ریا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
ریا در اعمال چیست؟ آیا به واسطه آن‌که انسان یک لحظه فکر ریا به ذهنش می‌آید و سریع از آن ناراحت می‌شود و برمی‌گردد، ریا محسوب می‌شود و عبادتش باطل می‌شود؟
ریا در اعمال چیست؟ {{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}ریا در اصطلاح، به معنای خواسته و میل قلبی [[انسان]] است، وقتی که دوست دارد به وسیله نشان دادن اعمال خوبِ خود به دیگران، بین آنها [[آبرو|آبرومند]] شود.
{{پاسخ}}


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی و جایگاه ==
اصل «ریا» از کلمة رویت (دیدن) است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، بی‌تا، ج۵، ص ۸۸.</ref> و در اصطلاح، به معنای طلب مقام و منزلت در قلوب مردم به کار می‌رود که به وسیلة نشان دادن اعمال خوب و تظاهر به آن در حضور دیگران حاصل می‌شود.
کلمه «ریا» از واژه رؤیت به معنای دیدن گرفته شده<ref>ابن منظور، لسان العرب، بی‌تا، ج۵، ص ۸۸.</ref> و مفهوم متضاد آن [[اخلاص]] است.<ref>قمی، عباس، خلاصه معراج السعاده، مؤسسه در راه حق، ص۱۶۵.</ref>


هنگامی که انسان اعمال نیک خود را (مانند نماز، روزه، حج، صدقه و…) برای جلب توجه دیگران و خوب جلوه دادن خود نزد مردم انجام دهد، به این اعمال، اعمال ریایی گفته می‌شود. به هر حال، اگر خواسته درونی کسی این باشد که به وسیله انجام دادن عبادتی از واجبات و مستحبات نزد مردم آبرومند شود و اعتبار پیدا کند و مردم او را شخص دینداری بشناسند، این خواسته و میل قلبی ریا است.<ref>دستغیب، سید عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتب، ۱۳۵۱ش، ص۳۶۳.</ref>
ریا در اصطلاح، به معنای خواسته و میل قلبی [[انسان]] است، وقتی که دوست دارد به وسیله نشان دادن اعمال خوب خود به دیگران، بین آنها [[آبرو|آبرومند]] شود.<ref>دستغیب، سید عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتب، ۱۳۵۱ش، ص۳۶۳.</ref>


== مقدمه ==
ریا باعث باطل شدن [[عبادت]] شده و بر اساس [[حدیث|احادیث]]، برابر با [[شرک]] است.<ref name=":0">حر عاملی، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعه، ج۱، ص۷۱، قم‏، مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۰۹ق.</ref> در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] نقل شده که  هر کسی برای مردم کار کند، [[ثواب|ثوابش]] به عهده مردم و هر کسی برای [[خداوند]] کار کند، ثوابش بر عهده خدا است.<ref name=":0" />
{{قرآن|إنَّ السمع و البَصَرَ و الفواد و کل اولئک کان عنه مسؤولاً}} (اسراء/۳۶)


به‌طور کلی گناهان به دو دسته تقسیم می‌شوند:
در روایتی از [[امام علی(ع)]]، نشانه‌هایی برای فرد ریاکار ذکر شده، که چنین است: اعمالش را در تنهایی با کسالت و میان مردم با نشاط انجام می‌دهد؛ وقتی او را می‌ستایند بر عملش افزوده و وقتی او را ثنا نمی‌گویند از عملش می‌کاهد.<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، جلد ۲، ص۱۰۲۰، چاپ جدید.</ref>
# گناهان عضوی که انسان به‌وسیله اعضا و جوارح آنها را مرتکب می‌شود. مانند: دزدی، غیبت، دروغ و …
# گناهان قلبی، گناهانی که در ارتکاب آنها اعضاء و جوارح نقش ندارند؛ بلکه گناهانی هستند که مربوط به قلب و دل انسان می‌شوند. همان‌طور که انسان از گناهان عضوی نهی‌شده است، از گناهان قلبی نیز برحذر شده است. کما این‌که آیه مذکور دلالت بر این معنا دارد. «همانا گوش، چشم و دل انسان همگی مورد سئوال قرار خواهند گرفت.»
آیاتی وجود دارد که به‌طور خاص انسان را از گناهان قلبی نهی می‌کند مثلاً در آیه شریفه ۲۲۵ از سوره بقره می‌فرماید: «ولکن یواخذکم بما کسبت قلوبکم» ولکن شما را به آنچه در دل دارید مؤاخذه خواهد کرد.<ref>ترجمه: مهدی الهی قمشه ای.</ref>
 
و یا در آیه ۲۸۴ همان سوره می‌فرماید: «إن تبدوا ما فی انفسکم أو تخفوه یحاسبکم به الله» آنچه در دلهایتان هست (از کفر و نفاق …) چه آنها را آشکار سازید و چه پوشیده دارید خداوند شما را به آنها محاسبه خواهد کرد.<ref>ترجمه دستغیب در کتاب قلب سلیم.</ref>
 
== حقیقت ریا ==
«اگر خواسته درونی کسی این باشد که به وسیله انجام دادن عبادتی از واجبات و مستحبات نزد مردم آبرومند شود و اعتبار پیدا کند و مردم او را شخص دینداری بشناسند، این خواسته و میل قلبی ریا است.»<ref>دستغیب؛ سید عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتب، ۱۳۵۱، ص۳۶۳.</ref> اصل عبادت را باطل می‌کند زیرا که اعمال به نیات است و قصد ریا کار در عبادت فرمان بردن و امتثال از خداوند نیست بلکه قصد و نیّت او رسیدن به مقاصد دنیوی است.


== اقسام ==
== اقسام ==
# ریا در اصل ایمان: یعنی در ظاهر مسلمان؛ ولی در دل مشرک هستند.
برای ریا اقسامی ذکر شده که عبارتند از:
# ریا در عبادات با قبول اصل دین: دین را قبول دارد امّا در انجام عبادات دچار ریا می‌گردد.
* ریا در اصل ایمان: یعنی فرد در ظاهر [[مسلمان]]؛ ولی در دل [[مشرک]] است.
۳. ریا در مستحبات: یعنی اعمال مستحبی را به قصد ریا انجام می‌دهد.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، علم اخلاق اسلامی، ترجمه دکتر سید جلال الدین مجتبوی، انتشارات حکمت، چاپ دوّم، ۱۳۶۶ش، ص۵۰۳–۵۰۵.</ref>
* ریا در عبادات با قبول اصل دین: یعنی فرد [[دین]] را قبول دارد؛ ولی در انجام [[عبادت|عبادات]] دچار ریا می‌شود.
 
* ریا در مستحبات: یعنی فرد اعمال [[مستحب|مستحبی]] را به قصد ریا انجام می‌دهد.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، علم اخلاق اسلامی، ترجمه دکتر سید جلال الدین مجتبوی، انتشارات حکمت، چاپ دوّم، ۱۳۶۶ش، ص۵۰۳–۵۰۵.</ref>
در احادیث معصومین (علیهم‌السلام) ریا برابر با شرک معرفی شده است. در حدیثی از امام صادق نقل شده است که فرمود: «کُلُّ رِیَاءٍ شِرْکٌ إِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِلنَّاسِ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَی النَّاسِ وَ مَنْ عَمِلَ لِلَّهِ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَی اللَّه»؛<ref>1. حر عاملی، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعه، ج۱، ص۷۱، قم‏، مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۰۹ق.</ref> «هر ریائی شرک است، جز این نیست که هر که برای مردم کار کند ثوابش به عهده مردم است و هر که برای خداوند کار کند ثوابش بر خدا.»
== درجات ==
 
برخی از عالمان اخلاق، برای ریا درجاتی بیان کرده‌اند که چنین است:
== درجات و مراتب ریاء<ref>همان.</ref> ==
# به کلی از [[قصد قربت]] و [[ثواب]] خالی است.
# به کلی از قصد قربت و ثواب خالی است.
# قصد قربت لحاظ شده اما به اندازه‌ای ضعیف است که اگر قصد ریا نبود شخص عمل را انجام نمی‌داد.
# قصد قربت لحاظ شده اما به اندازه‌ای ضعیف است که اگر قصد ریا نبود شخص، عمل را انجام نمی‌داد.
# قصد قربت بر قصد ریاء غالب است، به طوری که اگر انگیزه ریایی نباشد شخص عمل را انجام می‌دهد.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، علم اخلاق اسلامی، ترجمه دکتر سید جلال الدین مجتبوی، انتشارات حکمت، چاپ دوّم، ۱۳۶۶ش، ص۵۰۳–۵۰۵.</ref>
# قصد قربت بر قصد ریاء غالب است به طوری که اگر انگیزه ریایی نباشد شخص عمل را انجام می‌دهد.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، علم اخلاق اسلامی، ترجمه دکتر سید جلال الدین مجتبوی، انتشارات حکمت، چاپ دوّم، ۱۳۶۶ش، ص۵۰۳–۵۰۵.</ref>
 
== آیا ریاء در همه مراتب و درجات حرام و موجب بطلان عبادت می‌گردد؟ ==
ریا به‌طور مطلق حرام می‌باشد. اگر شخص در عبادت واجبی مانند نماز ریا کرده اعاده آن لازم است؛ خواه این ریا تمام انگیزه فرد باشد؛ مثلاً عمل را از همان اول به قصد ریا و تقرب به مردم انجام دهد؛ یا این‌که ریاء جزء انگیزه باشد یعنی هم قصد خداوند کند و هم قصد تقرب به مردم یا این‌که در اثنای عبادت، شخصی رسید و عبادت کننده برای نمایش و اظهار تقوی برای آن شخص؛ عمل را به پایان رسانید. در همه این حالات ریا موجب بطلان عبادت می‌گردد.<ref>دستغیب، سید عبدالحسین، همان، ص۳۸۲.</ref>
 
در تمام کارهای عبادی باید نیّت وجود داشته باشد و نیّت هم خالص و قصد انجام کارها تنها برای رضای خدا باشد و اگر در اعمال انسان ریا و خودنمائی وجود داشته باشد، آن اعمال ثمره واقعی را در برنخواهد داشت و مقبول درگاه الهی نمی‌گردد.
 
== علائم فرد ریاکار ==
برای تشخیص ریا راه‌هایی وجود دارد که از جمله در حدیث شریفی از امیرمؤمنان برای افراد ریاکار چند علامت و نشانه معین شده است.
 
حضرت علی(ع) می‌فرماید: «لِلْمُرائِیِ اَرْبَعُ عَلاماتٍ: یَکْسِلُ اِذا کانَ وَحْدَهُ وَ یَنْشُطُ اِذا کانَ فی النّاسِ و یَزیدُ فی العَمَلِ اِذا اُثْنِیَ علیهِ وَ یَنْقُصُ مِنْهُ اِذا لَمْ یُثْنی عَلَیهِ» ریاکار چهار علامت دارد: اگر تنها باشد اعمال خود را با کسالت انجام می‌دهد، و اگر در میان مردم باشد با نشاط انجام می‌دهد، هرگاه او را مدح و ثنا گویند بر عملش می‌افزاید، و هرگاه ثنا نگویند از آن می‌کاهد.<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، جلد ۲، ص۱۰۲۰، چاپ جدید.</ref>
 
انسان باید مواظب اعمال و کردار خود باشد و آن را به ریا و خودنمائی نابود نسازد. امّا گاهی انسان دچار وسوسه ریا می‌شود و تصورات واهی از ریا به سراغش می‌آید و جلوی اعمال عبادی را سد می‌کند به عبارت دیگر با این‌که در مسئله اخلاص در عبادت و دوری از ریا باید کمال مراقبت را مبذول داشت؛ امّا گاهی اوقات این مراقبت از حدّ عادی بیرون می‌رود و به صورت وسوسه در می‌آید و بخصوص آنها که در آغاز راه هستند بیشتر دچار این‌گونه وسوسه‌ها می‌شوند. در این‌جا وظیفه آن است که به وسوسه اعتنا نکنیم و همین که از خطور این‌گونه تصورات و اوهام ناراحت هستیم دلیل بر آن است که ریایی در کار نیست و این شیطان است که می‌خواهد ما را از راه بازدارد. آری! گاهی نیز شیطان به بهانه این که این کار ریاست مانع انجام کار نیک می‌شود.
 
شخصی خدمت حضرت پیامبر(ص) عرض کرد: «ای رسول خدا! بعضی از ما در حال روزه یا مشغول نماز است و شیطان او را وسوسه می‌کند و می‌گوید تو ریاکاری.» حضرت فرمود: «هرگاه چنین شد بگویید: خدایا! به تو پناه می‌برم و تو از حال من آگاه‌تری و به وسوسه شیطان اعتماد نکند و کارش را دنبال کند.»<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref>
 
== اخلاص ضد ریا ==
اخلاص ضد ریا است<ref>قمی، عباس، خلاصه معراج السعاده، مؤسسه در راه حق، ص۱۶۵.</ref>


== ریا در عبادت ==
== ریا در عبادت ==
{{اصلی|ریا در عبادت}}
{{اصلی|ریا در عبادت}}
ریا در عبادت باعث باطل شدن [[عبادت]] می‌شود، اگر چه میزان و درجه ریا اندک باشد.<ref>سید عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتب، ۱۳۵۱ش، ص۳۸۲.</ref>
ریا در عبادت [[حرام]] و باعث باطل شدن [[عبادت]] می‌شود، اگر چه میزان و درجه ریا اندک باشد.<ref>سید عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتب، ۱۳۵۱ش، ص۳۸۲.</ref>


در عبادت‌هایی مانند [[قرائت قرآن]]، که صحیح بودن جزئی از آن بستگی به صحیح بودن دیگر اجزاء ندارد، فقط همان جزء که با ریا انجام شده [[باطل]] است. برخلاف عبادت‌هایی مانند [[نماز]] و [[حج]] که ریا در جزئی از آن، باعث باطل شدن تمام عبادت می‌شود.<ref>دستغیب، سید عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتب، ۱۳۵۱ش، ص۱۵۸.</ref>
در عبادت‌هایی مانند [[قرائت قرآن]]، که صحیح بودن جزئی از آن بستگی به صحیح بودن دیگر اجزاء ندارد، فقط همان جزء که با ریا انجام شده [[باطل]] است. برخلاف عبادت‌هایی مانند [[نماز]] و [[حج]] که ریا در جزئی از آن، باعث باطل شدن تمام عبادت می‌شود.<ref>دستغیب، سید عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتب، ۱۳۵۱ش، ص۱۵۸.</ref>
خط ۶۰: خط ۳۲:
البته گاهی مراقبت در انجام عمل بدون ریا، از حالت عادی خارج شده و به صورت [[وسواس]] در می‌آید. در این صورت بر اساس روایات، سفارش شده که فرد به تصور ریا اعتنا نکرده و عبادت خود را ادامه دهد. [[پیامبر اسلام(ص)]] در روایتی، به کسی که شیطان او را در حال نماز به ریاکاری متهم کرده سفارش می‌کند، نمازش را طولانی کند.<ref>بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref>
البته گاهی مراقبت در انجام عمل بدون ریا، از حالت عادی خارج شده و به صورت [[وسواس]] در می‌آید. در این صورت بر اساس روایات، سفارش شده که فرد به تصور ریا اعتنا نکرده و عبادت خود را ادامه دهد. [[پیامبر اسلام(ص)]] در روایتی، به کسی که شیطان او را در حال نماز به ریاکاری متهم کرده سفارش می‌کند، نمازش را طولانی کند.<ref>بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref>


== درمان ریا ==
== درمان ==
{{اصلی|راه‌های درمان ریا}}
{{اصلی|راه‌های درمان ریا}}
راه‌های درمان ریا به دو بخش شناختی و عملی تقسیم شده است. در بخش شناختی، شناخت نادرست فرد ریاکار نسبت به خودنمایی به دیگران و حقیقتِ ریا اصلاح می‌شود. در این بخش، فرد به پوچی اعمال نیک همراه با ریا توجه کرده و حقیقتِ ریا را تمسخر خدایی که ناظر و آگاه است می‌داند.<ref>شیخ عباس قمی، خلاصه معراج السعاده، مؤسسه در راه حق.</ref>
راه‌های درمان ریا به دو بخش شناختی و عملی تقسیم شده است. در بخش شناختی، شناخت نادرست فرد ریاکار نسبت به خودنمایی به دیگران و حقیقتِ ریا اصلاح می‌شود. در این بخش، فرد به پوچی اعمال نیک همراه با ریا توجه کرده و حقیقتِ ریا را تمسخر خدایی که ناظر و آگاه است می‌داند.<ref>قمی، عباس، خلاصه معراج السعاده، مؤسسه در راه حق.</ref>


در بخش درمان عملی ریا، مهمترین راه درمان، [[راه‌های دلبسته نشدن به دنیا|دلبسته نشدن به دنیا]] ذکر شده است. عبادت پنهانی، [[یاد خدا|یاد همیشگیِ خدا]]، [[نماز]] و معاشرت با افراد مخلص از دیگر راه‌های عملیِ درمان ریا است.
در بخش درمان عملی ریا، مهمترین راه درمان، [[راه‌های دلبسته نشدن به دنیا|دلبسته نشدن به دنیا]] ذکر شده است. عبادت پنهانی، [[یاد خدا|یاد همیشگیِ خدا]]، [[نماز]] و معاشرت با افراد مخلص از دیگر راه‌های عملیِ درمان ریا است.

نسخهٔ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۷

سؤال
ریا در اعمال چیست؟

ریا در اصطلاح، به معنای خواسته و میل قلبی انسان است، وقتی که دوست دارد به وسیله نشان دادن اعمال خوبِ خود به دیگران، بین آنها آبرومند شود.

مفهوم‌شناسی و جایگاه

کلمه «ریا» از واژه رؤیت به معنای دیدن گرفته شده[۱] و مفهوم متضاد آن اخلاص است.[۲]

ریا در اصطلاح، به معنای خواسته و میل قلبی انسان است، وقتی که دوست دارد به وسیله نشان دادن اعمال خوب خود به دیگران، بین آنها آبرومند شود.[۳]

ریا باعث باطل شدن عبادت شده و بر اساس احادیث، برابر با شرک است.[۴] در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که هر کسی برای مردم کار کند، ثوابش به عهده مردم و هر کسی برای خداوند کار کند، ثوابش بر عهده خدا است.[۴]

در روایتی از امام علی(ع)، نشانه‌هایی برای فرد ریاکار ذکر شده، که چنین است: اعمالش را در تنهایی با کسالت و میان مردم با نشاط انجام می‌دهد؛ وقتی او را می‌ستایند بر عملش افزوده و وقتی او را ثنا نمی‌گویند از عملش می‌کاهد.[۵]

اقسام

برای ریا اقسامی ذکر شده که عبارتند از:

  • ریا در اصل ایمان: یعنی فرد در ظاهر مسلمان؛ ولی در دل مشرک است.
  • ریا در عبادات با قبول اصل دین: یعنی فرد دین را قبول دارد؛ ولی در انجام عبادات دچار ریا می‌شود.
  • ریا در مستحبات: یعنی فرد اعمال مستحبی را به قصد ریا انجام می‌دهد.[۶]

درجات

برخی از عالمان اخلاق، برای ریا درجاتی بیان کرده‌اند که چنین است:

  1. به کلی از قصد قربت و ثواب خالی است.
  2. قصد قربت لحاظ شده اما به اندازه‌ای ضعیف است که اگر قصد ریا نبود شخص عمل را انجام نمی‌داد.
  3. قصد قربت بر قصد ریاء غالب است، به طوری که اگر انگیزه ریایی نباشد شخص عمل را انجام می‌دهد.[۷]

ریا در عبادت

ریا در عبادت حرام و باعث باطل شدن عبادت می‌شود، اگر چه میزان و درجه ریا اندک باشد.[۸]

در عبادت‌هایی مانند قرائت قرآن، که صحیح بودن جزئی از آن بستگی به صحیح بودن دیگر اجزاء ندارد، فقط همان جزء که با ریا انجام شده باطل است. برخلاف عبادت‌هایی مانند نماز و حج که ریا در جزئی از آن، باعث باطل شدن تمام عبادت می‌شود.[۹]

البته گاهی مراقبت در انجام عمل بدون ریا، از حالت عادی خارج شده و به صورت وسواس در می‌آید. در این صورت بر اساس روایات، سفارش شده که فرد به تصور ریا اعتنا نکرده و عبادت خود را ادامه دهد. پیامبر اسلام(ص) در روایتی، به کسی که شیطان او را در حال نماز به ریاکاری متهم کرده سفارش می‌کند، نمازش را طولانی کند.[۱۰]

درمان

راه‌های درمان ریا به دو بخش شناختی و عملی تقسیم شده است. در بخش شناختی، شناخت نادرست فرد ریاکار نسبت به خودنمایی به دیگران و حقیقتِ ریا اصلاح می‌شود. در این بخش، فرد به پوچی اعمال نیک همراه با ریا توجه کرده و حقیقتِ ریا را تمسخر خدایی که ناظر و آگاه است می‌داند.[۱۱]

در بخش درمان عملی ریا، مهمترین راه درمان، دلبسته نشدن به دنیا ذکر شده است. عبادت پنهانی، یاد همیشگیِ خدا، نماز و معاشرت با افراد مخلص از دیگر راه‌های عملیِ درمان ریا است.

البته گاهی مراقبت در انجام عمل بدون ریا، از حالت عادی خارج شده و به صورت وسواس در می‌آید. در این صورت، بر اساس روایات،[۱۲] سفارش شده که فرد به تصور ریا اعتنا نکرده و عبادت خود را ادامه دهد.

منابع

  1. ابن منظور، لسان العرب، بی‌تا، ج۵، ص ۸۸.
  2. قمی، عباس، خلاصه معراج السعاده، مؤسسه در راه حق، ص۱۶۵.
  3. دستغیب، سید عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتب، ۱۳۵۱ش، ص۳۶۳.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ حر عاملی، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعه، ج۱، ص۷۱، قم‏، مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۰۹ق.
  5. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، جلد ۲، ص۱۰۲۰، چاپ جدید.
  6. نراقی، مهدی، جامع السعادات، علم اخلاق اسلامی، ترجمه دکتر سید جلال الدین مجتبوی، انتشارات حکمت، چاپ دوّم، ۱۳۶۶ش، ص۵۰۳–۵۰۵.
  7. نراقی، مهدی، جامع السعادات، علم اخلاق اسلامی، ترجمه دکتر سید جلال الدین مجتبوی، انتشارات حکمت، چاپ دوّم، ۱۳۶۶ش، ص۵۰۳–۵۰۵.
  8. سید عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتب، ۱۳۵۱ش، ص۳۸۲.
  9. دستغیب، سید عبدالحسین، قلب سلیم، انتشارات دارالکتب، ۱۳۵۱ش، ص۱۵۸.
  10. بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.
  11. قمی، عباس، خلاصه معراج السعاده، مؤسسه در راه حق.
  12. بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.