عوامل آرامش انسان از دیدگاه قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۸
نشانی آیههایی از قرآن که موجب آرامش قلب وروح انسان میشود را بیان نموده، آیا در قرآن آیهای وجود دارد که هنگام خواندن نماز یا قرآن باعث تمرکز حواس انسان شود؟
اضطراب استرس، و نگرانی یکی از بزرگترین بلاهای زندگی انسانها بوده و هست. عوارض و پیامد ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی کاملاً محسوس است.
در عوض، آرامش یکی از گمشدههای مهم بشر بوده و جهت دست یابی به آن، همیشه در تلاش بوده است. در عصر تکنولوژی و زندگی ماشینی نیز بشر یک لحظه آرام ننشسته و در تکاپوی یافتن یک محیط امن و آرام است.
درباره مسئله آرامش انسان، آیات و روایات فراوان سفارش شده است:
۱. از جمله مهمترین آیهای که به عنوان آرام بخش روح و جان آدمی از آن سخن به میان میآورند، آیهٔ «تطمئن قلوب» است. میفرماید: ﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۱] «همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. آگاه باشید که دلها فقط به یاد خدا آرام میگیرد.»
۲. ﴿هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَه فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ﴾[۲] «خداوند سکینه و آرامش را بر دلهای مؤمنین نازل کرد، تا بر مراتب ایمان خود بیفزایند.»
۳. ﴿إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلاه لِذِکْرِی﴾[۳] در خطاب به حضرت موسی(ع) فرمود «من پروردگار توأم جز من کسی نیست، پس مرا عبادت کن و نماز را به خاطر من برپا دار.
برخی از عوامل آرامش و رفع استرس از دیدگاه قرآن عبارت است از:
۱. حس ایمان: انسان مؤمن که بنیانهای اعتقادی خویش را مستحکم و خلل ناپذیر بنا نهاده و در مقام عمل تنها به انجام تکالیف الهی نظر دارد، هیچگاه هراس و اندوهی به قلبش راه نمییابد؛ زیرا نه خود را مالک ثروت ونه صاحب اختیار در تصمیمگیریها میبیند؛ بلکه او تنها امانت دار در برابر خداوند بر زمین بوده و موظف به شناخت خیر و شر بر اساس دستورات خداوند است؛ اما انسان بی ایمان از این پشتوانه مستحکم روحی و روانی محروم است و تنها و سرگردان در زمین رها میماند: ﴿ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلی لَهُم﴾[۴] چرا که خدا سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند، ولی کافران را سرپرست]و یاوری[ نیست...
۲. یاد خدا: ﴿أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئـِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۵]
۳. تقوا توکل: ﴿... وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَـلِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْء قَدْرًا﴾[۶] و هر کس از خداوند پروا کند]خدا[ برای او راه بیرون شدنی قرار میدهد، و از جایی که حسابش را نمیکند، به او روزی میرساند و هر کس بر خدا اعتماد کند او برای وی بس است. خدا فرمانش را به انجام رساننده است. به راستی خدا برای هر چیزی اندازه ای مقرّر کرده است.»
۴. توبه: بازگشت مستمر انسان به سوی خداوند موجب تخلیه روانی از فشار احساس گناه شده و حالت پاکی و طهارت نخستین را به او بازمیگرداند. اعتقاد انسان با ایمان به فضل و رحمت بیکران خداوند و امکان محو شدن تمام و کمال همه گناهان در نهاد او آرامش بیکران میآفریند: ﴿قُلْ یَـعِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَه اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ﴾[۷] بگو: ای بندگان من که بر سر خویشتن زیاده روی داشتهاید، از رحمت خدا نومید نشوید. درحقیقت خدا همه گناهان را میآمرزد که او خود آمرزنده مهربان است.
۵. صبر: بردباری به تقویت شخصیّت و افزایش توانایی انسان در برابر سختیها و بارهای سنگین زندگی انجامیده و اعتدال روانی انسان را حفظ میکند از این روی خداوند به یاری جستن از صبر و نماز در مشکلات زندگی دعوت کرده است: ﴿یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوه إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّـبِرِینَ﴾[۸] ای کسانی که ایمان آوردهاید از شکیبایی و نماز یاری جویید؛ زیرا خدا با شکیبایان است.»
۶. نماز و نیایش: پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) به هنگام سختیها برای کسب آرامش به نماز پناه میبرد. اساساً دعا و نیایش به درگاه خدا آرامش گر نگرانی مؤمنان است: «و هر گاه بندگان من از تو درباره من بپرسند،]بگو[من نزدیکم و دعای دعا کننده را ـ به هنگامی که مرا بخواند ـ اجابت میکند، پس]آنان[ باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند».
بنابراین وقتی انسان رو به درگاه خدا میکند، به باطل پشت کرده و به حق میپیوندد، دل او زنده شده و به«حیات طیّبه» و زندگانی واقعی نایل میشود.
در حدیث قدسی خداوند فرمود: هر که مرا در میان مردمان یاد کند من او را در میان فرشتگان یاد میکنم.[۹]
با این بیان معلوم میشود که ذکر به معنای یاد کردن است و اختصاصی به نام خاص ندارد و حوزه وسیعی را شامل میشود. از امام محمد باقر(ع) روایت شده که: موسی کلیم از پروردگارش پرسید: آیا تو نزدیکی تا با تو نجوا کنم یا دوری تا تو را ندا کنم؟ خداوند فرمود: أنا جلیسُ من ذکرَی... من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند.[۱۰] و آیات و روایات فراوانی در این زمینه وارد شده است که به علت اختصار از ذکر تمام آنها صرف نظر میشود.
قسمت دوم سؤال: تا حدودی در قسمت اول به این بخش از پرسش پاسخ داده شد، شاید مهمترین آیه در این خصوص، که تأکید بر خشوع و خضوع در نماز دارد، آیه ۲ از سوره مبارکه مؤمنون است. آنجا که میفرماید: «الّذین هُم فی صلاتهم خاشعون»؛ آنان که در نمازشان خاشع هستند.
در یک بحث کلی، تمرکز با حضور قلب یک فرق اساسی دارد. در تمرکز، انسان به یک نقطهای مینگرد فقط حواسش به آن نقطه است مثلاً در تماشای تلویزیون، ممکن است تمام حواسش به تلویزیون باشد، منتها در حین تماشا حرکاتی از خود نشان دهد. ولی در حضور قلب، انسان تمام وجودش یعنی تمام اعضاء و جوارح به سوی معبود است. پس آیهای که به صراحت دال بر تمرکز انسان در نماز و قرآن باشد نیامده است، بلکه در قرآن و در روایات اسلامی از حضور قلب است. خشوع و خضوع در نماز، سیره عملی همه معصومان است. روایت شده که پیامبر اکرم(ص) هر گاه به نماز میایستاد همچون لباسی میشد که گوشهای بی حرکت افتاده باشد. حضرت امیر المؤمنین(ع) به هنگام نماز رنگ رخسارش دگرگون میشد. حضرت زهرا(س) از ترس خدا به نفس نفس میافتاد،[۱۱] امام مجتبی(ع) هنگام وضو رنگ مبارکش میپرید و میفرمود: «کسی که میخواهد به حضور خداوند برسد باید رنگش را ببازد».[۱۲] خلاصه خشوع اثر حضور قلب و حضور قلب است یعنی دل بداند که زبان چه میگوید.
آنچه به عنوان نتیجه بحث قابل بیان است، این است که: ذکر خداوند علاوه بر این که از بزرگترین عبادات و بهترین نیکیهاست، وسوسههای شیطانی نفس و اضطراب و افسردگی و کسالتهای روحی را برطرف میکند و سرزمین روح و قلب آدمی را برای شکوفایی فضیلتها آماده میسازد. دل در پرتو یاد خدا به آرامش میرسد و نگرانی او از آینده مبهم و تاریک به امید و اطمینان تبدیل میشود.
از این روی گفته شد خشوع یکی از ارکان اصلی توجه انسان به نماز است و این در پرتو معرفت انسان است که، چه قدر این شناخت نسبت به کسی که در برابر او کرنش میکند، از اهمیت ویژهای برخوردار خواهد بود.
مطالعه بیشتر
۱. حسین اسکندری، آیههای زندگی، ناشر انتشارات سروش، تهران، ۱۳۸۱.
۲. ره توشه راهیان نور، ناشر انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ویژه ماه مبارک رمضان، ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱.
۳. آیت الله ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ناشر انتشارات دار الکتب الاسلامیه تهران، ۱۳۷۱ ش، جلد دهم، ذیل آیه ۲۸ سوره رعد.
۴. مجموعه سخنان قصار مولا امیر المؤمنین(ع) ، غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه محمدعلی انصاری، ناشر: انتشارات دار الکتب قم، ج۲.
۵. عباس عزیزی، جامع آیات و احادیث موضوعی نماز، ناشر انتشارات نبوغ تهران، جاول.
منابع
- ↑ رعد/ ۲۸.
- ↑ فتح/ ۴.
- ↑ طه/ ۱۴.
- ↑ محمد / ۱۱.
- ↑ رعد / ۲۸.
- ↑ طلاق، ۳–۲.
- ↑ زمر، ۵۳
- ↑ بقره، ۱۵۳
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳، ج۲، ص۴۹۹.
- ↑ اسکندری، حسین، آیههای زندگی، تهران، ناشر انتشارات سروش، ۱۳۸۱، ص۱۰۵.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ناشر دار الاحیاء التراث، ۱۴۰۳ ق، ج۸۵، ص۲۵۸.
- ↑ اسکندری، حسین، آیههای زندگی، تهران، ناشر انتشارات سروش، ۱۳۸۱، ص۱۰۸.