عوامل بدبینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}چه عواملی باعث بدبینی فرد می‌شود؟{{پایان سوال}}
{{سوال}}چه عواملی باعث بدبینی فرد می‌شود؟{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}عوامل بدبینی [[احساس حقارت]] در خود، [[قضاوت]] زودهنگام و کمبود در مهارت‌های اجتماعی فرد است.


== شرایط محیطی ==
گنهکار بودن انسان نیز یکی از عوامل بدبینی شمرده شده، زیرا فرد گنهکار دیگران را نیز مانند خود گنهکار تصور می‌کند.
بی تردید نمی‌توان گفت که شرایط محیط در بدگمانی و گمان نیک ما بی‌اثر است و محیط غالب اجتماع بر این دو نمی‌گذارد. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «آنگاه که جامعه و روزگار و مردمش (اغلب) شایسته و نیکوکارند، سوء ظن و گمان بد درباره کسی که از او انحرافی دیده نشده ظلم است و آنگاه که فساد و تباهی به روزگار و مردم غلبه پیدا کرده است (بیش تر مردم فاسد باشند) کسی‌که حسن ظنّ داشته باشد گول خورده است.<ref>جزایری، سید محمد علی؛ دروس اخلاق اسلامی، قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۲، ص ۱۶۵.</ref> بدگمانی به این معنی نیست که در معاشرت‌ها و روابط اجتماعی به مردم نسبت بد بدهیم بلکه به معنی این است که چون احتمال می‌دهیم از ناحیه دیگران ضرر مالی، معنوی، آبرویی و … بخوریم باید سنجیده‌تر و زیرکانه تر عمل کنیم و مراقب روابط خود باشیم.


== شرایط درونی ==
== احساس حقارت ==
گاهی مواقع بدبینی‌ها به دلیل احوال درونی و شخصی فرد است. نگرش مثبت یا منفی به مسایل ممکن است تا اندازه‌ای جنبه فطری داشته باشد؛ یعنی برخی از افراد ذاتاً خوشبین (optimist) یا بد بین (pessimist) به دنیا می‌آیند؛ اما خلق و خوی آدمی را می‌توان به کمک تجربه و برخی از مهارت‌ها به اعتدال رساند می‌توان خوشبختی و امیدواری آموخت. زیر بنای این‌ها نگرشی است که روان‌شناسان آن را خوداثربخشی(self-efficacy) می‌نامند خود اثربخشی یعنی باورهای شخص در مورد این که به همه ماجراهای زندگی خود (روابط و …) مسلط است و می‌تواند از عهده مشکلاتی برآید که بر سر راهش قد علم می‌کنند.<ref>دانیل گلمن، هوش عاطفی، ترجمه: حمید رضا بلوچ، نشر جیحون، ۱۳۷۱، چاپ اول، ص ۱۴۶.</ref>
یکی از عوامل بدبینی، احساس حقارت شخص، دانسته شده است. کسی که گرفتار [[احساس حقارت]] است، سعی می‌کند دیگران را در فکر خود حقیر و آلوده به [[گناه]] و [[فساد]] تصور کند، تا اینگونه از احساس حقارت خود بکاهد.


طبق نظر آلبرت باندورا طرز نگرش فرد نسبت به توانایی‌های خود اثر عمیقی بر همان توانایی‌ها بر جای می‌گذارد…. کسانی که از ویژگی خوداثربخشی برخوردارند با شکست از مسیر خود روی برنمی‌گردانند. آنها در برخورد با مسایل به جای این که نگران کمی‌ها، کاستی‌ها و خطاهای احتمالی باشند به این فکر می‌کنند که چگونه از عهده انجام آنها برآیند.<ref>همان، ص۱۴۶.</ref> پس گاهی نیز بدبینی‌ها به علت احساس کمبودها، نداشتن مهارت‌های ارتباط جمعی و احساس عدم اعتماد به نفس و ارزشمندی است که با تقویت اینها با (ورزش، تلاش، مطالعه زندگی افراد موفق، یادگیری تکنیک‌های ارتباطی و …) این عیب برطرف می‌شود و انسان قدرتمندانه مهار روابط اجتماعی خود را به دست می-گیرد موفقیت به روابط خود می‌گردد، می‌داند که تا چه عمقی باید به دیگران رابطه انسانی یا صمیمی ایجاد کند، می‌داند که خوش رفتاری، خوش‌گفتاری و نیکی نسخه همه روابط اجتماعی است؛ اما تنها عده‌ای که آزمایش پس داده‌اند می‌توانند محرم راز و معتمد او باشند.
اگر احساس حقارت درمان نشود، فرد آن را پذیرفته و به عقده حقارت تبدیل می‌شود. از منظر روان‌شناسی، عقده حقارت از وجود نقص در بدن، محرومیت روحی و مادی، رفتار خشن اطرافیان، لغزش‌های اخلاقی و تداعی خاطرات آنها و یا وجود یک خاطره تلخ رخ می‌دهد.<ref>نیازهای جوان، ص۲۳۲.</ref>


با وجود این به بعضی از عواملی که جوانان براساس آنها به منفی گرائی سوق پیدا کرده‌اند اشاره می‌کنیم:
ارزیابی استعدادها و توجه به آنها، فراموشی خاطرات تلخ گذشته، تلقین مثبت و کاردرمانی از راه‌های درمان احساس حقارت شمرده شده است.<ref>نیازهای جوان، ص۲۴۹–۲۴۵.</ref>


۱. عقده حقارت
== پیش داوری ==
پیش داوری و [[قضاوت]] زودهنگام، از عوامل بدبینی شمرده شده است. تحقیق ناقص، کمی اطلاعات و عجله در قضاوت، باعث می‌شود [[انسان]] به [[تهمت|متهم کردن]] دیگران و صدور حکم نادرست نسبت به آنها اقدام کند. [[عجله]]، صفتی [[شیطان|شیطانی]] است و نتیجه آن هم شیطانی خواهد بود.


کسی که گرفتار خود کم بینی است سعی می‌کند دیگران را در محیط فکر خود حقیر، پست و آلوده حساب کند تا از عقده خود بکاهد.
== کمبود در مهارت‌های اجتماعی ==
کمبود در مهارت‌های ارتباط جمعی و احساس عدم اعتماد به نفس، باعث می‌شود فرد تصوری منفی نسبت به دیگران پیدا کند؛ زیرا توانایی کافی برای برقراری ارتباط سالم و شناخت دیگران ندارد.  


۲. پیش داوری
فردی که در روابط اجتماعی قدرتمند است، می‌داند تا چه مقدار با دیگران رابطه انسانی یا صمیمی برقرار کند. او این مهارت را دارد که با دیگران خوش‌گفتار و خوش‌رفتار باشد و در عین حال همه را محرم راز خود قرار ندهد.


گاهی عدم تحقیق، کمی اطلاعات و عجله در قضاوت و داوری، انسان را وادار به متهم کردن دیگران و صدور حکم ناصحیح می‌کند. تعجیل، صفتی شیطانی است و نتیجه آن هم شیطانی خواهد بود.
== گنهکاری ==
افرادی که خود آلوده و گنهکارند، دیگران را نیز مانند خود گنهکار می‌پندارند؛ برای نمونه، کسی که از راه [[حرام]] پول درآورده است، تصور می‌کند همه افراد ثروتمند از راه حرام به [[ثروت]] رسیده‌اند.<ref>نگاه کنید به دانیل گلمن، هوش عاطفی، ترجمه: حمید رضا بلوچ، نشر جیحون، ۱۳۷۱ش، چاپ اول، ص ۱۴۶.</ref>


۳. مدرسه
برخی از بدگمانی‌ها ریشه در بیماری‌های روانی دارند، که در این صورت نیاز است به مشاوره‌های روان‌شناسی مراجعه شود.


گاهی مدرسه و معلمین، خصوصاً معلمینی که قیافه ای مذهبی دارند به گونه ای رفتار کرده‌اند که جوان دچار بدبینی و منفی نظری شده است.
== جستارهای وابسته ==
 
{{ستون|۲}}
۴. انتظار فراوان
* [[بدبینی]]
 
* [[راه‌های درمان بدبینی]]
توقع و انتظار بیهوده و بی جا نیز باعث منفی نگری می‌شود. هر چه سطح توقع و انتظار بالا باشد احتمال منفی نگری و سرخوردگی بیشتر است؛ زیرا برآورده نشدن این انتظارها از سوی دیگران به تدریج تبدیل به منفی نگری نسبت به افراد می‌شود. مثلاً ما انتظار داریم که یک جامعه کامل و سالم اسلامی و برخاسته از عدالت گریایی و مجری کامل حق انسان‌ها داشته باشیم که یا هیچ عیب و نقصی در کار نباشد یا اگر هم باشد در حدّ بسیار کم. این ایده‌آل گرایی، توقع ما را از مجریان قانون به حد فراوانی افزایش می‌دهد و در صورت نبود یا کمبود مسائل مورد نظر آرمان گرایانه ما به همه بد بین می‌شویم و به منفی بافی رو می‌آوریم.
* [[حکم بدبینی]]
 
* [[راه‌های درمان بدبینی]]
۵. آلودگی
* [[انواع بدبینی]]
 
{{پایان}}
افرادی که خود آلوده‌اند، دیگران را نیز آلوده می‌پندارند و از طریق مقایسه به نفس، مردم را به کیش خود می‌پندارند؛ مثل کسی که عادت کرده از راه حرام پول درآورد، اگر دید کسی پول‌دار شده یا به وضعیت مثبت اقتصادی رسیده است، چنین قضاوت می‌کند که آن شخص هم به طریقی از راه قاچاق و خلاف، مال به دست آورده است و فکر نمی‌کند از طریق مثبت هم می‌شود به کسب و کار پرداخت.
 
۶. گذشته اجتماعی
 
گاهی جوانان در گذشته زندگی اجتماعی خود برخوردهایی از ادارات یا سازمانها دیده‌اند که از لحاظ اخلاقی و اجتماعی نامناسب بوده است. این جوانان با تعمیم دادن این موارد، به همه چیز و همه کس بدبین می‌شوند و به شدت حس تنفر در آنان شکل می‌گیرد.
 
۷. مسئولان
 
وجود رفتارهای متناقض و متضاد در میان برخی از مسئولان، یا تفاوت گفتار با رفتار آنها باعث ایجاد نگاهی منفی در جوان می‌شود و او همه را این گونه می‌پندارد.
 
۸. تحلیل نادرست
 
عدم توانایی تحلیل درست در اتفاقات و مسائلی که در اطراف جوان می‌افتد نیز باعث می‌شود حس منفی نگری در او تقویت شود.
 
۹. خودمحوری
 
افرادی که خود محور هستند و همه چیز را با مقیاس «خود» می‌سنجند، اگر رفتاری مخالف آنچه خود می‌پسندد، ببیند، دید منفی نسبت به آن پیدا می‌کند.
 
۱۰. تربیت خانوادگی
 
گاهی تربیت خانوادگی و رفتارهای حاکم بر خانواده، موقعیت اجتماعی فرهنگی خانواده و… نیز باعث ایجاد منفی نگری می‌شود.
 
# «مشکلات روحی روانی»، «سرخوردگی اجتماعی»، «گروه همسالان» و… نیز ممکن است از عواملی باشند که جوان را به این مسیر سوق می‌دهند.
# فقدان شناخت صحیح یا وجود شناخت‌های غلط
مهم‌ترین عامل بدبینی، فقدان شناخت‌های لازم و صحیح یا وجود شناخت‌های غلطی است که در جوان شکل گرفته است و عدم شناخت یا شناخت غلط مانع از دیدن حقیقت می‌شود و نیافتن حقیقت انسان را به سوی بدبینی می‌کشاند.
 
این‌ها گوشه هائی بود از عواملی که دید منفی را در جوان ایجاد می‌کند، همان‌طور که گفتیم؛ چون این یک نوع اختلال است پس لازم است درمان شود.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۴: خط ۳۸:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
| شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = بدبینی
| شاخه فرعی۲ = بدبینی
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۶

سؤال
چه عواملی باعث بدبینی فرد می‌شود؟

عوامل بدبینی احساس حقارت در خود، قضاوت زودهنگام و کمبود در مهارت‌های اجتماعی فرد است.

گنهکار بودن انسان نیز یکی از عوامل بدبینی شمرده شده، زیرا فرد گنهکار دیگران را نیز مانند خود گنهکار تصور می‌کند.

احساس حقارت

یکی از عوامل بدبینی، احساس حقارت شخص، دانسته شده است. کسی که گرفتار احساس حقارت است، سعی می‌کند دیگران را در فکر خود حقیر و آلوده به گناه و فساد تصور کند، تا اینگونه از احساس حقارت خود بکاهد.

اگر احساس حقارت درمان نشود، فرد آن را پذیرفته و به عقده حقارت تبدیل می‌شود. از منظر روان‌شناسی، عقده حقارت از وجود نقص در بدن، محرومیت روحی و مادی، رفتار خشن اطرافیان، لغزش‌های اخلاقی و تداعی خاطرات آنها و یا وجود یک خاطره تلخ رخ می‌دهد.[۱]

ارزیابی استعدادها و توجه به آنها، فراموشی خاطرات تلخ گذشته، تلقین مثبت و کاردرمانی از راه‌های درمان احساس حقارت شمرده شده است.[۲]

پیش داوری

پیش داوری و قضاوت زودهنگام، از عوامل بدبینی شمرده شده است. تحقیق ناقص، کمی اطلاعات و عجله در قضاوت، باعث می‌شود انسان به متهم کردن دیگران و صدور حکم نادرست نسبت به آنها اقدام کند. عجله، صفتی شیطانی است و نتیجه آن هم شیطانی خواهد بود.

کمبود در مهارت‌های اجتماعی

کمبود در مهارت‌های ارتباط جمعی و احساس عدم اعتماد به نفس، باعث می‌شود فرد تصوری منفی نسبت به دیگران پیدا کند؛ زیرا توانایی کافی برای برقراری ارتباط سالم و شناخت دیگران ندارد.

فردی که در روابط اجتماعی قدرتمند است، می‌داند تا چه مقدار با دیگران رابطه انسانی یا صمیمی برقرار کند. او این مهارت را دارد که با دیگران خوش‌گفتار و خوش‌رفتار باشد و در عین حال همه را محرم راز خود قرار ندهد.

گنهکاری

افرادی که خود آلوده و گنهکارند، دیگران را نیز مانند خود گنهکار می‌پندارند؛ برای نمونه، کسی که از راه حرام پول درآورده است، تصور می‌کند همه افراد ثروتمند از راه حرام به ثروت رسیده‌اند.[۳]

برخی از بدگمانی‌ها ریشه در بیماری‌های روانی دارند، که در این صورت نیاز است به مشاوره‌های روان‌شناسی مراجعه شود.

جستارهای وابسته


منابع

  1. نیازهای جوان، ص۲۳۲.
  2. نیازهای جوان، ص۲۴۹–۲۴۵.
  3. نگاه کنید به دانیل گلمن، هوش عاطفی، ترجمه: حمید رضا بلوچ، نشر جیحون، ۱۳۷۱ش، چاپ اول، ص ۱۴۶.