آیه نور: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
درباره آيه ۳۵ سوره نور و ارتباط اين آيه با ائمه معصومين(ع) توضيح دهيد؟
درباره آیه ۳۵ سوره نور و ارتباط این آیه با ائمه معصومین(ع) توضیح دهید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
آیه ۳۵ [[سوره نور]]، به نام '''آیه نور''' شناخته می‌شود. در تفسیر این آیه، بیشتر مفسرین [[شیعه]]، [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] را مصداق بارز مفردات آن می‌دانند. در روایات نیز افراد مختلفی از ائمه(ع) به عنوان مصادیق آن ذکر شده‌اند. در روایتی از [[امام علی(ع)]]، تمامی مفردات آیه، به پیامبر(ص) و ۱۲ امام تطبیق داده‌شده است. در جمع بندی این روایات گفته شده است که این روایات برای تطبیق بر بارزترین مصداق هستند و الا آیه عمومیت خودش را دارد و شامل انبیاء،، اوصیاء و اولیاء می‌شود.
آیه ۳۵ [[سوره نور]]، به نام '''آیه نور''' شناخته می‌شود. در تفسیر این آیه، بیشتر مفسرین [[شیعه]]، [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] را مصداق بارز مفردات آن می‌دانند. در روایات نیز افراد مختلفی از ائمه(ع) به عنوان مصادیق آن ذکر شده‌اند. در روایتی از [[امام علی(ع)]]، تمامی مفردات آیه، به پیامبر(ص) و ۱۲ امام تطبیق داده‌شده است. در جمع‌بندی این روایات گفته شده است که این روایات برای تطبیق بر بارزترین مصداق هستند و الا آیه عمومیت خودش را دارد و شامل انبیاء، اوصیاء و اولیاء می‌شود.


==متن آیه==
== متن آیه ==
{{قرآن بزرگ|اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کمِشْکاه فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَه الزُّجاجَه کأَنَّها کوْکبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَه مُبارَکه زَيْتُون لا شَرْقِيَّه وَ لا غَرْبِيَّه يَکادُ زَيْتُها يُضِي ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلي نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکلِّ شَيْ ءٍ عَلِيم|ترجمه=خداوند نور آسمان ها و زمين است، مثل نور خداوند همانند چراغداني است که در آن چراغي (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابي قرار گيرد، حبابي شفاف و درخشنده همچون يک ستاره فروزان، اين چراغ با روغني افروخته ميشود که از درخت پر برکت زيتوني گرفته شده که نه شرقي است و نه غربي (آن چنان روغنش صاف و خالص است که) نزديک است بدون تماس با آتش شعله ور شود، نوري است بر فراز نور، و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدايت مي کند و خداوند به هر چيزي آگاه است.|سوره=نور|آیه=۳۵}}
{{قرآن بزرگ|اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کمِشْکاه فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَه الزُّجاجَه کأَنَّها کوْکبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَه مُبارَکه زَیْتُون لا شَرْقِیَّه وَ لا غَرْبِیَّه یَکادُ زَیْتُها یُضِی ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکلِّ شَیْ ءٍ عَلِیم|ترجمه=خداوند نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می‌شود که از درخت پر برکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی (آن چنان روغنش صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله‌ور شود، نوری است بر فراز نور، و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می‌کند و خداوند به هر چیزی آگاه است.|سوره=نور|آیه=۳۵}}


==تفسیر آیه==
== تفسیر آیه ==
آیه ۳۵ [[سوره نور]]، به نام آیه نور شناخته می‌‌شود. هر موجودي به هر نسبت که با خدای عزّوجلّ ارتباط دارد، به همان اندازه نورانيت و روشنايي کسب مي کند. در تفسیر این آیه ی کریمه در دو قسمت بحث شده است: یک قسمت در اطلاق نور بر ذات مقدس الهی و قسمت دوم، درباره ی تمثیلی که آیه ی کریمه ذکر فرموده است. در این مثال خداوند به یکی از ابزارهای قدیمی برای نور در خانه مثال می آورد که در آنجا چراغدانی است که خود این چراغ در داخل یک جسم شفاف مانند قندیل یا شیشه قرار گرفته سات و این چراغ از روغن زیتون که بهترین روغن برای احتراق بوده استفاده می‌کند، روغنی که خودش آن چنان آماده برای احتراق است که گویی قبل از آنکه آتشی با آن تماس بگیرد خودش می خواهد شعله ور شود و نور بدهد.
آیه ۳۵ [[سوره نور]]، به نام آیه نور شناخته می‌شود. هر موجودی به هر نسبت که با خدای عزّوجلّ ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب می‌کند. در تفسیر این آیهٔ کریمه در دو قسمت بحث شده است: یک قسمت در اطلاق نور بر ذات مقدس الهی و قسمت دوم، دربارهٔ تمثیلی که آیهٔ کریمه ذکر فرموده است. در این مثال خداوند به یکی از ابزارهای قدیمی برای نور در خانه مثال می‌آورد که در آنجا چراغدانی است که خود این چراغ در داخل یک جسم شفاف مانند قندیل یا شیشه قرار گرفته سات و این چراغ از روغن زیتون که بهترین روغن برای احتراق بوده استفاده می‌کند، روغنی که خودش آن چنان آماده برای احتراق است که گویی قبل از آنکه آتشی با آن تماس بگیرد خودش می‌خواهد شعله‌ور شود و نور بدهد.


بعد خداوند می فرماید: ما مثلی ذکر می‌کنیم و تدبرش را بر عهده مردم می‌گذاریم با این مثل هدفی که قرآن کریم در نظر داشته (تفکر و تدبر)، در واقع عملی شده است. یعنی: نه تنها مفسرین وادار شده‌اند که درباره این مثل بیندیشند، بلکه غیر مفسرین هم درباره ی این مثل قرآن کریم به فکر فرو رفته‌اند که منظور قرآن کریم از این مثل چیست.<ref>مطهری، مرتضی، آشنائی با قرآن، قم، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۴، ص۱۰۵ و ۱۱۱.</ref>
بعد خداوند می‌فرماید: ما مثلی ذکر می‌کنیم و تدبرش را بر عهده مردم می‌گذاریم با این مثل هدفی که قرآن کریم در نظر داشته (تفکر و تدبر)، در واقع عملی شده است. یعنی: نه تنها مفسرین وادار شده‌اند که درباره این مثل بیندیشند، بلکه غیر مفسرین هم دربارهٔ این مثل قرآن کریم به فکر فرورفته‌اند که منظور قرآن کریم از این مثل چیست.<ref>مطهری، مرتضی، آشنائی با قرآن، قم، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۴، ص۱۰۵ و ۱۱۱.</ref>


[[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر المیزان]] می فرماید: مضمون رواياتي که مفردات آيه نور را به [[رسول خدا(ص)]] و اهل بيت(ع) تطبيق مي کنند صرفا، تطبيق است نه تفسير، اين روايات از قبيل اشاره به بعضي مصاديق است و آن افضل مصاديق است که رسول خدا(ص) و اهل بيت(ع) آن جنابند و گرنه آيه ی شريفه به ظاهرش شامل غير ايشان نيز مي شود و [[انبياء]] و اوصياء و اولياء همه را شامل مي گردد. دليل اين که تطبيق است نه تفسير، اختلاف اين روايات است.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۱۴۸.</ref>
[[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر المیزان]] می‌فرماید: مضمون روایاتی که مفردات آیه نور را به[[رسول خدا(ص)]] و اهل بیت(ع) تطبیق می‌کنند صرفاً، تطبیق است نه تفسیر، این روایات از قبیل اشاره به بعضی مصادیق است و آن افضل مصادیق است که رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) آن جنابند و گرنه آیهٔ شریفه به ظاهرش شامل غیر ایشان نیز می‌شود و [[انبیاء]] و اوصیاء و اولیاء همه را شامل می‌گردد. دلیل این که تطبیق است نه تفسیر، اختلاف این روایات است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۱۴۸.</ref>


==روایات==
== روایات ==
احادیثی در کتب تفسیری و روایی آمده است که مراد از آیه را مشخص می‌کند:
احادیثی در کتب تفسیری و روایی آمده است که مراد از آیه را مشخص می‌کند:
* در کتاب روضه کافی از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که در تفسیر آیه نور فرمودند: مشکات قلب محمد(ص) است و مصباح همان نور علم و هدایت و زجاجه، اشاره به علی(ع) یا قلب او است که بعد از رحلت پیامبر این مصباح در آن قرار گرفت.<ref>عروسی، حویزی عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۶۰۲.</ref>
* [[شیخ صدوق]] در [[کتاب توحید]] از [[امام باقر(ع)]] نقل می‌کند که: «مشکات نور علم در سینه پیامبر(ص) است و زجاجه سینه علی(ع) است، و نور علی(ع) نور امامانی از آل محمد(ع) هستند که یکی بعد از دیگری می‌آیند و با نور علم و حکمت مؤیدند و این رشته از آغاز خلقت آدم تا پایان جهان ادامه داشته و دارد، این‌ها همان اوصیایی هستند که خداوند آنان را خلفای در زمین قرار داده و حجت خویش بر بندگانش و در هیچ عصر و زمانی صفحه روی زمین از آن‌ها خالی نبوده است و نخواهد بود.»<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ص۶۰۳.</ref>
* در حدیث دیگری از امام صادق(ع) مشکات به[[حضرت فاطمه(س)]] و مصباح به[[امام حسن(ع)]] و زجاجه به[[امام حسین(ع)]] تفسیر شده است.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ص۶۰۳.</ref>
* [[جابر بن عبد اللّه انصاری]] از [[امام علی(ع)]] نقل کرده است که حضرت فرمودند: تعجب می‌کنم از کسی که تلاوت این آیه را تلاوت می‌کند و معرفت به حق آن ندارد. گفتم کدام آیه، ای سید من؟ فرمود: آیه {{قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ…}}. سپس فرمود: مشکوه محمد(ص) است، «مصباح» من هستم، «زجاجه» [[امام حسن(ع)|حسن(ع)]] و [[حسین(ع)]] «کوکب» [[علی بن الحسین(ع)]] «شجره مبارکه» [[محمد بن علی(ع)]] «زیتونه» [[امام صادق(ع)|جعفر بن محمد(ع)]] «لا شرقیه» [[موسی بن جعفر(ع)]] «لا غربیه» [[علی بن موسی(ع)]] «یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ» [[محمد بن علی(ع)]] «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ» [[علی بن محمد(ع)]] «نُورٌ عَلی نُورٍ» [[حسن بن علی(ع)]] «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» [[حضرت قائم(عج)]] می‌باشد.»<ref>بروجردی، سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، تهران، انتشارات صدر، چاپ ششم، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۴۹۹.</ref>


* در کتاب روضه کافي از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که در تفسير آيه نور فرمودند: مشکات قلب محمد(ص) است و مصباح همان نور علم و هدايت و زجاجه، اشاره به علي(ع) يا قلب او است که بعد از رحلت پيامبر اين مصباح در آن قرار گرفت.<ref>عروسي، حويزي عبد علي بن جمعه، تفسير نور الثقلين، قم، انتشارات اسماعيليان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۶۰۲.</ref>
در جمع این روایات در بیان مصادیق آیه می‌توان گفت، آیه مفهوم وسیعی دارد که هر یک از روایات فوق بیان مصداق روشنی از آن است. در واقع تمام مصادیقی که برای نور معنوی در قرآن کریم و روایات اسلامی آمده، در اینجا به عنوان تفسیر ذکر شده است و روح همهٔ آن‌ها در واقع یک چیز است و آن همان نور هدایت است، بدون آنکه از عمومیت آیه صرف نظر شود؛ به این ترتیب هیچ گونه تضادی در روایات نیست.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۴، ص۴۷۱.</ref>
 
* [[شیخ صدوق]] در [[کتاب توحيد]] از [[امام باقر(ع)]] نقل می‌کند که: «مشکات نور علم در سينه پيامبر(ص) است و زجاجه سينه علي(ع) است، و نور علي(ع) نور اماماني از آل محمد(ع) هستند که يکي بعد از ديگري مي آيند و با نور علم و حکمت مؤيدند و اين رشته از آغاز خلقت آدم تا پايان جهان ادامه داشته و دارد، اين ها همان اوصيايي هستند که خداوند آنان را خلفاي در زمين قرار داده و حجت خويش بر بندگانش و در هيچ عصر و زماني صفحه روي زمين از آن ها خالي نبوده است و نخواهد بود.»<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ص۶۰۳.</ref>
 
* در حديث ديگري از امام صادق(ع) مشکات به [[حضرت فاطمه(س)]] و مصباح به [[امام حسن(ع)]] و زجاجه به [[امام حسين(ع)]] تفسير شده است.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ص۶۰۳.</ref>
 
* [[جابر بن عبد اللّه انصاري]] از [[امام علی(ع)]] نقل کرده است که حضرت فرمودند: تعجب می‌کنم از کسي که تلاوت اين آيه را تلاوت مي کند و معرفت به حق آن ندارد. گفتم کدام آيه، اي سيد من؟ فرمود: آيه {{قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ...}}. سپس فرمود: مشکوه محمد(ص) است، «مصباح» من هستم، «زجاجه» [[امام حسن(ع)|حسن(ع)]] و [[حسين(ع)]] «کوکب» [[علي بن الحسين(ع)]] «شجره مبارکه» [[محمد بن علي(ع)]] «زيتونه» [[امام صادق(ع)|جعفر بن محمد(ع)]] «لا شرقيه» [[موسي بن جعفر(ع)]] «لا غربيه» [[علي بن موسي(ع)]] «يَکادُ زَيْتُها يُضِيءُ» [[محمد بن علي(ع)]] «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ» [[علي بن محمد(ع)]] «نُورٌ عَلي نُورٍ» [[حسن بن علي(ع)]] «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ» [[حضرت قائم(عج)]] مي باشد.»<ref>بروجردي، سيد محمد ابراهيم، تفسير جامع، تهران، انتشارات صدر، چاپ ششم، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۴۹۹.</ref>
 
در جمع این روایات در بیان مصادیق آیه می‌توان گفت، آيه مفهوم وسيعي دارد که هر يک از روايات فوق بيان مصداق روشني از آن است. در واقع تمام مصاديقی که براي نور معنوي در قرآن کریم و روايات اسلامي آمده، در اينجا به عنوان تفسير ذکر شده است و روح همه ی آن ها در واقع يک چيز است و آن همان نور هدايت است، بدون آنکه از عموميت آيه صرف نظر شود؛ به اين ترتيب هيچ گونه تضادي در روايات نيست.<ref>تفسير نمونه، همان، ج۱۴، ص۴۷۱.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==


۱ـ الميزان في تفسير القرآن، علامه طباطبايي، قم، دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.


۲ـ تفسير نمونه، مکارم شيرازي ناصر، تهران، دار الکتب الإسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
۲ـ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی ناصر، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.


۳ـ آشنائی با قرآن، مطهری مرتضی، قم، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
۳ـ آشنائی با قرآن، مطهری مرتضی، قم، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = آیات و سوره‌ها
|شاخه فرعی۱ = آیات و سوره‌ها
|شاخه فرعی۲ = سایر مباحث
|شاخه فرعی۲ = سایر مباحث
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۵۳: خط ۴۹:
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ج
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۳

سؤال

درباره آیه ۳۵ سوره نور و ارتباط این آیه با ائمه معصومین(ع) توضیح دهید؟

آیه ۳۵ سوره نور، به نام آیه نور شناخته می‌شود. در تفسیر این آیه، بیشتر مفسرین شیعه، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را مصداق بارز مفردات آن می‌دانند. در روایات نیز افراد مختلفی از ائمه(ع) به عنوان مصادیق آن ذکر شده‌اند. در روایتی از امام علی(ع)، تمامی مفردات آیه، به پیامبر(ص) و ۱۲ امام تطبیق داده‌شده است. در جمع‌بندی این روایات گفته شده است که این روایات برای تطبیق بر بارزترین مصداق هستند و الا آیه عمومیت خودش را دارد و شامل انبیاء، اوصیاء و اولیاء می‌شود.

متن آیه

تفسیر آیه

آیه ۳۵ سوره نور، به نام آیه نور شناخته می‌شود. هر موجودی به هر نسبت که با خدای عزّوجلّ ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب می‌کند. در تفسیر این آیهٔ کریمه در دو قسمت بحث شده است: یک قسمت در اطلاق نور بر ذات مقدس الهی و قسمت دوم، دربارهٔ تمثیلی که آیهٔ کریمه ذکر فرموده است. در این مثال خداوند به یکی از ابزارهای قدیمی برای نور در خانه مثال می‌آورد که در آنجا چراغدانی است که خود این چراغ در داخل یک جسم شفاف مانند قندیل یا شیشه قرار گرفته سات و این چراغ از روغن زیتون که بهترین روغن برای احتراق بوده استفاده می‌کند، روغنی که خودش آن چنان آماده برای احتراق است که گویی قبل از آنکه آتشی با آن تماس بگیرد خودش می‌خواهد شعله‌ور شود و نور بدهد.

بعد خداوند می‌فرماید: ما مثلی ذکر می‌کنیم و تدبرش را بر عهده مردم می‌گذاریم با این مثل هدفی که قرآن کریم در نظر داشته (تفکر و تدبر)، در واقع عملی شده است. یعنی: نه تنها مفسرین وادار شده‌اند که درباره این مثل بیندیشند، بلکه غیر مفسرین هم دربارهٔ این مثل قرآن کریم به فکر فرورفته‌اند که منظور قرآن کریم از این مثل چیست.[۱]

علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مضمون روایاتی که مفردات آیه نور را بهرسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) تطبیق می‌کنند صرفاً، تطبیق است نه تفسیر، این روایات از قبیل اشاره به بعضی مصادیق است و آن افضل مصادیق است که رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) آن جنابند و گرنه آیهٔ شریفه به ظاهرش شامل غیر ایشان نیز می‌شود و انبیاء و اوصیاء و اولیاء همه را شامل می‌گردد. دلیل این که تطبیق است نه تفسیر، اختلاف این روایات است.[۲]

روایات

احادیثی در کتب تفسیری و روایی آمده است که مراد از آیه را مشخص می‌کند:

  • در کتاب روضه کافی از امام صادق(ع) نقل شده است که در تفسیر آیه نور فرمودند: مشکات قلب محمد(ص) است و مصباح همان نور علم و هدایت و زجاجه، اشاره به علی(ع) یا قلب او است که بعد از رحلت پیامبر این مصباح در آن قرار گرفت.[۳]
  • شیخ صدوق در کتاب توحید از امام باقر(ع) نقل می‌کند که: «مشکات نور علم در سینه پیامبر(ص) است و زجاجه سینه علی(ع) است، و نور علی(ع) نور امامانی از آل محمد(ع) هستند که یکی بعد از دیگری می‌آیند و با نور علم و حکمت مؤیدند و این رشته از آغاز خلقت آدم تا پایان جهان ادامه داشته و دارد، این‌ها همان اوصیایی هستند که خداوند آنان را خلفای در زمین قرار داده و حجت خویش بر بندگانش و در هیچ عصر و زمانی صفحه روی زمین از آن‌ها خالی نبوده است و نخواهد بود.»[۴]
  • در حدیث دیگری از امام صادق(ع) مشکات بهحضرت فاطمه(س) و مصباح بهامام حسن(ع) و زجاجه بهامام حسین(ع) تفسیر شده است.[۵]
  • جابر بن عبد اللّه انصاری از امام علی(ع) نقل کرده است که حضرت فرمودند: تعجب می‌کنم از کسی که تلاوت این آیه را تلاوت می‌کند و معرفت به حق آن ندارد. گفتم کدام آیه، ای سید من؟ فرمود: آیه ﴿اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ…. سپس فرمود: مشکوه محمد(ص) است، «مصباح» من هستم، «زجاجه» حسن(ع) و حسین(ع) «کوکب» علی بن الحسین(ع) «شجره مبارکه» محمد بن علی(ع) «زیتونه» جعفر بن محمد(ع) «لا شرقیه» موسی بن جعفر(ع) «لا غربیه» علی بن موسی(ع) «یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ» محمد بن علی(ع) «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ» علی بن محمد(ع) «نُورٌ عَلی نُورٍ» حسن بن علی(ع) «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» حضرت قائم(عج) می‌باشد.»[۶]

در جمع این روایات در بیان مصادیق آیه می‌توان گفت، آیه مفهوم وسیعی دارد که هر یک از روایات فوق بیان مصداق روشنی از آن است. در واقع تمام مصادیقی که برای نور معنوی در قرآن کریم و روایات اسلامی آمده، در اینجا به عنوان تفسیر ذکر شده است و روح همهٔ آن‌ها در واقع یک چیز است و آن همان نور هدایت است، بدون آنکه از عمومیت آیه صرف نظر شود؛ به این ترتیب هیچ گونه تضادی در روایات نیست.[۷]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

۲ـ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی ناصر، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

۳ـ آشنائی با قرآن، مطهری مرتضی، قم، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.


منابع

  1. مطهری، مرتضی، آشنائی با قرآن، قم، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۴، ص۱۰۵ و ۱۱۱.
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۱۴۸.
  3. عروسی، حویزی عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۶۰۲.
  4. حویزی، تفسیر نور الثقلین، ص۶۰۳.
  5. حویزی، تفسیر نور الثقلین، ص۶۰۳.
  6. بروجردی، سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، تهران، انتشارات صدر، چاپ ششم، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۴۹۹.
  7. تفسیر نمونه، همان، ج۱۴، ص۴۷۱.