مذهب شاه نعمت‌الله ولی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
شاه نعمت‌الله ولی چه مذهبی داشت؟
شاه نعمت‌الله ولی چه مذهبی داشت؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}'''مذهب شاه نعمت‌الله ولی''' مورد اختلاف محققان ادبی و مورخان است. برخی گفته‌اند او به گواه اشعار فراوانی که خود در مدح اهل سنت سروده و نیز همراهی با استاد خویش [[شیخ عبدالله یافعی]]، از اهل‌سنت بوده است. بعضی نیز معتقدند علی‌رغم باور [[شاه نعمت‌الله ولی]] به فقه مکاتب اهل‌سنت، در آثارش نشانه‌های متعدد تشیع دیده می‌شود و نشانه‌های تسنن بسیار کم است و او تمایلات شیعیانه داشته است.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
شاهْ نِعْمَتُ‌اللّٰهِ وَلی، سید نورالدین (۷۳۰ یا ۷۳۱-۸۳۴ق) مؤسس فرقۀ نعمت‌اللٰهیه، و از سلسلۀ سادات و عارفان بزرگ ایران.<ref>گلاب‌زاده، محمدعلی، «شاه نعمت‌الله ولی»، دایره المعارف بزرگ فارسی، ج۵، ذیل مدخل.</ref>
شاه نِعمت‌اللّٰه وَلی، سید نورالدین (۷۳۰ یا ۷۳۱–۸۳۴ق) مؤسس [[فرقهٔ نعمت‌اللٰهیه]]، و از سلسلهٔ سادات و عارفان بزرگ ایران است.<ref>گلاب‌زاده، محمدعلی، «شاه نعمت‌الله ولی»، دایرةالمعارف بزرگ فارسی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ذیل مدخل.</ref> وی در ۷۳۰ یا ۷۳۱ق زاده شد و پس از عمری دراز در سال ۸۴۳ در ماهان کرمان درگذشت و مدفنش زیارتگاه اهل طریقت و عرفان است. شهرت شاه نعمت‌اللّه بیشتر از جنبهٔ تصوف است نه شاعری.<ref>مشکور، محمد جواد، مدیرشانه چی، کاظم، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۴۷.</ref> گفته شده نسب شاه نعمت‌الله ولی به [[امام علی(ع)]] برمی‌گردد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۶۳.</ref>


قطب الموحدین و سیدالکاملین نورالدین شاه نعمت الله ولی از اقطاب بزرگوار و عرفای مشهور قرن هشتم و نهم هجری است که چراغ تصوف اسلامی را در عصر خویش فروغ تازه‌ای بخشید و به نیکوترین وجه روشن نگاه داشت و همه پیروان طریقت را تحت الشعاع مکتب خوبش قرار داد. او را می‌توان از شعرای طراز اول و مشهور عصر خویش به شمار آورد. اشعار او همه دارای مضامین عرفانی است و بیان حال کسی است که عمری به غم عشق نشانده شده و از سر ذوق چون دلباخته‌ای شیفته در پیشگاه معبود به نیایش پرداخته است. شاه نعمت الله اغلب به سرودن غزل اهتمام داشت و اشعار دیگرش از قبیل قصائد، مثنوی و رباعیات در مقام مقایسه با غزلیات بسیار ناچیز است.<ref>شاه نعمت‌الله ولی، کلیات اشعار شاه نعمت الله ولی، تصحیح جواد نوربخش، مقدمه، تهران، انتشارات خانقاه نعمت اللهی، ۱۳۵۵ش، ص۳ و ۱۷.</ref>
شاه نعمت‌الله ولی از اقطاب و عرفای مشهور قرن هشتم و نهم هجری است که در [[تصوف اسلامی]] شهرت بسزایی دارد. او را می‌توان از شعرای طراز اول و مشهور عصر خویش به‌شمار آورد. اشعار او همه دارای مضامین عرفانی است. شاه نعمت‌الله اغلب به سرودن غزل اهتمام داشت و اشعار دیگرش از قبیل قصائد، مثنوی و رباعیات در مقام مقایسه با غزلیات بسیار ناچیز است.<ref>شاه نعمت‌الله ولی، کلیات اشعار شاه نعمت‌الله ولی، تصحیح جواد نوربخش، مقدمه، تهران، انتشارات خانقاه نعمت‌اللهی، ۱۳۵۵ش، ص۳ و ۱۷.</ref>


كرمانى كهنبانى ماهانى، ملقّب به نور الدين، معروف به ولى و شاه نعمة اللّه كه اصلا از ناحيه كهنبان نام كرمان و ولادت و وفاتش در قصبه ماهان نام آن ناحيه بوده از اكابر عرفاى نامى شيعه امامى قرن نهم هجرت ميباشد كه در مكارم اخلاق طاق و در اصول طريقت مشهور آفاق، از اعاظم مشايخ و سلطان عرفا و اهل طريقت، پيشواى اهل سلوك و ارباب حقيقت بود، كرامات بسيارى بدو منسوب است و نسب شريف او با هفده يا هيجده واسطه بحضرت امام محمد باقر ع موصول و نسب طريقتى او هم بواسطه معروف كرخى بحضرت رضا ع منتهى ميگردد و سلسله نعمت اللهى كه گاهى تخفيفا به نعمتى هم موسوم و مشهورترين سلاسل عرفا و صوفيّه و موافق آنچه در شرح حال معروف كرخى تذكر داديم يكى از شعب سلسله معروفيّه هستند بهمين شاه نعمت اللّه منتسب ميباشد و اتباع او در هند و ايران و كابلستان و نقاط ديگر فراوان و از همه بيشتر و در ميان عرفا كمتر كسى باشد (اگر باشد) كه در اعتبار و شهرت و كثرت تبعه بمقام وى رسيده است.<ref>مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش، ج۶، ص۳۳۹.</ref>  
درباره او گفته‌اند که «در مکارم اخلاق و در اصول طریقت مشهور آفاق، از اعاظم مشایخ و سلطان عرفا و اهل طریقت، پیشوای اهل سلوک و ارباب حقیقت بود و کرامات بسیاری به او منسوب است.»<ref>مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش، ج۶، ص۳۳۹.</ref>
[[پرونده:شاه نعمت الله ولی.jpg|بندانگشتی|کتابی درباره «احوال و افکار شاه نعمت‌الله ولی»، اثر حمید فرزام|215x215px]]


== مذهب ==
== تسنن شاه نعمت‌الله ولی ==
در مورد مذهب شاه نعمت‌الله باید یادآور شد که او به گواه اشعار فراوانی که خود سروده و نیز همراهی با استاد خویش شیخ عبدالله یافعی، از اهل سنت بوده است، که به پاره ای از این دلایل اشاره می‌شود:
در مورد مذهب شاه نعمت‌الله گفته شده که او به گواه اشعار فراوانی که خود سروده و نیز همراهی با استاد خویش شیخ عبدالله یافعی، از اهل سنت بوده است. و نیز به این دلایل:


۱- به تصریح خود شاه ولی، سلسله مشایخ وی و خرقه او به شیخ احمد غزالی و حسن بصری می‌رسد که تمامی مورخان و صاحبان تراجم آنان را سنّی می‌دانند.<ref>حمید فرزام، نشریه دانشکده ادبیات اصفهان، مقاله: اختلاف جامی با شاه ولی، ۱۳۴۲، ش ۲، ص۱۰.</ref>
۱. به تصریح خود شاه ولی، سلسله مشایخ وی و خرقه او به [[احمد غزالی]] و [[حسن بصری]] می‌رسد که تمامی مورخان و صاحبان تراجم آنان را سنّی می‌دانند.<ref>حمید فرزام، نشریه دانشکده ادبیات اصفهان، مقاله: اختلاف جامی با شاه ولی، ۱۳۴۲، ش ۲، ص۱۰.</ref>


۲- شیخ عبدالله یافعی که او را استاد اقباد حنفی و شافعی شمرده‌اند در میان اهل سنت از تکریم فراوانی برخوردار است و امکان ندارد که مریدی صادق و عاشق مثل شاه ولی با استاد خویش هم مرام نباشد با اینکه با القاب و عناوین بزرگی او را ستوده است.<ref>السُبُکی، طبقات الشافعیه، مصر، ۱۳۲۴ هـ. ق، ج۶، ص۱۰۳.</ref>
۲. شیخ عبدالله یافعی که او را استاد حنفی و شافعی شمرده‌اند در میان اهل سنت از تکریم فراوانی برخوردار است و امکان ندارد که مریدی صادق و عاشق مثل شاه ولی با استاد خویش هم مرام نباشد با اینکه با القاب و عناوین بزرگی او را ستوده است.<ref>السُبُکی، طبقات الشافعیه، مصر، ۱۳۲۴ هـ. ق، ج۶، ص۱۰۳.</ref>


۳- اشعاری که بر تسنن خود تصریح کرده است: مثلاً او در دوستاری خلفاء را شدین چنین گفته است:
۳. اشعاری که بر تسنن خود تصریح کرده است: مثلاً او در دوستاری خلفاء راشدین چنین گفته است:


چهار یار رسولند دوستان خدا
«چهار یار رسولند دوستان خدا \ به دوستی یکی دوست دارشان هرچار<ref>دیوان، ص۳۲۱.</ref> ره سنّی گزین که مذهب ماست \ ورنه گم گشته‌ای و در خللی»<ref>دیوان، ص۵۵۰.</ref>


به دوستی یکی دوست دارشان هرچار<ref>دیوان، ص۳۲۱.</ref>
همچنین در رساله مراتب الالهیه می‌گوید: «از نبی بر چهار رکن نبوت که ابوبکر و عمر و عثمان و امیرالمؤمنین علی است، ابوبکر صورت قلب است و عمر صورت عقل و عثمان صورت روح و علی صورت نفس و از ایشان بر چهار امام که ایشان چهار رکنند از ارکان الهی و آن، مالک است و احمد و (ابو) حنیفه و شافعی.»<ref>رسایل شاه نعمت‌الله ولی، به مساعی عبدالحسین ذوالریاستین، مطبعه ارمغان، ۱۳۱۱، ص۹۰.</ref>
 
ره سنّی گزین که مذهب ماست
 
ورنه گم گشته‌ای و در خللی<ref>دیوان، ص۵۵۰.</ref>
 
هم چنین در رساله مراتب الالهیه می‌گوید: «از نبی بر چهار رکن نبوت که ابوبکر و عمر و عثمان و امیرالمؤمنین علی است، ابوبکر صورت قلب است و عمر صورت عقل و عثمان صورت روح و علی صورت نفس و از ایشان بر چهار امام که ایشان چهار رکنند از ارکان الهی و آن، مالک است و احمد و (ابو) حنیفه و شافعی.»<ref>رسایل شاه نعمت‌الله ولی، به مساعی عبدالحسین ذوالریاستین، مطبعه ارمغان، ۱۳۱۱، ص۹۰.</ref>


او در باب حقانیت مذهب تسنن و برتری آن بر سایر مذاهب می‌گوید: «نزد ارباب بصائر مقرر است که اقرب طرق و انور سبل، طریق اهل سنت و جماعت است … امام حق بعد از رسول(ص) … امیرالمؤمنین ابابکر است …»<ref>فرزام، حمید، پیشین، ص۵۹۶.</ref>
او در باب حقانیت مذهب تسنن و برتری آن بر سایر مذاهب می‌گوید: «نزد ارباب بصائر مقرر است که اقرب طرق و انور سبل، طریق اهل سنت و جماعت است … امام حق بعد از رسول(ص) … امیرالمؤمنین ابابکر است …»<ref>فرزام، حمید، پیشین، ص۵۹۶.</ref>


البته گفتنی است شاه نعمت‌الله همچنان به حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) و اولاد آن حضرت هم ابراز ارادت نموده و از آنان به نیکی یاد نموده امّا چونان شیعیان به امامت آن بزگواران اعتقادی نداشته است ولی از خوارج که بر حضرت علی شوریدند نیز بیزاری جسته است. چنانچه می‌گوید:
== تشیع شاه نعمت‌الله ولی ==
 
گفته شده شاه نعمت‌الله در آثار خود مقام امام علی(ع) را بیش از خلفا بالا می‌برد و از حیث احترام وی را در مقام اول قرار می‌داد. از این جهت احتمالاً تمایلات شیعیانه وی بیشتر از سنی بودن وی است.<ref>زارع سنگدرازی، صفا، «بررسی زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی پیرامون مذهب شاه نعمت‌الله ولی»، تاریخ نو، شماره ۲۳، سال هشتم، تابستان ۱۳۹۷ش، ص۲۵.</ref>
و دمبدم دم از ولای مرتضی باید زدن
 
دلت دل در دامن آل عبا باید زدن<ref>دیوان شاه نعمت‌الله ولی، ص۳۰.</ref>
 
ظاهراً در زمان حیات شاه نعمت‌الله نیز مذهب او مورد تردید و پرسش معاصرانش قرار می‌گرفته است. چنانچه با لحن تندی در جواب این سؤالات چنین گفته است:
 
پرسند زمن چه کیش داری
 
ای بی خبران چه کیش دارم
 
از شافعی و ابوحنیفه
 
آئینه خویش بیش دارم
 
در علم نبوت و ولایت
 
از جمله کمال بیش دارم<ref>دیوان، ص۵۷۹.</ref>
 
از سوی دیگر شاه نعمت‌الله ولی در تعریف از خویش و ادعای کمالات بزرگی که دیگران فاقد آن هستند، خودداری نکرده و در موارد بسیاری به خودستایی پرداخته و گفته است:
 
نعمت‌الله رسید تا جایی
 
که به جز جان اولیا نرسد<ref>همان، ص۲۸۲.</ref>
 
ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم
 
صد درد دل به گوشه چشمی دوا کنیم<ref>همان، ص۴۳۶.</ref>
 
در مجمع انبیاء حریفیم
 
سر حلقه جمله اولیاییم<ref>همان، ص۴۳۲.</ref>
 
امّا او از خودستایی قدم فراتر نهاده و به انحصار طلبی و خودمنشی روی آورده و پیروی از هر مرشد دیگری را مایه گمراهی و ضلالت دانسته و بی پرده گفته:
 
جز طریق نعمت‌الله در جهان راهی نرو
 
ورروی راه دگر می دان که سرگردان شوی<ref>همان، ص۵۵۱.</ref>
 
نعمت‌الله را مشو منکر


ور شوی کافری و در خللی<ref>همان، ص۵۴۹.</ref>
برخی گفته‌اند یافته‌های پژوهشی حاکی از آن است علی‌رغم باور شاه نعمت‌الله ولی به فقه مکاتب سنی، در آثارش نشانه‌های متعدد تشیع دیده می‌شود و نشانه‌های تسنن بسیار کم است. شاه نعمت‌الله بسیار از خاندان [[پیامبر(ص)]] و [[ائمه(ع)]] و نیز القاب ایشان در آثارش نام برده است و این به همراه نسب نامه‌اش که منتسب به ائمه است، فراوانی نشانه‌های تشیع را به آن درجه می‌رساند که طریقت منسوب به وی در شمار پیروان تشیع به حساب آورده شود.<ref>رنجبر، محمدعلی و رضا صحت منش، «جایگاه ائمه اطهار(ع) در آثار و احوال شاه نعمت‌الله ولی»، مطالعات ایرانی، سال چهاردهم، پاییز و زمستان ۱۳۹۴ش، شماره ۲۸. ص۱۱۳ و ۱۱۴.</ref>


برخی محققان مدعی هستند عده‌ای از نویسندگان و ادبای نزدیک به دوره شاه نعمت‌الله تشیع او را قطعی می‌دانند و بعدها نیز تعدادی از نویسندگان متاخر در تذکره‌های خود شکی در تشیع او راه ندادند و طریقت او را در شمار طرائق شیعی ذکر کردند.<ref>رنجبر، محمدعلی و رضا صحت منش، «جایگاه ائمه اطهار(ع) در آثار و احوال شاه نعمت‌الله ولی»، مطالعات ایرانی، شماره ۲۸، سال چهاردهم، پاییز و زمستان ۱۳۹۴ش، ص۱۵.</ref>


== مطالعه بیشتر ==
* '''تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت‌الله ولی'''، حمید فرزام، چاپ اول، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۴ش.
{{پایان پاسخ}}{{مطالعه بیشتر}}
{{پایان پاسخ}}{{مطالعه بیشتر}}


خط ۸۴: خط ۴۲:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =ادیان و مذاهب
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =اسلام
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =تصوف
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ = بزرگان تصوف
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۸

سؤال

شاه نعمت‌الله ولی چه مذهبی داشت؟

مذهب شاه نعمت‌الله ولی مورد اختلاف محققان ادبی و مورخان است. برخی گفته‌اند او به گواه اشعار فراوانی که خود در مدح اهل سنت سروده و نیز همراهی با استاد خویش شیخ عبدالله یافعی، از اهل‌سنت بوده است. بعضی نیز معتقدند علی‌رغم باور شاه نعمت‌الله ولی به فقه مکاتب اهل‌سنت، در آثارش نشانه‌های متعدد تشیع دیده می‌شود و نشانه‌های تسنن بسیار کم است و او تمایلات شیعیانه داشته است.

زندگی‌نامه

شاه نِعمت‌اللّٰه وَلی، سید نورالدین (۷۳۰ یا ۷۳۱–۸۳۴ق) مؤسس فرقهٔ نعمت‌اللٰهیه، و از سلسلهٔ سادات و عارفان بزرگ ایران است.[۱] وی در ۷۳۰ یا ۷۳۱ق زاده شد و پس از عمری دراز در سال ۸۴۳ در ماهان کرمان درگذشت و مدفنش زیارتگاه اهل طریقت و عرفان است. شهرت شاه نعمت‌اللّه بیشتر از جنبهٔ تصوف است نه شاعری.[۲] گفته شده نسب شاه نعمت‌الله ولی به امام علی(ع) برمی‌گردد.[۳]

شاه نعمت‌الله ولی از اقطاب و عرفای مشهور قرن هشتم و نهم هجری است که در تصوف اسلامی شهرت بسزایی دارد. او را می‌توان از شعرای طراز اول و مشهور عصر خویش به‌شمار آورد. اشعار او همه دارای مضامین عرفانی است. شاه نعمت‌الله اغلب به سرودن غزل اهتمام داشت و اشعار دیگرش از قبیل قصائد، مثنوی و رباعیات در مقام مقایسه با غزلیات بسیار ناچیز است.[۴]

درباره او گفته‌اند که «در مکارم اخلاق و در اصول طریقت مشهور آفاق، از اعاظم مشایخ و سلطان عرفا و اهل طریقت، پیشوای اهل سلوک و ارباب حقیقت بود و کرامات بسیاری به او منسوب است.»[۵]

کتابی درباره «احوال و افکار شاه نعمت‌الله ولی»، اثر حمید فرزام

تسنن شاه نعمت‌الله ولی

در مورد مذهب شاه نعمت‌الله گفته شده که او به گواه اشعار فراوانی که خود سروده و نیز همراهی با استاد خویش شیخ عبدالله یافعی، از اهل سنت بوده است. و نیز به این دلایل:

۱. به تصریح خود شاه ولی، سلسله مشایخ وی و خرقه او به احمد غزالی و حسن بصری می‌رسد که تمامی مورخان و صاحبان تراجم آنان را سنّی می‌دانند.[۶]

۲. شیخ عبدالله یافعی که او را استاد حنفی و شافعی شمرده‌اند در میان اهل سنت از تکریم فراوانی برخوردار است و امکان ندارد که مریدی صادق و عاشق مثل شاه ولی با استاد خویش هم مرام نباشد با اینکه با القاب و عناوین بزرگی او را ستوده است.[۷]

۳. اشعاری که بر تسنن خود تصریح کرده است: مثلاً او در دوستاری خلفاء راشدین چنین گفته است:

«چهار یار رسولند دوستان خدا \ به دوستی یکی دوست دارشان هرچار[۸] ره سنّی گزین که مذهب ماست \ ورنه گم گشته‌ای و در خللی»[۹]

همچنین در رساله مراتب الالهیه می‌گوید: «از نبی بر چهار رکن نبوت که ابوبکر و عمر و عثمان و امیرالمؤمنین علی است، ابوبکر صورت قلب است و عمر صورت عقل و عثمان صورت روح و علی صورت نفس و از ایشان بر چهار امام که ایشان چهار رکنند از ارکان الهی و آن، مالک است و احمد و (ابو) حنیفه و شافعی.»[۱۰]

او در باب حقانیت مذهب تسنن و برتری آن بر سایر مذاهب می‌گوید: «نزد ارباب بصائر مقرر است که اقرب طرق و انور سبل، طریق اهل سنت و جماعت است … امام حق بعد از رسول(ص) … امیرالمؤمنین ابابکر است …»[۱۱]

تشیع شاه نعمت‌الله ولی

گفته شده شاه نعمت‌الله در آثار خود مقام امام علی(ع) را بیش از خلفا بالا می‌برد و از حیث احترام وی را در مقام اول قرار می‌داد. از این جهت احتمالاً تمایلات شیعیانه وی بیشتر از سنی بودن وی است.[۱۲]

برخی گفته‌اند یافته‌های پژوهشی حاکی از آن است علی‌رغم باور شاه نعمت‌الله ولی به فقه مکاتب سنی، در آثارش نشانه‌های متعدد تشیع دیده می‌شود و نشانه‌های تسنن بسیار کم است. شاه نعمت‌الله بسیار از خاندان پیامبر(ص) و ائمه(ع) و نیز القاب ایشان در آثارش نام برده است و این به همراه نسب نامه‌اش که منتسب به ائمه است، فراوانی نشانه‌های تشیع را به آن درجه می‌رساند که طریقت منسوب به وی در شمار پیروان تشیع به حساب آورده شود.[۱۳]

برخی محققان مدعی هستند عده‌ای از نویسندگان و ادبای نزدیک به دوره شاه نعمت‌الله تشیع او را قطعی می‌دانند و بعدها نیز تعدادی از نویسندگان متاخر در تذکره‌های خود شکی در تشیع او راه ندادند و طریقت او را در شمار طرائق شیعی ذکر کردند.[۱۴]

مطالعه بیشتر

  • تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت‌الله ولی، حمید فرزام، چاپ اول، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۴ش.


منابع

  1. گلاب‌زاده، محمدعلی، «شاه نعمت‌الله ولی»، دایرةالمعارف بزرگ فارسی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ذیل مدخل.
  2. مشکور، محمد جواد، مدیرشانه چی، کاظم، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۴۷.
  3. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۶۳.
  4. شاه نعمت‌الله ولی، کلیات اشعار شاه نعمت‌الله ولی، تصحیح جواد نوربخش، مقدمه، تهران، انتشارات خانقاه نعمت‌اللهی، ۱۳۵۵ش، ص۳ و ۱۷.
  5. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش، ج۶، ص۳۳۹.
  6. حمید فرزام، نشریه دانشکده ادبیات اصفهان، مقاله: اختلاف جامی با شاه ولی، ۱۳۴۲، ش ۲، ص۱۰.
  7. السُبُکی، طبقات الشافعیه، مصر، ۱۳۲۴ هـ. ق، ج۶، ص۱۰۳.
  8. دیوان، ص۳۲۱.
  9. دیوان، ص۵۵۰.
  10. رسایل شاه نعمت‌الله ولی، به مساعی عبدالحسین ذوالریاستین، مطبعه ارمغان، ۱۳۱۱، ص۹۰.
  11. فرزام، حمید، پیشین، ص۵۹۶.
  12. زارع سنگدرازی، صفا، «بررسی زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی پیرامون مذهب شاه نعمت‌الله ولی»، تاریخ نو، شماره ۲۳، سال هشتم، تابستان ۱۳۹۷ش، ص۲۵.
  13. رنجبر، محمدعلی و رضا صحت منش، «جایگاه ائمه اطهار(ع) در آثار و احوال شاه نعمت‌الله ولی»، مطالعات ایرانی، سال چهاردهم، پاییز و زمستان ۱۳۹۴ش، شماره ۲۸. ص۱۱۳ و ۱۱۴.
  14. رنجبر، محمدعلی و رضا صحت منش، «جایگاه ائمه اطهار(ع) در آثار و احوال شاه نعمت‌الله ولی»، مطالعات ایرانی، شماره ۲۸، سال چهاردهم، پاییز و زمستان ۱۳۹۴ش، ص۱۵.