مفاد صلح‌نامه امام حسن(ع) با معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (تمیزکاری)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی =تاریخ
|شاخه فرعی۱ =تاریخ وسیره معصومان
|شاخه فرعی۲ =امام حسن(ع)
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
مفاد صلح نامه امام حسن مجتبی(ع) با معاویه را بیان نمائید؟ آیا معاویه به آن قراداد وفادار ماند؟
مفاد صلح‌نامه امام حسن(ع) با معاویه چه بود؟ آیا معاویه به آن وفادار ماند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
امام حسن(ع) تمام شرایط خود را در صلح نامه که مفاد کامل صلح نامه در تمام منابع تاریخی معتبر موجود است که در اینجا به اختصار اشاره می‌شود:
'''مفاد صلح‌نامه امام حسن(ع) با معاویه''' عبارت بود از عمل معاویه بر اساس کتاب، [[سنت]] و سیره خلفای راشدین، عدم انتخاب ولی‌عهد و عدم توطئه علیه شیعیان و امام حسن(ع) و [[امام حسین(ع)]] و خانواده آنها. معاویه پس از رسیدن به خلافت مفاد این عهدنامه را زیر پا گذاشت.
==شروط قرارداد صلح==
منابع در مورد شروط صلح [[امام حسن(ع)]] موارد مختلفی را نقل کرده‌اند. در یکی از این نقل‌ها، [[شیخ مفید]]، در کتاب الارشاد خود، این شروط را چنین بر می‌شمارد:
*معاویه باید بر اساس کتاب خدا، سنت [[پیامبر(ص)]] و روش خلفای راشدین رفتار کند.
*معاویه کسی را برای جانشینی خود به‌عنوان ولی‌عهد انتخاب نکند و انتخاب خلیفه بعدی را به شورای مسلمانان واگذار کند.
*شیعیان و اصحاب علی(ع) بر جان و مال خود و خانواده خود ایمن باشند.
*معاویه علیه امام(ع) و برادرش امام حسین(ع) و سایر [[اهل‌بیت(ع)]] توطئه نکند و موجبات آزار آنان را فراهم نیاورد.<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۴.</ref>
 
== '''تخلف معاویه از اجرای مفاد صلح‌نامه''' ==
پس از امضای صلح‌نامه توسط طرفین و شاهدان و تسلط [[معاویه]] بر تمام سرزمین‌های اسلامی، معاویه قرارداد صلح را زیر پا نهاد و به هیچ‌یک از مفاد آن عمل نکرد.<ref>امین، سید محسن، اعیان الشیعة، تصحیح و تنظیم سید حسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۷.</ref> او حکومت پادشاهی و موروثی را در اسلام بدعت نهاد و یزید پسرش را به ولایت‌عهدی انتخاب کرد.<ref>ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغه،‌ تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم،‌ قاهره، دارالاحیاء الکتب العربیة، ‌۱۳۸۷ق، ج۱۶، ص۱۷.</ref> معاویه شیعیان علی(ع) را هر جا می‌یافت به شهادت می‌رساند؛ صحابه‌ای چون [[حجر بن عدی]]، عمرو بن حمق به فرمان او به قتل رسیدند.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۷۵.</ref>


# معاویه در میان مردم به کتاب خدا و سنت پیامبر عمل کند.
معاویه به صراحت، پس از انعقاد صلح، معاهده را ملغی اعلام کرد و گفت که شروطی که با حسن(ع) کرده‌ام همه در زیر پای من است. در نهایت با توطئه او امام حسن(ع) به شهادت رسید.<ref>دینوری، ابن‌قتیبه عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۳ش، ص۱۴۶-۱۶۶.</ref>
# پس از خود هیچ‌کس را به جانشینی انتخاب ننماید.
# مردم از هر نقطه جهان اسلام از شرّ معاویه در امان باشند.
# شیعیان علی از هر لحاظ در امنیت کامل باشند.
# معاویه درباره امام حسن و امام حسین ـ علیهما السّلام ـ و سایر اهل بیت خدعه و مکر بکار نبرد؛ و هیچ زیان و ضرری به آنها و اهل بیت پیامبر نرساند.
۶. ناسزا گویی به امیر مؤمنان را منع کند و خودش نیز از آن خود داری نماید.<ref>ر. ک. شیخ مفید الارشاد، چاپ اول، قم، آل البیت، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۴.</ref>و … پس از امضای صلح نامه و امضاء گواهان از صحابه و بسیاری از مردم جنگ برچیده شد و معاویه به هیچ‌یک از مفاد آن عمل نکرد، زیرا هرگز به سنت پیامبر عمل ننمود بلکه بر خلاف آن راهی در پیش گرفت و حکومت پادشاهی و موروثی را در اسلام به بدعت نهاد، شیعیان علی را هر جا می‌یافت (خصوصاً مردان بزرگی چون حجر بن عدی، عمروبن حمق و … که هر یک از آنها یک تنه ملتی بودند که به دست علی(ع) تربیت یافته بودند و می‌توانستند کشوری را اداره کنند دل آنها آکنده از ایمان و تقوا بود) به شهادت می‌رساند.


معاویه به صراحت و با استبداد پس از انعقاد صلح دست به نیرنگ زد و گفت: شروطی که با امام حسن(ع) کرده‌ام همه در زیر پای من است، او در حضور همه به نیرنگ و دغل بازی خود تصریح کرد، اگر چه پیش از این همه مردم کوفه و صحابه از نیرنگهای او و وزیرش عمروعاص آگاه بودند چنان‌که در جنگ صفین و در ماجرای حکمیت تمام صحابه به نیرنگ او آگاه بودند لذا نیرنگ بازی و خدعه‌های معاویه در تاریخ زبانزد عام و خاص شد، اگر چه اصل و اساس و ریشه اسلام آوردن معاویه و پدرش ابوسفیان به دروغ بود، و دروغ نام دیگر نیرنگ است. از این رو بر مردم پوشیده نبود که او مردی نیرنگ باز و حیله‌گر است، چنان‌که امام حسن(ع) را با نیرنگ به شهادت رساند و با نیرنگ خلافت را که حق مسلم اهل بیت پیامبر و ائمه(ع) بود در خاندان بنی امیه موروثی نمود و آنها تا مدتها به نام اسلام و خلفای رسول الله حکومت کردند و پس از آنها بنی عباس چنین جایگاهی یافتند و ائمه را از حقوقشان محروم نمودند و رفته رفته مردم گمان کردند که آنها به راستی جانشین پیامبرند، امّا امامت و مکتب تشیع تنها راهی بود که در فراز و فرودهای تاریخ چهره دروغین آنها را رو نمود و حیله‌هایشان را آشکار کرد.<ref>ر. ک. شیخ راضی آل یاسین، صلح امام حسن، ترجمه مقام معظم رهبری، و دینوری، الامامه و السیاسه، چاپ دوم، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۳، ص۱۴۶ تا ص۱۶۶.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
== '''مطالعه بیشتر''' ==
۱- صلح امام حسن(ع) تألیف شیخ راضی آل یاسین، ترجمه مقام معظم رهبری که کاملترین کتاب در این باره است.
* راضی آل‌یاسین، صلح امام حسن(ع)، ترجمه [[سید علی خامنه‌ای]]، انتشارات گلشن، چاپ سیزدهم.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
* سید جعفر مرتضی عاملی، تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی(ع)، ترجمه محمد سپهری، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
* باقر شریف قرشی، زندگانی حسن بن علی(ع)، ترجمه فخرالدین حجازی، انتشارات بعثت.


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی =تاریخ
| شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان
| شاخه فرعی۲ =امام حسن(ع)
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = -
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده = 
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:صلح امام حسن(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۰۵


سؤال

مفاد صلح‌نامه امام حسن(ع) با معاویه چه بود؟ آیا معاویه به آن وفادار ماند؟

مفاد صلح‌نامه امام حسن(ع) با معاویه عبارت بود از عمل معاویه بر اساس کتاب، سنت و سیره خلفای راشدین، عدم انتخاب ولی‌عهد و عدم توطئه علیه شیعیان و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و خانواده آنها. معاویه پس از رسیدن به خلافت مفاد این عهدنامه را زیر پا گذاشت.

شروط قرارداد صلح

منابع در مورد شروط صلح امام حسن(ع) موارد مختلفی را نقل کرده‌اند. در یکی از این نقل‌ها، شیخ مفید، در کتاب الارشاد خود، این شروط را چنین بر می‌شمارد:

  • معاویه باید بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبر(ص) و روش خلفای راشدین رفتار کند.
  • معاویه کسی را برای جانشینی خود به‌عنوان ولی‌عهد انتخاب نکند و انتخاب خلیفه بعدی را به شورای مسلمانان واگذار کند.
  • شیعیان و اصحاب علی(ع) بر جان و مال خود و خانواده خود ایمن باشند.
  • معاویه علیه امام(ع) و برادرش امام حسین(ع) و سایر اهل‌بیت(ع) توطئه نکند و موجبات آزار آنان را فراهم نیاورد.[۱]

تخلف معاویه از اجرای مفاد صلح‌نامه

پس از امضای صلح‌نامه توسط طرفین و شاهدان و تسلط معاویه بر تمام سرزمین‌های اسلامی، معاویه قرارداد صلح را زیر پا نهاد و به هیچ‌یک از مفاد آن عمل نکرد.[۲] او حکومت پادشاهی و موروثی را در اسلام بدعت نهاد و یزید پسرش را به ولایت‌عهدی انتخاب کرد.[۳] معاویه شیعیان علی(ع) را هر جا می‌یافت به شهادت می‌رساند؛ صحابه‌ای چون حجر بن عدی، عمرو بن حمق به فرمان او به قتل رسیدند.[۴]

معاویه به صراحت، پس از انعقاد صلح، معاهده را ملغی اعلام کرد و گفت که شروطی که با حسن(ع) کرده‌ام همه در زیر پای من است. در نهایت با توطئه او امام حسن(ع) به شهادت رسید.[۵]


مطالعه بیشتر

  • راضی آل‌یاسین، صلح امام حسن(ع)، ترجمه سید علی خامنه‌ای، انتشارات گلشن، چاپ سیزدهم.
  • سید جعفر مرتضی عاملی، تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی(ع)، ترجمه محمد سپهری، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
  • باقر شریف قرشی، زندگانی حسن بن علی(ع)، ترجمه فخرالدین حجازی، انتشارات بعثت.

منابع

  1. مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، آل‌البیت، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۴.
  2. امین، سید محسن، اعیان الشیعة، تصحیح و تنظیم سید حسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۷.
  3. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغه،‌ تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم،‌ قاهره، دارالاحیاء الکتب العربیة، ‌۱۳۸۷ق، ج۱۶، ص۱۷.
  4. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۷۵.
  5. دینوری، ابن‌قتیبه عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۳ش، ص۱۴۶-۱۶۶.