آموختن دفن جنازه از زاغ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(متن آیات و ترجمه آن آورده شد. به دو تفسیر آدرس دهی شد. جستاری نیز پیوند داده شد.) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
آیا انسان دفن کردن جنازه را از کلاغ آموخته است؟ | آیا انسان دفن کردن جنازه را از کلاغ آموخته است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | |||
در | تاريخ و تجربه نشان دادهاند كه بسيارى از حيوانات داراى يك سلسله معلومات غريزى هستند كه بشر در طول تاريخ خود، آنها را از آنان آموخته و دانش خود را با آن تكميل كرده است.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۵۲.</ref> | ||
خداوند در [[قرآن]] به [[رسول خدا(ص)]] دستور میدهد که داستان دو فرزند [[حضرت آدم(ع)]] را برای مردم بیان کند: | |||
:: و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب انجام دادند؛ امّا از يكى پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد؛(برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر ديگر) گفت: به خدا سوگند تو را خواهم كشت! (برادر ديگر) گفت: (من چه گناهى دارم؟ زيرا) خدا، تنها از پرهيزگاران مىپذيرد! اگر تو براى كشتن من، دست دراز كنى، من هرگز به قتل تو دست نمىگشايم، چون از پروردگار جهانيان مىترسم! من مىخواهم تو با گناه من و خودت(از اين عمل) بازگردى (و بار هر دو گناه را به دوش كشى) و از دوزخيان گردى.و همين است سزاى ستمكاران! نفس سركش، كم كم او را به كشتن برادرش ترغيب كرد؛ (سرانجام) او را كشت و از زيانكاران شد. سپس خداوند زاغى را فرستاد كه در زمين، جستجو (و كندوكاو) مىكرد؛ تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن كند. او گفت: واى بر من! آيا من نتوانستم مثل اين زاغ باشم و جسد برادرم را دفن كنم؟! و سرانجام (از ترس رسوايى و بر اثر فشار وجدان، از كار خود) پشيمان شد.<ref>سوره مائده، آیه۳۱-۲۷.</ref> | |||
قرآن برای هدایتگری، داستانهایی از امت گذشته را بیان میکند: {{قرآن|وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَـَبَ تِبْیَـَنًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدًی وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَیَ لِلْمُسْلِمِینَ|ترجمه= و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است و مایه هدایت، رحمت و بشارت برای مسلمانان است.|سوره=نحل|آیه=۸۹}} | |||
پیام اینگونه آیات این است که گاهى حيوانات مأمور الهىاند و حركت آنان به فرمان او و در مسيرى است كه او مىخواهد. خداوند، گاهى انسان را با حيوانات كوچك آموزش مىدهد تا بفهماند زاغ هم مىتواند وسيله آموزش انسان باشد، پس نبايد [[تکبر|مغرور]] شد. این داستان به انسان میآموزد که جسد مرده را بايد در زمين دفن كرد.<ref>قرائتى، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۸۰.</ref> | |||
قرآن نام فرزندان حضرت آدم(ع) را بیان نکرده است. برخی روایات نام آن دو را هابیل و قابیل گفتهاند که قابیل برادرش هابیل را کشت. | |||
<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۱۳، حَدِيثُ آدَمَ ع مَعَ الشَّجَرَه.</ref> | |||
<ref>ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمه، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۱۳.</ref> | |||
تورات نام آن دو را هابیل و قایین دانسته است که قایین، هابیل را کشت. <ref>بیجا، دار الكتاب المقدس، ۱۹۸۰م، ص۷، سفر تکوین، اصحاح چهارم.</ref> | |||
==متن آیات== | |||
{{قرآن بزرگ| | |||
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ | |||
لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ | |||
إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ | |||
فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ | |||
فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُواري سَوْأَةَ أَخيهِ قالَ يا وَيْلَتى أَ عَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِيَ سَوْأَةَ أَخي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمينَ | |||
|سوره=مائده| آیه=۲۷ تا۳۱}} | |||
==جستارهای وابسته== | |||
* [[دلیل کشتهشدن هابیل توسط برادرش]] | |||
{{پایان}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۷: | خط ۵۶: | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت =ج | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۷
آیا انسان دفن کردن جنازه را از کلاغ آموخته است؟
تاريخ و تجربه نشان دادهاند كه بسيارى از حيوانات داراى يك سلسله معلومات غريزى هستند كه بشر در طول تاريخ خود، آنها را از آنان آموخته و دانش خود را با آن تكميل كرده است.[۱]
خداوند در قرآن به رسول خدا(ص) دستور میدهد که داستان دو فرزند حضرت آدم(ع) را برای مردم بیان کند:
- و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب انجام دادند؛ امّا از يكى پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد؛(برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر ديگر) گفت: به خدا سوگند تو را خواهم كشت! (برادر ديگر) گفت: (من چه گناهى دارم؟ زيرا) خدا، تنها از پرهيزگاران مىپذيرد! اگر تو براى كشتن من، دست دراز كنى، من هرگز به قتل تو دست نمىگشايم، چون از پروردگار جهانيان مىترسم! من مىخواهم تو با گناه من و خودت(از اين عمل) بازگردى (و بار هر دو گناه را به دوش كشى) و از دوزخيان گردى.و همين است سزاى ستمكاران! نفس سركش، كم كم او را به كشتن برادرش ترغيب كرد؛ (سرانجام) او را كشت و از زيانكاران شد. سپس خداوند زاغى را فرستاد كه در زمين، جستجو (و كندوكاو) مىكرد؛ تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن كند. او گفت: واى بر من! آيا من نتوانستم مثل اين زاغ باشم و جسد برادرم را دفن كنم؟! و سرانجام (از ترس رسوايى و بر اثر فشار وجدان، از كار خود) پشيمان شد.[۲]
قرآن برای هدایتگری، داستانهایی از امت گذشته را بیان میکند: ﴿وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَـَبَ تِبْیَـَنًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدًی وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَیَ لِلْمُسْلِمِینَ؛ و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است و مایه هدایت، رحمت و بشارت برای مسلمانان است.﴾(نحل:۸۹) پیام اینگونه آیات این است که گاهى حيوانات مأمور الهىاند و حركت آنان به فرمان او و در مسيرى است كه او مىخواهد. خداوند، گاهى انسان را با حيوانات كوچك آموزش مىدهد تا بفهماند زاغ هم مىتواند وسيله آموزش انسان باشد، پس نبايد مغرور شد. این داستان به انسان میآموزد که جسد مرده را بايد در زمين دفن كرد.[۳]
قرآن نام فرزندان حضرت آدم(ع) را بیان نکرده است. برخی روایات نام آن دو را هابیل و قابیل گفتهاند که قابیل برادرش هابیل را کشت. [۴] [۵] تورات نام آن دو را هابیل و قایین دانسته است که قایین، هابیل را کشت. [۶]
متن آیات
﴿ | وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُواري سَوْأَةَ أَخيهِ قالَ يا وَيْلَتى أَ عَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِيَ سَوْأَةَ أَخي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمينَ مائده:۲۷ تا۳۱ |
﴾ |
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۵۲.
- ↑ سوره مائده، آیه۳۱-۲۷.
- ↑ قرائتى، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۸۰.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۱۳، حَدِيثُ آدَمَ ع مَعَ الشَّجَرَه.
- ↑ ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمه، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۱۳.
- ↑ بیجا، دار الكتاب المقدس، ۱۹۸۰م، ص۷، سفر تکوین، اصحاح چهارم.