ولي در حساب مفصّل هر حرف را تلفظ مي‌کنند و آن گاه، عدد را براساس تلفظ آن محاسبه مي‌کنند، مثلاً حرف ق در قدوس، قاف تلفّظ مي‌شود، يعني از ۳ حرف «ق، الف، ف» تشکيل شده که به حساب ابجد ۱۸۱ مي‌شود. همينطور حرف «د» دال تلفظ مي‌شود و «و» واو و «س» سين. کلمه قدوس به حساب مفصّل، ۳۹۴ خواهد شد، حال آنکه به حساب مجمل، ۱۷۰ مي‌شد.
در حساب ابجد، هر کلمه را یا به حساب مُجمل محاسبه می‌کنند یا به حساب مفصّل. مُجمل آن است که تعداد حروف کلمه را آن طور که نوشته می‌شود، حساب می‌کنند، مثلاً کلمه «قدوس» چهار حرف دارد: «ق، د، و، س» که ۱۷۰ می‌شود. ولی در حساب مفصّل هر حرف را تلفظ می‌کنند و آن گاه، عدد را براساس تلفظ آن محاسبه می‌کنند، مثلاً حرف ق در قدوس، قاف تلفّظ می‌شود، یعنی از ۳ حرف «ق، الف، ف» تشکیل شده که به حساب ابجد ۱۸۱ می‌شود. همین‌طور حرف «د» دال تلفظ می‌شود و «و» واو و «س» سین. کلمه قدوس به حساب مفصّل، ۳۹۴ خواهد شد، حال آنکه به حساب مجمل، ۱۷۰ می‌شد.


در مورد حروف فارسي پ، چ، ژ، گ که در خط عربي وجود ندارد، قاعده بر آن است که عدد ابجدي آن را با حروف قريب المخرج عربي آن محاسبه مي‌کنند به اين صورت: پ = ب، چ = ج، ژ = ز، گ =ک. <ref>جمعي از نويسندگان، دايره المعارف تشيع، تهران، بنياد اسلامي طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۱.</ref>
در مورد حروف فارسی پ، چ، ژ، گ که در خط عربی وجود ندارد، قاعده بر آن است که عدد ابجدی آن را با حروف قریب المخرج عربی آن محاسبه می‌کنند به این صورت: پ = ب، چ = ج، ژ = ز، گ =ک.<ref>جمعی از نویسندگان، دایرةالمعارف تشیع، تهران، بنیاد اسلامی طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۱.</ref>


==واضع حروف ابجد==
== واضع حروف ابجد ==
ترتیب اَبجدی حروف الفبای عربی، مربوط به زمانی بسیار دور است. نخستین بیست و دو حرف الفبای عربی در لوحی که در رأس شَمرَه واقع در سوریه کشف شده است، دیده می‌شود که در آن علامات میخی الفبای قوم اوگاریت در قرن ۱۴ قبل از میلاد آمده است.<ref>الیاس بیطار، الابجدیة الفینیقیة و الخط العربی، دمشق ۱۹۹۷م، ج۱، ص۳۹.</ref> بنابراین، لااقل منشأ کنعانی آن محقق است. علاوه بر این، همین ترتیب در الفباهای عبری و آرامی محفوظ بود و شک نیست که اعراب، این ترتیب را همراه با الفبای آرامی گرفته بوده‌اند.<ref>رژی بلاشر، تاریخ ادبیات عرب، ترجم: آذرتاش آذرنوش، تهران، ۱۳۶۳ش، ص ۸۹، ص ۹۴.</ref>


ترتيب اَبجدي حروف الفباي عربي، مربوط به زماني بسيار دور است. نخستين بيست و دو حرف الفباي عربي در لوحي که در رأس شَمرَه واقع در سوریه کشف شده است، ديده مي‌شود که در آن علامات ميخي الفباي قوم اوگاريت در قرن ۱۴ قبل از ميلاد آمده است.<ref>الیاس بیطار، الابجدیة الفینیقیة و الخط العربی، دمشق ۱۹۹۷م، ج۱، ص۳۹.</ref> بنابراين، لااقل منشأ کنعاني آن محقق است. علاوه بر اين، همين ترتيب در الفباهاي عبري و آرامي محفوظ بود و شک نيست که اعراب، اين ترتيب را همراه با الفباي آرامي گرفته بوده‌اند.<ref> رژی بلاشر، تاریخ ادبیات عرب، ترجم: آذرتاش آذرنوش، تهران، ۱۳۶۳ش، ص ۸۹ ،ص ۹۴.</ref>
شش ترکیب «اَبجَد، هَوَّز، حُطّی، کَلَمَن، سَعفَض و قَرَشَت»، منشأ خارجی دارد و دو ترکیب «ثَخِذ و ضَظِغ» را عرب‌ها ساخته‌اند و به همین جهت آن را «رَوادِف» یعنی «سوارشدگان در پشت سر» نامیده‌اند.<ref>احسان یارشاطر و جمعی از نویسندگان، دانشنامه ایران و اسلام، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، ۲۵۳۶ شاهنشاهی، ج۱، ص۳۱۶.</ref>


شش ترکيب «اَبجَد، هَوَّز، حُطّي، کَلَمَن، سَعفَض و قَرَشَت»، منشأ خارجي دارد و دو ترکيب «ثَخِذ و ضَظِغ» را عرب‌ها ساخته‌اند و به همين جهت آن را «رَوادِف» يعني «سوارشدگان در پشت سر» ناميده‌اند. <ref>احسان يارشاطر و جمعي از نويسندگان، دانشنامه ايران و اسلام، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، ۲۵۳۶ شاهنشاهي، ج۱، ص۳۱۶.</ref>
== فایده حروف ابجد ==
# با این روش، حروف عربی به آسانی حفظ می‌شوند و در خاطر می‌مانند.
# در اسطرلاب‌ها از این حروف استفاده می‌شود.
# در طُرق مختلف غیب‌گویی و ساختن کلمات استفاده می‌شود.<ref>جمعی از نویسندگان، دایرةالمعارف تشیع، تهران، بنیاد اسلامی طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۲.</ref>
# تَعاویذ.<ref>جمعی از نویسندگان، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶۱.</ref> گفته شده که گاه ائمه(ع)، در کتابت [[دعا]] و حرزها برای بیماران و… از این حروف استفاده می‌کردند. برای مثال وقتی شخصی به جهت رفع بیماری که بر او عارض شده بود خدمت [[امام صادق(ع)]] رسید امام(ع) دعایی را همراه با دستور العملی خاص، برای وی اینگونه کتابت کرد: {{متن عربی|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ أَبْجَدْ هَوَّزْ حُطِّی عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی ثُمَّ تَخَتَّمَ فِی أَسْفَلِ الْکِتَابِ سَبْعَ مَرَّاتٍ خَاتَمَ سُلَیمَانَ(ع) ثُمَّ طَوَاهُ|ترجمه= به‌نام خداوند بخشنده مهربان، به‌نام خدا و با استعانت از خدا، أَبْجَدْ هَوَّزْ حُطِّی از فلان شخص پسر فلان شخص با اذن خداوند بلند مرتبه، سپس آن نوشته را هفت بار با عبارت انگشتر سلیمان مهر کرد، سپس آن را تاکرد.}}<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، قم، الشریف الرضی، ۱۳۷۰ش، ص۴۰۲</ref>
# حروف مقطعه اوائل سوره‌های قرآن را اهل ذوق و عرفان به ترتیب ابجدی تبدیل به اعداد می‌کنند و از آن مطالب ذوقی بیرون می‌آورند.<ref>عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۸.</ref>
# حساب ابجد در اشعار فارسی برای ساختن مادّه تاریخ بکار می‌رود و قاعده‌اش آن است که حروف کلمه یا مصراعی را که مادّه تاریخ در آن گنجانیده شده است، تجزیه می‌کنند و اعدادی را که مخصوص آن حروف است، زیر هم می‌نویسند و جمع می‌بندند. از حاصل جمع آنها، تاریخی که منظور شاعر بوده به دست می‌آید.<ref>عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ ش، ج۱، ص۸۷.</ref> برای مثال شاعری به تاریخ وفات [[مذهب حافظ شیرازی|حافظ شیرازی]]، بوسیله عبارت «خاک مصلی» و حساب أبجدی آن در شعرش اشاره کرده است؛ «خاک مصلّی» به حساب ابجدی ۷۹۱ می‌شود که اشاره به تاریخ فوت حافظ شیرازی دارد.<ref>برمزار حافظ چه نوشته است؟»، روزنامه ایران، ۱۰ مهر ۱۳۹۱.</ref> این اشعار بر روی سنگ قبر حافظ نوشته شده است:


==فایده حروف ابجد ==
{{شعر|چراغ اهل معنی خواجه حافظ|که شمعی بود از نور تجلی|چو در خاک مصلی کرد منزل|جو تاریخش از «خاک مصلی»<ref>برمزار حافظ چه نوشته است؟»، روزنامه ایران، ۱۰ مهر ۱۳۹۱.</ref>}}
# با اين روش، حروف عربي به آساني حفظ مي‌شوند و در خاطر مي‌مانند.
# در اسطرلاب‌ها از اين حروف استفاده مي‌شود.
# در طُرق مختلف غيب‌گويي و ساختن کلمات استفاده مي‌شود. <ref> جمعي از نويسندگان، دايره المعارف تشيع، تهران، بنياد اسلامي طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۲.</ref>
# تَعاويذ. <ref>جمعي از نويسندگان، دائره المعارف بزرگ اسلامي، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامي، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶۱.</ref> گفته شده که گاه ائمه(ع)، در کتابت [[دعا]] و حرزها برای بیماران و... از این حروف استفاده می‌کردند. برای مثال وقتی شخصی به جهت رفع بیماری که بر او عارض شده بود خدمت [[امام صادق(ع)]] رسید امام(ع) دعایی را همراه با دستور العملی خاص، برای وی اینگونه کتابت کرد: {{متن عربی|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ أَبْجَدْ هَوَّزْ حُطِّی عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی ثُمَّ تَخَتَّمَ فِی أَسْفَلِ الْکِتَابِ سَبْعَ مَرَّاتٍ خَاتَمَ سُلَیمَانَ‌(ع) ثُمَّ طَوَاهُ|ترجمه= به‌نام خداوند بخشنده مهربان، به‌نام خدا و با استعانت از خدا، أَبْجَدْ هَوَّزْ حُطِّی از فلان شخص پسر فلان شخص با اذن خداوند بلند مرتبه، سپس آن نوشته را هفت بار با عبارت انگشتر سلیمان مهر کرد، سپس آن‌را تاکرد.}}<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، قم، الشریف الرضی، ۱۳۷۰ش، ص۴۰۲</ref>
# حروف مقطعه اوائل سوره‌های قرآن را اهل ذوق و عرفان به ترتيب ابجدي تبديل به اعداد مي‌کنند و از آن مطالب ذوقي بيرون مي‌آورند. <ref> عمید، حسن، فرهنگ فارسي عميد، تهران، انتشارات اميرکبير، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۸.</ref>
# حساب ابجد در اشعار فارسي براي ساختن مادّه تاريخ بکار مي‌رود و قاعده‌اش آن است که حروف کلمه يا مصراعي را که مادّه تاريخ در آن گنجانيده شده است، تجزيه مي‌کنند و اعدادي را که مخصوص آن حروف است، زير هم مي‌نويسند و جمع مي‌بندند. از حاصل جمع آنها، تاريخي که منظور شاعر بوده به دست مي‌آيد. <ref>عمید، حسن، فرهنگ فارسي عميد، تهران، انتشارات اميرکبير، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ ش، ج۱، ص۸۷.</ref> برای مثال شاعری به تاریخ وفات [[مذهب حافظ شیرازی|حافظ شیرازی]]، بوسیله عبارت «خاک مصلی» و حساب أبجدی آن در شعرش اشاره کرده است؛ «خاک مصلّی» به حساب ابجدی ۷۹۱ می‌شود که اشاره به تاریخ فوت حافظ شیرازی دارد.<ref>برمزار حافظ چه نوشته است؟»، روزنامه ایران، ‌۱۰ مهر ۱۳۹۱.</ref> این اشعار بر روی سنگ قبر حافظ نوشته شده است:


{{شعر|چراغ اهل معنی خواجه حافظ|که شمعی بود از نور تجلی|چو در خاک مصلی کرد منزل|جو تاریخش از «خاک مصلی»<ref>برمزار حافظ چه نوشته است؟»، روزنامه ایران، ‌۱۰ مهر ۱۳۹۱.</ref>}}
شاعر دیگری تاریخ وفات ملاّ خلیل قزوینی{{یادداشت|خَلیل بن غازی قَزوینی (۱۰۰۱–۱۰۸۹ق) مشهور به ملا خلیل از عالمان شیعه در قرن یازدهم قمری است. از اساتید او می‌توان به میرداماد و شیخ بهایی اشاره کرد. او به اخباریان، گرایش داشت و با فلسفه و اجتهاد مخالف بود. قزوینی دارای تألیفات متعددی است که از مشهورترین آن‌ها دو شرح کتاب کافی به نام‌های الشافی و صافی در شرح کافی است. قزوینی، خلیل بن غازی، صافی در شرح کافی، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۸.}} و ملاّ رفیعای{{یادداشت|«سید محمد طباطبائی نائینی» (۱۰۸۲–۹۹۷ ق) معروف به «میرزا رفیعا»، حکیم، متکلم، فقیه و محدث نامدار شیعه در قرن یازدهم هجری و از شاگردان شیخ بهائی بود. او در فلسفه و حکمت و کلام و منطق متبحر بود و آثار متعددی در این حوزه‌ها تألیف نمود. علمای بزرگی چون علامه مجلسی و شیخ حر عاملی از شاگردان او هستند. «ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۶، ص۱۲۸. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۲۷۱.»}} واعظ از عالمان شیعه قرن ۱۱ق را در یکی از ابیات شعری که در وصف آنها سروده، آورده است:


شاعر دیگری تاریخ وفات ملاّ خلیل قزوینی{{یادداشت|خَلیل بن غازی قَزوینی (۱۰۰۱-۱۰۸۹ق) مشهور به ملا خلیل از عالمان شیعه در قرن یازدهم قمری است. از اساتید او می‌توان به میرداماد و شیخ بهایی اشاره کرد. او به اخباریان، گرایش داشت و با فلسفه و اجتهاد مخالف بود. قزوینی دارای تألیفات متعددی است که از مشهورترین آن‎ها دو شرح کتاب کافی به نام‌های الشافی و صافی در شرح کافی است.}} و ملاّ رفیعای واعظ از عالمان شیعه قرن ۱۱ق را در یکی از ابیات شعری که در وصف آنها سروده، آورده است:‌
{{شعر|پی تاریخ شان غوّاص دل گفت|دو دُرّ بیرون زیک درج جهان شد<ref>قزوینی، خلیل بن غازی، صافی در شرح کافی، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۱۳.</ref>}}


{{شعر|پى تاريخ شان غوّاص دل گفت|دو دُرّ بيرون زيك درج جهان شد<ref>قزوینی، خلیل بن غازی، صافی در شرح کافی، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۱۳.</ref>}}
در این بیت عبارت «دو دُرّ بیرون زیک درج جهان شد» به حساب ابجد برابر با ۱۰۸۹ق تاریخ فوت ملّاخلیل و ملّارفیعا است.<ref>قزوینی، صافی در شرح کافی (ملا خلیل قزوینی)، ج۱، ص۱۳.</ref>
 
در این بیت عبارت «دو دُرّ بيرون زيك درج جهان شد» به حساب ابجد برابر با ۱۰۸۹ق تاريخ فوت ملّا‌خليل و ملّارفيعا است.<ref>قزوینی، صافى در شرح كافى (ملا خليل قزوينى)، ج۱، ص۱۳.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حروف ابجد
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ = نص قرآن
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه = شد
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ب
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۱

سؤال

حروف ابجد چیست؟ چه کسی آن را وضع کرده است و چه فایده‌ای دارد؟


حروف اَبجَد همان حروف تهجّی الف با تا…، هستند که ترکیب‌شان اینگونه است: «اَبجَد، هَوَّز، حُطّی، کَلَمَن، سَعفَص، قَرَشَت ثَخِذ، ضَظِغ».

شش ترکیب «اَبجَد، هَوَّز، حُطّی، کَلَمَن، سَعفَض و قَرَشَت»، منشأ خارجی دارد و دو ترکیب «ثَخِذ و ضَظِغ» را عرب‌ها ساخته‌اند و به همین جهت آن را «رَوادِف» یعنی «سوارشدگان در پشت سر» نامیده‌اند.

حفظ آسان الف بای عربی؛ استفاده در اسطرلاب؛ نوشتن تاریخ حوادث با حروف ابجدی؛ تعویذ و … از جمله فایده‌های حروف ابجد است.

چیستی و ترکیب حروف ابجد

حروف اَبجَد همان حروف تهجّی الف با تا…، هستند که ترکیب‌شان اینگونه است: «اَبجَد، هَوَّز، حُطّی، کَلَمَن، سَعفَص، قَرَشَت ثَخِذ، ضَظِغ».

حساب ابجدی (عدد ریاضی حروف ابجد) این قرار است: «الف ۱ ب ۲ ج۳ د ۴ هـ ۵ و ۶ ز ۷ ح ۸ ط ۹ ی ۱۰ ک ۲۰ ل ۳۰ م ۴۰ ن ۵۰ س ۶۰ ع ۷۰ ف۸۰ ص۹۰ ق ۱۰۰ ر ۲۰۰ ش ۳۰۰ ت ۴۰۰ ث ۵۰۰ خ ۶۰۰ ذ ۷۰۰ ض ۸۰۰ ظ ۹۰۰ غ ۱۰۰۰»، حساب ابجدی را حساب جُمَّل نیز می‌گویند.[۱]

در حساب ابجد، هر کلمه را یا به حساب مُجمل محاسبه می‌کنند یا به حساب مفصّل. مُجمل آن است که تعداد حروف کلمه را آن طور که نوشته می‌شود، حساب می‌کنند، مثلاً کلمه «قدوس» چهار حرف دارد: «ق، د، و، س» که ۱۷۰ می‌شود. ولی در حساب مفصّل هر حرف را تلفظ می‌کنند و آن گاه، عدد را براساس تلفظ آن محاسبه می‌کنند، مثلاً حرف ق در قدوس، قاف تلفّظ می‌شود، یعنی از ۳ حرف «ق، الف، ف» تشکیل شده که به حساب ابجد ۱۸۱ می‌شود. همین‌طور حرف «د» دال تلفظ می‌شود و «و» واو و «س» سین. کلمه قدوس به حساب مفصّل، ۳۹۴ خواهد شد، حال آنکه به حساب مجمل، ۱۷۰ می‌شد.

در مورد حروف فارسی پ، چ، ژ، گ که در خط عربی وجود ندارد، قاعده بر آن است که عدد ابجدی آن را با حروف قریب المخرج عربی آن محاسبه می‌کنند به این صورت: پ = ب، چ = ج، ژ = ز، گ =ک.[۲]

واضع حروف ابجد

ترتیب اَبجدی حروف الفبای عربی، مربوط به زمانی بسیار دور است. نخستین بیست و دو حرف الفبای عربی در لوحی که در رأس شَمرَه واقع در سوریه کشف شده است، دیده می‌شود که در آن علامات میخی الفبای قوم اوگاریت در قرن ۱۴ قبل از میلاد آمده است.[۳] بنابراین، لااقل منشأ کنعانی آن محقق است. علاوه بر این، همین ترتیب در الفباهای عبری و آرامی محفوظ بود و شک نیست که اعراب، این ترتیب را همراه با الفبای آرامی گرفته بوده‌اند.[۴]

شش ترکیب «اَبجَد، هَوَّز، حُطّی، کَلَمَن، سَعفَض و قَرَشَت»، منشأ خارجی دارد و دو ترکیب «ثَخِذ و ضَظِغ» را عرب‌ها ساخته‌اند و به همین جهت آن را «رَوادِف» یعنی «سوارشدگان در پشت سر» نامیده‌اند.[۵]

فایده حروف ابجد

  1. با این روش، حروف عربی به آسانی حفظ می‌شوند و در خاطر می‌مانند.
  2. در اسطرلاب‌ها از این حروف استفاده می‌شود.
  3. در طُرق مختلف غیب‌گویی و ساختن کلمات استفاده می‌شود.[۶]
  4. تَعاویذ.[۷] گفته شده که گاه ائمه(ع)، در کتابت دعا و حرزها برای بیماران و… از این حروف استفاده می‌کردند. برای مثال وقتی شخصی به جهت رفع بیماری که بر او عارض شده بود خدمت امام صادق(ع) رسید امام(ع) دعایی را همراه با دستور العملی خاص، برای وی اینگونه کتابت کرد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ أَبْجَدْ هَوَّزْ حُطِّی عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی ثُمَّ تَخَتَّمَ فِی أَسْفَلِ الْکِتَابِ سَبْعَ مَرَّاتٍ خَاتَمَ سُلَیمَانَ(ع) ثُمَّ طَوَاهُ؛ به‌نام خداوند بخشنده مهربان، به‌نام خدا و با استعانت از خدا، أَبْجَدْ هَوَّزْ حُطِّی از فلان شخص پسر فلان شخص با اذن خداوند بلند مرتبه، سپس آن نوشته را هفت بار با عبارت انگشتر سلیمان مهر کرد، سپس آن را تاکرد.»[۸]
  5. حروف مقطعه اوائل سوره‌های قرآن را اهل ذوق و عرفان به ترتیب ابجدی تبدیل به اعداد می‌کنند و از آن مطالب ذوقی بیرون می‌آورند.[۹]
  6. حساب ابجد در اشعار فارسی برای ساختن مادّه تاریخ بکار می‌رود و قاعده‌اش آن است که حروف کلمه یا مصراعی را که مادّه تاریخ در آن گنجانیده شده است، تجزیه می‌کنند و اعدادی را که مخصوص آن حروف است، زیر هم می‌نویسند و جمع می‌بندند. از حاصل جمع آنها، تاریخی که منظور شاعر بوده به دست می‌آید.[۱۰] برای مثال شاعری به تاریخ وفات حافظ شیرازی، بوسیله عبارت «خاک مصلی» و حساب أبجدی آن در شعرش اشاره کرده است؛ «خاک مصلّی» به حساب ابجدی ۷۹۱ می‌شود که اشاره به تاریخ فوت حافظ شیرازی دارد.[۱۱] این اشعار بر روی سنگ قبر حافظ نوشته شده است:
چراغ اهل معنی خواجه حافظ که شمعی بود از نور تجلی
چو در خاک مصلی کرد منزل جو تاریخش از «خاک مصلی»[۱۲]

شاعر دیگری تاریخ وفات ملاّ خلیل قزوینی[یادداشت ۱] و ملاّ رفیعای[یادداشت ۲] واعظ از عالمان شیعه قرن ۱۱ق را در یکی از ابیات شعری که در وصف آنها سروده، آورده است:

پی تاریخ شان غوّاص دل گفت دو دُرّ بیرون زیک درج جهان شد[۱۳]

در این بیت عبارت «دو دُرّ بیرون زیک درج جهان شد» به حساب ابجد برابر با ۱۰۸۹ق تاریخ فوت ملّاخلیل و ملّارفیعا است.[۱۴]


منابع

  1. سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات کومش، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۷.
  2. جمعی از نویسندگان، دایرةالمعارف تشیع، تهران، بنیاد اسلامی طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۱.
  3. الیاس بیطار، الابجدیة الفینیقیة و الخط العربی، دمشق ۱۹۹۷م، ج۱، ص۳۹.
  4. رژی بلاشر، تاریخ ادبیات عرب، ترجم: آذرتاش آذرنوش، تهران، ۱۳۶۳ش، ص ۸۹، ص ۹۴.
  5. احسان یارشاطر و جمعی از نویسندگان، دانشنامه ایران و اسلام، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، ۲۵۳۶ شاهنشاهی، ج۱، ص۳۱۶.
  6. جمعی از نویسندگان، دایرةالمعارف تشیع، تهران، بنیاد اسلامی طاهر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۶۲.
  7. جمعی از نویسندگان، دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶۱.
  8. طبرسی، مکارم الاخلاق، قم، الشریف الرضی، ۱۳۷۰ش، ص۴۰۲
  9. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۸.
  10. عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ ش، ج۱، ص۸۷.
  11. برمزار حافظ چه نوشته است؟»، روزنامه ایران، ۱۰ مهر ۱۳۹۱.
  12. برمزار حافظ چه نوشته است؟»، روزنامه ایران، ۱۰ مهر ۱۳۹۱.
  13. قزوینی، خلیل بن غازی، صافی در شرح کافی، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۱۳.
  14. قزوینی، صافی در شرح کافی (ملا خلیل قزوینی)، ج۱، ص۱۳.
  1. خَلیل بن غازی قَزوینی (۱۰۰۱–۱۰۸۹ق) مشهور به ملا خلیل از عالمان شیعه در قرن یازدهم قمری است. از اساتید او می‌توان به میرداماد و شیخ بهایی اشاره کرد. او به اخباریان، گرایش داشت و با فلسفه و اجتهاد مخالف بود. قزوینی دارای تألیفات متعددی است که از مشهورترین آن‌ها دو شرح کتاب کافی به نام‌های الشافی و صافی در شرح کافی است. قزوینی، خلیل بن غازی، صافی در شرح کافی، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۸.
  2. «سید محمد طباطبائی نائینی» (۱۰۸۲–۹۹۷ ق) معروف به «میرزا رفیعا»، حکیم، متکلم، فقیه و محدث نامدار شیعه در قرن یازدهم هجری و از شاگردان شیخ بهائی بود. او در فلسفه و حکمت و کلام و منطق متبحر بود و آثار متعددی در این حوزه‌ها تألیف نمود. علمای بزرگی چون علامه مجلسی و شیخ حر عاملی از شاگردان او هستند. «ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۶، ص۱۲۸. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۲۷۱.»