رسیدن از خودشناسی به خداشناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس
|شاخه فرعی۲ = خودشناسی
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
چگونه مي توان از خود شناسي به خدا شناسي رسيد؟
چگونه می‌توان از خودشناسی به خداشناسی رسید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}خودشناسی دارای دو مرحله شناخت جسم و شناخت [[روح]] است، که هر کدام، انسان را به مرحله‌ای از [[خداشناسی]] می‌رساند. در مرحله شناخت جسم، انسان با شناخت اندام خود و چگونگی هماهنگی آنها، به علم و قدرت خدا شناخت پیدا می‌کند.
بر اساس قرآن، یکی از راه‌های شناخت خدا، خودشناسی است، که از آن به «آیات اَنْفُسی» تعبیر شده است.<ref>حميد رضا، كتاب خودشناسي عرفاني، سيري در الميزان.</ref> در روایتی، امام علی(ع) نیز، شناخت خویش را، سودمندترین شناخت دانسته است.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج۶، ص۲۵۰.</ref>
 
حال سؤال اينست كه سير دروني و باطني انسان چيست؟ جواب اينست كه سير انسان براي شناخت خود، از دو مرحله تشكيل مي شود. ۱. شناخت اعضاء و جوارح كه مربوط به جسم و امور مادي انسان است. انسان با انديشه در وجود خود و عجايب خلقت خويش، به شناخت و علم و قدرت بي انتهاي خداوند متعال دست مي يابد. در ابتدا با دقت در اعضاء و اجزاء بسيار دقيق و ظريف فرد و سپس با تفكّر در عملكرد و هماهنگي بين آنها، نشانه هاي عظمت پروردگار را در وجود خويش درك مي كند. و با ديدن زيبايي هاي وجود خود، جمال و زيبائي بي انتهاي آفريننده خود را مشاهده مي كند. {{قرآن|لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم}}<ref>تين/ ۴.</ref>، ما انسان را در زيباترين صورت وجودي خلق كرديم.
 
۲. در مرحله دوم، شناخت انسان به روح و روان خويشتن است. پس از شناخت بعد جسماني، نوبت به معرفت روح و نفس، و مراتب و مراحل سير در آن مي رسد.
 
{{قرآن|سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتي يتبيّن انه الحق}}<ref>فصّلت/ ۵۳.</ref>، }}ما آيات قدرت و حكمت خويش را در آفاق جهان و جانهاي بندگان هويدا و روشن مي گردانيم، تا ظاهر و آشكار شود كه خداوند بر حق است.
 
اگر انسان سير دروني در وجود خويش نمايد و باطن روح را بشناسد، این معرفت و آگاهي دروني براي او بوجود مي آيد كه پروردگار عالم حق است، آنهم شناختي كه بسيار روشن و واضح است. خداوند متعال در قرآن انسان را به معرفت نفس، امر فرموده است.
 
{{قرآن|يا ايها الذين امنوا عليكم انفسكم<ref>مائده/ ۱۰۵.</ref>، اي كساني كه ايمان آورده ايد، بر شما باد توجه به نفس خود؛ در اين آيه شريفه، در واقع به شناخت نفس و آگاهي از حقيقت آن، و اصلاح و مراقبت از آن، دستور داده است. زيرا انسان در اين راه با شناخت توانائي ها و ابزار و امكانات روح در مرحله اول، و تهذيب و پاك كردن آن از خصلت ها و صفت هاي ناپسند در مرحله دوم، مي تواند به خداوند متعال معرفت پيدا كند.  
 
اي آينه جمال شاهي كه توئي


و اي مظهر اسرار الهي كه توئي
شناخت روح، دارای دو بخش شناخت عملی و نظری است، که شناخت عملی در رسیدن به خداشناسی مؤثرتر دانسته شده است. انسان در شناخت عملیِ روح، با [[عبادت]]، عمل صالح و پاکسازی روح از [[گناه|گناهان]]، خود را برای دریافت نورِ شناختِ خدا آماده می‌کند؛ زیرا تنها مانع بین انسان و خدا، اعمال ناپسندِ او دانسته شده است.


بيرون ز تو نيست هر چه در عالم است  
== شناخت جسم ==
[[خودشناسی]] سیر درونی و باطنی است، که از دو مرحله تشکیل شده و یکی از مراحل آن شناخت جسم است.


در خود بطلب هر آنچه خواهي كه توئي}}<ref>خود شناسي عرفاني، ص۱۵.</ref>
انسان با اندیشه در جسم خود و چگونگی [[آفرینش]] خویش، به [[علم خدا|علم]] و قدرت خداوند شناخت پیدا می‌کند. با دقت در اعضاءِ بسیار دقیق و ظریف، و تفکّر در هماهنگی بین آنها، بزرگی پروردگار، به اندازه ظرفیت انسان، درک می‌شود. انسان با دیدن زیبایی‌های خود، جمال و زیبائی آفریننده خود را مشاهده می‌کند؛ چنان که آیه {{قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیم
| سوره = تین
| آیه = ۴
| ترجمه = ما انسان را در نیکوترین نظم و اعتدال و ارزش آفریدیم.
}} به این اشاره دارد که خدا انسان را در زیباترین صورت آفریده است.


چگونگي اين سير دروني اين گونه است كه انسان با شناخت خود حقيقي (كه خداست) و متمايز كردن آن از خوديّت كاذب خويش، سعي مي كند، با عبادت و بندگي حق تعالي، پشت پا، به خود وهمي و خيالي خويش زده و با تصفيه نفس و روح، از غير حق تعالي، پاك شود، تا معرفت شهودي حق در دل او طلوع كرده، و با ديدن فقر و نياز و ذلت خويش، عظمت و جلال خداوند را در درون خويش مشاهده كند.
== شناخت روح ==
یکی دیگر از مراحل خودشناسی، شناخت [[روح]] است. این مرحله، پس از مرحله شناخت جسم قرار می‌گیرد.


توضيح مطلب اين كه، سير در نفس و روح انسان، دو گونه است. ۱. مرحله عملي ۲. مرحله نظري. در مرحله عملي انسان با شناخت حقيقت وجودي خود، كه روح اوست و تنزيه و تهذيب آن از آلودگيها، آينه وجود خود را آماده تابش انوار معرفت الهي مي نمايد. زيرا آنچه كه بين انسان و خداي متعال، فاصله ايجاد مي كند، و باعث محجوب شدن انسان مي شود، اعمال و اخلاق ناپسند اوست، امام سجاد(ع) در دعا به خداوند عرض مي كنند:
در آیه {{قرآن|سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقّ|ترجمه=به زودی نشانه‌های خود را در کرانه‌ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی تردید او حق است.|سوره=فصلت|آیه=۵۳}}، به این مرحله از خودشناسی اشاره شده است و مقدمه [[خداشناسی]] دانسته شده است. از این مرحله به «آیات [[نفس|اَنْفُسی]]» نیز تعبیر شده است.<ref>حمید رضا، کتاب خودشناسی عرفانی، سیری در المیزان.</ref>


و انَّكَ لا تَحتَجِبُ عَن خَلقِكَ الاّ اَن عجُبَهُمُ الاَعمالُ دُونَكَ<ref>دعاي ابوحمزه ثمالي، مفاتيح الجنان.</ref>، همانا حجابي بين تو و خلق نيست، مگر اعمال ايشان، كه بين آنها و تو، فاصله ايجاد مي كند.  
برای شناخت روح، دو مرحله عملی و نظری برشمرده‌اند؛ البته آنچه در رسیدن به خداشناسی مؤثرتر دانسته شده است مرحله عملی آن می‌باشد.


انسان با كنار زدن حجابها و ظلمات از دل، زيبائي و جمال حق را مشاهده كرده، و به مقام يقين نائل مي شود.  
در مرحله عملی، انسان با شناخت روح خود و پاکسازی آن از آلودگی‌ها، خود را آماده دریافت نور معرفت خدا می‌کند؛ زیرا آنچه بین انسان و خدا، فاصله ایجاد می‌کند، و از شناخت خدا جلوگیری می‌کند، اعمال و اخلاق ناپسند انسان است. بر اساس [[دعا|دعایی]] از [[امام سجاد(ع)]] مانعی بین انسان و خدا، جز اعمال او نیست.<ref>دعای ابوحمزه ثمالی، مفاتیح الجنان.</ref>


{{قرآن|واعبد ربّك حتي يأتيك اليقين<ref> . حجر/ ۹۹.</ref>، پروردگار خود را عبادت كن تا به يقين برسي. در اين راه انسان، بسوي رهائي از خوديّت خيالي، و رسيدن به معرفت هر چه بيشتر نسبت به خداوند، پيش مي رود، به گونه اي مي شود كه هر لحظه خود را فقير و محتاج محض، نسبت به خداوند مي يابد. و در اين راه خود را و اعمال خويش را فقط براي رضايت او انجام مي دهد. و اين شناخت، البته معرفتي حضوري و شهودي است نه استدلالي و حصولي.  
در آیه {{قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِین|ترجمه=پروردگار خود را عبادت کن تا به یقین برسی.|سوره=حجر|آیه=۹۹}} به مرحله عملی از شناخت روح اشاره شده است. در این مرحله، انسان با [[عبادت]] و عمل نیک، به فقر و نیاز محض خود نسبت به خدا آگاه شده و اعمال خود را فقط برای [[رضایت خدا|رضایت]] او انجام می‌دهد. این شناخت، از جنس [[علم حضوری]] و شهودی است.


توضيح اين كه فرق بين علم حصولي و علم حضوري، آنست كه علم و معرفت حصولي محتاج به استفاده از برهان و ترتيب قياس بوده و پايداري معرفت حصولي به اين مقدمات است.}}<ref>خود شناسي عرفاني، ص۱۳۴.</ref> ولي معرفت حضوري چنين نيست. چون مراد از آن، عارف شدن به نفس خود و نيروها و عوالم وجودي آن است و اين علم، از قبيل مشاهده دل است. بعبارت ديگر وقتي انسان به مطالعه و سير در نفس خود مي پردازد، احتياج خود را به پروردگارش مي بيند و مي فهمد كه چگونه در تمامي مراحل وجود خود، نيازمند و محتاج به حضرت حق است و در باطن خويش مي يابد كه وجود او از خداوند است. البته اين شهود در معرفت، در اثر بندگي و عبوديّت حق تعالي حاصل مي شود. اما در مرحله معرفت نظري انسان، اگر در نفس سير كند، مي تواند ظهور حق تعالي را در وجود خود مشاهده كند.  
بر اساس آیه {{قرآن|وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی
| ترجمه = در انسان از روح خود دمیدم.
| سوره = ص
| آیه = ۱۹
}} روح انسان منسوب به خدا و روحی ویژه در نظر گرفته شده است؛ بنابراین وقتی که انسان روح خود را، که حقیقتِ او است، درک می‌کند، نموداری از بزرگی و قدرت خدا را ادراک کرده است؛ و انسان با شناخت این مطلب، درمی‌یابد وجود مستقلی ندارد؛ بلکه فقر و نیاز محض نسبت به خدا است، و این‌گونه، عظمت خدا را درک می‌کند.


{{قرآن|و نفخت فيه من روحي<ref>ص/ ۷۲.</ref>، در انسان از روح خود دميدم. پس در حقيقت، روح انسان از جلوه هاي وجود بي انتهاي خداست و انسان از خود هيچ ندارد، بلكه مرتبه اي از تجلّي و ظهور حق است. براي نزديك شدن اين مطلب به ذهن، مثالي ذكر مي شود. خورشيد در اين عالم، مركز نور و حرارت است، وقتي كه اين نور، به هر جائي برسد، آنجا را روشن مي كند؛ بعنوان مثال: نور از فضاي بيرون منزل، وارد اطاقها مي شود و از آنجا به جاهاي ديگر. در اين صورت، نوري كه وارد خانه مي شود، پرتوي از نور خورشيد است كه در اطاقها و جاهاي ديگر ظاهر شده است.
== جستارهای وابسته ==
 
اكنون در مطلب مورد بحث، آنچه كه انسان از نفس خود دريافت مي كند، يعني (منِ) او، كه حقيقت اوست و در همه لحظات وجودش آنرا احساس و مشاهده مي كند.<ref>خود شناسي عرفاني، ص۲۰.</ref> اين (خود) غير بدن مادي است كه در بند احكام و شرائط ماده است. انسان از اين جهت كه انسان است، چنين شعور و دركي از خود دارد، و نفس خود را وجداناً درك مي كند. اين انسان، كه حقيقت او روح و نفس اوست، به تعبير قرآن از روح خداست، يعني جلوه حق تعالي است و پرتوي از وجود اوست. پس وقتي كه انسان خود را درك مي كند در واقع، نموداري از قدرت و عظمت الهي را مورد ادراك قرار مي دهد. زيرا وجود او از حق است. پس در حقيقت توجه به (نفس) و سير در آن، مشاهده جلوه اي از هنر نمائي و ظهور حق تعالي است. در نتيجه (مَن) در انسان بعنوان موجود مستقل وجود ندارد. بلكه (خرد) انسان از خداست و مشاهده روح و نفس، در حقيقت، شهود جلوه و كمالي از وجود بي انتهاي حق است، در اين صورت، انسان فقر و بي چاره گي خود و عظمت و علم بي پايان الهي را در وجود خود درك مي كند.


* [[تعریف خودشناسی]]
* [[خداشناسی]]
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر ==
۱. خود شناسي عرفاني (سيري در الميزان)، حميد رضا مظاهري سيف، انتشارات نشاط.
۲. طريق عرفان، استاد علامه طباطبائي، انتشارات كتابسراي اشراق.
==منابع==
<references />


== مطالعه بیشتر ==
# خودشناسی عرفانی (سیری در المیزان)، حمید رضا مظاهری سیف، انتشارات نشاط.
# طریق عرفان، علامه طباطبایی، انتشارات کتابسرای اشراق.
== منابع ==
{{پانویس}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = اخلاق
| شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس
| شاخه فرعی۲ = خودشناسی
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = -
  | بازبینی =  
| ارجاعات =
  | تکمیل =  
| بازبینی نویسنده = 
  | اولویت =  
  | بازبینی =
  | کیفیت =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:فضایل اخلاقی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۵


سؤال

چگونه می‌توان از خودشناسی به خداشناسی رسید؟

خودشناسی دارای دو مرحله شناخت جسم و شناخت روح است، که هر کدام، انسان را به مرحله‌ای از خداشناسی می‌رساند. در مرحله شناخت جسم، انسان با شناخت اندام خود و چگونگی هماهنگی آنها، به علم و قدرت خدا شناخت پیدا می‌کند.

شناخت روح، دارای دو بخش شناخت عملی و نظری است، که شناخت عملی در رسیدن به خداشناسی مؤثرتر دانسته شده است. انسان در شناخت عملیِ روح، با عبادت، عمل صالح و پاکسازی روح از گناهان، خود را برای دریافت نورِ شناختِ خدا آماده می‌کند؛ زیرا تنها مانع بین انسان و خدا، اعمال ناپسندِ او دانسته شده است.

شناخت جسم

خودشناسی سیر درونی و باطنی است، که از دو مرحله تشکیل شده و یکی از مراحل آن شناخت جسم است.

انسان با اندیشه در جسم خود و چگونگی آفرینش خویش، به علم و قدرت خداوند شناخت پیدا می‌کند. با دقت در اعضاءِ بسیار دقیق و ظریف، و تفکّر در هماهنگی بین آنها، بزرگی پروردگار، به اندازه ظرفیت انسان، درک می‌شود. انسان با دیدن زیبایی‌های خود، جمال و زیبائی آفریننده خود را مشاهده می‌کند؛ چنان که آیه ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیم؛ ما انسان را در نیکوترین نظم و اعتدال و ارزش آفریدیم.(تین:۴) به این اشاره دارد که خدا انسان را در زیباترین صورت آفریده است.

شناخت روح

یکی دیگر از مراحل خودشناسی، شناخت روح است. این مرحله، پس از مرحله شناخت جسم قرار می‌گیرد.

در آیه ﴿سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقّ؛ به زودی نشانه‌های خود را در کرانه‌ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی تردید او حق است.(فصلت:۵۳)، به این مرحله از خودشناسی اشاره شده است و مقدمه خداشناسی دانسته شده است. از این مرحله به «آیات اَنْفُسی» نیز تعبیر شده است.[۱]

برای شناخت روح، دو مرحله عملی و نظری برشمرده‌اند؛ البته آنچه در رسیدن به خداشناسی مؤثرتر دانسته شده است مرحله عملی آن می‌باشد.

در مرحله عملی، انسان با شناخت روح خود و پاکسازی آن از آلودگی‌ها، خود را آماده دریافت نور معرفت خدا می‌کند؛ زیرا آنچه بین انسان و خدا، فاصله ایجاد می‌کند، و از شناخت خدا جلوگیری می‌کند، اعمال و اخلاق ناپسند انسان است. بر اساس دعایی از امام سجاد(ع) مانعی بین انسان و خدا، جز اعمال او نیست.[۲]

در آیه ﴿وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِین؛ پروردگار خود را عبادت کن تا به یقین برسی.(حجر:۹۹) به مرحله عملی از شناخت روح اشاره شده است. در این مرحله، انسان با عبادت و عمل نیک، به فقر و نیاز محض خود نسبت به خدا آگاه شده و اعمال خود را فقط برای رضایت او انجام می‌دهد. این شناخت، از جنس علم حضوری و شهودی است.

بر اساس آیه ﴿وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی؛ در انسان از روح خود دمیدم.(ص:۱۹) روح انسان منسوب به خدا و روحی ویژه در نظر گرفته شده است؛ بنابراین وقتی که انسان روح خود را، که حقیقتِ او است، درک می‌کند، نموداری از بزرگی و قدرت خدا را ادراک کرده است؛ و انسان با شناخت این مطلب، درمی‌یابد وجود مستقلی ندارد؛ بلکه فقر و نیاز محض نسبت به خدا است، و این‌گونه، عظمت خدا را درک می‌کند.

جستارهای وابسته


مطالعه بیشتر

  1. خودشناسی عرفانی (سیری در المیزان)، حمید رضا مظاهری سیف، انتشارات نشاط.
  2. طریق عرفان، علامه طباطبایی، انتشارات کتابسرای اشراق.

منابع

  1. حمید رضا، کتاب خودشناسی عرفانی، سیری در المیزان.
  2. دعای ابوحمزه ثمالی، مفاتیح الجنان.