پرش به محتوا

معارف الفاظ قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
Mohammad7576 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است و یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) می باشد؟
آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) می‌باشد؟
{{پایان سوال}}الفاظ قرآن کریم نیز همانند معانی و محتوای قرآن از جانب خداوند نازل شده است.{{درگاه|قرآن}}
{{پایان سوال}}
 
الفاظ [[قرآن]] نیز همانند معانی و محتوای آن از جانب خداوند نازل شده است. [[تحدی قرآن|تحدی]] در قرآن، دلالت برخی آیات قرآن، وعده حفظ وحی توسط خداوند و تفاوت آیات قرآن و حدیث قدسی می‌تواند دلیل بر این مدعا باشد.{{درگاه|قرآن}}


== دلایل نزول الفاظ قرآن از سوی خداوند ==
== دلایل نزول الفاظ قرآن از سوی خداوند ==


=== '''1.تحدي قرآن''' ===
=== ۱. تحدی قرآن ===
قرآن كريم معجزه پيامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرين پيامبر الهي مي‌باشد و بايد معجزه ايشان تا قيامت باقي بماند. به همين خاطر خداوند قرآن را به صورتي قرار داده است تا ابد باقي بماند و به صورت معجزه براي همه افراد قابل مشاهده باشد. بدون شك معجزه براي پيامبران وسيله اثباتي به شمار مي‌رود تا شاهد صدق دعوت آنان قرار گيرد و گواه باشد كه از جهان غيب پيام آورده‌اند. معجزه بايد به گونه‌اي انجام گيرد كه كارشناسان به خوبي تشخيص دهند كه آن چه ارائه شده به درستي نشانه عالم غيب و بيرون از توان بشريّت است. از همين رو بزرگ ترين و مهم ترين معجزه اسلام قرآن است كه با شيواترين سبك و رساترين بيان و استوارترين محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبي تشخيص دادند كه اين سخن نمي‌تواند ساخته بشر باشد. لذا قرآن کریم آنان را به تحدّي و هم‌آوردي دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=345}}</ref> تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل می شود.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=201|ج=13}}</ref>
قرآن کریم [[معجزه]] پیامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرین پیامبر الهی می‌باشد و باید معجزه ایشان تا قیامت باقی بماند. به همین خاطر خداوند قرآن را به صورتی قرار داده است تا ابد باقی بماند و به صورت معجزه برای همه افراد قابل مشاهده باشد. معجزه باید به گونه‌ای انجام گیرد که کارشناسان به خوبی تشخیص دهند که آن چه ارائه شده به درستی نشانه عالم غیب و بیرون از توان بشریّت است. بزرگ‌ترین و مهم‌ترین معجزه اسلام قرآن است که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبی تشخیص دادند که این سخن نمی‌تواند ساخته بشر باشد؛ قرآن کریم آنان را به تحدّی و هم‌آوردی دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=۱۳۸۰|ک=علوم قرآنی|ص=۳۴۵}}</ref> تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل می‌شود.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=۱۳۵۲|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=۲۰۱|ج=۱۳}}</ref>


=== '''2ـ آيات قرآن''' ===
آیات تحدّی همه را به آوردن مثل قرآن فرا می­‌خواند که در واقع می­‌خواهد بگوید اگر در الهی بودن الفاظ قرآن تردید دارید، الفاظی مثل قرآن بیاورید. آیات تحدی دلالت بر این دارد که خود الفاظ وحی شده است نه اینکه خداوند معانی را بر پیامبر وحی کرده باشد و پیامبر آنها را در قالب الفاظ ریخته باشد.<ref>{{پک|1=معرفت|2=۱۳۸۰|ک=علوم قرآنی|ص=۵۷}}</ref>
در برخی آیات قرآن همانند آیه 98 سوره نحل، آیه 45 و 106 سوره اسراء، آیه 6 سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژه‌هاي تلاوت، قرائت و ترتيل استفاده شده است. تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است. لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو كردن سخنان ديگران است. یعنی الفاظ و معاني هر دو از ديگري باشد و بازگو كننده، آن را صرفاً تلاوت مي‌كند و از خود چيزي را تغییر نمی دهد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=1414|ک=المصباح المنير في غريب الشرح الكبير|ص=76|ج=2}}</ref><ref>{{پک|1=مصطفوی|2=1368|ک= التحقيق في كلمات القرآن الكريم‏|ص=395|ج=1}}</ref> قرائت در مقابل تكلّم است، قرائت حكايت نثري است كه الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظيم شده است و تكلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتي كه خود تنظيم مي‌كند. و هرگز در جايي نيامده كه پيامبر قرآن را تكلم مي‌نمود. به علاوه از قرآن صريحاً به عنوان «كلام الله» ياد شده است. مانند: {{قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ|ترجمه=و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی دانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]|سوره=توبه|آیه=6}}.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58 - 59}}</ref>


ازسوي ديگرخداوندمتعال مي‌فرمايد: پيامبر اختيار تبديل و تغيير در قرآن را ندارد: «وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[10]» اين سلب اختيار، نشان دهنده آن است كه الفاظ و عبارت قرآن از پيامبر نيست و گرنه هر انساني مي‌تواند آنچه را كه گفته به تعبير و بيان ديگر بگويد.
=== ۲ـ آیات قرآن ===
در برخی آیات قرآن همانند آیه ۹۸ [[سوره نحل]]، آیه ۴۵ و ۱۰۶ [[سوره اسراء]]، آیه ۶ [[سوره اعلی]] و برخی آیات دیگر، واژه‌های تلاوت، قرائت و ترتیل استفاده شده است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=۱۳۸۰|ک=علوم قرآنی|ص=۵۸}}</ref> تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است؛ لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو کردن سخنان دیگران است؛ یعنی الفاظ و معانی هر دو از دیگری باشد و بازگو کننده، آن را صرفاً تلاوت می‌کند و از خود چیزی را تغییر نمی‌دهد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=۱۴۱۴|ک=المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|ص=۷۶|ج=۲}}</ref><ref>{{پک|1=مصطفوی|2=۱۳۶۸|ک= التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏|ص=۳۹۵|ج=۱}}</ref> قرائت در مقابل تکلّم است، قرائت حکایت نثری است که الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظیم شده است و تکلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتی که خود تنظیم می‌کند. و هرگز در جایی نیامده که پیامبر قرآن را تکلم می‌نمود. به علاوه از قرآن به عنوان «کلام الله» یاد شده است. مانند: {{قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّیٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ|ترجمه=و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی‌دانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]|سوره=توبه|آیه=۶}}<ref>{{پک|1=معرفت|2=۱۳۸۰|ک=علوم قرآنی|ص=۵۸ - ۵۹}}</ref>


=== 3 '''ـ پيامبر اكرم(ص)''' ===
انتساب قرآن به شخص پیامبر(ص)، در خود قرآن نفی شده است و پیامبر از خودش چیزی نگفته است و هر چه هست از خداست. نفیِ انتساب به نحو مطلق در قرآن، هم معانی وهم الفاظ را شامل می­‌شود. آیاتی به این دلالت دارد از جمله:
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و سلم-  تلاش مي‌كرد كه آيات وحي شده را حفظ كند به همين جهت، در آغاز نبوّت آيات را مرتب در حال وحي تكرار مي‌كرد تا اين‌كه خداوند او را از اين كار نهي كرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجله براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ماست پس هرگاه آنرا خوانديم از خواندن ما پيروي كن»[11] حفظ وحي نشان مي‌دهد كه الفاظ و كلمات در اختيار پيامبر نبوده بلكه الفاظ و كلمات از سوي خداوند مي‌باشد.
* '''حق تغییر نداشتن رسول خدا(ص):''' {{قرآن|وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لي‏ أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسي‏ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى‏ إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ | ترجمه= و چون آيات روشنِ ما بر آنان خوانده شود، آنان كه به ديدار ما اميد ندارند مى‏‌گويند: قرآن ديگرى جز اين بياور، يا آن را عوض كن. بگو: مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم. جز آنچه را كه به من وحى مى‏‌شود پيروى نمى‌‏كنم. اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از عذاب روزى بزرگ مى‌‏ترسم.|سوره = یونس|آیه=۱۵}} خداوند اجازه و اختیار تبدیل و تغییر در قرآن را از پیامبر اکرم(ص) سلب کرده است. این سلب اختیار، نشان دهنده آن است که الفاظ و عبارت قرآن نیز از جانب خدای متعال است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|۲=۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۲۴۴|ج=۸}}</ref>
* '''وحیانی بودن کلمات قرآن در خود قرآن:''' {{قرآن|وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً | ترجمه=و آنچه را كه از كتاب پروردگارت به تو وحى شده است بخوان. كلمات او را تغييردهنده‏اى نيست، و جز او هرگز پناهى نخواهى يافت.|سوره =کهف|آیه=۲۷}} {{قرآن|لا مُبَدِّلَ‏ لِكَلِماتِهِ}} یعنی در کلمات قرآن، نه در لفظ قرآن و نه در حرف قرآن تغییری صورت نخواهد گرفت. <ref>{{پک|1=ابوحیان|۲=۱۴۲۰|ک=البحر المحيط فى التفسير|ص=۶۲۹|ج=۴}}</ref> <ref>{{پک|1=رضا|۲=۱۴۱۴|ک=تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار|ص=۱۴|ج=۸}}</ref>


=== '''4ـ تفاوت قرآن و حديث قدسي از لحاظ سبك و بيان و شيوه تركيب كلمات''' ===
=== ۳ ـ حفظ وحی توسط خداوند ===
اين تفاوت و دوگانگي كه واقعيتي انكار ناپذير است و با اندك توجهي آشكار مي‌شود، بهترين گواه بر عدم دخالت پيامبر-صلي الله عليه و آله وسلم- در شكل گيري ساختار لفظي و بياني قرآن است.[12]
[[پیامبر اکرم(ص)]] تلاش می‌کرد که آیات وحی شده را حفظ کند به همین جهت، در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار می‌کرد تا این‌که خداوند در آیه ۱۶ تا ۱۸ سوره قیامت او را از این کار نهی کرد: {{قرآن|زبانت را به خاطر عجله براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهدة ماست پس هرگاه آنرا خوانديم از خواندن ما پيروي كن}} حفظ وحی نشان می‌دهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات نیز از سوی خداوند می‌باشد.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۲۹۶|ج=۲۵}}</ref>
----


 
=== ۴ـ تفاوت قرآن و حدیث قدسی از لحاظ سبک و بیان و شیوه ترکیب کلمات ===
'''[8] . معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص 57.'''
{{همچنین ببینید|حدیث قدسی}}
 
'''حدیث قدسی''' گفتاری از جانب [[خداوند]] که پیامبر به صورت مستقیم از خداوند نقل کرده است. مضمون و محتوای حدیث قدسی از جانب خداوند است و الفاظ آن از شخص پیامبر بیان شده است.<ref>{{پک|1=تهانوی|2=۱۹۹۶|ک=موسوعه کشاف اصطلاحات|ص=۶۲۸|ج=۱}}</ref> تفاوت و دوگانگی الفاظ قرآن با الفاظ حدیث قدسی، واقعیتی انکارناپذیر است و با اندک توجهی آشکار می‌شود که بهترین گواه بر عدم دخالت پیامبر اکرم(ص) در شکل‌گیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است.<ref>{{پک|1=حسینی|2=۱۳۷۹|ک=پژوهش‌های قرآنی|ف=وحیانی بودن الفاظ قرآن}}</ref>
'''[9] . توبه / 6.'''
 
'''[10]  . يونس / 15.'''
 
'''[11]  . قيامت /18 – 16 .'''
 
'''[12] . حسيني، موسي، مجله پژوهشهاي قرآني، وحياني بودن الفاظ قرآن، سال ششم، شماره 22 و 21، ص 233 .'''


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۳۶: خط ۳۲:


== منابع ==
== منابع ==
* {{یادکرد کتاب|عنوان=علوم قرآنی|سال=1380|پیوند=|نام=محمد هادی|نام خانوادگی=معرفت|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة فرهنگي تمهيد|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=علوم قرآنی|سال=۱۳۸۰|پیوند=|نام=محمد هادی|نام خانوادگی=معرفت|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة فرهنگی تمهید|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|پیوند=|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة الأعلمي للمطبوعات|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=۱۳۵۲|پیوند=|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان= المصباح المنير في غريب الشرح الكبير|سال=1414|پیوند=|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=فیومی|پیوند نویسنده=|ناشر=موسسه دار الهجرة|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان= المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|سال=۱۴۱۴|پیوند=|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=فیومی|پیوند نویسنده=|ناشر=موسسه دار الهجرة|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان= التحقيق في كلمات القرآن الكريم‏|سال=1368|پیوند=|نام=حسن|نام خانوادگی=مصطفوی|پیوند نویسنده=|ناشر=وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‏|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{یادکرد کتاب|عنوان= التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏|سال=۱۳۶۸|پیوند=|نام=حسن|نام خانوادگی=مصطفوی|پیوند نویسنده=|ناشر=وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‏|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
* {{تکمیل مقاله
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=۱۳۷۴|پیوند=|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الإسلامیة|مکان=تهران|کوشش=محمدرضا آشتیانی|مترجم=}}
| شناسه = -
* {{یادکرد ژورنال|نام۱=موسی|نام خانوادگی۱=حسینی|دوره=ششم|شماره=۲۱ و ۲۲|صفحات=۲۳۳|عنوان=وحیانی بودن الفاظ قرآن|تاریخ=۱۳۷۹|ژورنال=پژوهش‌های قرآنی|پیوند=}}
| تیترها = -
* {{یادکرد کتاب|عنوان=البحر المحيط فى التفسير|سال=۱۴۲۰|پیوند=|نام=محمد بن يوسف|نام خانوادگی=ابوحيان| پیوند نویسنده=|ناشر=دار الفکر|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
| ویرایش = شد
* {{یادکرد کتاب|عنوان= تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار|سال=۱۴۱۴|پیوند=|نام=محمد رشید|نام خانوادگی=رضا|پیوند نویسنده=|ناشر=دار المعرفه|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
| لینک‌دهی = شد
* {{یادکرد کتاب|عنوان= موسوعه کشاف اصطلاحات|سال=۱۹۹۶|پیوند=|نام=محمد علی|نام خانوادگی=التهانوی|پیوند نویسنده=|ناشر=مکتبه الناشرون|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
| ناوبری =
 
| نمایه =
 
| تغییر مسیر =
{{شاخه
| ارجاعات =
| شاخه اصلی =قرآن
| بازبینی نویسنده =
| شاخه فرعی۱ =
| بازبینی = شد
| شاخه فرعی۲ =
| تکمیل =
| شاخه فرعی۳ =
| اولویت = ج
}}
| کیفیت = ب
{{ارزیابی
}}{{پایان متن}}
| شناسه = شد
| عکس = <!--خالی | شد-->
| درگاه = شد
| ادبیات = شد
| پیوند = شد
| ناوبری = <!--خالی | شد-->
| تغییرمسیر = <!--خالی | شد-->
| ارجاعات = شد
| ارزیابی کمی = شد
| ارزیابی کیفی = شد
| اولویت = ب
| کیفیت = خوب
}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۲۳


سؤال

آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) می‌باشد؟

الفاظ قرآن نیز همانند معانی و محتوای آن از جانب خداوند نازل شده است. تحدی در قرآن، دلالت برخی آیات قرآن، وعده حفظ وحی توسط خداوند و تفاوت آیات قرآن و حدیث قدسی می‌تواند دلیل بر این مدعا باشد.

درگاه‌ها


دلایل نزول الفاظ قرآن از سوی خداوند

۱. تحدی قرآن

قرآن کریم معجزه پیامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرین پیامبر الهی می‌باشد و باید معجزه ایشان تا قیامت باقی بماند. به همین خاطر خداوند قرآن را به صورتی قرار داده است تا ابد باقی بماند و به صورت معجزه برای همه افراد قابل مشاهده باشد. معجزه باید به گونه‌ای انجام گیرد که کارشناسان به خوبی تشخیص دهند که آن چه ارائه شده به درستی نشانه عالم غیب و بیرون از توان بشریّت است. بزرگ‌ترین و مهم‌ترین معجزه اسلام قرآن است که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبی تشخیص دادند که این سخن نمی‌تواند ساخته بشر باشد؛ قرآن کریم آنان را به تحدّی و هم‌آوردی دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.[۱] تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل می‌شود.[۲]

آیات تحدّی همه را به آوردن مثل قرآن فرا می­‌خواند که در واقع می­‌خواهد بگوید اگر در الهی بودن الفاظ قرآن تردید دارید، الفاظی مثل قرآن بیاورید. آیات تحدی دلالت بر این دارد که خود الفاظ وحی شده است نه اینکه خداوند معانی را بر پیامبر وحی کرده باشد و پیامبر آنها را در قالب الفاظ ریخته باشد.[۳]

۲ـ آیات قرآن

در برخی آیات قرآن همانند آیه ۹۸ سوره نحل، آیه ۴۵ و ۱۰۶ سوره اسراء، آیه ۶ سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژه‌های تلاوت، قرائت و ترتیل استفاده شده است.[۴] تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است؛ لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو کردن سخنان دیگران است؛ یعنی الفاظ و معانی هر دو از دیگری باشد و بازگو کننده، آن را صرفاً تلاوت می‌کند و از خود چیزی را تغییر نمی‌دهد.[۵][۶] قرائت در مقابل تکلّم است، قرائت حکایت نثری است که الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظیم شده است و تکلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتی که خود تنظیم می‌کند. و هرگز در جایی نیامده که پیامبر قرآن را تکلم می‌نمود. به علاوه از قرآن به عنوان «کلام الله» یاد شده است. مانند: ﴿وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّیٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ؛ و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی‌دانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.](توبه:۶)[۷]

انتساب قرآن به شخص پیامبر(ص)، در خود قرآن نفی شده است و پیامبر از خودش چیزی نگفته است و هر چه هست از خداست. نفیِ انتساب به نحو مطلق در قرآن، هم معانی وهم الفاظ را شامل می­‌شود. آیاتی به این دلالت دارد از جمله:

  • حق تغییر نداشتن رسول خدا(ص): ﴿وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لي‏ أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسي‏ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى‏ إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ؛ و چون آيات روشنِ ما بر آنان خوانده شود، آنان كه به ديدار ما اميد ندارند مى‏‌گويند: قرآن ديگرى جز اين بياور، يا آن را عوض كن. بگو: مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم. جز آنچه را كه به من وحى مى‏‌شود پيروى نمى‌‏كنم. اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از عذاب روزى بزرگ مى‌‏ترسم.(یونس:۱۵) خداوند اجازه و اختیار تبدیل و تغییر در قرآن را از پیامبر اکرم(ص) سلب کرده است. این سلب اختیار، نشان دهنده آن است که الفاظ و عبارت قرآن نیز از جانب خدای متعال است.[۸]
  • وحیانی بودن کلمات قرآن در خود قرآن: ﴿وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً؛ و آنچه را كه از كتاب پروردگارت به تو وحى شده است بخوان. كلمات او را تغييردهنده‏اى نيست، و جز او هرگز پناهى نخواهى يافت.(کهف:۲۷) ﴿لا مُبَدِّلَ‏ لِكَلِماتِهِ یعنی در کلمات قرآن، نه در لفظ قرآن و نه در حرف قرآن تغییری صورت نخواهد گرفت. [۹] [۱۰]

۳ ـ حفظ وحی توسط خداوند

پیامبر اکرم(ص) تلاش می‌کرد که آیات وحی شده را حفظ کند به همین جهت، در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار می‌کرد تا این‌که خداوند در آیه ۱۶ تا ۱۸ سوره قیامت او را از این کار نهی کرد: ﴿زبانت را به خاطر عجله براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهدة ماست پس هرگاه آنرا خوانديم از خواندن ما پيروي كن حفظ وحی نشان می‌دهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات نیز از سوی خداوند می‌باشد.[۱۱]

۴ـ تفاوت قرآن و حدیث قدسی از لحاظ سبک و بیان و شیوه ترکیب کلمات

حدیث قدسی گفتاری از جانب خداوند که پیامبر به صورت مستقیم از خداوند نقل کرده است. مضمون و محتوای حدیث قدسی از جانب خداوند است و الفاظ آن از شخص پیامبر بیان شده است.[۱۲] تفاوت و دوگانگی الفاظ قرآن با الفاظ حدیث قدسی، واقعیتی انکارناپذیر است و با اندک توجهی آشکار می‌شود که بهترین گواه بر عدم دخالت پیامبر اکرم(ص) در شکل‌گیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است.[۱۳]

پانویس

منابع

  • معرفت، محمد هادی (۱۳۸۰). علوم قرآنی. قم: مؤسسة فرهنگی تمهید.
  • طباطبایی، محمد حسین (۱۳۵۲). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
  • فیومی، احمد بن محمد (۱۴۱۴). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر. قم: موسسه دار الهجرة.
  • مصطفوی، حسن (۱۳۶۸). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‏.
  • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. به کوشش محمدرضا آشتیانی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
  • حسینی، موسی (۱۳۷۹). «وحیانی بودن الفاظ قرآن». پژوهش‌های قرآنی. ششم (۲۱ و ۲۲): ۲۳۳.
  • ابوحيان، محمد بن يوسف (۱۴۲۰). البحر المحيط فى التفسير. بیروت: دار الفکر.
  • رضا، محمد رشید (۱۴۱۴). تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار. بیروت: دار المعرفه.
  • التهانوی، محمد علی (۱۹۹۶). موسوعه کشاف اصطلاحات. بیروت: مکتبه الناشرون.