غایبان در غزوه تبوک: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (A.ahmadi صفحهٔ غائبان در غزوه تبوک را به غایبان در غزوه تبوک منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}در سوره توبه به کدام دسته از منافقان پرداخته شده است؟{{پایان سوال}}
{{سوال}}
غایبان در غزوه تبوک چه کسانی بودند؟
{{پایان سوال}}
 
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
غایبان در [[غزوه تبوک]] چندین گروه هستند: گروهی که ابزار جنگی نداشتند و از غایب بودن در این غزوه اندوهگین بودند؛ گروهی که جمع‌آوری محصولات کشاورزیشان را بر شرکت کردن در غزوه تبوک ترجیح دادند و از کار خود [[توبه]] کرده و توبه‌شان پذیرفته شد؛ منافقان که برخی از آنها گرمی هوا را بهانه کردند و گروهی دیگر تلاش کردند دیگران را نیز از شرکت در غزوه بازدارند؛ و گروهی از [[ثروت ثروتمندان|ثروتمندان]].


==کسانی که ابزار جنگی نداشتند==
گروهی از [[اسلام|مسلمانان]]، به دلیل نداشتن ابزار جنگی نتوانستند در [[غزوه تبوک]] شرکت کنند. این گروه در سخن خود [[راستگویی|راستگو]] بودند و بر اساس آیه ۹۲ [[سوره توبه]]، این افراد به دلیل اینکه نتوانستند در غزوه تبوک شرکت کنند، چشمانشان از اندوه اشکبار شد. نام برخی از این گروه چنین است:


{{ستون-شروع|۲}}


غزوه تبوک بهترین محک برای شناسایی افراد فداکار از مدعی و منافق بود زیرا اعلام بسیج عمومی توسط پیامبر هنگامی رخ داد که هوا به شدت گرم بود و مردم مدینه خود را برای جمع محصول خرما آماده می‌کرد، تخلف برخی‌ها به بهانه‌های واهی از شرکت در جهاد پرده از چهره واقعی آنها برداشت اما آنهایی که در جریان جنگ تبوک از فیض جهاد بازماندند و محروم شدند، اصناف مختلفی بوده که هر کدام به علتی بازماندند و در کل همه از یک سنخ نبودند.
*سالم بن عمیر (از بنی عمرو بن عوف)
*علبه بن زید (از بنی حارثه)
*أبو لیلی عبد الرّحمن بن کعب (از بنی مازن بن نجّار)
*عمرو بن حمام بن جموح (از بنی سلمه)
*عبد اللّه بن مغفّل (از بنی مزینه)
*هرمیّ بن عبد اللّه (از بنی واقف)
*عرباض بن ساریه (از بنی فزاره)<ref>آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ‏ چاپ ششم، ۱۳۷۸ش‏، ص۶۲۱.</ref>
{{پایان}}


== کسانی که ابزار جنگی نداشتند ==
==کسانی که مشغول جمع کردن محصولات کشاورزی بودند==
گروهی از مسلمانان، به دلیل نداشتن ابزار جنگی نتوانستند در غزوه تبوک شرکت کنند. این گروه در سخن خود راستگو بودند و بر اساس آیه ۹۲ سوره توبه، این افراد به دلیل اینکه نتوانستند در غزوه تبوک شرکت کنند، چشمانشان از اندوه اشکبار شد. نام برخی از این گروه چنین است:
گروهی از افراد تصمیم داشتند پس از جمع‌آوری محصول کشاورزیشان، در غزوه تبوک شرکت کنند؛ ولی به جنگ نرسیدند. غروه تبوک همزمان با موسم جمع‌آوری محصول خرما بود. این گروه سه نفر به نام‌های هلال بن امیه رافعی، مرارة بن ربیع و کعب بن مالک بودند، که در قرآن از آنها به متخلفان سه‌گانه یاد شده است.<ref>توبه:۱۱۸.</ref> این سه نفر پیشنیه [[نفاق]] نداشتند.


* سالم بن عمیر (از بنی عمرو بن عوف)
[[پیامبر(ص)]] پس از بازگشت از جنگ تبوک، این افراد را به دلیل ترجیح دادن کار شخصی بر مصلحت عمومی مسلمانان، تنبیهِ اجتماعی کرد. تنبیه به این صورت بود که کسی از اهالی [[مدینه]] با آنها سخن نمی‌گفت. زمین با همه گستردگی بر آنان تنگ شده و سر به کوه و صحرا نهادند. آنها از شرکت نکردن در غزوه تبوک پشیمان شده و [[توبه]] کردند. بر اساس آیه ۱۱۸ سوره توبه، خدا توبه آنان را پذیرفت.
* علبه بن زید (از بنی حارثه)
* أبو لیلی عبد الرّحمن بن کعب (از بنی مازن بن نجّار)
* عمرو بن حمام بن جموح (از بنی سلمه)
* عبد اللّه بن مغفّل (از بنی مزینه)
* هرمیّ بن عبد اللّه (از بنی واقف)
* عرباض بن ساریه (از بنی فزاره)<ref>آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ‏ چاپ ششم، ۱۳۷۸ش‏، ص۶۲۱.</ref>


== کسانی که مشغول جمع کردن محصولات کشاورزی بودند ==
==منافقان==
گروهی از افراد تصمیم داشتند پس از جمع‌آوری محصول کشاورزیشان، در غزوه تبوک شرکت کنند؛ ولی به جنگ نرسیدند. غروه تبوک همزمان با موسم جمع محصول خرما بود. این گروه سه نفر به نام‌های هلال بن امیه رافعی، مرارة بن ربیع و کعب بن مالک بودند، که در قرآن از آنها به متخلفان سه‌گانه یاد شده است.<ref>توبه:۱۱۸.</ref> این سه نفر پیشنیه نفاق نداشتند.
[[منافق|منافقان]] در غزوه تبوک شرکت نکردند. منافقان کسانی بودند که در باطن به خدا و پیامبر(ص) و [[قیامت]] معتقد نبودند؛ ولی در ظاهر خود را مسلمان معرفی می‌کردند.<ref>توبه:۵۴.</ref> منافقان که در غزوه تبوک شرکت نکردند به سه دسته تقسیم شده‌اند:


پیامبر(ص) پس از بازگشت از جنگ تبوک، این افراد را به دلیل ترجیح دادن کار شخصی بر مصلحت عمومی مسلمانان تنبیهِ اجتماعی کرد. تنبیه به این صورت بود که کسی از اهالی مدینه با آنها سخن نمی‌گفت. زمین با همه گستردگی بر آنان تنگ شده و سر به کوه و صحرا نهادند. آنها از شرکت نکردن در غزوه تبوک پشیمان شده و توبه کردند. بر اساس آیه ۱۱۸ سوره توبه، خدا توبه آنان را پذیرفت.
===گروهی که گرمی هوا را بهانه کردند===
گروهی از منافقان گرمی هوا را بهانه کرده و در غزوه تبوک شرکت نکردند. غزوه تبوک هنگامی رخ داد که هوا به شدت گرم بود. برخی از [[تفسیر قرآن|مفسران]]، آیه ۴۹ سوره توبه را در مورد این گروه دانسته‌اند، که از پیامبر(ص) اجازه خواستند در جنگ تبوک شرکت نکنند.<ref name=":0" /> در آیه ۸۱ سوره توبه، به بهانه آنها درباره گرم بودن هوا تصریح شده است. برخی از افراد این گروه چنین‌اند:


== منافقان ==
{{ستون|۲}}
منافقان در غزوه تبوک شرکت نکردند. منافقان کسانی بودند که در باطن به خدا و پیامبر(ص) و قیامت معتقد نبودند؛ ولی در ظاهر خود را مسلمان معرفی می‌کردند.<ref>توبه:۵۴.</ref> منافقان که در غزوه تبوک شرکت نکردند به سه دسته تقسیم شده‌اند:
*جد بن قیس؛ از بزرگان بنی سلمه
*عبدلله بن ابی بن سلول؛ از سر دسته‌های منافقان
*مجمّع بن جاریه
*حذام بن خالد<ref name=":0">طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۳۸۷ و ص۴۰۹؛ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶، ج۲، ص۳۸۸؛ سید قطب، تفسیر فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۱۶۶۳.</ref>
{{پایان}}


=== گروهی که گرمی هوا را بهانه کردند ===
===گروهی که برای منع شرکت مسلمانان در جنگ تلاش کردند===
گروهی از منافقان گرمی هوا را بهانه کرده و در غزوه تبوک شرکت نکردند. برخی از مفسران، آیه ۴۹ سوره توبه را در مورد این گروه دانسته‌اند که از پیامبر(ص) اجازه خواستند در جنگ تبوک شرکت نکنند.<ref name=":0" /> در آیه ۸۱ سوره توبه به بهانه آنها درباره گرم بودن هوا تصریح شده است. برخی از افراد این گروه چنین‌اند:
گروهی از منافقان در خانه سویلم یهودی گرد آمده و برای بازداشتن مردم از شرکت در غزوه تبوک نقشه می‌کشیدند. پیامبر(ص) از تجمع آنان اطلاع یافت. طلحه بن عبیدالله همراه با گروهی، به دستور پیامبر(ص) خانه سویلم را بر سر آنان آتش زدند. منافقان از جمله ضحاک بن خلیفه گریختند.<ref>کتانی، عبد الحی، ‏ نظام الحکومه النبویه، بیروت، دار الأرقم بن أبی الأرقم‏، چاپ دوم‏، بی‌تا، ج ۱، ص ۲۵۵؛ جعفر، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶، ج۲، ص۳۸۸.</ref>


* جد بن قیس؛ از بزرگان بنی سلمه
==گروهی از ثروتمندان==
* عبدلله بن ابی بن سلول؛ از سر دسته‌های منافقان  
گروهی از [[ثروت ثروتمندان|ثروتمندان]] از پیامبر(ص) اجازه خواستند در غزوه تبوک شرکت نکنند. این درخواست پس از آن بود که ۸۲ نفر از منافقان و دو نفر از [[اعرابی|بادیه‌نشینان]] بهانه‌جویی کرده و اذن شرکت نکردن در جنگ خواستند. بر اساس قرآن، آنها از اینکه همراه بازماندگان باشند خوشنود شدند.<ref>آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ‏ چاپ ششم، ۱۳۷۸ش‏، ص۶۲۲.</ref> <span></span>
* مجمّع بن جاریه
* حذام بن خالد<ref name=":0">طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۳۸۷ و ص۴۰۹؛ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶، ج۲، ص۳۸۸؛ سید قطب، تفسیر فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۱۶۶۳.</ref>


=== گروهی که برای منع شرکت مسلمانان در جنگ تلاش کردند ===
==منابع==
گروهی از منافقان در خانه سویلم یهودی گرد آمده و برای بازداشتن مردم از شرکت در غزوه تبوک نقشه می‌کشیدند. پیامبر(ص) از تجمع آنان اطلاع یافت. طلحه بن عبیدالله همراه با گروهی به دستور پیامبر(ص) خانه سویلم را بر سر آنان آتش زدند. منافقان از جمله ضحاک بن خلیفه گریختند.<ref>کتانی، عبد الحی، ‏ نظام الحکومه النبویه، بیروت، دار الأرقم بن أبی الأرقم‏، چاپ دوم‏، بی‌تا، ج ۱، ص ۲۵۵؛ جعفر، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶، ج۲، ص۳۸۸.</ref>
{{پانویس|۲}}
 
== گروهی از ثروتمند ==
گروهی از ثروتمندان از پیامبر(ص) اجازه خواستند در غزوه تبوک شرکت نکنند. این درخواست پس از آن بود که ۸۲ نفر از منافقان و دو نفر از بادیه نشینان بهانه‌جویی کرده و اذن شرکت نکردن در جنگ خواستند.


هشتاد و چند نفر از منافقین و هشتاد و دو نفر از بادیه‌نشینان بهانه جویی کردند و اذن ماندن گرفتند و بعد می‌گوید یعقوبی می‌نویسد: گروهی از توانگران، نزد رسول خدا آمدند و مرخّصی خواستند و گفتند: بگذار ما هم با ماندگان باشیم. خدای متعال فرمود: «خشنود شدند که همراه بازماندگان باشند».<ref>آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ‏ چاپ ششم، ۱۳۷۸ش‏، ص۶۲۲.</ref>
<span></span>
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = تاریخ
|شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۱ = تاریخ صدر اسلام
|شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۰

سؤال

غایبان در غزوه تبوک چه کسانی بودند؟


غایبان در غزوه تبوک چندین گروه هستند: گروهی که ابزار جنگی نداشتند و از غایب بودن در این غزوه اندوهگین بودند؛ گروهی که جمع‌آوری محصولات کشاورزیشان را بر شرکت کردن در غزوه تبوک ترجیح دادند و از کار خود توبه کرده و توبه‌شان پذیرفته شد؛ منافقان که برخی از آنها گرمی هوا را بهانه کردند و گروهی دیگر تلاش کردند دیگران را نیز از شرکت در غزوه بازدارند؛ و گروهی از ثروتمندان.

کسانی که ابزار جنگی نداشتند

گروهی از مسلمانان، به دلیل نداشتن ابزار جنگی نتوانستند در غزوه تبوک شرکت کنند. این گروه در سخن خود راستگو بودند و بر اساس آیه ۹۲ سوره توبه، این افراد به دلیل اینکه نتوانستند در غزوه تبوک شرکت کنند، چشمانشان از اندوه اشکبار شد. نام برخی از این گروه چنین است:

  • سالم بن عمیر (از بنی عمرو بن عوف)
  • علبه بن زید (از بنی حارثه)
  • أبو لیلی عبد الرّحمن بن کعب (از بنی مازن بن نجّار)
  • عمرو بن حمام بن جموح (از بنی سلمه)
  • عبد اللّه بن مغفّل (از بنی مزینه)
  • هرمیّ بن عبد اللّه (از بنی واقف)
  • عرباض بن ساریه (از بنی فزاره)[۱]


کسانی که مشغول جمع کردن محصولات کشاورزی بودند

گروهی از افراد تصمیم داشتند پس از جمع‌آوری محصول کشاورزیشان، در غزوه تبوک شرکت کنند؛ ولی به جنگ نرسیدند. غروه تبوک همزمان با موسم جمع‌آوری محصول خرما بود. این گروه سه نفر به نام‌های هلال بن امیه رافعی، مرارة بن ربیع و کعب بن مالک بودند، که در قرآن از آنها به متخلفان سه‌گانه یاد شده است.[۲] این سه نفر پیشنیه نفاق نداشتند.

پیامبر(ص) پس از بازگشت از جنگ تبوک، این افراد را به دلیل ترجیح دادن کار شخصی بر مصلحت عمومی مسلمانان، تنبیهِ اجتماعی کرد. تنبیه به این صورت بود که کسی از اهالی مدینه با آنها سخن نمی‌گفت. زمین با همه گستردگی بر آنان تنگ شده و سر به کوه و صحرا نهادند. آنها از شرکت نکردن در غزوه تبوک پشیمان شده و توبه کردند. بر اساس آیه ۱۱۸ سوره توبه، خدا توبه آنان را پذیرفت.

منافقان

منافقان در غزوه تبوک شرکت نکردند. منافقان کسانی بودند که در باطن به خدا و پیامبر(ص) و قیامت معتقد نبودند؛ ولی در ظاهر خود را مسلمان معرفی می‌کردند.[۳] منافقان که در غزوه تبوک شرکت نکردند به سه دسته تقسیم شده‌اند:

گروهی که گرمی هوا را بهانه کردند

گروهی از منافقان گرمی هوا را بهانه کرده و در غزوه تبوک شرکت نکردند. غزوه تبوک هنگامی رخ داد که هوا به شدت گرم بود. برخی از مفسران، آیه ۴۹ سوره توبه را در مورد این گروه دانسته‌اند، که از پیامبر(ص) اجازه خواستند در جنگ تبوک شرکت نکنند.[۴] در آیه ۸۱ سوره توبه، به بهانه آنها درباره گرم بودن هوا تصریح شده است. برخی از افراد این گروه چنین‌اند:

  • جد بن قیس؛ از بزرگان بنی سلمه
  • عبدلله بن ابی بن سلول؛ از سر دسته‌های منافقان
  • مجمّع بن جاریه
  • حذام بن خالد[۴]


گروهی که برای منع شرکت مسلمانان در جنگ تلاش کردند

گروهی از منافقان در خانه سویلم یهودی گرد آمده و برای بازداشتن مردم از شرکت در غزوه تبوک نقشه می‌کشیدند. پیامبر(ص) از تجمع آنان اطلاع یافت. طلحه بن عبیدالله همراه با گروهی، به دستور پیامبر(ص) خانه سویلم را بر سر آنان آتش زدند. منافقان از جمله ضحاک بن خلیفه گریختند.[۵]

گروهی از ثروتمندان

گروهی از ثروتمندان از پیامبر(ص) اجازه خواستند در غزوه تبوک شرکت نکنند. این درخواست پس از آن بود که ۸۲ نفر از منافقان و دو نفر از بادیه‌نشینان بهانه‌جویی کرده و اذن شرکت نکردن در جنگ خواستند. بر اساس قرآن، آنها از اینکه همراه بازماندگان باشند خوشنود شدند.[۶]

منابع

  1. آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ‏ چاپ ششم، ۱۳۷۸ش‏، ص۶۲۱.
  2. توبه:۱۱۸.
  3. توبه:۵۴.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۳۸۷ و ص۴۰۹؛ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶، ج۲، ص۳۸۸؛ سید قطب، تفسیر فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۱۶۶۳.
  5. کتانی، عبد الحی، ‏ نظام الحکومه النبویه، بیروت، دار الأرقم بن أبی الأرقم‏، چاپ دوم‏، بی‌تا، ج ۱، ص ۲۵۵؛ جعفر، فروغ ابدیت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶، ج۲، ص۳۸۸.
  6. آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ‏ چاپ ششم، ۱۳۷۸ش‏، ص۶۲۲.