پیش نویس:مساجد در آیه ۱۸ سوره جن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
'''المیزان | '''(المیزان ج۲۰ ص ۵۰)''' | ||
علامه طباطبایی (۱۳۶۰)، مفسر و فیلسوف معاصر، در تفسیر آیه مینویسد: مفسران مساجد را به موارد مختلفی تفسیر کردهاند؛ کعبه، مسجدالحرام، مسجدالحرام و بیت المقدس، حرم، همه زمین، برخی هم گفتهاند که منظور نماز است. طباطبایی این موارد را تفسیرهایی میداند که دلیلی برای آنها وجود ندارد. وی بر اساس روایتی از امام جواد(ع) بهترین تفسیر از مساجد را اعضای هفت گانهای میداند که هنگام سجده بر زمین قرار میگیرند؛ پیشانی، کف دو دست، دو زانو، و انگشتان شست دو پا. علامه آیه را اینگونه معنا مینماید: به من وحی شده است که اعضای سجده مختص به خداوند است، پس به وسیله آنها برای خدا سجده کنید یا به وسیله آنها خدا را عبادت کنید و به وسیله آنها هیچ احد دیگری را عبادت یا سجده نکنید. | |||
تفسیر نمونه ج۵ ص ۱۲۴ | تفسیر نمونه ج۵ ص ۱۲۴ |
نسخهٔ ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۴۶
خدا در آیه ۱۸ سوره جن میفرماید: که مساجد مختص توجه و ذکر خداست و با خدا هیچکسی را نخوانید. مقصود از مساجد چیست؟
مراد از مساجد
متن آیه
﴿ | وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدࣰا
و مساجد ويژه خداست، پس هيچ كس را با خدا مپرستيد جن:۱۸ |
﴾ |
آیه در نگاه مفسران
(المیزان ج۲۰ ص ۵۰)
علامه طباطبایی (۱۳۶۰)، مفسر و فیلسوف معاصر، در تفسیر آیه مینویسد: مفسران مساجد را به موارد مختلفی تفسیر کردهاند؛ کعبه، مسجدالحرام، مسجدالحرام و بیت المقدس، حرم، همه زمین، برخی هم گفتهاند که منظور نماز است. طباطبایی این موارد را تفسیرهایی میداند که دلیلی برای آنها وجود ندارد. وی بر اساس روایتی از امام جواد(ع) بهترین تفسیر از مساجد را اعضای هفت گانهای میداند که هنگام سجده بر زمین قرار میگیرند؛ پیشانی، کف دو دست، دو زانو، و انگشتان شست دو پا. علامه آیه را اینگونه معنا مینماید: به من وحی شده است که اعضای سجده مختص به خداوند است، پس به وسیله آنها برای خدا سجده کنید یا به وسیله آنها خدا را عبادت کنید و به وسیله آنها هیچ احد دیگری را عبادت یا سجده نکنید.
تفسیر نمونه ج۵ ص ۱۲۴
در اينكه منظور از" مساجد "، در اينجا چيست؟ تفسيرهاى گوناگونى ذكر شده: نخست اينكه: منظور مكانهايى است كه در آنجا براى خدا سجده مىشود كه مصداق اكمل آن، مسجد الحرام، و مصداق ديگرش ساير مساجد، و مصداق گستردهترش، تمام مكانهايى است كه انسان در آنجا نماز مىخواند، و براى خدا سجده مىكند، و به حكم حديث معروف پيغمبر ص كه فرمود: جعلت لى الارض مسجدا و طهورا" تمام روى زمين، سجدهگاه و وسيله طهور (تيمم كردن) براى من قرار داده شده "1همه جا را شامل مىشود. و به اين ترتيب پاسخى است به اعمال مشركان عرب و مانند آنها كه خانه كعبه را بتكده ساخته بودند، و به اعمال مسيحيان منحرف كه به سراغ" تثليث " رفته و در كليساهاى خود خدايان سهگانه را مىپرستيدند، قرآن مىگويد:[1]
ص۱۲۵
تمام معابد، مخصوص خدا است و در اين معابد، جز براى خدا سجده نمىتوان كرد و پرستش غير او ممنوع است. دوم اينكه منظور از مساجد، اعضاى هفتگانه سجده است، اين اعضاء را تنها براى خدا بايد بر زمين گذاشت و براى غير او جايز نيست، چنان كه در حديث معروفى از امام نهم" محمد بن على الجواد "ع نقل شده است كه" معتصم عباسى "در مجلسى كه از فقهاى اهل سنت در آن جمع بودند سؤال كرد كه دست دزد را از كدام قسمت بايد بريد؟ بعضى گفتند: از مچ، و به آيه تيمم استدلال كردند، بعضى ديگر گفتند: از مرفق و به آيه وضو استدلال كردند، " معتصم "از آن حضرت عليه السلام در اين باره توضيح خواست، حضرت عليه السلام نخست از او" در خواست نمود كه از سؤال خود صرفنظر كند، و چون اصرار كرد، فرمود: آنچه آنها گفتند همه خطا است، تنها بايد چهار انگشت از مفصل انگشتان بريده شود، و كف دست و انگشت شست باقى بماند، هنگامى كه معتصم جوياى دليل شد، امام به كلام پيغمبر ص كه سجود بايد بر هفت عضو باشد پيشانى و دو دست و دو سر زانوها و پاها استدلال كرد و سپس افزود اگر از مچ يا مرفق بريده شود دستى براى او باقى نمىماند كه سجده كند، در حالى كه خداوند فرموده وَ أَنَّ اَلْمَسٰاجِدَ لِلّٰهِ يعنى اين اعضاى هفتگانه مخصوص خدا است، و آنچه مخصوص خدا است نبايد قطع كرد، اين سخن اعجاب معتصم را برانگيخت و دستور داد بر طبق حكم آن حضرت دست دزد را از مفصل چهار انگشت ببرند "1. و به اين مضمون، احاديث ديگرى نيز نقل شده است2. ولى احاديثى كه در اين
ص۱۲۶
زمينه نقل شده غالبا بدون سند و يا با سند ضعيف[2]است، و از اين گذشته موارد نقضى دارد كه پاسخ گويى از آن آسان نيست، مثلا در ميان فقهاى ما مسلم است كه اگر "سارق" براى دفعه دوم دزدى كند (بعد از آن كه حد براى او جارى شده باشد) قسمت جلو پاى او را قطع مىكنند و پاشنه پا را سالم مىگذارند در حالى كه انگشت بزرگ پا نيز از اعضاى هفتگانه سجده است و همچنين در مورد "محارب" كه يكى از مجازاتهايش قطع قسمتى از دست و پا است. سوم: اين كه منظور از "مساجد" همان "سجود" است، يعنى همواره سجده بايد براى خدا باشد و براى غير او نمىتوان سجده كرد. اين احتمال نيز خلاف ظاهر آيه است، و شاهدى بر آن نيست. از جمعبندى آنچه گفته شد استفاده مىشود كه آنچه موافق ظاهر آيه مىباشد همان تفسير اول است، و تناسب كاملى با آيات قبل و بعد در مورد توحيد و مخصوص بودن عبادت براى خدا دارد، و تفسير تفسير دوم ممكن است از قبيل توسعه در مفهوم آيه بوده باشد، و اما تفسير سوم شاهدى براى آن وجود ندارد[3]
التبیان طوسی ج۱۰ ص ۱۵۵
در مساجد(مکان هایی که برای نماز است) نباید جز خداوند در انها یاد شود به گونی ای که شراکت آن دیگران در عبادت با خداوند را موجب شود. انچنان که مسیحیان میکنند یا مشرکان در کعبه می کردند. فراء و زجاج گفته اند که منظور این است که مساجد موضع سجده انسان است یعنی پیشانی و دو دست و دو پا، و اصحاب ما دو زانو را نیز اضافه کرده اند. و معنای ان این استکه شایسته نیست که به این اعضا جز برای خداوند سجده شود.
نور قرایتی ج۱۰ ص ۲۵۳
مراد از مسجد جمع مسجد به معنای محل سجده است.
از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند چون یهود و نصاری در مراکز عبادت خود به خدا شرک میورزیدند، خداوند فرمود: در مساجد اسلامی با خداوند احدی را نخوانید و خدا لعنت کند کسی که به مسجد احترام نگذارد.(بحار ج۷۲ ص ۳۵۵)
ص۲۵۵
منظور از خواندن هم عبادت است یعنی عبادت غیر خداوند حارم است نه خواندن عادی دیگران.
مکان های عبادت برای خداست. هفت موضعی که بر زمین نهاده میشود مخصوص خداست و سجده برای غیر خدا ممنوع است. جایی که به قصد مسجد ساخته می شود و در آن نماز خوانده می شود احکام ویژه ای پیدا می کند. از نظر قران برخی مکان ها میتواند قداست مخصوص داشته باشد، احدیرا در کنار خدا و هم ردیف خدا نخوانید.
پانویس
منابع