راه‌های درمان کینه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۹: خط ۲۹:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
| شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = کینه
| شاخه فرعی۲ = کینه
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۶

سؤال

راه درمان کینه چیست؟

راه‌های درمان کینه توجه به پیامدهای کینه، تقویت روحیه گذشت و رفتار دوستانه با شخصی است که مورد کینه قرار گرفته است.

توجه به پیامدهای کینه

توجه به پیامدهای کینه در ایجاد انگیزه برای درمان کینه‌توزی مؤثر است.

آگاهی نسبت به اینکه کینه‌توزی فایده‌ای برای شخص کینه‌توز ندارد؛ بلکه باعث می‌شود او همیشه در ناراحتی باشد، باعث می‌شود فرد در درمان کینه تلاش بیشتری کند. به‌ویژه اینکه کینه‌توزی او، زیانی به شخصی که مورد کینه قرار گرفته نیز نمی‌زند.

توجه به عذاب اخرویِ کینه و اینکه این گناه موجب گناهان دیگری مانند حسادت، غیبت، تهمت، سرزنش و تحقیر دیگران نیز می‌شود، فرد را برای درمان کینه قانع می‌کند.

تقویت روحیه گذشت

تقویت روحیه گذشت در درمان و پیشگیری کینه‌توزی مؤثر است. اگر فرد مورد آزار یا توهین کسی قرار گرفت، به جای خشم و کینه‌توزی نسبت به او، با صفت گذشت از او بگذرد؛ چراکه به گفته پیامبر(ص) بخشش عزت و بزرگی انسان را می‌افزاید.[۱]

رفتار دوستانه با شخص مورد کینه

یکی از راه‌های درمان کینه این است که فرد نسبت به شخصی که کینه او را به دل گرفته، رفتاری دوستانه و دلسوزانه داشته باشد؛ برای نمونه در انجام خواسته‌ها و برآوردن نیازهای او تلاش کند و نیکی‌های او را در مجالس بیان کند.[۲]

با انجام پیوسته اين كار، به‌تدریج آثار کینه از دل او برطرف می‌شود.[۲]

جستارهای وابسته


منابع

  1. عبدالله شبر، اخلاق شبرّ، ناشر هجرت، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص۲۵۳-۲۵۴.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ نراقي، احمد، معراج السعاده، ص۲۰۱.