محکم و متشابه: تفاوت میان نسخه‌ها

(بارگزاری اولیه)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا در قرآن آيات متشابه وجود دارد؟
منظور از آیات محکم و متشابه در قرآن چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{درگاه|واژه‌ها}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==تعريف محكم و متشابه==
وجود آیات محکم و متشابه به تصریح در [[آیه ۷ سوره آل‌عمران]] آمده است و آیات محکم «[[ام الکتاب]]» نامیده شده‌اند. محکم به معنای استوار و مانع هرگونه اخلال و تباهی است. در مقابل متشابه به معنای همانند است، به گونه‌ای که این همانندی موجب ایجاد اشتباه میان حق و باطل شود.
محكم - در مقابل متشابه - به معناي استوار و خلل ناپذير، از ريشه‏ي «حَكَمَ حَكْماً» به معناي «مَنَعَ مَنعاً» است و معناي بازداشتن و جلوگيري از هرگونه اخلال‏گري و تباهي را مي‏رساند.  


راغب اصفهاني مي‏گويد: حَكَم در اصل به معناي منع نمودن و جلوگيري به كار رفته است، البته جلوگيري از افساد به جهت اصلاح.  
برای وجود آیات متشابه در قرآن دلائلی نظیر نارسایی الفاظ در رساندن معانی بلند، نارسایی افکار انسان در رابطه با [[ماوراء الطبیعه]] و جهان دیگر، دعوت از صاحبان عقل و اندیشه برای تأمل و تفکر در [[قرآن]] و ارجاع مردم به [[راسخان در علم]] که [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] هستند، ذکر شده است.


بنابراين، به هر گفتاري كه رسا و شبهه ناپذير باشد و مورد كج فهمي قرار نگيرد، مستحكم و خلل ناپذيرباشد،}}<ref>معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص۲۷۱.</ref> محكم مي‏گويند.
== معنای لغوی و اصطلاحی ==
=== محکمات ===
«محکم» به معنای استوار و خلل ناپذیر، از ریشه‏ «حَکَمَ حَکْماً» به معنای «مَنَعَ مَنعاً» است و معنای بازداشتن و جلوگیری از هرگونه اخلال‌گری و تباهی را می‌رساند. [[راغب اصفهانی]] می‌گوید: حَکَم در اصل به معنای منع نمودن و جلوگیری به کار رفته است، البته جلوگیری از افساد.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دار الشاميه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۲۴۸.</ref> همینطور گفته شده است که به هر گفتاری که رسا و شبهه ناپذیر باشد و مورد کج فهمی قرار نگیرد، مستحکم و خلل ناپذیرباشد، محکم می‌گویند.<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۷۱.</ref>


آيات محكم، آياتي است كه مفهوم آن به قدري روشن باشد كه جاي گفت و گو و بحث در معناي آن وجود نداشته باشد؛ مثل آيات {{قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ<ref>. اخلاص / ۱ .</ref> بگو: خداوند، يكتا و يگانه است، {{قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الأنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>. شوري / ۱۱ .</ref> او آفريننده آسمانها و زمين است و از جنس شما همسرانى براى شما قرار داد و جفت هايى از چهارپايان آفريد؛ و شما را به اين وسيله [= بوسيله همسران‏]زياد مى كند؛ هيچ چيز همانند او نيست و او شنوا و بيناست‏!، {{قرآن|ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>. انعام / ۱۰۲ .</ref> اين است پروردگار شما! هيچ معبودى جز او نيست‏؛ آفريدگار همه چيز است‏؛ او را بپرستيد و او نگهبان و مدّبر همه موجودات است‏. و...
=== متشابهات ===
متشابه از ریشه «شُبْه» (اسم مصدر)، به معنای «مثل و همانند» یا «شَبَه» (مصدر)، به معنای «همانند بودن» است؛ به گونه‌ای که در این همانندی، حقیقت پنهان گردیده و حق و باطل به هم آمیخته و موجب اشتباه شود. راغب اصفهانی متشابهات [[قرآن]] را آیاتی می‌داند که تفسیرش مشکل باشد؛ زیرا نمودِ آنچه هست را ندارد و به چیز دیگری شبیه است.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دار الشاميه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۴۴۳.</ref> کلام حق (قرآن کریم) هرگاه نمودی جز حق داشته باشد و به باطل شباهت داشته باشد، آن را متشابه گویند.<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۷۳.</ref>


آيات محكمات در قرآن «ام الكتاب»}}<ref>. آل عمران / ۷ .</ref> ناميده شده است. ام‏الكتاب يعني ريشه، مرجع و مفسّر آيات متشابه.<ref>مکارم شيرازي ، ناصر ؛ تفسير نمونه، ج۲، ص۳۲.</ref>
== محکمات در قرآن ==
آیات محکم، آیاتی است که مفهوم آن به قدری روشن باشد که جای گفت و گو و بحث در معنای آن وجود نداشته باشد؛ مثل آیه {{قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ|ترجمه=بگو: خداوند، یکتا و یگانه است|سوره=اخلاص|آیه=۱}}. این آیات در قرآن «ام الکتاب»<ref>سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> نامیده شده است. ام الکتاب به معنای ریشه، مرجع و مفسّر آیات متشابه دانسته شده است.<ref name=":0">مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۴۳۲.</ref>  
== متشابهات در قرآن ==
طبق آیه {{قرآن|هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ…|ترجمه=او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن‏، آیات محکم‏ است‏ که اساس این کتاب می‌باشد. و قسمتی از آن‏، متشابه است …|سوره=آل عمراه|آیه=۷}} وجود متشابهات در قرآن در مقابل محکمات تصریح شده است. تشابه در قرآن به جهت کوتاهی لفظ و بلندی معنا به وجود آمده است. برای نمونه آیاتی که در مورد خداوند و افعال او به صورت مجاز، کنایه یا استعاره به کار رفته است. مانند:


متشابه از ريشه‏ي «شُبْه» (اسم مصدر)، به معناي «مثل و همانند» يا «شَبَه» (مصدر)، به معناي «همانند بودن» است، به گونه اي كه اين همانندي، مايه‏ي شبهه گردد. زيرا حقيقت پنهان گرديده و حق و باطل به هم آميخته ،مايه‏ي اشتباه است. از اين رو گفتار يا يك كردار حق‏گونه به صورت باطل جلوه‏گر شده است و همچنين بالعکس.
* {{قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَی وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ|ترجمه=این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت‏! و این تو نبودی [ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها] انداختی‏؛ بلکه خدا انداخت‏! و خدا می‌خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست‏|سوره=انفال|آیه=۱۷}}


راغب اصفهاني درباره‏ي متشابه در قرآن مي‏گويد: متشابهات قرآن آن است كه تفسيرش مشكل مي‏باشد، زيرا نمودِ آنچه هست را ندارد و به چيز ديگري شبيه است.<ref>. راغب اصفهاني ، مفردات الفاظ القرآن ، بيروت ، دارالصاميه ، اول ، ۱۴۱۶ ه ق ، ص۴۴۳ .</ref> پس كلام حق (قرآن كريم) هرگاه نمودي جز حق داشته باشد و به باطل شباهت داشته باشد، آن را متشابه گويند.<ref>معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص۲۷۳.</ref>
برخی به این آیه استناد کرده و می‌گویند انسان اختیاری از خود ندارد و همه کارها را خدا انجام می‌دهد و این استدلال درست نیست.<ref>رضا، محمد رشيد، تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۳۸.</ref> با دقت در آیه می‌توان بدست آورد که خداوند در این آیه کشتن و تیر انداختن مسلمانان و رسول خدا(ص) را نفی نمی‌کند و بلکه می‌خواهد بگوید خيال نكنيد غلبه شما بر کفار امرى عادى و طبيعى بود. اين خدا بود كه بوسيله ملائكه‌‏اى كه نازل کرد مؤمنين را استوار و كفار را مرعوب كرد و با آن سنگ‏ريزه‏‌ها كه رسول خدا(ص) به سمت‌شان پاشيد، فراري‌شان داد و مومنان را بر كشتن و اسير گرفتن آنان قدرت داد.<ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۴۷.</ref>


==وجود آيات متشابه در قرآن==
* {{قرآن|یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلا یَسْتَطِیعُونَ|ترجمه=روزی که آن واقعه عظیم پدیدار شود و آنها را به سجود فرا خوانند، ولی نتوانند|سوره=قلم|آیه=۴۲}}


طبق آيه‏ي شريفه {{قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ...<ref>. آل عمران / ۷ .</ref> او كسى است كه اين كتاب [آسمانى‏] را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن‏، آيات (محكم‏) [= صريح و روشن‏] است‏؛ كه اساس اين كتاب مى‏باشد؛ [و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف مى‏گردد.] و قسمتى از آن‏، (متشابه‏) است ...
استعمال لفظ «سَاقٍ» در متعارف عرب، کنایه از شدت و وخامت امر است. «کشف ساق» کنایه از آمادگی کامل برای انجام کار است، یعنی دامن به کمر زدن. زیرا لازمه آن، کشف ساق پا است. این آیه طبق استعمال متعارف عرب، دلالت بر آن دارد که روز قیامت اوضاع شدت یافته، رو به وخامت می‌گذارد و کفار در سختی قرار می‌گیرند.<ref>زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۹۳.</ref>


بخشي از آيات قرآن،محكم و بخشي ديگر متشابه مي‏باشد ،پس بي‏ترديد آيات متشابه در قرآن وجود دارد.  
[[اشاعره]] و [[اهل تجسم]] این آیه را به ظاهر لفظ معنی کرده‌اند و گفته‌اند: «مقصود، ساق پای خدا است که در آن روز برهنه شود و کفار مأمور به سجود گردند و نتوانند.»<ref>معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۸۵.</ref>


حال كه معناي محكم و متشابه روشن شد و قرآن كريم نيز به وجود آيات متشابه تصريح نموده است، به اقسام تشابه در قرآن اشاره مي‏كنيم:  
== دلایل وجود آیات متشابه در قرآن ==
حکمت وجود آیات متشابه در قرآن کریم موارد متعددی ذکر شده است. برخی از آنها عبارتند از:
* الفاظ و عباراتی که در گفت و گوهای انسان‌ها به کار می‌رود، تنها برای نیازمندی‌های روزمره به وجود آمده و این قصور الفاظ و نارسایی در رساندن معانی ماوراء الطبیعه موجب می‌شود که قسمت قابل توجهی از متشابهات قرآن پدید بیاید و آن کلمه نیازمند تفسیر و تأویل باشد.<ref name=":0"/>
* بسیاری از حقایق قرآن، مربوط به جهان دیگر است که از افق افکار انسان دور می‌باشد و انسان قادر به درک عمق آن‌ها نیست. این نارسایی افکار و بلند بودن افق آن معانی، سبب دیگری برای تشابه قسمتی از آیات است؛ مانند بعضی از آیات مربوط به قیامت و امثال آن.<ref name=":0"/>
* سراسر قرآن محکم است، ولی چون در نزول به نشئه فکر بشر می‌رسد، تشابه صورت می‌گیرد. همان‌گونه که باران پیش از فرود آمدن بر زمین، کف ندارد، ولی پس از فرود و حرکت بر زمین در آن کف ایجاد می‌شود؛ از آسمان معرفت نیز کفِ متشابه نازل نشده است بلکه با بارش آن بر درک ناقص بشری تشابه ایجاد شده است».<ref>جوادی آملی، عبد الله، قرآن در قرآن، ص۴۱۶.</ref>
* صاحبان عقل و علما، اندیشه‌های خود را به کار گرفته و با دقت و تعقل به مقصود حقیقی خداوند پی‌برند و بدین وسیله مراتب فضل و برتری آنان، بر سایر مردم روشن شود و به مراتب عالی برسند.<ref>طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج۲، ص۳۹۶.</ref>
* دلیل دیگر ارجاع مردم به سمت [[اهل بیت(ع)]] و [[پیامبر(ص)]] است که روایات نیز آن را تأیید کرده است. وجود این گونه آیات در قرآن، نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهی ([[راسخان در علم]]) و پیامبر(ص) و اوصیای او روشن می‌سازد و سبب می‌شود که مردم، به جهت نیاز علمی به سراغ آنان بروند.<ref name=":0"/>


==۱ - تشابه اصلي==
تشابه در آيات قرآن، دو گونه است: تشابه اصلي و عرضي.
تشابه اصلي آن است كه به جهت كوتاهي لفظ و بلندي معنا به وجود آمده است. از يک سو الفاظ و كلمات موضوعه در زبان عرب، بيش‏تر براي افاده‏ي معاني كوتاه و سطحي ساخته شده و گنجايش و كشش معاني گسترده و عميق را ندارد. و از سوي ديگر قرآن ملتزم بود از واژه‏هاي عرب و شيوه‏هاي كلامي آنان استفاده كند {{قرآن|إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>زخرف/ ۳.</ref> كه ما آن را قرآنى فصيح و عربى قرار داديم‏، شايد شما [آن را] درك كنيد! از اين رو براي معاني والا به ناچار راه كنايه و مجاز و استعاره را پيمود و اين خود، بر عرب غريب مي‏نمود، براي نمونه آيه‏ي {{قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>انفال/ ۱۷.</ref>؛ اين شما نبوديد كه آنها را كشتيد؛ بلكه خداوند آنها را كشت‏! و اين تو نبودى [اى پيامبر كه خاك و سنگ به صورت آنها] انداختى‏؛ بلكه خدا انداخت‏! و خدا مى‏خواست مؤمنان را به اين وسيله امتحان خوبى كند؛ خداوند شنوا و داناست‏.
اشاره به قدرت ناچيز انسان در انجام افعال اختياري است. در مقابلِ عوامل مؤثر در به‏وجود آمدن آن، كه همگي با اذن الهي انجام مي‏گيرد. درك اين معنا براي عرب آن روز دشوار بود، بنابراين بوي جبر از آن استشمام مي‏گرديد.
==۲ - تشابه عَرَضي==
تشابه عَرَضي در آن دسته از آيات است كه درآغازِ اسلام متشابه نبوده، مسلمانان با سلامت طبع و خلوص نيت با آن برخورد مي‏كردند. بدين لحاظ معنا و مراد آن را به خوبي درك نموده، هيچ گاه اين آيه شبهه‏اي ايجاد نمي‏كرد.
ولي پس از به وجود آمدن مسائل كلامي و رايج شدن برخي مطالب فلسفي كه جسته و گريخته به گونه‏اي ناپخته از يونان به اين ديار راه پيدا كرده بود، بر چهره‏ي بسياري از آيات هاله‏اي از غبار ابهام نمودار گشت. آياتي كه تا ديروز از محكمات بود، امروز بخاطر شبهاتي که مردم عوام توان شناخت آن و تشخيص آن از ح را نداشتند ،در زمره‏ي متشابهات درآمد.
به عنوان مثال، در آيه‏ي شريفه‏ي {{قرآن|يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ}}<ref>قلم/ ۴۲.</ref> [به خاطر بياوريد] روزى را كه ساق پاها [از وحشت‏] برهنه مى‏گردد و دعوت به سجود مى‏شوند، امّا نمى‏توانند [سجود كنند]. كه كلمه‏ي «سَاقٍ»در آن به كار رفته است؛ استعمال لفظ «سَاقٍ» در متعارف عرب، كنايه از شدت و وخامت امر است، چنان‏چه گفته‏اند: «و قامت الحرب علي ساق؛ جنگ بر پا ايستاد» يعني شدت گرفت. «كشف ساق» كنايه از آمادگي كامل براي انجام كار است، يعني دامن به كمر زدن. زيرا لازمه‏ي آن، كشف ساق پا است. اين آيه طبق استعمال متعارف، دلالت بر آن دارد كه روز قيامت اوضاع شدت يافته، رو به وخامت مي‏گذاردوكفار در حالت سختي قرار مي‏گيرند.<ref>اكتشاف، ج۴، ص۵۹۲.</ref> ولي اشاعره و اهل تجسم آن را به ظاهر لفظ گرفته ،گفته‏اند: «مقصود، ساق پاي خدا است كه در آن روزبرهنه شود و كفار مأمور به سجود گردند و نتوانند.»<ref>معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص۲۸۵.</ref>
بنابراين اين آيه در اصل از محکمات بوده ولي عده اي باانحراف از مسير حق آن را تفسير به راي کردند و مردم عادي را در فهم آيه به شک انداختند.
==فلسفه‏ي وجود آيات متشابه در قرآن كريم==
با اين‏كه قرآن نور و روشنايي و سخن حق و آشكار است و براي هدايت عموم مردم آمده است، چرا آيات متشابه دارد و چرا محتواي بعضي از آيات آن چند وجه دارد كه موجب سوء استفاده‏ي فتنه انگيزان شود؟
ممكن است جهات زير، سرّ وجود آيات متشابه باشد:
۱ـ الفاظ و عباراتي كه در گفت و گوهاي انسان‏ها به كار مي‏رود، تنها براي نيازمندي‏هاي روزمره به‏وجود آمده و به همين دليل، به محض اين كه از دايره‏ي زندگي محدود مادي بشر خارج شويم و سخن درباره‏ي ماوراء الطبيعت، به ميان آيد، به روشني مي‏بينيم كه الفاظ ما قالب آن معاني نيست و ناچاريم كلماتي را به كار بريم كه از جهات مختلفي نارسايي دارد،همين نارسايي‏هاي كلمات، سرچشمه‏ي قسمت قابل توجهي از متشابهات قرآن است.<ref>تفسير نمونه، ج۲، ص۳۲۳.</ref>
۲ـ بسياري از حقايق، مربوط به جهان ديگر يا جهان ماوراي طبيعت است كه از افق افكار ما دور مي باشد و ما به حكم محدود بودن در زندان زمان و مكان، قادر به درك عمق آن‏ها نيستيم. اين نارسايي افكار ما و بلند بودن افق آن معاني، سبب ديگري براي تشابه قسمتي از آيات است؛ مانند بعضي از آيات مربوط به قيامت و امثال آن.<ref>همان.</ref>
علامه‏ي طباطبايي‏رحمه الله مي‏فرمايد: «سراسر قرآن محكم است، ولي چون در نزول به نشئه‏ي فكر بشر غير معصوم مي‏رسد، تشابه صورت مي‏گيرد. همان‏گونه كه باران پيش از فرود آمدن بر زمين، كف ندارد، ولي پس از فرود و حركت بر زمين در آن كف ايجاد مي‏شود؛ از آسمان معرفت نيز كفِ متشابه نازل نشده است بلکه با بارش آن بر درک ناقص بشري تشابه ايجاد شده است».<ref>جوادي آملي، قرآن در قرآن، ص۴۱۶.</ref>
۳ـ صاحبان عقل و علما، انديشه‏هاي خود را به كار گرفته و با تلاش و كوشش و دقت و استدلال به مقصود حقيقي خداوند پي برند و بدين وسيله مراتب فضل و برتري آنان، بر ساير مردم روشن شود و به مراتب عالي برسند.<ref>طوسي، التبيان، ج۲، ص۹؛ نهاوندي، نغمات الرحمن، ج۱، ص۲۰.</ref>
۴ـ سري ديگر كه اخبار اهلبيت(ع) نيز آن را تأييد کرده اند، اين است كه وجود اين گونه آيات در قرآن، نياز شديد مردم را به پيشوايان الهي (راسخان در علم) و پيامبرصلي الله عليه وآله و اوصياي او روشن مي‏سازد و سبب مي‏شود كه مردم، به جهت نياز علمي به سراغ آنان بروند و رهبري ايشان را به رسميت بشناسند و از علوم ديگر و راهنمايي‏هاي مختلف آنان نيز استفاده كنند.<ref>تفسير نمونه، ج۲ ص۳۲۴ ؛ جوادي آملي، قرآن در قرآن، ص۴۱۸.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
۱. آشنايي با علوم قرآني، محمد رادمنش.
۲. درآمدي برتاريخ و علوم قرآني، علي حجتي کرماني.


۳. درسنامه علوم قرآني، حسين جوان آراسته.
== مطالعه بیشتر ==
{{پایان مطالعه بیشتر}}
#  محکم و متشابه در قرآن، محمد حسینی بهشتی.
# پژوهشی در محکم و متشابه، محمد اسعدی و محمود طیب حسینی.
# پژوهشی در محکم و متشابه قرآن، ام البنین موقر.


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = محکم و متشابه
| شاخه فرعی۱ = محکم و متشابه
|شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
| بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =  
  | بازبینی =
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۹

سؤال

منظور از آیات محکم و متشابه در قرآن چیست؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


وجود آیات محکم و متشابه به تصریح در آیه ۷ سوره آل‌عمران آمده است و آیات محکم «ام الکتاب» نامیده شده‌اند. محکم به معنای استوار و مانع هرگونه اخلال و تباهی است. در مقابل متشابه به معنای همانند است، به گونه‌ای که این همانندی موجب ایجاد اشتباه میان حق و باطل شود.

برای وجود آیات متشابه در قرآن دلائلی نظیر نارسایی الفاظ در رساندن معانی بلند، نارسایی افکار انسان در رابطه با ماوراء الطبیعه و جهان دیگر، دعوت از صاحبان عقل و اندیشه برای تأمل و تفکر در قرآن و ارجاع مردم به راسخان در علم که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند، ذکر شده است.

معنای لغوی و اصطلاحی

محکمات

«محکم» به معنای استوار و خلل ناپذیر، از ریشه‏ «حَکَمَ حَکْماً» به معنای «مَنَعَ مَنعاً» است و معنای بازداشتن و جلوگیری از هرگونه اخلال‌گری و تباهی را می‌رساند. راغب اصفهانی می‌گوید: حَکَم در اصل به معنای منع نمودن و جلوگیری به کار رفته است، البته جلوگیری از افساد.[۱] همینطور گفته شده است که به هر گفتاری که رسا و شبهه ناپذیر باشد و مورد کج فهمی قرار نگیرد، مستحکم و خلل ناپذیرباشد، محکم می‌گویند.[۲]

متشابهات

متشابه از ریشه «شُبْه» (اسم مصدر)، به معنای «مثل و همانند» یا «شَبَه» (مصدر)، به معنای «همانند بودن» است؛ به گونه‌ای که در این همانندی، حقیقت پنهان گردیده و حق و باطل به هم آمیخته و موجب اشتباه شود. راغب اصفهانی متشابهات قرآن را آیاتی می‌داند که تفسیرش مشکل باشد؛ زیرا نمودِ آنچه هست را ندارد و به چیز دیگری شبیه است.[۳] کلام حق (قرآن کریم) هرگاه نمودی جز حق داشته باشد و به باطل شباهت داشته باشد، آن را متشابه گویند.[۴]

محکمات در قرآن

آیات محکم، آیاتی است که مفهوم آن به قدری روشن باشد که جای گفت و گو و بحث در معنای آن وجود نداشته باشد؛ مثل آیه ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؛ بگو: خداوند، یکتا و یگانه است(اخلاص:۱). این آیات در قرآن «ام الکتاب»[۵] نامیده شده است. ام الکتاب به معنای ریشه، مرجع و مفسّر آیات متشابه دانسته شده است.[۶]

متشابهات در قرآن

طبق آیه ﴿هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ…؛ او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن‏، آیات محکم‏ است‏ که اساس این کتاب می‌باشد. و قسمتی از آن‏، متشابه است …(آل عمراه:۷) وجود متشابهات در قرآن در مقابل محکمات تصریح شده است. تشابه در قرآن به جهت کوتاهی لفظ و بلندی معنا به وجود آمده است. برای نمونه آیاتی که در مورد خداوند و افعال او به صورت مجاز، کنایه یا استعاره به کار رفته است. مانند:

  • ﴿فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَی وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت‏! و این تو نبودی [ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها] انداختی‏؛ بلکه خدا انداخت‏! و خدا می‌خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست‏(انفال:۱۷)

برخی به این آیه استناد کرده و می‌گویند انسان اختیاری از خود ندارد و همه کارها را خدا انجام می‌دهد و این استدلال درست نیست.‏[۷] با دقت در آیه می‌توان بدست آورد که خداوند در این آیه کشتن و تیر انداختن مسلمانان و رسول خدا(ص) را نفی نمی‌کند و بلکه می‌خواهد بگوید خيال نكنيد غلبه شما بر کفار امرى عادى و طبيعى بود. اين خدا بود كه بوسيله ملائكه‌‏اى كه نازل کرد مؤمنين را استوار و كفار را مرعوب كرد و با آن سنگ‏ريزه‏‌ها كه رسول خدا(ص) به سمت‌شان پاشيد، فراري‌شان داد و مومنان را بر كشتن و اسير گرفتن آنان قدرت داد.[۸]

  • ﴿یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلا یَسْتَطِیعُونَ؛ روزی که آن واقعه عظیم پدیدار شود و آنها را به سجود فرا خوانند، ولی نتوانند(قلم:۴۲)

استعمال لفظ «سَاقٍ» در متعارف عرب، کنایه از شدت و وخامت امر است. «کشف ساق» کنایه از آمادگی کامل برای انجام کار است، یعنی دامن به کمر زدن. زیرا لازمه آن، کشف ساق پا است. این آیه طبق استعمال متعارف عرب، دلالت بر آن دارد که روز قیامت اوضاع شدت یافته، رو به وخامت می‌گذارد و کفار در سختی قرار می‌گیرند.[۹]

اشاعره و اهل تجسم این آیه را به ظاهر لفظ معنی کرده‌اند و گفته‌اند: «مقصود، ساق پای خدا است که در آن روز برهنه شود و کفار مأمور به سجود گردند و نتوانند.»[۱۰]

دلایل وجود آیات متشابه در قرآن

حکمت وجود آیات متشابه در قرآن کریم موارد متعددی ذکر شده است. برخی از آنها عبارتند از:

  • الفاظ و عباراتی که در گفت و گوهای انسان‌ها به کار می‌رود، تنها برای نیازمندی‌های روزمره به وجود آمده و این قصور الفاظ و نارسایی در رساندن معانی ماوراء الطبیعه موجب می‌شود که قسمت قابل توجهی از متشابهات قرآن پدید بیاید و آن کلمه نیازمند تفسیر و تأویل باشد.[۶]
  • بسیاری از حقایق قرآن، مربوط به جهان دیگر است که از افق افکار انسان دور می‌باشد و انسان قادر به درک عمق آن‌ها نیست. این نارسایی افکار و بلند بودن افق آن معانی، سبب دیگری برای تشابه قسمتی از آیات است؛ مانند بعضی از آیات مربوط به قیامت و امثال آن.[۶]
  • سراسر قرآن محکم است، ولی چون در نزول به نشئه فکر بشر می‌رسد، تشابه صورت می‌گیرد. همان‌گونه که باران پیش از فرود آمدن بر زمین، کف ندارد، ولی پس از فرود و حرکت بر زمین در آن کف ایجاد می‌شود؛ از آسمان معرفت نیز کفِ متشابه نازل نشده است بلکه با بارش آن بر درک ناقص بشری تشابه ایجاد شده است».[۱۱]
  • صاحبان عقل و علما، اندیشه‌های خود را به کار گرفته و با دقت و تعقل به مقصود حقیقی خداوند پی‌برند و بدین وسیله مراتب فضل و برتری آنان، بر سایر مردم روشن شود و به مراتب عالی برسند.[۱۲]
  • دلیل دیگر ارجاع مردم به سمت اهل بیت(ع) و پیامبر(ص) است که روایات نیز آن را تأیید کرده است. وجود این گونه آیات در قرآن، نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهی (راسخان در علم) و پیامبر(ص) و اوصیای او روشن می‌سازد و سبب می‌شود که مردم، به جهت نیاز علمی به سراغ آنان بروند.[۶]


مطالعه بیشتر

  1. محکم و متشابه در قرآن، محمد حسینی بهشتی.
  2. پژوهشی در محکم و متشابه، محمد اسعدی و محمود طیب حسینی.
  3. پژوهشی در محکم و متشابه قرآن، ام البنین موقر.

منابع

  1. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دار الشاميه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۲۴۸.
  2. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۷۱.
  3. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دار الشاميه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۴۴۳.
  4. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۷۳.
  5. سوره آل عمران، آیه ۷.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۴۳۲.
  7. رضا، محمد رشيد، تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۱۳۸.
  8. طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۴۷.
  9. زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۹۳.
  10. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۲۸۵.
  11. جوادی آملی، عبد الله، قرآن در قرآن، ص۴۱۶.
  12. طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج۲، ص۳۹۶.