ابنزیاد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
ابنزیاد که بود و دارای چه شخصیتی است؟ جایگاه او در تاریخ کجاست؟{{پایان سوال}} | ابنزیاد که بود و دارای چه شخصیتی است؟ جایگاه او در تاریخ کجاست؟{{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}عبیدالله بن زیاد، فرزند [[زیاد بن ابیه]] و کنیزی بدکاره به نام مرجانه بود و بهخاطر تبار نامشخص و منشا مادرش، در منابع تاریخی به [[تمسخر]] و [[لعن در اسلام|لعن]] معروف است. پدرش زیاد بن ابیه یکی از سرداران بیرحم و جنایتکار [[بنیامیه|دوران اموی]] بود که به خاطر سرکوب شورشها شهرت داشت. عبیدالله نیز به خشونت و بیرحمی مشهور بود و در دوره حکومت [[معاویه]] و [[یزید]]، در ولایتهای مختلفی چون خراسان، بصره و [[کوفه]] فرمانروایی کرد. او در کوفه، با نقشه و توطئه [[مسلم بن عقیل]]، نماینده امام حسین(ع) را دستگیر و به قتل رساند و نقش مهمی در سرکوب مخالفان و کنترل سیاسی داشت. | ||
عبیدالله بن زیاد به عنوان والی کوفه، فرمانده لشکری بود که [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین]](ع) و یارانش را در [[کربلا]] محاصره و به شهادت رساند. پس از واقعه کربلا، او دستور اسارت خاندان امام را صادر کرد و در دوره مروان نیز برای سرکوب [[قیام توابین]] به عراق رفت. در نهایت در جنگی با سپاه [[مختار ثقفی]] شکست خورد و کشته شد. به دلیل نقش برجستهاش در [[واقعه عاشورا]]، عبیدالله بن زیاد قرنهاست که در میان [[شیعیان]] به عنوان یکی از منفورترین چهرههای تاریخ شناخته میشود و در زیارتنامهها و روایات مذهبی مورد لعن و نفرین قرار گرفته است.{{درگاه|امام حسین}} | |||
== نسب عبیدالله بن زیاد == | |||
ابو حفص عبیدالله بن زیاد بن ابیه، از کنیزی به نام [[مرجانه]] زاده شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=انساب الاشراف|نام خانوادگی=بلاذری|جلد=4|صفحه=75}}</ref>برخی ابن زیاد را به طعنه به مادرش منسوب کرده و «ابن مرجانه» خواندهاند که اشاره به ناپاکی تولد عبیدالله دارد و در برخی منابع، به بدنام و [[زنا|زناکار]] بودن مادر او تصریح شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الاختصاص|سال=۱۳۷۹ق|نام خانوادگی=مفید|جلد=1|صفحه=73}}</ref>در [[زیارت عاشورا]] وی دوبار به صراحت مورد لعن واقع شده است، یک بار با نام مادرش «ابن مرجانه» و بار دیگر همراه با نام پدر و مادرش «ابن زیاد و ابن مرجانه» ((لَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجَانَةَ ... وَ الْعَنْ عُبَیدَ اللهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ))<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا|نام خانوادگی=قمی، شیخ عباس}}</ref>زینب کبری(س) در کوفه ابن زیاد را در کاخش با عنوان «ابن مرجانه» اینگونه مورد خطاب و نکوهش شدید قرار داد؛((...خداوند تو و آنها در روز قیامت یکجا جمع میکند و با تو احتجاج خواهند کرد آنگاه تماشا کن که آن روز پیروز وسعادتمند کیست؟ ای پسر مرجانه مادرت به عزایت بنشیند))<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم|نام خانوادگی=قمي، شيخ عباس|جلد=1|صفحه=371}}</ref>پدرش [[زیاد بن ابیه]]، از سرداران و حکمرانان [[بنیامیه|اموی]] بود که در سرکوب شورشها در مناطق اسلامی، به قساوت و بیرحمی شهرت داشته است. در نسب زیاد بن ابیه نیز اختلاف است و مشخص نیست پدر او کیست. از این رو، وی را ابن ابیه (یعنی پسرِ پدرش) خواندهاند. گفته شده [[ابوسفیان]]، زیاد را حاصل زنای خود با سمیه، مادر زیاد میدانست و بدین رو، [[معاویه]]، زیاد را برادر خویش میخواند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الاستیعاب|نام خانوادگی=ابن عبدالبر|جلد=2|صفحه=525}}</ref> | |||
=== ویژگی های اخلاقی === | |||
گفتهاند که ابن زیاد، بسیار خشن، بیرحم و بی پروا بوده و برخی از زندگینامهنویسان از او با عنوان «جبّار» یاد کردهاند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الأعلام،|سال=۲۰۰۲م|نام خانوادگی=زرکلی|جلد=4|صفحه=193}}</ref>چنان که نقل کردهاند، سال۵۸ق در سرکوب [[خوارج]] در [[بصره]]، خشونتی شگفتانگیز از خود نشان داد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ|تاریخ=۱۳۸۷ق|نام خانوادگی=طبری|جلد=7|صفحهها=185-187}}</ref> | |||
== جایگاه سیاسی ابن زیاد == | |||
[[پرونده:ابن زیاد.jpg|بندانگشتی|بازیگر نقش ابن زیاد در سریال مختارنامه]] | |||
از مقامها و فعالیتهای سیاسی عبیدالله در آغاز جوانی، اطلاعاتی در منابع تاریخی نیامده است؛ ولی به گفته پژوهشگران، در قلمرو حکومتی پدرش [[زیاد بن ابیه]] که والی [[کوفه]] و [[بصره]] بود، از امور حکومتی بر کنار نبوده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تجارب الامم|سال=۱۳۶۶ش|نام خانوادگی=ابوعلی مسکویه احمد|جلد=2|صفحه=28}}</ref> | |||
=== زمان معاویه === | |||
معاویه پس از مرگ زیاد، عبیدالله را به حکومت [[خراسان بزرگ|خراسان]] منصوب کرد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ،|سال=۱۳۸۷ق|نام خانوادگی=طبری|جلد=7|صفحهها=166-168}}</ref>و در سال ۵۵، ۵۶ یا ۵۷ق او را از ولایت خراسان برداشت و به امارت [[بصره]] منصوب کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ، دار صادر|نام خانوادگی=یعقوبی|جلد=2|صفحه=237}}</ref> | |||
عبیدالله در حکومت بصره، با ناآرامیهایی که از سوی خوارج ایجاد شده بود، رو به رو گشت. ناآرامیها در سال ۵۸ق به اوج رسید و او سرانجام با خشونت فراوان آنان را سرکوب و بسیاری را کشت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ،|سال=۱۳۸۷ق|نام خانوادگی=طبری|جلد=7|صفحهها=185-187}}</ref> | |||
=== زمان یزید === | |||
[[یزید]] پس از مرگ معاویه در ۶۰ق /۶۸م قصد داشت عبیدالله را از حکومت بصره بردارد؛ ولی گویا اوضاع وخیم سیاسی بصره و کوفه اجازه این کار را به او نداد. با آغاز قیام [[امام حسین(ع)]] و اعزام نماینده او [[مسلم بن عقیل]] به [[کوفه]]، عبیدالله که خشونت وی و پدرش در سرکوب شورشها و جنبشها مشهور بود، در سال ۶۰ق با حفظ سمت به ولایت کوفه منصوب گشت. گفتهاند که یزید به پیشنهاد [[سرجون بن منصور رومی|سرجون مسیحی]] که از مشاوران یزید بود، دست به این اقدام زده است تا با قیام امام حسین (ع) مقابله کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ،|سال=۱۳۸۷ق|نام خانوادگی=طبری|جلد=7|صفحه=228}}</ref> | |||
== ابن زیاد و واقعه کربلا == | |||
==== قتل و سرکوب سفیر الحسین(ع) ، مسلم بن عقیل ==== | |||
به گزارش طبری، ابن زیاد اندکی پس از ورود به کوفه با نیرنگ توانست از محل اختفای مسلم بن عقیل آگاه شود. آنگاه به کمک شخصیتهای برجسته کوفه همچون [[اسماء بن خارجه]] و حَسّان، [[محمد بن اشعث بن قیس کندی|محمد بن اشعث]] و [[عمرو بن حجاج زبیدی]]، هانی را به دارالاماره دعوت کرد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ طبری|سال=۱۳۸۷ق|نام خانوادگی=طبری|جلد=5|صفحه=365}}</ref> و وی را به زندان افکند و اندکی بعد نیز مسلم بن عقیل را دستگیر کرد و هر دو را به قتل رساند و سر آنها را نزد یزید فرستاد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ،|سال=۱۳۸۷ق|نام خانوادگی=طبری|جلد=7|صفحهها=۲۲۹-۲۳۱ و ۲۷۰.}}</ref>برخی از محققان تاریخ اسلام براین باورند که ابن زیاد با حضورش در کوفه همزمان با حضور [[مسلم بن عقیل]] در کوفه برنامههایش را در دو محور اجتماعی، اقتصادی و شیعه ستیزی اجرا کرد و با تهدید و رشوه و کنترل رجال سرشناس شهر و کشتن و به حبس افکندن سرشناسان شیعه و اجرای تدابیر امنیتی بسیار شدید زمینه هرگونه تحرک و قیامی از سوی مخالفان را از بین برد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جمعی از پژوهشگران، طرح و تحقیق فیلم نامه امام حسین(ع)، ادراه کل پژوهشهای اسلامی رسانه.}}</ref> | |||
==== جنگ و لشکر کشی در مقابل امام حسین(ع) ==== | |||
عبیدالله پس از تهدید و تطمیع کوفیان، [[حر بن یزید ریاحی|حرّ بن یزید]] را به سوی حسین بن علی(ع) فرستاد و به او دستور داد تا جلوی حسین(ع) را بگیرد و نیز اجازه ندهد در محلی که دارای آب است، اردو بزند. سپس [[عمر بن سعد|عمر بن سعد بن ابی وقاص]] را با لشکری به سوی وی فرستاد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ|نام خانوادگی=طبری|جلد=7|صفحه=308}}</ref> | |||
==== شهادت امام حسین(ع) ==== | |||
پس از گذشت چند روز از محاصرۀ سپاه حسینی در کربلا، عبیدالله بن زیاد طی نامهای از عمر بن سعد خواست مانع دسترسی سپاه امام به آب شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=انساب الاشراف|نام خانوادگی=بلاذری، احمد بن یحیی،|جلد=3|صفحه=180}}</ref>پس از شهادت امام حسین(ع)، ابن زیاد دستور داد باقیمانده خاندان او را [[اسیر]] کنند و به کوفه بیاورند. ورود اهل بیت پیامبر(ص) در حال اسارت به کوفه، وقایعی آفرید که در منابع ثبت شدهاند. از جمله این وقایع، مواجهه و مجادله ابن زیاد با [[زینب(س)|حضرت زینب(ع)]] و پاسخهای او به ابن زیاد است که به نقل منابع، بر شنوندگان و حاضران در مجلس تاثیر فراوانی نهاد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الارشاد|سال=۱۴۱۳ق|نام خانوادگی=مفید|جلد=2|صفحهها=115-116}}</ref> | |||
== بعد از شهادت امام حسین == | |||
در دوره حکومت مروان، عبیدالله نیز در دمشق بود. وقتی [[توابین]] به سرکردگی [[سلیمان بن صرد خزاعی|سلیمان بن صُرَد خُزاعی]] به خونخواهی حسین بن علی(ع) قیام کردند، مروان، ابن زیاد را به مقابله آنها فرستاد و حکومت عراق را به شرط غلبه بر آن به وی داد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ، دار صادر|نام خانوادگی=یعقوبی|جلد=2|صفحه=257}}</ref>وقتی عبیدالله به [[جزیره]] رسید، از مرگ مروان(۶۵ق /۶۸۵م) آگاه شد، ولی به پیشروی خود ادامه داد.سرانجام در اواخر [[جمادی الاول]] سال ۶۵ق در [[عین الورده]] جنگ خونینی بین سپاه ابن زیاد و توابین درگرفت که به کشته شدن سلیمان و یارانش انجامید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ|نام خانوادگی=طبری|جلد=7|صفحهها=557-560}}</ref> | |||
=== مرگ ابن زیاد === | |||
پس از پیروزی لشکریان [[مختار بن ابوعبید ثقفی|مختار]]، ابن زیاد خود با سپاه به سوی آنان آمد، و سپاه مختار عقب نشست. مختار که اساساً در پی هلاک ابن زیاد و کسان دیگری بود که در [[واقعه کربلا]] دست داشتند، [[ابراهیم بن مالک اشتر]] را با سپاه به مقابله ابن زیاد فرستاد. ابراهیم که میخواست قبل از ورود ابن زیاد به سرزمین [[عراق]]، به وی برسد، در ساحل رود خازر نزدیک روستایی به نام باربیثا در ۵ فرسخی موصل به لشکر شام رسید. در جنگ شدیدی که میان عراقیان و شامیان آغاز شد، ابن زیاد شکست خورد (محرم ۶۷) و همراه با یارانش به قتل رسید. براساس روایتی از [[ابومخنف]]، گویا ابراهیم بن اشتر خود در جنگ تن به تن، ابن زیاد را به قتل رسانید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ|سال=۱۳۸۷ق|نام خانوادگی=طبری|جلد=8|صفحهها=، ص۶۴۳، ۶۴۹، ۶۴۶ و ۷۰۷-۷۱۳.}}</ref> | |||
عبیدالله به سبب نقشی که در واقعه عاشورا داشته، قرنهاست که از منفورترین شخصیتهای تاریخ اسلام نزد شیعیان به حساب میآید. نام او در چند زیارتنامه مشهور، از جمله [[زیارت عاشورا]] آمده و مورد [[لعن]] قرار گرفته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کامل الزیارات|نام خانوادگی=ابن قولویه|جلد=1|صفحه=176}}</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۱۰: | خط ۴۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی = شخصیتها و مشاهیر | ||
|شاخه فرعی۱ = | |شاخه فرعی۱ = حاکمان و فرمانروایان | ||
|شاخه فرعی۲ = | |شاخه فرعی۲ =حاکمان اسلامی | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{ | {{ارزیابی | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| | | عکس = شد | ||
| | | درگاه = شد | ||
| | | ادبیات = شد | ||
| | | پیوند = شد | ||
| | | ناوبری = شد | ||
| | | تغییرمسیر = شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = شد | ||
| ارزیابی کمی =شد | | ارزیابی کمی = شد | ||
| | | ارزیابی کیفی = شد | ||
| اولویت = | | اولویت = د | ||
| کیفیت = | | کیفیت = خیلیخوب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۱۸
عبیدالله بن زیاد، فرزند زیاد بن ابیه و کنیزی بدکاره به نام مرجانه بود و بهخاطر تبار نامشخص و منشا مادرش، در منابع تاریخی به تمسخر و لعن معروف است. پدرش زیاد بن ابیه یکی از سرداران بیرحم و جنایتکار دوران اموی بود که به خاطر سرکوب شورشها شهرت داشت. عبیدالله نیز به خشونت و بیرحمی مشهور بود و در دوره حکومت معاویه و یزید، در ولایتهای مختلفی چون خراسان، بصره و کوفه فرمانروایی کرد. او در کوفه، با نقشه و توطئه مسلم بن عقیل، نماینده امام حسین(ع) را دستگیر و به قتل رساند و نقش مهمی در سرکوب مخالفان و کنترل سیاسی داشت.
عبیدالله بن زیاد به عنوان والی کوفه، فرمانده لشکری بود که امام حسین(ع) و یارانش را در کربلا محاصره و به شهادت رساند. پس از واقعه کربلا، او دستور اسارت خاندان امام را صادر کرد و در دوره مروان نیز برای سرکوب قیام توابین به عراق رفت. در نهایت در جنگی با سپاه مختار ثقفی شکست خورد و کشته شد. به دلیل نقش برجستهاش در واقعه عاشورا، عبیدالله بن زیاد قرنهاست که در میان شیعیان به عنوان یکی از منفورترین چهرههای تاریخ شناخته میشود و در زیارتنامهها و روایات مذهبی مورد لعن و نفرین قرار گرفته است.
نسب عبیدالله بن زیاد
ابو حفص عبیدالله بن زیاد بن ابیه، از کنیزی به نام مرجانه زاده شد.[۱]برخی ابن زیاد را به طعنه به مادرش منسوب کرده و «ابن مرجانه» خواندهاند که اشاره به ناپاکی تولد عبیدالله دارد و در برخی منابع، به بدنام و زناکار بودن مادر او تصریح شده است.[۲]در زیارت عاشورا وی دوبار به صراحت مورد لعن واقع شده است، یک بار با نام مادرش «ابن مرجانه» و بار دیگر همراه با نام پدر و مادرش «ابن زیاد و ابن مرجانه» ((لَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجَانَةَ ... وَ الْعَنْ عُبَیدَ اللهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ))[۳]زینب کبری(س) در کوفه ابن زیاد را در کاخش با عنوان «ابن مرجانه» اینگونه مورد خطاب و نکوهش شدید قرار داد؛((...خداوند تو و آنها در روز قیامت یکجا جمع میکند و با تو احتجاج خواهند کرد آنگاه تماشا کن که آن روز پیروز وسعادتمند کیست؟ ای پسر مرجانه مادرت به عزایت بنشیند))[۴]پدرش زیاد بن ابیه، از سرداران و حکمرانان اموی بود که در سرکوب شورشها در مناطق اسلامی، به قساوت و بیرحمی شهرت داشته است. در نسب زیاد بن ابیه نیز اختلاف است و مشخص نیست پدر او کیست. از این رو، وی را ابن ابیه (یعنی پسرِ پدرش) خواندهاند. گفته شده ابوسفیان، زیاد را حاصل زنای خود با سمیه، مادر زیاد میدانست و بدین رو، معاویه، زیاد را برادر خویش میخواند.[۵]
ویژگی های اخلاقی
گفتهاند که ابن زیاد، بسیار خشن، بیرحم و بی پروا بوده و برخی از زندگینامهنویسان از او با عنوان «جبّار» یاد کردهاند[۶]چنان که نقل کردهاند، سال۵۸ق در سرکوب خوارج در بصره، خشونتی شگفتانگیز از خود نشان داد.[۷]
جایگاه سیاسی ابن زیاد

از مقامها و فعالیتهای سیاسی عبیدالله در آغاز جوانی، اطلاعاتی در منابع تاریخی نیامده است؛ ولی به گفته پژوهشگران، در قلمرو حکومتی پدرش زیاد بن ابیه که والی کوفه و بصره بود، از امور حکومتی بر کنار نبوده است.[۸]
زمان معاویه
معاویه پس از مرگ زیاد، عبیدالله را به حکومت خراسان منصوب کرد[۹]و در سال ۵۵، ۵۶ یا ۵۷ق او را از ولایت خراسان برداشت و به امارت بصره منصوب کرد.[۱۰]
عبیدالله در حکومت بصره، با ناآرامیهایی که از سوی خوارج ایجاد شده بود، رو به رو گشت. ناآرامیها در سال ۵۸ق به اوج رسید و او سرانجام با خشونت فراوان آنان را سرکوب و بسیاری را کشت.[۱۱]
زمان یزید
یزید پس از مرگ معاویه در ۶۰ق /۶۸م قصد داشت عبیدالله را از حکومت بصره بردارد؛ ولی گویا اوضاع وخیم سیاسی بصره و کوفه اجازه این کار را به او نداد. با آغاز قیام امام حسین(ع) و اعزام نماینده او مسلم بن عقیل به کوفه، عبیدالله که خشونت وی و پدرش در سرکوب شورشها و جنبشها مشهور بود، در سال ۶۰ق با حفظ سمت به ولایت کوفه منصوب گشت. گفتهاند که یزید به پیشنهاد سرجون مسیحی که از مشاوران یزید بود، دست به این اقدام زده است تا با قیام امام حسین (ع) مقابله کند.[۱۲]
ابن زیاد و واقعه کربلا
قتل و سرکوب سفیر الحسین(ع) ، مسلم بن عقیل
به گزارش طبری، ابن زیاد اندکی پس از ورود به کوفه با نیرنگ توانست از محل اختفای مسلم بن عقیل آگاه شود. آنگاه به کمک شخصیتهای برجسته کوفه همچون اسماء بن خارجه و حَسّان، محمد بن اشعث و عمرو بن حجاج زبیدی، هانی را به دارالاماره دعوت کرد[۱۳] و وی را به زندان افکند و اندکی بعد نیز مسلم بن عقیل را دستگیر کرد و هر دو را به قتل رساند و سر آنها را نزد یزید فرستاد.[۱۴]برخی از محققان تاریخ اسلام براین باورند که ابن زیاد با حضورش در کوفه همزمان با حضور مسلم بن عقیل در کوفه برنامههایش را در دو محور اجتماعی، اقتصادی و شیعه ستیزی اجرا کرد و با تهدید و رشوه و کنترل رجال سرشناس شهر و کشتن و به حبس افکندن سرشناسان شیعه و اجرای تدابیر امنیتی بسیار شدید زمینه هرگونه تحرک و قیامی از سوی مخالفان را از بین برد.[۱۵]
جنگ و لشکر کشی در مقابل امام حسین(ع)
عبیدالله پس از تهدید و تطمیع کوفیان، حرّ بن یزید را به سوی حسین بن علی(ع) فرستاد و به او دستور داد تا جلوی حسین(ع) را بگیرد و نیز اجازه ندهد در محلی که دارای آب است، اردو بزند. سپس عمر بن سعد بن ابی وقاص را با لشکری به سوی وی فرستاد.[۱۶]
شهادت امام حسین(ع)
پس از گذشت چند روز از محاصرۀ سپاه حسینی در کربلا، عبیدالله بن زیاد طی نامهای از عمر بن سعد خواست مانع دسترسی سپاه امام به آب شود.[۱۷]پس از شهادت امام حسین(ع)، ابن زیاد دستور داد باقیمانده خاندان او را اسیر کنند و به کوفه بیاورند. ورود اهل بیت پیامبر(ص) در حال اسارت به کوفه، وقایعی آفرید که در منابع ثبت شدهاند. از جمله این وقایع، مواجهه و مجادله ابن زیاد با حضرت زینب(ع) و پاسخهای او به ابن زیاد است که به نقل منابع، بر شنوندگان و حاضران در مجلس تاثیر فراوانی نهاد.[۱۸]
بعد از شهادت امام حسین
در دوره حکومت مروان، عبیدالله نیز در دمشق بود. وقتی توابین به سرکردگی سلیمان بن صُرَد خُزاعی به خونخواهی حسین بن علی(ع) قیام کردند، مروان، ابن زیاد را به مقابله آنها فرستاد و حکومت عراق را به شرط غلبه بر آن به وی داد.[۱۹]وقتی عبیدالله به جزیره رسید، از مرگ مروان(۶۵ق /۶۸۵م) آگاه شد، ولی به پیشروی خود ادامه داد.سرانجام در اواخر جمادی الاول سال ۶۵ق در عین الورده جنگ خونینی بین سپاه ابن زیاد و توابین درگرفت که به کشته شدن سلیمان و یارانش انجامید.[۲۰]
مرگ ابن زیاد
پس از پیروزی لشکریان مختار، ابن زیاد خود با سپاه به سوی آنان آمد، و سپاه مختار عقب نشست. مختار که اساساً در پی هلاک ابن زیاد و کسان دیگری بود که در واقعه کربلا دست داشتند، ابراهیم بن مالک اشتر را با سپاه به مقابله ابن زیاد فرستاد. ابراهیم که میخواست قبل از ورود ابن زیاد به سرزمین عراق، به وی برسد، در ساحل رود خازر نزدیک روستایی به نام باربیثا در ۵ فرسخی موصل به لشکر شام رسید. در جنگ شدیدی که میان عراقیان و شامیان آغاز شد، ابن زیاد شکست خورد (محرم ۶۷) و همراه با یارانش به قتل رسید. براساس روایتی از ابومخنف، گویا ابراهیم بن اشتر خود در جنگ تن به تن، ابن زیاد را به قتل رسانید.[۲۱]
عبیدالله به سبب نقشی که در واقعه عاشورا داشته، قرنهاست که از منفورترین شخصیتهای تاریخ اسلام نزد شیعیان به حساب میآید. نام او در چند زیارتنامه مشهور، از جمله زیارت عاشورا آمده و مورد لعن قرار گرفته است.[۲۲]
منابع
- ↑ بلاذری. انساب الاشراف. ج۴. ص۷۵.
- ↑ مفید (۱۳۷۹ق). الاختصاص. ج۱. ص۷۳. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ قمی، شیخ عباس. مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
- ↑ قمي، شيخ عباس. نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم. ج۱. ص۳۷۱.
- ↑ ابن عبدالبر. الاستیعاب. ج۲. ص۵۲۵.
- ↑ زرکلی (۲۰۰۲م). الأعلام،. ج۴. ص۱۹۳. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ طبری (۱۳۸۷ق). تاریخ. ج۷. صص۱۸۵–۱۸۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ ابوعلی مسکویه احمد (۱۳۶۶ش). تجارب الامم. ج۲. ص۲۸. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ طبری (۱۳۸۷ق). تاریخ،. ج۷. صص۱۶۶–۱۶۸. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ یعقوبی. تاریخ، دار صادر. ج۲. ص۲۳۷.
- ↑ طبری (۱۳۸۷ق). تاریخ،. ج۷. صص۱۸۵–۱۸۷. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ طبری (۱۳۸۷ق). تاریخ،. ج۷. ص۲۲۸. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ طبری (۱۳۸۷ق). تاریخ طبری. ج۵. ص۳۶۵. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ طبری (۱۳۸۷ق). تاریخ،. ج۷. صص۲۲۹-۲۳۱ و ۲۷۰٫. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ جمعی از پژوهشگران، طرح و تحقیق فیلم نامه امام حسین(ع)، ادراه کل پژوهشهای اسلامی رسانه.
- ↑ طبری. تاریخ. ج۷. ص۳۰۸.
- ↑ بلاذری، احمد بن یحیی،. انساب الاشراف. ج۳. ص۱۸۰.
- ↑ مفید (۱۴۱۳ق). الارشاد. ج۲. صص۱۱۵–۱۱۶. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ یعقوبی. تاریخ، دار صادر. ج۲. ص۲۵۷.
- ↑ طبری. تاریخ. ج۷. صص۵۵۷–۵۶۰.
- ↑ طبری (۱۳۸۷ق). تاریخ. ج۸. صص، ص۶۴۳، ۶۴۹، ۶۴۶ و ۷۰۷-۷۱۳٫. تاریخ وارد شده در
|سال=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ ابن قولویه. کامل الزیارات. ج۱. ص۱۷۶.