پرش به محتوا

عصمت حضرت موسی(ع) و کشتن قبطی: تفاوت میان نسخه‌ها

A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} با توجه به آيات ۱۸ ـ ۲۰ سوره شعراء آيا فعل حضرت موسي(ع) عملي...» ایجاد کرد
 
Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
با توجه به آيات ۱۸ ـ ۲۰ سوره شعراء آيا فعل حضرت موسي(ع) عملي است كه منافات با عصمت داشته باشد؟
با توجه به آیه ۲۰ سوره شعراء آیا فعل حضرت موسی(ع) عملی است که منافات با عصمت داشته باشد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}  
در قرآن كريم مي خوانيم كه فرعون به حضرت موسي چنين گفت:


آيا ما تو را بزرگ نكرديم و سال ها در ميان ما بودي سرانجام يك نفر را كشتي و تو از ناسپاساني.
[[حضرت موسی(ع)]] در پاسخ فرعون که چرا یکی از ما را کشتی؟ پاسخ داد که این کار را کردم چون از ضالین بودم. ضلال در کلام حضرت موسی(ع) به معنای گناه و گمراهی نیست، بلکه به معنای جهل به حکم و عمدی نبودن قتل و کاری است که بهتر بود انجام نمی‌‍گرفت و حضرت موسی گرفتار نمی‌شد.


موسي گفت: من آن كار را انجام دادم، در حالي كه از گمراهان بودم.}}<ref>شعراء/۲۰ تا ۱۸.</ref>
حضرت موسی از یک فرد مظلوم دفاع کرد و قصد کشتن کسی را هم نداشت؛ پس عصمت حضرت موسی(ع) با این واقعه هیچ‌گاه زیر سوال نمی‌رود.


هر چند از جمله: {{قرآن|من الضالين<ref>شعراء/۲۰.</ref> و جمله {{قرآن|و لهم عليّ ذنبا}}<ref>شعراء/۱۴.</ref> سوره شعرا استفاده مي‌شود كه ممكن است انبياء(ع) قبل از نبوت مرتكب گناه شوند و در گمراهي و ضلالت باشند، ولي از اين شبهه، مفسران تفسيرهاي متعددي داده‌اند:
==متن آیه==
 
{{قرآن بزرگ|قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ
بعضي از پاسخ‌ها درباره كلمه «ضلال» است، كه مفسران براي پاسخ و رفع شبهه معناي ديگري برايش ارائه كرده‌اند كه لازمه آن گناه بودن نيست، از جمله گفته‌اند ضلال، به معناي عدم عمد و نيز جهل است و جهل هم گاهي در مقابل علم به كار مي‌رود و گاهي در مقابل عمد. در آيه شريفه نيز بدان معنا است كه حضرت موسي(ع) مي‌خواست بگويد: من قصد نداشتم او را بكشم، بلكه مي‌خواستم اسرائيلي را نجات دهم، سهواً كشته شد، گويي مي‌خواست چنين بفرمايد: «انا من المخطئين؛ قتل خطايي بود».
| سوره = شعراء
 
| آیه = ۲۰
وجهي كه مرحوم علامه طباطبايي ـ رحمه الله ـ‌ ذكر كرده اين است كه از آن جايي كه «حكم» در آيه شريفه، مقابل «جهل» قرار گرفته است، معلوم مي‌شود مراد از «ضلال»، جهل است، زيرا حكم به معناي رسيدن به حقيقت هر امري و يقيني بودن نظريه در تطبيق دادن عمل با آن است. در نتيجه، معناي حكم، قضاوت به حق در خوبي يا بدي يك عمل و تطبيق عمل با آن قضاوت است و اين قضاوت به حق همان است كه به انبياء(ع) داده مي‌شود، هم چنان كه قرآن كريم درباره آنان فرمود: {{قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ}} هيچ رسولي نفرستاديم، مگر براي اين كه به اذن خدا مطاع قرار گيرد<ref>نساء/۶۴.</ref>،
| ترجمه = موسی گفت: من آن کار را انجام دادم، در حالی که از گمراهان بودم.
 
}}
يعني در بين مردم به حق حكم‌راني و قضاوت كنند. حضرت موسي نيز از بيان اين تعبير مرادش اين است كه اگر آن روز آن عمل را كردم، به خاطر اين بود كه مصلحت كار را نمي‌دانستم. يك نفر از بني‌اسرائيل از من كمك خواست، من هم او را ياري كردم و هرگز احتمال نمي‌دادم كه اين ياري او به كشته شدن مرد قبطي مي‌انجامد و من سال ها از سرزمين مصر، وطنم دور باشم.<ref>طباطبائي، محمد حسين، الميزان، ترجمه محمد باقر موسوي، قم، جامعه مدرسين، ۱۳۶۳ه‍ ش، ج۱۵، ص۳۶۶.</ref>


به عبارت ديگر از نظر علامه طباطبايي (ره) منظور از «ضلال»، در آيه شريفه، ‌اين است كه من در آن وقت نمي‌دانستم چگونه بايد به اين غائله خاتمه دهم و بهترين وجه خاتمه را نمي‌دانستم، لذا مشتي به او زدم و اين اتفاق افتاد، بنابراين منظور از «ضلال»، جهل است و منظور از جهل، نيز جهل به بهترين وجه صلاح آن كار است.
== کشته شدن مرد قبطی توسط حضرت موسی ==
حضرت موسی(ع) هنگامى كه اهل شهر در غفلت بودند، وارد شهر شد؛ ناگهان دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند؛ يكى از پيروان او بود و ديگرى از دشمنانش، آن كه از پيروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى كمك نمود؛ موسى مشت محكمى بر سينه او زد و او بر زمين افتاد و مرد؛ موسى گفت: اين (نزاع شما) از عمل شيطان بود، كه او دشمن و گمراه‏‌كننده آشكارى است.<ref>سوره قصص، آیه۱۵.</ref>


بنابراين آيه، عصمت حضرت موسي زير سوال نمي رود، زيرا در قرآن تصريح شده بر اين كه حضرت موسي از بندگان مخلص بود.<ref>مريم/۵۱.</ref> و شيطان راهي به اغواي مخلصان ندارد، چنانچه خداوند متعال مي فرمايد:
خداوند حضرت موسی را به سوی قوم فرعون فرستاد تا آنها را به یگانه‌پرستی دعوت کند و وقتی حضرت موسی با فرعون روبرو شد، فرعون از او پرسید: آیا تو همان نیستی که یکی از ما را کشتی؟!<ref>سوره شعراء، آیات۱۹-۱۰.</ref> حضرت موسی پاسخ داد: {{قرآن|فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ| ترجمه = من آن کار را انجام دادم، در حالی که از گمراهان بودم.| سوره = شعراء| آیه = ۲۰}}


شيطان گفت: پروردگارا من (نعمت هاي مادي را) در زمين در نظر آنها زينت مي دهم و همگي را گمراه خواهم ساخت. مگر بندگان مخلصت را . (خداوند) فرمود: اين راه مستقيمي است كه بر عهده ي من است. كه بر بندگانم تسلط نخواهي يافت.<ref>حجر/۴۲-۳۹.</ref>
اصل اين عمل یعنی کشته شدن فردی از فرعونیان، مساله مهمى نبوده، چرا كه جنايت‌كاران فرعونى مفسدان بى‏‌رحمى بودند كه از هيچ‌گونه جنايت بر بنى‌اسرائيل ابا نداشتند و  افرادى نبودند كه خون‌شان محترم باشد. آنچه مشكل كرده تعبيراتى است كه خود موسى در اين ماجرا دارد:
* يك جا مى‏‌گويد: {{قرآن| هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ‏|ترجمه= این از کارهای شیطان است.|سوره= قصص| آیه=۱۵}}
* جاى ديگر مى‌‏گويد: {{قرآن|رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي‏|ترجمه= خدايا! من بر خود ستم كردم مرا ببخش.|سوره= قصص| آیه=۱۶}}
* در پاسخ فرعون هم می‌گوید: {{قرآن|فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ| ترجمه = من آن کار را انجام دادم، در حالی که از گمراهان بودم.| سوره = شعراء| آیه = ۲۰}}
اين تعبيرات چگونه با عصمت پیامبران سازگار است؟ پاسخ این است‌که حضرت موسى کاری کرد که بهتر بود انجام نمی‌داد نه اینکه گناهی مرتکب شده باشد؛ زیرا با اين عملش خود را به زحمت انداخت و کشته شدن يكی از فرعونیان چيزى نبود كه فرعونيان به آسانى از آن بگذرند و ترك اولى به معنى كارى است كه ذاتا حرام نيست، بلكه موجب مى‏‌شود كه كار خوب‌ترى ترك گردد، بى‌‏آنكه عمل خلافى انجام شده باشد.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۴.</ref>


با توجه به صراحت اين آيات حضرت موسي از بندگان مخلص بود و اين مقامي است بسيار با عظمت، مقامي توأم با مصونيت الهي از لغزش ها و انحراف ها، مقام نفوذ ناپذيري در برابر شيطان. و شخصيتي كه داراي چنين مقام ارزشمندي باشد، هيچ وقت كاري كه با عصمت او ناسازگار باشد انجام نمي دهد.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، داراكتب الاسلاميه، ۱۳۵۳ه‍ ش، ج۱۳، ص۹۱.</ref>
اين عمل (كشتن قبطى) هر چند نافرمانى موسى نسبت به خدا نبود، براى اينكه اولا خطاى بود نه عمدى، و ثانيا جنبه دفاع از مرد اسرائيلى داشت و مرد كافر و ظالمى را از او دفع كرد؛ اما در عين حال اين طور هم نبوده كه شيطان در آن هيچ مداخله‏اى نداشته باشد، چون شيطان همان طور كه از راه وسوسه آدمى را به گناه و نافرمانى خدا وا مى‏دارد، همچنين او را به هر كار مخالف صواب نيز وادار مى‏كند، كارى كه گناه نيست، ليكن انجامش مايه گرفتارى است، هم چنان كه آدم و همسرش را از راه خوردن آن درخت ممنوع، گرفتار نمود و كار آنان را به آنجا كشانيد كه از بهشت بيرون شوند. پس در حقيقت جمله {{قرآن|هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ|سوره=قصص|آیه=۱۵}} اظهار انزجار موسى(ع) است از آنچه واقع شد كه آن دو نفر به جان هم افتادند و او ناگزير به مداخله گرديد و كار به كشته شدن قبطى انجاميد و خلاصه، انزجار از اين گرفتارى سخت و ندامت از آن است، و اينكه فرمود: {{قرآن|إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ|سوره=قصص|آیه=۱۵}} اشاره است به اينكه اين كارى كه از او سرزد نوعى ضلالت است، كه به شيطان منسوب است، هر چند كه نافرمانى كه موجب مؤاخذه است نبود، بلكه صرفا اشتباه بود، اما همين اشتباه هم منسوب به خدا نيست. بلكه منسوب به شيطان است كه دشمن و گمراه كننده آشكار است و اين واقعه كار اشتباه و از سوء تدبير او بود كه او را به عاقبت وخيم مبتلا مى‏كرد و به همين جهت وقتى فرعون به وى اعتراض‏ كرد و گفت تو همانى كه آن كار را كردى و نعمت و خوبي‌هاى مرا در حق خودت كفران نمودى، در پاسخ گفت: من اگر آن كار را كردم، وقتى كردم كه از گمراهان بودم.<ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۲۳.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱. تفسير الميزان، علامه طباطبايي (ره)، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، ج۱۵، ص۳۸۴، مركز نشر بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي.
== مفهوم‌شناسی ضلال ==
ضلال در این آیه به معنای گناه و نافرمانی از دستور خدا نیست تا با عصمت حضرت موسی ناسازگار باشد.
* '''عمدی نبودن قتل:''' ضلال به معنای جهل است و جهل گاهی در مقابل علم به کار می‌رود و گاهی در مقابل عمد. در این آیه، جهل بدان معنا است که [[حضرت موسی(ع)]] می‌خواست بگوید: من قصد نداشتم او را بکشم، بلکه می‌خواستم اسرائیلی را نجات دهم، سهواً فرد مقابل کشته شد.‏<ref>طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۴۲.</ref> گویی می‌خواست چنین بگوید: {{متن عربی|انا من المخطئین|کشتن من خطایی بود.}}<ref>طبرانى، سليمان بن احمد، التفسير الكبير: تفسير القرآن العظيم، اردن - اربد، دار الكتاب الثقافي، چاپ اول، ۲۰۰۸ م، ج۴، ص۴۸۹.</ref>
* '''جهل به حکم:''' مراد از «ضلال»، جهل است، زیرا حکم به معنای رسیدن به حقیقت هر امری و یقینی بودن نظریه در تطبیق دادن عمل با آن است. در نتیجه، معنای حکم، قضاوت به حق در خوبی یا بدی یک عمل و تطبیق عمل با آن قضاوت است و این قضاوت به حق همان است که به انبیاء(ع) داده می‌شود: {{قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ|ترجمه=هیچ رسولی نفرستادیم، مگر برای این که به اذن خدا مطاع قرار گیرد|سوره=نساء|آیه=۶۴}} یعنی در بین مردم به حق حکمرانی و قضاوت کنند. حضرت موسی(ع) نیز از بیان این تعبیر مرادش این است که اگر آن روز آن عمل را کردم، به خاطر این بود که مصلحت کار را نمی‌دانستم. یک نفر از بنی‌اسرائیل از من کمک خواست، من هم او را یاری کردم و هرگز احتمال نمی‌دادم که این یاری او به کشته شدن مرد قبطی می‌انجامد و من سال‌ها از سرزمین مصر، وطنم دور باشم. منظور از «ضلال»، این است که من در آن وقت نمی‌دانستم چگونه باید به این غائله خاتمه دهم و بهترین وجه خاتمه را نمی‌دانستم، لذا مشتی به او زدم و این اتفاق افتاد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم‏، ۱۳۷۴، ج۱۵، ص۳۶۶.</ref>


۲. راه و راهنما شناسي، استاد محمدتقي مصباح يزدي، ج۱، ص۱۷۳، انتشارات اسلامي.
== جستارهای وابسته==
{{پایان مطالعه بیشتر}}
* [[کشتن مرد قبطی توسط حضرت موسی(ع)]]


==منابع==
==منابع==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = پیامبرشناسی در قرآن
| شاخه فرعی۱ = پیامبرشناسی در قرآن
|شاخه فرعی۲ = عصمت پیامبران
| شاخه فرعی۲ = عصمت پیامبران
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
| بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =  
  | بازبینی =
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت =ج
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۲۶

سؤال

با توجه به آیه ۲۰ سوره شعراء آیا فعل حضرت موسی(ع) عملی است که منافات با عصمت داشته باشد؟


حضرت موسی(ع) در پاسخ فرعون که چرا یکی از ما را کشتی؟ پاسخ داد که این کار را کردم چون از ضالین بودم. ضلال در کلام حضرت موسی(ع) به معنای گناه و گمراهی نیست، بلکه به معنای جهل به حکم و عمدی نبودن قتل و کاری است که بهتر بود انجام نمی‌‍گرفت و حضرت موسی گرفتار نمی‌شد.

حضرت موسی از یک فرد مظلوم دفاع کرد و قصد کشتن کسی را هم نداشت؛ پس عصمت حضرت موسی(ع) با این واقعه هیچ‌گاه زیر سوال نمی‌رود.

متن آیه

کشته شدن مرد قبطی توسط حضرت موسی

حضرت موسی(ع) هنگامى كه اهل شهر در غفلت بودند، وارد شهر شد؛ ناگهان دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند؛ يكى از پيروان او بود و ديگرى از دشمنانش، آن كه از پيروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى كمك نمود؛ موسى مشت محكمى بر سينه او زد و او بر زمين افتاد و مرد؛ موسى گفت: اين (نزاع شما) از عمل شيطان بود، كه او دشمن و گمراه‏‌كننده آشكارى است.[۱]

خداوند حضرت موسی را به سوی قوم فرعون فرستاد تا آنها را به یگانه‌پرستی دعوت کند و وقتی حضرت موسی با فرعون روبرو شد، فرعون از او پرسید: آیا تو همان نیستی که یکی از ما را کشتی؟![۲] حضرت موسی پاسخ داد: ﴿فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ؛ من آن کار را انجام دادم، در حالی که از گمراهان بودم.(شعراء:۲۰)

اصل اين عمل یعنی کشته شدن فردی از فرعونیان، مساله مهمى نبوده، چرا كه جنايت‌كاران فرعونى مفسدان بى‏‌رحمى بودند كه از هيچ‌گونه جنايت بر بنى‌اسرائيل ابا نداشتند و افرادى نبودند كه خون‌شان محترم باشد. آنچه مشكل كرده تعبيراتى است كه خود موسى در اين ماجرا دارد:

  • يك جا مى‏‌گويد: ﴿هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ‏؛ این از کارهای شیطان است.(قصص:۱۵)
  • جاى ديگر مى‌‏گويد: ﴿رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي‏؛ خدايا! من بر خود ستم كردم مرا ببخش.(قصص:۱۶)
  • در پاسخ فرعون هم می‌گوید: ﴿فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ؛ من آن کار را انجام دادم، در حالی که از گمراهان بودم.(شعراء:۲۰)

اين تعبيرات چگونه با عصمت پیامبران سازگار است؟ پاسخ این است‌که حضرت موسى کاری کرد که بهتر بود انجام نمی‌داد نه اینکه گناهی مرتکب شده باشد؛ زیرا با اين عملش خود را به زحمت انداخت و کشته شدن يكی از فرعونیان چيزى نبود كه فرعونيان به آسانى از آن بگذرند و ترك اولى به معنى كارى است كه ذاتا حرام نيست، بلكه موجب مى‏‌شود كه كار خوب‌ترى ترك گردد، بى‌‏آنكه عمل خلافى انجام شده باشد.[۳]

اين عمل (كشتن قبطى) هر چند نافرمانى موسى نسبت به خدا نبود، براى اينكه اولا خطاى بود نه عمدى، و ثانيا جنبه دفاع از مرد اسرائيلى داشت و مرد كافر و ظالمى را از او دفع كرد؛ اما در عين حال اين طور هم نبوده كه شيطان در آن هيچ مداخله‏اى نداشته باشد، چون شيطان همان طور كه از راه وسوسه آدمى را به گناه و نافرمانى خدا وا مى‏دارد، همچنين او را به هر كار مخالف صواب نيز وادار مى‏كند، كارى كه گناه نيست، ليكن انجامش مايه گرفتارى است، هم چنان كه آدم و همسرش را از راه خوردن آن درخت ممنوع، گرفتار نمود و كار آنان را به آنجا كشانيد كه از بهشت بيرون شوند. پس در حقيقت جمله ﴿هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ(قصص:۱۵) اظهار انزجار موسى(ع) است از آنچه واقع شد كه آن دو نفر به جان هم افتادند و او ناگزير به مداخله گرديد و كار به كشته شدن قبطى انجاميد و خلاصه، انزجار از اين گرفتارى سخت و ندامت از آن است، و اينكه فرمود: ﴿إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ(قصص:۱۵) اشاره است به اينكه اين كارى كه از او سرزد نوعى ضلالت است، كه به شيطان منسوب است، هر چند كه نافرمانى كه موجب مؤاخذه است نبود، بلكه صرفا اشتباه بود، اما همين اشتباه هم منسوب به خدا نيست. بلكه منسوب به شيطان است كه دشمن و گمراه كننده آشكار است و اين واقعه كار اشتباه و از سوء تدبير او بود كه او را به عاقبت وخيم مبتلا مى‏كرد و به همين جهت وقتى فرعون به وى اعتراض‏ كرد و گفت تو همانى كه آن كار را كردى و نعمت و خوبي‌هاى مرا در حق خودت كفران نمودى، در پاسخ گفت: من اگر آن كار را كردم، وقتى كردم كه از گمراهان بودم.‏[۴]

مفهوم‌شناسی ضلال

ضلال در این آیه به معنای گناه و نافرمانی از دستور خدا نیست تا با عصمت حضرت موسی ناسازگار باشد.

  • عمدی نبودن قتل: ضلال به معنای جهل است و جهل گاهی در مقابل علم به کار می‌رود و گاهی در مقابل عمد. در این آیه، جهل بدان معنا است که حضرت موسی(ع) می‌خواست بگوید: من قصد نداشتم او را بکشم، بلکه می‌خواستم اسرائیلی را نجات دهم، سهواً فرد مقابل کشته شد.‏[۵] گویی می‌خواست چنین بگوید: «انا من المخطئین»[۶]
  • جهل به حکم: مراد از «ضلال»، جهل است، زیرا حکم به معنای رسیدن به حقیقت هر امری و یقینی بودن نظریه در تطبیق دادن عمل با آن است. در نتیجه، معنای حکم، قضاوت به حق در خوبی یا بدی یک عمل و تطبیق عمل با آن قضاوت است و این قضاوت به حق همان است که به انبیاء(ع) داده می‌شود: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ؛ هیچ رسولی نفرستادیم، مگر برای این که به اذن خدا مطاع قرار گیرد(نساء:۶۴) یعنی در بین مردم به حق حکمرانی و قضاوت کنند. حضرت موسی(ع) نیز از بیان این تعبیر مرادش این است که اگر آن روز آن عمل را کردم، به خاطر این بود که مصلحت کار را نمی‌دانستم. یک نفر از بنی‌اسرائیل از من کمک خواست، من هم او را یاری کردم و هرگز احتمال نمی‌دادم که این یاری او به کشته شدن مرد قبطی می‌انجامد و من سال‌ها از سرزمین مصر، وطنم دور باشم. منظور از «ضلال»، این است که من در آن وقت نمی‌دانستم چگونه باید به این غائله خاتمه دهم و بهترین وجه خاتمه را نمی‌دانستم، لذا مشتی به او زدم و این اتفاق افتاد.[۷]

جستارهای وابسته

منابع

  1. سوره قصص، آیه۱۵.
  2. سوره شعراء، آیات۱۹-۱۰.
  3. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۴.
  4. طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۲۳.
  5. طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۴۲.
  6. طبرانى، سليمان بن احمد، التفسير الكبير: تفسير القرآن العظيم، اردن - اربد، دار الكتاب الثقافي، چاپ اول، ۲۰۰۸ م، ج۴، ص۴۸۹.
  7. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم‏، ۱۳۷۴، ج۱۵، ص۳۶۶.