تاریخچه مسجد جمکران: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}ماجرای ساخت مسجد جمکران چیست؟{{پایان سوال}}
{{سوال}}
تاریخچه ساخت مسجد جمکران چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|مهدویت}}
{{درگاه|مهدویت}}
با توجه به پرسش، پاسخ در دو بخش ارائه می‌شود.
قول مشهور، تاریخچه ساخت [[مسجد جمکران]] را براساس نقل [[میرزا حسین نوری]] (۱۲۵۴–۱۳۲۰ق)، سال ۳۹۳ قمری می‌داند، که فردی مدعی شد امام زمان(ع) به او دستور ساخت مسجد جمکران را داده است. این فرد حسن بن مُثله جمکرانی نام دارد. در داستانی که میرزا حسین نوری نقل کرده کیفیت نماز تحیت مسجد جمکران هم آمده است.


الف) کیفیت و محل زندگی امام زمان «ع»
محققان اشکالات سندی و محتوایی به این روایت که میرزا حسین نوری نقل کرده است آورده‌اند. منبع این روایت کتاب [[مونس الحزین]] [[شیخ صدوق]] است که محققان انتساب این کتاب به شیخ صدوق را نفی می‌کنند و نیز اینکه شیخ صدوق در زمان واقعه در حیات نبوده است.


روایات و احادیث معتبر و متواتری که هم شیعه و هم سنی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده‌اند و نیز روایات معتبری که از امامان معصوم «ع» ما وارد شده و در آن از غیبت امام زمان «ع» سخن به میان آمده است، دلیل روشن و قاطع بر حیات و زنده بودن ولیعصر «ع» می‌باشند زیرا غیبت و غایب عرفا بر کسی اطلاق می‌گردد که زنده است ولی از دیده‌ها پنهان است و پنهان بودن و غایب و مستور بودن ممکن است به چند صورت باشد:
قول دیگری نیز وجود دارد که زمان ساخت مسجد جمکران را به پیش از زمان ورود اشعریان به قم می‌داند که فردی به نام خَطّاب اسدی آن را ساخته است. [[پرونده:سنگ‌نوشته تجدید بنای مسجد مقدس جمکران مربوط به سال ۱۱۵۷ هجری قمری.jpg|بندانگشتی|سنگ‌نوشته تجدید بنای مسجد مقدس جمکران مربوط به سال ۱۱۵۷ هجری قمری|250x250پیکسل]]


۱- به طوری که شخص غائب ممکن است در میان مردم باشد ولی مردم او را نبینند چنانچه در قرآن می‌خوانیم: «وَ إِذَا قَرَأْتَ الْقُرْءَانَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْأَخِرَه حِجَابًا مَّسْتُورًا»<ref>اسراء / ۴۵.</ref> و چون قرآن بخوانی، میان تو وکسانی که به آخرت ایمان ندارند، پرده پوشیده قرار می‌دهیم؛ یعنی گاهی کافران صدای تلاوت قرآن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را می‌شنیدند ولی خود آن حضرت را نمی‌دیدند با این که پیامبر حاضر بود
== تاریخچه ==
جَمکران، مسجدی منسوب به امام زمان(ع) در محدوده روستای جمکرانِ شهر [[قم]] است. این مسجد، که به‌سبب نزدیکی با روستای مذکور، به مسجد جمکران شهرت یافته، و به سبب انتساب به حضرت مهدی(ع)، مسجد صاحب‌الزمان نامیده می‌شود. در گذشته به مسجد قدمگاه نیز مشهور بوده است.<ref>عرب، کاظم، «مسجد جمکران»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳، ج۱۰، ذیل مدخل.</ref>


# ممکن است شخص غائب در میان مردم باشد و در میان آن‌ها رفت و آمد و زندگی نماید و مردم او را می‌بینند اما نمی‌شناسند این هم نوعی از غیبت است چنانچه در جریان حضرت یوسف «ع» مشاهده می‌کنیم که سال‌ها در میان مردم مصر زندگی می‌کرد اما هیچ‌کس او را نمی‌شناخت که یوسف صدیق و پیامبر خدا است و حتی برادرانش او را وقتی دیدند نشناختند.
قول مشهور درباره ساخت مسجد کنونی جمکران به حکایتی برمی‌گردد که حاج میرزا حسین نوری در کتاب‌هایش، از جمله نجم الثاقب، با استناد به کتاب تاریخ قم (اثر حسن‌بن محمد قمی) و نیز کتاب مونس‌الحزین فی معرفة الحق و الیقین (منسوب به شیخ صدوق، متوفی ۳۸۱)، نقل کرده است.<ref>عرب، کاظم، «مسجد جمکران»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳، ج۱۰، ذیل مدخل.</ref>
# ممکن است غیبت به این صورت باشد که شخص غایب در مکان دیگر و به دور از مردم زندگی می‌کند به طوری که کسی در شرایط عادی به او دسترسی ندارند.
در خصوص زندگی امام زمان «ع» در زمان غیبت ممکن است به یکی از این سه صورت باشد همان گونه که ممکن است به هر سه نحو و در شرایط مختلفی باشد. اینک به چند روایت در تأیید و توضیح آنچه بیان کردیم توجه فرمائید:


۱ـ از امام صادق «ع» نقل شده که فرمود: «مردم امام خود را در بین خود نمی‌بینند» و او در موسم حج حاضر می‌شود و مردم را می‌بیند ولی مردم او را نمی‌بینند»<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۵۱.</ref>
== روایت میرزا حسین نوری از ساخت مسجد جمکران ==
میرزا حسین نوری در کتاب نجم الثاقب از [[تاریخ قم (کتاب)|کتاب تاریخ قم]] و آن کتاب از [[مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین (کتاب)|کتاب مونسُ الْحَزین فی معرفةِ الْحَق وَ الْیَقین]]، منتسب به [[شیخ صدوق]]، ماجرای ساخته شدن مسجد جمکران را چنین بیان کرده است:


۲ـ از امام باقر «ع» روایت شده که فرمود: «برای صاحب این امر (امام زمان ـ(ع)) حتماً یک دوران عزلت و جدائی از مردم می‌باشد، و در این دوران باید در تحصیل قوت و قدرت بود… و چه خوب منزلی است طیبه. (یعنی منزل او در زمان غیبت ـ مدینه طیبه خواهد بود)»<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۵۳.</ref>
شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانی می‌گوید: من شب سه‌شنبه، ۱۷ [[رمضان]] ۳۹۳ق در خانه خود خوابیده بودم. گروهی از مردم به در خانه آمدند و من را از خواب بیدار کردند و گفتند: «امام مهدی(ع) تو را می‌خواند او را اجابت کن.» آنها من را به محلی که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۹۱–۳۹۲.</ref>


۳ـ امام صادق «ع» می‌فرماید: «... صاحب این امر (امام زمان ـ(ع)) در بین مردم رفت و آمد و تردد دارد و در بازارها راه می‌رود و روی فرش‌های مردم می‌نشیند و مردم او را نمی‌شناسند، و این وضع ادامه دارد تا زمانی که خداوند به او اجازه ظهور دهد و آن وقت مجاز است خود را معرّفی نماید…»<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۵۴.</ref>
در روایات به تفصیل آمده است که امام زمان(ع) به حسن بن مثله امر می‌کند تا این مسجد را بسازد. و نیز نماز مخصوص آن و قربانی کردن یک بز و دریافت وجوه حاصل از اراضی رَهَقِ ناحیه اَردَهالِ کاشان، برای احداث مسجد در آن دیدار گفته شده است.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۸۳–۳۸۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۲۳۰–۲۳۳؛ ناصر الشریعه، تاریخ قم، قم، چاپ حکمت، بی‌تا، ص۱۴۸–۱۵۲.</ref>


۴ـ روایتی دیگر از امام صادق «ع»: «همانا برای قائم دو غیبت است که در اولی مورد مراجعه قرار می‌گیرد ولی در دومی کسی نمی‌داند او کجا است، در مراسم حج حاضر می‌گردد و مردم را می‌بیند ولی مردم او را نمی‌بینند (یعنی نمی‌شناسند)»<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۵۶.</ref> در خطبه صد و پنجاه نهج البلاغه صبحی صالح در مقام اشاره به فتنه‌های آخرالزمان و جریان حضرت مهدی «ع» چنین آمده: «... آگاه باشید کسی از ما که آن فتنه‌ها را درک نمود با چراغی نورانی حرکت می‌کند (در زمان غیبت) و بر رویه نیکان رفتار می‌نماید تا گره ای را بگشاید و گرفتاری را نجات دهد، جمعیت‌هایی را پراکنده و پراکنده‌هایی را مجتمع سازد، و این در حالی است که از چشم مردم پنهان است و کسی او را نمی‌بیند، هر چند چشم خود را خیره سازد.»<ref>بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۱۷.</ref> یعنی با این که آن حضرت از دیده‌ها نهان یا در حضر است ولی ناشناخته است اما تصرّفاتی در امور مردم دارد.
'''منبع حدیث'''
[[پرونده:جمکران.jpg|بندانگشتی| جشن نیمه شعبان در مسجد جمکران در سال ۱۳۹۵ش]]
محدّث نوری این حکایت را در [[کتاب جنّة المأوی|جنّة المأوی]] و نجم الثاقب، نقل کرده و آن را از مخطوطات [[سید نعمة اللَّه جزایری]] نقل می‌کند که وی آن را از ترجمه فارسی تاریخ قم و تاریخ قم، آن را از کتاب مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین شیخ صدوق روایت کرده است.


ب) ساخت مسجد جمکران
[[شیخ محمد کچویی]] نیز در [[أنوار المشعشعین فی تاریخ قم و القمیین]]، این حدیث را از کتاب خلاصة البلدان نوشته سیّد محمّد بن محمّد بن هاشم رضوی قمی و وی آن را از مونس الحزین شیخ صدوق روایت کرده است. به جز این دو منبع، مصدر مکتوب کهن دیگری در اختیار نیست که این گزارش در آن ثبت شده باشد. سایر آثار، از این دو کتاب نقل کرده‌اند و بدانها نسبت می‌دهند.<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۳، ج۳، ص۶۴.</ref>


یکی از مکان‌های مقدس و منتسب به امام زمان(عج) مسجد مقدس جمکران است که در شش کیلومتری شهر مذهبی قم قرار دارد. این مسجد بیش از یک هزار سال پیش به فرمان آن حضرت تأسیس گردید که جلوه گاه عنایات و کرامات امام زمان(عج) و میعادگاه منتظران و شیفتگان قائم آل محمد(ص) است.
=== نقد حکایت میرزا حسین نوری ===
محققان و عالمان چندین اِشکال بر این حکایت وارد کرده‌اند:
* کتابی از شیخ صدوق به نام مونس الحزین موجود نیست.
* کتاب تاریخ قم به زبان عربی بوده و نویسنده‌اش حسن بن محمد بن حسن قمّی معاصر شیخ صدوق است. متن اصلی این کتاب موجود نیست.
* تاریخ قم در سال ۸۶۵ ق توسط حسن بن علی بن حسن عبد الملک قمّی به فارسی ترجمه شده که اینک موجود است؛ اما تنها چند فصل آن به جای مانده است و داستان جمکران در متن حاضر، موجود نیست. البته به سبب نقص کتاب، نمی‌توان ادعای عدم وجود داستان جمکران در کل کتاب را مطرح کرد.
* دست‌خط‌های سید نعمت اللَّه جزایری از تاریخ قم که محدّث نوری از آن نقل کرده، مفقود است و این داستان در آثار فراوان حدیثی سیّد نعمت اللَّه جزایری که اینک در دسترس است، وجود ندارد.
* در گزارش میرزا حسین نوری، سال وقوع داستان، ۳۹۳ ق ذکر شده و داستان از کتاب شیخ صدوق که در سال ۳۸۱ ق فوت کرده نقل شده است؛ یعنی وقوع داستان، دوازده سال پس از فوت نویسنده کتاب مونس الحزین است.
* اعمال مسجد جمکران در هیچ‌یک از کتب ادعیه و مزار کهن، از قبیل: [[کامل الزیارات]]، [[مصباح المتهجّد]]، و کتب [[سید ابن طاووس]]، [[کفعمی]] و [[ابن فهد حلّی|ابن‌فهد حلّی]] مذکور نیست و حتی [[شیخ عباس قمی]]، آن را در اصل [[مفاتیح الجنان]] نیاورده؛ بلکه در ملحقات (باقیات الصالحات) آورده است که اینک در حواشی مفاتیح الجنان جای دارد.
* همچنین محدّثان بزرگی چون [[علامه مجلسی]] و [[سید هاشم بحرانی]] در کتب خود که دایرة المعارف حدیث شیعه‌اند به این روایت اشاره‌ای ندارند.
* نام مسجد جمکران در کتب کهن تاریخی به‌ویژه در [[کتاب نقض]] نوشته [[عبدالجلیل رازی]] (قرن۶) که به گزارش مساجد و مدارس قم اهتمام داشته، موجود نیست.<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۳، ج۳، ص۶۵ و ۶۶.</ref>
* درباره این مسجد در هیچ‌یک از منابع تاریخی سخنی نیست و تنها منشی قمی، ضمن وقایع سال ۹۸۶، در شرح‌حال میرغیاث‌الدین محمد میرمیران نوشته است که او به هنگام توقف در قریه لَنجَرودِ قم، گاهی در مَقامِ با احترام امام مهدی(ع) در جمکران اعتکاف می‌کرد، که به گفته فقیهی مقصود از آن مقام، مسجد جمکران است. اطلاع دیگر، مأخود از کتیبه تاریخی مسجد، مشتمل بر شعری با مادّه تاریخ ۱۱۶۷، است که به تعمیر مسجد در آن سال اشاره دارد.<ref>عرب، کاظم، «مسجد جمکران»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳، ج۱۰، ذیل مدخل.</ref>


مرحوم میرزا حسین نوری در کتاب نجم الثاقب<ref>این کتاب به دستور میرزای شیرازی توسط میرزا حسین نوری به رشته تحریر درآمد و میرزای شیرازی در تقریظ خود از آن تمجید کرده و نوشته: «این کتابی است در نهایت تمامیت و متانت...». ر.ک. میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۵.</ref> درباره تاریخچه و علت تأسیس مسجد جمکران چنین می‌گوید:
== قولی دیگر ==
 
بنابر گزارش دیگری که از [[کتاب تاریخ قم]]، نقل شده اولین مسجدی که در قم، پیش از مهاجرت اشعریان از کوفه به این شهر در اوایل قرن دوم، بنا گردید، مسجد قریه جمکران بود. این مسجد را «خَطّاب اسدی» بنیان نهاد و در آن به تنهایی نماز می‌گزارد. [[مدرسی طباطبایی]] قم‌شناس احتمال داده که مسجد جمکران فعلی همان مسجد خطّاب اسدی باشد که پس از گریز ساکنان غاضریه از قبیله بنی اسد به جمکران، به هنگام [[قیام مختار]] در کوفه، توسعه بیشتری یافت. در تاریخ قم آمده است که نخستین مسجد که در قم ساختند، مسجدی بود که در قریهٔ جمکران بنا شد. اعراب بنی‌اسد، در اطراف این مسجد منزل گرفتند. سعید بن جبیر، صحابی معروف پیامبر خدا(ص) نیز ۶ ماه در جمکران نزد این اعراب به سر برد.<ref>پاک، محمدرضا، «قم در دو قرن نخست هجری»، فصلنامه تاریخ اسلام، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۲، ش۱۴، ص۱۰.</ref>
شیخ فاضل حسن بن حسن قمی، معاصر شیخ صدوق، در کتاب تاریخ قم از کتاب مونس الحزین فی معرفه الحق و الیقین (از تألیفات شیخ صدوق) بنای مسجد جمکران را به این عبارت نقل کرده است:
 
شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانی می‌گوید: من شب سه شنبه ۱۷ ماه مبارک سال ۳۹۳ قمری در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتی از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند برخیز و خواسته امام مهدی(عج) را اجابت کن که تو را می‌خواند. آن‌ها مرا به محلی که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند.
 
حضرت مهدی مرا به نام خواندند و فرمودند: «برو به حسن بن مسلم بگو: این‌جا زمین شریفی است و حق تعالی این زمین را از زمین‌های دیگر برگزیده و شریف کرده است تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کرده‌ای…».
 
حسن بن مثله عرض کرد: سید و مولای من! مرا در این باره نشانی لازم است؛ زیرا مردم سخن مرا بدون نشانه و دلیل نمی‌پذیرند. امام فرمودند: «تو برو رسالت خود را انجام بده، ما در این‌جا، علامتی می‌گذاریم که گواه گفتار تو باشد. برو به نزد سید ابوالحسن و بگو تا بیاید و آن مرد را بیاورد و منفعت چندساله را از او بگیرد و به دیگران دهد تا بنای مسجد بنهند و باقی وجوه را از رهق<ref>رهق از قراء معروف و معمور، و به کاشان نزدیک تر از قم است، لکن از توابع قم است، تقریباً به مسافت ده فرسخ. به نقل از: کچویی قمی، انوارالمشعشعین، قم، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۴۷۰، پاورقی؛ و میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۹۱.</ref> به ناحیه اردهال که ملک ماست، بیاورد و مسجد را تمام کند و نصف رهق را بر این مسجد وقف کردیم که هر ساله وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد کنند. مردم را بگو تا به این (مکان روی بیاورند) و چهار رکعت نماز در این‌جا بگذارند: دو رکعت تحیّت مسجد در هر رکعتی یک بار سوره حمد و هفت بار سوره «قل هو الله احد» (بخوانند) و تسبیح رکوع و سجود را هفت بار بگویند؛ و دو رکعت نماز صاحب الزمان بگذارند، (به این ترتیت) که در هنگام خواندن سوره حمد چون به (ایاک نعبد و ایاک نستعین) برسند، آن را صد بار بگویند و بعد از آن، فاتحه را تا آخر بخوانند. رکعت دوم را نیز به همین طریق انجام دهند، تسبیح رکوع و سجود را نیز هفت بار بگویند. هنگامی که نماز تمام شد، تهلیل (لااله الاالله) بگویند و تسبیح فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را بگویند. آن‌گاه سر بر سجده نهاده، صد بار صلوات بر پیغمبر و آلش بفرستند». پس از آن، حضرت به من اشاره کردند که برو! چون مقداری راه پیمودم، مرا صدا کردند و فرمودند: «در گله جعفر کاشانی (چوپان) بُزی است، باید آن بز را بخری؛ اگر مردم پولش را دادند با پول آنان خریداری کن وگرنه پولش را خودت بپرداز. فردا شب آن بز را بیاور و در این (محل) قربانی کن و گوشت آن را بر بیماران و کسانی که مرض صعب العلاج دارند انفاق کن که حق تعالی همه را شفا دهد. آن بز أبلق است، موهای بسیار دارد، هفت نشان سفید و سیاه، هر یکی به اندازه یک درهم، در دو طرف آن؛ سه نشان در یک طرف و چهار نشان در طرف دیگر است». آن گاه به راه افتادم.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۹۱–۳۹۲.</ref>
 
حسن بن مثله می‌گوید: من به خانه رفتم و همه شب را در اندیشه بودم تا صبح طلوع کرد، نماز صبح خواندم، به نزد علی منذر رفتم و قضیه را با او در میان نهادم و همراه علی منذر به جایگاه دیشب رفتیم. پس او گفت: به خدا سوگند که نشان و علامتی را که امام فرموده بود، این‌جا نهاده است و آن، (این حدود مسجد) با میخ‌ها و زنجیرها مشخص شده است. آن گاه به نزد سید ابوالحسن الرضا رفتیم. چون به سرای وی رسیدیم، غلامان ایشان گفتند: شما از جمکران هستید؟ گفتیم: آری. پس گفتند: از اول (صبح) سید ابوالحسن در انتظار شماست…. به حضورش رسیدیم. گفت: ای حسن بن مثله! من خوابیده بودم شخصی در عالم رؤیا به من گفت: شخصی به نام حسن بن مثله، بامدادان از جمکران پیش تو خواهد آمد، آنچه بگوید اعتماد کن و گفتارش را تصدیق کن. از خواب بیدار شدم و تا این ساعت در انتظار تو بودم.
 
حسن بن مثله داستان را مشروحاً برای او نقل کرد. سید ابوالحسن دستور داد بر اسب‌ها زین نهادند و به سوی ده جمکران رهسپار گردیدند. چون به نزدیک ده رسیدند، جعفر (چوپان) را دیدند که گله اش را در کنار راه به چرا آورده بود. حسن بن مثله به میان گله رفت و آن بز که از پشت گله می‌آمد به سویش دوید. حسن بن مثله آن بز را گرفت. سپس آن را به جایگاه آوردند و سر بریدند. سید ابوالحسن به محل معهود آمد و حسن بن مسلم را احضار کرد و منافع زمین را گرفت. آن گاه وجوه رهق را نیز از اهالی آن جا گرفتند و به بنای مسجد پرداختند. سید ابوالحسن الرضا، زنجیرها و میخ‌ها را به قم آورد و در خانه خود نگه داری کرد و هر بیمار صعب العلاجی اگر خود را به زنجیرها می‌مالید، شفا می‌یافت.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۸۳–۳۸۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۲۳۰–۲۳۳؛ و ناصر الشریعه، تاریخ قم، قم، چاپ حکمت، بی تا، ص۱۴۸–۱۵۲.</ref>
 
ابوالحسن محمد بن حیدر گفت: به‌طور مستفیض شنیدم، پس از آن که سید ابوالحسن الرضا وفات کرد و در محله موسویان (خیابان آذر فعلی) مدفون شد، یکی از فرزندانش بیمار گردید، داخل اتاق شد، سر صندوق را برداشت، ولی زنجیرها و میخ‌ها را نیافت.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۸۷.</ref>
 
نتیجه: نمی‌توان برای وجود مقدس امام زمان «ع» جا و مکانی خاص و معینی را تعیین نمود بلکه آن بزرگوار ممکن است در جاهای گوناگون و در سراسر جهان خصوصاً اماکن مقدسه و مواردی که در روایات به آن اشاره شده است در حال سکونت و رفت و آمد باشد.
 
و چاه جمکران نیز به دستور امام زمان تأسیس شد، و این واقعه در خواب نبود، بلکه در بیداری اتفاق افتاد.


==جستارهای وابسته==
* [[چاه عریضه جمکران]]
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۵۷: خط ۵۵:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۴

سؤال

تاریخچه ساخت مسجد جمکران چیست؟

درگاه‌ها
درگاه مهدویت.png


قول مشهور، تاریخچه ساخت مسجد جمکران را براساس نقل میرزا حسین نوری (۱۲۵۴–۱۳۲۰ق)، سال ۳۹۳ قمری می‌داند، که فردی مدعی شد امام زمان(ع) به او دستور ساخت مسجد جمکران را داده است. این فرد حسن بن مُثله جمکرانی نام دارد. در داستانی که میرزا حسین نوری نقل کرده کیفیت نماز تحیت مسجد جمکران هم آمده است.

محققان اشکالات سندی و محتوایی به این روایت که میرزا حسین نوری نقل کرده است آورده‌اند. منبع این روایت کتاب مونس الحزین شیخ صدوق است که محققان انتساب این کتاب به شیخ صدوق را نفی می‌کنند و نیز اینکه شیخ صدوق در زمان واقعه در حیات نبوده است.

قول دیگری نیز وجود دارد که زمان ساخت مسجد جمکران را به پیش از زمان ورود اشعریان به قم می‌داند که فردی به نام خَطّاب اسدی آن را ساخته است.

سنگ‌نوشته تجدید بنای مسجد مقدس جمکران مربوط به سال ۱۱۵۷ هجری قمری

تاریخچه

جَمکران، مسجدی منسوب به امام زمان(ع) در محدوده روستای جمکرانِ شهر قم است. این مسجد، که به‌سبب نزدیکی با روستای مذکور، به مسجد جمکران شهرت یافته، و به سبب انتساب به حضرت مهدی(ع)، مسجد صاحب‌الزمان نامیده می‌شود. در گذشته به مسجد قدمگاه نیز مشهور بوده است.[۱]

قول مشهور درباره ساخت مسجد کنونی جمکران به حکایتی برمی‌گردد که حاج میرزا حسین نوری در کتاب‌هایش، از جمله نجم الثاقب، با استناد به کتاب تاریخ قم (اثر حسن‌بن محمد قمی) و نیز کتاب مونس‌الحزین فی معرفة الحق و الیقین (منسوب به شیخ صدوق، متوفی ۳۸۱)، نقل کرده است.[۲]

روایت میرزا حسین نوری از ساخت مسجد جمکران

میرزا حسین نوری در کتاب نجم الثاقب از کتاب تاریخ قم و آن کتاب از کتاب مونسُ الْحَزین فی معرفةِ الْحَق وَ الْیَقین، منتسب به شیخ صدوق، ماجرای ساخته شدن مسجد جمکران را چنین بیان کرده است:

شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانی می‌گوید: من شب سه‌شنبه، ۱۷ رمضان ۳۹۳ق در خانه خود خوابیده بودم. گروهی از مردم به در خانه آمدند و من را از خواب بیدار کردند و گفتند: «امام مهدی(ع) تو را می‌خواند او را اجابت کن.» آنها من را به محلی که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند.[۳]

در روایات به تفصیل آمده است که امام زمان(ع) به حسن بن مثله امر می‌کند تا این مسجد را بسازد. و نیز نماز مخصوص آن و قربانی کردن یک بز و دریافت وجوه حاصل از اراضی رَهَقِ ناحیه اَردَهالِ کاشان، برای احداث مسجد در آن دیدار گفته شده است.[۴]

منبع حدیث

جشن نیمه شعبان در مسجد جمکران در سال ۱۳۹۵ش

محدّث نوری این حکایت را در جنّة المأوی و نجم الثاقب، نقل کرده و آن را از مخطوطات سید نعمة اللَّه جزایری نقل می‌کند که وی آن را از ترجمه فارسی تاریخ قم و تاریخ قم، آن را از کتاب مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین شیخ صدوق روایت کرده است.

شیخ محمد کچویی نیز در أنوار المشعشعین فی تاریخ قم و القمیین، این حدیث را از کتاب خلاصة البلدان نوشته سیّد محمّد بن محمّد بن هاشم رضوی قمی و وی آن را از مونس الحزین شیخ صدوق روایت کرده است. به جز این دو منبع، مصدر مکتوب کهن دیگری در اختیار نیست که این گزارش در آن ثبت شده باشد. سایر آثار، از این دو کتاب نقل کرده‌اند و بدانها نسبت می‌دهند.[۵]

نقد حکایت میرزا حسین نوری

محققان و عالمان چندین اِشکال بر این حکایت وارد کرده‌اند:

  • کتابی از شیخ صدوق به نام مونس الحزین موجود نیست.
  • کتاب تاریخ قم به زبان عربی بوده و نویسنده‌اش حسن بن محمد بن حسن قمّی معاصر شیخ صدوق است. متن اصلی این کتاب موجود نیست.
  • تاریخ قم در سال ۸۶۵ ق توسط حسن بن علی بن حسن عبد الملک قمّی به فارسی ترجمه شده که اینک موجود است؛ اما تنها چند فصل آن به جای مانده است و داستان جمکران در متن حاضر، موجود نیست. البته به سبب نقص کتاب، نمی‌توان ادعای عدم وجود داستان جمکران در کل کتاب را مطرح کرد.
  • دست‌خط‌های سید نعمت اللَّه جزایری از تاریخ قم که محدّث نوری از آن نقل کرده، مفقود است و این داستان در آثار فراوان حدیثی سیّد نعمت اللَّه جزایری که اینک در دسترس است، وجود ندارد.
  • در گزارش میرزا حسین نوری، سال وقوع داستان، ۳۹۳ ق ذکر شده و داستان از کتاب شیخ صدوق که در سال ۳۸۱ ق فوت کرده نقل شده است؛ یعنی وقوع داستان، دوازده سال پس از فوت نویسنده کتاب مونس الحزین است.
  • اعمال مسجد جمکران در هیچ‌یک از کتب ادعیه و مزار کهن، از قبیل: کامل الزیارات، مصباح المتهجّد، و کتب سید ابن طاووس، کفعمی و ابن‌فهد حلّی مذکور نیست و حتی شیخ عباس قمی، آن را در اصل مفاتیح الجنان نیاورده؛ بلکه در ملحقات (باقیات الصالحات) آورده است که اینک در حواشی مفاتیح الجنان جای دارد.
  • همچنین محدّثان بزرگی چون علامه مجلسی و سید هاشم بحرانی در کتب خود که دایرة المعارف حدیث شیعه‌اند به این روایت اشاره‌ای ندارند.
  • نام مسجد جمکران در کتب کهن تاریخی به‌ویژه در کتاب نقض نوشته عبدالجلیل رازی (قرن۶) که به گزارش مساجد و مدارس قم اهتمام داشته، موجود نیست.[۶]
  • درباره این مسجد در هیچ‌یک از منابع تاریخی سخنی نیست و تنها منشی قمی، ضمن وقایع سال ۹۸۶، در شرح‌حال میرغیاث‌الدین محمد میرمیران نوشته است که او به هنگام توقف در قریه لَنجَرودِ قم، گاهی در مَقامِ با احترام امام مهدی(ع) در جمکران اعتکاف می‌کرد، که به گفته فقیهی مقصود از آن مقام، مسجد جمکران است. اطلاع دیگر، مأخود از کتیبه تاریخی مسجد، مشتمل بر شعری با مادّه تاریخ ۱۱۶۷، است که به تعمیر مسجد در آن سال اشاره دارد.[۷]

قولی دیگر

بنابر گزارش دیگری که از کتاب تاریخ قم، نقل شده اولین مسجدی که در قم، پیش از مهاجرت اشعریان از کوفه به این شهر در اوایل قرن دوم، بنا گردید، مسجد قریه جمکران بود. این مسجد را «خَطّاب اسدی» بنیان نهاد و در آن به تنهایی نماز می‌گزارد. مدرسی طباطبایی قم‌شناس احتمال داده که مسجد جمکران فعلی همان مسجد خطّاب اسدی باشد که پس از گریز ساکنان غاضریه از قبیله بنی اسد به جمکران، به هنگام قیام مختار در کوفه، توسعه بیشتری یافت. در تاریخ قم آمده است که نخستین مسجد که در قم ساختند، مسجدی بود که در قریهٔ جمکران بنا شد. اعراب بنی‌اسد، در اطراف این مسجد منزل گرفتند. سعید بن جبیر، صحابی معروف پیامبر خدا(ص) نیز ۶ ماه در جمکران نزد این اعراب به سر برد.[۸]

جستارهای وابسته

منابع

  1. عرب، کاظم، «مسجد جمکران»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳، ج۱۰، ذیل مدخل.
  2. عرب، کاظم، «مسجد جمکران»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳، ج۱۰، ذیل مدخل.
  3. میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۹۱–۳۹۲.
  4. میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، چاپ نهم، ۱۳۸۴ش، ص۳۸۳–۳۸۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۲۳۰–۲۳۳؛ ناصر الشریعه، تاریخ قم، قم، چاپ حکمت، بی‌تا، ص۱۴۸–۱۵۲.
  5. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۳، ج۳، ص۶۴.
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۳، ج۳، ص۶۵ و ۶۶.
  7. عرب، کاظم، «مسجد جمکران»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳، ج۱۰، ذیل مدخل.
  8. پاک، محمدرضا، «قم در دو قرن نخست هجری»، فصلنامه تاریخ اسلام، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۲، ش۱۴، ص۱۰.