روابط مسلمانان با غیرمسلمانان: تفاوت میان نسخهها
(←اصول سياست خارجي: اصلاح ارقام) |
(←ازدواج با غیر مسلمانان: اصلاح ارقام) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
=== ازدواج با غیر مسلمانان=== | === ازدواج با غیر مسلمانان=== | ||
: ''' ازدواج با مشرک:''' | |||
حرام بودن ازدواج مسلمان با كافر مشرك، اعم از ازدواج مرد مسلمان با زن | ازدواج هر يك از مرد و زن مسلمان از نگاه اسلام، با هر يك از مرد و زن مشرک، حرام شده است. قرآن به صراحت حرمت ازدواج مسلمان با مشرك را بيان نموده و مسلمانان را از آن برحذر داشته است: {{قرآن|و با زنان مشرك و بتپرست تا ايمان نياوردهاند، ازدواج نكنيد (اگر چه جز به ازدواج با كنيزان دسترسي نداشته باشيد) كنيز با ايمان، از زن آزاد بتپرست، بهتر است، هر چند (زيبايي، يا ثروت يا موقعيت او) شما را به شگفتي آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بتپرست تا ايمان نياورده اند، در نياوريد (گرچه ناچار شويد آنها را به همسري غلامان با ايمان، درآوريد) غلام با ايمان از مرد آزاد بتپرست، بهتر است (هر چند مال و موقعيت و زيبايي او) شما را به شگفتي آورد. آنها دعوت به سوي آتش ميكنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مينمايد و آيات خويش را براي مردم روشن ميسازد. شايد متذكر شوند.|سوره=بقره|آیه= ۲۲۱}} | ||
حرام بودن ازدواج مسلمان با كافر مشرك، اعم از ازدواج مرد مسلمان با زن مشرک و زن مسلمان با مرد مشرک، دراين دو آيه شريفه به طور صريح بيان شده است. خداوند متعال در باره زناني که با اسلام آوردن شوهرشان، هنوز در کفر خود باقي ماندهاند دستور ميدهد که همسرانشان را نگه ندارند: {{قرآن|و هرگز زنان کافر را در همسري نگه نداريد.|سوره=ممتحنه|آیه=۱۰}} | |||
: '''ازدواج با اهل کتاب:''' | |||
فقهای شیعه در باره ازدواج با زنان اهل کتاب، اتفاق نظر ندارند. نظریه غالب، حرمت ازدواج دائم با زنان اهل کتاب و جواز ازدواج موقّت با آنان است. | |||
<ref>نجفى، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲۸.</ref> | |||
<ref> بنی هاشمی خمینی، محمدحسن، توضیح المسائل مراجع عظام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۳۹۷.</ref> | |||
برخی ازدواج با زنان اهل کتاب را جایز دانسته، اما گفتهاند که بهتر است این ازدواج صورت نگیرد.<ref> بنی هاشمی خمینی، محمدحسن، توضیح المسائل مراجع عظام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۴۶۸.</ref> | |||
=== شرکت در مجالس غير مسلمانان=== | === شرکت در مجالس غير مسلمانان=== |
نسخهٔ ۴ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۰۶
با توجه به آيات قرآن، روابط مسلمانان با غير مسلمانان چگونه بايد باشد؟
رابطه فردی با غیر مسلمان مانند: رابطه با خويشاوندان، رابطه با دوستان، شرکت در مجالس و ...، با حفظ شرایطی مانعی ندارد؛ مانند: همراه با اخلاق اسلامی؛ رعایت عدالت درباره افرادی که با مسلمانان در صلح هستند؛ جلوگیری از مسلط شدن آنها بر مسلمانان؛ دوست نشدن در حدی که سبب كشش روحی به سمت کافران و تاثير اخلاقي از آنان شود.
رسول خدا(ص) با غیر مسلمانان ارتباطات اجتماعي داشت؛ با آنان در منزلهايشان يا مكانهاي ديگر ديدار ميكرد؛ از بيمارانشان عيادت ميكرد؛ هر زمان كه با جنازه مردهاي از آنان برخورد داشت، براي تشييع آن بر ميخاست.
حرام بودن ازدواج مسلمان با كافر مشرك، اعم از ازدواج مرد مسلمان با زن كافر و زن مسلمان با مرد كافر، در قرآن آمده است.
روابط بين المللي مسلمانان با کشورهای غير مسلمان با حفظ شرایطی ایرادی ندارد؛ مانند: جلوگیری از ارتباط زمینهساز تسلط کفار بر مسلمانان؛ حفظ عدالت؛ پايبندي به پيمانهاي سياسي؛ حفظ عزت، استقلال و سيادت اسلامي.
غير مسلمان کسي است که بر نبوت حضرت محمد(ص) اعتراف ندارد، هر چند بر يگانگي خداوند متعال و رسالت پيامبران گذشته باور داشته باشد و کسي که خداپرست نیست و پيرو مکتبهاي مادي و غير آسماني است.
مفهوم شناسی غير مسلمانان
غير مسلمان کسي است که بر نبوت حضرت محمد(ص) ایمان نیاورده است، هر چند بر يگانگي خداوند متعال و رسالت پيامبران گذشته باور داشته باشد؛ به اين گروه اهل کتاب ميگويند. [۱] [۲] [۳] و کسي که خداپرست نیست و به یگانگی خدا ایمان ندارد. به این گروه مشرک گویند. [۴] [۵] [۶]
مرزهاي اسلامي در رابطه فردي با غير مسلمانان
روابط فردی بیشتر در داخل کشورهایی است که مسلمانان با غیر مسلمانان زندگی میکنند؛ مسلمانان آن گاه ميتوانند پيام الهي و نداهاي روح بخش قرآن را به گوش ديگر ملتها برسانند که ارتباط با غير مسلمانان هموار باشد و روابط با غير مسلمانان به گونهاي پايهريزي شود که به عزت و سربلندي مسلمانان و انسانيت غير مسلمانان لطمهاي وارد نشود؛ قران کريم با تفسير اهل بيت عصمت(ع) در رابطه با غير مسلمانان، مرزها و خط قرمزها را به روشنی ترسيم کرده است.
رابطه با خويشاوندان غیر مسلمان
گاهي ممکن است يکي از خويشاوندان مسلمانان، غير مسلمان باشد که با مسلمانان در صلحند؛ در اين صورت بر مسلمان واجب است که با اخلاق اسلامي با خويشاوند خود رفتار کند. امام خميني(ره) حقّ بخشش، صدقه دادن، وقف كردن، ارث بردن، وصيّت كردن و وكيل شدن را براي آنان پذيرفته و اجازه داده تا از زكات به غيرمسلمانان پرداخت شود و بر مسلمانان واجب كرده تا بر خويشاوندان خويش از اهل ذمّه انفاق كنند.[۷] این یعنی اسلام حقوقِ اجتماعي غير مسلمانان را هم رعايت كرده و دستور خوشرفتاري با خویشاوندان غیر مسلمان را داده است.[۸]
رابطه با دوستان غیر مسلمان
دوستي با كافران در آياتي چند، مورد نكوهش و نهي قرار گرفته است: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد، يهوديان و نصاري را به دوستي مگيريد، بعض آنان دوستان بعض ديگر. هر كس از شما با آنان دوستي كند، او هم از آنان خواهد بود. خداوند گروه ستمكاران را هرگز هدايت نمي كند.﴾(مائده:۵۱) در آیات دیگر نیز به این رابطه اشاره شده است.[۹] آنچه نكوهش شده است، دوست داشتن كافران، اعتماد کردن برآنها و در نتیجه مسلط شدن آنها بر مسلمانان است.[۱۰] [۱۱] اين بدان معناست كه دوستي، سبب كشش روحی به سمت کافران، بيارادگي و تاثير اخلاقي از آنان، مقهور شدن، خودباختگي در برابر بيگانگان و قبول سيادت آنان شود. اما ابراز دوستي در معاشرتها، با حفظ استقلال و شخصيت ديني، مانعي ندارد. بلكه مورد تشويق قرآن است که میگوید خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در راه دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند نهى نمىكند؛ چرا كه خداوند عدالتپيشگان را دوست دارد: ﴿لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ﴾(ممتحنه:۸) در ادامه میگوید که خدا تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مىكند كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانههايتان بيرون راندند يا به بيرونراندن شما كمك كردند و هر كس با آنان رابطه دوستى داشته باشد، ستمگر است: ﴿إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾(ممتحنه:۹)
اين آيات، نشان ميدهد كه رفتار دوستانه با آنان كه سر جنگ ندارند پسنديده است و نسبت به دشمنان نيز خداوند ميخواهد دشمني به دوستي بدل گردد.[۱۲] به اين ترتيب افراد غير مسلمان به دو گروه تقسيم مىشوند: گروهى كه در مقابل مسلمين ايستادند و شمشير به روى آنها كشيدند، تكليف مسلمانان اين است كه از هر گونه پيوند دوستى با این گروه خوددارى کنند. اما دسته ديگر در عين كفر و شرك كارى به مسلمانان ندارند، جنگ نمیکنندد، حتى گروهى از آنها پيمان ترك مخاصمه با مسلمانان بسته بودند، نيكى كردن با اين دسته و اظهار محبت با آنها بىمانع بود و اگر معاهدهاى با آنها بسته بودند بايد به آن وفادار ماند و در اجراى عدالت کوشید.[۱۳]
مسلمانان موظفند نسبت به افراد غير مسلمان، با اخلاق حسنه و عدل اسلامي عمل نمايند و حقوق انساني آنان را رعايت كنند. اين اصل، در باره كساني اعتبار دارد كه بر ضد اسلام و مسلمانان توطئه و اقدام نكنند. در اين مسالمتآميزي بايد شرايط عزت مسلمانان مراعات گردد: ﴿وَلِلَّهِ الْعِزَّه وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾(منافقون:۸)
ازدواج با غیر مسلمانان
- ازدواج با مشرک:
ازدواج هر يك از مرد و زن مسلمان از نگاه اسلام، با هر يك از مرد و زن مشرک، حرام شده است. قرآن به صراحت حرمت ازدواج مسلمان با مشرك را بيان نموده و مسلمانان را از آن برحذر داشته است: ﴿و با زنان مشرك و بتپرست تا ايمان نياوردهاند، ازدواج نكنيد (اگر چه جز به ازدواج با كنيزان دسترسي نداشته باشيد) كنيز با ايمان، از زن آزاد بتپرست، بهتر است، هر چند (زيبايي، يا ثروت يا موقعيت او) شما را به شگفتي آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بتپرست تا ايمان نياورده اند، در نياوريد (گرچه ناچار شويد آنها را به همسري غلامان با ايمان، درآوريد) غلام با ايمان از مرد آزاد بتپرست، بهتر است (هر چند مال و موقعيت و زيبايي او) شما را به شگفتي آورد. آنها دعوت به سوي آتش ميكنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مينمايد و آيات خويش را براي مردم روشن ميسازد. شايد متذكر شوند.﴾(بقره:۲۲۱)
حرام بودن ازدواج مسلمان با كافر مشرك، اعم از ازدواج مرد مسلمان با زن مشرک و زن مسلمان با مرد مشرک، دراين دو آيه شريفه به طور صريح بيان شده است. خداوند متعال در باره زناني که با اسلام آوردن شوهرشان، هنوز در کفر خود باقي ماندهاند دستور ميدهد که همسرانشان را نگه ندارند: ﴿و هرگز زنان کافر را در همسري نگه نداريد.﴾(ممتحنه:۱۰)
- ازدواج با اهل کتاب:
فقهای شیعه در باره ازدواج با زنان اهل کتاب، اتفاق نظر ندارند. نظریه غالب، حرمت ازدواج دائم با زنان اهل کتاب و جواز ازدواج موقّت با آنان است. [۱۴] [۱۵] برخی ازدواج با زنان اهل کتاب را جایز دانسته، اما گفتهاند که بهتر است این ازدواج صورت نگیرد.[۱۶]
شرکت در مجالس غير مسلمانان
يكي از اصول سياست اسلام، دعوت غيرمسلمانان به اسلام است. بهترين شيوه دعوت، دعوت عملي است كه مسلمانان با معاشرت خوب خود ميتوانند كفار را به دين اسلام فراخوانند. برخوردهاي متعددي در اين باره در تاريخ اسلام مشاهده ميشود كه دعوت عملي به مراتب اثر بيشتري از دعوت زباني داشته است.
رسول خدا(ص) با غیر مسلمانان پيوندها و ارتباطات اجتماعي داشت[۱۷] و هميشه با آنان در منزلهايشان يا مكانهاي ديگر ديدار ميكرد، گاهي پيامبر(ص) بر آنان وارد ميشد و زماني هم آنان به خدمت پيامبر ميآمدند.[۱۸] [۱۹]آن حضرت از بيمارانشان عيادت ميكرد. [۲۰] [۲۱] هر زمان كه با جنازه مردهاي از آنان برخورد داشت، براي تشييع آن بر ميخاست. [۲۲] [۲۳] [۲۴]
معاشرت با غير مسلمانان تا موقعي است که آنها به باورهاي اسلامي اهانت نکرده و دشمني نورزند و نشستن با این افراد به مرور زمان مومنان را همانند آنها خواهد کرد.[۲۵][۲۶] قرآن کريم به اين شرط اشاره کرده است: ﴿وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في حَديثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقينَ وَ الْكافِرينَ في جَهَنَّمَ جَميعاً؛ و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مىكنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مىكند.﴾(نساء:۱۴۰)
رابطه با غیر مسلمانان در داخل کشور اسلامی بایستی با حفظ اسرار اسلامي باشد. منظور از اسرار هر چيزي است که غير مسلمانان و يا دشمنان بتوانند در وقت مناسب آن را به ضرر مسلمانان به کار برند؛ اعم از نکته ضعفهاي اقتصادي، سياسي، نظامي و فرهنگی. خداوند به مسلمانان هشدار ميدهد که مبادا آنها را محرم اسرار خود بدانید: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! محرم اسرارى از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هر گونه شرّ و فسادى در باره شما كوتاهى نمىكنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشيد. (نشانههاى) دشمنى از دهان (و كلام) شان آشكار شده و آنچه در دلهايشان پنهان مىدارند، از آن مهمتر است. ما آيات را براى شما بيان كرديم اگر انديشه كنيد!﴾(آل عمران:۱۱۸)
اصول و مرزهاي اسلامي در روابط بين المللي با غير مسلمانان
اهمیت روابط سیاسی با غیر مسلمانان
یکی از ابعاد سیاست که قرآن بدان توجه دارد، مسئله روابط مسلمانان با کشورهای کفر است. در قرآن به چگونگی این ارتباط توصیههایی شده و در برخی موارد از ارتباط دوستانه نهی کرده و در برخی موارد، مجوز این ارتباط را داده است.
- نهی از ارتباط زمینهساز تسلط کفار بر مسلمانان:
در موارد نهی، قرآن از هر ارتباطی که زمینهساز تسلط کفار بر مسلمانان باشد، نهی کرده است:
- ﴿ای مؤمنان، دشمن من و دشمن خویش را دوست خود قرار ندهید، شما نسبت به آنها اظهار محبت میکنید، در حالی که به آنچه از حق برای شما آمده کافر شدهاند.﴾(ممتحنه:۱)
- ﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید، افرادی که آئین شما را بهباد استهزاء و بازی میگیرند از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیهگاه خود انتخاب نکنید، و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید.﴾(مائده:۵۷)
- ﴿و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است.﴾(نساء:۱۴۱)
- ارتباط با غیر مسلمانان در حال صلح:
قرآن در مواردی ارتباط با غیر مسلمانان را این گونه توصیف می کند: ﴿خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند، چرا که خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستی کسانی نهی میکند که در امر دین با شما پیکار کردند، و شما را از خانههایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند از اینکه با آنها دوستی کنید، و هر کس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است.﴾(ممتحنه:۸–۹)
روابط مسلمانان با كفار در زواياي گوناگون اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي، حقوقي و... در قرآن با معيارهاي مشخص و ضوابط معيّن مطرح است. قرآن به عنوان آخرين كتاب وحي الهي، رسالت جهاني داشته﴿تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيراً؛ زوال ناپذير و پر بركت است كسى كه قرآن را بر بندهاش نازل كرد تا بيمدهنده جهانيان باشد.﴾(فرقان:1) و براي راهبري انسان در همه عصرها و نسلها فرستاده شده است: ﴿هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ؛ اين قرآن، وسيله بينايي همه مردم است.﴾(جاثيه:۲۰)
اصول سياست خارجي
مقصود از اصول سياست خارجي مجموعهاي از آموزههاي ديني است كه چارچوب كلان سياست خارجي دولت اسلامي را شكل ميدهد. اين مجموعه از نوعي خصلت ثبات و ماندگاري برخوردار است و عبارتنداز:
- پايبندي به پيمانهاي سياسي: اصل وفاي به عهد و پيمان يكي از دستورهاي تاکید شده در اسلام است كه آيات بسياري به آن توصيه كردهاند.[۲۷]
- عدالت: از ديدگاه قرآن، عدالت، رفتاري است كه بيش از هر رفتار ديگري به تقوا نزديك تر است: ﴿اي كساني كه ايمان آورده ايد، همواره براي خدا قيام كنيد و از روي عدالت، گواهي دهيد. و دشمني گروهي، شما را از عدالت باز ندارد، دادگر باشيد كه عدالت از هر چيزي به تقوا نزديكتر است.﴾(مائده:۸) عدالت، عملي است كه رفتار انسانها را با معيار قانون ميسنجد و هر كس را به تناسب رفتار نيك و بدي كه از او سر زده، پاداش ميدهد و مجازات ميكند.
- نفي سلطه غير مسلمانان بر جوامع اسلامي و مسلمانان: عنوان نفي سبيل برگرفته از نص آيه قرآن است: ﴿وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً؛ خداوند سبيل و طريقي براي كافران بر مومنان قرار نداده است.﴾(نساء:۱۴۱) آيه نفي سبيل به عنوان اساس روابط خارجي دولت اسلامي مطرح مي گردد. براي نمونه اگر دولت اسلامي با غيرمسلمانان عهد و پيماني را منعقد كند به حكم صريح قرآن مبني بر وجوب وفاي به عهد ﴿وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا؛ و به عهد و پیمان وفا کنید، زیرا [روز قیامت] درباره پیمان بازخواست خواهد شد.﴾(اسراء:۳۴) لازم است كه دولت اسلامي به ميثاق و پيمان منعقد شده پايبند باشد.
- حفظ عزت و سيادت اسلامي: اصل عزت در روابط خارجي دولت اسلامي بيانگر علو و برتري تعاليم اسلامي است. قرآن اتكاي مسلمانان به كافران و دولتهاي غيراسلامي را براي دستيابي به عزت و شوكت دنيوي ناپسند شمرده و يادآور شده كه عزت همه از آن خدا و رسول و مومنان است:
- ﴿الَّذينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعاً؛ همانها كه كافران را به جاى مؤمنان، دوست خود انتخاب مىكنند. آيا عزّت و آبرو نزد آنان مىجويند؟ با اينكه همه عزّتها از آن خداست؟!﴾(نساء:۱۳۹)
- ﴿يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ؛ آنها مىگويند: «اگر به مدينه بازگرديم، عزيزان ذليلان را بيرون مىكنند!» در حالى كه عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولى منافقان نمىدانند!﴾(منافقون:۸)
- ﴿مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً؛ کسى كه خواهان عزّت است، تمام عزّت براى خداست.﴾(فاطر:۱۰)
مطالعه بیشتر
مطالعه بیشتر
- حقوق اقلیتها، عباسعلی عمید زنجانی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۰.
- حقوق و وظایف غیر مسلمانان در جامعه اسلامی، روح الله شریعتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۱.
منابع
- ↑ موسوی خمینی، روح اله، تحرير الوسيله ، نجف، بینا، بیتا، ج۲ ، ص۴۹۷.
- ↑ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، به کوشش محمود قوچانی، تهران، بینا، ۱۳۹۴ق، ج۲۱، ص۲۲۸.
- ↑ طباطبایی، علی، ریاض المسائل، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۴۶۸.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، ادب الحوزة، ۱۴۰۵ش، ج۱، ص۲۲۳.
- ↑ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۶، ص۴۹.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۱.
- ↑ موسوی خمینی، روح اله، تحرير الوسيله، نجف، بي نا، بي تا، ج۱، ص۵۵۲ و ۵۵۷ . ج۲ ، ص۵۶ و ۹۱.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۱۶۰.
- ↑ سوره مجادله، آیه۲۲. سوره مائده، آیه۵۷. سوره توبه، آیه۲۳. سوره نساء، آیه۱۳۹ و ۱۴۴. سوره ممتحنه، آیه۱۳. سوره بقره، آیه۱۰۹. سوره آل عمران، آیه۶۹ و ۱۱۸.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین (۱۳۷۴). المیزان فی تفسیر القرآن [محمد باقر موسوی همدانی]. ج۵. قم: دفتر انتشارات اسلامی. ص۶۰۳.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۱). تفسیر نمونه. ج۴. تهران: دار الکتب الاسلامیه. ص۴۱۰.
- ↑ خطيب، عبدالكريم، التفسير القرآنى للقرآن، بيروت، دار الفكر العربي، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج۱۴، ص۹۰۳.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۳۱.
- ↑ نجفى، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲۸.
- ↑ بنی هاشمی خمینی، محمدحسن، توضیح المسائل مراجع عظام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۳۹۷.
- ↑ بنی هاشمی خمینی، محمدحسن، توضیح المسائل مراجع عظام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۴۶۸.
- ↑ عباسعلی، عمید زنجانی (۱۳۴۴). اسلام و همزیستی مسالمت آمیز. تهران: دارالکتب الاسلامیة. ص۹۵.
- ↑ بوازار، مارسل (۱۳۶۲). انسان دوستی در اسلام [محمد حسن مهدوی اردبیلی، غلامحسین یوسفی]. تهران: طوس. ص۱۷۹.
- ↑ ابوزهره، محمد (۱۳۷۵). خاتم پیامبران [حسین صابری]. ج۳. مشهد: آستان قدس. ص۵۴۲.
- ↑ ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفريات (الأشعثيات)، تهران، مكتبه النينوى الحديثه، چاپ اول، بى تا، ص۱۵۹.
- ↑ طبرسى، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق، قم، الشريف الرضى، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق / ۱۳۷۰ش، ص۳۵۹.
- ↑ نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، مصر - قاهره، دار الحديث، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۲ ، ص۶۶۱ .
- ↑ ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۲۲، ص۵۳.
- ↑ بخارى، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، مصر- قاهره، جمهوريه مصر العربيه، وزاره الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلاميه، لجنه إحياء كتب السنه - مصر - قاهره، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۳۸۶.
- ↑ صادقى تهرانى، محمد (۱۴۰۶). الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه. قم: فرهنگ اسلامى. ص۷.
- ↑ محمد جواد، مغنیه (۱۳۷۸). تفسیر الکاشف [موسی دانش]. ج۲. قم: بوستان کتاب. ص۷۳۰.
- ↑ سوره اسرإء، آیه ۳۴. سوره بقره، آیه ۱۷۷. سوره مومنون، آیه ۸. سوره معارج، آیه ۳۲. سوره مائده، آیه ۱.