نصف بودن دیه زن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} به چه دلیل در اسلام ديه زن نصف ديه مرد است؟ {{پایان سوال}} {{پ...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
به چه دلیل در اسلام ديه زن نصف ديه مرد است؟
به چه دلیل در اسلام دیه زن نصف دیه مرد است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
نخست يادآوري اين نكته ضرورت دارد كه پرسش از چرايي تفاوت ديه زن و مرد، تازگي ندارد و در عصر امامان معصوم(ع) نيز اين مسأله مطرح بوده است. در كتاب‎هاي روايي شيعه و سني به نشانه‎هايی كه نمايان‌گر سؤال برانگيز بودن اين موضوع است برمي‎خوريم. به عنوان نمونه، فقيهان اهل سنت روايتي را نقل مي‎كنند كه در آن "ربيعه" با تعجب اين مسأله را مطرح مي‎كند، "سعيد بن مسيب" در پاسخ مي‎گويد: "سنت اين چنين است. و يا اينكه امام صادق(ع) در پاسخ "ابان بن تغلب" كه از شنيدن حكم اين مسأله، سخت دچار تعجب شده بود و آن را بعيد مي‎دانست، فرمود: "آهسته باش اي ابان! اين حكم رسول خداست".۲
روایات پیامبر و اهل بیت(ع) و اجماع فقیهان شیعه و سنی مبنی بر نصف بودن دیه زن نسبت به مرد است. از نظر فقهی دلیل احکام تعبد نسبت به احکام الهی و سنت پیامبر اکرم(ص) است. البته تعبد در برابر احکام اسلام، با تفکر در مورد حکمت احکام منافات ندارد. هر چند ممکن است به تمامی حکمت‌های نهفته در آن پی نبریم. چون ما معتقدیم که احکام شریعت، تابع مصالح و مفاسدند و در همه آن‌ها، منافع مردم و دفع ضرر از آن‌ها لحاظ شده است.  


چنان كه مشاهده مي‎شود، در اين نگرش، محور اصلي پاسخ را دعوت به تعبد نسبت به احكام خدا و تعهد به سنت رسول اكرم(ص) تشكيل مي‎دهد كه اين همان روح شريعت و مبناي دينداري است و بدون آن اسلام و مسلماني، شعاري بيش نيست!
احکام الهی به گونه‌ای وضع شده‌اند که بیش‌ترین خیر، به اکثر افراد جامعه رسانده شود. گرچه ممکن است به خاطر شرایط و محدودیت‌های واقعی زندگی دنیا، برخی از انسان‌ها از بهره‌هایی محروم بمانند که این افراد نیز اگر از اهل ایمان باشند، خدا در جهان آخرت در مقابل پای‌بندی به قوانین الهی، عوض آن را به آنان خواهد داد.


دلايل اين حكم:
حکمت تفاوت دیه زن و مرد، اختلاف در نقش آن‌ها در عرصه اقتصاد است. از آنجا که آورده اقتصادی مرد برای خانواده غالباً بیش‌تر از زن است، طبعاً آسیب از دست دادن مرد یا صدمه دیدن او، از لحاظ اقتصادی برای خانواده بیش‌تر است، در نتیجه برای جبران این خسارت دیه او نیز بیش‌تر از زن قرار داده شده است.


در قرآن كريم، فقط در يك آيه۳، از ديه نام برده شده است كه در آن به مقدار و تفاوت ديه زن و مرد اشاره نشده است. بنابراين، دلايل عمده، روايات و اجماع فقها است:
==دلایل فقهی==


الف. روايات:
در قرآن کریم، فقط در یک آیه {{قرآن|... وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَىٰ أَهْلِهِ...|ترجمه=هیچ مؤمنی را نسزد که مؤمنی را بکشد، مگر آنکه این عمل از روی خطا و اشتباه اتفاق افتد. و کسی که مؤمنی را از روی خطا و اشتباه بکشد، باید یک برده مؤمن آزاد کند، و خون بهایی به وارثان مقتول پرداخت نماید|سوره=نساء[۴]|آیه=۹۲}} از دیه نام برده شده است که در آن به مقدار و تفاوت دیه زن و مرد اشاره نشده است؛ اما در روایات به این مساله پرداخته شده است.


رواياتي كه بر نصف بودن ديه زن نسبت به مرد، دلالت دارند، دو دسته‎اند؛ يا ناظر به قتل نفس و يا در خصوص ديه اعضا و جراحات هستند. جالب اينكه اغلب آن‌ها صحيح‎اند. به عنوان نمونه، از امام صادق(ع) نقل شده كه "ديه زن نصف ديه مرد است"۴ و رواياتي كه همين محتوا را دارند.۵ همين طور درباره ديه اعضا و جراحات، صحيح ابان بن تغلب از امام صادق را داريم كه از مستندات اصلي فقها در باب حرمت قياس است. مضمون حديث اين است: از امام صادق(ع) سؤال كردم: نظر شما درباره مردي كه يك انگشت از انگشتان زني را قطع كرده، چيست؟ فرمود: ده شتر، دو انگشت بيست شتر، سه انگشت سي شتر، اگر چهارتا را بريد، ديه‎اش بيست شتر. گفتم: منزه است خداوند، اين چه حكمي است؟ (ديه سه انگشت بيش‌تر از ديه چهار انگشت)! زماني كه در عراق بوديم اين حكم را شنيديم اما از گوينده آن بي‌زاري جستيم و گفتيم اين از القائات شيطان است.
===روایات===
روایاتی که بر نصف بودن دیه زن نسبت به مرد، دلالت دارند، دو دسته‌اند:
* ناظر به قتل نفس  
* دیه اعضا و جراحات  


امام صادق فرمود: آهسته باش اي ابان! آنچه گفتيم حكم پيامبر خدا(ص) است. زن تا يك سوم ديه با مرد برابر است. هرگاه به اين حد رسيد به نصف بر مي‎گردد. اي ابان! تو از در قياس با من وارد شدي و هرگاه قياس در سنت راه يابد، دين نابود مي‎شود"۶ و نظاير اين روايت كه همه معتبرند.۷ همانگونه كه پيش‌تر اشاره شد، محور پاسخ را در اين روايات تعبد تشكيل مي‎دهد.
سند اغلب این روایات صحیح است.  


اهل سنت نيز از پيامبر(ص) و امام علي(ع) و صحابه نقل كرده‎اند كه "ديه زن نصف ديه مرد است.
از امام صادق(ع) نقل شده که «دیه زن نصف دیه مرد است» و در روایات دیگر همین محتوا آمده است.<ref>محمد بن الحسن الحر العاملی؛ وسایل الشیعه، ج۱۹، ص۱۵۲–۱۵۱، روایات ۱ و ۲ و ۳، باب ۵، ابواب دیات نفس، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.</ref>


ب. اجماع:
درباره دیه اعضا و جراحات، ابان بن تغلب از امام صادق(ص) حدیثی نقل کرده است که یکی از مستندات اصلی فقها در باب حرمت قیاس است: «از امام صادق(ع) سؤال کردم: نظر شما درباره مردی که یک انگشت از انگشتان زنی را قطع کرده چیست؟ دیه آن چقدر است؟ فرمود: ده شتر، گفتم دو انگشت؟ گفت بیست شتر، گفتم سه انگشت؟ گفت سی شتر، گفتم اگر چهار تا را برید؟ گفت دیه‌اش بیست شتر است. گفتم منزه است خداوند، این چه حکمی است؟ (دیه سه انگشت بیش‌تر از دیه چهار انگشت) زمانی که در عراق بودیم این حکم را شنیدیم اما از گوینده آن بیزاری جستیم و گفتیم این از القائات شیطان است.


دومين دليلي كه بر اين حكم دلالت دارد، اجماع فقيهان عامه و خاصه است. در كتاب ارزش‌مند جواهر الكلام مي‎نويسد: "اين مسأله از لحاظ روايي و فتوايي مورد اتفاق است و اختلافي در آن نيست" بجز دو نفر به نام‎هاي "اصم" و "ابن عليه" كه گفته‎اند ديه مرد و زن مساوي است. اما كساني كه اجماع امت را در اين زمينه نقل كرده‎اند، به اختلاف نظر آن دو اعتنايي نكرده‎اند. بنابراين اثري بر آن مترتب نيست".۹
امام صادق(ع) فرمود: آرام باش ای آبان! پیامبر خدا(ص) چنین حکم کرده است. دیه زن تا یک سوم دیه با مرد برابر است. هرگاه به این حد رسید به نصف برمی‌گردد. ای آبان! تو از در قیاس با من وارد شدی و هرگاه قیاس در سنت راه یابد، دین نابود می‌شود».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۷، ص۲۹۹، ج۶، ص۲۹۵، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۷.</ref> و نظایر این روایت که همه معتبرند.<ref>وسایل الشیعه، همان، ص۱۲۲، ح ۱و۲، ابواب قصاص الطرف، و ص۲۹۵، ح ۱، باب ۳، ابواب دیات الشجاح و الجراح.</ref>


فقيهان اهل سنت نيز عموماً همين نظر را دارند و اين حكم را اتفاقي شمرده‎اند. در "المفتي" چنين آمده است: "ديه زن مسلمان نصف ديه مرد مسلمان است و اهل علم بر اين امر اتفاق دارند. فقط از "ابن عليه" و "ابوبكر اصم" نقل شده كه گفته‎اند: ديه زن مثل ديه مرد است؛ زيرا پيامبر به طور مطلق فرمود: ديه نفس مؤمن صد شتر است. اما اين قول شاذي است كه مغاير سنت پيامبر و اجماع صحابه است".۱۰ ديگران نيز اين اجماع را نقل كرده‎اند.۱۱
تعبد به حکم خدا و پیامبر(ص) محور پاسخ را در این روایات تشکیل می‌دهد.


با توجه به دلايل مزبور، جاي هيچ گونه شك نيست به اين كه تفاوت ديه زن و مرد از احكام قطعي اسلام است، باقي نمي‎ماند. اما اين پرسش هم چنان مطرح است كه چرا شارع مقدس ديه زنان را نصف ديه مردان قرار داده است؟ و حكمت اين مسأله چيست؟ چه توجيه عقلي و عرفي براي اين حكم وجود دارد؟ اگر اسلام دين مساوات و برابري است پس چرا خون‌بهاي زن، نصف بهاي خون مرد باشد؟
اهل سنت نیز از پیامبر(ص) و امام علی(ع) و صحابه نقل کرده‌اند که «دیه زن نصف دیه مرد است».<ref>ر.ک. ابن قدامه المقدسی، المفتی، بیروت، عالم الکتب، بی‌تا، ج۷، ص۳۷۱؛ دهبه الرجیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق، چ ۳، ۱۹۸۴، ج۶، ص۳۱۰؛ عبد الرحمن الجزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ هفتم، ۱۴۰۶ ق، ج۵، ص۳۷۱.</ref>


در اين زمينه، ممكن است بيان‎هاي متفاوتي ارائه شده باشد. در اين فرصت به پاسخي كه مناسب‎تر به نظر مي‎رسد، اشاره مي‎كنيم:
===اجماع===
دومین دلیلی که بر این حکم دلالت دارد، اجماع فقیهان شیعه و سنی است. در کتاب ارزشمند جواهر الکلام آمده است: «این مسأله از لحاظ روایی و فتوایی مورد اتفاق است و اختلافی در آن نیست» به جز دو نفر که گفته‌اند دیه مرد و زن مساوی است. اما کسانی که اجماع امت را در این زمینه نقل کرده‌اند، به اختلاف نظر آن دو اعتنایی نکرده‌اند؛ بنابراین اثری بر آن مترتب نیست".<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، تحقیق عباس قوچانی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چ سوم، ۱۳۶۷، ج۴۳، ص۳۲.</ref>


اولاً، ديه بر عكس آنچه كه در فارسي گفته مي‎شود "خون‌بها" بهاي خون نيست. ارزش خون انسان را با اين چيزها نمي‎توان تأمين كرد. از منظر قرآن كريم خون يك انسان برابر با خون همه انسان‎هاست و آن هم با پول و نظاير آن قابل مبادله نيست. نقش ديه اين است كه هم مجازات است كه طرف حواسش را جمع كند و ديگر از اين اشتباهات مرتكب نشود و هم نوعی جبران خسارت اقتصادي است که به خانواده مقتول وارد شده است؛ يعني مردي یا زني در يك خانواده از ميان رفته است جاي او به عنوان کسی که بالفعل یا بالقوه یک نیروی اقتصادی محسوب می‌شود، خالي است و اين خلأ، خسارت اقتصادي‌ای به آن خانواده وارد مي‎كند. ديه براي جبران خسارت وارده است. پس ديه، بهاي خون نيست تا گفته شود پس خون مرد رنگين‎تر از خون زن است.۱۲
فقیهان اهل سنت نیز عموماً همین نظر را دارند و این حکم را اتفاقی شمرده‌اند. در «المفتی» چنین آمده است: «دیه زن مسلمان نصف دیه مرد مسلمان است و اهل علم بر این امر اتفاق دارند. فقط از «ابن علیه» و «ابوبکر اصم» نقل شده که گفته‌اند: دیه زن مثل دیه مرد است؛ زیرا پیامبر به طور مطلق فرمود: دیه نفس مؤمن صد شتر است. اما این قول شاذی است که مغایر سنت پیامبر و اجماع صحابه است».<ref>عبدالله بن احمد، ابن قدامه، المفتی، بیروت، عالم الکتب، بی‌تا، ج۷، ص۷۹۷.</ref> دیگران نیز این اجماع را نقل کرده‌اند.<ref>عبدالقادر عوده، التشریع الجنایی مقارنا بالقانون الوضعی، بیروت، دارالکتاب العربی، ج۱، ص۶۶۹، و ج۲، ص۱۸۲.</ref>


ثانياً، با اين فرض كه ديه براي جبران خسارت وارده به مجني عليه يا خانواده اوست، گفته مي‎شود از آنجا كه مرد نقش بيش‌تر و مؤثرتري در زندگي اقتصادي دارد و از بين رفتن و يا صدمه ديدن او لطمه بيش‌تري به اقتصاد خانواده وارد مي‎آورد، به ويژه كه در نظام حقوق اسلام، اداره خانواده و مسؤوليت تأمين معيشت آن با مرد است، بنابراين ديه او بايد بيش‌تر باشد. از اين منظر، تفاوت ديه زن و مرد، هرگز به معناي پائين‎تر بودن ارزش زن نيست، بلكه بدان دليل است كه تبعات از دست دادن مرد يا صدمه ديدن او، از لحاظ اقتصادي بيش‌تر از زن است و حال كه قرار است اين ضايعه به صورت مادي جبران شود و در واقع تحت عنوان ديه خسارت داده شود، طبعاً اين تفاوت وضع بايد در نظر گرفته شود.
==حکمت تفاوت==
دیه برعکس آنچه که در فارسی گفته می‌شود «خون‌بها»، بهای خون نیست. ارزش خون انسان را با این چیزها نمی‌توان تأمین کرد. از منظر قرآن کریم خون یک انسان برابر با خون همه انسان‌هاست و آن هم با پول و نظایر آن قابل مبادله نیست. نقش دیه این است که هم مجازاتی است برای کسی که به اشتباه باعث مرگ دیگری شده تا هم او و هم کلیت جامعه اسلامی نسبت به اموری که با جان انسان‌ها سر و کار دارد دقت بیشتری داشته باشند. و هم نوعی جبران خسارت اقتصادی است که به خانواده مقتول وارد شده است؛ یعنی مردی یا زنی در یک خانواده از میان رفته است جای او به عنوان کسی که بالفعل یا بالقوه یک نیروی اقتصادی محسوب می‌شود، خالی است و این خلأ، خسارت اقتصادی‌ای به آن خانواده وارد می‌کند. دیه برای جبران خسارت وارده است. پس دیه، بهای خون نیست تا گفته شود پس خون مرد رنگین‌تر از خون زن است.<ref>ناصر مکارم شیرازی، دروس خارج فقه، بحث دیات، روزنامه آموزشی پژوهشی فیضیه، شماره ۱۸، ص۵.</ref>


از آنجا كه حكم شرعي و قانوني با توجه به وضع غالب تعيين مي‎شود، وضع غالب اين است كه مرد تأمين كننده هزينه خانواده و داراي نقش مؤثرتر در وضع اقتصادي و مالي است؛ بنابراين خسارت قابل پرداخت به او يا خانواده‎اش تحت عنوان ديه بيش‌تر از آن تعيين شده است. امروز بيش‌تر صاحب نظران، با اين تبيين، تفاوت ديه زن و مرد را توجيه مي‎كنند.
ثانیاً، با این فرض که دیه برای جبران خسارت وارده به مجنی علیه یا خانواده اوست، گفته می‌شود از آنجا که مرد نقش بیش‌تر و مؤثرتری در زندگی اقتصادی دارد و از بین رفتن یا صدمه دیدن او لطمه بیشتری به اقتصاد خانواده وارد می‌آورد، به ویژه که در نظام حقوق اسلام، اداره خانواده و مسؤولیت تأمین معیشت آن با مرد است، بنابراین دیه او باید بیش‌تر باشد. از این منظر، تفاوت دیه زن و مرد، هرگز به معنای پائین‌تر بودن ارزش زن نیست، بلکه بدان دلیل است که تبعات از دست دادن مرد یا صدمه دیدن او، از لحاظ اقتصادی بیش‌تر از زن است و حال که قرار است این ضایعه به صورت مادی جبران شود و در واقع تحت عنوان دیه خسارت داده شود، طبعاً این تفاوت وضع باید در نظر گرفته شود.


واقعيت را بايد پذيرفت و بين شعار با واقعيت تفكيك كرد. واقعيت يك چيزي است و مسائل شعاري چيزي ديگر. این دو گاه با هم خلط مي‎شوند و همین امر قضاوت صحیح را دشوار می‌کند. آفرينش، زن و مرد را براساس حكمت و براي فعاليت‎هاي متفاوتي خلق كرده‎ است. يك واقعيت اين است كه زن بايد باردار شود، بچه داشته باشد، دوران بارداري، شيردادن، و حمايت و حضانت از بچه، يك دوراني است كه مقدار زيادي از بهترين عمر زن را مي‎گيرد و اين خدمت است ولي كاری اقتصادي و درآمدزا نيست. افزون بر اين، وضع حمل مقدار زيادي از نيروي جسماني زن را مي‎گيرد و هر چه فرزند بيش‌تر به دنيا بياورد، در واقع ايثارگري بيش‌تري كرده است. اين يك واقعيتي است آفرينش زن اين است و با شعار نمي‎توان آفرينش را عوض كرد و هر گونه تلاش برای تغییر مسیری که آفرینش برای تداوم نوع آدمی قرار داده است نه تنها با شکست روبه رو می‌شود که ممکن است در بلند مدت خسارت‌های جبران ناپذیری را به جوامع انسانی بزند. اين يك واقعيتي كه عامل تفاوت میان زن و مرد در حوزه مسائل اقتصادی، در بازدهي اقتصادي است. واقعيت ديگر، تفاوت ساختماني زن و مرد است که باعث گرديده بسياري از كارهاي اجتماعي، به دليل خشن و مشقت بار بودن آن، برعهده مردان باشد؛ چون آن دو از نظر تفاوت جسماني فرق دارند. اين امر به اندازه‎اي واضح است که حتي در كشورهايی كه شعار تشابه و تساوي زن و مرد را سر مي‎دهند، باز در عمل، فعاليت‎های دو جنس کاملا يكسان نيست.
از آنجا که حکم شرعی و قانونی با توجه به وضع غالب تعیین می‌شود، وضع غالب این است که مرد تأمین کننده هزینه خانواده و دارای نقش مؤثرتر در وضع اقتصادی و مالی است؛ بنابراین خسارت قابل پرداخت به او یا خانواده‌اش تحت عنوان دیه بیش‌تر از آن تعیین شده است.


پس در اسلام از نظر بعد انساني و الهي و ارزشي، تفاوتي بين زن و مرد نيست. تفاوت در بازده اقتصادي است و حكمت تفاوت ديه، به عنوان جبران خسارت، نيز بر اين معيار توجيه پذير است.۱۳
واقعیت را باید پذیرفت و بین شعار با واقعیت تفکیک کرد. زن و مرد بر اساس حکمت و برای فعالیت‌های متفاوتی خلق شده‌اند. واقعیت این است که زن باید باردار شود، بچه داشته باشد، دوران بارداری، شیردادن، و حمایت و حضانت از بچه، دورانی است که مقدار زیادی از بهترین بخش عمر زن را می‌گیرد و این خدمت بسیار بزرگی به جامعه است ولی کاری اقتصادی و درآمدزا نیست. افزون بر این، وضع حمل مقدار زیادی از نیروی جسمانی زن را می‌گیرد و هر چه فرزند بیش‌تر به دنیا بیاورد، در واقع ایثارگری بیش‌تری کرده است. آفرینش زن این گونه است و با شعار نمی‌توان آفرینش را عوض کرد. هر تلاشی برای تغییر مسیری که آفرینش برای تداوم نوع انسان قرار داده است نه تنها با شکست رو به رو می‌شود بلکه در بلند مدت خسارت‌های جبران ناپذیری را به جوامع انسانی می‌زند.  


بنابر این اهم دلايل تفاوت ديه زن و مرد، روايات پیامبر و اهل‌بیت(ع) از طریق شیعه و سنی و اجماع فقيهان مسلمان است. محور اصلي پاسخ به ابهام چرایی تفاوت زن و مرد در دیه، در این رویکرد، تعبد نسبت به احكام الهي و سنت پيامبر اكرم(ص) است. البته پر واضح است که تعبد در برابر احكام اسلام، منافاتي با پي‌جوئي از حكمت و فلسفه احکام آن ندارد هر چند ممکن است به تمامی حکمت‌های نهفته در آن راه نبریم؛ چون ما معتقديم كه احكام شريعت، تابع مصالح و مفاسدند و در همه آن‌ها، منافع مردم و دفع ضرر از آن‌ها لحاظ شده است. نکته قابل توجه این است که احکام اسلام، نه بر مبنای اصالت فرد و فردگرایی یا اصالت جمع، که بر مبنای حق و ناظر به سنت‌ها و واقعیت‌های دنیا و زندگی آن، پایه‌ریزی شده است. از این رو احکام الاهی سر آن دارند که بیش‌ترین خیر، به اکثر افراد جامعه رسانده شود ولو این که به خاطر شرایط و محدودیت‌های واقعی زندگی دنیا، برخی از انسان‌ها از بهره‌هایی محروم بمانند که این افراد نیز اگر از اهالی ایمان و دینمداری باشند، در قیامت عوض آن را خواهند ستاند. براين اساس، حكمت تفاوت ديه زن و مرد، اختلاف در نقش آن‌ها در عرصه اقتصاد است. از آنجا كه بازده اقتصادي مرد غالباً بيش‌تر از زن است، طبعاً تبعات از دست دادن مرد يا صدمه ديدن او، از لحاظ اقتصادي بيش‌تر از زن است، ديه او نيز بيش‌تر از زن قرار داده شده است. با یک دقت ظریف و حکیمانه می‌توان دریافت که همین تفاوت اقتصادی نیز به سود زنان طراحی شده است. وقتی مردی کشته می‌شود یا عضوی از او آسیب می‌بیند، دیه‌ای که ستانده می‌شود در صورت مرگ مرد، کاملا به خانواده او و از جمله آنان همسرش و مادرش، داده می‌شود. و در صورت زنده ماندن او، باز این مرد است که به خاطر وظیفه و نقشی که در تأمین نیازمندی‌های خانواده دارد، بهای دیه‌اش را به سبد خانواده می‌ریزد و آن‌ها را و از جمله همسرش را بهرمند می‌کند. این در حالی است که زن در صورت زنده ماندن، هیچ وظیفه‌ای در قبال هزینه کردن آن برای دیگران ندارد و اگر بمیرد هم، سهم ناچیزی از دیه‌اش به مرد خواهد رسید.
واقعیت دیگر، تفاوت ساختمان جسمی زن و مرد است که باعث گردیده بسیاری از کارهای اجتماعی، به دلیل خشن و مشقت‌بار بودن آن، بر عهده مردان باشد؛ چون آن دو از نظر جسمی تفاوت دارند. پس در اسلام از نظر بعد انسانی و الهی و ارزشی، تفاوتی بین زن و مرد نیست. تفاوت در بازده اقتصادی است و حکمت تفاوت دیه، به عنوان جبران خسارت، نیز بر این معیار توجیه پذیر است.<ref>ر.ک. همان، ص۸–۵؛ و عبدالله جوادی آملی، زن در آئینه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۴۲۱؛ محمد رشید رضا، المنار، ج۵، ص۳۳۲.</ref>
پي‌نوشت‌ها:


۱ . ابوبكر احمد بن علي، الجصاص (الرازي)، مختصر اختلاف العلماء، تحقيق عبدالله نذير احمد، (بيروت، دارالبشائر الاسلاميه، ۱۴۱۶ ق)، ج۵، ص۱۰۵.
==مدافعان تساوی دیه زن و مرد==
برخی فقها و نواندیشان دینی با استناد بر اینکه قرآن تفاوتی بر دیه زن و مرد نگذاشته است، حکم بر تساوی دیه زن و مرد داده‌اند. این عده اعتقاد دارند عدالت و قرآن فرقی بین مرد و زن قائل نیست.<ref>نشست «بررسی تفاوت دیه زن و مرد از منظر کتاب و سنت»، محمدعلی ایازی، سایت معاونت امور زنان و خانواده,ریاست جمهوری</ref> [[آیت الله صانعی]] با استناد بر اطلاق آیه ۹۲ سوره نساء رای به تساوی دیه داده است.<ref>بررسی و نقد ادلّة نظریة آیت الله صانعی در برابری دیة زن و مرد، محمد ابراهیم نژاد، فقه و حقوق اسلامی سال هفتم بهار و تابستان 1395 شماره 12</ref>


۲ . محمد بن الحسن الحر العاملي؛ وسايل الشيعه، (بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‎تا) ج۱۹، ص۲۶۸، حديث۱، باب ۴۴، ديات الاعضا.
مطابق رأی دیوان عالی کشور در ایران "صندوق تأمین خسارت‌های بدنی" مکلف به پرداخت مابه‌التفاوت دیه کلیه جنایات علیه زنان شده است.
 
۳ . نساء ( )/۹۲.
 
۴ . همان، ص۱۵۲ـ۱۵۱، روايات ۱و۲و۳، باب ۵، ابواب ديات نفس.
 
۵ . همان.
 
۶ . همان، ص۲۶۸، روايت ۱، باب ۴۴، ابواب ديات الاعضا؛ محمد بن يعقوب الكليني، الكافي، تحقيق علي اكبر غفاري، (تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، ۱۳۶۷) ج۷، ص۲۹۹، ج۶، ص۲۹۵، ح ۱.
 
۷ . وسايل الشيعه، همان، ص۱۲۲، ح ۱و۲، ابواب قصاص الطرف، و ص۲۹۵، ح ۱، باب ۳، ابواب ديات الشجاح و الجراح.
 
۸ . ر.ك. ابن قدامه المقدسي، المفتي، بيروت، عالم الكتب، بي‎تا، ج۷، ص۳۷۱؛ دهبه الرجيلي، الفقه الاسلامي و ادلته، دمشق، چ ۳، ۱۹۸۴، ج۶، ص۳۱۰؛ عبدالرحمن الجزيري، الفقه علي المذاهب الاربعه، بيروت، دار احياء التراث العربي، چ هفتم، ۱۴۰۶ ق،، ج۵، ص۳۷۱.
 
۹ . محمد حسن نجفي، جواهر الكلام، تحقيق عباس قوچاني، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چ سوم، ۱۳۶۷، ج۴۳، ص۳۲.
 
۱۰ . عبدالله بن احمد، ابن قدامه، المفتي، بيروت، عالم الكتب، بي‎تا، ج۷، ص۷۹۷.
 
۱۱ . عبدالقادر عوده، التشريع الجنايي مقارنا بالقانون الوضعي، بيروت، دارالكتاب العربي، ج۱، ص۶۶۹، و ج۲، ص۱۸۲.
 
۱۲ . ناصر مكارم شيرازي، دروس خارج فقه، بحث ديات، روزنامه آموزشي پژوهشي فيضيه، شماره ۱۸، ص۵.
 
۱۳ . ر.ك. همان، ص۸ـ۵؛ و عبدالله جوادي آملي، زن در آئينه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۴۲۱؛ محمد رشيد رضا، المنار، ج۵، ص۳۳۲.


==دریافت کننده دیه==
البته در تفاوت دیه مرد و زن نفع زنان در نظر گرفته شده است. وقتی مردی کشته می‌شود یا عضوی از او آسیب می‌بیند، دیه‌ای که ستانده می‌شود در صورت مرگ مرد، به وارثان او از جمله آنان همسر و مادر متوفی داده می‌شود. و در صورت زنده ماندن او، باز این مرد است که به خاطر وظیفه و نقشی که در تأمین نیازمندی‌های خانواده دارد، بهای دیه‌اش را به سبد خانواده می‌ریزد و آن‌ها را و از جمله همسرش را بهرمند می‌کند. این در حالی است که زن در صورت زنده ماندن، هیچ وظیفه‌ای در قبال هزینه کردن آن برای دیگران ندارد و اگر بمیرد، برای او تفاوتی ندارد که به وارثانش چه مقدار دیه تعلق گیرد.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
منابع جهت مطالعه بيشتر
==مطالعه بیشتر==
* ناصر مکارم شیرازی، دروس خارج فقه، بحث دیات، روزنامه آموزشی و پژوهشی، شماره ۱۸، ص۸–۵.
* ابراهیم شفیعی سردستانی، تفاوت زن و مرد در دیه و قصاص، تهران، سفیر صبح، ۱۳۸۰.
* عبدالله جوادی آملی، زن در آئینه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۴۲۱–۴۱۷.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


۱. ناصر مكارم شيرازي، دروس خارج فقه، بحث ديات، روزنامه آموزشي و پژوهشي، شماره ۱۸، ص۸ـ۵.
== منابع ==
۲. ابراهيم شفيعي سردستاني، تفاوت زن و مرد در ديه و قصاص، تهران، سفير صبح، ۱۳۸۰.
{{پانویس}}
۳. عبدالله جوادي آملي، زن در آئينه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۴۲۱ـ۴۱۷.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی = فقه
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ = دیه
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۴ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =  
  | ناوبری =  
  | ناوبری =  
  | نمایه =  
  | نمایه =  
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =  
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده = 
  | بازبینی =  
  | بازبینی =  
  | تکمیل =  
  | تکمیل =  
  | اولویت =  
  | اولویت = ب
  | کیفیت =  
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۷

سؤال

به چه دلیل در اسلام دیه زن نصف دیه مرد است؟

روایات پیامبر و اهل بیت(ع) و اجماع فقیهان شیعه و سنی مبنی بر نصف بودن دیه زن نسبت به مرد است. از نظر فقهی دلیل احکام تعبد نسبت به احکام الهی و سنت پیامبر اکرم(ص) است. البته تعبد در برابر احکام اسلام، با تفکر در مورد حکمت احکام منافات ندارد. هر چند ممکن است به تمامی حکمت‌های نهفته در آن پی نبریم. چون ما معتقدیم که احکام شریعت، تابع مصالح و مفاسدند و در همه آن‌ها، منافع مردم و دفع ضرر از آن‌ها لحاظ شده است.

احکام الهی به گونه‌ای وضع شده‌اند که بیش‌ترین خیر، به اکثر افراد جامعه رسانده شود. گرچه ممکن است به خاطر شرایط و محدودیت‌های واقعی زندگی دنیا، برخی از انسان‌ها از بهره‌هایی محروم بمانند که این افراد نیز اگر از اهل ایمان باشند، خدا در جهان آخرت در مقابل پای‌بندی به قوانین الهی، عوض آن را به آنان خواهد داد.

حکمت تفاوت دیه زن و مرد، اختلاف در نقش آن‌ها در عرصه اقتصاد است. از آنجا که آورده اقتصادی مرد برای خانواده غالباً بیش‌تر از زن است، طبعاً آسیب از دست دادن مرد یا صدمه دیدن او، از لحاظ اقتصادی برای خانواده بیش‌تر است، در نتیجه برای جبران این خسارت دیه او نیز بیش‌تر از زن قرار داده شده است.

دلایل فقهی

در قرآن کریم، فقط در یک آیه ﴿... وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَىٰ أَهْلِهِ...؛ هیچ مؤمنی را نسزد که مؤمنی را بکشد، مگر آنکه این عمل از روی خطا و اشتباه اتفاق افتد. و کسی که مؤمنی را از روی خطا و اشتباه بکشد، باید یک برده مؤمن آزاد کند، و خون بهایی به وارثان مقتول پرداخت نماید(نساء[۴]:۹۲) از دیه نام برده شده است که در آن به مقدار و تفاوت دیه زن و مرد اشاره نشده است؛ اما در روایات به این مساله پرداخته شده است.

روایات

روایاتی که بر نصف بودن دیه زن نسبت به مرد، دلالت دارند، دو دسته‌اند:

  • ناظر به قتل نفس
  • دیه اعضا و جراحات

سند اغلب این روایات صحیح است.

از امام صادق(ع) نقل شده که «دیه زن نصف دیه مرد است» و در روایات دیگر همین محتوا آمده است.[۱]

درباره دیه اعضا و جراحات، ابان بن تغلب از امام صادق(ص) حدیثی نقل کرده است که یکی از مستندات اصلی فقها در باب حرمت قیاس است: «از امام صادق(ع) سؤال کردم: نظر شما درباره مردی که یک انگشت از انگشتان زنی را قطع کرده چیست؟ دیه آن چقدر است؟ فرمود: ده شتر، گفتم دو انگشت؟ گفت بیست شتر، گفتم سه انگشت؟ گفت سی شتر، گفتم اگر چهار تا را برید؟ گفت دیه‌اش بیست شتر است. گفتم منزه است خداوند، این چه حکمی است؟ (دیه سه انگشت بیش‌تر از دیه چهار انگشت) زمانی که در عراق بودیم این حکم را شنیدیم اما از گوینده آن بیزاری جستیم و گفتیم این از القائات شیطان است.

امام صادق(ع) فرمود: آرام باش ای آبان! پیامبر خدا(ص) چنین حکم کرده است. دیه زن تا یک سوم دیه با مرد برابر است. هرگاه به این حد رسید به نصف برمی‌گردد. ای آبان! تو از در قیاس با من وارد شدی و هرگاه قیاس در سنت راه یابد، دین نابود می‌شود».[۲] و نظایر این روایت که همه معتبرند.[۳]

تعبد به حکم خدا و پیامبر(ص) محور پاسخ را در این روایات تشکیل می‌دهد.

اهل سنت نیز از پیامبر(ص) و امام علی(ع) و صحابه نقل کرده‌اند که «دیه زن نصف دیه مرد است».[۴]

اجماع

دومین دلیلی که بر این حکم دلالت دارد، اجماع فقیهان شیعه و سنی است. در کتاب ارزشمند جواهر الکلام آمده است: «این مسأله از لحاظ روایی و فتوایی مورد اتفاق است و اختلافی در آن نیست» به جز دو نفر که گفته‌اند دیه مرد و زن مساوی است. اما کسانی که اجماع امت را در این زمینه نقل کرده‌اند، به اختلاف نظر آن دو اعتنایی نکرده‌اند؛ بنابراین اثری بر آن مترتب نیست".[۵]

فقیهان اهل سنت نیز عموماً همین نظر را دارند و این حکم را اتفاقی شمرده‌اند. در «المفتی» چنین آمده است: «دیه زن مسلمان نصف دیه مرد مسلمان است و اهل علم بر این امر اتفاق دارند. فقط از «ابن علیه» و «ابوبکر اصم» نقل شده که گفته‌اند: دیه زن مثل دیه مرد است؛ زیرا پیامبر به طور مطلق فرمود: دیه نفس مؤمن صد شتر است. اما این قول شاذی است که مغایر سنت پیامبر و اجماع صحابه است».[۶] دیگران نیز این اجماع را نقل کرده‌اند.[۷]

حکمت تفاوت

دیه برعکس آنچه که در فارسی گفته می‌شود «خون‌بها»، بهای خون نیست. ارزش خون انسان را با این چیزها نمی‌توان تأمین کرد. از منظر قرآن کریم خون یک انسان برابر با خون همه انسان‌هاست و آن هم با پول و نظایر آن قابل مبادله نیست. نقش دیه این است که هم مجازاتی است برای کسی که به اشتباه باعث مرگ دیگری شده تا هم او و هم کلیت جامعه اسلامی نسبت به اموری که با جان انسان‌ها سر و کار دارد دقت بیشتری داشته باشند. و هم نوعی جبران خسارت اقتصادی است که به خانواده مقتول وارد شده است؛ یعنی مردی یا زنی در یک خانواده از میان رفته است جای او به عنوان کسی که بالفعل یا بالقوه یک نیروی اقتصادی محسوب می‌شود، خالی است و این خلأ، خسارت اقتصادی‌ای به آن خانواده وارد می‌کند. دیه برای جبران خسارت وارده است. پس دیه، بهای خون نیست تا گفته شود پس خون مرد رنگین‌تر از خون زن است.[۸]

ثانیاً، با این فرض که دیه برای جبران خسارت وارده به مجنی علیه یا خانواده اوست، گفته می‌شود از آنجا که مرد نقش بیش‌تر و مؤثرتری در زندگی اقتصادی دارد و از بین رفتن یا صدمه دیدن او لطمه بیشتری به اقتصاد خانواده وارد می‌آورد، به ویژه که در نظام حقوق اسلام، اداره خانواده و مسؤولیت تأمین معیشت آن با مرد است، بنابراین دیه او باید بیش‌تر باشد. از این منظر، تفاوت دیه زن و مرد، هرگز به معنای پائین‌تر بودن ارزش زن نیست، بلکه بدان دلیل است که تبعات از دست دادن مرد یا صدمه دیدن او، از لحاظ اقتصادی بیش‌تر از زن است و حال که قرار است این ضایعه به صورت مادی جبران شود و در واقع تحت عنوان دیه خسارت داده شود، طبعاً این تفاوت وضع باید در نظر گرفته شود.

از آنجا که حکم شرعی و قانونی با توجه به وضع غالب تعیین می‌شود، وضع غالب این است که مرد تأمین کننده هزینه خانواده و دارای نقش مؤثرتر در وضع اقتصادی و مالی است؛ بنابراین خسارت قابل پرداخت به او یا خانواده‌اش تحت عنوان دیه بیش‌تر از آن تعیین شده است.

واقعیت را باید پذیرفت و بین شعار با واقعیت تفکیک کرد. زن و مرد بر اساس حکمت و برای فعالیت‌های متفاوتی خلق شده‌اند. واقعیت این است که زن باید باردار شود، بچه داشته باشد، دوران بارداری، شیردادن، و حمایت و حضانت از بچه، دورانی است که مقدار زیادی از بهترین بخش عمر زن را می‌گیرد و این خدمت بسیار بزرگی به جامعه است ولی کاری اقتصادی و درآمدزا نیست. افزون بر این، وضع حمل مقدار زیادی از نیروی جسمانی زن را می‌گیرد و هر چه فرزند بیش‌تر به دنیا بیاورد، در واقع ایثارگری بیش‌تری کرده است. آفرینش زن این گونه است و با شعار نمی‌توان آفرینش را عوض کرد. هر تلاشی برای تغییر مسیری که آفرینش برای تداوم نوع انسان قرار داده است نه تنها با شکست رو به رو می‌شود بلکه در بلند مدت خسارت‌های جبران ناپذیری را به جوامع انسانی می‌زند.

واقعیت دیگر، تفاوت ساختمان جسمی زن و مرد است که باعث گردیده بسیاری از کارهای اجتماعی، به دلیل خشن و مشقت‌بار بودن آن، بر عهده مردان باشد؛ چون آن دو از نظر جسمی تفاوت دارند. پس در اسلام از نظر بعد انسانی و الهی و ارزشی، تفاوتی بین زن و مرد نیست. تفاوت در بازده اقتصادی است و حکمت تفاوت دیه، به عنوان جبران خسارت، نیز بر این معیار توجیه پذیر است.[۹]

مدافعان تساوی دیه زن و مرد

برخی فقها و نواندیشان دینی با استناد بر اینکه قرآن تفاوتی بر دیه زن و مرد نگذاشته است، حکم بر تساوی دیه زن و مرد داده‌اند. این عده اعتقاد دارند عدالت و قرآن فرقی بین مرد و زن قائل نیست.[۱۰] آیت الله صانعی با استناد بر اطلاق آیه ۹۲ سوره نساء رای به تساوی دیه داده است.[۱۱]

مطابق رأی دیوان عالی کشور در ایران "صندوق تأمین خسارت‌های بدنی" مکلف به پرداخت مابه‌التفاوت دیه کلیه جنایات علیه زنان شده است.

دریافت کننده دیه

البته در تفاوت دیه مرد و زن نفع زنان در نظر گرفته شده است. وقتی مردی کشته می‌شود یا عضوی از او آسیب می‌بیند، دیه‌ای که ستانده می‌شود در صورت مرگ مرد، به وارثان او از جمله آنان همسر و مادر متوفی داده می‌شود. و در صورت زنده ماندن او، باز این مرد است که به خاطر وظیفه و نقشی که در تأمین نیازمندی‌های خانواده دارد، بهای دیه‌اش را به سبد خانواده می‌ریزد و آن‌ها را و از جمله همسرش را بهرمند می‌کند. این در حالی است که زن در صورت زنده ماندن، هیچ وظیفه‌ای در قبال هزینه کردن آن برای دیگران ندارد و اگر بمیرد، برای او تفاوتی ندارد که به وارثانش چه مقدار دیه تعلق گیرد.


مطالعه بیشتر

  • ناصر مکارم شیرازی، دروس خارج فقه، بحث دیات، روزنامه آموزشی و پژوهشی، شماره ۱۸، ص۸–۵.
  • ابراهیم شفیعی سردستانی، تفاوت زن و مرد در دیه و قصاص، تهران، سفیر صبح، ۱۳۸۰.
  • عبدالله جوادی آملی، زن در آئینه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۴۲۱–۴۱۷.


منابع

  1. محمد بن الحسن الحر العاملی؛ وسایل الشیعه، ج۱۹، ص۱۵۲–۱۵۱، روایات ۱ و ۲ و ۳، باب ۵، ابواب دیات نفس، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۷، ص۲۹۹، ج۶، ص۲۹۵، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۷.
  3. وسایل الشیعه، همان، ص۱۲۲، ح ۱و۲، ابواب قصاص الطرف، و ص۲۹۵، ح ۱، باب ۳، ابواب دیات الشجاح و الجراح.
  4. ر.ک. ابن قدامه المقدسی، المفتی، بیروت، عالم الکتب، بی‌تا، ج۷، ص۳۷۱؛ دهبه الرجیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق، چ ۳، ۱۹۸۴، ج۶، ص۳۱۰؛ عبد الرحمن الجزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ هفتم، ۱۴۰۶ ق، ج۵، ص۳۷۱.
  5. محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، تحقیق عباس قوچانی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چ سوم، ۱۳۶۷، ج۴۳، ص۳۲.
  6. عبدالله بن احمد، ابن قدامه، المفتی، بیروت، عالم الکتب، بی‌تا، ج۷، ص۷۹۷.
  7. عبدالقادر عوده، التشریع الجنایی مقارنا بالقانون الوضعی، بیروت، دارالکتاب العربی، ج۱، ص۶۶۹، و ج۲، ص۱۸۲.
  8. ناصر مکارم شیرازی، دروس خارج فقه، بحث دیات، روزنامه آموزشی پژوهشی فیضیه، شماره ۱۸، ص۵.
  9. ر.ک. همان، ص۸–۵؛ و عبدالله جوادی آملی، زن در آئینه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص۴۲۱؛ محمد رشید رضا، المنار، ج۵، ص۳۳۲.
  10. نشست «بررسی تفاوت دیه زن و مرد از منظر کتاب و سنت»، محمدعلی ایازی، سایت معاونت امور زنان و خانواده,ریاست جمهوری
  11. بررسی و نقد ادلّة نظریة آیت الله صانعی در برابری دیة زن و مرد، محمد ابراهیم نژاد، فقه و حقوق اسلامی سال هفتم بهار و تابستان 1395 شماره 12