اخلاق بندگی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''اخلاق بندگی''' فضایل و رذایل اخلاقی است که مربوط به رابطه انسان و خدا باشد. ایمان را از موارد اخلاق بندگی برشمرده‌اند. ایمانِ بنده نسبت به خدا، به این معنا است که او را پذیرفته و به دستوراتش عمل کند. طرف دیگر ایمان، به خدا بر می‌گردد که ایمان بنده به او تعلق گرفته است.
'''اخلاق بندگی''' فضایل و رذایل اخلاقی است که مربوط به رابطه انسان و خدا باشد و موارد متعددی را شامل می‌شود.
 
اخلاق بندگی موارد بسیار زیادی را که در رابطه بین انسان و خدواند است را شامل می‌شود.


'''ایمان'''
'''ایمان'''


شهید مطهری در تعریف ایمان، آن‌را گرایش و تسلیم معرفی می‌کند. او معتقد است در ایمان عنصر گرایش، تسلیم، خضوع، علاقه و محبت نیز وجود دارد.<ref>مطهری، مرتضی، انسان کامل، ج۱، ص۱۵۶.</ref>
شهید مطهری در تعریف ایمان، آن‌را گرایش و تسلیم معرفی می‌کند. او معتقد است در ایمان عنصر گرایش، تسلیم، خضوع، علاقه و محبت نیز وجود دارد.<ref>مطهری، مرتضی، انسان کامل، ج۱، ص۱۵۶.</ref> در قرآن پیرامون ایمان آمده: {{قرآن||ترجمه=«آیا شما را به یک تجارت و بازرگانی که شما را از شکنجه‌های دردناک نجات می‌دهد راهنمایی کنم؟ آن این است که به خدا و پیامبر او ایمان بیاورید».|سوره=صف|آیه=۱۰–۱۱.}} قرآن از ایمان به خدا و پیامبر به عنوان تجارت و سرمایه یاد کرده است.<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۱۷.</ref> اولین اثر ایمان این است که پشتوانه اخلاق قرار می‌گیرد.<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۲۱.</ref>
 
در قرآن پیرامون ایمان آمده: {{قرآن||ترجمه= «آیا شما را به یک تجارت و بازرگانی که شما را از شکنجه‌های دردناک نجات می‌دهد راهنمایی کنم؟ آن این است که به خدا و پیغمبر او ایمان بیاورید».|سوره=صف|آیه=۱۰–۱۱.}}


قرآن از ایمان به خدا و پیامبر به عنوان تجارت و سرمایه یاد کرده است.<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۱۷.</ref> اولین اثر ایمان این است که پشتوانه اخلاق قرار می‌گیرد.<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۲۱.</ref>
{{همچنین ببینید|ایمان و اراده انسان|رابطه وحی، دین و ایمان در جهان مدرن}}


'''توکل'''
'''توکل'''


توکل اعتماد کردن و مطمئن بودن دل انسان به خداوند و واگذاری کارها به پروردگار است. از سوی دیگر بیزاری و دوری جستن از هر قدرت دیگر و تکیه بر قدرت الهی نیز در معنای توکل دانسته شده است.
توکل اعتماد کردن و مطمئن بودن دل انسان به خداوند و واگذاری کارها به پروردگار است. از سوی دیگر بیزاری و دوری جستن از هر قدرت دیگر و تکیه بر قدرت الهی نیز در معنای توکل دانسته شده است.
{{همچنین ببینید|کافی‌بودن خدا بر توکل‌کننده|روایت توکل و رسیدن به خواسته‌ها}}


'''عبادت'''
'''عبادت'''
خط ۲۹: خط ۲۷:
* در سرنوشت انسان و جهان به‌طور مستقل دخالت داشته و دارای مقام ربوبیت است. بنابر این حقیقت عبادت از دو رکن تشکیل می‌شود: ۱. عقیده؛ ۲. عمل.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، ص۱۲۱.</ref>
* در سرنوشت انسان و جهان به‌طور مستقل دخالت داشته و دارای مقام ربوبیت است. بنابر این حقیقت عبادت از دو رکن تشکیل می‌شود: ۱. عقیده؛ ۲. عمل.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، ص۱۲۱.</ref>


امام علی(ع) عبادت کنندگان را سه دسته خوانده‌اند: آنهایی که از ترس دوزخ خدا را می‌پرستند، این عبادت بردگان است؛ آنهایی که برای پاداش، خدا را می‌پرستند، این عبادت مزد بگیران است و آنها که برای عشق و محبت او را عبادت می‌کنند، این عبادت آزادگان است».<ref name=":0">کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.</ref>
امام علی(ع) عبادت کنندگان را سه دسته خوانده‌اند: آنهایی که از ترسِ دوزخ، خدا را می‌پرستند، این عبادت بردگان است؛ آنهایی که برای پاداش، خدا را می‌پرستند، این عبادت مزد بگیران است و آنها که برای عشق و محبت او را عبادت می‌کنند، این عبادت آزادگان است».<ref name=":0">کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.</ref>
 
{{شعر|من اگر چه بندگی را به خدا رسانده باشم|همه بنده‌ام خدایا به تو می‌رسد خدایی<ref>«[https://liwa.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%AF%DA%A9%D9%84%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%86/ دکلمه استاد شهریار رهی از نوای نایم بزن]»، لیوا.</ref>}}


'''اخلاص و تقوا'''
'''اخلاص و تقوا'''


یعنی اینکه فقط برای خدا کارهایت را انجام بدهی و هیچ‌کس یا چیز دیگر در نظرت نباشد. پرستشی که می‌کنی تنها برای رضای خدا باشد اگر چنانچه در این عبادت نظرت به چیز دیگر شد از خلوص می‌افتد. در حدیثی فرموده‌اند که «روزه تثبیت کننده اخلاص است».<ref>دستغیب، عبدالحسین، بندگی، راز آفرینش، ص۴۱۰.</ref>
اخلاص به این معنا است که فقط برای خدا کارهایت را انجام بدهی و هیچ‌کس یا چیز دیگر در نظرت نباشد. پرستشی که می‌کنی تنها برای رضای خدا باشد اگر چنانچه در این عبادت نظرت به چیز دیگر شد از خلوص می‌افتد. در حدیثی آمده «روزه تثبیت کننده اخلاص است».<ref>دستغیب، عبدالحسین، بندگی، راز آفرینش، ص۴۱۰.</ref>


با تقوای کسی است که به واجبات اهمیت بدهد و از محرمات دوری کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، گفتار معصومین(ع)، ص۱۴.</ref> یعنی خدا را اطاعت کند به این صورت که هر چه او می‌خواهد همان را انجام بدهد و از هر چه ناپسند اوست دوری کند.
تقوا در یک معنا اهمیت‌دادن به واجبات و دوری‌کردن از محرمات است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، گفتار معصومین(ع)، ص۱۴.</ref> در قرآن کریم پیرامون اهمیت تقوا آمده که «زاد وتوشه تهیه کنید که بهترین زاد و توشه پرهیزکاری است»<ref> سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref> و «ما بهشت را مخصوص باتقوایان قرار دادیم».<ref>سوره مریم، آیه۶۳.</ref> علی(ع)نیز فرمودند: «عملی که همراه با تقوا باشد کم نمی‌شود (هرچند به نظر ناچیز بیاید) چگونه کم خواهد بود عملی که مقبول درگاه خداست؟».<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ۹۵.</ref>


در اهمیت تقوا همین بس که قرآن کریم می‌فرماید: «زاد وتوشه تهیه کنیدکه بهترین زاد وتوشه پرهیزکاری است».<ref>بقره / ۱۹۱.</ref>
'''خدمت به بندگان خدا'''


«ما بهشت را مخصوص باتقوایان قرار دادیم».<ref>مریم / ۶۳.</ref>
از اخلاق بندگی خدمت به بندگان خدا است. همان‌گونه که انسان خالق خویش را در همه جوانب می‌پذیرد، باید مخلوق او را نیز بپذیرد و کمک‌کار و یاری‌کننده آنها باشد. در روایتی از پیامبر(ص) عابدترین مردم را کسی دانسته که نسبت به مردم خیرخواه‌تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب‌تر و باصفاتر باشد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.</ref>


حضرت علی(ع) می‌فرماید: «عملی که همراه با تقوا باشد کم نمی‌شود (هرچند به نظر ناچیز بیاید) چگونه کم خواهد بود عملی که مقبول درگاه خداست؟».<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ۹۵.</ref>
{{همچنین ببینید|آثار خدمت به خلق}}


۶. خدمت به بندگان خدا: از جمله موارد مهم دیگری که در بحث اخلاق بندگی مطرح می‌شود، خدمت به بندگان خدا می‌باشد؛ زیرا همان‌طور که انسان خالق خویش را در همه جوانب می‌پذیرد، بایستی مخلوق او را نیز بپذیرد و کمک‌کار و یاری کننده آنها باشد.
'''یقین'''


در روایت شریفی از پیامبر(ص) نقل شده است که: «عابدترین مردم آن کسی است که نسبت به مردم خیرخواه تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب تر و باصفاتر باشد»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.</ref>
یقین بخشی از اخلاق بندگی است. از رسول خدا(ص) نقل شده که از جبرئیل تفسیر یقین را پرسید. او چنین گفت که مؤمن به گونه‌ای برای خدا عمل کند که گویا او را می‌بیند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۷۳.</ref>


۷. یقین: از موارد دیگر اخلاق بندگی یقین است. از رسول خدا(ص) نقل شده است: «از جبرئیل پرسیدم تفسیر یقین چیست؟ گفت: مؤمن به گونه ای برای خدا عمل کند که گویا او را می‌بیند، و اگر او خدا را نمی‌بیند، خدا او را می‌بیند و یقین بداند، آنچه به او رسیده ممکن نبود از او بگذرد و آنچه از او گذشته ممکن نبود به او برسد».<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۷۳.</ref>
{{همچنین ببینید|مراحل رسیدن به یقین}}


۸. امید به خدا: از جمله صفات مهمی که در روایات بر آن تأکید شده است و شایسته هر انسان مؤمنی است که نسبت به خداوند متعال آن را رعایت کند، امید می‌باشد. در روایت شریفی از امام علی(ع) نقل شده است: «هر چه امید دارید، به خدای سبحان داشته باشید و به کسی جز او امید نبندید؛ زیرا هیچ‌کس به غیر خدای تعالی امید نبست، مگر آن که ناامید برگشت».<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۱۹۸۹.</ref>
'''امید به خدا'''
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
روایات تأکید بسیاری بر امید به خداوند داشته‌اند. شایسته هر انسان مؤمنی دانسته شده که نسبت به خداوند امید داشته باشد. در روایت از امام علی(ع) نقل شده که «هر چه امید دارید، به خداوند داشته باشید و به کسی جز او امید نبندید؛ زیرا هیچ‌کس به غیر خدا امید نبست، مگر آن که ناامید برگشت».<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۱۹۸۹.</ref>
۱ـ راز بندگی ـ راز آفرینش، سید عبدالحسین دستغیب، انتشارات کانون تربیت.


۲ـ اسرار عبادات، عبدالله جوادی آملی، انتشارات الزهرا.
{{همچنین ببینید|ایمان به معنای امید}}{{مطالعه بیشتر}}
 
۳ـ آئین بندگی، حسین ساروی غفاری، انتشارات بنیاد معارف اسلامی قم.
 
۴ـ اخلاق عبادی، علی اصغر الهامی نیا، انتشارات مرکز تحقیقات اسلامی.


== مطالعه بیشتر ==
* راز بندگی ـ راز آفرینش، سید عبدالحسین دستغیب، انتشارات کانون تربیت.
* اسرار عبادات، عبدالله جوادی آملی، انتشارات الزهرا.
* آئین بندگی، حسین ساروی غفاری، انتشارات بنیاد معارف اسلامی قم.
* اخلاق عبادی، علی اصغر الهامی نیا، انتشارات مرکز تحقیقات اسلامی.
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۷۸: خط ۷۷:
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۹

سؤال

بندگی و اخلاق بندگی چیست؟

اخلاق بندگی فضایل و رذایل اخلاقی است که مربوط به رابطه انسان و خدا باشد و موارد متعددی را شامل می‌شود.

ایمان

شهید مطهری در تعریف ایمان، آن‌را گرایش و تسلیم معرفی می‌کند. او معتقد است در ایمان عنصر گرایش، تسلیم، خضوع، علاقه و محبت نیز وجود دارد.[۱] در قرآن پیرامون ایمان آمده: ﴿«آیا شما را به یک تجارت و بازرگانی که شما را از شکنجه‌های دردناک نجات می‌دهد راهنمایی کنم؟ آن این است که به خدا و پیامبر او ایمان بیاورید».(صف:۱۰–۱۱.) قرآن از ایمان به خدا و پیامبر به عنوان تجارت و سرمایه یاد کرده است.[۲] اولین اثر ایمان این است که پشتوانه اخلاق قرار می‌گیرد.[۳]

توکل

توکل اعتماد کردن و مطمئن بودن دل انسان به خداوند و واگذاری کارها به پروردگار است. از سوی دیگر بیزاری و دوری جستن از هر قدرت دیگر و تکیه بر قدرت الهی نیز در معنای توکل دانسته شده است.

عبادت

عبادت عبارت است از هرگونه تذلل و خضوع قولی یا عملی در برابر موجودی، با اعتقاد به اینکه او دارای همه یا برخی از ویژگی‌های زیر است:

  • در وجود و کمالات وجودی خود مستقل است.
  • خالق و پدید آورنده انسان، جهان یا برخی از موجودات است.
  • مالک سود و زیان انسان و سایر موجودات است.
  • در سرنوشت انسان و جهان به‌طور مستقل دخالت داشته و دارای مقام ربوبیت است. بنابر این حقیقت عبادت از دو رکن تشکیل می‌شود: ۱. عقیده؛ ۲. عمل.[۴]

امام علی(ع) عبادت کنندگان را سه دسته خوانده‌اند: آنهایی که از ترسِ دوزخ، خدا را می‌پرستند، این عبادت بردگان است؛ آنهایی که برای پاداش، خدا را می‌پرستند، این عبادت مزد بگیران است و آنها که برای عشق و محبت او را عبادت می‌کنند، این عبادت آزادگان است».[۵]

من اگر چه بندگی را به خدا رسانده باشم همه بنده‌ام خدایا به تو می‌رسد خدایی[۶]

اخلاص و تقوا

اخلاص به این معنا است که فقط برای خدا کارهایت را انجام بدهی و هیچ‌کس یا چیز دیگر در نظرت نباشد. پرستشی که می‌کنی تنها برای رضای خدا باشد اگر چنانچه در این عبادت نظرت به چیز دیگر شد از خلوص می‌افتد. در حدیثی آمده «روزه تثبیت کننده اخلاص است».[۷]

تقوا در یک معنا اهمیت‌دادن به واجبات و دوری‌کردن از محرمات است.[۸] در قرآن کریم پیرامون اهمیت تقوا آمده که «زاد وتوشه تهیه کنید که بهترین زاد و توشه پرهیزکاری است»[۹] و «ما بهشت را مخصوص باتقوایان قرار دادیم».[۱۰] علی(ع)نیز فرمودند: «عملی که همراه با تقوا باشد کم نمی‌شود (هرچند به نظر ناچیز بیاید) چگونه کم خواهد بود عملی که مقبول درگاه خداست؟».[۱۱]

خدمت به بندگان خدا

از اخلاق بندگی خدمت به بندگان خدا است. همان‌گونه که انسان خالق خویش را در همه جوانب می‌پذیرد، باید مخلوق او را نیز بپذیرد و کمک‌کار و یاری‌کننده آنها باشد. در روایتی از پیامبر(ص) عابدترین مردم را کسی دانسته که نسبت به مردم خیرخواه‌تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب‌تر و باصفاتر باشد.[۱۲]

یقین

یقین بخشی از اخلاق بندگی است. از رسول خدا(ص) نقل شده که از جبرئیل تفسیر یقین را پرسید. او چنین گفت که مؤمن به گونه‌ای برای خدا عمل کند که گویا او را می‌بیند.[۱۳]

امید به خدا

روایات تأکید بسیاری بر امید به خداوند داشته‌اند. شایسته هر انسان مؤمنی دانسته شده که نسبت به خداوند امید داشته باشد. در روایت از امام علی(ع) نقل شده که «هر چه امید دارید، به خداوند داشته باشید و به کسی جز او امید نبندید؛ زیرا هیچ‌کس به غیر خدا امید نبست، مگر آن که ناامید برگشت».[۱۴]

مطالعه بیشتر

  • راز بندگی ـ راز آفرینش، سید عبدالحسین دستغیب، انتشارات کانون تربیت.
  • اسرار عبادات، عبدالله جوادی آملی، انتشارات الزهرا.
  • آئین بندگی، حسین ساروی غفاری، انتشارات بنیاد معارف اسلامی قم.
  • اخلاق عبادی، علی اصغر الهامی نیا، انتشارات مرکز تحقیقات اسلامی.

منابع

  1. مطهری، مرتضی، انسان کامل، ج۱، ص۱۵۶.
  2. مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۱۷.
  3. مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۲۱.
  4. ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، ص۱۲۱.
  5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.
  6. «دکلمه استاد شهریار رهی از نوای نایم بزن»، لیوا.
  7. دستغیب، عبدالحسین، بندگی، راز آفرینش، ص۴۱۰.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، گفتار معصومین(ع)، ص۱۴.
  9. سوره بقره، آیه ۱۹۱.
  10. سوره مریم، آیه۶۳.
  11. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۹۵.
  12. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.
  13. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۷۳.
  14. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۱۹۸۹.