توحید در حاکمیت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = آفریدگار
|شاخه فرعی۲ = توحید و ادله آن
|شاخه فرعی۳ =
}}


{{سوال}}
{{سوال}}
توحید در حاکمیت چیست و آیا یکی از اقسام توحید است؟
توحید در حاکمیت چیست و آیا یکی از اقسام توحید است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
 
{{اصول دین و فروع دین}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
توحید در حاکمیت و تشریع به این معنا است که اداره امور و تسلط بر جان و مال جمیع موجودات در دستان خداوند است. همچنین تشریع و وضع احکام و تکالیف در شأن خداوند است و قانون‌گذاری افراد و نهادهای دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در کنار قوانین و تشریعات الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد. توحید در حاکمیت و تشریع از مصادیق توحید افعالی است؛ به بیان دیگر توحید افعالی بر اقسامی است که یکی از این اقسام توحید در حاکمیت می‌باشد.
توحید در حاکمیت و تشریع به این معنا است که اداره امور و تسلط بر جان و مال جمیع موجودات در دستان خداوند است. همچنین تشریع و وضع احکام و تکالیف در شأن خداوند است و قانون‌گذاری افراد و نهادهای دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در مقابل قوانین و شریعت الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد. توحید در حاکمیت و تشریع از مصادیق توحید افعالی است.


== معنای توحید در حاکمیت و تشریع ==
== معنای توحید در حاکمیت و تشریع ==
توحید در حاکمیت به معنای اعتقاد به این است که در جهان هستی یگانه قانونگذار، خداوند است و کسی غیر از او به صورت مستقل نمی‌تواند برای تنظیم حیات بشری قوانینی صادر کند. بنابر این تشریع و وضع احکام و تکالیف در شأن خداوند است و قانون‌گذاری افراد و نهادهای دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در کنار قوانین و تشریعات الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد.
توحید در حاکمیت به معنای اعتقاد به این است که در جهان هستی تنها قانون‌گذار، خداوند است و کسی غیر از او به صورت مستقل نمی‌تواند برای تنظیم حیات بشری قوانینی وضع کند. بنابر این تشریع و وضع احکام و تکالیف در شأن خداوند است و قانون‌گذاری افراد و نهادهای دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در مقابل قوانین و تشریعات الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد.


حاکمیت که به معنای تسلط بر جان و مال انسان‌ها و اداره امور جامعه است نیز از شؤون خداوند است. تنها حاکم مستقل و حقیقی اوست و حاکمیت دیگران تنها در سایه اذن الهی اعتبار دارد. بنابر این چون حق قانونگذاری و تشریع و اعمال و اجرای قوانین (حاکمیت) از آن اوست دیگران نمی‌توانند در عرض خداوند چنین مسندی را صاحب بشوند بلکه باید به اذن و اراده او باشد.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج ۱، ص ۱۲۱.</ref>
حاکمیت که به معنای تسلط بر جان و مال انسان‌ها و اداره امور جامعه است نیز در شأن خداوند است. تنها حاکم مستقل و حقیقی اوست و حاکمیت دیگران تنها در سایه اذن الهی اعتبار دارد. بنابر این چون حق قانونگذاری، تشریع، اعمال و اجرای قوانین(حاکمیت) از آن او است، دیگران نمی‌توانند در مقابل خداوند چنین مقامی را به دست بیاورند بلکه باید به اذن و اراده او باشد.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۱، ص۱۲۱.</ref>


== نسبت با توحید افعالی ==
== نسبت با توحید افعالی ==
[[خداوند]] علاوه بر آن صفات کمال، مبدأ وقوع افعال نیز است. آفرینش، روزی دادن، تدبیر امور مخلوقات، بخشایش و… در زمره افعال الهی قرار می‌گیرند. همچنین تنها مؤثر حقیقی و مستقل در عالم، ذات خداوند است و جز او هیچ موجود دیگری فاعلیت تام و مستقل ندارد و مابقی همه به صورت غیر مستقل هستند. توحید افعالی از نظر قرآن کریم یعنی هیچ مؤثر مستقلی در عالم غیر از خداوند نیست و قیمومیت هستی، آفرینش، مالکیت، ربوبیت، رازقیت و ولایت که هر یک بر دیگری مترتب است منحصراً از آن خداست.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، تخلیص الالهیات، ص ۶۳.</ref>
[[خداوند]] علاوه بر صفات کمال، مبدأ وقوع افعال نیز می باشد. آفرینش، روزی دادن، تدبیر امور مخلوقات، بخشایش و… در زمره افعال الهی قرار می‌گیرند. همچنین تنها مؤثر حقیقی و مستقل در عالم، ذات خداوند است و جز او هیچ موجود دیگری، فاعلیت تام و مستقل ندارد و مابقی همه به صورت غیر مستقل هستند. توحید افعالی از نظر قرآن کریم یعنی هیچ مؤثر مستقلی در عالم، غیر از خداوند نیست.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، تخلیص الالهیات، ص۶۳.</ref>


از لحاظ معنا و مفهوم بین توحید افعالی و توحید در حاکمیت رابطه اعم و اخص برقرار است؛ یعنی توحید افعالی عام است و توحید در حاکمیت خاص است و یکی از اقسام توحید افعالی است؛ زیرا یکی از افعال الهی، مقام و حاکمیت او بر تمام عالم است. به عبارت دیگر توحید افعالی خداوند عام است و تمام افعال خداوند را در بر می‌گیرد ولی توحید در حاکمیت خاص است و تنها برخی از افعال خداوند را دربر می‌گیرد.
از لحاظ معنا و مفهوم بین توحید افعالی و توحید در حاکمیت رابطه اعم و اخص برقرار است؛ یعنی توحید افعالی عام است و توحید در حاکمیت خاص و یکی از اقسام توحید افعالی است؛ زیرا یکی از افعال الهی، مقام و حاکمیت او بر تمام عالم است. به عبارت دیگر توحید افعالی خداوند عام است و تمام افعال خداوند را در بر می‌گیرد ولی توحید در حاکمیت خاص است و تنها برخی از افعال خداوند را دربر می‌گیرد.


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بیشتر==
* مثال‌های زیبای قرآن، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج ۲.
* توحید در قرآن، تفسیر موضوعی، حضرت آیت الله جوادی آملی.
* مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲، نگرشی به جهان بینی توحیدی.
* آموزش عقاید، حضرت آیت الله مصباح یزدی.


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه فرعی۱ = آفریدگار
| شاخه فرعی۲ = توحید و ادله آن
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه = شد
خط ۴۱: خط ۳۴:
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =
| ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده = 
| ارزیابی کمی = شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
خط ۴۹: خط ۴۴:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[ar:التوحيد في الحكم]]
[[es:Monoteísmo en la soberanía]]
[[ps:په حاکمیت کې توحید]]
[[رده:اقسام توحید]]
[[رده:توحید افعالی]]
[[رده:]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۹


سؤال

توحید در حاکمیت چیست و آیا یکی از اقسام توحید است؟

کاشی کاری نام الله.jpg

توحید در حاکمیت و تشریع به این معنا است که اداره امور و تسلط بر جان و مال جمیع موجودات در دستان خداوند است. همچنین تشریع و وضع احکام و تکالیف در شأن خداوند است و قانون‌گذاری افراد و نهادهای دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در مقابل قوانین و شریعت الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد. توحید در حاکمیت و تشریع از مصادیق توحید افعالی است.

معنای توحید در حاکمیت و تشریع

توحید در حاکمیت به معنای اعتقاد به این است که در جهان هستی تنها قانون‌گذار، خداوند است و کسی غیر از او به صورت مستقل نمی‌تواند برای تنظیم حیات بشری قوانینی وضع کند. بنابر این تشریع و وضع احکام و تکالیف در شأن خداوند است و قانون‌گذاری افراد و نهادهای دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در مقابل قوانین و تشریعات الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد.

حاکمیت که به معنای تسلط بر جان و مال انسان‌ها و اداره امور جامعه است نیز در شأن خداوند است. تنها حاکم مستقل و حقیقی اوست و حاکمیت دیگران تنها در سایه اذن الهی اعتبار دارد. بنابر این چون حق قانونگذاری، تشریع، اعمال و اجرای قوانین(حاکمیت) از آن او است، دیگران نمی‌توانند در مقابل خداوند چنین مقامی را به دست بیاورند بلکه باید به اذن و اراده او باشد.[۱]

نسبت با توحید افعالی

خداوند علاوه بر صفات کمال، مبدأ وقوع افعال نیز می باشد. آفرینش، روزی دادن، تدبیر امور مخلوقات، بخشایش و… در زمره افعال الهی قرار می‌گیرند. همچنین تنها مؤثر حقیقی و مستقل در عالم، ذات خداوند است و جز او هیچ موجود دیگری، فاعلیت تام و مستقل ندارد و مابقی همه به صورت غیر مستقل هستند. توحید افعالی از نظر قرآن کریم یعنی هیچ مؤثر مستقلی در عالم، غیر از خداوند نیست.[۲]

از لحاظ معنا و مفهوم بین توحید افعالی و توحید در حاکمیت رابطه اعم و اخص برقرار است؛ یعنی توحید افعالی عام است و توحید در حاکمیت خاص و یکی از اقسام توحید افعالی است؛ زیرا یکی از افعال الهی، مقام و حاکمیت او بر تمام عالم است. به عبارت دیگر توحید افعالی خداوند عام است و تمام افعال خداوند را در بر می‌گیرد ولی توحید در حاکمیت خاص است و تنها برخی از افعال خداوند را دربر می‌گیرد.


منابع

  1. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۱، ص۱۲۱.
  2. ربانی گلپایگانی، علی، تخلیص الالهیات، ص۶۳.

[[رده:]]