تسبیح: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
تسبیح خداوند و حقیقت آن چیست؟ منظور خداوند متعال در قرآن کریم که می‌فرماید: {{قرآن|و لکن لا تفقهون تسبیحهم
تسبیح خداوند و حقیقت آن چیست؟{{قرآن|}}(اسراء/ ۴۴)
}}(اسراء/ ۴۴)
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
تسبیح در اصل از ماده «سبح» به معنی حرکت سریع در آب و هوا است. به همین منظور در مورد خداوند نیز به معنی حرکت سریع، در مسیر عبادت پروردگار است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، بی جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۴۰۴ هـ، ص۲۲۱.</ref>
[[تسبیح]] در اصل از ماده «سبح» به معنی حرکت سریع در آب و هوا است. به همین منظور در مورد خداوند نیز به معنی حرکت سریع، در مسیر عبادت پروردگار است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، بی جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۴۰۴ هـ، ص۲۲۱.</ref> حقیقت تسبیح، نفی هرگونه عیب و نقص، و گواهی موجودات جهان به پاکی و یکتایی خداوند است.


حقیقت [[تسبیح]]، نفی هرگونه عیب و نقص، و گواهی موجودات جهان به پاکی و یکتایی خداوند است.
آیات مختلف [[قرآن]]، از تسبیح و حمد موجودات عالم سخن گفته‌به میان آوراست. از همه صریح‌تر آیه ۴۴سوره اسرا است که بدون هیچ گونه استثناء، همه موجودات عالم هستی، زمین و آسمان و ستارگان و کهکشان‌ها، انسان‌ها و حیوانات و برگ‌های درختان و حتی دانه‌های کوچک اتم را در این تسبیح و حمد عمومی شریک می‌داند.


آیات مختلف قرآن، از تسبیح و حمد موجودات عالم سخن گفته‌به میان آوراست. از همه صریح‌تر آیه مورد بحث (سوره اسرا آیه ۴۴)است که بدون هیچ گونه استثناء، همه موجودات عالم هستی، زمین و آسمان و ستارگان و کهکشان‌ها، انسان‌ها و حیوانات و برگ‌های درختان و حتی دانه‌های کوچک اتم را در این تسبیح و حمد عمومی شریک می‌داند.
'''حقیقت حمد و تسبیح'''


در تفسیر حقیقت این حمد و تسبیح در میان مفسران گفتگوهای بسیاری است؛ بعضی آن را حمد و تسبیح «حالی» دانسته‌اند و بعضی «قالی»:
'''۱.''' جمعی معتقدند همه ذرات موجودات این جهان دارای یک نوع درک و شعورند و خدای خود را تسبیح و حمد می‌گویند، و با زبان تکوین و تشریع خدا را می‌خوانند. آیاتی مانند:
{{قرآن|وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّه‏|ترجمه=بعضی از سنگ‌ها از ترس خدا، از فراز کوه‌ها به پایین می‌افتند.|سوره=بقره|آیه=۷۴}}


'''۱.''' جمعی معتقدند، همه ذرات موجودات این جهان دارای یک نوع درک و شعورند و خدای خود را تسبیح و حمد می‌گویند، و با زبان تکوین و تشریع خدا را می‌خوانند. آیاتی مانند:
{{قرآن|فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعين‏|ترجمه=خداوند به آسمان و زمین فرمود: از روی اطاعت یا کراهت به فرمان من آیید، آنها گفتند: ما از در اطاعت آییم.|سوره=فصلت|آیه=۱۱}} اشاره به این نکته دارد.
{{قرآن|و ان منها لما یهبط من خشیه الله
| ترجمه = بعضی از سنگ‌ها از ترس خدا، از فراز کوه‌ها به پایین می‌افتند.
}}<ref>بقره/۷۴.</ref>


{{قرآن|... فقال لها و للارض أتیناا طوعا و کرها قالتا اتینا طائعین
'''۲.''' بسیاری معتقدند این تسبیح و حمد، همان چیزی است که ما آن را «زبان حال» می‌نامیم؛ حقیقی است نه مجازی، ولی به زبان حال است نه گفتار و گویش.
| ترجمه = خداوند به آسمان و زمین فرمود: از روی اطاعت یا کراهت به فرمان من آیید، آنها گفتند: ما از در اطاعت آییم، گواه بر این عقیده‌اند.
}}<ref>فصلت/۱۱.</ref>
 
'''۲.''' بسیاری معتقدند، این تسبیح و حمد، همان چیزی است که ما آن را «زبان حال» می‌نامیم؛ حقیقی است نه مجازی، ولی به زبان حال است نه گفتار و گویش.
 
به عنوان مثال به کسی که آثار ناراحتی و درد و رنج و بی‌خوابی در چهره و چشم او نمایان است می‌گوییم: هر چند تو از ناراحتی خود سخن نمی‌گویی، اما چشم تو، حکایت از این دارد که تو شب گذشته به خواب نرفته‌ای و چهره‌ات گواهی می‌دهد که از درد و ناراحتی جانکاهی رنج می‌بری.


'''۳.''' بعضی از مفسران احتمال داده‌اند که حمد و تسبیح عمومی موجودات، ترکیبی از زبان حال و قال و به تعبیر دیگر، «تسبیح تکوینی» و «تشریعی» است، چرا که بسیاری از انسان‌ها و همه فرشتگان از روی درک و شعور حمد و ثنای او می‌گویند و ذرات و موجودات نیز با زبان حال از عظمت و بزرگی خالق سخن می‌گویند.
'''۳.''' بعضی از مفسران احتمال داده‌اند که حمد و تسبیح عمومی موجودات، ترکیبی از زبان حال و قال و به تعبیر دیگر، «تسبیح تکوینی» و «تشریعی» است، چرا که بسیاری از انسان‌ها و همه فرشتگان از روی درک و شعور حمد و ثنای او می‌گویند و ذرات و موجودات نیز با زبان حال از عظمت و بزرگی خالق سخن می‌گویند.


گرچه این دو نوع حمد و تسبیح با هم متفاوت است، ولی در قدر جامع یعنی مفهوم وسیع کلمه حمد و تسبیح، مشترک می‌باشند. به هر حال همهٔ هستی تسبیح‌گوی خداوند تبارک و تعالی هستند؛ منتهی بعضی با زبان تکوین خدا را می‌خوانند و بعضی دیگر با زبان تشریع تسبیح‌گوی او هستند.
گرچه این دو نوع حمد و تسبیح با هم متفاوت است، ولی در قدر جامع یعنی مفهوم وسیع کلمه حمد و تسبیح، مشترک می‌باشند. به هر حال همهٔ هستی تسبیح‌گوی خداوند هستند؛ منتهی بعضی با زبان تکوین خدا را می‌خوانند و بعضی دیگر با زبان تشریع تسبیح‌گوی او هستند.


<span></span>
<span></span>

نسخهٔ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۵۰

سؤال

تسبیح خداوند و حقیقت آن چیست؟﴿(اسراء/ ۴۴)

تسبیح در اصل از ماده «سبح» به معنی حرکت سریع در آب و هوا است. به همین منظور در مورد خداوند نیز به معنی حرکت سریع، در مسیر عبادت پروردگار است.[۱] حقیقت تسبیح، نفی هرگونه عیب و نقص، و گواهی موجودات جهان به پاکی و یکتایی خداوند است.

آیات مختلف قرآن، از تسبیح و حمد موجودات عالم سخن گفته‌به میان آوراست. از همه صریح‌تر آیه ۴۴سوره اسرا است که بدون هیچ گونه استثناء، همه موجودات عالم هستی، زمین و آسمان و ستارگان و کهکشان‌ها، انسان‌ها و حیوانات و برگ‌های درختان و حتی دانه‌های کوچک اتم را در این تسبیح و حمد عمومی شریک می‌داند.

حقیقت حمد و تسبیح

۱. جمعی معتقدند همه ذرات موجودات این جهان دارای یک نوع درک و شعورند و خدای خود را تسبیح و حمد می‌گویند، و با زبان تکوین و تشریع خدا را می‌خوانند. آیاتی مانند: ﴿وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّه‏؛ بعضی از سنگ‌ها از ترس خدا، از فراز کوه‌ها به پایین می‌افتند.(بقره:۷۴)

﴿فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعين‏؛ خداوند به آسمان و زمین فرمود: از روی اطاعت یا کراهت به فرمان من آیید، آنها گفتند: ما از در اطاعت آییم.(فصلت:۱۱) اشاره به این نکته دارد.

۲. بسیاری معتقدند این تسبیح و حمد، همان چیزی است که ما آن را «زبان حال» می‌نامیم؛ حقیقی است نه مجازی، ولی به زبان حال است نه گفتار و گویش.

۳. بعضی از مفسران احتمال داده‌اند که حمد و تسبیح عمومی موجودات، ترکیبی از زبان حال و قال و به تعبیر دیگر، «تسبیح تکوینی» و «تشریعی» است، چرا که بسیاری از انسان‌ها و همه فرشتگان از روی درک و شعور حمد و ثنای او می‌گویند و ذرات و موجودات نیز با زبان حال از عظمت و بزرگی خالق سخن می‌گویند.

گرچه این دو نوع حمد و تسبیح با هم متفاوت است، ولی در قدر جامع یعنی مفهوم وسیع کلمه حمد و تسبیح، مشترک می‌باشند. به هر حال همهٔ هستی تسبیح‌گوی خداوند هستند؛ منتهی بعضی با زبان تکوین خدا را می‌خوانند و بعضی دیگر با زبان تشریع تسبیح‌گوی او هستند.

منابع

  1. راغب اصفهانی، المفردات، بی جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۴۰۴ هـ، ص۲۲۱.