پیش نویس:تفاسیر ملاصدرا: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۱: خط ۱:
    {{شروع متن}}
    {{شروع متن}}
    {{سوال}}
    {{سوال}}
    آیا ملاصدرا تفسیر قرآن تألیف کرده است؟
    آیا ملاصدرا، تفسیری بر قرآن نوشته است؟ محتوا و اعتبار آن چگونه است؟
    {{پایان سوال}}
    {{پایان سوال}}
    {{پاسخ}}
    {{پاسخ}}
    [[پرونده:تفسیر سوره واقعه.jpg|بندانگشتی|تفسیر سوره واقعه از تفاسیر ملاصدرا|280x280پیکسل]]
    '''تفاسیر ملاصدرا'''، مجموعه‌ای از تفاسیر برخی سوره‌های قرآن به عربی از [[ملاصدرا]] (درگذشت: ۱۰۵۰ق) است. تفسیر [[سوره نور]]، تفسیر سوره طارِق، تفسیر [[آیة الکرسی|آیةالکرسی]]، تفسیر [[سوره اعلی]]، تفسیر سوره زلزال، تفسیر سوره یس، تفسیر [[سوره واقعه]]، تفسیر سوره حدید، تفسیر سوره جمعه، تفسیر سوره سجده، تفسیر [[سوره فاتحه]] و تفسیر سوره بقره تا آیه ۶۶ عناوین این تفاسیر هستند. این رساله‌ها در هفت مجلد به نام "التفسیر الکبیر" و "تفسیر القرآن الکریم" به چاپ رسیده است.
    '''تفاسیر ملاصدرا'''، مجموعه‌ای از تفاسیر برخی سوره‌های قرآن به عربی از [[ملاصدرا]] (درگذشت: ۱۰۵۰ق) است. تفسیر [[سوره نور]]، تفسیر سوره طارِق، تفسیر [[آیة الکرسی|آیةالکرسی]]، تفسیر [[سوره اعلی]]، تفسیر سوره زلزال، تفسیر سوره یس، تفسیر [[سوره واقعه]]، تفسیر سوره حدید، تفسیر سوره جمعه، تفسیر سوره سجده، تفسیر [[سوره فاتحه]] و تفسیر سوره بقره تا آیه ۶۶ عناوین این تفاسیر هستند. این رساله‌ها در هفت مجلد به نام "التفسیر الکبیر" و "تفسیر القرآن الکریم" به چاپ رسیده است.


    خط ۹: خط ۱۰:


    تفسیر سوره‌های واقعه، جمعه، طارق، اعلی، زلزال و نور را [[محمد خواجوی]] در چهار مجلد چاپ کرده است.
    تفسیر سوره‌های واقعه، جمعه، طارق، اعلی، زلزال و نور را [[محمد خواجوی]] در چهار مجلد چاپ کرده است.
    [[پرونده:تفسیر سوره واقعه.jpg|بندانگشتی|تفسیر سوره واقعه از تفاسیر ملاصدرا|280x280پیکسل]]
    == زندگی ملاصدرا ==
    == زندگی ملاصدرا ==
    صدرالدین محمد شیرازی(۹۷۹–۱۰۵۰ق) مشهور به ملاصدرا،<ref>کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی، تهران، مینوی خرد، ۱۳۹۲ش، ص۴۲۵.</ref> فیلسوف،<ref>زمانیان، محمدتقی، «سیری در افکار ملاصدرا»، دانشکده، شماره ۳، سال اول تابستان ۱۳۵۴ش، ص۱۴۴.</ref> عارف و بنیانگذار مکتب فلسفی [[حکمت متعالیه]] است که به عنوان سومین مکتب مهم فلسفی در جهان [[اسلام]] به‌شمار می‌رود.<ref>میثمی، سایه، ملاصدرا، ترجمه محمدرضا مرادی طادی، تهران، نشر نامک، ۱۴۰۳ش، ص۲۰ و ۲۴.</ref> او نظام فلسفی خود را در مهمترین کتاب خود الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة معروف به اسفار تبیین کرد.<ref>فنا، فاطمه، «حکمت متعالیه»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۳، ذیل مدخل؛ کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی، تهران، مینوی خرد، ۱۳۹۲ش، ص۴۲۵.</ref>
    [[ملاصدرا|صدرالدین محمد شیرازی]] (۹۷۹–۱۰۵۰ق) مشهور به ملاصدرا،<ref>کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی، تهران، مینوی خرد، ۱۳۹۲ش، ص۴۲۵.</ref> فیلسوف،<ref>زمانیان، محمدتقی، «سیری در افکار ملاصدرا»، دانشکده، شماره ۳، سال اول تابستان ۱۳۵۴ش، ص۱۴۴.</ref> عارف و بنیانگذار مکتب فلسفی [[حکمت متعالیه]] است که به عنوان سومین مکتب مهم فلسفی در جهان [[اسلام]] به‌شمار می‌رود.<ref>میثمی، سایه، ملاصدرا، ترجمه محمدرضا مرادی طادی، تهران، نشر نامک، ۱۴۰۳ش، ص۲۰ و ۲۴.</ref> او نظام فلسفی خود را در مهمترین کتاب خود الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة معروف به اسفار تبیین کرد.<ref>فنا، فاطمه، «حکمت متعالیه»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۳، ذیل مدخل؛ کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی، تهران، مینوی خرد، ۱۳۹۲ش، ص۴۲۵.</ref>


    == تفسیر ==
    == تفسیر ==
    خط ۳۹: خط ۳۹:
    == عقاید فلسفی و عرفانی ملاصدرا در تفسیرش ==
    == عقاید فلسفی و عرفانی ملاصدرا در تفسیرش ==
    ملاصدرا، در ضمن تفاسیرش، بسیاری از عقاید فلسفی و عرفانی خود را مطرح کرده و با استناد به آیات قرآن، بر صحت آنها استدلال نموده است. از جمله:
    ملاصدرا، در ضمن تفاسیرش، بسیاری از عقاید فلسفی و عرفانی خود را مطرح کرده و با استناد به آیات قرآن، بر صحت آنها استدلال نموده است. از جمله:
    # '''وجود مراتب در شناخت حقیقت مطلق'''، یعنی هر موجودی متناسب با مرتبه وجودی خود بخشی از حقیقت را می‌شناسد.
    # وجود مراتب در شناخت حقیقت مطلق، یعنی هر موجودی متناسب با مرتبه وجودی خود بخشی از حقیقت را می‌شناسد.
    # '''اصالت و وحدت وجود'''، بدین‌معنا که در هستی هیچ‌چیز جز ذات حق و افعال او که صورت نام‌ها و مظاهر صفات او هستند، وجود ندارد.
    # اصالت و وحدت وجود، بدین‌معنا که در هستی هیچ‌چیز جز ذات حق و افعال او که صورت نام‌ها و مظاهر صفات او هستند، وجود ندارد.
    # '''توحید خاصی'''، بدین معنا که خداوند «بسیط الحقیقه» است و هر وجود و هر کمال وجودی برای او حاصل است و از طریق او به ماسوی فیضان می‌یابد و او باید تمام وجود باشد و تمام او وجود باشد.
    # توحید خاصی، بدین معنا که خداوند «بسیط الحقیقه» است و هر وجود و هر کمال وجودی برای او حاصل است و از طریق او به ماسوی فیضان می‌یابد و او باید تمام وجود باشد و تمام او وجود باشد.
    # '''حرکت جوهری'''، بدین‌معنا که همه جوهرهای مادّی، اعم از آسمانی و زمینی، ذاتاً در سیلان‌اند و قابلیت دگرگونی در ذات آنهاست و همواره نو می‌شوند.
    # حرکت جوهری، بدین‌معنا که همه جوهرهای مادّی، اعم از آسمانی و زمینی، ذاتاً در سیلان‌اند و قابلیت دگرگونی در ذات آنهاست و همواره نو می‌شوند.
    # '''قوس صعود و نزول مقام انسان'''، غایت و مقصود اصلی از خلقتِ همه آفریدگان، انسان حقیقی است و مبدأ و معاد یا آغاز و انجام انسان خداست.
    # قوس صعود و نزول مقام انسان، غایت و مقصود اصلی از خلقتِ همه آفریدگان، انسان حقیقی است و مبدأ و معاد یا آغاز و انجام انسان خداست.
    # '''تطابق عالم صورت و معنی'''، [[خدا]] در عالم صورت هر چه آفریده در عالم معنی نیز همان را آفریده است و در عالم معنی نیز هر چه هست در عالم حق (غیب الغیوب) وجود دارد.
    # تطابق عالم صورت و معنی، [[خدا]] در عالم صورت هر چه آفریده در عالم معنی نیز همان را آفریده است و در عالم معنی نیز هر چه هست در عالم حق (غیب الغیوب) وجود دارد.
    # '''نفس «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا» است'''، پدید آمدن نفس به‌سبب استعداد بدن برای تحول به مرتبه روحانی و بقای نفس به‌سبب ملکات نفسانیِ راسخ در آن است.
    # نفس «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا» است، پدید آمدن نفس به‌سبب استعداد بدن برای تحول به مرتبه روحانی و بقای نفس به‌سبب ملکات نفسانیِ راسخ در آن است.
    # '''همه انسان‌ها با بدن محشور نمی‌شوند'''، کسانی که در دانش به کمال رسیده‌اند، هنگام برانگیخته شدن در محضر حق موجوداتی کاملاً غیرجسمانی و جدا از مادّه و در سلک فرشتگان‌اند.
    # همه انسان‌ها با بدن محشور نمی‌شوند، کسانی که در دانش به کمال رسیده‌اند، هنگام برانگیخته شدن در محضر حق موجوداتی کاملاً غیرجسمانی و جدا از مادّه و در سلک فرشتگان‌اند.
    # '''دائمی نبودن عذاب دوزخ'''، ملاصدرا دلایل معتقدان به دائمی نبودن دوزخ، مانند [[ابن‌عربی]] و صدرالدین قونیوی و دیگر شارحان فصوص را به تفصیل و به گونه‌ای تأییدکننده نقل نموده و از [[فتوحات]] و [[فصوص]] و شرح قیصری بر فصوص مطالب بسیاری آورده و حدیثی از پیامبر(ص) و سخنی از ابن‌مسعود در تأیید آن ذکر کرده، ولی پاسخ مخالفانِ آنان را تنها در دو سه سطر نقل نموده است. البته ملاصدرا در پاره‌ای از آثار خود عقیده‌ای بر خلاف این نظریه اظهار داشته است.
    # دائمی نبودن عذاب دوزخ، ملاصدرا دلایل معتقدان به دائمی نبودن دوزخ، مانند [[ابن‌عربی]] و صدرالدین قونیوی و دیگر شارحان فصوص را به تفصیل و به گونه‌ای تأییدکننده نقل نموده و از [[فتوحات]] و [[فصوص]] و شرح قیصری بر فصوص مطالب بسیاری آورده و حدیثی از پیامبر(ص) و سخنی از ابن‌مسعود در تأیید آن ذکر کرده، ولی پاسخ مخالفانِ آنان را تنها در دو سه سطر نقل نموده است. البته ملاصدرا در پاره‌ای از آثار خود عقیده‌ای بر خلاف این نظریه اظهار داشته است.
    # '''خروج از تکلیف'''، به‌نوشتة ملاصدرا، کسانی که مغلوب احوال عرفانی می‌شوند(مجذوبان) تکلیفی ندارند و به مقتضای حال خود عمل می‌کنند.
    # خروج از تکلیف، به‌نوشتة ملاصدرا، کسانی که مغلوب احوال عرفانی می‌شوند(مجذوبان) تکلیفی ندارند و به مقتضای حال خود عمل می‌کنند.
    # '''دعوت به استقلال فکری و پیروی از دلیل'''، ملاصدرا عظمت افراد را ملاک درستی آرای ایشان ندانسته و کسانی را که به‌عنوان پیشوایان دین، معتقدات خود را بر پایه تقلید از دیگران نهاده‌اند و کسانی را که عقاید دینی را با استناد به معجزه و سخنان دیگران ثابت می‌کنند، نکوهش کرده است. به‌عقیده وی، کمال و عبودیت در آزادگی فکری است.<ref name=":0" />
    # دعوت به استقلال فکری و پیروی از دلیل، ملاصدرا عظمت افراد را ملاک درستی آرای ایشان ندانسته و کسانی را که به‌عنوان پیشوایان دین، معتقدات خود را بر پایه تقلید از دیگران نهاده‌اند و کسانی را که عقاید دینی را با استناد به معجزه و سخنان دیگران ثابت می‌کنند، نکوهش کرده است. به‌عقیده وی، کمال و عبودیت در آزادگی فکری است.<ref name=":0" />


    {{پایان پاسخ}}
    {{پایان پاسخ}}

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۴۷

    سؤال

    آیا ملاصدرا، تفسیری بر قرآن نوشته است؟ محتوا و اعتبار آن چگونه است؟

    تفسیر سوره واقعه از تفاسیر ملاصدرا

    تفاسیر ملاصدرا، مجموعه‌ای از تفاسیر برخی سوره‌های قرآن به عربی از ملاصدرا (درگذشت: ۱۰۵۰ق) است. تفسیر سوره نور، تفسیر سوره طارِق، تفسیر آیةالکرسی، تفسیر سوره اعلی، تفسیر سوره زلزال، تفسیر سوره یس، تفسیر سوره واقعه، تفسیر سوره حدید، تفسیر سوره جمعه، تفسیر سوره سجده، تفسیر سوره فاتحه و تفسیر سوره بقره تا آیه ۶۶ عناوین این تفاسیر هستند. این رساله‌ها در هفت مجلد به نام "التفسیر الکبیر" و "تفسیر القرآن الکریم" به چاپ رسیده است.

    ملاصدرا رسایل تفسیری خود را در فواصل زمانی گوناگون نوشته است؛ از این‌رو، در شیوه کار او تفاوت‌هایی وجود دارد. برخی از آنها مختصرند و برخی دیگر از تفاسیر مفصّل و به شیوه تفاسیر ذوقی عرفانی‌اند. ملاصدرا، در ضمن تفاسیرش، بسیاری از عقاید فلسفی و عرفانی خود را مطرح کرده و با استناد به آیات قرآن، بر صحت آنها استدلال نموده است. وجود مراتب در شناخت حقیقت مطلق، اصالت و وحدت وجود و حرکت جوهری از جمله این عقاید است.

    تفسیر سوره‌های واقعه، جمعه، طارق، اعلی، زلزال و نور را محمد خواجوی در چهار مجلد چاپ کرده است.

    زندگی ملاصدرا

    صدرالدین محمد شیرازی (۹۷۹–۱۰۵۰ق) مشهور به ملاصدرا،[۱] فیلسوف،[۲] عارف و بنیانگذار مکتب فلسفی حکمت متعالیه است که به عنوان سومین مکتب مهم فلسفی در جهان اسلام به‌شمار می‌رود.[۳] او نظام فلسفی خود را در مهمترین کتاب خود الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة معروف به اسفار تبیین کرد.[۴]

    تفسیر

    تفاسیر ملاصدرا، مجموعه‌ای از تفاسیر برخی سوره‌های قرآن به عربی از ملاصدرا (متوفی ۱۰۵۰) است. وی این تفاسیر را به‌صورت رساله‌های پراکنده و در مدتی کمتر از بیست سال نوشت. سه بار نیز این رساله‌ها در هفت مجلد به نام "التفسیر الکبیر" و "تفسیر القرآن الکریم" به چاپ رسیده است (چاپ اول: قم ۱۳۶۱–۱۳۶۴ ش، چاپ دوم: قم ۱۴۱۱/ ۱۳۶۶ ش، چاپ سوم: قم ۱۳۷۹–۱۳۸۰ ش). ملاصدرا قصد داشت تفسیری کامل و جامع بنویسد، ولی موفق نشد. برخی از سوره‌های مجموعه تفاسیر ملاصدرا به‌فارسی ترجمه شده است، از جمله تفسیر سوره‌های واقعه، جمعه، طارق، اعلی، زلزال و نور را محمد خواجوی در چهار مجلد چاپ کرده است.[۵]

    ملاصدرا رسائل تفسیری خود را در فواصل زمانی گوناگون نوشته است؛ ازاین‌رو، در شیوه کار او تفاوت‌هایی وجود دارد. برخی از آنها مختصرترند و او در آنها از شیوه مفسران چندان دور نشده است. برخی دیگر از تفاسیر مفصّل و به شیوه تفاسیر ذوقی عرفانی‌اند، به‌خصوص رساله‌هایی که در اواخر عمرش نوشته است. ملاصدرا عالَم را سه گونه (دنیا، آخرت و عالم الاهیت) می‌دانسته و عقیده داشته است الفاظ قرآن نیز گاهی بر پدیدارهای آشکار و محسوس (دنیا)، گاهی بر سرّ (حقیقت و باطن آخرت) و گاهی بر سرِّ سرّ (باطنِ باطن یا عالم الاهیت) دلالت دارند. به همین علت، او از کسانی که تفسیر قرآن را فقط محدود به بحث‌های لغوی، ادبی، قرائت و نقلِ روایت می‌دانند، انتقاد کرده و آنان را «اهل القول و العبارة» یا پرستندگان و بندگان مذاهب و آراء و خواهندگان نفس و هوا خوانده است.[۵]

    ملاصدرا در موارد بسیار، برای تفسیر آیات، از دیگر آیات استفاده کرده؛ مثلاً، در تفسیر سوره حمد که هفت آیه دارد، بیش از صد بار به آیات دیگر استناد کرده است. او مطالبی از خود یا کسانی که آنها را «اهل‌الکشف و الاشاره» یا «اهل‌اللّه» نامیده، آورده است. این مطالب مشتمل بر لطایف عرفانی و حکمی‌اند. در این مرحله از سخنان خواجه‌عبداللّه انصاری، بایزید بسطامی، جُنَید بغدادی، سهل تُستَری و خصوصاً از غزالی، ابن‌عربی و شارحان آثار ابن‌عربی، مانند صدرالدین قونیوی و قیصری، استفاده کرده و آرای آنان را با لحنی ستایش‌آمیز نقل نموده و از اشعار عرفانی مولوی و عطار و سنایی، که آنها را از حکیمان شمرده، نیز بهره گرفته است.[۵]

    فهرست تفاسیر

    رساله‌های تفسیری ملاصدرا، عبارت‌اند از:

    • تفسیر آیةالکرسی (تاریخ اتمام آن: ۱۰۳۰، در قم).
    • تفسیر سوره نور (تاریخ نگارش: ۱۰۳۰).
    • تفسیر سوره طارِق (تاریخ نگارش: ۱۰۳۰).
    • تفسیر سوره اعلی.
    • تفسیر سوره زلزال که در آن به حرکت ذاتی و جوهری زمین اشاره کرده است.
    • تفسیر سوره یس (تاریخ نگارش: ۱۰۳۰).
    • تفسیر سوره واقعه که در آن از حشر، معاد، معرفت بندگان در آخرت و مراتب آنان در سعادت و شقاوت سخن گفته است.
    • تفسیر سوره حدید که در بخش‌های متعددی از آن با عنوان «مکاشفه»، نکاتی حِکْمی و عرفانی در باره آیات قرآن آمده است.
    • تفسیر سوره جمعه که همچون تفسیر سوره واقعه مطالب عرفانی و ذوقی بیشتری، نسبت به دیگر آثار او دارد.
    • تفسیر سوره سجده.
    • تفسیر سوره فاتحه.
    • تفسیر سوره بقره تا آیه ۶۶.[۶]


    عقاید فلسفی و عرفانی ملاصدرا در تفسیرش

    ملاصدرا، در ضمن تفاسیرش، بسیاری از عقاید فلسفی و عرفانی خود را مطرح کرده و با استناد به آیات قرآن، بر صحت آنها استدلال نموده است. از جمله:

    1. وجود مراتب در شناخت حقیقت مطلق، یعنی هر موجودی متناسب با مرتبه وجودی خود بخشی از حقیقت را می‌شناسد.
    2. اصالت و وحدت وجود، بدین‌معنا که در هستی هیچ‌چیز جز ذات حق و افعال او که صورت نام‌ها و مظاهر صفات او هستند، وجود ندارد.
    3. توحید خاصی، بدین معنا که خداوند «بسیط الحقیقه» است و هر وجود و هر کمال وجودی برای او حاصل است و از طریق او به ماسوی فیضان می‌یابد و او باید تمام وجود باشد و تمام او وجود باشد.
    4. حرکت جوهری، بدین‌معنا که همه جوهرهای مادّی، اعم از آسمانی و زمینی، ذاتاً در سیلان‌اند و قابلیت دگرگونی در ذات آنهاست و همواره نو می‌شوند.
    5. قوس صعود و نزول مقام انسان، غایت و مقصود اصلی از خلقتِ همه آفریدگان، انسان حقیقی است و مبدأ و معاد یا آغاز و انجام انسان خداست.
    6. تطابق عالم صورت و معنی، خدا در عالم صورت هر چه آفریده در عالم معنی نیز همان را آفریده است و در عالم معنی نیز هر چه هست در عالم حق (غیب الغیوب) وجود دارد.
    7. نفس «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا» است، پدید آمدن نفس به‌سبب استعداد بدن برای تحول به مرتبه روحانی و بقای نفس به‌سبب ملکات نفسانیِ راسخ در آن است.
    8. همه انسان‌ها با بدن محشور نمی‌شوند، کسانی که در دانش به کمال رسیده‌اند، هنگام برانگیخته شدن در محضر حق موجوداتی کاملاً غیرجسمانی و جدا از مادّه و در سلک فرشتگان‌اند.
    9. دائمی نبودن عذاب دوزخ، ملاصدرا دلایل معتقدان به دائمی نبودن دوزخ، مانند ابن‌عربی و صدرالدین قونیوی و دیگر شارحان فصوص را به تفصیل و به گونه‌ای تأییدکننده نقل نموده و از فتوحات و فصوص و شرح قیصری بر فصوص مطالب بسیاری آورده و حدیثی از پیامبر(ص) و سخنی از ابن‌مسعود در تأیید آن ذکر کرده، ولی پاسخ مخالفانِ آنان را تنها در دو سه سطر نقل نموده است. البته ملاصدرا در پاره‌ای از آثار خود عقیده‌ای بر خلاف این نظریه اظهار داشته است.
    10. خروج از تکلیف، به‌نوشتة ملاصدرا، کسانی که مغلوب احوال عرفانی می‌شوند(مجذوبان) تکلیفی ندارند و به مقتضای حال خود عمل می‌کنند.
    11. دعوت به استقلال فکری و پیروی از دلیل، ملاصدرا عظمت افراد را ملاک درستی آرای ایشان ندانسته و کسانی را که به‌عنوان پیشوایان دین، معتقدات خود را بر پایه تقلید از دیگران نهاده‌اند و کسانی را که عقاید دینی را با استناد به معجزه و سخنان دیگران ثابت می‌کنند، نکوهش کرده است. به‌عقیده وی، کمال و عبودیت در آزادگی فکری است.[۵]


    منابع

    1. کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی، تهران، مینوی خرد، ۱۳۹۲ش، ص۴۲۵.
    2. زمانیان، محمدتقی، «سیری در افکار ملاصدرا»، دانشکده، شماره ۳، سال اول تابستان ۱۳۵۴ش، ص۱۴۴.
    3. میثمی، سایه، ملاصدرا، ترجمه محمدرضا مرادی طادی، تهران، نشر نامک، ۱۴۰۳ش، ص۲۰ و ۲۴.
    4. فنا، فاطمه، «حکمت متعالیه»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۳، ذیل مدخل؛ کربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی، تهران، مینوی خرد، ۱۳۹۲ش، ص۴۲۵.
    5. پرش به بالا به: ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ثبوت، اکبر، «تفسیر ملاصدرا»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۷، ذیل مدخل.
    6. ح‍ق‍دار، علی اصغر، «کتابشناسی توصیفی ملاصدرا (منبع زندگی، آثار و افکار)» آیینه پژوهش، شماره ۳۱، ۱۳۷۴ش، ص۱۰۷؛ استادی، رضا، «تألیفات ملاصدرا»، شماره ۵۷، آیینه پژوهش، ۱۳۷۸ش، ص۸۱.