سعه صدر در اسلام: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
←سعه صدر در روایات: اصلاح ارقام |
||
| (۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
دیدگاه اسلام درباره سعه صدر چیست؟ | دیدگاه اسلام درباره سعه صدر چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}سعه صدر که | {{پاسخ}}'''سعه صدر''' یا '''شرح صدر''' مفهومی است که به معنای گشایش و وسعت در دل و ذهن برای پذیرش حقایق و تحمل سختیهاست. "سعه" به معنای توان و قدرت داشتن و "شرح" به معنای گسترش و باز شدن است. این مفهوم در قرآن و روایات به عنوان یک موهبت الهی و ویژگی مهم افراد مؤمن مطرح شده است. حضرت موسی(ع) از خداوند درخواست گشایش صدر برای انجام مأموریتهای بزرگ خود کردند. سعه صدر به فرد کمک میکند که در برابر مشکلات و مخالفتها استقامت کرده و در پذیرش حقیقت و ایثار، آمادگی داشته باشد. قرآن افرادی را که دارای شرح صدر هستند، از کسانی که قلبهایشان سخت و تنگ است، متمایز کرده است. در روایات، سعه صدر به عنوان یک فضیلت برای اصلاح امور مردم و رهبری مطرح شده است. | ||
== | == مفهومشناسی سعه یا شرح صدر == | ||
سعه | * '''سعه''': «سعه» از «وسع» به معنای قدرت، توان و طاقت داشتن است.<ref>فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۰۳.</ref> «وسع» کلمهای است که بر خلاف تنگی و سختی معنا میدهد.<ref>ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۰۹.</ref> وسعت يا سعه در مكان بمعنى فراخى و بزرگى، در حالات نفسانى بمعنى آرامش، و در كار بمعنى گشايش و دست باز بودن براى كار است.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۵۳.</ref> | ||
* '''شرح''': «شرح» در اصل پهن و باز كردن گوشت و امثال آن است.<ref>صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغه، بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۲۵.</ref> وسعت(گسترش) دادن،<ref>صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغه، بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۲۵.</ref><ref>فيومى، أحمد بن محمد، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، قم، موسسه دار الهجره، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۰۸.</ref> کشف کردن،<ref>أزدى، عبدالله بن محمد، كتاب الماء، تهران، مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكي، طب اسلامي و مكمل- دانشگاه علوم پزشكي ايران، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۷۰۹.</ref> روشن شدن و باز شدن،<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۱۳.</ref> از جمله معانی «شرح» میباشد. | |||
* '''صدر''': «صدر» به معنای ابتدا، بالاترین و مقدم بر هر چیزی به کار می رود. به اول روز، شب، تابستان و زمستان،<ref>ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر للطباعه و النشر و التوزيع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۴۴۵.</ref> به بالای قنات، اول کار و جلو هر چیزی هم «صدر» گویند.<ref>فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۹۴.</ref><ref>صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغه، بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۱۰۸.</ref> به سینه انسان هم صدر گفته میشود چون در جلو و بالای بدن قرار گرفته است.<ref>ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر للطباعه و النشر و التوزيع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۴۴۶.</ref> | |||
سعه با شرح معنای همسو دارد و سعه صدر یا شرح صدر به معنای وسعت و گشادگی، بیان و روشنگری، افزایش ظرفیت وحوصله است و آیه {{قرآن| قالَ رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري |ترجمه=پروردگارا، سينهام را گشاده گردان.|سوره=طه|آیه=۲۵}} نیز بیانگر آن است که حضرت موسی(ع) با درخواست فزونی ظرفیت و گشادگی سینه از خداوند در مسیر تبلیغ و انجام مأموریت الهی خویش نه تنها احساس سنگینی و وحشت نکرد، بلکه با آغوش باز از آن استقبال نمود.<ref>صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ج۱۹، ص۷۳.</ref> | |||
مراد از شرح صدر رسول خدا (ص) گستردگى و وسعت نظر وى | == سعه صدر در قرآن == | ||
عنوان و لفظ سعه صدر در قرآن نیامده است؛ اما «شرح صدر» معنای همسو با «سعه صدر» چندین بار در آیات قرآن آمده است.<ref>سوره انعام، آیه۱۲۵. سوره نحل، آیه۱۰۶. سوره طه، ایه۲۵. سوره زمر، آیه۲۲. سوره انشراح، آیه۱.</ref> | |||
# '''شرح صدر موهبت الهی:''' سعه صدر (گشادگى سينه) يكى از مواهب بزرگ الهى شمرده شده است،<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۴۳۶.</ref> موضوع شرح صدر آن چنان مهم است که وقتی [[حضرت موسی(ع)]] هدایت و راهنمائی مردم بر عهدهاش قرار گرفت از خداوند اولین موهبتی را که درخواست نمود، شرح صدر بود: {{قرآن| قالَ رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري |ترجمه=پروردگارا، سينهام را گشاده گردان.|سوره=طه|آیه=۲۵}} حضرت موسی(ع) برای شرح صدرش از خدا خواست که برادرش هارون را با بفرستد: {{قرآن| وَ يَضيقُ صَدْري وَ لا يَنْطَلِقُ لِساني فَأَرْسِلْ إِلى هارُونَ| ترجمه= و سينهام تنگ میشود، و زبانم بقدر كافى گويا نيست؛ هارون را نيز رسالت ده (تا مرا يارى كند).|سوره= شعراء|آیه=۱۳}} خداوند دعای حضرت موسی را(ع) را پذیرفت: {{قرآن|وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا | ترجمه= و ما از رحمت خود، برادرش هارون را- كه پيامبر بود- به او بخشيديم.|سوره = مریم|آیه=۵۳}}خداوند سعه و شرح صدر را يك موهبت بزرگ به پيامبرش [[حضرت محمد(ص)]] دانسته است: {{قرآن|أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ|ترجمه= آيا سينه تو را وسيع و گشاده نساختيم |سوره=شرح|آیه=۱}} مراد از شرح صدر رسول خدا (ص) گستردگى و وسعت نظر وى است؛ به طورى كه ظرفيت پذیرش وحى و نيروى تبليغ آن و تحمل ناملايماتى را كه در اين راه میبيند را داشته باشد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، ج ۲۰، ص۵۳۰.</ref> سعه صدر باعث میشود انسان آمادگی پذیرش هر حقیقت، حتی بزرگترین آنها را داشته باشد و در برابر مشکلات و مخالفتها استقامت کند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۴۳۶.</ref> توجه به آخرت، دوری از فریب دنیا و آمادگی برای مرگ، از نشانههای سعه صدر است. پذیرش حق، به ایثار و گذشتن از منافع شخصی نیاز دارد، که جز صاحبان سعه صدر و افکار بلند برای آن آمادگی ندارند.<ref>رضايى اصفهانى، محمدعلى، تفسير قرآن مهر، قم، پژوهشهاى تفسير و علوم قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ج۱۸، ص۵۷.</ref> | |||
# '''سعه صدر در مقابل ضیق صدر:''' قرآن بعضى را صاحب شرح صدر و گستردگى روح و بعضى را داراى تنگى و ضيق صدر معرفى مىكند: {{قرآن| فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ |ترجمه=آن كس را كه خدا مىخواهد هدايتش كند سينهاش را براى اسلام گشاده مىسازد و آن كس را كه بخواهد گمراه نمايد سينهاش را چنان تنگ مىكند كه گويى مىخواهد به آسمان بالا رود.|سوره= انعام|آیه=۱۲۵}} | |||
بعضى آن چنان روحشان باز و گشاده است كه هر قدر از حقايق در آن وارد شود به راحتى پذيرا مىشود، اما بعضى به عكس، آن چنان روح و فكرشان محدود است كه گويى هيچ جايى براى هيچ حقيقتى در آن نيست، گويى مغزشان را در يك محفظه با ديوارهاى نيرومند آهنى قرار دادهاند.<ref>مغنيه، محمدجواد، تفسير كاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان كتاب قم، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۴۰۰.</ref><ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۴۲۷.</ref> | |||
خداوند شرح صدر را نشانه نور ایمانی داشتن در مقابل قساوت از یاد الهی میداند: {{قرآن| أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ| ترجمه= آيا كسى كه خدا سينهاش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته (همچون كوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان كه قلبهايى سخت در برابر ذكر خدا دارند! آنها در گمراهى آشكارى هستند!| سوره=زمر|آیه= ۲۲ }} | |||
== سعه صدر در روایات == | == سعه صدر در روایات == | ||
در روایات از شرح صدر به عنوان فضیلتی یاد شده است که خداوند در دل قرار میدهد که میخواهد مردم را اصلاح کند. | در روایات از شرح صدر به عنوان فضیلتی یاد شده است که خداوند در دل کسی قرار میدهد که میخواهد مردم را اصلاح کند. امام رضا(ع) میفرماید: {{متن عربی|وَ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِك|ترجمه=خدا بندهای را که برای اصلاح کار بندگان خود انتخاب کند، شرح صدر عطا مینماید.}}<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۲۰۲.</ref> حضرت علی(ع) در تعریف صفات مؤمن میفرماید: {{متن عربی|بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَيْءٍ صَدْرا|ترجمه=اندوهش را به دل دارد و شادیش در چهره؛ و از همه مردم سعه صدر بیشتر دارد.}}<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۲۲۶.</ref> حضرت علی(ع) سعه صدر را یکی از ابزارهای لازم در مدیریتها دانسته است: {{متن عربی|آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْر|ترجمه=ابزار ریاست، سعه صدر است.}}<ref>شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، نشر هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، ص۵۰۱.</ref>{{مطالعه بیشتر}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | |||
==مطالعه بیشتر== | ==مطالعه بیشتر== | ||
* شرح صدر در قرآن و روایات، زهرا سادات میری. | |||
* وسعت دل: شرح صدر در سيره پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، حبیب الله فرحزاد. | |||
* شرح صدر، قاسم واثقی. | |||
* جایگاه سعه صدر و صبر از منظر اخلاق اسلامی و تاثیر آن در اخلاق اجتماعی، آذر نظری. | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
| خط ۳۵: | خط ۳۹: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش =شد | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی =شد | | لینکدهی =شد | ||
| خط ۴۷: | خط ۵۱: | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = ج | | اولویت = ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
| خط ۵۶: | خط ۶۰: | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:اخلاق]] | [[رده:اخلاق و معنویت]] | ||
[[رده:اخلاق در قرآن]] | [[رده:اخلاق در قرآن]] | ||
[[رده:آیات و سورهها]] | [[رده:آیات و سورهها]] | ||
{{#seo: | |||
|title=سعه صدر یعنی چه؟ - سعه صدر در قرآن و روایات - ویکی پاسخ | |||
|title_mode=Replaced Title | |||
|keywords=سعه صدر | |||
|description=سعه صدر یا شرح صدر در اسلام به معنای گشادگی دل، صبر و تحمل در برابر سختیهاست. در روایات نیز شرح صدر نشانه ایمان، حلم و ابزار رهبری معرفی شده است. | |||
}} | |||
نسخهٔ کنونی تا ۹ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۴۸
دیدگاه اسلام درباره سعه صدر چیست؟
سعه صدر یا شرح صدر مفهومی است که به معنای گشایش و وسعت در دل و ذهن برای پذیرش حقایق و تحمل سختیهاست. "سعه" به معنای توان و قدرت داشتن و "شرح" به معنای گسترش و باز شدن است. این مفهوم در قرآن و روایات به عنوان یک موهبت الهی و ویژگی مهم افراد مؤمن مطرح شده است. حضرت موسی(ع) از خداوند درخواست گشایش صدر برای انجام مأموریتهای بزرگ خود کردند. سعه صدر به فرد کمک میکند که در برابر مشکلات و مخالفتها استقامت کرده و در پذیرش حقیقت و ایثار، آمادگی داشته باشد. قرآن افرادی را که دارای شرح صدر هستند، از کسانی که قلبهایشان سخت و تنگ است، متمایز کرده است. در روایات، سعه صدر به عنوان یک فضیلت برای اصلاح امور مردم و رهبری مطرح شده است.
مفهومشناسی سعه یا شرح صدر
- سعه: «سعه» از «وسع» به معنای قدرت، توان و طاقت داشتن است.[۱] «وسع» کلمهای است که بر خلاف تنگی و سختی معنا میدهد.[۲] وسعت يا سعه در مكان بمعنى فراخى و بزرگى، در حالات نفسانى بمعنى آرامش، و در كار بمعنى گشايش و دست باز بودن براى كار است.[۳]
- شرح: «شرح» در اصل پهن و باز كردن گوشت و امثال آن است.[۴] وسعت(گسترش) دادن،[۵][۶] کشف کردن،[۷] روشن شدن و باز شدن،[۸] از جمله معانی «شرح» میباشد.
- صدر: «صدر» به معنای ابتدا، بالاترین و مقدم بر هر چیزی به کار می رود. به اول روز، شب، تابستان و زمستان،[۹] به بالای قنات، اول کار و جلو هر چیزی هم «صدر» گویند.[۱۰][۱۱] به سینه انسان هم صدر گفته میشود چون در جلو و بالای بدن قرار گرفته است.[۱۲]
سعه با شرح معنای همسو دارد و سعه صدر یا شرح صدر به معنای وسعت و گشادگی، بیان و روشنگری، افزایش ظرفیت وحوصله است و آیه ﴿قالَ رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري؛ پروردگارا، سينهام را گشاده گردان.﴾(طه:۲۵) نیز بیانگر آن است که حضرت موسی(ع) با درخواست فزونی ظرفیت و گشادگی سینه از خداوند در مسیر تبلیغ و انجام مأموریت الهی خویش نه تنها احساس سنگینی و وحشت نکرد، بلکه با آغوش باز از آن استقبال نمود.[۱۳]
سعه صدر در قرآن
عنوان و لفظ سعه صدر در قرآن نیامده است؛ اما «شرح صدر» معنای همسو با «سعه صدر» چندین بار در آیات قرآن آمده است.[۱۴]
- شرح صدر موهبت الهی: سعه صدر (گشادگى سينه) يكى از مواهب بزرگ الهى شمرده شده است،[۱۵] موضوع شرح صدر آن چنان مهم است که وقتی حضرت موسی(ع) هدایت و راهنمائی مردم بر عهدهاش قرار گرفت از خداوند اولین موهبتی را که درخواست نمود، شرح صدر بود: ﴿قالَ رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري؛ پروردگارا، سينهام را گشاده گردان.﴾(طه:۲۵) حضرت موسی(ع) برای شرح صدرش از خدا خواست که برادرش هارون را با بفرستد: ﴿وَ يَضيقُ صَدْري وَ لا يَنْطَلِقُ لِساني فَأَرْسِلْ إِلى هارُونَ؛ و سينهام تنگ میشود، و زبانم بقدر كافى گويا نيست؛ هارون را نيز رسالت ده (تا مرا يارى كند).﴾(شعراء:۱۳) خداوند دعای حضرت موسی را(ع) را پذیرفت: ﴿وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا؛ و ما از رحمت خود، برادرش هارون را- كه پيامبر بود- به او بخشيديم.﴾(مریم:۵۳)خداوند سعه و شرح صدر را يك موهبت بزرگ به پيامبرش حضرت محمد(ص) دانسته است: ﴿أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ؛ آيا سينه تو را وسيع و گشاده نساختيم﴾(شرح:۱) مراد از شرح صدر رسول خدا (ص) گستردگى و وسعت نظر وى است؛ به طورى كه ظرفيت پذیرش وحى و نيروى تبليغ آن و تحمل ناملايماتى را كه در اين راه میبيند را داشته باشد.[۱۶] سعه صدر باعث میشود انسان آمادگی پذیرش هر حقیقت، حتی بزرگترین آنها را داشته باشد و در برابر مشکلات و مخالفتها استقامت کند.[۱۷] توجه به آخرت، دوری از فریب دنیا و آمادگی برای مرگ، از نشانههای سعه صدر است. پذیرش حق، به ایثار و گذشتن از منافع شخصی نیاز دارد، که جز صاحبان سعه صدر و افکار بلند برای آن آمادگی ندارند.[۱۸]
- سعه صدر در مقابل ضیق صدر: قرآن بعضى را صاحب شرح صدر و گستردگى روح و بعضى را داراى تنگى و ضيق صدر معرفى مىكند: ﴿فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ؛ آن كس را كه خدا مىخواهد هدايتش كند سينهاش را براى اسلام گشاده مىسازد و آن كس را كه بخواهد گمراه نمايد سينهاش را چنان تنگ مىكند كه گويى مىخواهد به آسمان بالا رود.﴾(انعام:۱۲۵)
بعضى آن چنان روحشان باز و گشاده است كه هر قدر از حقايق در آن وارد شود به راحتى پذيرا مىشود، اما بعضى به عكس، آن چنان روح و فكرشان محدود است كه گويى هيچ جايى براى هيچ حقيقتى در آن نيست، گويى مغزشان را در يك محفظه با ديوارهاى نيرومند آهنى قرار دادهاند.[۱۹][۲۰]
خداوند شرح صدر را نشانه نور ایمانی داشتن در مقابل قساوت از یاد الهی میداند: ﴿أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ في ضَلالٍ مُبينٍ؛ آيا كسى كه خدا سينهاش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته (همچون كوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان كه قلبهايى سخت در برابر ذكر خدا دارند! آنها در گمراهى آشكارى هستند!﴾(زمر:۲۲)
سعه صدر در روایات
در روایات از شرح صدر به عنوان فضیلتی یاد شده است که خداوند در دل کسی قرار میدهد که میخواهد مردم را اصلاح کند. امام رضا(ع) میفرماید: «وَ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِك؛ خدا بندهای را که برای اصلاح کار بندگان خود انتخاب کند، شرح صدر عطا مینماید.»[۲۱] حضرت علی(ع) در تعریف صفات مؤمن میفرماید: «بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَيْءٍ صَدْرا؛ اندوهش را به دل دارد و شادیش در چهره؛ و از همه مردم سعه صدر بیشتر دارد.»[۲۲] حضرت علی(ع) سعه صدر را یکی از ابزارهای لازم در مدیریتها دانسته است: «آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْر؛ ابزار ریاست، سعه صدر است.»[۲۳]
مطالعه بیشتر
- شرح صدر در قرآن و روایات، زهرا سادات میری.
- وسعت دل: شرح صدر در سيره پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، حبیب الله فرحزاد.
- شرح صدر، قاسم واثقی.
- جایگاه سعه صدر و صبر از منظر اخلاق اسلامی و تاثیر آن در اخلاق اجتماعی، آذر نظری.
منابع
- ↑ فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۰۳.
- ↑ ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۰۹.
- ↑ راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۵۳.
- ↑ صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغه، بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۲۵.
- ↑ صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغه، بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۲۵.
- ↑ فيومى، أحمد بن محمد، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، قم، موسسه دار الهجره، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۰۸.
- ↑ أزدى، عبدالله بن محمد، كتاب الماء، تهران، مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكي، طب اسلامي و مكمل- دانشگاه علوم پزشكي ايران، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۷۰۹.
- ↑ راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۱۳.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر للطباعه و النشر و التوزيع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۴۴۵.
- ↑ فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۹۴.
- ↑ صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغه، بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۱۰۸.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر للطباعه و النشر و التوزيع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۴۴۶.
- ↑ صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ج۱۹، ص۷۳.
- ↑ سوره انعام، آیه۱۲۵. سوره نحل، آیه۱۰۶. سوره طه، ایه۲۵. سوره زمر، آیه۲۲. سوره انشراح، آیه۱.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۴۳۶.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، ج ۲۰، ص۵۳۰.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۴۳۶.
- ↑ رضايى اصفهانى، محمدعلى، تفسير قرآن مهر، قم، پژوهشهاى تفسير و علوم قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ج۱۸، ص۵۷.
- ↑ مغنيه، محمدجواد، تفسير كاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان كتاب قم، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۴۰۰.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۴۲۷.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۲۰۲.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۲۲۶.
- ↑ شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، نشر هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، ص۵۰۱.