موعود گرایی و مهدویت در ادیان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شبهه}}نظريه مهدويت در واقع نظريه اي ساختگي براي حفظ اعتقاد به امامت است. شيعيان در طول دو قرن اول تمام تلاش خود را براي خفظ اعتقاد به امامت وئ مرزبندي با اكثريت مسلمانان انجام دادن. اما با مواجه شدن با موضوع جانشين امام يازدهم، نظريه امات با بن بست مواجه شده و بطلان آن آشكار شد. نظريه مهدويت و امامت غائبانه امام دوازدهم براي نجات نظريه امامت ساخته شده است. اما خود گرفتار تناقض آشكار است. از يك سو امامت امام دوازدهم است كه طبق نظريه امامت بايد رياست دين و دنيا را به عهده گرفته و بر مردم اقامه حجت كند و از ديگر سو غيبت او است كه موضوع امامت را از ميان بر مي دارد! مهدي شيعه اصلا اقامه حجت نمي كند چون افسانه است و اختراع شده تا عقيده امامت شيعه حفظ شود و مخترع آن هم هشام بن حكم است و ابن نديم هم به آن اشاره كرده است.
{{سوال}}
{{پایان شبهه}}
آیا در همه ادیان آسمانی اعتقاد به موعود آخرالزمان و مهدویت وجود دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|مهدویت}}
نقد:


مباني معرفتي اعتقاد به منجي موعود و ضرورت ظهور وي در آخرالزمان، به طور كلي بر دو پايه‌ عقلي و نقلي استوار است:
منجی موعود مقتضای فطرت انسان و یک امر عقلانی است که ریشه در آموزه های دینی دارد. ازاین‌رو در همه [[ادیان ابراهیمی]] مثل یهودیت، مسحیت و اسلام از منجی [[موعود آخرالزمان]] سخن گفته شده است. در دین اسلام به صورت خاص از آن به مهدویت تعبیر گردیده است. مهدویت در دین اسلام ریشه در احادیث نبوی دارد که از سوی شیعه و سنی در کتابهای روایی و تفسیری نقل شده است.


۱. مبناي عقلاني اعتقاد به منجي موعود، مبتني بر نياز فطري انسان به راهبر الاهي است؛ زيرا فطرت كمال طلب و ترقي خواه انسان ضرورت وجود منجي الاهي و ظهور او را ايجاب مي كند چرا كه جوامع بشري تنها در پرتو هدايت و مديريت رهبر معصوم و الاهي، مي تواند به همه خواسته‌ها و تمنيّات متعالي كه خداوند در وجود انسان به وديعت گذاشته است نائل شوند، در غير اين صورت استعدادهاي نهفته در وجود انسان هرگز شكوفا نخواهد شد و انتظارات فطري او به ثمر نخواهد نشست و در نتيجه، سلسله متكامل تاريخ بشر، ابتَر و بي پاسخ خواهد ماند.
==مبنای فطری و عقلانی موعود گرایی==


۲. دومين مبناي اساسي موعود گرايي، تأكيد آموزه‌هاي ديني و تعليمات آسماني اديان الاهي بر انديشه نيك فرجامي و انتظار آمدن منجي موعود الاهي در پايان تاريخ است و اين اعتقاد، از آموزه‌هاي مشترک همه پيروان اديان الاهي شمرده مي شود؛ زيرا همگان منتظر آمدن موعود نجات بخشي هستند كه تمامي آرمان‌هاي تاريخي و ديرپاي بشريت را براي زندگي در يک مدينه فاضله و سرشار از معنويت و اخلاق، تحقق خواهد بخشيد. از اين رو، انديشه موعود باوري در حقيقت ره‌آورد گفتمان ديني و کتب آسماني بوده و مناديان اصلي آن پيامبران الاهي((ع)) مي‌باشند که از گذشته‌ي دور، نگاه بشريت را به سوي آينده روشن و بهجت‌آوري، معطوف نموده و فرا رسيدن چنين دوران ايده آلي را براي فرداي تاريخ، بشارت داده‌اند.<ref>آخرين منجي/ شناخت‌نامه امام مهدي(ع)، قنبرعلي صمدي، ص۱۵.</ref> تأكيد بر عنصر اخلاق و حاكميت فضائل انساني و بسط عدالت همگاني و مساوات، از مهمترين ويژگي‌هاي جامعه آرماني مورد نظر اديان الاهي به شمار مي رود. به همين جهت، پيروان اديان الاهي با الهام از تعاليم پيامبران خويش، همواره چشم به راه آن روز بوده اند، اگرچه اين انتظار به طول انجاميده و چنين آرماني تاکنون محقق نشده است، اما اين ايده جزء آرمان‌هاي تغيير نيافته و پايدار جوامع انساني در طول قرن‌ها بوده و از مسلمات اعتقادي پيروان اديان آسماني به ويژه اديان سه گانه ابراهيمي شمرده مي‌شود. از اين رو، اگرچه پيروان هر مکتب و آئيني، براساس تعاليم ديني خويش، هرکدام در اين زمينه، تفسير خاص خود را دارند، اما فراگير بودن اصل اين اعتقاد، بيانگر اصالت انديشه موعود گرايي و جهاني بودن آن است و در كتب مقدس يهوديان، مسيحيت و اسلام بدان بشارت داده شده است.
مبنای عقلانی اعتقاد به منجی موعود، مبتنی بر نیاز فطری انسان به راهبر الاهی است؛ زیرا [[فطرت]] کمال طلب و ترقی خواه انسان ضرورت وجود منجی الاهی و ظهور او را ایجاب می‌کند چرا که جوامع بشری تنها در پرتو هدایت و مدیریت رهبر معصوم و الاهی، می‌تواند به همه خواسته‌ها و تمنیّات متعالی که خداوند در وجود انسان به ودیعت گذاشته است نائل شوند، در غیر این صورت استعدادهای نهفته در وجود انسان هرگز شکوفا نخواهد شد و انتظارات فطری او به ثمر نخواهد نشست و در نتیجه، سلسله متکامل تاریخ بشر، ابتَر و بی پاسخ خواهد ماند.


الف) موعود گرايي يهوديت: در متون ديني يهود مانند عهد عتيق و سِفرهاي تورات و ديگر كتاب‌هاي انبياي آنان مانند كتاب دانيال نبي عليه السلام<ref>ر.ك: كتاب مقدس، كتاب دانيال، ف۱۲ ب۱ـ۳.</ref>، كتاب اِشَعْياي نبي عليه السلام<ref>همان، كتاب اشعياء نبي، ب۱ـ۱۰.</ref>، كتاب زبور داود عليه السلام<ref>همان، مزامير داود، ب۹ـ ۳۷.</ref> و ديگر متون مقدس آنان، از ظهور منجي موعود و غلبه صالحان بر شريران در پايان تاريخ، خبر داده است.
==آموزه های دینی مبنای موعود گرایی==


ب) موعود گرايي مسيحيت: در آموزه‌هاي ديني مسيحيت كه از لحاظ معرفتي ادامه دين يهود است و کتاب مقدس يهوديان؛ يعني عهد عتيق منبع ديني و فرهنگي آنان نيز محسوب مي شود، علاوه بر بشارت‌هاي كتاب مقدس عهد عتيق، در هركدام از اناجيل چهارگانه آنان مانند انجيل متي<ref>ر.ك: انجيل متي، ب۲۳: ۳۱ـ۳۳.</ref>، انجيل لوقا<ref>ر.ك: انجيل لوقا، ب۱۲: ۳۵ـ۳۷.</ref>، انجيل مَرقس<ref>ر.ك: انجيل مرقس، ب۱۱: ۳۲ ـ ۳۷.</ref> و مكاشفات يوحنّا<ref>ر.ك: انجيل يوحنا، ب۵: ۲۶ـ ۲۸.</ref>، بشارت‌هاي در باره ظهور پسر انسان و موعود آخرالزمان، نقل شده است.<ref>نكته قابل تأمل در اين رابطه آن است كه موعود گرايي موجود در ميان پيروان دين يهوديت و مسيحيت، يا دچار تحريف گريده و يا بسيار مبهم و نا كارآمد است.</ref> همچنين در كتاب‌هاي مقدس ساير آيين ها، نظير زردشتيان، هندوها، بودائيان و … كه رهبران آن‌ها خود را پيامبر آسماني معرفي مي‌كرده‌اند نيز مباحث زيادي در زمينه منجي موعود جهاني بيان شده است. مجموعه اين گونه مطالب به وضوح، اصيل و جهاني بودن اعتقاد به ظهور يك موعود بزرگ را به اثبات مي‌رساند.<ref>موعود نامه، مجتبي تونه‌اي، ص۴۰۱.</ref>
دومین مبنای اساسی موعود گرایی، تأکید آموزه‌های دینی و تعلیمات آسمانی ادیان الاهی بر اندیشه نیک فرجامی و انتظار آمدن منجی موعود الاهی در پایان تاریخ است و این اعتقاد، از آموزه‌های مشترک همه پیروان [[ادیان الاهی]] شمرده می‌شود؛ زیرا همگان منتظر آمدن موعود نجات بخشی هستند که تمامی آرمان‌های تاریخی و دیرپای بشریت را برای زندگی در یک مدینه فاضله و سرشار از معنویت و اخلاق، تحقق خواهد بخشید. ازاین‌رو، اندیشه موعود باوری در حقیقت ره‌آورد گفتمان دینی و کتب آسمانی بوده و منادیان اصلی آن [[پیامبران الهی]] (ع) می‌باشند که از گذشتهٔ دور، نگاه بشریت را به سوی آینده روشن و بهجت‌آوری، معطوف نموده و فرا رسیدن چنین دوران ایده‌آلی را برای فردای تاریخ، بشارت داده‌اند.<ref>آخرین منجی/ شناخت‌نامه امام مهدی(ع)، قنبرعلی صمدی، ص۱۵.</ref>


ج) موعود گرايي اسلامي: در متون ديني اسلام، مسأله موعود و منجي آخرالزمان، بيش از ديگر اديان مورد توجه قرار گرفته و اعتقاد به ظهور منجي موعود و پايان خوش تاريخ، در آيات و روايات تبيين شده است.  
تأکید بر عنصر اخلاق و حاکمیت فضائل انسانی و بسط [[عدالت]] همگانی و مساوات، از مهمترین ویژگی‌های جامعه آرمانی مورد نظر ادیان الاهی به‌شمار می‌رود. به همین جهت، پیروان ادیان الاهی با الهام از تعالیم پیامبران خویش، همواره چشم به راه آن روز بوده‌اند، اگرچه این انتظار به طول انجامیده و چنین آرمانی تاکنون محقق نشده است، اما این ایده جزء آرمان‌های تغییر نیافته و پایدار جوامع انسانی در طول قرن‌ها بوده و از مسلمات اعتقادی پیروان ادیان آسمانی به ویژه ادیان سه‌گانه ابراهیمی شمرده می‌شود. ازاین‌رو، اگرچه پیروان هر مکتب و آئینی، براساس تعالیم دینی خویش، هرکدام در این زمینه، تفسیر خاص خود را دارند، اما فراگیر بودن اصل این اعتقاد، بیانگر اصالت اندیشه موعود گرایی و جهانی بودن آن است و در کتب مقدس [[یهودیت]]، [[مسیحیت]] و [[اسلام]] بدان بشارت داده شده است.


قرآن كريم از وعده تخلف ناپذير الاهي در باره حاكميت صالحان بر زمين و غلبه دين اسلام بر همه اديان باطل سخن گفته و تحقق حكومت عدل جهاني اسلام در پايان تاريخ را بشارت داده است.<ref>«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا». خداوند به کسانى از شما که ايمان آورده و کارهاى شايسته انجام داده‏اند وعده مى‏دهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمين خواهد کرد، همان گونه که به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد؛ و دين و آيينى را که براى آنان پسنديده، پابرجا و ريشه‏دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مى‏کند، آنچنان که تنها مرا مى پرستند و چيزى را شريک من نخواهند ساخت. و کسانى که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند. (سوره نور، آيه ۵۵).</ref>
==موعود گرایی یهودیت==


در منابع روايي نيز احاديث فراواني، بر لزوم وابستگي نظام هستي به وجود امام((ع)) و ضرورت وجود هميشگي حجّت الاهي و واسطه فيض در ميان مخلوقات<ref>امام صادق(ع) در باره ضرورت وجود مستمر حجت و واسطه فيض الاهي فرمود: «وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا». اگر چنين نباشد، زمين اهلش را در خود فرو مي¬برد(نظام هستي ازهم مي‌پاشد). (اصول کافي، ج۱، ص۲۰۱).</ref> و خالي نبودن زمين از امام((ع)) تا زمان برپايي قيامت<ref>امام سجاد(ع) فرمود: وَ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّه لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَه مِنْ حُجَّه اللَّهِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللّه؛ اگر امام در زمين نباشد زمين اهل خود را فرو برد سپس فرمود از روزى كه خدا آدم را آفريده زمين خالى از حجت نيست كه يا ظاهر و مشهور بوده است و يا غايب و مستور و تا قيامت هم خالى نمي ماند، او حجت خداست و اگر چنين نباشد خدا را نپرستند. (أمالي الصدوق، ص۱۸۶؛ الإحتجاج علي اهل اللجاج، ج‏۲، ص۳۱۷).</ref> تأكيد گرديده و از حتمي بودن ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان آخرين منجي موعود الاهي، خبر داده است.<ref>رسول خدا فرمود: «لَو لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنيا اِلاَّ يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلك اليَومَ حَتي يَبْعَثَ ‏اللّهُ رَجُلاً مِنّي» اگر از عمر دنيا حتي يك روز بيشتر نماند، خداوند آن روز را چنان طولاني كند تا مردي از ماخاندان ظهور نمايد. (كمال ‏الدين، ج۱، ص۳۱۷) «لاتَذهَبُ الدُّنيا حَتّي يَلِيَ اُمَّتِي رَجُلٌ مِنْ اَهلِ بَيْتِي يُقالُ لَهُ المَهْدِي» دنيا هرگز به پايان نرسد مگر آنكه مردي از اهلبيت من كه مهدي نام دارد ظهور كند. (الغيبه طوسي، ص۱۸۲؛ مسند احمد، ج۱، ص۳۷۷).</ref>
در متون دینی یهود مانند عهد عتیق و سِفرهای تورات و دیگر کتاب‌های انبیای آنان مانند کتاب دانیال نبی، (ع)<ref>ر. ک. کتاب مقدس، کتاب دانیال، ف۱۲ ب۱–۳.</ref> کتاب اِشَعْیای نبی (ع)،<ref>همان، کتاب اشعیاء نبی، ب۱–۱۰.</ref> کتاب زبور داود (ع)<ref>همان، مزامیر داود، ب۹–۳۷.</ref> و دیگر متون مقدس آنان، از ظهور منجی موعود و غلبه صالحان بر شریران در پایان تاریخ، خبر داده است.


نتيجه آنكه: انديشه موعود گرايي و آرمان¬خواهي ديني، يك اعتقاد فراگير و انتظار همگاني است كه در ميان امّت‌هاي پيشين نيز ريشه داشته و کتب آسماني پيشين مردم را به آينده¬اي روشن نويد داده است<ref>﴿وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾؛ «در زبور بعد از ذکر(تورات) نوشتيم که بندگان شايسته‏ام وارث زمين خواهند شد»؛ (سوره انبياء، آيه ۱۰۵).</ref>؛ امّا در اسلام انديشه موعود گرايي بيش از همه برجسته و مورد اهتمام بوده است و اسلام تنها ديني ‌است که بنا به رسالت جهاني و ماندگار خويش، براي بارور ساختن اين آرمان ديني و تاريخي، برنامه¬اي جامع و طرحي نظام‌¬مند در قالب نظريه حکومت عدل جهاني مهدوي به بشريت ارائه نموده و تحقق آرمان‌هاي متعالي¬ انساني ¬را مهم‌ترين رسالت خود اعلام کرده‌ است.<ref>آخرين منجي/ شناخت‌نامه امام مهدي(ع)، ص۲۰.</ref> از اين رو، خاستگاه اصلي اين گرايش فطري و تاريخي را در موعودگرايي اسلامي بايد جستجو كرد<ref>طرح و پيشگويي قرآن از حتمي بودن پيروزي صالحان و حاکميت مطلق اسلام در آينده، در آيات متعددي مطرح شده است و مجموع آياتي که به نحوي به موضوع مهدويت و پايان تاريخ اشاره دارند، بيش از۱۲۰ آيه است. مرحوم سيد هاشم بحراني در کتاب « المحجه فيما نزل في القائم الحجه» اين آيات را گردآوري کرده ‌است.</ref>؛ زيرا اديان ديگر، همانند اسلام طرح روشني در باره آينده تاريخ ارائه نكرده است.
==موعود گرایی مسیحیت==
 
در آموزه‌های دینی مسیحیت که از لحاظ معرفتی ادامه دین یهود است و کتاب مقدس یهودیان؛ یعنی [[عهد عتیق]] منبع دینی و فرهنگی آنان نیز محسوب می‌شود، علاوه بر بشارت‌های کتاب مقدس عهد عتیق، در هرکدام از [[اناجیل چهارگانه]] آنان مانند انجیل متی،<ref>ر. ک. انجیل متی، ب۲۳: ۳۱–۳۳.</ref> انجیل لوقا،<ref>ر. ک. انجیل لوقا، ب۱۲: ۳۵–۳۷.</ref> انجیل مَرقس<ref>ر. ک. انجیل مرقس، ب۱۱: ۳۲–۳۷.</ref> و مکاشفات یوحنّا،<ref>ر. ک. انجیل یوحنا، ب۵: ۲۶–۲۸.</ref> بشارت‌های در باره ظهور پسر انسان و موعود آخرالزمان، نقل شده است.<ref>نکته قابل تأمل در این رابطه آن است که موعود گرایی موجود در میان پیروان دین یهودیت و مسیحیت، یا دچار تحریف گردیده یا بسیار مبهم و نا کارآمد است.</ref>
 
همچنین در کتاب‌های مقدس سایر آیین‌ها، نظیر [[زردشتیان]]، هندوها، بودائیان و … که رهبران آن‌ها خود را پیامبر آسمانی معرفی می‌کرده‌اند نیز مباحث زیادی در زمینه [[منجی موعو]]د جهانی بیان شده است. مجموعه این گونه مطالب به وضوح، اصیل و جهانی بودن اعتقاد به ظهور یک موعود بزرگ را به اثبات می‌رساند.<ref>موعود نامه، مجتبی تونه‌ای، ص۴۰۱.</ref>
 
==موعود گرایی اسلامی==
 
در متون دینی اسلام، مسئله موعود و منجی آخرالزمان، بیش از دیگر ادیان مورد توجه قرار گرفته و اعتقاد به ظهور منجی موعود و پایان خوش تاریخ، در آیات و روایات تبیین شده است. در دین اسلام موعود گرایی آخرالزمان عنوان [[مهدویت]] را به خود گرفته که ریشه در احادیث نبوی دارد.
 
قرآن کریم از وعده تخلف ناپذیر الاهی در باره حاکمیت صالحان بر زمین و غلبه دین اسلام بر همه ادیان باطل سخن گفته و تحقق حکومت عدل جهانی اسلام در پایان تاریخ را بشارت داده است.<ref>«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا؛خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آنچنان که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند. (سوره نور، آیه ۵۵).</ref>
 
در منابع روایی نیز احادیث فراوانی، بر لزوم وابستگی نظام هستی به وجود امام (ع) و ضرورت وجود همیشگی حجّت الاهی و [[واسطه فیض]] در میان مخلوقات<ref>امام صادق(ع) در باره ضرورت وجود مستمر حجت و واسطه فیض الاهی فرمود: «وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا». اگر چنین نباشد، زمین اهلش را در خود فرو می‌برد (نظام هستی ازهم می‌پاشد). (اصول کافی، ج۱، ص۲۰۱).</ref> و خالی نبودن زمین از امام (ع) تا زمان برپایی قیامت<ref>امام سجاد(ع) فرمود: وَ لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّه لِلَّهِ فِیهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَه مِنْ حُجَّه اللَّهِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یُعْبَدِ اللّه؛ اگر امام در زمین نباشد زمین اهل خود را فرو برد سپس فرمود از روزی که خدا آدم را آفریده زمین خالی از حجت نیست که یا ظاهر و مشهور بوده است یا غایب و مستور و تا قیامت هم خالی نمی‌ماند، او حجت خداست و اگر چنین نباشد خدا را نپرستند. (أمالی الصدوق، ص۱۸۶؛ الإحتجاج علی اهل اللجاج، ج‏۲، ص۳۱۷).</ref> تأکید گردیده و از حتمی بودن ظهور حضرت مهدی (عج) به عنوان آخرین منجی موعود الاهی، خبر داده است.<ref>رسول خدا فرمود: «لَو لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنیا اِلاَّ یَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلک الیَومَ حَتی یَبْعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِنّی؛ اگر از عمر دنیا حتی یک روز بیشتر نماند، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردی از ماخاندان ظهور نماید». (کمال الدین، ج۱، ص۳۱۷) «لاتَذهَبُ الدُّنیا حَتّی یَلِیَ اُمَّتِی رَجُلٌ مِنْ اَهلِ بَیْتِی یُقالُ لَهُ المَهْدِی» دنیا هرگز به پایان نرسد مگر آنکه مردی از اهلبیت من که مهدی نام دارد ظهور کند. (الغیبه طوسی، ص۱۸۲؛ مسند احمد، ج۱، ص۳۷۷).</ref>
 
نتیجه آنکه: اندیشه موعود گرایی و آرمان‌خواهی دینی، یک اعتقاد فراگیر و انتظار همگانی است که در میان امّت‌های پیشین نیز ریشه داشته و [[کتب آسمانی]] پیشین مردم را به آینده‌ای روشن نوید داده است<ref>«وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم که بندگان شایسته‌ام وارث زمین خواهند شد»؛ (سوره انبیاء، آیه ۱۰۵).</ref>
 
امّا در اسلام اندیشه موعود گرایی بیش از همه برجسته و مورد اهتمام بوده است و اسلام تنها دینی است که بنا به رسالت جهانی و ماندگار خویش، برای بارور ساختن این آرمان دینی و تاریخی، برنامه‌ای جامع و طرحی نظام‌‌مند در قالب نظریه حکومت عدل جهانی مهدوی به بشریت ارائه نموده و تحقق آرمان‌های متعالی انسانی را مهم‌ترین رسالت خود اعلام کرده است.<ref>آخرین منجی/ شناخت‌نامه [[امام مهدی در احادیث پیامبر|امام مهدی]](ع)، ص۲۰.</ref> از این رو، خاستگاه اصلی این گرایش فطری و تاریخی را در موعودگرایی اسلامی باید جستجو کرد<ref> طرح و پیشگویی قرآن از حتمی بودن پیروزی صالحان و حاکمیت مطلق اسلام در آینده، در آیات متعددی مطرح شده است و مجموع آیاتی که به نحوی به موضوع مهدویت و پایان تاریخ اشاره دارند، بیش از۱۲۰ آیه است. مرحوم سید هاشم بحرانی در کتاب «المحجه فیما نزل فی القائم الحجه» این آیات را گردآوری کرده است.</ref>؛ زیرا ادیان دیگر، همانند اسلام طرح روشنی در باره آینده تاریخ ارائه نکرده است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
==منابع==
 
<references />
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه فرعی۱ = مهدویت
  | شاخه فرعی۱ = مهدویت
  | شاخه فرعی۲ = اثبات وجود امام زمان(ع)
  | شاخه فرعی۲ = اثبات وجود امام زمان(ع)
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =ج
  | کیفیت =  
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۲

سؤال

آیا در همه ادیان آسمانی اعتقاد به موعود آخرالزمان و مهدویت وجود دارد؟


منجی موعود مقتضای فطرت انسان و یک امر عقلانی است که ریشه در آموزه های دینی دارد. ازاین‌رو در همه ادیان ابراهیمی مثل یهودیت، مسحیت و اسلام از منجی موعود آخرالزمان سخن گفته شده است. در دین اسلام به صورت خاص از آن به مهدویت تعبیر گردیده است. مهدویت در دین اسلام ریشه در احادیث نبوی دارد که از سوی شیعه و سنی در کتابهای روایی و تفسیری نقل شده است.

مبنای فطری و عقلانی موعود گرایی

مبنای عقلانی اعتقاد به منجی موعود، مبتنی بر نیاز فطری انسان به راهبر الاهی است؛ زیرا فطرت کمال طلب و ترقی خواه انسان ضرورت وجود منجی الاهی و ظهور او را ایجاب می‌کند چرا که جوامع بشری تنها در پرتو هدایت و مدیریت رهبر معصوم و الاهی، می‌تواند به همه خواسته‌ها و تمنیّات متعالی که خداوند در وجود انسان به ودیعت گذاشته است نائل شوند، در غیر این صورت استعدادهای نهفته در وجود انسان هرگز شکوفا نخواهد شد و انتظارات فطری او به ثمر نخواهد نشست و در نتیجه، سلسله متکامل تاریخ بشر، ابتَر و بی پاسخ خواهد ماند.

آموزه های دینی مبنای موعود گرایی

دومین مبنای اساسی موعود گرایی، تأکید آموزه‌های دینی و تعلیمات آسمانی ادیان الاهی بر اندیشه نیک فرجامی و انتظار آمدن منجی موعود الاهی در پایان تاریخ است و این اعتقاد، از آموزه‌های مشترک همه پیروان ادیان الاهی شمرده می‌شود؛ زیرا همگان منتظر آمدن موعود نجات بخشی هستند که تمامی آرمان‌های تاریخی و دیرپای بشریت را برای زندگی در یک مدینه فاضله و سرشار از معنویت و اخلاق، تحقق خواهد بخشید. ازاین‌رو، اندیشه موعود باوری در حقیقت ره‌آورد گفتمان دینی و کتب آسمانی بوده و منادیان اصلی آن پیامبران الهی (ع) می‌باشند که از گذشتهٔ دور، نگاه بشریت را به سوی آینده روشن و بهجت‌آوری، معطوف نموده و فرا رسیدن چنین دوران ایده‌آلی را برای فردای تاریخ، بشارت داده‌اند.[۱]

تأکید بر عنصر اخلاق و حاکمیت فضائل انسانی و بسط عدالت همگانی و مساوات، از مهمترین ویژگی‌های جامعه آرمانی مورد نظر ادیان الاهی به‌شمار می‌رود. به همین جهت، پیروان ادیان الاهی با الهام از تعالیم پیامبران خویش، همواره چشم به راه آن روز بوده‌اند، اگرچه این انتظار به طول انجامیده و چنین آرمانی تاکنون محقق نشده است، اما این ایده جزء آرمان‌های تغییر نیافته و پایدار جوامع انسانی در طول قرن‌ها بوده و از مسلمات اعتقادی پیروان ادیان آسمانی به ویژه ادیان سه‌گانه ابراهیمی شمرده می‌شود. ازاین‌رو، اگرچه پیروان هر مکتب و آئینی، براساس تعالیم دینی خویش، هرکدام در این زمینه، تفسیر خاص خود را دارند، اما فراگیر بودن اصل این اعتقاد، بیانگر اصالت اندیشه موعود گرایی و جهانی بودن آن است و در کتب مقدس یهودیت، مسیحیت و اسلام بدان بشارت داده شده است.

موعود گرایی یهودیت

در متون دینی یهود مانند عهد عتیق و سِفرهای تورات و دیگر کتاب‌های انبیای آنان مانند کتاب دانیال نبی، (ع)[۲] کتاب اِشَعْیای نبی (ع)،[۳] کتاب زبور داود (ع)[۴] و دیگر متون مقدس آنان، از ظهور منجی موعود و غلبه صالحان بر شریران در پایان تاریخ، خبر داده است.

موعود گرایی مسیحیت

در آموزه‌های دینی مسیحیت که از لحاظ معرفتی ادامه دین یهود است و کتاب مقدس یهودیان؛ یعنی عهد عتیق منبع دینی و فرهنگی آنان نیز محسوب می‌شود، علاوه بر بشارت‌های کتاب مقدس عهد عتیق، در هرکدام از اناجیل چهارگانه آنان مانند انجیل متی،[۵] انجیل لوقا،[۶] انجیل مَرقس[۷] و مکاشفات یوحنّا،[۸] بشارت‌های در باره ظهور پسر انسان و موعود آخرالزمان، نقل شده است.[۹]

همچنین در کتاب‌های مقدس سایر آیین‌ها، نظیر زردشتیان، هندوها، بودائیان و … که رهبران آن‌ها خود را پیامبر آسمانی معرفی می‌کرده‌اند نیز مباحث زیادی در زمینه منجی موعود جهانی بیان شده است. مجموعه این گونه مطالب به وضوح، اصیل و جهانی بودن اعتقاد به ظهور یک موعود بزرگ را به اثبات می‌رساند.[۱۰]

موعود گرایی اسلامی

در متون دینی اسلام، مسئله موعود و منجی آخرالزمان، بیش از دیگر ادیان مورد توجه قرار گرفته و اعتقاد به ظهور منجی موعود و پایان خوش تاریخ، در آیات و روایات تبیین شده است. در دین اسلام موعود گرایی آخرالزمان عنوان مهدویت را به خود گرفته که ریشه در احادیث نبوی دارد.

قرآن کریم از وعده تخلف ناپذیر الاهی در باره حاکمیت صالحان بر زمین و غلبه دین اسلام بر همه ادیان باطل سخن گفته و تحقق حکومت عدل جهانی اسلام در پایان تاریخ را بشارت داده است.[۱۱]

در منابع روایی نیز احادیث فراوانی، بر لزوم وابستگی نظام هستی به وجود امام (ع) و ضرورت وجود همیشگی حجّت الاهی و واسطه فیض در میان مخلوقات[۱۲] و خالی نبودن زمین از امام (ع) تا زمان برپایی قیامت[۱۳] تأکید گردیده و از حتمی بودن ظهور حضرت مهدی (عج) به عنوان آخرین منجی موعود الاهی، خبر داده است.[۱۴]

نتیجه آنکه: اندیشه موعود گرایی و آرمان‌خواهی دینی، یک اعتقاد فراگیر و انتظار همگانی است که در میان امّت‌های پیشین نیز ریشه داشته و کتب آسمانی پیشین مردم را به آینده‌ای روشن نوید داده است[۱۵]

امّا در اسلام اندیشه موعود گرایی بیش از همه برجسته و مورد اهتمام بوده است و اسلام تنها دینی است که بنا به رسالت جهانی و ماندگار خویش، برای بارور ساختن این آرمان دینی و تاریخی، برنامه‌ای جامع و طرحی نظام‌‌مند در قالب نظریه حکومت عدل جهانی مهدوی به بشریت ارائه نموده و تحقق آرمان‌های متعالی انسانی را مهم‌ترین رسالت خود اعلام کرده است.[۱۶] از این رو، خاستگاه اصلی این گرایش فطری و تاریخی را در موعودگرایی اسلامی باید جستجو کرد[۱۷]؛ زیرا ادیان دیگر، همانند اسلام طرح روشنی در باره آینده تاریخ ارائه نکرده است.


منابع

  1. آخرین منجی/ شناخت‌نامه امام مهدی(ع)، قنبرعلی صمدی، ص۱۵.
  2. ر. ک. کتاب مقدس، کتاب دانیال، ف۱۲ ب۱–۳.
  3. همان، کتاب اشعیاء نبی، ب۱–۱۰.
  4. همان، مزامیر داود، ب۹–۳۷.
  5. ر. ک. انجیل متی، ب۲۳: ۳۱–۳۳.
  6. ر. ک. انجیل لوقا، ب۱۲: ۳۵–۳۷.
  7. ر. ک. انجیل مرقس، ب۱۱: ۳۲–۳۷.
  8. ر. ک. انجیل یوحنا، ب۵: ۲۶–۲۸.
  9. نکته قابل تأمل در این رابطه آن است که موعود گرایی موجود در میان پیروان دین یهودیت و مسیحیت، یا دچار تحریف گردیده یا بسیار مبهم و نا کارآمد است.
  10. موعود نامه، مجتبی تونه‌ای، ص۴۰۱.
  11. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا؛خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آنچنان که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند. (سوره نور، آیه ۵۵).
  12. امام صادق(ع) در باره ضرورت وجود مستمر حجت و واسطه فیض الاهی فرمود: «وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا». اگر چنین نباشد، زمین اهلش را در خود فرو می‌برد (نظام هستی ازهم می‌پاشد). (اصول کافی، ج۱، ص۲۰۱).
  13. امام سجاد(ع) فرمود: وَ لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّه لِلَّهِ فِیهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَه مِنْ حُجَّه اللَّهِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یُعْبَدِ اللّه؛ اگر امام در زمین نباشد زمین اهل خود را فرو برد سپس فرمود از روزی که خدا آدم را آفریده زمین خالی از حجت نیست که یا ظاهر و مشهور بوده است یا غایب و مستور و تا قیامت هم خالی نمی‌ماند، او حجت خداست و اگر چنین نباشد خدا را نپرستند. (أمالی الصدوق، ص۱۸۶؛ الإحتجاج علی اهل اللجاج، ج‏۲، ص۳۱۷).
  14. رسول خدا فرمود: «لَو لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنیا اِلاَّ یَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلک الیَومَ حَتی یَبْعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِنّی؛ اگر از عمر دنیا حتی یک روز بیشتر نماند، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردی از ماخاندان ظهور نماید». (کمال الدین، ج۱، ص۳۱۷) «لاتَذهَبُ الدُّنیا حَتّی یَلِیَ اُمَّتِی رَجُلٌ مِنْ اَهلِ بَیْتِی یُقالُ لَهُ المَهْدِی» دنیا هرگز به پایان نرسد مگر آنکه مردی از اهلبیت من که مهدی نام دارد ظهور کند. (الغیبه طوسی، ص۱۸۲؛ مسند احمد، ج۱، ص۳۷۷).
  15. «وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم که بندگان شایسته‌ام وارث زمین خواهند شد»؛ (سوره انبیاء، آیه ۱۰۵).
  16. آخرین منجی/ شناخت‌نامه امام مهدی(ع)، ص۲۰.
  17. طرح و پیشگویی قرآن از حتمی بودن پیروزی صالحان و حاکمیت مطلق اسلام در آینده، در آیات متعددی مطرح شده است و مجموع آیاتی که به نحوی به موضوع مهدویت و پایان تاریخ اشاره دارند، بیش از۱۲۰ آیه است. مرحوم سید هاشم بحرانی در کتاب «المحجه فیما نزل فی القائم الحجه» این آیات را گردآوری کرده است.