قضا و قدر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{ویرایش}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در رابطه با معناي جبر و اختيار ؛ قضا وقدر توضيح دهيد؟
قضا و قدر چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
كلمه قضاء به حسب اصل لغت همانطور كه راغب در مفردات قرآن آورده عبارت است از: فيصله دادن، خواه فعلي باشد و خواه قولي، خواه به خداوند نسبت داده شود يا به غير خدا.<ref>المفردات، راغب اصفهاني، ص۴۰۶.</ref>
{{درگاه|واژه‌ها}}
قضا و قدر الهی از مفاهیم بنیادین در [[الهیات اسلامی]] است که به چگونگی وقوع پدیده‌ها و تنظیم امور جهان اشاره دارد. '''قضا''' به معنای تحقق نهایی و قطعی یک پدیده پس از فراهم شدن مقدمات و شرایط مادی آن است. به بیان دیگر، قضا الهی نتیجه حتمی فرآیندهای تدریجی و علّی است که به وقوع یک رخداد منجر می‌شوند. '''قدر''' یا '''تقدیر الهی''' به تعیین اندازه، حدود و ویژگی‌های هر پدیده توسط خداوند اشاره دارد. این ویژگی‌ها تحت تأثیر عوامل مختلف، به‌صورت تدریجی محقق می‌شوند.


قاضي را از اين جهت قاضي مي‎گويند، كه ميان متخاصمين حكم مي‎كند و به كار آنها فيصله مي‎دهد. پس معلوم شد كه قضا، به معناي يكسره كردن و به انجام رساندن و داوري كردن استعمال مي‎شود.<ref>ر.ك: مصباح يزدي، محمد تقي، آموزش عقايد، ج۱، ص۱۸۰ و آموزش فلسفه، ج۲، ص۴۰۸.</ref>
قضا و قدر در آموزه‌های اسلامی به دو نوع علمی و عینی تقسیم می‌شود:
* قضا و قدر علمی: این نوع به [[علم خداوند]] درباره زمان، مکان و چگونگی وقوع پدیده‌ها مربوط است. بر اساس این دیدگاه، [[خداوند]] از پیش می‌داند که هر پدیده چگونه و در چه شرایطی رخ می‌دهد. این علم الهی با اختیار انسان تناقضی ندارد؛ زیرا خداوند به انتخاب‌های اختیاری انسان آگاه است و می‌داند که انسان، در استفاده از اراده و آزادی خود، چه مسیری را برمی‌گزیند.
* قضا و قدر عینی: این نوع به تحقق خارجی و عینی امور اشاره دارد. در این حالت، خداوند برای هر موجود و پدیده‌ای اندازه، ویژگی‌ها و محدودیت‌هایی معین کرده است. مثال‌هایی از قضا و قدر عینی شامل شکل و شمایل انسان، جنسیت، رنگ پوست و حتی محدوده زندگی او بر روی زمین است. اعمال و رفتار انسان نیز در چارچوب این قضا و قدر عینی صورت می‌گیرد. با وجود این محدودیت‌ها، انسان همچنان دارای اختیار و آزادی در انتخاب مسیر زندگی خود است.


قضاء در اصطلاح قرآني به سه معنا به كار رفته است:<ref>حلي، كشف المراد، مؤسسه نشر اسلامي، ص۳۱۵.</ref> ۱. قضاء به معناي خلق و آفرينش و پايان كار است. خداوند متعال مي‎فرمايد: {{قرآن|وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ<ref>فصلت/ ۱۲.</ref> آسمانهاي هفت گانه را در دو روز خلق و به پايان رساند.
در جهان‌بینی اسلامی، قضا و قدر با اختیار و اراده انسان تناقضی ندارد. اگرچه خداوند اندازه‌ها و حدود کلی امور را تعیین کرده است، اما انتخاب نهایی اعمال و رفتار بر عهده انسان است. به همین دلیل، انسان مسئول پیامدهای تصمیمات و اعمال خود خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المعجم الکبیر|سال=1415|نام=أبو القاسم|نام خانوادگی=الطبرانی|ناشر=مکتبة ابن تیمیة|جلد=3|صفحه=58|زبان=|مکان=القاهرة|ویرایش=|پیوند=https://lib.efatwa.ir/42124/3/58/علي_بن_أبي_طالب_مغمى_عليه}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المعجم الکبیر|سال=1415|نام=أبو القاسم|نام خانوادگی=الطبرانی|ناشر=مکتبة ابن تیمیة|جلد=3|صفحه=58|زبان=|مکان=القاهرة|ویرایش=|پیوند=https://lib.efatwa.ir/42124/3/58/علي_بن_أبي_طالب_مغمى_عليه}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المعجم الکبیر|سال=1415|نام=أبو القاسم|نام خانوادگی=الطبرانی|ناشر=مکتبة ابن تیمیة|جلد=3|صفحه=58|زبان=|مکان=القاهرة|ویرایش=|پیوند=https://lib.efatwa.ir/42124/3/58/علي_بن_أبي_طالب_مغمى_عليه}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المعجم الکبیر|سال=1415|نام=أبو القاسم|نام خانوادگی=الطبرانی|ناشر=مکتبة ابن تیمیة|جلد=3|صفحه=58|زبان=|مکان=القاهرة|ویرایش=|پیوند=https://lib.efatwa.ir/42124/3/58/علي_بن_أبي_طالب_مغمى_عليه}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المعجم الکبیر|سال=1415|نام=أبو القاسم|نام خانوادگی=الطبرانی|ناشر=مکتبة ابن تیمیة|جلد=3|صفحه=58|زبان=|مکان=القاهرة|ویرایش=|پیوند=https://lib.efatwa.ir/42124/3/58/علي_بن_أبي_طالب_مغمى_عليه}}</ref>


۲. به معناي حكم الزامي كردن و واجب كردن. قرآن مي‎فرمايد: {{قرآن|وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ}}<ref>اسراء/ ۲۳.</ref> پروردگارت حكم كرده (امر كرده) كه جز او را نپرستيد.
== معنای قضا ==
کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است، فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفردات الفاظ القرآن|سال=|نام=حسین|نام خانوادگی=راغب اصفهانی|ناشر=|جلد=|صفحه=۴۰۶|زبان=|مکان=|ویرایش=|پیوند=}}</ref> همچنین به معنای به انجام رساندن و داوری کردن نیز است. کلمه قاضی نیز از آن جهت که میان دو طرف، حکم می‌کند و به کار آنها فیصله می‌دهد، قاضی نامیده می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آموزش فلسفه|سال=|نام=محمدتقی|نام خانوادگی=مصباح یزدی|ناشر=|جلد=2|صفحه=۴۰۸|زبان=|مکان=|ویرایش=|پیوند=}}</ref><ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=آموزش عقاید|سال=|نام=محمدتقی|نام خانوادگی=مصباح یزدی|ناشر=|جلد=1|صفحه=۱۸۰|زبان=|مکان=|ویرایش=|پیوند=}}</ref> قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کشف المراد|سال=|نام=حسن|نام خانوادگی=حلی|ناشر=مؤسسه نشر اسلامی|جلد=|صفحه=۳۱۵|زبان=|مکان=قم|ویرایش=|پیوند=}}</ref>
* قضاء به معنای خلق، آفرینش و پایان کار است:{{قرآن|وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ|ترجمه=آسمان‌های هفت‌گانه را در دو روز خلق کرده و به پایان رساند.|سوره=فصلت|آیه=۱۲}}
* به معنای الزام و واجب کردن حکم: {{قرآن|وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ|سوره=اسراء|آیه=۲۳|ترجمه=پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید..}}
* به معنای اعلام و خبر دادن: {{قرآن|وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ|سوره=اسراء|آیه=۴|ترجمه=ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.}}


۳. به معناي اعلام و خبر دادن است. {{قرآن|وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ}}<ref>اسراء/ ۴.</ref> ما به بني اسرائيل در كتاب (تورات) خبر داديم.
قضاء الهی، در اصطلاح علمای علم کلام، در بحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیده‌ای که تمام مقدمات، اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی می‌رساند.<ref name=":0"/>


امّا قضاء الهي، در اصطلاح متكلمين و علماي علم كلام به خصوص، در مباحث جبر و اختيار، عبارت است از به مرحله نهايي و حتمي رسيدن پديده‎اي كه تمام مقدمات و اسباب و شرايطش فراهم شده است.
== معنای قدر ==
مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی، این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاص قرار داده است. مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازه‌گیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است.<ref name=":0"/>


==امّا اصطلاح قدر و تقدير==
== قضا و قدر علمی و عینی ==
قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شوند:


تقدير كه قَدْر و قَدَر در موردش به كار رفته است به معناي اندازه گرفتن يا ايجاد اندازه كردن است.
=== قضا و قدر علمی ===
{{همچنین ببینید|ارتباط علم خداوند و اختیار انسان}}
تقدیر علمی به این معنا است که خداوند از پیش می‌داند هر پدیده‌ای در چه زمانی، مکانی و با چه شرایطی تحقق خواهد یافت. این علم الهی شامل آگاهی به فراهم شدن مقدمات، علت‌های پیدایش و وقوع قطعی هر پدیده است. چنین دانشی به عنوان قضا و قدر علمی شناخته می‌شود. علم خداوند به اعمال و انتخاب‌های انسان، با اختیار او منافاتی ندارد. خداوند می‌داند که هر فرد، با اراده و اختیار خود، چه مسیری را برمی‌گزیند؛ چه به سمت گناه حرکت کند و چه راه عمل صالح را برگزیند. نتیجه این اعمال اختیاری و پیامدهای مترتب بر آن‌ها نیز در علم الهی قرار دارد. بدین ترتیب، علم پیشین خداوند به انتخاب‌ها و اعمال انسان‌ها، نافی آزادی و اختیار آنان نیست، بلکه نشان‌دهنده احاطه کامل خداوند به نظام علّی و اختیاری جهان است.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام۱=لیلا|نام خانوادگی۱=خیدانی|سال=1388|دوره=|شماره=2|عنوان=رابطه قضا و قدر با علم پیشین الهی و جبر و اختیار از دیدگاه صدرالمتالهین|صفحه=159-160|ژورنال=تاملات فلسفی}}</ref>


قَدْر و قَدَر به معناي اندازه است و تقدير، به معناي ايجاد اندازه و كميت و مقدار شيء است.<ref>ابن فارس، المقاييس اللغه، ج۵، ص۶۳، همچنين المفردات، راغب، ص۳۹۵.</ref>
=== قضا و قدر عینی ===
تمامی موجودات عالم، اعم از انسان و سایر پدیده‌ها، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند. هیچ موجودی در این جهان به‌طور مطلق نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان نیز تحت تأثیر شرایط و محدودیت‌های مشخص قرار دارند. به‌عنوان مثال، انسان نمی‌تواند با دست یا چشم سخن بگوید، و برای صحبت کردن، سلامت حنجره، زبان، دندان و لب‌ها ضروری است. قضا و قدر عینی به معنای تعیین اندازه، حدود و ویژگی‌های هر پدیده است، همراه با شرایطی که در آن تحقق می‌یابد. این تقدیر الهی شامل خصوصیات ذاتی و شرایط تحقق امور است، مانند این‌که هر موجود با چه ویژگی‌ها و در چه زمان و مکانی به وجود آید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=محاضرات فی الالهیات|سال=|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی|ناشر=|جلد=|صفحه=226-227|زبان=|مکان=قم|ویرایش=|پیوند=https://lib.eshia.ir/26472/1/5}}</ref>


گاهي قضاء و قدر به صورت مترادف، به معناي «سرنوشت» بكار مي‎رود. ولي با توجه به مفهوم اين دو، مي‎توانيم بگوئيم مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازه گيري و فراهم كردن اسباب و زمينه كار است و مرحله قضاء، مرحله پايان كار و يكسره شدن كار است. مانند خياط كه ابتدا لباسي را كه مي‎خواهد بدوزد بر روي پارچه‎اي كه در دست دارد، اندازه گيري مي‎كند و آنگاه آن را بر طبق همان اندازه و حدود و مشخصات مي‎دوزد.<ref>طباطبائي، سيد محمد حسين، نهايه الحكمه، ترجمه علي شيرواني، ج۳، ص۲۸۲.</ref> با توجه اين معنا، منظور از تقدير الهي اين است كه خداي متعال براي هر پديده‎اي، اندازه و حدود كمي و كيفي و زماني و مكاني خاصّي قرار داده است كه تحت تأثير علل و عوامل تدريجي، تحقق مي‎يابد. و منظور از قضاء الهي اين است كه پس از فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرايط يك پديده آنرا به مرحله نهايي و حتمي مي‎رساند.<ref>ر.ك: مصباح يزدي، آموزش عقايد، سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۸۰.</ref>
{{مطالعه بیشتر}}
 
اقسام تقدير: ۱. تقدير علمي: منظور از اين تقدير اين است كه، خدا مي‎داند كه هر چيزي، در چه زمان و مكاني و به چه صورت تحقق مي‎يابد. به عبارتي، علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرايط پيدايش پديده‎ها و نيز علم به وقوع حتمي آنها را قضاء و قدر علمي مي‎گويند. لازم به ذكر است، اين معنا از قضا و قدر منافاتي با اختيار انسان ندارد. زيرا وقتي كه خدا مي‎داند كه مثلاً انسان فلان گناه را انجام مي دهد، مي‎كند يا فلان ثواب را معنايش جبر نيست؛ بلكه از جمله قَدَرها و مقدرها همين است كه انسان از مجاري اختيار و انتخابِ خود، افعالش را انجام دهد و اگر خلاف اين باشد، خلاف تقدير الهي است. خلاصه چون خدا مي‎داند كه هر انساني با اراده و اختيارِ خود چه مي‎كند. لذا با همين صورت و ويژگي‎ها، در علم الهي آمده است.


۲. تقدير عيني: به اين معنا كه براي شيء در خارج اندازه‎اي ايجاد مي‎شود و حدود آن معين مي‎شود؛ و اينكه شيء در چه شرائطي و با چه خصوصياتي و از چه مجرائي بايد تحقق يابد. چنانكه همه موجودات اين عالم داراي حدود و قيود و مشخصات خاصي مي‎باشند و هيچ موجودي نامحدود نيست؛ حتي افعال اختياري انسان داراي حدود و شرائطي است. مثلاً با دست يا چشم نمي‎شود حرف زد. و دهان هم داراي شرائطي است و اسباب و جهاز مخصوص خودش را طلب مي‎كند كه عبارتند از شش‎ها و حنجره‎ها و زبان و دندان و لب و... همگي بايد سالم باشند تا انسان بتواند حرف بزند. و همين طور، ساير اعمال و افعال انساني و ديگر موجود است كه همگي داراي حدود و قيودي هستند. خداوند متعال فرموده كه انسان در كره زمين باشد نه كره‎اي ديگر. و يا خواسته كه به اين شكل و قيافه باشد. و يا برخي‎ها را مرد و برخي‎ها را زن، يا بعضي‎ها سفيد و برخي‎ها سياه و... و صدها تقدير ديگر الهي كه همگي معين و منظم و حساب شده‎اند. حتي همين اعمال و رفتار كرداري كه از ما صادر مي‎شود، علاوه بر اينكه جبراً اعضا و جوارحي كه در اين رابطه لازم است به ما داده است تا فلان كار را انجام دهيم، همين طور مقدر فرموده كه اين افعال و رفتار انسانها با قيد اختيار و آزادي و انتخاب خودشان صورت گيرد. به عبارتي ما جبراً داراي خصوصيت انتخاب و قدرت و تصميم گيري و اختيار هستيم. پس در اينجا هم جاي توهم جبر در اعمال اختياري انسان نيست.
== مطالعه بیشتر ==
{{پایان پاسخ}}
* قضا و قدر از دیدگاه قرآن و روایات، محمدحسن صاحبدل، طیبه زارع اندریان، محمدصاحبدل، هلن افسری، قم، بیان جوان، ۱۳۸۶ش.
{{مطالعه بیشتر}}
* ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش.
==مطالعه بيشتر==
* مصباح يزدي، محمد تقي، آموزش فلسفه، ج۲، سازمان تبليغات اسلامي، ۱۳۶۵.  
* رباني گلپايگاني، علي، جبر و اختيار، مؤسسه تحقيقاتي سيد الشهداء، ۱۳۶۸.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام  
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
| شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۲ = جبر و اختیار
| شاخه فرعی۲ = جبر و اختیار
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{ارزیابی
  | شناسه =  
  | شناسه = شد <!--خالی | شد-->
  | تیترها =  
  | عکس = <!--خالی | شد-->
  | ویرایش =  
  | درگاه = شد <!--خالی | شد-->
  | لینک‌دهی =  
  | ادبیات = شد <!--خالی | شد-->
  | ناوبری =  
  | پیوند = شد <!--خالی | شد-->
  | نمایه =  
  | ناوبری = <!--خالی | شد-->
  | تغییر مسیر =  
  | تغییرمسیر = شد <!--خالی | شد-->
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات = شد <!--خالی | شد-->
  | بازبینی =  
  | ارزیابی کمی = شد <!--خالی | شد-->
  | تکمیل =  
  | ارزیابی کیفی = شد <!--خالی | شد-->
  | اولویت =  
  | اولویت = ب <!--الف | ب | ج | د-->
  | کیفیت =  
  | کیفیت = متوسط <!--خیلی خوب | خوب | متوسط | ضعیف-->
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:قضا و قدر| ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۳۷

سؤال

قضا و قدر چیست؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


قضا و قدر الهی از مفاهیم بنیادین در الهیات اسلامی است که به چگونگی وقوع پدیده‌ها و تنظیم امور جهان اشاره دارد. قضا به معنای تحقق نهایی و قطعی یک پدیده پس از فراهم شدن مقدمات و شرایط مادی آن است. به بیان دیگر، قضا الهی نتیجه حتمی فرآیندهای تدریجی و علّی است که به وقوع یک رخداد منجر می‌شوند. قدر یا تقدیر الهی به تعیین اندازه، حدود و ویژگی‌های هر پدیده توسط خداوند اشاره دارد. این ویژگی‌ها تحت تأثیر عوامل مختلف، به‌صورت تدریجی محقق می‌شوند.

قضا و قدر در آموزه‌های اسلامی به دو نوع علمی و عینی تقسیم می‌شود:

  • قضا و قدر علمی: این نوع به علم خداوند درباره زمان، مکان و چگونگی وقوع پدیده‌ها مربوط است. بر اساس این دیدگاه، خداوند از پیش می‌داند که هر پدیده چگونه و در چه شرایطی رخ می‌دهد. این علم الهی با اختیار انسان تناقضی ندارد؛ زیرا خداوند به انتخاب‌های اختیاری انسان آگاه است و می‌داند که انسان، در استفاده از اراده و آزادی خود، چه مسیری را برمی‌گزیند.
  • قضا و قدر عینی: این نوع به تحقق خارجی و عینی امور اشاره دارد. در این حالت، خداوند برای هر موجود و پدیده‌ای اندازه، ویژگی‌ها و محدودیت‌هایی معین کرده است. مثال‌هایی از قضا و قدر عینی شامل شکل و شمایل انسان، جنسیت، رنگ پوست و حتی محدوده زندگی او بر روی زمین است. اعمال و رفتار انسان نیز در چارچوب این قضا و قدر عینی صورت می‌گیرد. با وجود این محدودیت‌ها، انسان همچنان دارای اختیار و آزادی در انتخاب مسیر زندگی خود است.

در جهان‌بینی اسلامی، قضا و قدر با اختیار و اراده انسان تناقضی ندارد. اگرچه خداوند اندازه‌ها و حدود کلی امور را تعیین کرده است، اما انتخاب نهایی اعمال و رفتار بر عهده انسان است. به همین دلیل، انسان مسئول پیامدهای تصمیمات و اعمال خود خواهد بود.[۱][۲][۳][۴][۵]

معنای قضا

کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است، فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.[۶] همچنین به معنای به انجام رساندن و داوری کردن نیز است. کلمه قاضی نیز از آن جهت که میان دو طرف، حکم می‌کند و به کار آنها فیصله می‌دهد، قاضی نامیده می‌شود.[۷][۸] قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:[۹]

  • قضاء به معنای خلق، آفرینش و پایان کار است:﴿وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ؛ آسمان‌های هفت‌گانه را در دو روز خلق کرده و به پایان رساند.(فصلت:۱۲)
  • به معنای الزام و واجب کردن حکم: ﴿وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ؛ پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید..(اسراء:۲۳)
  • به معنای اعلام و خبر دادن: ﴿وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ؛ ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.(اسراء:۴)

قضاء الهی، در اصطلاح علمای علم کلام، در بحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیده‌ای که تمام مقدمات، اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی می‌رساند.[۸]

معنای قدر

مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی، این است که خداوند برای هر پدیده‌ای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاص قرار داده است. مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازه‌گیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است.[۸]

قضا و قدر علمی و عینی

قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شوند:

قضا و قدر علمی

تقدیر علمی به این معنا است که خداوند از پیش می‌داند هر پدیده‌ای در چه زمانی، مکانی و با چه شرایطی تحقق خواهد یافت. این علم الهی شامل آگاهی به فراهم شدن مقدمات، علت‌های پیدایش و وقوع قطعی هر پدیده است. چنین دانشی به عنوان قضا و قدر علمی شناخته می‌شود. علم خداوند به اعمال و انتخاب‌های انسان، با اختیار او منافاتی ندارد. خداوند می‌داند که هر فرد، با اراده و اختیار خود، چه مسیری را برمی‌گزیند؛ چه به سمت گناه حرکت کند و چه راه عمل صالح را برگزیند. نتیجه این اعمال اختیاری و پیامدهای مترتب بر آن‌ها نیز در علم الهی قرار دارد. بدین ترتیب، علم پیشین خداوند به انتخاب‌ها و اعمال انسان‌ها، نافی آزادی و اختیار آنان نیست، بلکه نشان‌دهنده احاطه کامل خداوند به نظام علّی و اختیاری جهان است.[۱۰]

قضا و قدر عینی

تمامی موجودات عالم، اعم از انسان و سایر پدیده‌ها، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند. هیچ موجودی در این جهان به‌طور مطلق نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان نیز تحت تأثیر شرایط و محدودیت‌های مشخص قرار دارند. به‌عنوان مثال، انسان نمی‌تواند با دست یا چشم سخن بگوید، و برای صحبت کردن، سلامت حنجره، زبان، دندان و لب‌ها ضروری است. قضا و قدر عینی به معنای تعیین اندازه، حدود و ویژگی‌های هر پدیده است، همراه با شرایطی که در آن تحقق می‌یابد. این تقدیر الهی شامل خصوصیات ذاتی و شرایط تحقق امور است، مانند این‌که هر موجود با چه ویژگی‌ها و در چه زمان و مکانی به وجود آید.[۱۱]


مطالعه بیشتر

  • قضا و قدر از دیدگاه قرآن و روایات، محمدحسن صاحبدل، طیبه زارع اندریان، محمدصاحبدل، هلن افسری، قم، بیان جوان، ۱۳۸۶ش.
  • ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش.

منابع

  1. الطبرانی، أبو القاسم (۱۴۱۵). المعجم الکبیر. ج. ۳. القاهرة: مکتبة ابن تیمیة. ص. ۵۸.
  2. الطبرانی، أبو القاسم (۱۴۱۵). المعجم الکبیر. ج. ۳. القاهرة: مکتبة ابن تیمیة. ص. ۵۸.
  3. الطبرانی، أبو القاسم (۱۴۱۵). المعجم الکبیر. ج. ۳. القاهرة: مکتبة ابن تیمیة. ص. ۵۸.
  4. الطبرانی، أبو القاسم (۱۴۱۵). المعجم الکبیر. ج. ۳. القاهرة: مکتبة ابن تیمیة. ص. ۵۸.
  5. الطبرانی، أبو القاسم (۱۴۱۵). المعجم الکبیر. ج. ۳. القاهرة: مکتبة ابن تیمیة. ص. ۵۸.
  6. راغب اصفهانی، حسین. مفردات الفاظ القرآن. ص. ۴۰۶.
  7. مصباح یزدی، محمدتقی. آموزش فلسفه. ج. ۲. ص. ۴۰۸.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ مصباح یزدی، محمدتقی. آموزش عقاید. ج. ۱. ص. ۱۸۰.
  9. حلی، حسن. کشف المراد. قم: مؤسسه نشر اسلامی. ص. ۳۱۵.
  10. خیدانی، لیلا (۱۳۸۸). «رابطه قضا و قدر با علم پیشین الهی و جبر و اختیار از دیدگاه صدرالمتالهین». تاملات فلسفی (۲): ۱۵۹-۱۶۰.
  11. سبحانی، جعفر. محاضرات فی الالهیات. قم. ص. ۲۲۶-۲۲۷.